نوشتهی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «سید محمد»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
سلام و دورد به خانواده عزیزم
در ابتدا دوست دارم تشکر کنم از استاد عباسمنش عزیزم خانم شایسته عزیز و همه ی دوستان بابت سریال زندگی در بهشت که فوق العاده بینظیر بود
دوست دارم الان موضوعی رو با شما درمیون بزارم تقریبا یک سال پیش بعد از طی کردن تکاملم عضو سایت استاد عباسمنش شدم، من تو کامنت های قبلی هم گفتم ک چندین سال بود ک کتاب های موفقیت میخوندم و از برنامه های اساتید مختلف استفاده میکردم به طرق مختلف و بعد از طی کردن تکاملم اردیبهشت ۹۸ عضو سایت استاد شدم، اردیبهشت ۹۸ بود ک خیلی از لحاظ مالی تحت فشار بودم و روحیه قوی نداشتم بعد از عضویت توی سایت و استفاده از فایلهای دانلودی از همون ساعت اول نشانه ها شروع شد و من به طور تکاملی اعتمادم به آموزش های استاد بیشتر شد، چند ماه اول احساسم بهتر شد ولی از لحاظ مالی تغییر واضحی نداشتم اما نشانه ها بود و من هر شب نشانه ها رو مرور میکردم و به خودم میگفتم که ببین قانون داره جواب میده و با امید بیشتری ادامه میدادم. حتی تو همون ماه های اول اتفاقات به ظاهر بدی افتاد که من سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم تا به احساس خوب برسم و بعد از چندین ماه به طور تکاملی نشانه ها پر رنگ تر میشدن، میانگین درامد من در بهترین حالت به ۸۰۰هزارتومان هم نمیرسید و من روی باورهام کار میکردم ک ب درامد ۲ملیون تومان برسم، یه روز صبح ایمیلی واسم اومد از سایت ک تو ایمیل نوشته بود ب راهی ک داخلش هستی نچسب و دستان خدارو باز بزار و من ک ۵سال بود فقط از خدا میخواستم ک از این کار به من درامد بده تصمیم گرفتم ک دستان خدا رو باز بذارم، بعد از ۵ یا ۶ ماه خداوند ایده رو به سمتم هدایت کرد و منو هدایت کرد تا انجامش بدم و من هم انجامش دادم و تحولات شروع شد واسم، یادمه تو لیست سپاسگزاری مینوشتم ک خدایاشکرت ک درامدم بیش از دوملیون تومانه و بعد از۶ماه کار کردن روی خودم درامدم شد۲ملیون تومان و خیلی خوشحال و سپاسگزار بودم از اون درامدِ دوملیونی الان شش ماهه میگذره و هر ماه ب طور تکاملی درامدم بیشتر شد خداروشکر و اردیبهشت ۹۹بعد از یک سال کار کردن روی باورهام ب درامدی رسیدم ک اگر یک سال پیش یکی بهم میگفت باور نمیکردم، خداروشکر اردیبهشت۹۹ درامدم حدودا ۱۰میلون شد براحتی و بدون سختی کشیدن
این کامنت و نوشتم تا به خودم کمک کنم و یادآور شم به خودم ک ببین یک سال سعی کردی روی باورهات کار کنی و به صحبتای استاد اعتماد کردی این شد نتیجش پس ادامه بده و دوست داشتم با نوشتن بخشی از نتایجم از استادعباسمنش تشکر ویژه ای کنم و البته خانم شایسته با فعالیت های بینظیرش، بچه های سایت با کامنت های فوق العادشون و تیم فنی سایت هم خیلی بهم کمک کردن و از همتون سپاسگزارم
این ردپای من بود تا درآینده یادم باشه ک چطور پیش رفتم
عاشقتونم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD352MB24 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 3199MB24 دقیقه
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سپاسگزارخداوندم که فرصتی دوباره به من عطافرمود تا بتوانم چشمانم را مهمان زیباییهای این سریال کنم وازدرسهای مهم این سریال استفاده کنم
سلامو درود به استادعزیز ومریم جان،امیدوارم حال دلتون سرشار از نورالهی باشه
امروز خیلی فکرم مشغول بود که چرا هنوز من نباید کسبوکار شخصی خودمو داشته باشم و بااینکه همسرم به راحتی بهم پول میده و پس انداز خوبی هم برای خودم جم کردم که بااین پس اندازی که دارم کسبوکار شخصی خودمو راه بندازم،دیدم که ذهنم هنوز خیلی مقاومت میکنه و خیلی دودوتا چارتا میکنه و برام میخواد تعیین کنه که چه کسبوکاری درامد داره وچه کسبوکاری درامد نداره،و خدا خیلی زود جوابمو داد و یک فایل جدید درمورد الگوی مناسب برای کسبوکار روی سایت اومد که باید هزاران بار اون فایل رو گوش کنم،وچقدر لذت بردم وتحسین کردم مرضیه جان رو که ازافغانستان باهمون شرایطی که داشت شروع کرد وبه کانادا مهاجرت کرده
بعداومدم سراغ این قسمت ازسریال که بهخودم تعهددادم این سریال رو بصورت جدی دنبال کنم و درمورد درسهاش بنویسم،اولین تصویر رو از جیکاب عزیز دیدم که چقدر همین اول تصویر بیشتر منو بفکر فرو برد که از یجایی شروع به حرکت کنم و دیگه ازین بیشتر خودم معطل عوامل بیرونی نکنم و به عوامل بیرونی قدرت ندم و این رو بدونم که قدرت فقط دست منوخدای منه که هدایتم کنه به سمت اون کسبوکاری که هم علاقه ی من بلسه و هم منفعت زیادی برام داشته باشه
وقتی جیکاب عزیز رو سوار اسکوتر دیدم،باخودم گفتم ببین همین اسکوترهم به گفته ی خودِ استاد یروزی آرزوش بود تو سمینار تهران یک نفر به عنوان تشکر و هدیه یک ماشین 206آلبالویی بهش تقدیم کنه،ولی الان فقط همین اسکوتر قیمتش از یه206احتمالا بالاترباشه
چه موقه تونست به این همه ماشینوموتوروخونه های لاکچری دست پیداکنه؟
موقعی که فهمید رزقوروزیش دست خداست،واگه شرک نورزه و تو همین شغلی که هست باایمان بیشتری پیش بره،درهارو خدا براش بازمیکنه
وقتی که باورکرد همه ی کسبوکارها به یک اندازه پتانسیل ثروت ساختن رو داره،توهمین مسیر توحیدی موند و فقط رو ایمانو توکلش کارکرد، و الان به جایی رسیده که یک پسر امریکایی سوار اسکوترش میشه و داره بااین موتور قدمهای اول رو توحوزه ی علاقه مندیش برمیداره،و استادعزیزمون شده الگوی مناسب ایشون تا ایمان درعملش رو نشون بده
آفرین به شمااستاذعزیز که روی توحیدتون کارکردید،و شرک درونتون رو کمرنگ کردید که الان شدید الگوی هزاران هزارنفر توسرتاسر دنیا
آفرین به بچه های عزیزودوست داشتنی که این روز آخر هم ازفرصت استفاده میکنید و اول صبح با ورزش ماهیگیری بهترین لذت رو میبرید
استادجان این غذای مونده ای که به ماهی ها و مرغوخروسها میدید،خیلی ازهمین کار شما الگو گرفتم که اونقدر باورم به فراوانی زیاد باشه که هیچ وقت نخوام غذای مونده رو نگهداری کنم و اون غذارو دوباره گرم کنم وبخورم
کمتر زمانی پیش میومد که این کارو بکنم چون واکنش خوبی بدنم نشون نمیداد،ولی گاهی وقتا اونقدر باور کمبود سراغم میوم که بالاجبار اینکارو میکردم
الان خیلی راحت هرغذای مونده ای از شب باشه اون رو وعده ی غذایی مرغوخروسها میکنم،هرچند زیادم باشه ولی با ایجادباور فراوونی تو ذهنم،دیگه مقاومتی نمیکنم
وجالب اینجاست که چقدر موردسرزنش اینکار قبلا قرارمیگرفتم و میگفتن که تو به نعمت خدا کفر میورزی،اما ازنظرخودم،باورم به فراوونی نعمت خدا زیادبود که اینکارو میکردم،و اتفاقا نسبت به همونایی که منو سرزنش میکردن و میگفتن ما یدونه برنج نمیذاریم دمِ آب هدر بره،خداروشکر نعمت بیشتری هم تجربه کردم
خیلی برام جالب بود که بچه ها اینهمه ماهی صیدکردند،ولی اونها بیشتربرای لذت بردن این کارو میکردن،نه اینکه خواسته باشن ازشون بخورن
مریم جان دمت گرم که بایک صبحانه ی مشتی ومقوی دارید ازاونها پذیرایی میکنید و صبحانه ی خداحافظی رو نوشجان میکنند
این جانم به این براونی که اومده مهمونای عزیز رو بدرقه کنه،ببین استاد براونی ذاتاً میدونه برنج غذای مناسبی براش نیست و چیزی جز بزرگ شدن شکمش براش فایده ای نداره
اون وقت ماآدما ولع داریم وعده ی ناهار وشام رو برنج بخوریم،آفرین به شما براونی عزیز که غذای مناسبی میخوری،شماهم شدید یک الگوی خوب برای من!(◠‿◕)
ببین چقدر بچه ها حالشون گرفته شده که میخوان ازینحابرن،چقدربهشون خوش گذشته که الان باناراحتی اینجارو ترک میکنن
قطعا هرکسی باشمادوعزیزدل همنشین بشه باید موقع خداحافظی دلش بگیره،چونکه اونقدر شما به مهمون راحت میگیرید،که انگار اون مهمون بعدازچندروز عضوی از خانواده ی شمامیشه
چقدر تفاوت میبینم بین مهمونای ایرانی و امریکایی،چقدر تفاوت میببنم بین باور فراوونی بین امریکایی ها و ایرانیا
واقعا نمیشه با متر ایران هیچ چیز این کشور رو مقایسه کنیم
چقدر وسایل باخودشون اورده بودن،شاید یه ایرانی بود هیچوقت این کاررو نمیکرد چون نگران قضاوت میزبان بود
چیزی که برام جالب بود برای جمع کردن وسایل همه باهم همکاری میکردند که وسایلهارو داخل ماشین بیارن،این ویژگی همکاری طلبانشون رو هربار تحسین کردم
چه عکس یادگاری زیبایی هم باهمدیگه گرفتید،خدایاشکرت
خیلی لذت میبرم که همیشه ازویژگی مثبت هر اتفاق وهرشخصی بیان میکنید،اینکه مهمونا بعدازمدتی ازینجامیرن،دوباره از خوشی ها و لذتهایی که براتون به ارمغان داشت صحبت میکنید و این برای من خیلی نکته ی مهمی بود
چون من هنوز وقتی مهمون دارم اونقدر بخودم سخت میگیرم که احساس میکنم مهمون هم این سخت گرفتنم رو میفهمه و حس معذب بودن بهش دست میده و دوست داره زودتر از خونه ی مابره،چون همیشه سعی ام بوده بهترین مدل غذارو برای مهمون اماده کنم و خودمو به آبوآتش میزنم که فضایی که مهمون نشسته هرثانیه تمیزومرتب باشه،و حتی مهمونی هم که میرم همین ویژگی رو دارم که خیلی معذب رفتارمیکنم که نکنه مهمون بهش فشار بیاد
و همین فشاراوردن بخودم،باعث میشه وقتی مهمون ازخونمون بره،باخودم بگم آخیییش یه نفس راحتی بکشم،انقدر که همه چیز رو سخت میگیرم،ولی شما کاملا راحت و ریلکس تو کل این روزا بودید،و خیلی هم راحت دیگه تا اون ورودی اصلی خونه بدرقشون نکردید
حالاماایرانیا تا دم در خونه هزاربار باید بگیم خداحافظ و تا چندمتر اون ور تر از خونمون بایدبراشون دست تکون بدیم که نکنه مهمون ناراحت بشه(◠‿◕)
این نشان از یک اعتمادبنفس عالیه که شمادارید و از همچین رفتارهایی خودتونو رها کردید،افرین به شما ودمتون گرم
بعداز بدرقه ی دوستان عزیز،براونی هم که کاملا به رژیم غذایی خودش مسلطه و هیچگونه خوراک ناسالمی نمیخوره افرین به این تشخیص شما که میدونی چه غذایی براتون مفیده
وحالا نوبت موتورسواری تو تریل این فضای بهشتیمونه
چقدر خونه بعداز مهمونامون ترتمیزومرتبه و همه چیز سرجای خودشه خدایاشکرت،چقدر لذت بردم ازینهمه ترتمیزی ونظافت و الان استادعزیز درراحتترین شکل ممکن میخواد برامون فیلم بگیره و دراین تریلِ دست سازِ سرسبز موتورسواری کنیم خدایاشکرت
استادخیلی لذت بردم ازین فرهنگی که این کشورداره و خیلی شمارو تحسین کردم که اونقدر ازین فرهنگ ایرانی فاصله گرفتید که اگه ببینید مهمون بالباس کت وشلوار بیاد تعجب میکنید
واقعامن هم ازین فرهنگشون خیلی لذت بردم و دوست دارم من هم به مرحله ای برسم که خیلی نظردیگران درمورد نوع پوششم مهم نباشه و برای مهمونی اومدن به خونمون نخوام خیلی به خودم سخت بگیرم،چون این ویژگی من باعث معذب شدن خودم و مهمون میشه
چقدربرام جالب بود که امریکایی ها موقع رفتن به مهمونی غذای خودشونو میبرن،و این یک ویژگی بسیارتحسین برانگیزیه که باعث میشه مهمون درراحتترین شرایط ممکن باشه و بیشتر لذت باهم بودن رو ببرن،نه اینکه فقط زحمت روی دوش میزبان باشه
من هنوز متأسفانه تواین مورد مشکل دارم،و شده خیلی وقتها اونقدر احساس معذب بودن تو مهمونی رفتن بهم دست میده،که بقوله قدیمیا جاروی دستم ازخودم زودتر میره مهمونی،و تا برای میزبان تمیزومرتب نکنم به خونهنمیام
وبرعکسش هرموقه هم کسی خونمون میاد،نمیذارم مهمون دست به سیاهو سفید بزنه،و تااخرمهمونی باید سرجاش بشینه و تکون نخوره چون فکرمیکنم من به عنوان میزبان باید درهرلحظه درتلاش باشم و یه خوراکی بیارم تا مهمون یه چیزی تو دهنش بچرخونه وگرنه بد قضاوت میشم!
این بد قضاوت شدن من توسط دیگران ریشه ی زیادی تو جنبه های مختلف زندگیم دوونده،،که این یکی از ریشه هاشه که پیداکردم و به یاری الله و به لطف این درسهای مهمی که دارم میگیرم ریشه های خوب قضاوت شدنم توسط دیگران ومهم بودن نظردیگران رو ازبین خواهم برد
خیلی لذت بردم ازین مهمون نوازیتون و خیلی بیشتراینکه مهمونایی به سمت شمامیان که اونها هم کاملا آسان گیر،کاملا مسئولیت پذیر و کاملا باشرایط جوی اُکی هستند و بسیار باخودشون درصلحند خداروصدهزاران مرتبه شکرت
داستان بهبود شخصیتم درراستای الگو گرفتن از شخصیت های این سلسله سریال ادامه دارد…