نوشتهی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «محمدعلی»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان سلام و یه تبریک به همه دوستان عزیز
امروز ۱ماه شد که همگی داریم در این بهشت زیبا زندگی میکنیم خدایا شکرت. شکرت برای ۳۰روز ارتعاش مثبت ،توجه بر نکات مثبت ،دیدن زیبایی ها ،تحسین فراوانی و نعمت ها، تعهد ،توکل ،ایمان ،حرکت کردن ،کمال گرا نبودن، غلبه بر ترس ها ،اعتماد بنفس ،عزت نفس ،دیدن ثروت و ثروتمندان ،ورزش ، و یادگیری خیلی از آداب و رسوم جوامع دیگه. آشنایی با ابزارهای جدید ،،و از همه مهمتر روش زندگی کردن در بهشت ❤️
قسمت ۳۰زندگی در بهشت ::
خدایا شکرت که امروز هم لیاقت زندگی کردن را دارم ،لیاقت سپاسگزاری کردن و بندگی کردن. خدایا شکرت برای این لحظه پایانی غروب. الله اکبر از این رنگ زیبای آسمان ،دریاچه زیبا و درختان و اون آتیشی که اون طرف دریاچه داره خودنمایی میکنه با اون دود زیبا و زغالهای روشن خدایا شکرت،خدایا شکرت از این زیبایی خدایا همین تصویر رو در واقعیت از خودت میخام الله اکبر از این زیبایی
چه زیبا پدر و پسر بزرگ برای خودشون دارن لذت میبرن ،،یه موزیک عالی ،یه اسپیکر کوچیک ،یه نوشیدنی عالی و یه ویو بهشتی ،خدایا شکرت برای این لحظه ,خدایا زیبایی همین لحظه را در زندگی همه عباس منشی ها حک کن. چقدر زیبا پدر داره با پسرش از این هوای عالی لذت میبرن ،انرژی و شادی میکنن،،و حالا میزبانِ مهربان هم داره با اجرای یه ایده دیگه ،هم یکی از برنامه هاشو جلو میبره ،،و هم یه فضای عالی دیگه خلق میکنه ،،خدایا شکرت برای این انرژی استاد ،برای این ثروت ،برای این همه فراوانی وسایل که استفاده از هر کدومشون کلی زیبایی داره. ای جانم بچه ها چه با اشتیاق دور استاد جمع شدن و دارن طرز آماده کردن این پروژکتور یاد میگیرن ،هم یعقوب و هم یوسف از همون اول مشتاقانه دارن پی گیری میکن
واقعا چقدر خوبه آدم بتونه خودش در آمادگی جسمانی قرار بده و همیشه قدرتمند و سلامت باشه. به نظر من سلامتی یکی از ارکان مهم زندگی عالی هست و استاد عزیز مهمترین تصمیم و برنامه امسالش الویت قوای جسمی بوده همیشه در حال بررسی خودش هست ،مثل همین بروز رسانی محصولات ،،همیشه از یک نقطه، خودشو چکاب میکنه ،کاهش وزن ،رژیم ساده و البته مقوی و رسیدن به تناسب اندام دلخواه خودش ،نه دیگران و تقویت قوای جسمی و نتیجه این عملکرد، پاکسازی و زیباسازی این بهشت بعد از چند سال هست کارهایی که واقعا با ۲نفر آدم تو این مدت کم خیلی سخت هست ولی استاد و عزیز دلش خیلی شیرین و روان انجام دادن البته استاد اول از اون شرایط لذت کافی برده و سیراب شده و حالا با برخورد به تضاد مثلا کم کردن ساعت خواب و زمان بیشتر برای دیدن زیباییها انگیزه لازم بدست آورده …یک سبک شخصی فوق العاده زیبا.
چقدر خوب استاد داره افراد تشویق میکنه به همکاری ،اینکه این خانواده میتونن اگه نظر و ایده ایی دارن بیان کنن، چه پدر چه پسرها استقبال میکنه از این شور اشتیاق و همین خودش بهترین احترام به میهمان هست ،ایجاد یک فضای دوستانه عالی ،که هدف فقط لذت و شادی هست. استاد چقدر ساده و روان از روند حرکت کردن و انجام کارهای این بهشت میگه ،،، میگه که من استاد هم نجواهای ذهنی دارم که نمیذارن حرکت کنم ،ولی من با استفاده از قانون و انجام آن ،قدم به قدم حرکت کردم و هی بهتر و بهتر شدم و کلی از کارهایی که فکر میکردم سخت هستن انجام دادم ،و همین باعث بالارفتن بیشتر اعتماد بنفس و انگیزه بیشتر میشه،البته خداوند و دستانش همیشه حمایت میکنن از کسی که میخاد حرکت کنه و ثابت نباشه
واقعا این پسرها عالی هستن ،،چقدر یعقوب ذهن باز و روشنی داره ،همش دنبال یادگیری زبان فارسی هست در هر لحظه تلاش میکنه تا کلمات بیشتری یاد بگیره با اون زبان شیرینش،یکم فارسی یکم انگلیسی خانم شایسته چقدر زیبا با بخش کردن کلمات داره بهش آموزش میده. چه خبر خوبی ایشالا برنامه جور بشه و این یعقوب باهوش بتونه ایران ببینه ،،ما هم براش دعا میکنیم..
درباره تلویزیون ،،این خانواده بازم شوکه شدن و اصلا نمیتونن باور کنن که همچین دستگاهی تو این همه وسایل نباشه ولی باید با آداب عباس منشی ها آشنا بشن ،،که اگه هم تلویزیون باشه خبری از فیلم ،آنتن و….نیست نهایتا برای بازی و دیدن فایلها هست الان شدید خمار یه تلویزیون دیدن هستن ،اونم آمریکاییها که همش سرگرم فیلم دیدن هستن…ولی در عوض اینقدر اینجا زیبایی دیدن که فکر کنم یواش یواش یادشون رفته ..زیبایی و سورپرایز مثل این ال ای دی های زیبا. چه هیجانی میکنن پدر و پسرها ای جان ،لیوا از داخل خونه اومد ببینه چه خبره خدایا شکرت برای این خوشحالی و شادی ،چه تشکری میکنه یعقوب و استاد هم مثل همیشه پیشتاز ،و خط شکن با یه شیرجه عالی ،خوشحالی خودش نشون میده ،، چه لذتی داره آب تنی تو شب ،استاد کمر همت بسته از این لحظه به لحظه زمان زندگی در بهشت لذت ببره ،شنا تو روز کافی نبود حالا یه ایده جدید شنا تو شب ،واقعا قدرت این نور هیولا همه جا را روشن و زیباتر کرده ،که مکمل زیبایی شده در کنار ال ای دی ها
چه لذتی میبره استاد حالا تو شب ساعتها با عزیز دلش اینجا میشینن ،و غذا نوش جان میکنن و کلی برنامه های جدید میریزن .الحق که شایسته این همه زیبایی هستید
چقدر این بچه ها به استاد وابسته و دلبسته شدن تا استاد میره تو آب ،،همگی میپرن تو آب. استاد چقدر انرژی مثبت داری که همه اینقدر عاشقت هستن. چه شروع خوبی یعقوب داشته ،اولین ویدیو ،از بازی استاد عزیزم و خانم شایسته درست شده. وقتی همچین آدمهای بزرگی تو این ویدیو هستن وبا این عشق علاقه خود یعقوب حتما خیلی سریع جواب عالی میگیره
خانم شایسته چقدر اون سویشرت قشنگه واقعا این یعقوب تو عملکرد عالی هست،،بعد از اینکه توضیحات استاد و پدرش را گوش داده،،قدم های اولیه را برداشته و شروع کرده دیگه زمانی برای گفتگوی نجواهای ذهنی ایجاد نکرده .دیگه فضایی برای ترسها ایجاد نشده ،،اینکه بشینه و فکر کنه اگه فلان نشه چی ،و هزاران اگه و اما را در نطفه خفه کرده و اقدام و عمل کرده و به دنبال حرکت ها و تلاشها و لحظات شیرین حالا نوبت پدر خانواده شده ،که با امکانات موجود یه سرگرمی عالی ایجاد کنه ،و البته آموزش یه بازی به استاد و خانم شایسته در جواب این همه لطف
چقدر زیبا از این میز پینگ پنگ به عنوان میز بازی استفاده شده یه ایده ساده و عالی با همین امکانات موجود واقعا در کمال سادگی.. یه بازی گروهی عالی و سرگرم کننده. یه بازی که همه جوره میشه بهش نگاه کرد حلال ..حرام. ولی نکته اصلی که اینکه یه بازی هست مثل تمام بازیها و بسته به نگرش انسانها میشه ازش کمال لذت و تفریح برد …استاد به اندازه تمام برگها تنوع بازی هست ،،خیلی شعبده بازی ،فال و ……
من عاشق این جمع پایه هستم که با عشق دارن گوش میدن و احترام میذارن و لذت میبرن و یه نکته جالب که خانم شایسته با اینکه داره فیلم میگیره ،،چقدر ذهنش متمرکز یادگیری کرده که استاد با افتخار میگه بیشتر بازی ها برنده خانم شایسته عزیز بوده ♦️♥️♠️♣️پس به افتخار خانم شایسته همیشه شایسته
استاد بعد از اون مسابقه پینک پنگ چند قسمت پیش من و همسرم با امکانات لازم بازی منچ و مار پله را انجام دادیم باور کنید اولین باری بود که تقلب نکردم چه برد شیرینی و چه لذتی داشت بازی مار پله،، استاد قشنگ افتادم رو پله و کلی بالا رفتم بعد دو سه تا حرکت چند تا ۶باحال و برنده شدم بعد گفتم ببین خدا اینجوری کمکت میکنه ،،تو حرکت کن ،،خدا مثل این پله ها و این ۶پشت سر هم میبردد بالا و به همه خواسته ها میرسی حالا هم امروز قراره یه بازی سخت داشته باشیم
استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان عزیزم تشکر برای این جو دوستانه و صمیمی
خدانگهدار
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD288MB20 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 3081MB20 دقیقه
سلام به استاد
به مریم عزیزم
و بقیه ی دوستان عزیزم که این کامنت رو می خونن.
## نکته ی خیلی تامل برانگیزی که در اوایل فیلم دیدم این بود که پدر خانواده و پسر بزرگ خانواده، کنار همدیگه نشسته بودند. استپ کردم و تمرکز کردم و فکر کردم. حالت صندلی رو دقت کردید؟ صندلی ها طوری بود که میخواستند همدیگه رو ببینند، وقتی اون یکی حواسش نبود بارها به همدیگه نگاه می کردند. چقدر با عشق و افتخار (بزن قدش یا همون های فایوhi five) کردند. من عشق رو در نگاه هاشون و حرکاتشون دیدم. عشقی که از درون درخواست دادم. برای خودم و فرزندانم و اطرافیانم. قطعا آهنگی بود که هردو دوست داشتند. پدر خانواده خیلی با پسراش دوست و همراهه. خیلی پایه اس… پا به پای بچه ها شوق و ذوق می کنه، سروصدا می کنه، بازی می کنه، آهنگ گوش می کنه، شنا میکنه.
##بچه ها چقدر قشنگ دور استاد جمع شدند وقتی داره پروژکتور رو نصب می کنه…مثل جوجه…عاشق این صحنه هام خدااا…جیکوب هم با صحبت کردند هم خودش داره کلی چیز یاد می گیره هم باعث بهتر شدن انگلیسی استاد و مریم عزیز میشه.
وقتی داشتم ویدئو رو می دیدم و علاقه ی جیکوب رو به فارسی میدیم، داشتم فکر می کردم که چی میشه استاد داره میاد ایران، این خانواده مخصوصا جیکوب رو هم بیاره…دقایقی نگذشت که استاد گفت احتمالا بیاد😂😂😀😀…چقدر جالب بود برام… خیلی برام پیش اومده بود که وقتی به سوالی بر میخورم در فایل ها به جواب میرسم، اما دیگه اینقدر بلافاصله نه!!! زیر یک دقیقه حرف دل من رو استاد بیان کرد😀😄….
##استاد عزیزم، وقتی تصمیم گرفتید چنین هدفی رو برای خودتون انتخاب کنید و برای این هدف قدم برداشتید واقعا قابل تحسینه، اینکه اجازه ندادید در اون شرایط بمونید تا پایان زندگیتون. اینکه هر لحظه در حال بهبود شرایطتون هستید خیلی ارزشمند هستش. برای خیلی از ماها که میایم توی این مسیر ثروت زیاد هدف اصلیه، و شاید فکر می کنیم وقتی به اون ثروت برسیم دیگه زندگی گلستان میشه، دیگه هیچ کاری نباید بکنیم، فقط باید بخوریم و بخوابیم و بگردیم و …. و این صحبت های شما نشون میده اینطور نیست، و زندگی جریان داره، باید با عشق و لذت ادامه بدیم، نزاریم ثروت مثل زنجیری بشه که باعث ثابت موندنمون بشه.
روح انسان متعالی و بی انتهاست و برای آرامش درونمون برای لذت بردن از تک تک لحظات باید حرکت کنیم، با قدم های کوچک.
##وقتی نعمت پرقدرت خداوند به نام پول بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون بشه، بیشتر قادریم شنا کنیم، قادریم بیشتر و مرتب استخرهای سطح بالا و تمیز بریم و یا استخر خصوصی داشته باشیم. و همین شنا کردن هم خوش گذرانی و لذت بردن هستش، هم به تناسب اندام میرسیم و هم به سلامتی بیشتر. با یه تیر سه تا نشون میشه زد و همه اش با داشتن تیکه از خداوند به نام پول میسره.
### از تمام قسمت هایی که این عزیزان در پارادایس حضور دارن، خیلی این عمل بهم گفته شد: که بزار مهمون توی خونت راحت باشه، اون وقت خودت هم راحتی.
خیلی هامون وقتی مهمون میاد، مایل نیستیم داخل کابینت ها، یخچال، کمد ها و … رو ببینن. هر وقت چیزی بخوان خودمون سعی کردیم اون رو بیاریم و بدیم بهشون. و این مراقبت از داشته ها، خوب نیست. یکی از نزدیکانم که خانم بودند، ایشون هم همین طور بودند(مثل من و مثل خیلی های دیگه) وقتی ایشون به رحمت خدا رفتند، دیدم چقدر دیگران در مراسم ختمشون توی آشپزخونش بودند و انگار خونه و زندگی افتاده دست هرکسی، هرکی هرچی لازم داشت برمیداشت یا استفاده می کرد…. اون خانم نبود که حواسش باشه، و بعد از مراسم ختم هم هیچ مشکلی پیش نیومده بود. همه ی وسایل ها سرجاش بود…هیچ اتفاق خاصی نیافته بود…با خودم فکر کردم، دیدم چقدر الکی و سختگیرانه مهمان رو می پاییم!!! (حالا ممکنه یکی کمتر، یکی بیشتر) ما تا کی می خوایم از داشته هامون اینقدر با زحمت مراقبت کنیم؟ وقتی بعد مرگمون اینارو با خودمون نمی بریم و دست هرکسی ممکنه بیافته. خب وقتی زنده ایم بزاریم مهمون خونمون رو، خونه ی خودش بدونه و راحت باشه، اینطوری مام راحتیم.
وقتی مدار ثروت ما ثابته(یعنی شخص دیگری قادر به سود و زیان ما نیست) پس اگه چیزی بشکنه یا چیزی خراب بشه بخاطر مدار خودمونه. اگه اینطوری فکر کنیم، دیگه نگران نیستیم که مبادا یه شخصی وسایلهامون رو خراب کنه یا بشکنه و به این دلیل دیگه چهارچشمی مراقبش نیستیم. (البته این حرکت هم بخاطر فقره و راحت گذاشتن مهمون هم یکی از مزایای ثروت. البته این یک حرکتیه که از همین حالا میتونیم انجامش بدیم و منتظر پولدارتر شدن نباشیم. اینکه می گم پولدارتر بخاطر اینه که، هممون مقدار خیلی زیادی ثروت و پول داریم، پس پولدار هستیم، میخوایم پولدارتر بشیم.)
و اینکه عاشق لحظه ی توی آب پریدن هستم…صدبار نگاه کردم… همیشه میزنم عقب فیلم رو و بازم نگاه می کنم.😍😍😍😍🤩🤩🤩🤩 قسمت هممون.😊🤗
آدرس کانال یوتیوب جیکاب دوست داشتنی، توی پست اخیر استاد توی اینستاگرام هست.😊
یه تمرین بی نظیر تازگیا بیشتر درکش کردم این بود که کامنت هارو آهسته و آرام و با تفکر و شمرده شمرده بخونم. چقدر متفاوت از قبل بود…قبلا سرعت نرمال میخوندم والان با سرعت کمتر از نرمال…
چقدر قشنگ می نویسی مارکوی عزیز
چقدر خوب احساس لطیف درونت رو جاری می کنی و اجازه میدی بقیه پاره های خدا هم لطافت گفته هات و تجربه های بی نظیرت رو با جان و دل لمس کنن…این نوشته ی پر از احساس خوب پر از تصویرسازی پر از عشق خدا رو باید بارها و بارها خوند…
چقدر بی نظیری شما مارکوی عزیز دردانه…
چیزی بود که بارها وقتی کامنت های شمارو میخونم به ذهنم میرسید این بود که بگم: یه سایتی چیزی داشته باشید و تجربیات سفرتون رو به همراه این نوشته های خارقالعادتون رو درش ثبت کنید تا هم خودتون لذت ببرید هم اینهمه پاره های خدا روی زمین و هم به لطف خدا ثروت بیشتر بباره براتون…قطعا در حال حاضر مشغول هدفتون هستید ولی این پیشنهاد خیلی وقت بود درونم فوران می کرد که بگم…نمیدونم شاید برای شما و شاید برای عزیز دیگه ای که بعدها این کامنت رو بخونه مفید باشه…
شاد و سرحال و پرانرژی باشید دوست خوبم…
سلام باران عزیزم
دوست دوست داشتنی من
چقدر نوشته تون پر از آگاهی بود…کلمه به کلمه اش تفکر نیاز داشت…
ولی گفته ای که باعث شد کامنت بزارم در مورد حلقه ها بود که گفتید.
من درک کردم خیلی جاها هر دو حرکت (عمل) خوب هستش. چه اونی که حلقه میندازه و چه اونی که نمیندازه.
اگه زوجین حلقه داشتن، میشه بگیم: چقدر خوبه که به عشق همدیگه حلقه انداختن و با نگاه به حلقه به یاد عشقشون می افتن و لذت میبرن. مثل خود من که بارها شده حلقه ام رو به یاد همسر نازنینم بوسیدم. و به فکر ایشون بودم.
و اگر شخص دیگه حلقه نداشته باشه، میتونیم بگیم: چقدر خوبه که حلقه توی ذهنشون بزرگ نیست و عشقشون به بود و نبود فلز بستگی نداره، بدون حضور اون فلز هم عشقش رو ابراز می کنه از هزاران روش دیگه…
میخواستم بگم چقدر خوشحالم توی این مسیر هستیم، در این مسیر ما شخصیت درونیمون و افکارمون رو شخم میزنیم تا اول از همه خودمون رو بشناسیم، و ذهنیتمون بزرگتر بشه. ظرف درونیمون بزرگتر بشه.
همسر عزیز من بخاطر شغلش نمیتونست حلقه رو در انگشتش نگه داره و چندماه بعد از عقمون فقط در دستش میدیدم.
شاید منه قبلی (یا خیلی از دوستانی که در مورد قانون جذب درک اشتباهی کردند،) برای رسیدن به خواسته ام مینشستم روزی چندبار می نوشتم و تصور می کردم و دعا می کردم یا کلمات تاکیدی میگفتم که بازهم همسرم مثل روزهای اول آشنایی شود و دوباره حلقه ازدواجمان را به دست کند…
ولی زلیخای جدید از خودش می پرسه چرا میخوای همسرت رو مجبور به کاری کنی که دوست نداره؟ و یا راحت نیست؟ دوست داری ایشون شمارو مجبور کنه؟
اصلا حلقه برای چی هستش و چرا باید داشته باشیم؟
کسی که حلقه نداشته باشه یعنی عشقی بینشون نیست؟
شرک نیست که من برای حفظ زندگیم قدرت رو بدم به یه تیکه فلز؟
…این سوال ها و جواب هایی که سعی می کنم با تفکر بهشون بدم، در تمام ناخواسته هایی که بهش برمیخورم از خودم میپرسم و سعی می کنم با دید بازتری به قضیه بنگرم.
ممنونم از استاد عزیز که با تمام آموزه هاشون باعث شدن ما نگاهی فراتر از چیزی که داشتیم به اطرافمون و خواسته هامون داشته باشیم.
ممنونم از باران مهربونم که با بیان این نکته باعث شدی من یادآوری کنم به خودم و مکتوب کنم تا عمیق تر درک کنم.
سلام شیرین عزیزم
دوست خوبم
ممنونم که درک به این بی نظیری رو برامون نوشتی و با ما به اشتراک گذاشتی دوست مهربونم
«شرک نورزیدکه نابخشودنی هست»…چقدر خوب گفتید…پس وقتی ما شرک می ورزیم درواقع قدرت رو از خداوند می گیریم و به عوامل بیرونی میدیم. و به دنبال اون دیگه احساس می کنیم توانایی خلق آنچه میخواهیم رو نداریم. و نتیجه اش میشه خلق ناآگانه ترکیب شرایط بد و خوب.
ولی توحیدی بودن باعث میشه خلق آگانه ی شرایط خوب رو داشته باشیم…
و تکامل: فکر کنید، یک شکوفه از امروز تا فردا چقدر فرق کرده؟ اصلا تفاوتش دیده میشه؟ اصلا قابل فهمیدن هست؟ شاید به اندازه یک اپسیلون یا شاید یک اتم و یا یک سلول رشد کرده باشه. اما همین استمرارش باعث شده بعد از سه ماه میوه اش قابل دیده شدن و لمس و درک باشه. پس:…. وقتی داریم روی خودمون کار می کنیم و یا وقتی داریم روی یک پروژه کار می کنیم، باید هر روز انجامش بدیم حتی به اندازه یک حرکت خیلی کوچک به اندازه یک سلول. نتیجه اش بعد از مدتی که ظاهر میشه، اون موقع است که درک می کنیم ارزش قدم های کوچکی که برداشتیم.
خدای من…خیلی درک عمیقی بود شیرین جان…متشکرم ازت. شما فوق العاده ای.