سریال زندگی در بهشت | قسمت 31

به نام خدای مهربون

سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربون و دوستای مهربونم

چه روز عالی باشه روزی که با صبحانه خانم شایسته شروع بشه😍 خدای من چه تنوعی روی میز دیده میشه، چه رنگ های متنوعی👌

باید تبریک گفت به این کدبانوی همه چی تمام👏👏

خب دیگه وقت خداحفظی و پایان مهمونی فرارسیده. چه مهمونی جذابی بود. چقدر درس گرفتیم از بچه های دوست داشتنی مخصوصا یعقوب نمکی😍 درس شاد بودن، درس رها بودن، درس زندگی در لحظه، درس مسئولیت پذیری، درس احترام، درس کمک و همدلی، درس عزت نفس و……

انگار اوناهم این احساس خوبی که از سمت ما بهشون فرستاده میشد رو درک کردن، وقتی پدر خانواده به فارسی میگه خداحافظ و بعد از اون بچه ها هم این عمل رو تکرار میکنن.

خدای من استاد چقدر با احساس در آغوش میگیرشون، لحظه ای که میگن عباس منش و خانم شایسته ازشون عکس میگیره، چقدر سپاسگزارن که باهم همگی میگن تشکر😍

استاد چه با مهربونی کمکشون میده تا وسیله هارو بزارن داخل ماشین، اونجا که استاد گفت اینا با خودشون تشک اوردن انقدر تحسینشون کردم، چون خیلی به میزبان فکر کردن که یه موقع برای جای خواب اذیت نشه، پدر خانواده با خودش کلمن و نوشیدنی اورده بود چون مدام داره نوشیدنی میخوره و حتما با خودش فکر کرده که این نیازم رو خودم تامین کنم نه میزبانم. خدای من چقدر عشق بودن این خانواده، مهر و محبتشون به دل من که خیلی نشسته😍 من عادت کرده بودم به دیدنشون ولی خب از استاد یاد گرفتیم حتی نباید وابسته زیبایی ها بشیم و باید در لحظه لذت ببریم و رها کنیم چون زیبایی باز هم تو راهه😍💃

براووونی رو ببین چقدر ناز میکنه برای خوردن برنج، چقدر بررسیش میکنه و آخرم نخوردش، چون دوسش نداشت، چون مناسب بدنش نیس، همین یه نکته کلیییی درس داره و کنترل ورودی ذهن رو یاد اوری میکنه👏👏👏

و بازهم استاد همیشه عاشق راحتی😍 از وسیله جدید رو نمایی میکنه، و هم موتور سواری میکنه و هم فیلم برداری. دیدن موتور سواری از این زاویه خیلی هیجان انگیزه. ادم احساس میکنه خودش داره موتور سواری میکنه. بعد از رفتن مهمونا استاد رفت سراغ یه لذت و تفریح دیگه و خانم شایسته هم برا خودش مشغول مرتب کردن خونس. خدا قون بهتون👏👏👏 چقدر باید شما رو تحسین کنم؟ این همه روز از یه خانواده پرجمعیت با عشق و مهربونی پذیرایی کردین، براشون آشپزی کردین صبحانه آماده کردین و همه همش با عشق با عشق که این عشق رو مطمئنم که دارم میگمش چون از صداتون پیداس از صدای خنده هاتون. چقدر یه خانم میتونه فوق العاده باشه که انقدر با عشق مهمونداری کنه‌؟ من تحسینتون میکنم خانم شایسته عزیز👌👌👏👏 هردوی شمارو. که باید بگم ندیدم تا حالا مثل استاد کسی رو که انقدر مهمون نواز باشه. تمام وسایلش رو با عشق ور اختیار بچه ها قرار داد. برای یعقوب در مورد باورها توضیح داد. باهاشون ابتنی کرد، با عشق براشون همک وصل کرد، با عشق اروی رو نشونشون داد. با عشق پروژکتور نصب کرد، با عشق موتور در اختیارشون قرار داد و…..خب حالا اینکارا به نظرتون عبادت هست یا نیس؟ به نظر من که خود خود عبادته اون عشقی که استاد نثار مهموناش کرد که خود خدا عشق میکنه وقتی این خصلت استاد رو میبینه. من که خودم کلی عشق کردم دلم میخاد همینقدر لطیف و مهربون باشم در برابر مهمونام😍

استاد مرسی بابت نکته های نابت که در اخر فایل برامون بازگو کردی. من فکر کردم، که اگه هرکدوم از ما بخایم عزت نفسمون رو ارتقا بدیم که نظر کسی برامون مهم نباشه و هر طور که خودمون راحتیم،باشیم، خود خودمون باشیم و به حرفای دیگران فکر نکنیم، اونوقت چقدر انرژی زیادی داریم؟ انرژی که بخایم صرف فکر کردن به نظر بقیه کنیم رو بیاریم بزاریم روی پیشرفت و بهبود زندگیمون اونوقت خدا میدونه چی بشه و اگه تک تک افراد جامعه این کارو انجام بدن، اونوقت چقدر اون جامعه سمت بهبود و پیشرفت میره؟ مثل همین کشور بی نظیر امریکا، که یه خانوادش رو به عنوان نمونه دیدیم. خب بایدم این کشور، قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور دنیا باشه. چون مردمش انرژی و تمرکزشون روی خودشونه و ملت توحیدی هستند.نتیجش هن که کاملا مشخص و واضحه.

خدایا شکرت. که یه روز دیگه هم به من درس دادی.

استاد عزیزم، خانم شایسته عزیزم، دمتون گرم، خدا قوت بهتون.دوستتون دارم😘❤😘❤