سریال زندگی در بهشت | قسمت 30 - صفحه 18

239 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 750 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به اهالی بهشت.

    خدایا شکرت امروز توی بهشتمون چه خبره.

    عاشق این رابطه زیبای پدر با پسرهاشم رابطه دوستانه چطور با پسر بزرگش نشسته و لذت می برن .

    استاد هم مثل همیشه دست به کار شده یه سورپرایز دیگه یه چراغ بزرگ برای روشن کردن رودخانه.

    این بچه ها همش دارن توی بهشت خوش می گذرونن زمانی نمی مونه که بخوان صرف تلویزیون کنند.

    چقدر بچه ها متفاوت هستند و ما باید اونا رو با تفاوتهاشون بپذیریم و دوست داشته باشیم یکی مثل جیکاپ از روشن شدن ال ای دی ها آنقدر شاد می شه و هیجان زده یکی هم مثل لی وای از شنیدن صدا کنجکاو می شه و یه واکنش معمولی .

    وقتی بچه ها اینقدر سرو صدا و شادی می کنند و لیوای نیست به خودم می گم حالا اگر من و شوهرم بودیم اصرار می کردیم که تو هم بیا یا چرا تو توی جمع نیستی یا همش سرت تو گوشیه اما والدین این بچه ها قبول کردن که یکی برون گرا ویکی درون گراست و این ویژگی شخصیتیشون هستند و با همون ها راحتند پس باید بزاریم به سبک خودشون زندگی کنند و قبولشون کنیم.

    و البته یه راه برای جدا کردن بچه از فضای مجازی به جای داد وبیداد کردن بازی با بچه هاست توی این بازی بلک جک حتی لیوای هم هست چون بالاخره اون هم از یه سری بازیها خوشش می یاد پس می شه همه رو کنار هم جمع کرد و لذت برد.

    مریم جون عاشقتم که با انرژی بالا و مثبت اندیشی و مدار درست بازیها رو هم می بری.

    با اینکه از نزدیک ندیدمت ولی عاشقانه دوستت دارم و ازت یاد می گیرم.

    متشکرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1505 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام عزیزم وقتتون بخیر

    استاد جانم مریم عزیزم از شما دو عزیز هم سپاسگزاری میکنم که کمک کردید به ما تا یک ماه رو فایل های زندگی در بهشت تمرکز کنیم و چقدر درس یاد گرفتیم

    از اینکه هر روز باید حرکت کرد

    باید رفت تو دل ترس ها

    باید عملگرا بود

    باید حرکت کرد

    تو مسیر قدم های بعدی گفته میشه

    باید با عشق زندگی کرد

    با لذت با تمام خصوصیات که هر فرد داره احترام گذاشت و زندگی کرد

    باید بهم کمک کرد تا زندکی لذت بخش تر شه

    باید در لحظه زندگی کرد

    باید به سلایق هم احترام گذاشت

    تو این قسمت 30 هم دیدیم بچه ها چقدر پر تحرک هستند شاید به قول استاد به خاطر نبود تلوزیون هست که به فکر سرگرم شدن خودشون افتادند

    خداروشکر استاد ایده نور پردازی دریاچه هم و اجرا کرد و زیبایی دریاچه دو چندان شد..

    و شب هم شنا در آب رو تجربه کردند

    خداروشکر برای یعقوب عزیز که خوش انرژی هست و دنبال یاد گرفتن زبان فارسی هست

    و چه خوب تشکر رو یاد گرفتند

    مخصوصا وقتی نور پردازی پردایس رو هم دیدن و تشکر کرد به زبان فارسی

    خداروشکر برای این خانواده مثبت و پر انرژی

    چقدر بهم احترام میزارند

    چقدر بهم عشق میدند

    چقدر با خودشون در صلح هستند

    انرژیشون خیلی بالاست

    خدایا شکرت که استاد بعضی جاها بهمون توضیح میده و می‌فهمیم قضیه از چه قراره

    الهی شکرت

    در آخر هم دورهمی بر سر میز پینگ پنگ همه دور میز جمع شدن تا بازی کنند

    و استاد باز گل کاشتند و پک این کارت ها رو سفارش دادند و براشون آوردند

    آخ ثروتمند بودن چه خوبه

    بی‌نیازی مالی چه خوبه

    هر چی می‌خوای میگی موجود باش و می‌شود

    مریم جان هم مثل همیشه برنده بازی ها هستند

    الهی شکرت که میبینم چه لذتی داره بدست آوردن نعمت های خداوند مهربان

    از همه دوستان برای کامنت های قشنگشون سپاسگزارم

    در پناه امن خداوند مهربان شاد باشید و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    سریال زندگی در بهشت |قسمت30

    بنام خدای زیبایی ها که با معجزاتش سوپرایزم میکند

    با درود و وقت بخیر خدمت همه ی دوستان عزیزم و استادان نازنینم

    این آقای رایان واقعآ مرد فوق العاده ای هست .. چقدر با بچه هاشو پایه است .. باهاشون بازی می‌کنه ‌ شنا می‌کنه و ماهیگیری انجام میده و یادشون میده و کمک می‌کنه . بازی بِلَک جَک .

    چقدر قشنگ داشت توضیح میداد

    میز پینگ پنگ براشون شده بود میز گرد . دور هم جمع شده بودن و بازی رقابتی انجام میدادند .

    منم خیلی این بازی های گروهی رو دوست دارم . ورق بازی خیلی خوبه .. من خودم عاشق بازی تخته نرد هستم . بازی منچ و مار پله و شطرنج رو خیلی دوست دارم

    چقدر این جیکاب و یا همون یعغوب خودمون .. عجب پسر شیرین و شیطون بامزه ای هست .. انرژیش خیلی مثبتع .. همش در حال جنب و جوش هست و مدام صحبت می‌کنه و فارسی رو دوست داره یاد بگیره . استاد گفتش اپلیکیشن پیدا کرده که فارسی رو یاد بگیره .. بنظرم آنقدر استاد رو دوست داره که به زبان فارسی هم علاقه مند شده واقعا بچه ی باهوش و مثبتی هست .. اولین فیلم ویدیویی اش را از بازی بازی کورن هورد یک بازی جالبی هست که آمریکایی ها بهش خیلی علاقه دارند و قوانین خودشو داره و آقای رایان قبلن توضیح دادن..

    با استاد و مریم جون را ضبط کرد و آپلود کرد .. چقدر باورهای بچه ها سریع شکل میگیره .. وقتی جیکاب گفت اگر سنم بیشتر بود بهتر بود و می‌تونستم موفق بشم . ولی وقتی استاد راجب کوچکترین بلاگر تویتر صحبت کرد که با سن کم شش وو یا هفت سال کلی درآمد داره .. و استاد گفت اگر روزی یک فیلم ویدیویی ضبط کنی و ادامه بدی و هی بطور مداوم ادامه بدی تو هم میتونی موفق بشی .. و اینکه پدرش آقای رایان هم باهاش صحبت کرد و جیکاب هم قبول کرد و سریع دست بعمل شد و اقدام کرد و کارشو شروع کرد ..

    استاد جان واقعا چقدر فرکانس جیکاب چقدر بالا بود که استادی مثل شما رو در کنارش داشت و سکوی موفقیت و پرتابش شدید بسمت علاقه اش . واقعا ممنون و سپاسگذارم که این قسمت را برامون توضیح دادید و یک درس و آگاهی هم برای ما شد !!!

    ممنون و سپاسگذارم

    خانم شایسته ی عزیز هم مدام داشت با جیکاب فارسی حرف میزد و اسپل میکرد و بخش بخش کلمه ی speak اسپیک را برای جیکاب ترجمه میکرد که یعنی صحبت !!! جیکاب هم چقدر قشنگ سعی میکرد درست تلفظ کنه .. خیلی پسر شیرینی هست!!!

    نکته ای که استاد در مورد رژیم غذایی صحبت کردن در مورد افزایش انرژی جسمانی که بعداً توانستن دوره ی قانون سلامتی را آموزش دهند که توانستند میزان خواب شون رو کمتر کنند تا بتوانند از زمان بیداری شون بیشتر استفاده کنند

    و بعدش پروژکتور فوق العاده قوی بود که سعی کردن خودشون آن را نصب کنند و روشن کنند و همینطور بچه ها از آن روشن شدن ریسه ی روشنایی درب ورودی واقعا چقدر سورپرایز شدن ولذت بردن و ذوق کردن و هورا کشیدن .

    منم داشتم می‌خندیدم و لذت می‌بردم و این یعنی در لحظه زندگی کردن و کنترل ورودی های ذهنم که با بهترین با کیفیت ترین لحظات شادی بخش … واقعا چقدر لحظات شیرینی هست که بچه ها از خودشون واکنش های مثبت بروز دادن و لذت و شادی گروهی داشتند .. ممنون استاد جان که شما همیشه انرژی تون مثبتع و سبب شادی و خوشحالی اطرافیان و میهمانان عزیزمون شدید و بعدش پریدین توی دریاچه و بعدش بچه ها هم بدنبال شما پریدن توی آب و لذت بردن و باز هم لذت این قسمت بصورت گروهی بود!!!..

    چقدر آون اسپیکر قرمز رنگ کوچولو موچولو موسیقی را رسا و قوی پخش میکرد و آقای رایان از آن آهنگ ها لذت میبرد و در کنار آن دریاچه و آن چشم انداز بینظیر دریاچه نهایت انرژی و لذت و شادی را داشت و منم داشتم از همین جا لذت میبردم خدایاااا شکرت .

    خدایااا شکرت که باز هم بلطف خداوند تونستم قسمت سیوم 30 سریال زندگی در بهشت رو ببینم و لذت ببرم و این روابط فوق العاده خوب این خانواده ی بینظیر را تحسین کنم .. این آقای رایان را خیلی دوست دارم واقعا مرد فوق العاده شوخ و شادی هست لطفاً از طرف من هم به ایشون سلام گرمی برسانید و بهش بگید بچه های سایت همیشه جویای حال و احوال شما هستند!!!

    خانم شایسته ی عزیز م مهربانم بلطف شما عزیز نازنینم ما هم تونستیم این فایل های زیبا را ببینیم و یاد بگیریم که با خودمان مهربان باشیم و با خودمون در صلح باشیم و مسیر رسیدن به خواسته ها و هدفمون را بصورت تکاملی و پیوسته ادامه بدیم و مثل جیکاب دست بعمل بشیم و از همون قدم اول شروع کنیم تا قدم به قدم حرکت کنیم و پیش بریم ممنون و سپاسگذارم .. دیدن همین نکات زیبا هم می‌تونه باورهای بسیار خوبی را در ما ایجاد کنه بشرط اینکه تداوم داشته باشیم و عمل کنیم ..

    دقیقا مثل خودم !!! که تعهد دادم هر روز بطور مداوم یک فیلم از این سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا را ببینم و نت برداری کنم و کامنت بنویسم و به آموزش های این فیلم ها عمل کنم و باورهای خوب و عالی را در خودم بسازم و تقویت کنم و خدا رو شکر تا به این لحظه به تعهدم در این سی روز عمل کردم و به امید خدا این مسیر همچنان ادامه خواهد داشت الهی آمین

    این جمله ی آخر کامنت انتخابی این قسمت آقای محمد علی عزیز را خیلی دوست داشتم و منم دوست دارم دوباره این جملات تشکر آمیز را بنویسم اینکه

    امروز 1ماه شد که همگی داریم در این بهشت زیبا زندگی میکنیم خدایا شکرت. شکرت برای 30روز ارتعاش مثبت ،توجه بر نکات مثبت ،دیدن زیبایی ها ،تحسین فراوانی و نعمت ها، تعهد ،توکل ،ایمان ،حرکت کردن ،کمال گرا نبودن، غلبه بر ترس ها ،اعتماد بنفس ،عزت نفس ،دیدن ثروت و ثروتمندان ،ورزش ، و یادگیری خیلی از آداب و رسوم جوامع دیگه. آشنایی با ابزارهای جدید ،،و از همه مهمتر روش زندگی کردن در بهشت ⁦️⁩

    خدایاااا شکرت که روی طول موج دریافت نشانه ها و هدایت های الهی هستم و هم اکنون در حال دریافت سیگنال های هدایتی و نشانه های بیشتری از دیدن این سریال های بینظیر هستم

    خدایاااا شکرت تنها فقط و فقط ترا می پرستم و می‌خوام در مدار آزادی پولی و مالی و آزادی زمانی و آزادی مکانی و روابط درست و مناسب خوب و عالی باکیفیتی باشم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی و سلامتی و پول و ثروت و تداوم و پایداری و تمرکز. و نعمت و خیر برکت می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 959 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هست کلید در گنج حکیم

    الهی شکر شاد زی

    شاد زیستن مهمترین و بهترین کاری است که اومدیم تا بهش بپردازیم

    خدایا شکرت که راه رسیدن به آرامش درون راه بالا بردن کیفیت زندگی همین شاد بودن است باید شاد باشیم تا کیمیاگر هستی از ما الماس بیرون بیاره که غم و غمگین بودن ما را به زیر خواهد کشاند و با فقر و درنهایت شرک و بی ایمانی همراه خواهد کرد که ما با فقر زمین بایری میشویم که هیچ گونه ثمری نخواهد داشت و هر بذری در آن قرار بگیره پوسیده خواهدشد

    شادی از ما زمینی حاصلخیزی خواهد ساخت که هر بذری در آن رشد خواهد کرد شاد ریستن میراث دیرینه ماست که به فراموشی سپردیم و روشو گرد وغبار برداشته چیزی است که از درون ما باید نشات بگیرد نه از بیرون شادی امری درونی است نه بیرونی از بس با غم همسایه شدیم آن چشمه درون ما خشکید و امروز خداوند با دستان مهربانش به ما یاد داد که برای دایر کردن آن چشمه برای احیاء کردن آن چه باید بکنیم

    الهی شکررررت که این منبع این سایت این سریال چشمه بی انتهای درون مارو که با مزخرفات قضاوت کردن ها حسرت خوردنا ترسیدن ها و نکران بودنا ناامید بودنا ضعیف جلوه دادنا حسادت ورزیدن ها و کینه ورزی ها خشکاندیم رو براحتی احیاء سازیم

    خدایا شکررررت که تماشای این سریال زیبا و مطالعه کامنتای دوستان و دور زدن در این سایت همه ورودی هایی به ما میده که قلب ما با پردازش اونا چشمه شادی درون را برایمان احیا می سازد به همین راحتی یعنی ما اگه بتوانیم در روز خودآگاه توجه مان را به سمت دیدن و شنیدن مناظر زیبا اتفاقات زیبا و آهنگ ها و حرف های زیبا ببریم و از هر گونه نازیبایی دوری کنیم اصلاااا توجه نکنیم و ورودی های زیبامونو سمی و میکروبی نسازیم همه ابن ورودی ها برای ما ایجاد شادی درونی میکند که هیج اتفاق بیرونی نمیتواند آنرا برهم بزندو با شادی طبق قانون به انرژی خدا وصل میشویم که این انرژی منبع تمام ثروتهاست شاعر بزرگ حافظ دراین باره میگوید؛

    هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی

    کاین کیمیای هستی قارون کند گدارا

    یعنی اینکه هرگز آدمای غمگین ثروتمند نمیشوند هرگز آدمایی که ورودی های نازیبا و ناجالب و جذب میکنن و بدنبال دیدن مشکلات هستن هرگز نمیتوانند شاد باشن و شاد نبودن هم آنهارا از ثروت های الهی دور میسازد برای اینه که آدمای ثروتمند، ثروتمندتر میشوند و آدمای فقیر ، فقیرتر

    برای اینه که خداوند در کتابش می فرماید؛

    به مردم بگویید، شما به فضل و رحمت الهی شاااااااد

    باشید که این از هرآنچه جمع آوری میکنید بهتر است

    آیه 58سوره یونس

    اینجاست که اساتید خودشناسی میگویند که پول شادی نمیاره این شادی هست که پول و ثروتهای بسیاااااار می آورد

    که نمونه این گفتارها را در این سریال و این تصاویر هر روز به وضوح داریم میبینیم که این عزیزان چشمه شادی درونشان را احیاء کردن و با جوشیدن هر روز این چشمه در درونشان به اتفاقات زیباتر و ثروتهای بیشتر و بهتر هدایت میشوند

    الهی شکرررررت که روز دیگر در این بهشت زندگی کردیم گفتیم خندیدیم شنا کردیم بازی کردیم

    چقد همه چی در اینجا خوب و زیباست چقد پرادایس جنگلش رودخانه اش سرسبزی اش جور دیگر زیباست اینجا همه چی در آرامش هست آب ماهی ها درختان پرنده ها چوب ها چمن ها برانی تیوپ بازی قایق پدالو تخته ها و چوبها پل چوبی کلبه چوبی وسایل زیبای داخل خانه ساکنان این بهشت همه و همه نشان از آرامش و شادی دارن که دیدنشون موجب شادی و نشاط و آرامش درون ما میشوند و من این بهشت را تحسین میکنم من خودم را تحسین میکنم که الان 30روزه سر عهدم هستم و هر روز در کلاس درس توحیدی ام اینجا شرکت میکنم لذت میبرم

    تحسین میکنم استاد عزیز و که چقد با بچها بچه میشه با بزرگا بزرگ دم مریم عزیزم گررررم که چقد زیبا از سوژه های توحیدی فیلم میگیره واااای چقد غروب رنگش تو آب زیبا بود غروب طلایی غروب آبی اون دودی که از دور از آتش زیبا بلند بود اون منظره وای خدایااااا چقد این تصویر زیباست و شنا کردن تو این آب دم غروب که واقعاااااا خوردن شراب طهور بهشته الاهی شکررررررت که بندگانی از بندگانت غرق ثروت و شادی در حال لذت بردن از نعمتهایت هستن بندگان قدرشناس و شکرگزار که حقشون این نعمت و این زیبایی و این آرامش و شادی محشررررر هست خداجونم ممنونم که امروز دارم اینجا زیبایی میبینم و زیبایی و زیباییی الهی شکررررررر

    چقد رابطه زیبایی بین پدر و پسر برقراره دم غروب بعد یه کار و تلاش فیزیکیه باعشق و یک شنای جانانه در این ویوی بهشتی زیبا رو صندلی نشستن در حال نوشیدن و آهنگ گوش دادن و عشق و حال کردن خلوت زیبای پدر و پسری و اون اسپیکر چقدددد زیبا بود هم رنکش هم سایزش ووهم کیفیت صداش و چقد جالب بود که روی درب کلمن جا تعبیه شده بود هم برای این اسپیکر هم آب میوه ها خدایا شکرررررت چقد این خلوت زیبا پدر پسری رو دوست دارم و شکر گزارم برای دیدن همچین تصویری چقد این بچها اعتماد بنفس دارن خیلی راحت لخت نشستن پیش بزرگترا اصلا چیزی به نام بد یا زشته اینجا مطرح نیست چرا باید بد باشه این قانونه نادرستی که خودمون ساختیم آدم در هر شرایط باید راحت و ریلکس باشه بعد شنا یا حموم لازمه یخورده لخت و راحت بگردی تا بدن بعد آب هوا بخوره سریع لباس نپوشیم و اینا خیلی دارن حال میکنن همه جوره راحت و ریلکس و رها هستن و من اینو بسیااااار تحسین میکنم از وقتی استاد و دیدم دیگه بجهام خونه لخت باشن چیزی بهشون نمیگم ولی جلوی جمع دیگه چون نگاه اونا شبیه مانیست هنوز نمیتونم کنترل ذهن کنم و چیزی بهشون نگم خدایا کمکم کن تا خودم آزاد و رها باشم ونخوام این آزادی رو از کسی بگیرم

    این یعقوبه چقددد بامزه و باحال حرف میزنه اصلا خارجیا وقتی فارسی حرف میزنن خیلی بامزه میشه لهجشون و دم استاد گرم که نشسته داره برای لذت بردن بچها اون نورپردازی هیولا رو راه میندازه و وقتی ثروتمند باشی راحتتر وارد ترس هات میشی هر کاری و امتحان میکنی اگه خراب شد دیگه نگران این نیستی با کدوم پول باید دوباره اون وسیله رو جایگزین کنی اصلا ثروتمند بودن و ثروتمند شدن همه چیش باشکوهه همه چیش مقدسه همه چیش رویاییه لذت بخشه خدایا شکرررررت چقد این روشنایی داره حال میده و شب شنا کردن و من تو آب رودخونه تجربه کردم اصلاااااا رویا در رویاست خصوصا دیکه وسط جنگل باشی وااااااای خدااااااایا شهید شدنه

    این آب چقد روشنه که استاد رفت توش تمام بدنش معلوم بود چقدددد این آب تمیز و شفافه خدایااااا این چه نعمتیه این چه کیفیتیه خدایا استاد گفتن هدفش بالا بردن سطح کیفیه انرژی درونشه منم اینو میخوام و هدف امسالم بالا بردن سطح کیفی مالی زندگیم هست جلوی خیلی از سوراخ های بزرگ زندگیمو گرفتم یک نمونه اش سیگار و….الان منتظر بالا رفتن سطح انرژیم هستم دارم وعده غذایمو کم میکنم و منتظر کمک خدا هستم با بالا بردن سطح انرژی مطمعنن کیفیت زندگیم تغییر خواهد کرد و هر روز دارم این روند رشد و لذت میبرم خدایا شکرررررت که اوضاع مالیم تعریفی نداره چالش زیاد دارم ولی حالم خوبه ولی تصمیمات بزرگ میتونم بگیرم دارم خودآگاه از مدارفقر بیرون میام تا ناخودآگاه ثروت بیاد سراغم هر روز سر تعهدم هستم اینجا میام فیلم میبینم لذت میبرم کامنت مینویسم تمام زیبایی ها رو در اینجا تحسین میکنم کامنت میخوانم و لذت میبرم و ورودی های خوب به قلبم میدم تا بتواند این چشمه خشکیده شادی مرا احیاء سازد تا با جوشش این چشمه درونم ثروت سراسر زندگیم و در بر بگیره الهی شکرررررررت

    مریم عزیز دمتگرررررم با تلاش باعشق و بی شائبه ات که کمک میکنی تا ورودی های خوب بخورد ما داده بشه تا بتوانیم هدایت بشیم به زیبایی بیشتر ازتون نهایت تشکر و قدردانی را داریم که چقد با لدت مهمونات لذت میبری چقد با شادی همسرجانت شادی میکنی واقعاااا این رابطه سراسر عشق و مهربانی و احترام و دوست دارم و بسیااااار تحسین میکنم الهی شکرررررت برای روابط الهی و رویایی که میبینم و دوست دارم داشته باشم با همسرم و فرزندانم الهی شکرررررت

    در ضمن منم یکی از آرزوهامه تلویزیون نداشته باشیم برای وصل شدن به شبکه های باطل و چقد دوست دارم هرشب با بچهام دور هم جمع بشیم با ورق یا هر بازی جمعی دیگه بازی کنیم بگیم بخندیم لذت ببریم واقعا خیلی سطح انرژی آدم و این بازی های دسته جمعی باحال بالا میبره چون خدا میگه هرجا دونفر جمع بشن باعشق نفر سومش منم سه نفر نفر چهارمش منم و برای همینه که دورهمی های باحال و باعشق سطح انرژی و خیلی میبره بالا و اگه جمعی تشکیل بشه برای محفل گناه نفر بعدیش شیطانه که تشویق میکنه به انجام خطا و گناه بیشتر و پایین آوردن سطح انرژی و وصل شدن به حس بد و مصیبت بیشتر خدایا میخواهم همیشع نفر بعدی در جمعمون تو باشی نه شیطان مارا یاری کن شکر بدرکاهت میکنم.

    خدای خوبم دوستت دارم

    جویندگان نور عاشق کامنتای زیبای تون هستم که بهترین ورودی هاست برای شادی درونم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 691 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 19 فروردین رو با عشق مینویسم

    یه حسی بهم گفت اینجا بذارم این رد پامو اما عدد و تعداد نظرات رو که دیدم جمع کردم و 234 بود و جمعش 9 میشد

    دقیقا روز تاریخی که خدا بهم گفته

    1404/7/9

    جالبه استاد درمورد انرژی زیاد صحبت کردن و منم در رد پام درمورد قانون سلامتی گفتم و این روزا شروع کردم به ورزش کردن و زود بیدار شدن

    و یا گفتن رفتن یوتیوب ، دقیقا این درک و داشتم از این جمله که دراین رد پام درمورد طراحی نوشتم ،که من باید از یوتیوب هم برم طراحی یاد بگیرم

    و استاد گفتن موفقیت موفقیت میاره ،پیشرفت پیشرفت میاره و اعتماد به نفس میره بالا

    دقیقا من دو سه روزیه دارم طراحی انجام میدم و وقتی دیدم خوب شده یه حس اعتماد به نفسی نسبت به اینکه من میتونم و ادامه میدم پیدا کردم

    امروز 607 امین روز از عضویتم در سایت، عکس پروفایل سایتم رو از وورد پرس برای اولین بار تغییر دادم ، حالا نمیدونم کی تغییر کنه در سایت

    و از بهشت خدا یه درخت قلب شکل دیدم و قلب ربّ ماچ ماچی جذاب دل انگیزم رو هدیه گرفتم و وایستادم و با درخت خدا عکس گرفتم و همونو گذاشتم تو پروفایلم

    امروز خیلی حس خوبی داشتم، و بی نهایت بهشتی بود و قلب خدا رو هم هر روز به طرق مختلف دریافت کردم

    ماشینkmc مو هم دیدم خدایا شکرت هر روز نشونه میدی

    قبل اینکه اتفاقات ناب روزم رو بنویسم ،یه جریانی رو که بهش فکر میکردم رو بگم

    چند روزیه ،به اینکه چندین خواسته ام که آرزوم بود و رخ دادن ،فکر میکردم

    مینویسم تا درموردشون بگم ، هم آرزوهایی بود که از بچگی داشتم و قبل آگاهیم و بعد آگاهیم رخ داد و هم آرزوهایی که بعد ها شکل گرفتن و میدونم که با هماهنگ شدن و هم جهت شدن من با جریان خداوند ،رخ میدن

    مثلا

    “دوست داشتم مداد رنگی فابر کاستل از این اصل ها داشته باشم و یا فابر کاستل 60 رنگ و الان همین مداد رنگیای 60 رنگ رو دارم ،با رنگای پوست صورت فابر کاستل رو خریدم

    “از بچگی دوست داشتم دیوارارو رنگ کنم و همیشه یه عالمی با خودم داشتم ،که تصور میکردم اتاق خودمو رنگ میکنم ،اما هیچ وقت نذاشتن من دیوار اتاقمو نقاشی بکشم تا اینکه در تهران ،سال 99 خونه خریدیم و فقط اجازه رنگ کردن داخل کمد دیواری اتاقمو بهم دادن

    و بعد ها که من کلاس رنگ روغن رفتم تابلوهامو به دیوار اتاقم زدم

    و الان نقاشی دیواری انجام دادم در دیوارهای شهر تهران و با یه گروه آشنا شدم که باهاشون کار میکنم

    “دوست داشتم رنگ روغنای آرتیست بخرم و الان دارم

    دوست داشتم دوره قانون سلامتی رو بخرم و الان خریدمش

    دوست داشتم کلی بوم داشته باشم و الان دارم

    دوست داشتم دوچرخه بخرم و الان دارم

    دوست داشتم پیانو بخرم اما پیانو رولی خریدم و بعد فروختمش

    دوست داشتم کالیمبا بخرم و خریدم

    دوست داشتم پرده اتاقم هفت رنگ باشه ،هفت تا پرده رنگی به رنگ ، رنگ رنگین کمان و از سال 99 که خونه خریدیم با کلی مخالفت خانواده آخرش برای اتاقم پرده خریدن و بعد ها گفتن چه خوب که پرده رنگی خریدیم، هم برای اتاقت و هم حال پذیرایی

    دوست داشتم یه میز کار برای نقاشی داشته باشم و درسته دقیقا اون خواسته ام نشد و بعدها گفتم : چه خوب که نشد و میز کار با طرح دیگه شد ،اما یه اتاق مخصوص خودم بود

    که همیشه وقتی در اتاقم تنهایی کار میکردم لذت میبردم و خدارو شکر میکردم

    و خیلی خیلی چیزهای دیگه که به قدری زیاده که واقعا از خدا سپاسگزارم که به من تک تک آرزوهامو که داشتم عطا کرد و الان آرزوهای بزرگتری شکل گرفته که میدونم اگر تلاش کنم و باورهای هم جهت با خواسته هامو بسازم ،صد در صد در زمان و مکان مناسبش رخ میدن

    اما یه چیزی برام عجیب بود و باعث شد به فکر برم، که این خواسته هام که آرزوم بودن و برآورده شدن

    اما چرا من برای یه سریشون هر بار ذوق میکنم و به قدری ذوقم بیشتره که گریم میگیره

    اما برای یه سریاشون بی توجه شدم و سپاسگزاری رو اونجوری که باید براشون انجام ندادم

    اما باید تمرین کنم که برای تمام داشته هام سپاسگزار باشم چون خدا بهم عطا کرده و من روزی آرزو داشتم داشته باشمشون

    ولی یه چند تا رفتارم برام عجیب بود

    مثلا وقتی خدا نقاشی دیواری رو بهم هدیه داد به قدری خوشحال بودم که همون روز اول فقط گریه کردم از خوشحالی و سپاسگزاری و وقتی کار میکردم اصلا هیچ خستگی در وجودم نبود و برعکس ، بی نهایت انرژی داشتم ،که وقتی شبا برمیگشتم خونه، خوابم نمیومد و پر بودم از انرژی و بدن دردی هم ، وجود نداشت ، هنوزم که هنوزه خوشحالم و انگار مثل همون روز اول که آقای نقاش خداگونه گفت برو لباس کار بیار و بیا تا کارتو ببینم ، ذوق دارم

    اینکه وقتی از کنار اون دیوار محله مون ،که یک سال تمام، وقتی از کنارش رد میشدم ،بارها میگفتم کاش من این دیوارو رنگ کنم و تجسم میکردم و از خدا میخواستم ،و اولین دیواری که در این جهان هستی در خیابان رنگ کردم دقیقا همون دیوار بود

    و بعد 7 تا دیوار دیگه مشتاق بودن تا من رنگشون کنم

    هر روز تقریبا تو این یک ماه و چند روز میرم و از کنار اون دیوار رد میشم و یا میشینم و نگاه میکنم و با خدا صحبت میکنم و گریه میکنم و سپاسگزاری میکنم

    و یا وقتی من هر شبی که از بیرون میام حتی شده زنگ میزنم به مادرم و میگم ،مامان چراغ اتاقمو روشن کن ، میخوام از بیرون پرده های اتاقمو ببینم و من دقیقا همون ذوق روز اول و تمام روزهایی که تجسم میکردم که پنجره اتاقم پرده رنگی داره رو دارم ، و بارها میگم اتاق بهشتی زیبای من و خدارو شکر میکنم ، که حتی بارها هر کس دیده که ذوق پرده های اتاقمو میکنم ،میگن دیوانه ای ، ولی برام مهم نیست

    هر بار ذوقم بیشتر و بیشترمیشه و سپاسگزاری میکنم با هر باری که رنگای جذاب خدا رو میبینم

    اما وقتی پارسال با درآمدم از فروش گل سرهای بافتنی جوانه که خدا ایده اش رو داد ، مداد رنگی خریدم و از بچگی دوست داشتم مداد رنگی فابر کاستل داشته باشم ،البته فابر کاستل اصل که خیلی گرونه و من فابر کاستل کلاسیک 60 رنگ گرفتم

    و هنوزم دوست دارم فابر کاستل اصل رو بخرم

    اما وقتی فکر کردم به وقتی که فابر کاستل 60 رنگ خریدم و ذوق داشتم و سپاسگزاری کردم

    بعد چند روز برام عادی شد و روی میز کارمه و وقتی میبینمش حتی نشده ازش استفاده کنم

    و درسته سپاسگزاری میکنم اما نه ، به حدی که برای مثال های بالا که نوشتم ،باشه ، سپاسگزاری نکردم

    البته شاید یه دلیلش هم این باشه که من در حوزه نقاشی علاقه ای به مداد رنگی نداشتم که پیگیری نمیکنم کار با مداد رنگی رو

    اما در مورد سپاسگزاری به فکر رفتم

    یا اینکه همین دوره قانون سلامتی ، یادمه من از پارسال تقلا میکردم که این دوره رو بخرم و حتی میخواستم اولین دوره دوره قانون سلامتی باشه که از سایت میخرم ، اما طبق هدایت خدا ، اول 12 قدم خریدم. بعد عشق و مودت ،بعد عزت نفس ،بعد هم جهت با جریان خداوند و کتاب های چگونه فکر خدا را بخوانیم و فصل های بعدی رویاهایی که رویا نیستند و بعد نوبت رسید به دوره قانون سلامتی و میگفتم همین که دوره رو خریدم سریع فایلاشو گوش میدم و شروع میکنم

    اما یه موضوع بود

    من اون حس شادی رو نداشتم که عمیق باشه از اینکه به خواسته ام رسیدم

    اما از روز 10 فروردین که خریدم الان 10 روزه گذشته

    20 فروردینه دارم رد پای روزم رو مینویسم

    و اینم بگم هنوزم تو این 10 روز هی میگفتم که آخر ماه زود برم آزمایش بدم و سریع دوره رو دانلود کنم و گوش بدم و چون تعهد دادم قبل اینکه آزمایش ندادم ،دوره رو گوش ندم ،متعهد موندم ،اما اشتیاقم رو دارم که برای سلامتی جسمم تلاش کنم

    اما در مقایسه با رخ دادنشون ،خیلی حس خاصی نداشتم

    و این برام عجیبه

    و این حرف استاد یادم میاد که میگفتن مهم رسیدن به هدف نیست و اینکه بخوای اون زمان خوشحال بشی که به هدفت رسیدی

    مهم اینه که از لحظه الانت لذت ببری و خوشحال باشی

    و یا یاد حرف استاد میفتم ،اما بازهم نمیتونم درک کنم

    استاد تو یکی از فایلا میگفتن که دقیق یادم نیست کدوم بود ،فکر کنم درمورد خدا بیشتر از ما میخواهد ثروتمند باشیم و اینکه تنها راه گذر از ثروت ،رسیدن به ثروت هست که میگفتن مثلا اگر یه آرزویی داری و بهش میرسی ،ممکنه بعدش استفاده نکنی ازش ،اما الان به این چیزا فکر نکن که بعدش چیکار میخوای بکنی ،وقتی خواسته ات رخ داد و اگر دیدی چیزی نبود که میخواستی ،اونموقع تصمیم میگیری

    باید اون فایل رو پیدا کنم و گوش بدم چون به یادم اومد و حسم میگه جواب این سوالت ،اونجاست و درسته بارها گوش داده بودم اما دقیق یادم نمونده که استاد چی میگفتن

    چند روزه دارم به اون حس فکر میکنم

    و به یه نتیجه رسیدم

    با خودم گفتم من حسی که هر روز دارم و با خدا صحبت میکنم و از دیدن بهشت زیباش سپاسگزاری میکنم ،اون حس رو وقتی به چند تا از خواسته هام رسیدم نداشتم !

    اما وقتی فایل جلسه 7 دوره هم جهت با جریان خداوند رو گوش دادم متوجه شدم که وقتی سپاسگزاری کردم این حس رو تجربه کردم

    من وقتی برای پرده اتاقم ذوق میکردم و خداروشکر میکردم حالم بی نهایت عالی بود

    یا وقتی به دیواری که خدا بهم عطا کرد تا سهمی در رنگ کردنش داشته باشم ،سپاسگزاری میکردم و از شدت حال خوب اشک میریختیم

    تازه فهمیدم ، اون حس خوبی که داشتم ،سپاسگزاری بود که سبب میشد در مورد یه سری خواسته هام که بهشون رسیدم و هر بار با ذوق خاصی سپاسگزاری کردم ،حالم به شدت عالی باشه

    و یا سپاسگزاری ازبقیه داشته هام

    وقتی بیشتر فکر کردم انگار این فکر کردن سبب شده که آروم تر بشم ، از این جهت که دیگه تقلایی برای خواسته هام نداشته باشم

    یادمه من همیشه دنبال یه حس فوق العاده میگشتم

    اینکه کسی بهم اهمیت بده و یا هدیه بگیرم از کسی و خیلی جلب توجه های دیگه که قبلا شدتش بیشتر بود ،که دوست داشتم حال خوب رو از بیرون دریافت کنم و هیچ وقت دریافت نکردم

    که البته نمیگم تونستم خوب روی خودم کار کنم ،اما در مقایسه با یک و یا دو سال گذشته ام خیلی خیلی آرام و رها تر شدم

    و انگار سپاسگزاری که میکردم ،هر بار حسم بهتر و بهتر میشد و من این روزا با فکر کردن به خواسته هام و این سوالی که داشتم ،سبب شد متوجه بشم که

    این سپاسگزاری بود که ظرفم رو بزرگ کرد و در این مورد که دیگه خیلی خیلی کمتر بشه تقلاهایی که برای خواسته هام داشتم رو نداشته باشم

    یادمه روزایی که دست فروشی میکردم یه روز 14 میلیون فروش داشتم و فقط سپاسگزاری میکردم که یه صدای ملایمی از قلبم مثل یه برق گذشت که می افزایمت

    چقدر حس خوبی بود

    درسته که من دوست دارم به خواسته هام برسم و هنوزم از خدا میخوام که مثلا ماشین kmcداشته باشم یا یه خونه خیلی بهتر از خونه استاد عباس منش که پارادایس خودم باشه و یا اینکه کلی مشتری خداگونه و و یا عزیز دلی که در کنار هم با عشقی که خدا بهمون هدیه میده در مسیر خدا و برای خدا قدم برداریم و لذت ببریم از بودن باهم و آزادانه عشق بورزیم و خیلی چیزای دیگه

    اما انگار دیگه اون اصرار رو ندارم و هر وقت یاد خواسته هام میفتم میگم عجله نکن ،در زمان مناسب و در مکان مناسب بهت داده میشه و اگر نشد ، خدا بهترش رو بهت عطا میکنه و نقشه خدا بینظیره و خوب بلده چی برات بچینه

    و همه اینا سبب آرامش الانم شده

    نمیدونم شاید برای یه سری خواسته هام هنوز تقلا باشه و روی خودم باید بیشتر کار کنم

    اما جدیدا حس میکنم ، من همه چی دارم و وقتی با خدا صحبت میکنم در طول روز، انگار همه چی دارم و هی سپاسگزاری داشته هامو میکنم

    مثلا امروز وقتی ماشین kmc رو دیدم دیگه باورم شده برای منه هی میگم ماشین من

    یا وقتی پیاده میرم و با خدا صحبت میکنم ، یه وقتایی شده که یه لحظه مکث کردم و گفتم من چند روزیه که درمورد خواسته هام زیاد صحبت نکردم

    اما یه جور دیگه صحبت کردم

    مثلا وقتی ماشینی که دوست دارم داشته باشم رو میبینم ،نوع گفتارم تغییر کرده

    خود به خود میگم‌خدایا شکرت به خاطر ماشین kmc و بعد شروع میکنم تک تک صاحب های ماشینا رو تحسین میکنم و میگم ببین چقدر یاد خدا در شهر پیچیده

    یا وقتی میرم پارک آزادگان که خیلی شبیه خونه استاد عباس منش هست و دریاچه و خونه وسط دریاچه داره فقط شکر میکنم و بارها میگم وای چقدر خونه ام بزرگه

    و میگم خدایی که به من تا اینجا کمک کرده و خواسته هامو عطا کرده ،همون خدا بزرگترشم بهم عطا میکنه چون بی نهایت فراوانی ثروت داره

    وقتی به همه اینا فکر میکنم فقط به یه چیز میرسم و اون سپاسگزاری هست

    روزایی که کار نداشتم و نجوای ذهنم مدام میخواست نگرانم کنه ، به خودم میگفتم من باید ایمانم رو نشون بدم و دقیق تر که میشم. میبینم، من در تک تک روزهایی که برام سخت بود از جهت های مختلف سعی کردم که در عمل آموزه های استاد رو اجرا کنم

    و توجهمو به تمام جهان هستی میدادم و سپاسگزاری میکردم

    آره خودشه

    سپاسگزاری

    این سپاسگزاری بود که سبب شد من کار نقاشی دیواری رو از خدا هدیه بگیرم

    چون من دقیقا روزی که این کار برام جور شد ،داشتم از بهشت خدا لذت میبردم و سپاسگزاری میکردم

    و دریته دقیقا چند دقیقه قبلش به خدا گفتم به من کاری عطا کن ، اما داشتم لذت میبردم و درگیر نتیجه اش نبودم

    که بعدش اتفاق ناب رخ داد

    و خیلی شگفتی های دیگه که تابلوی نقاشیم بعد نقاشی دیواری ، به فروش رفت و میدونم که باید ، موقع گوش دادن صدای خودم ، روی باورهام‌تمرکز بیشتری بذارم تا نتایج بیشتر رخ بده

    خب از امروز بهشتیم بنویسم

    من امروز صبح ، رفتم نون بخرم و صبح زود بیدار شده بودم و هوا به شدت رویایی و بهشتی بود ،تصمیم گرفتم صبحانه مو ببرم بلوار محله مون بخورم

    وقتی رفتم و صبحانه مو خوردم ،داشتم برمیگشتم چشمم افتاد به یه درخت که همیشه نگاش میکردم ، اما امروز دیدم ،اون چیزی رو که باید میدیدمش

    درخت به شکل قلب بود

    خدای من

    من وایستادم و عکس گرفتم و خداروشکر کردم و بارها میگفتم وای چقدر زیباست و با خودم هم عکس گرفتم و به قدری زیبا بود و بهشتی که تصمیم گرفتم پروفایل سایتم رو تغییر بدم و این عکس رو بذارم

    درختا و سبزی برگاشون به قدری رنگ جذابی داشتن که فقط نگاه میکردم و یهویی گفتم ،خدا نظرت چیه بریم پارادایس ؟

    و رفتم خونه و یه لحظه حس کردم زنگ بزنم به خواهرم و بگم باهم بریم که گفت نمیاد و گفت پسرمو میفرستم بیاد و قرار شد از مدرسه اش بیاد و ساعت 2 بریم پارک پارادایسی

    وقتی خواهر زاده ام اومد تخم مرغ آب پز کردیم و خیار و کاهو و چای و پفک جوانه گندم برداشتیم و نون و گوجه از بیرون خریدیم و رفتیم پارادایس

    وقتی رسیدیم درختا به شدت زیبا تر شده بودن و تغییرات رو میشد حس کرد و گل های گیلیسین که از 13 فروردین در اومده بودن و گل های 100 غنچه رز و گل های درخت اقاقیا

    با خواهر زاده ام کلی کیف کردیم و به اردکامون غذا دادیم ،اردکا تا ما رو دیدن انگار شناختمنمون ، چندمین بار بود میرفتیم پارادایس ،پارک و دریاچه آزادگان

    وقتی کنار دریاچه راه میرفتیم باغبان پارک صدامون کرد و دیدم به خواهر زاده ام یه لاک پشت ریز و کوچیکی داد که لاکش اندازه نصف گردو بود ،کلی خندیدم و از کوچیک بودنش ذوق میکردم ،

    رفتیم زیر سایه یه درخت ، خود خود بهشت بود پرستوها تو فضای اطراف و بالای دریاچه پرواز میکردن و لذت میبردن و من محو تماشای پرستوها شده بودم ، تاحالا چنین صحنه ای رو ندیده بودم در یک مکانی که دریاچه داشته باشه ، دریارو دیده بودم ،اما اینجور جایی رو نه ،زیر اندازمونو پهن کردیم و نشستیم

    وقتی نشستیم ناهارمونو خوردیم و شروع کردیم به طراحی

    و برای خواهرزاده ام هم ورق دادم و نقاشیاش فوق العاده بود

    من یه طراحی کشیدم و دراز کشیدم تا به آسمون و ابرا نگاه کنم و به قدری ابرا زیبا بودن که خیلی حس خوبی داشتم و شکل هایی میدیدم و فرشته هایی میدیدم ،اما نمیتونستم اشکالی که میبینم رو طراحی کنم

    با خودم میگفتم اگر الان طراحیت خوب بود میتونستی تصویر های ابرهایی رو که میبینی رو به تصویر بکشی

    و میدونم که باید تمرکز بذارم در طراحی

    چون خدا بارها گفته تمرکز کن

    یکم بعدش رفتیم لاک پشت رو برگردوندیم به دریاچه و رفت تو خونه اش و جمع کردیم تا برگردیم خونه

    خواهر زاده ام یادش بود و گفت خاله بریم از اون تپه غلت بزنیم ؟ گفتم باشه و رفتیم اول کمی توپ بازی کردیم و بعد رفتیم و خواهر زاده ام به قدری خوشحال بود که وقتی غلت میزد کلی کیف میکرد

    من واقعا حیرت میکنم از این همه رفتارهای خداگونه خواهر و خواهر زاده ام ، چون که دیگه رفتارهای بسیار خداگونه شونو میبینم و دیگه مثل قبل از بودن در کنارشون اذیت نمیشم

    خدایا شکرت که با خودم که قسمت هایی از وجودم در صلح نبود، به صلح رسیدم و الان خوشحال و عالی هستیم در کنار خواهر و خواهرزاده ام

    ما تو راه برگشت ، کلی صحبت کردیم و خواهرزاده ام وقتی رفتارهای منو دیده ،مودب تر شده ، حتی توجهش به زیبایی ها میره و میگه خاله ببین چقدر زیباست

    ببین این درختو ،ببین ابرارو ،یا حتی در مورد خدا میگفت

    در صورتی که من پارسال تلاش میکردم به خانواده ام بگم سپاسگزاری کنن و با هم این تمرینات رو انجام بدیم و بعد متوجه شدم که من هیچ تاثیری در زندگی کسی ندارم و کم کم دیگه تلاشی نکردم و از وقتی رها کردم و تمرکزمو روی خودم گذاشتم ، به طرز معجزه آسایی اطرافیانم سپاسگزار تر شدن

    و بدون اینکه بهشون بگم ، از کلامشون و احساسشون سپاسگزاری رو میشنوم

    خدایا شکرت

    من باید تمرکز 100 در 100 خودم رو روی تغییر شخصیت خودم بذارم و آگاه باشم به رفتارهام و نگران نباشم

    خدا باقی کارهارو انجام میده

    ما برگشتیم و خیلی حس خوبی بود ، من شب عکسی که گرفته بودمو در وردپرس بارگذاری کردم

    هدایت شدم به دیدن فایل تیکه ای از یه ورزشی که دیدم بدون دمبل و وسیله سنگین ، با حرکات ساده که حرکات دست و سرعتی بود کار میکردن و بدون کفش بودن

    که اونجا یه باوری که درمورد ورزش داشتم شکسته شد. که بدون کفش هم میشه ورزش کرد و هیچ آسیبی به بدن و پا نمیرسه و درد نمیگیره

    اتفاقا قوی تر هم میشه

    خدایا شکرت

    به قدری اتفاقات ناب شگفت انگیز زیاده که هرچقدر بنویسم تموم نمیشه و بی نهایته

    ربّ من سپاسگزارم

    استاد عباس منش عزیز سپاسگزارم از شما بابت تک تک فایل هایی که از طرف خدا بهتون گفته میشه و شما برای ما به اشتراک میذارین

    نور عظیم خدا به شکل شادی و سلامتی و ثروت و نعمت و عشق و زیبایی در زندگیتون جاری بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مهدی فتحی گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربـان

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان.

    سلام به همه همفرکانسی‌های عزیز در این سایت توحیدی.

    قسمت 30 سریال و ردپای 30 من در این سریال زیبای زندگی در بهشت

    خدایا من هر آنچه که هستم و هر آنچه که دارم از آن تو واز سر لطف توست.

    خدایا فقط تو را میپرستم که جز تو خدایی نیست،

    خدایا فقط از تو کمک میخواهم که جز تو قدرتی نیست،

    اینکه ما کجا زندگی میکنم چندان اهمیتی ندارد، بلکه این احساس درونی ما، و دید ما نسبت به دنیای اطرافمان هست که دنیای اطراف ما را زشت( جهنم)یا زیبا( بهشت) میکند.

    این سریال زندگی در بهشت در واقع زندگی روزمره و معمولی دو انسانی هست که، طرز تفکرشان نسبت به دنیا و انسان‌ها و شرایط و اتفاقات، واکنشی نیست، و قدرت کنترل ذهن خودشان را دارند،و با توجه کردن به زیباییها به افکار خودشان جهت می‌دهند.

    ( که طبق قانون بدون تغییر خداوند از اساس واصل آنچه که بهش توجه می‌کنند در زندگی‌شان بیشتر و بیشتر می‌شود )

    وچون به همه چیز آنجور که دلشان می‌خواهد نگاه می‌کنند، نه اینجوری که جامعه پیشنهاد میکنه، و ورودی‌های ذهن خودشون را خودشون انتخاب می‌کنند، این کار باعث می شود که با خودشان و جهان اطرافشان، در صلح باشند و در هر جایی و در هر شرایطی و با هر کسی که باشند، از زندگی لذت ببرند وزندگی خودشان را به بهشت تبدیل کنند.

    خدایا شکرت که میتونم این زیبایی‌ها را ببینم و درک کنم و سعی می کنم که به افکارم وزندگیم جهت بدم( مثل برگی در باد نباشم)

    استاد عزیزم، شما برای ما الگوی انسانیت و دانایی هستید. هر کلامتان درسی از

    عشق، حکمت و معرفت است.

    و من، از صمیم قلب، شکرگزارم که فرصت دیدن زندگی در بهشت را دارم…

    خــــــــــدا شکرت…

    خــــــــــدایا شکرت…

    خــــــــــدایا شکرت…

    هرکجا که هستید در پناه خداوند مهربان

    شاد و سلامت، سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    Fatemeh Solimani گفته:
    مدت عضویت: 191 روز

    به نام خداوندی ک همیشه و همه جاکنارمه و در قلبم حضور دارد

    سلام ب استادعزیزو خانوم شایسته

    خدایاشکرت ک بار دیگر هم بهم فرصت دادی تا بتوانم یکی دیگر از،فایل زندگی دربهشت راببینید و لذت ببرم واقعا این زندگی ک استاد و مریم جان دارن زندگی بهشتی است همه چیز ساده است خانه چوبی ساده فقط چن تا قاب هست اونم راجب خداوند و انرژی مثبت است چقدر خوبه ک تلویزون ندارن چقدر خوبه ک بچه ها هم کنار استاد مث خود استاد رفتار میکنن و هماهنگ هستن چقدر خوبه ک درشب همه جا نورانی باشه و شنا کنی چقدر خوبه ک تمرکزکنی تفکر کنی بیرون از اون کلبه چوبی رو ب دریا چقدر خوبه ک یعقوب تونست ی ویدیو ضبط،کنه حرکت کرد و چیزی مانعش نشد و نتیجه ک سن ی عدد و میتونی در هر ین و سالی موفق بشی فقط،باید حرکت کنی و باورت درست باشه چقدر خوبه ک همیشه بازی میکنن و چقدر من بازی،کردن دوست دارم الهی شکرررت

    خداجونم عاشقتم منم این همه استقلال مالی و آزادی و افکار مثبت و ثروت و سلامتی میخاااااام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: