سریال زندگی در بهشت | قسمت 33

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «ایمان»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام خدا

سلام

تو این قسمت فقط میخوام درباره تفاوت ها صحبت کنم

میخوام بنویسم تا برای خودم بیشتر واضح بشه چه تفاوت هایی باید در خودم ایجاد کنم تا از بدنه جامعه جدا بشم و متفاوت از بدنه جامعه نتیجه بگیرم

اول از خود استاد میپرسم. استاد واقعا واقعا شما چجوری میتونی اینقدر متفاوت باشی؟چجوری میتونی اینقدر متفاوت فکر کنی متفاوت نگاه کنی متفاوت عمل کنی؟

واقعا تفاوت هست بین کسی که حرفش با عملش صد در صد منطبقه با کسی که فقط حرفای قشنگ و فانتزی میزنه که از تو کتابا یاد گرفته یا از اساتید دیگه

واقعا تفاوت هست بین کسی که اصلا حرف و قضاوت بقیه براش مهم نیست که عشق زندگیش رو سوار موتور میکنه تشویقشم میکنه بعد ازش فیلم میگیره در معرض دید عموم قرار میده با کسی که حتی جرات نمیکنه با لباس راحتی بیاد جلوی دوربین

واقعا تفاوت هست بین کسی که عزت نفس رو در وجودش نهادینه کرده ولی بازم به دنبال بهبودشه با بقیه

واقعا تفاوت هست بین کسی که از یه فرغون کلی درس زندگی میگیره درباره یه فرغون اینقدر حرف میزنه باهاش عزت نفس میسازه و به بقیه هم یاد میده با کسانی که اگه فقط کمی از نظر مالی وضعشون خوب شده باشه اصلا کسر شان میدونن که درباره فرغون حرف بزنن

تفاوت هست بین کسی که به هر موضوعی متفاوت نگاه میکنه به هر شخصی متفاوت نگاه میکنه و از زاویه ای نگاه میکنه که درس بگیره و به احساس بهتر برسه با بقیه

تفاوت هست بین کسی که با جرات حرفی که فکر میکنه درسته رو میزنه و ترسی نداره حتی اگر تهدیدش کنن به مرگ و رسالتش رو رها نمیکنه با بقیه ای اسم خودشون رو گذاشتن استاد موفقیت و نسبت به صلاح و مصلحتی که بقیه براشون تعیین کردن حرف میزنن بعد ادعاشون میشه که تحصیلات آکادمیک مهمه

تفاوت هست بین کسی که تحصیلات آکادمیک نداره اما نتایجی گرفته که کسی ادعا میکنه تحصیلات داره حتی تو خواب حتی نزدیک شدن بهش رو نمیتونه ببینه و اینقدر ضعیفه که میخواد با تخریب بقیه خودشو بکشه بالا اون آدم هیچی از موفقیت حالیش نمیشه

تفاوت هست بین کسی که خدا رو درست درک کرده و اساس زندگیش توحیده با افرادی که هیچی از خدا نفهمیدن و صدتا شریک براش میسازن تازه ادعای روشنفکری میکنن این آدم بایدم اینقدر ثروتمند باشه چون خدا رو درست ربط داده به ثروت

تفاوت هست بین کسی که برای خودش اصول داره و تحت هر شرایطی به اون اصول پایبنده و حتی اگه چاقو بذارن بیخ گلوش از اصولش تخطی نمیکنه و اینو به شاگرداشم یاد میده با بقیه

تفاوت هست بین کسی که این قانون اینقدر جدی گرفته که اینقدر نتیجه تو دستشه با کسایی که فقط حرفشو میزنن ولی در عمل هیچ

و این تفاوت هاست که این همه تفاوت در نتیجه رقم زده ومن تازه دارم این تفاوت ها رو کمی درک میکنم

تفاوت در نوع نگاه تفاوت در نوع دیدگاه طرز فکر باور تفاوت در زاویه نگاه این تفاوت هاس که استادِ ما رو متفاوت کرده

ومن باید سعی ام این باشه که این تفاوت ها رو در خودم ایجاد کنم هر نکته کوچیکی که یاد میگیرم رو عملی کنم ازش به نتیجه برسم حرف نزنم عمل کنم چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته چرته باید سعی کنم برگی تو باد نباشم که جریان منو ببره خودم جریان خودمو بسازم خودم زندگیمو رهبری کنم تا نتایجم متفاوت بشه

اینارو فقط برای خودم نوشتم تا یادم باشه چجوری باید عمل کنم

در پناه رب…

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    391MB
    26 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 33
    109MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

442 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «درخشان» در این صفحه: 3
  1. -
    درخشان گفته:
    مدت عضویت: 3353 روز

    سلااااااااااااااام استاد عباسمنشم، سلام مریم جانِ شایستۀ دلربایم با موهایِ زیبا و خوشرنگت… :)

    و

    سلام به همه دوستانم که میخوانند با چشمایِ خوشرنگِ شون….

    الهی که چشماتون همیشه برق بزنه از دیدن زیبایی ها :)

    قسمت 33 ام از این تسلسل و تکرار بهشتیِ ،که پر از خنده و پر از نارنجیِ چرخ هایِ نو و پر از هوشیاریِ آقایِ براوونی‌ســـت. یک روز دیگر بر روی سایت توقف کرد…

    و این دقییقا ، یعنی اینکه ، نگین برو برو بنویس از احساست که داره فوران میکنه، نزدیکه که همه جا نور به پا بشه …

    :)

    و من آیا واقعا میتونم نه بگویم، دیگه نتوننستم ننویسم از این همه شوقی که در قلبم پر شده از این همه سبزینگی که در چشمانم در این سی وسه قسمت پر شد ،از این همه عشق از این همه لذت از این همه چی بگم آخه من!

    اول از همه خدااایا شکرت ، دمت گرم آخه ،تو چه طوری منو کشوندی اینجا … دستام تو دسته توعه آخه دیگه تمومه

    تمومه ……..

    خدا رو شکر برای این زندگیِ بهشتی

    خدا رو شکر برای شما خالقانِ این زندگیِ بهشتی

    خدا رو شکر برای دیدن برای لذت بردن

    زیبایی کرانه ندارد، چشمان من جا ندارد، لبریزِ لبریز از ابرهایِ خوشگلم ، از انعکاسِ رنگِ درختان بر دریاچه ، از اینهمه رنگ بر آب ، از حرکت از جاری بودنِ این آب، از تلالو نور وقتی که تجلی‌گاه خویش را می‌یابد، وقتی که میانِ دودِ آتشِ سرخ و زرد و حتی بنفش و آبی که در پردایس به پا میشود، ظهور میکند ،پرتوهایی که در دوربین عزیزِ دل می درخشند ،تا همینطور چشمانمان لبریز شود.

    خدایا شکرت برای شنیدن سمفونی قورباغه ها هنگام غروب ، برای شنیدن خنده های استاد و مریم جان، برای شنیدن صدای پاهاتون وقتی خرت خرت رویِ چمنا راه میرین تا زیبایی های بیشتری رو به ما نشون بدید، تا بگید بهشت رو ما میسازززززززیم با تکرارِ میلیاارد باریه یه قدم زیبا یه نگاه زیبا

    اینجا الکی بهشت نشده، حتی اینجا داره بهشت وبهشت تر میشه، چووووووووون این همه انرژی از میونِ لنز دوربین میاد و می چرخه و می چرخه و تویه تک تک لحظه های ما می نشینه… همینجوری می چرخه و می چرخه و میاد واقعیت زندگیِ ما میشه، نور و ابر و درخت و عشق و تحسین و کلامِ قشنگ میاد و میشه گوشه ای از رفتار ما از اینکه چه طور مسائل رو از نصب دو تا چرخ نارنجی خوشگل گرفته تا ارتباط با تک تک موجودات اطرافمون، از دیدنِ یه حشره سبز تا اینکه چه طور با خودمون باشیم، چه طور پر انرژی تر بودن رو حلال مسائل بودن رو یاد بگیریم که واقعا هر کدوممون من مطمئنم شما هم همینطور هستید، که با هر قسمت یه مسئله ای رو حتی در خونه تون ایجاد و حلش کردید، و واقعا من یکی که دارم میبینم چقدر این مسئله ها جذابه ، چقدر اینا راحته و شادی آور برای کسی که دنبالِ حلشه برای کسی که میگه هدایت میشیم ، برای کسی که مطئمنهههههههه

    و اطمیناااااااااااااااان خالص داره از اینکه همیشه کارا باید راحت و ساده انجام بشه و همیشه از این بهتر هم هست..

    برای کسی که روی کله اش یه چراغ همیشه داره آلارم میزنه شادی رو میگیره و سوال میپرسه و از لذت پاسخ دوباره شادی میکنه…

    خدایا ممنونتم تو از طریق همینا در تجربه زندگی من ظهور یافتی ..، من نیز واقعیت را اینگونه مییابم ، چنان سرشار که کرانه ندارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    درخشان گفته:
    مدت عضویت: 3353 روز

    الان که دارم میخوانم و مینویسم، صدای سراسیمه کلاغی بلند شد که دقیقا رویه رویم روی سیم نشسته ( از پشت پنجره می بینمش، پنجره ای که راهی به سمتِ زیبایی بی کران و سبزینگی و بهشتی فوق العاده است در اطرافم.) نگاهم به کلاغ خیره ماند که ببینم چه خبرش شده دقیقا؟ از این کارا نمیکرد :)

    خدددددای من باورتون نمیشه آخه! وقتی فهمیدم این همون کلاغه سه ماه پیش است!!

    حالا کلاغ سه ماه پیش کدومه…

    اون موقع وقتیکه هر روز صبح پشت پنجره منظره فوق العاده اطرافم را نگاه میکردم، کلاغی را میدیدم که صبحِ الطلوع میزنه به دل پرواز و شروع میکرد میدیدم که میاد شاخه خشکا رو میچینه و میبره و از این ور کوچه میرفت اون ور کوچه … این کار هر روز انجام میداد و من بادیدنش پر از شوق میشدم که ببین تمام کائنات مشغولند ببین این کلاغ در زمانِ خودش چه خوشحال لانه سازی میکند…

    خدااایا واقعا شکرت…

    حالا چی شد، وقتی آن زمان این کلاغ را میدیدم ، با خودم میگفتم، خداااای من آخه چه قدر هیجان انگیز معلومه که تا چند وقته دیگه قراره چندتا جوجه کلاغ به دنیا بیاااااااااااااد

    واقعا اشکم از شوق این لحظه دیگه طاقت نداره به خصوص اینکه تا اینجا تا این لحظه غروبِ زیبا من به یک سوم اننتهایی مطلب فوقِ بینظر شما هم رسیدم…

    من تا اون لحظه به جوجه کلاغ به عمرم فکر نکرده بودم ، اما یه لحظه تصورش کردم و با خودم این دو تا کلاغِ با پشتکار رو تحسین میکردم و اینکه خداااایا آخه تو چه کردی … این موجود داره چیکار میکنه چقدر قشنگ شاخه ها رو خرد میکنه، و اون موقع دقیقا هنوز درختا سبز نشده بودند… و شاخه ها خشک بودند..

    میددونییییییییییید چی شد؟ واقعا خوشحالم که اینجا میتونم اینقدر با ذوووووووووووق بگمش، واقعا شکرت برای این سایت.. برای این زندگیِ بهشتی…

    میدونید چی شد؟ کلاغ با اون صدایی که مدلِ جدیدی بود داشت چیکار میکرد، ؟ بچه هاشو، هموووووووووووون جوجه کلاغا رو جمع میکرد که برن اونورِ کوچه خونه شووووون! آخه دیگه شب شده.

    و من دقیقا اینو وقتی فهمیدم که این همون کلاغه سه ماه پیش است که برای اولین بار جوجه کلاغ دیدم!!! برای اولی بار متوجه جوجه کلاغا(چون اندازه شون کمی کوچکتره) شدم چهار پنج تا جوجه کلاغ از درختا اومدن بیرون مامانشون البته شایدم باباشون، جیغ میکشید تا اینا دنبالش برن، خدااایا خیلی جااالب بود، اینا همونا بودن….

    خیلی خوشحالم، این خدااااااااست..

    همینه همین ، این صلاه من است، توجهِ مقدس من…. اینجا و اکنون به وقتِ تهران هشتم خرداد ماهِ زیبا…

    …….

    آمده بودم تا کامنتای اینجا را بخوانم و بروم تا کامنتی برای دوره جدید ثروت بگزارم، که باز مستقیم اومدم جااییکه الصه الصه فرکانس ثروت داره ازش منتشر میشه در امپررااااطوری مارکو :)

    استاد عزیزم و امپراطور مارکو، من همیشه کامنتا رو که میخوانم در کانال های خصوصی ای که برای خودم در تلگرام درست کردم، قسمت هایی رو که میخواهم کپی میکن و بعد شروع میکنم نظرِ خودم و حسِ جدیدی که پیدا کردم و قدرت و آگاهیِ جدیدی که پیدا کردم رو هم در ادامه اش مینوسم، چون فهمیدم که اینجوری خودم تعامل بیشتری دارم و درکِ خیلی خیلی بیشتری دارم در اون لحظه …

    الان سه ساعتی میشه که پشتِ میزِ سحرآمیز و کنار پنجره دل انگیزم نشسته ام و نوشته تان را میخوانم و مینویسم… و میینویسم و چقدر آگاهی واقعا دمتون گرم امپراطور مارکو و بی نهایت 19 :)، ایول باید تکرارش کرد، میلیاردی ، … باید ادامه داشته باشه … ایول به این انرژی برو جلو امپراطور ببینیم چیکاااارا میکنیا ، یعنی تو و خدایت، کافیست برای یک معجووون، همینطور باید بهشتی تر شد، دیگه چی برای وسعت قلمروو میخواهید امپراطور؟ ؛)

    این شد که یهویی شد و شاید این کلاغا با شما هم همزمان شدند، و من با شنیدن این کلاغ دیگه تصمیم رو گرفتم تا اون چیزایی که میخواستم برم و در جلسه ثروت جدید بنویسم، همینجا بنویسم… اصلا صفحه سایت همینجا میخکوب شده ..

    نه تنها اینجا، بلکه در قسمتِ سی و سوم زندگیِ بهشتی هم متوقف شدیم، حس میکنم داره اتفاقایِ خیلی خیلی سحر انگیزی می افته .. :))

    ثروت خدا انرژی فرکانس … ما در مدار مختلف هستیم نه در مکان مختلف… برم بقیه مطلبتونو بخونم، بعد میام..

    سلام و خداقوت، امیدوارم برقرار و در مدار ثروت و عشق و سلامتی باشید و به سوی ثروتمنندتر و عاشق تر و سلامت تر شدن پیشتاز باشید…

    اول اینکه درسایی که گفتید، که بسیاااااار ارزشمند بود، و واقعا آدم وقتی عمل میکنه طوره دیگه ای درک میکنه… اصلا خیلی خیلی بهتر دارم میفهمم ترکیب ایمان و عمل رو.

    وَلِکُلٍّ وِجْهَهٌ هُوَ مُوَلِّیهَا ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ ۚ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    سوره بقره، آیه 148

    هرکسی به جانبی از خدای خویش است، پس در نیکی ها از یکدیگر سبقت گیرید..

    وقتی آیه قبل را خواندم که میگوید:« حق همان است که از طرف خدا به سوی تو آمد، پس هیچ شبهه به دل راه مده.» خیلی جالب درک کردم این قسمت رو که

    چقدر این اینجا خدا جانم خیلی ظریف داره میگه که شما باید متوجه اصل باشیا!!! و وقتی به این توجه داشته باشی نگاه نمیکنی به اینکه فلانی چیکار کرد و بهمانی چه طور موفق شد !! موضوع اصلا موفق شدن نیست موضوع اینه که تو باید هر بار به اون حلقه و مداری که نزدیک به مرکز و اصل است نزدیک بشی پس بیا به نیکی ها توجه کن بیا تویه این شتابناک باش، بیا دنبال دلیل بگرد برای شادی برای نیکووویی برای زیبااایی…

    این خداییست که همان میشود تو را ، همان که تو خواهی و ببینی، بابا میگه سبقت بگیرید بزنید جلو برید زیبایی ها رو ببینید… برید بهشتی«تَر» شوید…

    آره دقیقا، باید نشانه و خدا رو اصلِ اصلِ بی نهایت رو متوجه باشی با ندایِ احساست، با تحسینت با دیدنِ بنده ‌های قدرتمندش با گفتار قشنگت با تجسمتِ خارق العاده ات….

    من در ذهنم غوغای آگاهی و به یاد آوردن به پا میشود، این شاخه ها و علف های هرز بار دیگر کنار رفت برایم ، وقتی

    شما گفتید: این خواسته ها و نیازها برای رسیدن بیشتر به اصل!

    برایم تاکید شد و انگار بهتر یه پله بالاتر درک کردم، اینکه ما باید خواسته داشته باشیم به کنار اینکه آرهههه ها این برای تجربه اصل توست اینه که تو رو به اصلت نزدیک تر میکنه نه بی هدفی و…..

    من میگویم: آره دقیقا داشتن خواسته ها خیلی مهم و خداییست، این خواستن تو ، اینکه میخواهی دریافت نعمت ها را اینکه میخواهی و هدفت شود ، این همان است …همان که باید، رشد طولی و عرضی در لحظه ها.

    خداایا شکرت اصلا پشت این میز گذر زمان حس نمیشه..

    شما گفتی: آیا ثروتمند شدن با شکوه نیست؟ و ثروتمندتر شدن با شکوه تر؟

    و من تایید و تکرار میکنم که:

    وقتی میگویی ثروتمند تر شدن یعنی حواست باشه این هدف نهایتی نداره و همین طور پشت سرش تر و تر و تر اضافه میشه و از اون ور هم نزدیکتر و تر و تر و تر به اصل هم همینطور…

    ثروتمندتر

    معنوی تر

    خدایی تر

    ناب تر

    این ذهنِ فوق العاده ، مثل موم میاد توی دستات که آرررررره آره ، همینطور آروم آروم طبق تو عمل میکنه ، قرار نیست که به یه خواسته ای برسی و تق، تمام. نه! نه بابا، تازه اگه راست میگی و ایمان داری باید ادامه بدی ، تازه بیشتر تر تر تر ترش هم هست و تو باید خواسته هایِ الهی‌ت همونا که تو رو وسیع میکنه و قلمرو وجودمون رو با تجربه های زیبایی و نیکویی گسترده میکنه،

    همونا رو که در قلبت موج میزنه و نفس میکشه ،

    باید همیننجور رشد بدی همینجور….

    تو قدم بردار تو برو به دل زیبایی ها تو برو به کشف و کنترل ذهنت، تو برو، خدایت صد قدم جلوتر رفته است…

    درود و بدرود…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    درخشان گفته:
    مدت عضویت: 3353 روز

    سلام به محمدرضایِ عزیز هم پاره درخشانم

    خداروشکر میکنم برایِ اینکه هر لحظه هدایتمون میکنه و چقدر لحظاتمون زیباتر میشه با نور و درکِ بیشتر

    خداروشکر که به دنبال آگاهی و در جستجوی و رشد خودتون هستید و اینجورررری میشه که نشونه ها رو میگیرید واقعا دمتون گرم

    راستی چقدر خوب احساستون رو بیان میکنید، عااااالیه ، ممنونم که نوشتید و این انرژی رو به جریان انداختید و باعث شد برم و بخونم این اولین ردپایِ سریالِ زندگی در بهشت رو ..

    منم عاشقتونم

    الهی که همینــــــــــــــجور قلبتون از خوشـــــــی لبریز باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: