نوشتهی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «ایمان»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام خدا
سلام
تو این قسمت فقط میخوام درباره تفاوت ها صحبت کنم
میخوام بنویسم تا برای خودم بیشتر واضح بشه چه تفاوت هایی باید در خودم ایجاد کنم تا از بدنه جامعه جدا بشم و متفاوت از بدنه جامعه نتیجه بگیرم
اول از خود استاد میپرسم. استاد واقعا واقعا شما چجوری میتونی اینقدر متفاوت باشی؟چجوری میتونی اینقدر متفاوت فکر کنی متفاوت نگاه کنی متفاوت عمل کنی؟
واقعا تفاوت هست بین کسی که حرفش با عملش صد در صد منطبقه با کسی که فقط حرفای قشنگ و فانتزی میزنه که از تو کتابا یاد گرفته یا از اساتید دیگه
واقعا تفاوت هست بین کسی که اصلا حرف و قضاوت بقیه براش مهم نیست که عشق زندگیش رو سوار موتور میکنه تشویقشم میکنه بعد ازش فیلم میگیره در معرض دید عموم قرار میده با کسی که حتی جرات نمیکنه با لباس راحتی بیاد جلوی دوربین
واقعا تفاوت هست بین کسی که عزت نفس رو در وجودش نهادینه کرده ولی بازم به دنبال بهبودشه با بقیه
واقعا تفاوت هست بین کسی که از یه فرغون کلی درس زندگی میگیره درباره یه فرغون اینقدر حرف میزنه باهاش عزت نفس میسازه و به بقیه هم یاد میده با کسانی که اگه فقط کمی از نظر مالی وضعشون خوب شده باشه اصلا کسر شان میدونن که درباره فرغون حرف بزنن
تفاوت هست بین کسی که به هر موضوعی متفاوت نگاه میکنه به هر شخصی متفاوت نگاه میکنه و از زاویه ای نگاه میکنه که درس بگیره و به احساس بهتر برسه با بقیه
تفاوت هست بین کسی که با جرات حرفی که فکر میکنه درسته رو میزنه و ترسی نداره حتی اگر تهدیدش کنن به مرگ و رسالتش رو رها نمیکنه با بقیه ای اسم خودشون رو گذاشتن استاد موفقیت و نسبت به صلاح و مصلحتی که بقیه براشون تعیین کردن حرف میزنن بعد ادعاشون میشه که تحصیلات آکادمیک مهمه
تفاوت هست بین کسی که تحصیلات آکادمیک نداره اما نتایجی گرفته که کسی ادعا میکنه تحصیلات داره حتی تو خواب حتی نزدیک شدن بهش رو نمیتونه ببینه و اینقدر ضعیفه که میخواد با تخریب بقیه خودشو بکشه بالا اون آدم هیچی از موفقیت حالیش نمیشه
تفاوت هست بین کسی که خدا رو درست درک کرده و اساس زندگیش توحیده با افرادی که هیچی از خدا نفهمیدن و صدتا شریک براش میسازن تازه ادعای روشنفکری میکنن این آدم بایدم اینقدر ثروتمند باشه چون خدا رو درست ربط داده به ثروت
تفاوت هست بین کسی که برای خودش اصول داره و تحت هر شرایطی به اون اصول پایبنده و حتی اگه چاقو بذارن بیخ گلوش از اصولش تخطی نمیکنه و اینو به شاگرداشم یاد میده با بقیه
تفاوت هست بین کسی که این قانون اینقدر جدی گرفته که اینقدر نتیجه تو دستشه با کسایی که فقط حرفشو میزنن ولی در عمل هیچ
و این تفاوت هاست که این همه تفاوت در نتیجه رقم زده ومن تازه دارم این تفاوت ها رو کمی درک میکنم
تفاوت در نوع نگاه تفاوت در نوع دیدگاه طرز فکر باور تفاوت در زاویه نگاه این تفاوت هاس که استادِ ما رو متفاوت کرده
ومن باید سعی ام این باشه که این تفاوت ها رو در خودم ایجاد کنم هر نکته کوچیکی که یاد میگیرم رو عملی کنم ازش به نتیجه برسم حرف نزنم عمل کنم چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته چرته باید سعی کنم برگی تو باد نباشم که جریان منو ببره خودم جریان خودمو بسازم خودم زندگیمو رهبری کنم تا نتایجم متفاوت بشه
اینارو فقط برای خودم نوشتم تا یادم باشه چجوری باید عمل کنم
در پناه رب…
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD391MB26 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 33109MB26 دقیقه
بنام خدای بخشنده مهربان
سلام به همه عزیزان
استاد عزیز یه الهامی دریافت کردم که باعث شد بیام و اینجا بنویسم و باشما به اشتراک بزارم.
توی کامنت های قبلیم بارها اینو گفتم که دارم به نسبت قبل خوب بهتر روی باورام کار میکنم،
بخصوص توی قسمت خدای درونم بیشتر دارم باهاش ارتباط برقرار میکنم و بیشتر از قبل به الهاماتی که میشه دارم عمل میکنم.
اما بازم بیشتر میخواستم ،دوست داشتم با عشق بیشتر و زمان بیشتری توی سایت باشم و فعالیت کنم.
واس همین همیشه از خودم این سوال رو میپرسیدم که چجوری باید اینکارو انجام بدم؟
چه کاری بکنم که بیشتر شور وشوق و انگیزه درونم ایجاد بشه ؟؟
امروز استاد به جوابم رسیدم🤗🤗
بمن گفته شد که چکاری انجام بدم که (من همیشه کامنت های لایک شده رو فقط میخوندم اونم گاهی فقط سریع ازشون رد میشدم که زودتر تموم بشه!!!)
یعنی واس کامنت خوندن ذهنم مقاومت داشت و بهونه میاوردم که ؛
برو بابا ۵۰۰،۶۰۰کامنت حداقل توی هر فایله و توی سایت هم ۳۰۰،۴۰۰تا فایل هست من چجوری این حجم از نوشته ها رو بخونم!!!!
خلاصه بهونه ها زیاد بود،تا اینکه یه لامپ مث جرقه توی ذهنم روشن شد که :
توکه الگوت در تمام زمینه ها استاده!!
پس چرا مثل استاد عمل نمیکنی!!
چرا همین اول کاری و توی اولین قدم حجم زیاد کار دو می بینی!!
استادت رو ببین توی یه قسمت گفت اگه من برای شروع که پاکسازی پردایس بود تمام کاریکه باید انجام میشد رو یکجا تصور میکردم
که هیچوقت اولین قدم رو بر نمیداشتم!!
پس اومدم کار رو به قسمت های کوچکتر تقسیم کردمو قدم به قدم جلو رفتم.
استاد من هر چی درونم رو سرچ کردم فقط به یه نتیجه رسیدم اونم اینه که کاری که عاشقشم و دوست دارم انجام بدم درک همین قوانین و گسترش توحیده🙏
و چون هنوز اول راهم و خیلی راه طولانی درپیش دارم
و ازونجایکه چند بار این اشتباه رو انجام دادم که خودم هنوز لبریز نشدم که بخام سرریز بشم
جو گیر شدمو به دیگران راجع به توحید گفتم و اونها مقاومت میکردن و منم تمام انرزیم میرفت واس ثابت کردن !!!
درصورتیکع هنوز خودم خیلی نتیجه نگرفتم.نتیجه قابل لمس که دیگران ببین!
نتیجه احساسی رو گرفتم تقریبا اما هنوزم خییییلی جای کار داره.
بعد به حرف شما رسیدم که آموزش به دیگران کات!!!!
اما از اونجایکه این حس درونم خیییلی فعاله و نمیتونم بی خیالش بشم ،دنبال ی راه حل بودم .
که خدای درونم بهم گفت؛
البته با اجازه شما؟؟؟؟😉
بهم گفت برای اینکه تمام این خواسته هات برطرف بشه و کار برات آسونتر؟؟
فکر کن به بزرگترین هدف زندگیت رسیدی.
اهدافم رو ریز میکنم برای خودمم واضح تر بشه:
۱-گسترش توحید و یکتا پرستی
۲-زدن یه سایت موفق مث استاد(من در حال حاصر شاغل نیستم،چن هیچکاری بهم عشق و حال خوب نمیده)
۳- فقط و فقط دوست دارم آنلاین کار کنم.
۴- کار کردن روی خودم بصورت شبانه روزی،باعشق و علاقه بیشتر
۵-آزادی زمانی،مکانی ،مالی
۶- خوندن کامنت های بچه ها باعشق مث استاد
۷- هر روز بهتر از دیروزت بودن
۸-تعهد داشتن به این که تنها کار زندگیت این باشه که فقط در این مسیر بمونی.
و ،،،،،،،
بهم گفته شد فکر کن این سایت ،سایت خودته😎
هر روز مث استادت قدم به قدم حرکت کن اما مسمتر و همیشگی
هر روز یه فایل رو انتخاب کن و با عشق بخون کامنت هاشو و توی ذهنت کامنت ها رو منتشر کن🤗
اینجوری و با اینکار هم با عشق بیشتر روی خودت کار میکنی و هم انگیزت بیشتر میشه واس فعالیت بیشتر😀
من هر روز دارم روی یه فایل کار میکنم و کامنت هم حتما میزارمو نت برمیدارم و،،،،
اما اینجوری مطمئنم که خییییلی برام جذابتره کار کردن روی خودم 😊
بعدم خودتون گفتین هر چی خدای درونتون میگه رو انجام بدین ،منم میخام انجام بدم البته با اجازه شما😀
منم با اجازتون از همین امروز البته بعد از اینکه کامنتم رو خوندین کارمو شروع میکنم🙏
یه چند تا الهاماتی که این چند روزه بهم شد رو و بهشون عمل کردم رو بگم براتون.
اول اینکه بهم گفته شد (موهای دخترم خییییلی بلنده،ومن مقاومت داشتم واس کوتاه کردنش)
هوام گرمه دخترم خیلی ادیت میشد اما نمیدونم چرا نمیکردم اینکار رو!!!!
البته بعد از اینکه اینکار رو کردم فهمیدم دلیل مقاومت هامو😊
با مقاومت چند ساعته بلاخره گفتم چشم.
بعد گفت موهای خودتم کوتاه کن!!
گفتم که موهای من که خیلی بلند نیست!!!
گفت ،اشکال نداره بازم کوتاه ترش کن،که راحت راحت باشی!!
بازم با یه یکساعتی مقاومت گفتم ،باشه،
استاد ول کن نبود!!!!🙄
باز گفت موهای پسرتم کوتاه کن!!!!
بازم گفتم ،اوکی!
ولی استاد میدونی چی فهمیدم!!!!
هربار که میگفت ،تایم مقاومت های من کمتر و کمتر میشد!😍
گفتم باشه چند روز دیگه اینکار رو میکنم!!
گفت ،نه ،همین الان باید بکنی!!!!
با اینکه شرایط آرایشگاه رفتن رو نداشتم!!
بازم بهونه آوردم!!
گفت،به همسرت بگو اینکارو بکنه!!!
استاد خشکم زد دیگه !!!😄😄
تسلیم شدمو گفتم انجامش میدم😎
از همسرم خواستم موهای هر۳تایمونو کوتاه کنه ،همون شب!!!!
استاد ببین به کجا رسیدم !!!
منی که عمرا بدون ارایشگاه رفتن اینکا رو نمیکردم خیلی راحت نشستم تا موهامو همسرم که آرایشگری هم بلدنیست کوتاه کنه.
وقتی به همسرم گفتم،
هنگ کرده بود،فکر کرد من سرم به جایی خورده😂😂
گفت،دیونه شدی!!حالت خوبه الان!!قاطی کردی فکر کنم!!
وقتی همسرم اینا رو گفت ،دیگه مطمن شدم که خودشه باید انجامش بدم.
چن بارها شما این عکس العملها رو گفته بودین که دیگران نشون میدن.
گفت،بیخیال عزیزم،پشیمون میشی!!!!
اما وقتی دید خیییلی محکم پای حرفم هستم قبول کرد.
اینکار انجام شد و در کمال ناباوری از نتیجه شم خیلی راضی ام ،
یعنی موهای هر۳تایمون خیلی خوب و مرتب کوتاه شد.
هر کسی ببینه فکر میکنه آرایشگاه رفتیم.
وچقدر راحت و آزادشدیم ،چقدر راحت😀
و من چقدر از ترمز هامو شناختم و دیدم استاد.
اینکار رو نمیکردم چن حرف بقیه متاسفانه برام مهم بود.
از وقتی روی خودم کار میکنم فکر میکردم که حرف دیگران واقعا برام مهم نیس اما موقع عمل ،دیدم که چرا خیلی مهم بوده!!
میترسیدم استاد از کوتاهی مو!!
چن همیشه موهام بلند بود ،دخترم که موهاشو بلند کرده بودم شده بودیم ۲نفر که شستن و مراقبت ازش خیلی اذیتم میکرد اما همچنان ادامه میدادم.
فکر میکردم زیبایی فقط موی بلنده!!!
اما ازهمین چند روز پیش که اینکارو انجام دادم دیگه تصمیم گرفتم همیشه خودمو بچه هام در راحت ترین حالت ممکن باشیم.
از لباس راحتی پوشیدن گرفته تا مو کوتاه و،،،،،
و خیلی حالم خوبه از نتیجه واس همین ازین به بعد بیشتر بیشتر به حرف خدای درونم گوش میدم،چن دیگه ایمان دارم ۱۰۰درصد به نفعمه🌺
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که هر روز دارم بیشتر درک و عمل میکنم🙏
ممنونم استاد بابت تمام آگاهی هاتون😍