سریال زندگی در بهشت | قسمت 31 - صفحه 8

295 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    در جستجو خوشبختی گفته:
    مدت عضویت: 2725 روز

    سلام خوبین همگی✋

    بلاخره زمان رفتن مهمانها شد

    مطمئن بودم شما ناراحت نمیشین نه اینکه دوس ندلشته باشین مهمونا برن چون میدونید هیچ چیز ماندنی نیس.خوشی می ایدو میرود و شما نیدوتید خوشی دبگری در انتظارتونه👌

    من چقد دلم میخواد اووکادو بخورم ببینم چ مزه ای داره 😋براموت خواسته شکنی هم ایجاد میکنید😄

    چقدرر مهمان ها سپاسگزار بودن

    وای من عاشق سویشرت لیوای شدم کاش مال من بود خیلی زیبا بود😍

    چقدر جالب با خودشون پنکه اورده بودن ب فکر راحتی خودشونن اگه اینجا باسه پنکه ببری خونه میزبان

    میزبان میگه یعنی انقدر خونه ما بد بود ک اینا چیز اوردن😁

    این رسم ک هرکی غذا خودشو ببره تو دورهمی تو محله ما هنوز کسایی ک انجام میدن

    چ خوب ایده ای ک ی بچه ها گفتن برا دوربین رو شما انجام دادید نتیجه هم دلچسب بود😊

    از هر وقتی برای دور زدن تو پرادایس استفاده میکنیدا

    ی درس دیگه ک دوباره تکرار شد راحتی ب سبکی ک خودت دوس داری غافل از اینکه نگاه جامعه بهش چیه

    من بیشتر اینجورم ولی گاها میبینم مهمه برام چ تیپیو کجا بزنم

    خب بریم فایلای بعدو ببینیم ک چ ماجراهایی پیش رو داریم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز و دوستان همکلاسی خودم

    چقدر خوب و عالی بودن این مهمانها عزیز به ما هم کلی خوش گذشت و خداشکر در کنارشون ما کلی درس و اموزش دیدیم در کنار این فرشته عزیز واقعا تک تکشون دوست داشتنی و فوق العاده عالیییییی بودند

    چقدر مهمانهای دوست داشتنی و خونگرم بودند که اینقدر با هم بودند در کنار استاد عباس منش لذت میبردن و همه شون دوست داشتن فارسی هم صحبت کنند خیلی جالب بود خدایا شکرت

    واقعا استاد نکته مهمی اشاره کردند که چقدر خوبه وقتی مهمان میاد تو خونه ما اینقدر معذب نباشیم و خیلی راحت و اونجوری که دوست داریم در کنار هم بودند لذت ببریم

    و چقدر خوبه این فرهنگ من خیلی دوست دارم یعنی همه چیزش عالیییییییی 👍👍👍👍👍

    خدایا شکرت

    ❤️❤️❤️🙏🙏🙏🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2181 روز

    خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به همه ی اعضای خانواده ام

    من باور دارم هیچوقت برای اینکه چیزی به دست بیارم،چیزی رو نمیفروشم

    خدای من چقدر لباسهای بچه ها،استاد و آقای رسلای رنگارنگه،چقدر زیباست تنوع در رنگ ها

    خدایا شکرت برای تنوع در رنگها

    و آماده کردن ویدیو توسط جی کاپ برای یوتیوپ،واقعا من جی کاپ رو تحسین میکنم که هر روز داره یک قدم برای خواسته ش برمیداره،و داره یکی،یکی ایده هایی که بهش الهام میشه رو اجرا میکنه،واقعا عملکرد این پسر تحسین برانگیزه

    ورزش لذت بخشه ماهیگیری،واقعا لذت بخش بود این چندروز بچه ها و پدر خانواده چقدر ماهی گرفتن و نشانه ایی از فراوانی نعمت پروردگار روی زمینه

    خدایا شکرت بابت اینهمه فراوانی و نعمت

    عزیزم جوزف،این بچه اینقدر به منبع وصله که من همش چهره شو نورانی میبینم،از خداوند براش بهترین هارو آرزومندم

    بلوز لیوای چقدر قشنگه،چقدر ترکیب رنگهای بلوزش زیباست،مثه خودش که خیلی زیباست،وقتی خانم شایسته گفتن که یک کتاب با قطر 3اینج خونده با تموم وجودم تحسینش کردم،کلی ازش چیز یاد گرفتم،یاد گرفتم وقتی به چیزی علاقمندم،دنبالش برم مهم نیست چندسالمه،بچه ام یا بزرگ باید دنبال علائقه م برم و این باعث شد برم کلی راجبها گلها که علاقه ی زیادی بهشون دارم مطالعه کنم

    خدایا شکرت بابت قلاب ماهیگیری که نشانه ایی از فراوانی و ثروته

    عزیزم بچه ها میخوان برن،چندروز به حضورشون عادت کرده بودم

    چه صبحانه ایی خوشمزه ایی،کوکو سیب زمینی،املت آووکادو،نوشیدنی های مختلف،نوش جونتون

    خدایا شکرت که دنیات پر از فراوانی ونعمت و ثروت

    عزیزم لوک پسر بیزینس من

    استاد واقعا به منم خیلی خوش گذشت،کلی از بچه ها چیز یاد گرفتم،یاد گرفتم با شجاعت و جسارت توو دل ترسهام برم،یاد گرفتم جایی که میرم به فرهنگ و آداب و رسوم اون خونواده که مهمانشم به جای ایراد گرفتن،احترام بزارم،یاد گرفتم ایده هایی که بهم الهام میشه رو سریعا اجرا کنم،یاد گرفتم در لحظه زندگی کنم و از تک تک لحظات زندگی ام لذت ببرم و…

    از پدر خونواده یاد گرفتم خونسرد باشم،وقتی صاحب فرزند شدم،بچه هامو به خدا بسپارم،نگرانشون نباشم،با فرزندانم رفیق باشم،همیشه مشوقشون باشم و…

    عزیزم براونی اومده بدرقه ی خانواده ی آقای رسلای

    براونی هم در پی غذاهای مورد علاقشه،هر چیزی رو نمیخوره،خدایا شکرت

    خدای من چه ویویی زیبایی‌،آسمون با ابرهای زیباییش،چه هوایی تمیزی

    خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    بچه ها چقدر دپرس هستن که میخوان برن،واقعیتش منم دپرس شدم،دلم میخواست بیشتر بمونن

    واقعا تجربه ای فوق العاده ایی بود از بودن با این خانواده

    خانواده ایی که من تا به حال نمونه شو ندیده بودم

    خدایا شکرت بابت خانواده ی آقای رسلای

    چقدر حضورشون بهم احساس خوب داد،چقدر از بودن باهاشون لذت بردم

    استاد ایشالله روزی ما دوستان هم بتونیم بیایم پرودایس و خانواده ی آقای رسلای هم بیان و کلی با هم خوش بگذرونیم،به امید الله

    خدایا شکرت بابت ماشین آقای رسلای که نشانه از فراوانی و ثروته

    استاد شما چقدر زیبا با براونی صحبت میکنی،از شما یاد گرفتم حتی به حیوانات هم احترام بزارم و بهشون عشق بورزم،خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت این فضای تمیز و هوای عالی

    حرکت جدید استاد و بستن گوشی به شکم

    و دوباره آمازون،آمازون

    خدایا شکرت بابت این شرکت ثروتمند که هر چیزی رو تخیل بزنی،این شرکت داره

    خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    و اجرا کردن ایده ی جدید برای فیلم برداری

    و صحبت کردن در مورد میزبان یا مهمان بودن:

    واقعا وقتی دیدم چقدر با لباس راحت اومدن،خیلی لذت بردم،یاد گرفتم دیگه وقتی مهمانی میرم،یا خانواده ام میزبان هستن،دیگه خودمو اذیت نکنم که چی بپوشم،چون توو فرهنگ ما ایرانی ها اینه تا کسی میخواد بیاد خونمون،یا جایی میخوایم بریم اولین چیزی که به ذهنمون میرسه اینه که چی بپوشیم،دیگه یاد گرفتم،فکر کنم ببینم خودم با چه لباسی راحتترم اونو بپوشم،دیگه نگران حرف دیگران نباشم،یا اینکه دیگه بخاطره جلب توجه خودمو اذیت نکنم،چون احساس خودمه که مهمه نه دیگران،قبلا اهمیت رو به دیگرام میدادم چیزی میپوشیدم که اونا خوششون بیاد اما حالا دیگه فقط احساس خودمه که مهمه این یعنی خودارزشمندی

    همزمانی رسیدن استاد و مریم جانم با مهمانها،واقعا که چقدر فرهنگ این کشور با فرهنگ ما متفاوته،یاد مادرم میوفتم که یادم نمیاد از بچگی از میزبان بودن لذت برده باشه همیشه تمام کارها بر عهده ی مادرم بوده و این باعث شده بود هیچ لذتی نبره

    یاد گرفتم اگه میخوام مهاجرت کنم به امریکا،باید تک تک رفتارهاشونو اونقدر اجرا کنم که جزیی از شخصیتم بشن تا بتونم به این کشور موحد مهاجرت کنم

    چقدر عالی که جایی که میرن با خودشون غذاشونو میبرن،توو سفر به دور امریکا،توو جشن استقلال امریکا اینو مریم جانم توضیح داده بود،واقعا که فرهنگ این ابر کشور تحسین برانگیزه

    اینکه یاد گرفتم برای خودم زندگی کنم نه حرف مردم،پیرو فرهنگ شخصی خودم باشم نه فرهنگ جامعه ایی که تووش دارم زندگی میکنم،خدایا شکرت

    استاد شیوه جدید فیلم برداری با موتور سواری واقعا عالی بود

    ممنونم استاد عزیزم

    ممنونم خواهر خوبم پروردگارم از تو بی نهایت سپاسگزارم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      نرگس پرورش گفته:
      مدت عضویت: 2201 روز

      سلام مرضیه ی عزیزم 🌸🌼

      خواهر نازنین عباس منشی ام 🌼

      سپاسگزارم برای دیدگاه زیبات 🌼👏👍

      خیلی از باورهای درست رو بهم یاد دادی و برام مرور کردی چه درس های باید یاد بگیرم از این چند قسمت سریال زندگی در بهشت:👇

      یاد گرفتم با شجاعت و جسارت توو دل ترسهام برم،یاد گرفتم جایی که میرم به فرهنگ و آداب و رسوم اون خونواده که مهمانشم به جای ایراد گرفتن،احترام بزارم،یاد گرفتم ایده هایی که بهم الهام میشه رو سریعا اجرا کنم،یاد گرفتم در لحظه زندگی کنم و از تک تک لحظات زندگی ام لذت ببرم و…

      از شما یاد گرفتم حتی به حیوانات هم احترام بزارم و بهشون عشق بورزم،خدایا شکرت

      یاد گرفتم دیگه وقتی مهمانی میرم،یا خانواده ام میزبان هستن،دیگه خودمو اذیت نکنم که چی بپوشم

      یاد گرفتم اگه میخوام مهاجرت کنم به امریکا،باید تک تک رفتارهاشونو اونقدر اجرا کنم که جزیی از شخصیتم بشن تا بتونم به این کشور موحد مهاجرت کنم

      اینکه یاد گرفتم برای خودم زندگی کنم نه حرف مردم،پیرو فرهنگ شخصی خودم باشم نه فرهنگ جامعه ایی که تووش دارم زندگی میکنم،خدایا شکرت

      عالی بود 👍👏👌

      دوستت دارم⁦❤️⁩

      خداوند عاشق توست⁦❤️⁩

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        مرضيه ابراهيمي گفته:
        مدت عضویت: 2181 روز

        سلام دوست عزیزم

        خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که تونستم کامنتی رو بنویسم که برای دوست عزیزم مفید بوده

        آخه من هرموقع میخوام کامنتی رو بنویسم،از خداوند میخوام که هدایتم کنه کامنتی رو بنویسم که هم خودم درکش کنم هم دوستانی که کامنت منو میخونند براشون قابل درک باشه

        خدارو شکر که برای شما هم قابل درک بوده

        امیدوارم که بعد از درک قوانین خداوند،بتونیم بهشون عمل کنیم

        چون بعد از مرحله درک کردن،عمل کردنه

        دوست دارم نرگس جان

        خواهر خوبم مرسی که هستی

        برات بهترینهارو آرزومندم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    نادیا گفته:
    مدت عضویت: 2520 روز

    سلام

    این فایل چند روز پیش دیدم،

    امرووووز اومدم دیدگاه بزارم😍

    ما هم دلمون برای این مهمانهای باادب،

    تنگ میشه😯

    یعقوب بانمک🤗🤗🤗

    تشکر😇 تشکر😇

    اون دوقلوها 👬

    چه خانوادی خوبی بودن👨‍👨‍👦‍👦

    استاد سوال دارم؟؟؟؟؟؟!

    استاد اونجا کرونا نیست😳🙃🙃🙃

    مایکل نیستش😱 دلتون براش تنگ نمیشه🙄

    استاد

    چراااا؟؟؟خارجیا اینقدر علاقه به سگ دارن🐶🐕🐕

    همراهشون سگ🐶

    تو لایو دیدم خانوادی که سگشون همراشون

    یا در سفر به دور آمریکا

    اصلا نمیتونم بفهم این علاقشون چی برای داشتن سگ😳😳😳

    با دیدن افراد همراه سگهاشون.

    خدا را شکر میکردم،مسلمان بدنیا اومدم😍😍😍😃

    سگ نجس در دین ما😍

    خدایش با دیدن بعضیا چیزها خیلی قدر دینم بیشتر میفهم🤗🤗🤗

    الحمدلله که مسلمانم،

    ان شالله مسلمان واقعی جز آنها که به راه راست هدایت شدم باشم🙏🙏🙏

    این فایلهای که با این مهمانهای نازی تان بود

    فوق العاده عالی پر از انرژی بود💃💃💃💃

    به تقلید از غرب به اشتباه بچه کم میاریم😐

    ماشالله چقدر بچه میارن👶👶👶👶👶

    به تقلید از غرب به اشتباه پسرهای نوجوان ما تفریح رفتن با خانواده را کسر شان،بی کلاسی میدانن

    و با گروهای همسالشان میرن تفریح😧😧

    و غیرهههه

    چقدرررر تقلید ما از غرب به اشتباه اکثر😞

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    طبیعت سلامتی بخش است گفته:
    مدت عضویت: 2708 روز

    سلام به آقای عباس منش عزیزم و مریم جون و دوستان گلم

    من یه سوالی داشتم از آقای عباس منش اینکه وقتی مهمون میاد ومدتی میمونه چطور در طول روز با خودتون خلوت میکنید و یا صحبت میکنید؟ من خودم مهمونو دوست دارم اما نمی‌دونم چطوری با وجود مهمون ،ودور از اونها با خودم وخدای خودم خلوت کنم اگه شما پیشنهادی دارین بهم بگین ممون میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Listener گفته:
      مدت عضویت: 1952 روز

      سلام دوست خوبم

      هم خانواده عزیز من

      اولا اینکه مهمون که همیشه دنبال تو نیست زمانی برا استراحتش هست زمانی برا تفریح شخصی خودش هست این تایم های خالی خودش کلیه

      ولی سر حرف من اینجاس که خدا که ارتباط گرفتن باهاش نیاز به زمان مکان خاصی نداره و شما با ساختن خودتون در لحظه چنان ارتباط چنان دیالوگی باهم رد بدل میکنید که این سوال ها براتون پیش نمیاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3759 روز

    سلام سلام صدتا سلام

    اینکه ماهی ها وقتی رویدادی از سمت طبیعت در زندگی شان تکرار شد متوجه شدند و بهم خبر داده اند ، این بیانگر همان شعور در هستی است. و میشه ازش درس گرفت،‌ اگر در زندگیم اتفاقی هی تکرار میشه که به نفعم نیست یعنی من در مدار صحیح نیستم.

    و اما املت آواکادو تا حالا نشنیده بودم، یکی از رؤیاهام خوردن دستپخت خانم شایسته هست.

    در قسمت صبحانه حس کردم چرا جو سنگینه ، نگو بچه ها باید می رفته اند و در قلبشان دوست داشتن که بمانند. چقدر بهشون خوش گذشته در این مدت، چیزهای خیلی عالی تجربه کردند.ترس هایشان ریخته شد.سطح مدارشان کلی تغییر کرد.

    صد البته که تربیت شان از پایه اصولی بوده که با هم بازی میکنند و در عین حال تفاوتهای هم را میپذیرند. بابت توضیحات تکمیلی تون درباره ی فرهنگ که باورهای ما را میسازد سپاس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    هاله ریاحی گفته:
    مدت عضویت: 2386 روز

    سلام استاد

    وقت شما بخیر

    من چند روزی هست که کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو مطالعه میکنم

    و خودم تعجب کردم چطور در ۵۰۰ روز قبل تا کنون

    من اشتیاقی برای خرید و مطالعه نداشتم

    ولی به یکباره چنان شوق و اشتیاقی درونم پیدا شد برای خواندن این کتاب

    که خودم هم دلیلش رو متوجه نشدم

    اما یاد صحبت خیلی از دوستانم در سایت افتادم که دقیقا همین تجربه رو داشتن

    قرار گرفتن در مدار این آگاهی ها

    میدونم الان زمانش بود که من این آگاهی ها رو دریافت

    کنم

    و خیلی جالبه که فصل آخر رو نخریده بودم وقتی تا فصل ۵ رو خریدم

    با خودم میگفتم ولش کن اینو دوست ندارم! سبک شخصی !

    ولی بازم امروز که شد اون اشتیاق عجیب اومد درونم

    و حالا که شروع به خوندن فصل ۶ کردم

    دیدم چقدر عجیب محتوای این کتاب مناسب وضعیت کنونی منه

    خداروشاکرم که اینطور زیبا بمن هدایت میرسونه

    و خودش قلب منو مدیریت میکنه

    خودش هر وقت لازمه شوق یا بی میلی

    ترس یا نگرانی

    آرامش و سکینه

    به قلبم میندازه …

    واقعا افتخار میکنم که خدا شده سکان دار کشتی قلب من

    یه وقتایی منو میترسونه و بعد که بخودم میام میبینم بله این ترس لازم بود تا من از خطر بزرگتر حفظ بشم باید بترسم تا تصمیمات جدی بگیرم و عمل کنم

    بعدش که تصمیماتمو میگیرمو به عمل میرسونم خودش میاد چنان آرومم میکنه چنان هدفهامو یادم میندازه

    میگه نترس . مثل مردم نمیخواد حرکت کنی

    این جمله در فصل ۶ چقدر زیباست

    حتی اگر بنظر برسه از قافله عقب موندی…

    استاد ممنونم ازتون . کتاب بسیار زیبایی نوشتید که مثل همه آگاهی ها از الهامات و قرآن کریم هست

    در پناه رب مهربان باشیم همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    باران نجاری گفته:
    مدت عضویت: 3925 روز

    سلام سلام سلام

    سلام به استاد بخشنده و مریم عزیزم

    شروع روز نو روز جدید روز بهشتی

    چقدر این نگاه تازه رو دوست دارم که به ر چیزی به چشم اولیت روز و اولین بار نگاه کنم

    آفرین به جیکاب برای دومین قدمش از 700قدم برای رسیدن به هدفش بدون اینکه بخواد به ترمزهای ذهنیش فکر کنه.میره و قدم بعدی رو برمیداره

    خیلی برام جالب بود که هر بار که ماهیگیری میکردن انگار اولین بار بود و چنان با ذوق و شوق اینکارو میکردن

    منم دلم میخواد ماهیگیری رو تجربه کنم ببینم چه حسی داره؟

    مریم جان تحسینت میکنم که چنان با عشقی برای مهمونا صبحانه آماده کردی با اینکه امروز روز آخره و بازم امروز براشون سنگ تموم گذاشتی.

    و باز هم آفرین به پدر خانواده که چون بزرگتره و پدر بازم خواستشو القاع نمیکنه به بچه هاش که حتما همتون باید سرمیز و کنار هم باشید برای غذا خوردن و به خواسته ی لوک پسر بزرگتر احترام میذاره که تنها باشه و تنها غذا بخوره

    ای جانم چقدر نگاه کردن به وسایلاشون که جمع کردن و میخوان برن منو یکم ناراحت کرد.ولی میبینم مریم عزیز و استاد مثل همیشه شاد و خوشحال هستن انگار یه روز نو یه روز جدید رو باز هم میخوان کنار هم تجربه کنن.

    نه اینکه خوشحالن از رفتن مهمونا.نه

    چون اونقدر روی خودشون و درونشون کار کردن که میدونن هیچ چیز و هیچ کس ماندگار نیست و همه چیز فانی است.

    پس خودشونو وابسته به هیچ چیز و کسی نمیکننو فقط از لحظه لذت میبرنو اگر از دست دادنی هم براشون باشه براحتی میپذیرنبرای همین از رفتن مهمونا ناراحت نیستن

    و استاد فقط گفتن دلمون براشون تنگ میشه

    ولی ماها حالا حالاها جای کار داریم

    ای جانم که این اسب هم زبانش زبان خارجیه

    استاد بنظرم بهش فارسی هم یاد بدید 😄😄😄😄😄

    غذایی که براونی نخورد رو بردید دادیو به ماهیا و ناامید نشدید من اگر بودم میریختم جلوی براونی میگفتم میخوای بخور میخوای نخور🙈🙈🙈🙈🙈

    خدایا باز هم دریاچه زیبا و درختان کنار دریاچه و سایه ای که از خودشون در آب انداختن و آبی آسمون و ابرهای مثل پنبه که چقدر محشرن .و امروز استاد بازهم طوری از دیدنشون سپاسگزاری میکرد انگار اولین باره میبیندشون

    ای جانم که این خانواده چقدر به زبان فارسی علاقه پیدا کردن خداحافظ(خدا پشتو پناهتون خانواده ای که الگوی بینظیری برای ما بودید)

    چقدر جالب بود اینکه با تمام امکانات اومده بودن حتی رختخواب و پنکه…با اینکه میدونستن اینجا همه چیز هست و این احساس لیاقته که به خودشون دادن آفرین

    آفرین استاد شما چقدر فروتن هستی که برای بردن وسایل داخل ماشین کمکشون میکنی

    و جانم به شما که با چه عشقی بغلشون میکنی.انگار بچه های خودتونن.حتی موقع خداحافظی هم سعی میکنید بهشون خوش بگذره و شادی میکنید نه اینکه ناراحت باشید

    ای جااااانم به اون عباسمنش و تشکر گفتنشون چقدر شماها خوبید بخدا

    آفرین استاد تحسین میکنم شما رو که بعد از رفتن مهمونا فقط از نکات مثبتشون گفتید از بازیها و درسهایی که ازشون گرفتیم نه اینکه مثل یسری از فرهنگها بعد از رفتن مهمون اول شروع میکنن میگن فلانی رو دیدی چکار کرد؟اون یکی رو دیدی چی گفت؟

    و کلی قضاوتو غیبتو……

    حتی قانون تا اینجاها هم کار میکنه خدای من

    چقدر از ماشینشون خوشم اومد…چه ماشین زیبایی خدایا شکرت

    استاد خوشم میاد ناامید نمیشی باونی برنج نخورد حالا میخوای نون رو امتحان کنی ای جانم خوشش اومد.اینبار بجای زدن به پیشونی اسب و صحبت کردن باهاش پیشونیشو ماساژ بدید خیلی خوشش میاد اگر تونستید پیشونیتونو بچسبونید به پیشونی اسب و انرژیشو ببینید …بینظیره

    استاد چقدر خوب شد بالاخره یه ابزار ساده گرفتید که یکی از دوستان هم توی کامنتش نوشته بود .ابزاری که برای فیلم گرفتن براحتی ازش استفادا کنید که دیگه نخواید مدام دوربین دستتون باشه..و بقول خودتون از هر ابزاری استفاده کردیم بازم دنبال راحتترش بگردیم از هر راهی رفتیم بازم دنبال راه راحتتر

    فقط بنظرم استاد یکم موبایل بالاتر از سینتون قرار بگیره بهتره تا فضای آسمون و قسمت بالای درختها رو بیشتر بگیره

    اما در مورد لباس راحتی و یا لباس ناراحتی برای مهمونی رفتن یا مهمون اومدن برامون…چیزی که یکی از تضادهای بزرگ من در زندگیمه.همیشه دلم میخواد در شرایطی قرار بگیرم یا بجایی هدایت بشم که توی لباس موشیدن راحت راحت باشم.وقتی میخوام برم مهمونی یا مهمون برامون بیاد یکی از خال خرابیام همین پوشش موذبیه که دارم…خب خداروشکر خواستم واضحتتر شد

    استاد تحسین میکنم شما رو که بعد از رفتن مهمونا نرفتید یه کنجی بشینید و احساس تنهایی یا ناراحتی کنید..موتور رو برداشتید و رفتید که به خودتون احساس لیاقت بدید و احساستون رو خوب نگه دارید

    بله استاد شما واقعا درست میگید.توی فرهنگ و جامعه ای که ما زندگی کردیم چیزایی برامون ارزش شده و حزو فرهنگ و باورامون شده که جز زجر و سختی چیزی برامون نداره.نگرانی بابت اینکه چه بپوشم چی نپوشم؟

    چی درست کنم؟

    چندنفر مهمون میاد؟

    آرایش کنم یا نه؟

    خونمونو وسایلامون خوب نیست

    ماشینمون بدرد نمیخوره

    و اونقدر این شکل رفتارها و باورای اشتباه هستن که ما خودمون رو بابتشون در تنگنا قرار میدیم و اتفاقا باعث میشه اصلا از دور هم بودن یا رفتن به فضاهایی که میخوایم لذت نبریم و بیشتر باعث زحر ما بشه.

    خب اینم یه درس بزرگ بود که ماهم بیایم و از یه جایی شروع کنیم و این رفتارهای غلط رو درست کنیم

    خداقوت میگم به شما دوتا عزیز بعد از این مهمونی لذتبخش که سرشار از شادی لذت و خوشحالی بود و کلی بهمون خوش گذشت

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      حسین گفته:
      مدت عضویت: 2186 روز

      سلام خانم باران دوست هم فرکانسی عزیز ،کامنتتون بسیار زیبا و تاثیر گذار بود ،به موارد بسیار زیبایی اشاره ه کردید که برای من جالب و آگاهی بخش بود ،ممنونم،موفق و پیروز باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        باران نجاری گفته:
        مدت عضویت: 3925 روز

        سلام دوست هم مدارم

        سپاسگزارم از توجهتون

        خداروشکر که زیبایی یکی از خصلتهای خداونده که درون ماهم هست

        و این ذهن زیبای شما بوده که اگاهی رو درون این کامنت دیده

        براتون بهترینها و زیباترینهای جهان رو از خداوند خواستارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    حمیدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2015 روز

    به نام خداوند مهربون

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته پر انرژی فوق العاده انرژی گرفتم از مهمون هایی که اومدن براتون این چند روزه خیلی انرژی گرفتم از خوشحالی هاتون خوشحال از بازی هاتون از همه چیزهاتون

    استاد چند نکته تو این فایل ها دیدیم که فوق العاده بهم انگیزه داد و عالی بود به جیکاب(یعقوب) چه انرژی میدادین برام خیلی عالی بود و درجه یک

    دیروز رفتیم جنگل کل جنگل همش به فکر زیبایی ها بودم و از جاهایی رفتم که حتی حیوان نمیرفتم از شاخه و برگ هایی رد شدم که پر از تیغ و شاخه ولی ازشون میگذشتم و با خودم میگفتم که استاد تو فایل هاش میگفت این ها جلوی پای تو رو میگیرن ولی انسان با قدرت تصمیم گیری و قدرت افکار و فرکانس به راحتی رد میشن از اون شاخه ها از اون افکار بد به راحتی رد میشن

    استاد تو فایل گفتین که خیلی وسیله گرفتیم و کلی رفت و امد کردیم که وسایل رو ببرین تو امازون ینی یک دستگاهی نیس مثل مینی ماشین توش بریزین و ببرین که نرین و بیاین راحت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    یونس منصوری گفته:
    مدت عضویت: 3471 روز

    باسلام و خداقوت

    استاد مهموناتون با hello اومدن با زبان فارسی رفتند (خداحافظ) (تشجر)(سلام)

    شما نماینده ایران هستید و ترکوندید به نظرم

    آخرش مهموناتون انگاری دوست نداشتن برن خیلی بهشون خوش گذشته بود خخخ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: