سریال زندگی در بهشت | قسمت 28 - صفحه 5

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی فتحی گفته:
    مدت عضویت: 2708 روز

    به نام خداوند یکتا وروزی دهنده

    سلامی گرم به خانواده خودم

    سلامی گرم به استاد عزیزم و خانوم شایسته بی نظیر

    خدارو سپاسگذارم به خاطر این خانواده شکر الله

    میخوام از تجربه ای امروزم و از هدایتم براتون بگم که چقدر قانون درسته و دقیق و چه قدر قانون تمرکز بر زیبایی ها دقیق و درسته

    من چند روزی میشد که بعد از دیدن فایل های زندگی در بهشت به خصوص فایل بازی تنیس استاد و خانوم شایسته یه خواسته ای در من شکل گرفت که یه فرصتی پیش بیاد منم یه تنیسی بزنم (اینم بگم که من خیلی تنیس دوست دارم خیلی ولی ۵یا ۶ سالی میشه بازی نکردم)

    خلاصه توی این مدت که سریال هارو میدیدم این خواسته در من شکل گرفته بود اونم عجیبا قریبا

    این بچه های بینظیرتو سریال رو هم دیدم دیگه هوایی هوایی شده بودم

    امروز از خواب که بلند شدم دیدم هوا عالی هستش و دیشبم بارون بارید و اصلا هوا خنک و عالی هستش برا تفریح

    یه حسی تو وجودم گفت برو بیرون منم گفتم الان دمه ظهر هواگرم کی میره بیرون آخه بابا وللش

    ولی گفتم من که میرم هر روز بیرون غروبا، حالاالان برم خلاصه راضی شدم برم بیرون

    رفتم موتور رو برداشم و رفتم بیرون حالا در ذهن من ظهره و هوا گرم

    تا موتور راه افتاد یک نسیم خنک به صورتم خورد که نگو نپرس دیگه مست این هواشدم و هر لحضه میگذشت داشتم بیشتر حال میکردم و شکر خدا رو به جا میاوردم (الان که دارم مینویسم انقدر حالم تغییر کرد خدایا شکرت)

    همین طوری رفتیم بدون برنامه با هدایتت رفتیم به سمت یک پارک ب نظیر گفتم بزار برم روی صندلی بشینم یکم از این طبیعت لذت ببرم

    رفتم یه چند دقیقه ای نشستم وداشتم خدارو شکر میکردم به خاطر این فضا که دیدم چند نفر دارن تنیس بازی میکنند

    مارو میگی خوشحال خندان رفتم جلو دیدم چند تا پسر دوست داشتنی دقیقا بعدا فهمیدم که اینا ۴نفر بودن دارن تنیس بازی میکنند

    منم خیلی قشنگ ازشون درخواست کردم که باهاشون بازی کنم خیلی هم خوشحال شدن و همون لحضه درخواست من پذیرفته شد خدایاشکرت

    بعد شروع کردم به بازی خیلی حال داد خیلی بچه های با ادب و بسیار مهربون بودن منم تو ذهنم از خدا به خاطر وجود این بچه ها تشکر کردم

    خلاصه چند تا بازی کردیم چند تا باختم و چند تا بردم و کلی هم انرژی گرفتم و واقعا با بچه ها بودن چه حس خوبی داره شادیاشون بازیاشون در لحضه لذت بردنشون واقعا بعد از چند دقیقه تا ثیرش رو در خودم داشتم میدیدم که چه انرژی دارم خدایا باز شکرت به خاطر این بچه ها و این هدایت

    اینجا میخوام به نکته اشاره کنم که شاید در ظاهر چیزی نیست ولی هست

    بعد از حرفهایی که استاد درمورد تنیس گفتن مثل تمرکز و شور وشوق انگیزه و تحسین من میخوام اینجا در مورد ذهن خودم توضیحی بدم که شاید خیلیا مثل من باشند

    امروز طبق عادتم که هرروز روی باورهام کار میکنم امروز نوبت موفقیت بود که کار کنم و به خودم با منطق بگم که واقعا انسان موفقی هستم صبح هم از خدا با ستاره قطبی درخواست داده بودم که کمکم کنه که خوب در موردا ین باور کار کنم و آگاهی به من بده

    و الان که فکرش رو میکنم دارم میفهمم که خداوند با این هدایت میخواسته به من چی بگه (شکرت خدا)

    بریم سر بازی آقا چند تا بازی کردیم و منم شاد و پر انرژی بودم در حین بازی من بچه ها رو تحسین میکردم میگفتم چه قدر خوب زدی یا چه خوب گرفتی ویا حرکتی هم میزدن که به نفع من نبود من باز تحسینشون میکردم

    کلا من شخصیتی دارم که به همه انرژی میدم

    ولی یه جای کار میلنگه تحسین خوبه و عالی هستش و اصلا بی نظیره ههمون میدنیم تاثیراتش رو

    ولی من فقط دیگران رو دارم تحسین میکنم و انرژ ی میدم ولی به خودم که میرسه نه اصلا اینو من چند مدتی هست که فهمیدم و دارم روش کار میکنم این یعنی قبلا ارزشمند نمیدونستم خودم رو و دیگران برام مهم بودن ولی الان دارم برعکسش رو انجام میدم خدارو هم شکر

    خلاصه اینو دنبال کردم به این رسیدم که برا خودم ارزش قائل نیستم و هم اینکه یه حس فداشدن توش دارم یه حس قربانی شدن برای دیگران …..

    و درحین بازی دیدم که من با اختلاف ۶ تا بالا بودم ولی یه دفعه همه چیز عوض میشد کنترل ذهن از دستم در میرفت ذهنم من روی چی بود ؟

    روی این که گناه داره بچه است کار بدی میکنی ببریش و همین…. یه دفعه میشد که بنده خدا بچه منو میبرد

    بعد دیدم که این حس تو زندگیم خیلی بوده من کلا آدم مهربونی هم هستم و دلم هم خیلی میسوزه برا خیلیا، دیدم این حس من، در ثروت هست در روابطم هست در کارم هست در سفارش گرفتن یه کار هست

    مثالش میشه من سفارش بگیرم پس اون چی

    خلاصه این ترمزهای ذهنی و این باورها محدود کننده زیاده

    در آخر هم به این نتیجه رسیدم که اصلا من از موفقیت لذت نمیبرم و این باعث شده که نه موفقیت هام روببینم و نه شکر گذار باشم و نه برسم به موفقیت

    حالا چرا دارم این حرف رو میزنم با دلیل چون وقتی یه نفر رو ببری بعدش حس بد حس دلسوزی حس گناه بیاد سراغت که دیگه از این موفقیت لذت نمیبری که بلکه بدت میاد و اصلا خوب نمیدونیش

    خوب مرد مومن تو که از موفقیت خودت که بدت میاد تازه ازش لذت هم که نمیبری بعدشم که ذوق شوقم که نداری میخوای موفقیت بیاد سراغت

    اینو من ارجاع میدم به بازی استاد که وقتی میبرد با چه ذوقی با چه عشقی و با چه حسی لذت میبرد

    حتی میگفت رحم اینا نداریم

    اصلا آدمهای موفق برا چی موفق میشن برا این که با تمام وجود میخوان اون حس رو تجربه کنند و لذت ببرن

    فکر میکنم باید این حس موفقیت رو در خودم به وجود بیارم نکشمش فداش نکنم نبخشم بره

    پس خودم چی ؟

    فکر میکنم موفقیت رو از نوع برا خودم تعریف کنم و سپاسگذار تر باشم

    اینم نوشتم به لطف آگاهی خداوند (اصلا نمیدونم چی نوشتم ولی باید مینوشتم)

    ان شاالله بتونم از این آگاهی استفاده کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3818 روز

      به نام خداوند یکتای هدایتگر مطلق

      سلام علی جان

      ازت ممنونم که این نظر ارزشمندو به جا و دقیق را نوشتی

      خیلی خیلی خوشحال و سپاس گزارم از خدا به خاطر وجود ارزشمندت

      خداروشکر میکنم و خودم را تحسین میکنم تمام وجود ارزشمندم را تمام صفات نیکوم را این اراده و شجاعت بینظیرم را

      این متعهد بودنم را این ثروتمند بودنم را و هر لحظه که بخوام ثروتمندتر بشم را تحسین و تحسین میکنم. خداروشکر خداروشکر خداروشکر به خاطر وجود ارزشمندم

      عاشقتممممم

      و واست بهترین هارا آرزو میکنم عشق دل.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی فتحی گفته:
        مدت عضویت: 2708 روز

        به نام خالق وهاب

        سلام به پادشاه مارکو عزیز

        سپاسگذارم دوست عزیز از پیام زیباتون

        ان شاالله خداوند کمک کند تا از این آگاهی هایی که به ما میدهد به درستی استفاده کنیم و در این مسیر زیبا ثابت قدم باشیم به لطف خودش

        در پناه حق شاد و موفق و ثرومند باشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فرحناز رستمی پور گفته:
    مدت عضویت: 3072 روز

    درود بر استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته نازنین

    سپاسگزار خداوند و شما هستم که هر روز آگاهی های بیشتری رو دریافت می کنم از حضور در این مهمانی صمیمی و پر از تجربه جدید.

    بودن با بچه ها و دنیای بچگی اون چیزیه که هممون بهش نیاز داریم باید برگردیم به اصلمون!

    مثل بچه گیهامون شجاع باشیم مثل اون وقتا کنجکاو و پر از انرژی باشیم مثل دوران بچه گی مون خودمون باشیم، نقاب نزنیم!

    بودن در کنار بچه ها رو تجربه کردم دنیاشون با دنیای ما آدم بزرگا خیلی متفاوته ما هم یه زمانی بچه بودیم ولی این دنیای پر از دست یافتنیها رو کنار گذاشتیم و وقتی بزرگتر شدیم وارد دنیای محدود پدر مادرهامون شدیم و یادمون رفت چقدر زندگی زیبا و همه چی جذاب و دست یافتنی بود!

    فراموش کردیم خودمون باشیم!

    فراموش کردیم زندگی یعنی همین الان مثل مهمونای پارادایس شاد باشیم و از زندگی لذت ببریم هر کدوم با ویژگیهای خودشون ولی اصل یه چیز بود ، لذت بردن از بودن در پارادایس!

    هر کی به سبک خودش.

    امروز با ماهیگیری خانم شایسته و این پسر نازنین و دوست داشتنی یاد تجربه ی خودم از ماهیگیری افتادم واقعا لذتبخش بود و وقتی اولین بار ماهی گرفتم فقط جیغ میزدم از هیجان و همه مردم کنار رودخونه منو نگاه میکردن انگار دنیا رو با قلابم بالا کشیده بودم اینقدر ذوق داشتم و امروز وقتی دونفری از ذوق فریاد میزدید مای گاد کاملا حستونو درک میکردم.😊😊😊

    واقعا ممنونم از استاد عباسمنش و خانم شایسته نازنین و این خانواده دوست داشتنی که هر روز آگاهیهای جدیدی رو از دیدن و بودنشون دریافت می کنیم.

    🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    در پناه الله یکتا محفوظ باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مریم رضوی گفته:
    مدت عضویت: 3502 روز

    سلام

    تو قسمت های مختلف رندگی در بهشت ما هر روز درسها و نکاتی رو یاد میگیریم که بنظرم اگه به خودمون بود شاید هیچ وقت نمی تونستیم کشفشون کنیم.

    تا اینکه فکر کنیم‌چطور عملیش کنیم و جا داره که هزار بار خداوند رو شکر بگم و سپاسگزار باشم که اینجام و میبینم وو میشنونو درک میکنم و به لطف الله هر آنچه رو که درک کردم عملی کنم‌

    چقدر لذت میبرم که نسلهای جدید از بشر انقدر عالی و راحت تر داره کمک میکنه به گسترش حهان..بچه هایی که از همین سن کم دارن علائقشون رو دنبال میکنن و مسلما راحت تر تو مسیر قرار میگیرن.

    ۴ تا برادری که با این همه اختلاف نظر با هم درصلح زندگی میکنن و به تفاوت های خودشون ارزش میدن.

    وچقدر شمارو تحسین میکنم استاد عزیزم..

    اینکه چقدر با خودتون و خدای خودتون در صلح هستید که به این کشور زیبا این آدمها و این شرایط هدایت شدید.

    آدمهایی که حرف مردم براشون مهم نیست..خودشونن با خودشون در صلح ان و تلاششون لذت از زندگیه

    خانم شایسته عزیزم..

    چقدر زیبا گفتی که یه سری از موضوعات رو باید خودت تجربه کنی چون صدها کتابم بخونی تجربه ش با دونستنش خیلی فرق داره و اینکه وقتی دست به تجربیات جدید میزنی زندگیت عمق پیدا میکنه و رفتن به دل اون ترس بدون اینکه بفهمی چندین وو چند باگ مهم رو از رندگیت حذف میکنه فقط با حرکت تو به سمت ترسها و تجربیات جدیدت..

    چقدر لذت بردم استاد از اینکه فیلم رو هم از زاویه دوربین خانم شایسته نشون دادید و هم از زاویه دوربین خودتون و مسلما وقت و انرژی زیاداری از شما گرفته ولی خب موضوع اینجاست که کار و تلاش شما براحتی و باعشق داره انجام میشه نه با زجر و سختی..

    فعالیت وکار شما پیش میره ولی با عشششق..

    خیلی لذت بردم عالی بود😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مهدی حیاتی گفته:
    مدت عضویت: 2326 روز

    به نام الله هدایتگر زیباییها

    جهان افراد توحیدی ، زیبا ، باایمان و شکرگذار را از سایر افراد جدا می نماید ، خدای عزیزم ممنونم ، ممنونم ، ممنونم .

    (برگرفته از آموزه های معلم عزیزمان ، سید عزیزمان)

    من بین نوشتن و خواندن مطالب بچه های گل ، تردید داشتم و پیش خودم می گفتم که بروم و فقط متن های زیبا را بخوانم

    و با خواندن این متنها باورهای خود را بهتر نمایم ، ولی از این فایلهای بی نظیری که سید عزیز و سرکار خانم شایسته آماده

    نموده اند واقعا فقط و فقط خواستم پاسخ هر چند کوچک به این عمل زیبایشان بدهم .

    سید جان بسیار بسیار از دیدن این فایها لذت بردم .

    از حضور آمریکایی ها عزیز و دوست داشتنی ، از ماهیگیری و رها نمودن ماهیها ، از راحت بودن آنها در کلبه و فضای پارادایس

    ، از قایق سواری آنها در دریاچه ی زیبای پارادایس ، از شنا نمودن آنها و به دل تر هایشان رفتن ، از آتش بازی شان ، از پینگ

    پنگ بازی نمودن با یکدیگر ، از گفتگو با یکدیگر برای تغییر باور ، از صمیمی بودن آنها با سید عزیز و مریم نازنین و از فضای

    سرسبز و زیبای پارادایس لذت بسیار بسیار بردم .

    سید جان برای همه ی ما بچه های عضو این خانه ی زیباییها مانند ایجاد باور برای شنا نمودن آن بچه های گل ، دست الله

    یکتا برای ایجاد باور برای رسیدن به هر خواسته ایی هستی . خدا را بسیار سپاس گذارم که به این وسیله من را هدایت و

    حمایت نموده است .

    سید جان ، به لطف و هدایت الهی در مطالعه ی جدید قرآن با ثبت نکات مورد علاقه ام ، به آیه ی 111 سوره ی توبه رسیده ام .

    سید جان ، معلم عزیزم ، خانم شایسته ی پرنشاط ، خانم فرهادی باانگیزه و آقا ابراهیم خلاق و همه ی بچه های عضو این خانه

    ی زیباییها ، برای همگی شما خوبان ، از خالق یکتا آرزوی ثروت ، سلامتی ، عشق لذت بخش ، شادی ، آرامش و تمام نعمتهای

    الهی را می نمایم . در پایان با دعای زیبای پدر خانواده متن خود را به پایان می رسانم .

    God bless iran خداوند به ایران برکت دهد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مسعود ارجمند گفته:
    مدت عضویت: 2644 روز

    سلام به همه وهرکی دراین مسیره،باباکیف کردیم بااین همه شادی،اینهمه بازی،اینهمه سادگی وراحتی،اینهمه خودمونی بودن و…چقدرساده وراحت بابچه هاارتباط برقرارکردین(استادوخانم)چقدردوتاییتون باشوروشوق وانرژی صحبت کردین،چقدرباحال که میشه مادرخانواده(مهمانها)نباشه ومشغول کارخودش باشه وبقیه زندگی کن وشادباشن بدون وابستگی همه چی عالی بودمیزان که خوب باشه قطعامهمان هم عالی خواهدبودکه بوددین،خداروشاکرم…بینهایت که توی سایت استادعشق عضوهستم بابت اینکه لطف میکنین وزندگی روزانه تون روبامابه اشتراک میزارین وباعث میشین حالمون خوب بشه متشکرم،متشکرم،متشکرم وسپاسگزارم…(دوستوندارم باعشق فراوان…)🙏🤲💝☝️💐🌹🌺😘✌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حسین گفته:
    مدت عضویت: 2424 روز

    سلام به همه دوستان عزیز

    استاد عزیز و مریم خانم عزیز

    امروز توی اینستاگرام استاد یک پست بارون منتشر کردن که چقدر کیف کردم، اما خوب جو اینستا یک جوریه که نمیشه زیاد کامنت گذاشت و من خودم توی سایت واقعا لذت میبرم هم کامنت های بچه ها رو میخونم چون یک عادت بد داشتم اینکه به صورت اتوماتیک دستم میرفت روی خبرآنلاین و الان میخوام بره روی سایت عباسمنش و به جای خبرهای مختلف کامنت های قشنگ رو بیشتر بخونم و لذت ببرم.

    من از اول عادتم رو به لحاظ سبک زندگیم از تلویزیون برداشته بودم و کلا تلویزیون نگاه نمی کردم، ولی خوب امروز گفتم برای تقویت زبان ترکی ام یکم تلویزیون رو نگاه کنم چون اینجا، اینور و انور میرم بالاخره زبان نیاز هستش. دیدم اوه اوه آقا همه جای دنیا همینه :))) خاموش کردم گفتم نخواستیم آقا. یک راه دیگه پیدا میکنم بالاخره،

    خداروشکر که این بچه های قشنگ رو باهوش رو می بینیم و این همه نعمت و فراوانی که توی پارادایس هستش و هر روز یک زیبایی خاصی داره، انشالله به امید خدا بیام پیشتون از نزدیک ملاقاتتون کنم.

    خیلی ممنون میشم که همچنان این سریال زندگی در بهشت رو ادامه بدین و اگر موضوعی هم نبود، همین دوربین رو یک جایی بزارید و ما فقط همون دریاچه و جنگل های زیبا رو ببینیم کافیه.

    خداروشکر که درک این همه زیبایی رو داریم و خداروشکر که هر روز باورهامون قوی تر میشه و نعمت و فراوانی توی زندگیمون بیشتر و بیشتر میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    بهروز گفته:
    مدت عضویت: 2394 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم خانم

    همیشه این باور را داشتم که هر شخص در کاری موفق میشه که بهش علاقه داره،علاقه درستو حسابی،یعنی وقتی انجامش میده به وجد میاد،کیف میکنه،به خودش احسنت میگه و تحسین میکنه.در کل حالش خوب میشه. دلیلش را حالا میفهمم که:

    احساس خوب بیشتر= موفقیت بیشتر

    نمیخوام بحث جامعه شناسی کنم، اما هر چی تحقیق بیشتر میکنم، بیشتر مطمئن میشم که جوامعی که انسانها برای درک علاقه هاشون بیشتر و آزادتر بودند و هستند، جوامعی ثروتمندتر، مرفحتر و شادتری هستند.

    جوامعی که از همان کودکی، به کودک این فرصت داده میشه، با نام استعدادیابی.

    پس علم و دانش عجیب و غریبی برای استعدادیابی در کار نیست،فقط کافیه اجازه داده بشه فرد خودش باشه.

    چون مربی فوتبال پایه هستم این را خوب درک میکنم،

    بطور مثال:

    شاگردی داشتم که دو سال به اسرار مادرش برای دروازه بانی آموزش دادم،شاگردم از نظر تکنیکی خوب پیش میرفت ولی از نظر فیزیکی پیشرفت نمیکرد.

    دائما میدیدم از پا به توپ شدن لذت میبرد و ذوق میکرد و با شوق به بچه ها میگفت عاشق فلان هافبک هستم.

    من سعی کردم کمی آزادتر بزارمش تا کمی لذت هافبک بودن را ببره و انگیزه بیشتری پیدا کنه، تا اینکه یه روز با اعتماد به نفس پیشم اومد و خواست که هافبک بازی کنه.

    بهش گفتم باید فیزیک قوی و نفس حسابی داشته باشی، گفت هر کاری لازم باشه میکنم.تمرینات روزانه را بهش گفتم و گفتم باید شنا کنی.

    بعد از تنها ۳ یا ۴ ماه بهترین هافبک رده سنی خودش در استان شد.

    همین باور بود که من را واداشت که از شغلی که دوازده سال براش وقت گذاشته بودم را کنار بذارم و کسب وکارخودم را شروع کنم با هیچ سرمایه ای و تنها با هدایت خداوند.

    اما قدمی بود برای تکاملم.

    استاد جالب هست که این باور را دارم ولی هنوز نمیدونم عاشق چی هستم.میدونم چه چیزهایی را دوست دارم انجام بدم ولی نمیدونم عاشق چی هستم چه چیزی به وجد میاره تمام وجودمو.

    حالا با دیدن این فایل ایده ای که به ذهنم میرسه این هست که به کودکیم فکر کنم و ببینم چه چیزی من را اونقدر به وجد میاورد که تمام خجالت و کم حرف زدنم را کنار بذارم و با شور و علاقه درباره اش حرف بزنم.

    شکرگزارم بابت این فایل زیبا و این درس بزرگ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    لیلا عفت گفته:
    مدت عضویت: 2010 روز

    سلام به استاد عزیز وعاشق ومریم جان عزیز که انروز با صحبت کردنش اول فایل حال دلمو عالیترکرد واقعا از صحبتهای شما مریم جان شایسته ستایشم کلی لذت میبرم وانرژی میگیرم واقعا تحسینتون میکنم که قوانینو اینقدر عالی درک میکنید والبته که مهمتر به اونها عمل میکنید وخداروشکر که به قول خودتون اینارو بیشتراز همراهی با استاد عزیز ودیدن اعمالشون بهتر فراگرفتید که واقعا این ثروت ودارایی تون غبطه خوردنی است

    خوش به حالتون که مدارتون اونقد بالارفته که همراه وهمسفر وکفو استاد شدید بهتون تبریک میگم وتحسینتون میکنم ومیگم که طبق قانون هرکی هرجایی هست که باید باشه وواقعا جای شما همراهی کنار استادعزیزه

    واما مهمونای دوست داشتنی وفوق العاده جذاب ومؤدب وبا انگیزه ویه خانواده ایده ال میدونید خیلی دوست داشتم مادر خانواده راسل هم میبدن تا ببینیم مادرشون که ستاره درخشانیه که تونسته ۴ تا پسر به این باحال روتربیت کنه و چقدر رهاست وچقدر به همسرو فرزندانش والبته به نظرم نحوه عملکردهای خودش مطمئن که تنها پدر وپسرهارو فرستاده سفر وقطعا خودش هم برای رسیدگی به علائق خودش این سفر زیبارو نیومده چون اونا میدونستن قطعا که تو بهشت شما چه خاطرات بهشتی در انتظارشون هست واقعا این مادرتحسین کردنیه مثل همسرش وفرزندانش

    حالا لیووای عزیز که فوق العاده قیافه معصومش منو شیفته خودش کرداز همون روز اول که اومدن پردایس

    میدونید گاهی بعضی هارو بدونه اینکه بشناسی وچیزی ازشون بدونی جذب شون میشی انگار نمیدونم شاید یه سرو سری با بالاسری دارن ونگاه شون توحیدی تره با به قول عوام انگار مهره ماردارن

    لیووای عزیز ویعقوب برای من از اول ورود این شیرینی روداشتن نمیدونم چرا ؟؟

    واقعا این بچه ها فوق العاده ن وبازم میگم بچه های فوق العاده مادرو پدری فوق العاده با کمالات دارن

    وقتی دوست عزیز ترجمه کامل صحبتهای شمارو با لیووای عزیز گفتن ودقیق متوجه شدم اطلاعاتشو واعتماد به نفسشو که شما بهش گفتید که توعالی هستی واونم گفت بله هستم وای دیوانه شدم چقد این بچه عزت نفس داره وبه خودش باورداره وبا خودم گفتم ببین چطوری پدرومادرش بهش این حسو منتقل کردن واینکه هیچ چیزی که خلاف اصالت ماست این پسر دریافت نکرده که با اعتماد به خودش میگه بله هستم واقعا خوش به حال تون که همچین فرکانس تون بالاست که با این خانواده ها معاشرت ودوستی دارید دمتون گرم استادجون عزیز

    مریم بانوی عزیز واقعا چقدر خوشحالم وممنونم ازتون که زندگی عای تونو بدای ما فیلم میگیرید تا ناهم از تجربه با استاد بودن وشما خودتون عزیزم بودن درسهای بهتری یاد بگیریم اونجا گفتید ما همه راهها رو امتحان میکنیم که ماهی بگیریم واونجا که گفتید ماهی ها خطر رو احساس کردن وقایم شدن ای کاش ما اونقد شامه مون قوی باشه که وقتی نجوایی شیطانی برای به دام انداختن ما میاد خودمونو تو حصن محکم الهی وتوکل بهش پنهان کنیم تا از هجوم افکارو باورهای منفی ایمن بمونیم

    قدر برام درس دهشت وقتی گفتید که ما میخوایم ماهی رو بگیریم ولذت ببریم از اینکه تونستیم این کارو انجام بدیم وبعد رهاش میکنم یادم اومد از قانون لذت بردن از راه رسیدن به هدف ووقتی اون زیبایی رو دریافت کردی بهش نچسبی ومطمئن باشی که از اون زیبا ترم هست وچه زیبا بهم یاداوری کردی تحسینت میکنم که اینقد عالی قوانینو یاد گرفتی از استاد وآرزومه که به زودی بتونم منم شبیه شما به قوانین مسلط بشم وبهشون عمل کنم مموونم خانم شایسه عزیزم که واقعا شایسته تحسین هستید

    چقد موجهای دریاچه زیبا بودن وچقد زیباتر وقتی سایه زیبای درختان تو شفافی اب زیبا دیده میشدن وچقد من عاشق اون قسمت از دریاچه شدم که از دو طرف درختها راهی تونل مانند درست کردن وهمش دوست داشتم که شما برید اونطرف تا زیبایی های اونجاروهم ببینیم

    وچقدر برام جالب بود که تعریف کردید دفعه اول ماهی رو تو دستتون میگیرید که هنوز زنده است وداره تودست شما جنب وجوش میکنه واینکه قبلا میترسیدید وحالا که رفتید تودل ترسهاتون براتون شیرین شده حتی کوچیک اخه منم از جونورها میترسم اصلا از ٠رکت یه موجود کنارم وحشت دارم انگارولی دارم روی خودم کارمیکنم که نترسم واونقد دوست دارم پرنده های زیبایی رو که همسرم ازشون نگهداری میکنه وخیلی زیبا برامون آواز میخونن رو بتونم یه روز تودستم بگیرم ولمس شون کنم ونوازششون کنم

    ممنونم ازتون که با دیدن شما رسیدن به هیچ رویای کوچک وبزرگی دیگه برامون دوراز ذهن نیست سپاسگزارم بینهایت

    خدایا شکرت که توی همین دنیا داریم میبینیم که میشه تو بهشت زندگی کرد ومیشه به دیدارتو وصلش کرد و جاودانه شد خدایا شکرت که باداشتنت همه چیز ممکنه خدایا شکرت که هرلحظه باورهامونوقویتر میکنی برای دسترسی به زیباییها وسرآمد همه ی اونها خودت هستی ودست یافتنی ونزدیک به ما فقط کافیه که ما احساست کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3467 روز

    سلام برشماها عزیزان که نفستان قلمتان دلنوشته هایتان احساستان ؛ آغشته بوی خداست وازاین خم میشود اون بوی ازلی اولی آخری راحس کرد بانگاه به عکس این پسر دراول صفحه ، میشود بوی یار راحس کرد یاری که نفسم بوی اومیدهد اون یاردوست داشتنی که همیشه حواسش به من وشما وبهشت کوچک است وقتی باد برآب این دریاچه میوزد و برسطح آن امواج کوچکی پدید میاورد بیاد نسیم صبحگاهی می افتم که شاعر میسراید:

    زکوی یارمی آید نسیم بادنوروزی/ ازاین باد ار مدد خواهی ،چراغ دل برافروزی

    همان نگاهی واحساس خوبی که درشادترین لحظه زندگی داری ؛ واین فایلها واین لحظه ها پرپر است ازدرسهایی که هرانسان میتواند بادرمدار وفرکانس قرارگرفتن درست ؛آنها را درک کند وساعتها درباره ی آنها بنویسد همون چراغ دلی واحساس عالی ویکی بودن باخالق این جهان که عباسمنش درآن لحظاتی ودورانی اززندگیش داشت درآن دورانی که تمام زندگیش یک گاز وتلویزیون برروی بلوکهای سیمانی دریک اطاق سیمانی بود واین احساس خوب راداشت ونماز میخواند وحال که دراین بهشت کوچولو زندگی میکند خالص تر سپاسگزارتر ونمازگزارتر شده است نه اون نمازی که چند دقیقه خم وراست شوی وباخودت بگویی نماز خواندم وبهشت برایم مهیاست بلکه اون نمازی که هرلحظه برزبان بیاوری که سبحان ربی الاعلی. …اون نمازی که درقرآن از کلمه “همواره” میسرایند ومیخوانند که وقتی شادی بچه ای ببینی میگویی خدایا شکرت این مخلوق توست وقتی گوسفندانش میبیند میگوید سبحان ربی الاعلی. ..وقتی شادی همسرش میبیند میگوید خدایا شکرت نه آن شکر چنددقیقه ای. بلکه این شکری وسپاسی واحساس خلوص وسرسپردگی و”تسلیم”ی که به هرچه مینگرد روی نگاربیند وکار نگاربیند روی نگاردرنظرش جلوه کند وفریادی باتمام وجود برآورد که معبود من ؛به خاطر این زیباییت از تو “صدهزار” بار سپاسگزارم

    آری روی نگار ازمیان آن دریاچه ازمیان آن درختان چنار وسرو وسبزه ها وازرنگ قهوه ای اون اسب وهمه وهمه درنظرمن وعباسمنش واین خانواده الهی ؛نمایان است وهمگی سربرآستان او تسلیم میشویم وچه زیباست میوه ی این تسلیم.

    خدایا شکرت که اینجا بوی ترا یادترا صلاه ترا سپاسگزاری تورا بهتراز همیشه ؛احساستر میکنم

    شکرت ای معبود من که درهرلحظه درزمان وهمه مکانها و…جاری هستی سپاسگزارتم به خاطر اینکه عضو کوچک این خانواده ام سپاسگزارتم که دوستم داری عاشقمی وهوایم راداری ممنون جیگر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    یونس پریرو گفته:
    مدت عضویت: 3558 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام و درود بی پایان به دوستان عزیزم

    اول از همه اینو بگم که چقدر قشنگه این تیم ورک کار کردن این ۴ تا برادر واقعا تحسین داره با وجود تفاوت ها بهم احترام میذارن تحسین داره ،

    مهم ترین عاملی که تو کار تیم ورک خیلی مهمه و نقش داره عزت نفس صحیح و درست که عزت نفس درستی که بر پایه توحید ساخته شده باشه میدونه که اساس جهان بر لذت و احساس خوبه و کسی که این موضوعات رو درک کرده باشه رها هست

    که این ویژگی رها بودن در کل بچه ها خیلی بصورت واضح مشخصه

    منظور از رها اینه که تو کار تیم ورک کار درست رو انجام میده و در حین انجام کاری رو که علاقه داره انجام میده و نتیجه این هماهنگی لاجرم نتیجه دلخواهه و در مثالهای شاخص تر میشه به تیم فوتبال ها اشاره کرد که اون تیم هایی که عین ۱۱ نفر باهم در صلح هستن و در اون تیم کسی دنبال چرت و پرت نیست که ای نمیدونم تو چرا پاس ندادی ، نمیدونم برا چی همش اون گل بزنه ازین چرت و پرتا ،

    و تمرکز کل تیم بر نتیجه هست و هر کسی نسبت به علاقه ای که داره در جای درستش قرار میگیره یکی دفاع ، یکی هافبک ، یکی حمله و …. اینا چی رو نشون میده اینکه تو کار گروهی وقتی هر کس در جایگاهی که هست کار درست و مورد علاقشو انجام بده نتیجش لاجرم موفقیت هست ،

    و چه بسا که ما تیم فوتبال های موفقی داریم و نکته جالب ترش این هست که وقتی میری ریشه یابی میکنی میبینی چقدر این تیم ۱۱ نفری باهم در صلح اند با وحود تفاوتها به هم احترام میزارن و و خیلی خوب هدف تیم رو درک کردن که همه ی ایناها به درک صحیح و درست عزت نفس برمیگرده ،

    مورد بعدی که خیلی برام ارزشمنده قانون مدارها در رابطه با ماهیگیری خاله مریم هست

    شما ببینین اول از چی شروع شد ، از یک ویژگی شخصیتی که دوست داره خودشو هر بار بیشتر و بیشتر تجربه کنه و هر بار سدهای ذهنیشو بیشتر و بیشتر بشکنه و هدایت میشه به سوار شدن به قایق

    (یه نکته ای که الان یادم اومد ، تو یکی دو قسمت پیش خاله مریم گفتن چند روزی میخاستن قایق رو تمیز کنن و چقدر قشنگ خداوند اون قایق رو در زمان مناسب در مکان مناسب تمیز و مرتب کرد و این نشون میده ما فقط باید درخواست خواسته هامونو بدیم و رها باشیم بقیش کار خداونده)

    خب بعد از اینکه سوار میشه شما به ایده هایی که بهشون گفته میشه دقت کنین که تو اون مدار اول بهشون گفته شد که برین زیر کلبه بعد گفته شد که نون توی اب بریزین و در همین حین درحال طی کردن تکامل از نظر فرکانسی بودن

    و خیلی قشنگ خاله مریم داشت ذهنشو کنترل میکرد با صحبتایی که میکرد و سعی میکرد رها کنه خودش و روی لذت بردن توجه کنه و نتیجه این سعی بر کنترل ذهن پاداشی از جانب خداوند که براشون ماهی میگیره

    و وقتی گرفته میشه ماهی ما میبینیم که لیوایز سوپرایز میشه از به قلاب افتادن ماهی و این همین رها بود رو نشون میده و نچسبیدن به خواسته رو نشون و میگه:

    تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگوید که چون باید کرد

    من فقط باید قدم اول رو بردارم بیش در حین مسیر گفته میشه دقیقا مثه توضیحاتی که استاد تو قسمت قبلی به جیکاب میدادن

    و من چقدر لذت میبرم از این ویژگی شخصیتی که لذت تجربه های جدید تو ذهنش اینقدر بالا هست که بر همه ترس ها و نجواها غلبه میکنه و ماهی رو تو دستش میگیره خدای من خیلی خوبه واقعا تحسین داره و اگاهانه سعی میکنم که این ویژگی رو درخودم برای تمامی ابعاد زندگی بسازم

    نکته بعدی که تا جایی که ممکنه با هر بار دیدن این فایلها به خودم میگم ،

    مواهب الهی ثروتمند شدن هست

    اینکه یه همچین فضایی داشته باشی که دریاچه داشته باشه

    و توش سوار قایق شی و پارو بزنی و ماهی بگیری

    و تو نعنو بیزنستو رانت کنی

    اینا جز مواهب الهی ثروتمند شدن ، جز فضل و لطف پروردگار چیزی نیست

    وای اون جمله ای که استاد به جی کاب گفتین که با تغییر ذهن میتونی بینهایت پیشرفت کنی، ثروت خلق کنی و هر انچه که بخای میتونی خلق کنی

    خیلی عالی بود و دقیقا هم همینطوره

    من دو مثال شاخص میزنم که با باورهای درست چقدر میتونی ثروت سازی نمونه عینیش

    اقای بیل گیتس هست ، که پونزده سال پیاپی ثروتمند ترین فرد جهانه خیلی حرفه که تو هفت هشت میلیارد جمعیتی که جهان داره تو نفر اول باشی خیلی جای فکر کردن داره که با ثروتی که داری میتونی پنجاه و خورده ای کشور بخری خیلی جای فکر کردن داره

    وقتی صحبت از وفور فراوونی ثروت میشه یعنی این ،

    و تا بینهایت میتونی ثروت خلق کنی

    میدونه دقیقا مثه سلیمان نبی که از خداوند همه چی خواست ثروت و قدرت و شهرت همه چی دقیقا مثه بیل گیتس که الان همه این موارد رو داره ،

    نمونه شاخص دیگه در این باره که با تغییر ذهن چه اتفاقات بزرگی رقم میخوره ایلان ماسک هست

    که ۱۵ سال سابقه با نیم قرن سابقه برابر که هیچ حتی بالاتر هم هست چه از نظر ارزش افرینی ، خدمت به جهان ، تولید ثروت و…

    دقیقا خداوند از فضل و قدرت بیکرانش همچین ابزاری(ذهن) در اختیارمون گذاشته که تا چه حدی میتونیم پیشرفت کنیم

    و واقعا ثروتمند شدن مقدس ترین ، توحیدی ترین ،و ارزشمندترین کاری هست که یه نفر میتونه به عنوان بنده خداوند در حق خودش انجام بده هست

    مورد بعدی قانون کبوتر با کبوتر باز با باز هست

    عاملی که ما انسانها رو بهم نزدیک میکنه و باعث ایجاد رابطه میشه باور ها و فرکانس های ماست

    دقیقا مثه خاله مریم که به سمت شخصیتی که به باورهاش و شخصیتش نزدیک بود ارتباط برقرار کرد

    و مورد بعدی که خیلی مهمه علایقمون هست

    که وقتی تو مسیر علاقت باشی یه کتاب سه اینچی رو تو این سن میخونی و جز علاقه هیچ فاکتور دیگری نیست که بتونه ادامه بده

    من خودم تابحال یه کتاب رو کامل نخوندم چون علاقه ندارم ولی به بیزنسم خیلی علاقه دارم در حدی که نمیفهم ساعت چطوری میگذره که کی صب شب میشه

    علاقه خیلی مهمه و چقدر قشنگ میشه وقتی علاقه تو با باورهای مناسب و درست در اون حوزه تغذیه میکنی و خدا میدونه که چه میشود

    و چقدر لذت میبرم از اقا گفتن های خاله مریم عالیه تحسین داره

    و چقدر لذت میبرم از این من عاشقتم هایی که با عشق بهم میگین

    خدایا هزاران هزار بار سپاسگذارتم که هدایتم میکنی به راه راست به راه کسانی که به انها نعمت داده ای ،

    دوستون دارم 🌺🌺🌺❤❤❤❤😘😘😘😘

    در پناه لطف خداوند خوشبخت زندگی کنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: