سریال زندگی در بهشت | قسمت 31

سلام دوستان خوبم

سلام سید من عشقی شما ⁦❤️⁩

چه خطرناک شده بودی خانم مریم تو این فایل شما 😂🌹

دوستان خوبم امیدوارم حال دل اینروزاتون قشنگ باشه پر از شادی پر از زیبایی پر از موفقیت پر از درک قوانین و اجراشون و دیدن نتیجه شون

پر از برداشت فراوانی ها باشه

اینبار نمی‌خوام در مورد این فایل و اتفاق های که تو این فایل رخ داده حرف بزنم براتون

بلکه می‌خوام حرف های که من با خودم هر روز تکرار میکنم و بهشون فکر میکنم بیام اینجا بیارم یجورایی رو کاغذ تا نوشته بشه (میدونید قانون نوشتن رو) یعنی یجورایی دارم با خودم حرف میزنم و یاد آوری میکنم چی بودم چی میخواستم الان چی هستم …

سلام خداجونم سلام عشق من سلام رب من

ببخشید که زودتر از اینا ترو پیدا نکردم ، آخه می‌دونی من تو جامعه ای بزرگ شده بودم که بزرگترام بهم گفته بودن برو درس بخون یجا استخدام شو بیمه داشته باشه سر پیری لنگ بچه این و اون نشی دست پیش کسی دراز نشه

رفتم همه این کارو کردم ولی خب چیزی جز همونی که قرار بود و خواسته بودم اتفاق نیافتاد راضی نبودم همیشه با خودم این کلنجار رو داشتم که چی آخه این انصافه؟!!!یکی در ناز نعمت یکی در غرق نکبت ….همه همه اینا باعث میشد به وجودیت شک کنم و با فرضیه ای که همیشه با من بود زندگی کنم (خدا این هستی رو ساخته یه برنامه بهش داده رفته…) آخ الهی من دورت بگردم عزیزم من شرمنده توام واقعا ، برای زمانی که همچین افکار پوچی رو داشتم

یادمه روزای که ازت دل بریده بودم از دینم زده شده بودم از فرستاده هات شاکی شده بودم از وجود شیطان اصلا چرا هست بهت سوء ظن پیدا کرده بودم از جهت اینکه این مارو مسخره کرده فرستاده مارو رو زمین روی داررر مکافات بعد یه شیطونم انداخته دنبال به قصد غرض ما فلان کنیم بگیره اون دنیا آب ذقوم بریزه تو دهنمون این چه خداییه آخه …آخ آخ عزیزم ،، اینا همش برا قبل الآنم بودا اینا دردل دارم باهات میکنم خودت که بهتر می‌دونی الان منو تو چه رابطه ای داریم …

خلاصه اینکه کلی از این جور داستانا داشتم باهات ولی الان … ببینم یه سوال الان کسی بهتر از منم با تو در ارتباط هست ببین این دلبری که من برات میکنم کدوم یکی از بنده هات باهات می‌کنه جون

ببخشید شوخی کردم 😁

ولی خودمونیم اون اوایل که داشتم باهات ارتباط بهتری می‌گرفتم یسره شک داشتم بهت گفتم نه بابا این همون خداس که شیطان سختی فلان بهمان بیخیال بابا از این آبی برا ما گرم نمیشه جز آب جهنم …گفتم که دارم دردل میکنم به دل نگری عشق من .ببین می‌دونم به دل نمی‌گیری چون تو اول رب بودنت برام اثبات شد بعد الله بودنت ولی خب حرفه دیگه داریم میزنیم

ببین سید اینجای حرفم با تو ببین میگم الان دارم به یقین میرسم تو دست خداوند بودی برای من تا از این جهالت دربیام ببین اصلا تو این رسالت رو شروع کردی که یجای یه زمانی من بیام عضو خانواده ت بشم تا کم کم یاد بگیرم و اختلاف رو با خدام کنار بزارم و درک کنم زندگی قبل من به خودم ربط داشته من نتیجه خواسته ها و افکار خودم رو می‌دیدم و اینجا بود استارت خورد رابطه منو عشقم

منم برداشتم کتاب قرآن یبار نه برای ثوابش بلکه با خودم گفتم بابا یبار اینو بخون ببین این شرایطی که الان توش هستی با رحمت خدا همخونی داره!!! بابا ببین این شکل زندگی تو ، توی این کتاب که برای راهنمایی اومده ، اینجوری راهنمایی کرده که الان هستی ، میتونم خودمو نجات بدم از این منجلاب یا نه

خدارو شکر خدارو شکر خدارو شکر هیچ جمله نمیتونم بنویسم از لحظه ای که من دوباره برگشتم سمت خدا نمیتونم چطوری چی بنویسم که بتونه وصفش کنه فقط میتونم بگم

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

الان که دارم این حرفارو می‌نویسم مو به تنم داره سیخ میشه واقعا یعنی هروقت به این گوش کری که داشتم فکر میکنم و نمیشنیدم یعنی نمی‌خواستم بشنوم حرف های که بهم می‌زدی پنجره های که بهم نشون می‌دادی من خنک هیچ اعتنایی بهش نمی‌کردم چون نمی‌خواستم چون باورهام از تو غلط بود چون درکت نکرده بودم چون با ایمانی بزرگ شده بودم که بهم تلقین شده بود و خب من بطبع از چیزی پیروزی میکردم که خوراکش قبلاً به من داده شده بود

ولی الان آخ ولی الان من عاشقتم

سر سفره ای نشستم که پر از فراوانی نعمت پر از عشق محبت پر از از اتفاقات خوب توی زندگی شخصی کاری من داره میفته و اینا همه همه با یک چیز ساده شروع شد اینکه باورت کردم و ازت خواستم چرا چون تو خودت تو کتابت گفتی

أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ

یعنی من عاشقانه الان می‌پرستمت و از خودت می‌خوام همینجور که گفتی فَإِنِّی قَرِیبٌ

همیشه دست منو بگیری و منو تو این مسیر رها نکنی

می‌دونی که من خواسته هام تمومی نداره اندازه رب و رحمتت از تو می‌خوام و هیچ نگران این نیستم که بدستش نیارم چون کلید واژه بدست آوردن رو با پوست خونم لمس مردم (از تو حرکت از من برکت)

سپاسگزارم ازت بابت اینکه فهمیدم شیطان نیست ما خودمون با جنگ نفس مون و ندونستن و باورهای غلطمون به شیطان درونمون برای هر مسئله ای اجازه میدیم برامون تصمیم بگیره ..خدا شکر بابت یاد دادن باورهای که وجودیت شیطان رو برام روشن کرد

خدایا شکر بابت یاد دادن باورها ی که من رو با فراوانی آشنا کرد و الان من هیچ کمبودی ندارم و اگر هم دارم بخاطر اینکه خودم نخواستم وگرنه نعمت های بی پایان تو روی زمین هست برای بهترین مخلوقت و باید خود من برم دنبالش بردارم با پیش زمینه باورهای که دارم و عملی که درقبال بدست آوردنش میکنم و می‌دونم تو بهم میدی چون میبینی حرکت کردن منو

و و و ببین اصل خدارو شکر گفتنم اصلا از سر اینه تو بی منت بی قل غش همه اینارو برا من فراهم کردی و راه های بدست آوردنش رو داری با الهاماتی مثل نور خورشید میتابه واقعا نور ، نور عشق من، بهم میگی و فقط مونده به خود من که چکار کنم برش دارم یا پسش بزنم و نفهمم و درکش نکنم

الهی واقعا عزیزمن من فدای تو بشم

در ره عشق تو از دادن جان باکم نیست عزیز دلم

خدارو شکر میکنم بابت اینکه فهمیدم هیچ شرایط محیطی جغرافیایی اجتماعی روی آینده من سرنوشت من تاثیر نداره و فقط فقط این باورهای من به این مسائل که زندگی منو پیش می‌بره

خدا شکرت بابت حال خوبم بابت اینکه تو این شرایطی که داره جامعه من توش زندگی می‌کنه… و باور داره اوضاع مملکت خرابه اوضاع خانواده اوضاع احتماع بهتر از این نمیشه من دارم با باور قوی خلاف این صحبت ها زندگی میکنم و تو بهترین شرایط اکنونم هستم و در آینده در بهترین شرایط هستم و کلی قراره کیف کنم

خدارو شکر بخاطر اینکه تو رو دارم خدارو شکر وقتی با دیگران ارتباط میگیرم حال خوبمو بهشون میدم

خداشکرت یاد گرفتم تو هیج جایگاهی کسی رو چیزی رو قضاوت نکنم

خدا شکرت رب من عشق من

سلام

این آیه رو هدیه میکنم به شما بخونش

لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم

حالا اگه معنیش رو نفهمیدی دنبالش برو و لذت ببر

بعد این سوال از خودتون بکنید

آیا میشه من عاشق این خدا نشم!!!

بیشتر هدیه کردم به خودم چون شما که خودتون بهتر از من با پوست استخون درک کردید خدارو 🌹