سریال زندگی در بهشت | قسمت 34

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «معصومه»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

سلام به دوستان خوبم

سلام به استاد عزیز و مریم جون

این قسمت از سریال زندگی در بهشت پر از نکات آموزنده و هدایت های الهی بود مثل قسمت های قبل

حتی دیدن سریال زندگی در بهشت تکامل میخواد اولش من فقط با این دید نگاه میکردم که تمرکز کنم بر نکات مثبت ولی هرچه بیشتر پیش میریم کلی درس یاد میگیرم و هرچه عمیق تر نگاه می کنم عمیق تر مفاهیم الهی را درک میکنم خدایا شکرت

من الان میفهمم چقدر تفاوت هست بین شنیدن آگاهی ها و درک آن ها بعد از این همه مدت الان حس میکنم دارم قانونو درک میکنم و پازل ها دارن خوب کنار هم قرار میگیرن با هربار تمرکز بر نکات مثبت و دیدن ردپای قانون در هر چیز.

دوس دارم یه بار دیگه قانون رو مرور کنم:

ما داریم در هر لحظه به موضوعی فکر میکنیم که این فکر یا گفت و گوی ذهنی به خاطر توجه ما به هر چیزی میتونه باشه و توجه ما به هر موضوعی به خاطر باورهای ماست یعنی باورهای ما از میان کلی موضوع اون دسته از موضوعات را در اختیار کانون توجه ما قرار میدهد که در راستای باور های ماست پس تا اینجا ما با توجه به باورهامون به یک سری موضوع توجه نشون میدیم این توجه به شکل چیزهایی است که میبینیم، میشنویم، میگیم، با افرادی که برخورد داریم، فیلم هایی که میبینیم که همه این ها کانون توجه ما رو تشکیل میدهد پس ما در هر لحظه که به موضوعی توجه کنیم داریم در واقع به اون موضوع فکر میکنیم یا در ذهنمون با خودمون حرف میزنیم و اینم میدونیم که هر فکر فرکانسی داره یعنی ما با توجهمون داریم فرکانس میفرستیم و جهان با توجه به اساس فرکانس ما، اتفاقات، شرایط، آدم ها و ایده هایی را وارد زندگیمان میکند.

و این هم مهمه که کانون توجه ما باورهای مارو تغذیه میکنه و باورهای ما کانون توجه ما رو تشکیل میده یعنی اینا از هم جدا نیست.

پس تا اینجا فهمیدیم باورهای ما داره زندگی مارو رقم میزنه پس ما میایم برای این که هماهنگ بشیم با قانون، شروع میکنیم به ساختن باورهای قدرتمند کننده و توجه میکنیم به نکات مثبت هر چیزی:

سعی میکنیم هرچیزی نشنویم، هر کلامی نگیم، با هرکسی ارتباط نداشته باشیم، هر فیلمی نبینیم، هر کتابی نخونیم و در کل کانون توجهمونو کنترل کنیم و تعهد بدیم که فقط به زیبایی ها توجه کنیم که خود این کار هم تکامل میخواد. یعنی قدم اولو خودت برمیداری ولی کم کم جهان بهت کمک میکنه و هدایت میشی به اتفاقات بهتر ،آدم های بهتر، شرایط بهتر، زیبایی بیشتر

پس ما با توجه به هر مداری که در آن قرار داریم، با کنترل کانون توجه هدایت میشیم و تکاملمون طی میکنیم در اون مدار، چطوری تکاملمونو طی میکنیم؟ با عمل به الهامات و ایده ها. هر چه عملگرا تر باشیم زودتر تکامل رو طی میکنیم. بعد از طی کردن تکامل در اون مدار حالا وارد مدار بالاتر میشیم و همینجور مدارها میرن بالاتر و ظرف ما بزرگتر میشه و نعمت های بیشتر وارد زندگیمون میشه و اینکه طی کردن مدارها هم تکامل میخواد و این تکامل با عمل به الهامات طی میشه

کی ایده ها بهت گفته میشه؟ وقتی فرکانس خالص میفرستی. کی فرکانس خالص میفرستی؟ وقتی حالت خوبه. کی حالت خوبه؟ وقتی توجه میکنی به نکات مثبت. کی توجه میکنی به نکات مثبت؟  وقتی سپاسگزاری. چون وقتی سپاسگزاری یعنی داری نزدیکترین فرکانس به خداوند یا انرژی منبع میفرستی و در واقع وصلی به منبع و وقتی هم وصل باشی یعنی ذهن و روحت هماهنگه یعنی داری از دریچه روح نگاه میکنی یعنی داری مث روح فکر میکنی یعنی داری فرکانس خالص میفرستی

کی فرکانس خالص میفرستی؟ وقتی در احساس عشقی، شادی درونی، احساس دائم سپاسگزاری اون موقع هماهنگی و به اندازه ای که میتونی در اون فرکانس باشی به همون اندازه قدرت خلق کنندگی داری و این قانونه.

من هر موقع قسمت عمل به قانون رو میشنیدم، فکر میکردم باید آپولو هوا کنم و میگفتم خب باید چه کار عجیب غریبی انجام بدم فکر میکردم تا زمانی که تو اتاقم هستم و دارم فایل های استاد گوش میدم یعنی دارم عمل میکنم و دیگه شاهکار کردم و هر موقع از اتاق میرفتم بیرون داشتم مث قبل فکر میکردمو مثل قبل عمل میکردم و حتی انقدر تند تند غذا میخوردم که بدو بدو بیام سراغ سایت و هیچ لذتی نمیبردم از کارهایی که انجام میدادم و تو ذهنم هم این بود این یعنی عمل به قانون ولی متوجه شدم صرف موندن تو سایت تو رو به خواستت نمیرسونه و نمیتونی مث قبل فکر کنی بعد بگی چرا نتیجه نمیگیرم

نمیتونی توجه کنی به نکات منفی آدم ها بعد انتظار داشته باشی وجه مثبتشونو ببینی. نمیتونی به کمبود فکر کنی بعد انتظار فراوانی داشته باشی. نمیتونی وجه منفی هراتفاقیو ببینی بعد انتظار اتفاق مثبت داشته باشی. نمیتونی از هر کاری که انجام میدی لذت نبری بعد انتظار داشته باشی به لذت های بیشتر هدایت بشی. نمیتونی بترسی و اقدام نکنی ولی انتظار نتایج بزرگ داشته باشی. نمیتونی کانون توجهت کنترل نکنی بعد انتظار داشته باشی اتفاقات خوب بیفته. نمیتونی فرکانس نامناسب بفرستی بعد انتظار داشته باشی نتیجه بگیری. نمیتونی با هر حرفی به هم بریزی و نتونی خودتو کنترل کنی بعد انتظار داشته باشی رابطه هات خوب باشه. نمیتونی به ایده ها و الهامات عمل نکنی بعد انتظار داشته باشی مدارت بره بالاتر. در یک کلام نمیتونی وقتی به قانون عمل نمیکنی انتظار نتیجه هم داشته باشی. اینارو دارم به خودم میگم عمل همین هاست.

عمل به قانون آپولو هوا کردن نیست. عمل به قانون یعنی هر لحظه لذت بردن از کاری که داری انجام میدی. لذت ببری موقع غذا درست کردن. لذت ببری موقع انداختن لباست تو لباسشویی. لذت ببری موقع تمیز کردن اتاقت. لذت ببری موقع اتو کردن لباست. لذت ببری موقع خوردن یه نوشیدنی خنک. لذت ببری موقع پیاده روی. در یک کلام زندگیو زندگی کنی.

میدونی چی میگم، همین کارهای به ظاهر ساده وقتی با لذت انجام بشه یعنی تو داری به قانون عمل میکنی همین قدر ساده همین قدر راحت. و من با دیدن زندگی استاد فهمیدم عمل به قانون یعنی چی. خدایا شکرت

دوست ندارم کامنتم طولانی بشه که از حوصله بچه ها خارج بشه ولی دلم میخواد راجع به این فایل هم صحبت کنم

این قسمت هم پر از اگاهی بود

وقتی قدم اول رو برمیداریم و هدایت میشیم به آتش زدن علف های هرز و شاید اولش ترسناک بود ولی با دیدن نکات مثبت، الهاماتو دریافت میکنیم و انقدر جرئت پیدا میکنیم که میریم آتش سوزی بزرگتری راه میندازیم و کارها رو به خداوند میسپاریم اونوقت میبینیم چقدر راحت کارها انجام میشه و ما داریم میشینیم نگاه میکنیم چرا چون با عمل کردنمون ایمانمون رو نشون دادیم حالا داریم مزدشو میگیریم . سوزوندن باور های محدود کننده اولش سخته ولی با ادامه دادن و شجاعت نشان دادن، کل کائنات، جهان، خداوند به کمکمون میاد و کارو برامون خیلی راحت میکنه فقط کافیه بتونیم ذهنمون کنترل کنیم و جنبه مثبت هر اتفاقیو ببینیم در یک کلام وصل باشیم.

خدایا شکرت به خاطر دریافت آگاهی ها

استاد عزیز و مریم جون زیبا، سپاسگزارم به خاطر سریال زندگی در بهشت که یه جوری من و بچه ها رو متحول کرده که نتایج، دیدن و توجه کردن به آگاهی ها و زیبایی ها، لاجرم باید رخ بده البته به شرط عمل

خداقوت.


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    319MB
    21 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 34
    89MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «درخشان» در این صفحه: 3
  1. -
    درخشان گفته:
    مدت عضویت: 3353 روز

    سلام سلام

    هــــــورا

    ببین چه نشانۀ فوقِ محشری داره میبینه این ذهنِ ثروتمندِ فوق العاده‌ام…

    فقط فقط با همین تصویر به من الهام کرد، چی رو؟ تشبیهی رو که ذهنِ منو ثروتمند و ثروتمندتر کنه، چووووووون

    من دنبالشم

    چون دارم هدایت میشم

    چون به همونی که میخوام هدایتم میکنه…

    ببین چه میکنه باورهایِ قدرتمند و ثروتمند

    اوووووووووووووووه اووه، این باورهایِ قدرتمند و قویترِ ذهنِ منه که دااااره روشن و روشن تر میشه و داره گُر میگیره….

    آره دقیقا چون این ذهنِ منه که ثروتمندتر داره میشه هر روز و هر روز ، درست مثل این آتیش که داره روشن میشه و نور و حرارت به پا میکنه و دودش،

    دودش رو ببیــــــن

    این دود

    دودِ ثروتِ که همه جا رو پُر میکنه بااابا…

    تو فقط و فقط با ثروتمند شدنت هست که میتونی با تغییر جهانت به دیگران و جهان کمک کنی.

    تنها و فقط یک کار و وظیفه مقدس و الهیی در این جهان وجود داره و اونم ثروتمند شدن هست.

    وقتی ذهنِ ثروتمندت بلند میشه و در حال کار کردن رویِ خودش هست، جرقه ها زده شده، تو داری مدارها رو طی میکنی، و تو در مدارِ جدیدی هستی همین الانِ الان، در مداری هستی که در اون ثروت ها و نعمت ها رو میبنی و تایید میکنی، میدونی چرا ؟

    چووووووون

    در حالِ ساختنِ ذهنِ ثروتمندم هست…

    چون خداوند هدایتم کرد اینجا تا به سرقدمیِ عباسمنش مسیرهایِ عالی و عالی و وآسون و هموار و بدونِ مقاومت رو برم…(باید بگم که سرقدم کسی ست که جلو میره راه رو باز میکنه و شما کافیه که جایِ پات رو در جای پاش قرار بدی و جلو بری، و این اصلاحِ کوهنورداست، و من دارم قدم قدم در ذهنم به دنبالِ قدم هایِ ذهنیِ استاد عباسمنش قدم برمیدارم…

    و ذهنم رو شخم میزنم و جلو میرم ..)

    و درسِ مهمی که من دارم یاد میگیرم و منم یه مثال عالیِ ملموس تر از سیمانی که به کله مون چسبیده که همون باورایِ محدود هستند، و استاد همیشه مثال میزنه، پیدا کردم برای ذهنِ خودم که خیلی خیلی براش ملموس تره، داره بیشتر اونو میبینه ، و همین الان نشان از ورود بیشتر و بیشتر ثروت ها داره و اونم اینه که:

    چمن ها و خار و خاشاکی که میسوزند در حکم و نشانه سوختنِ باورهایِ محدودِ ذهنِ فقیر است ، و عا آ آ آ

    حواست باشه ها اینا میسوزند دوباره چمن سبز میشه ها

    پس باید آگاهانه فرایندِ کنترل ذهن رو برایِ ورودِ جریان ثروت و نعمت رو همیشه روشن نگه داشت، باید آتیییییییییش ذهنت همیشگی روشن باشه تا در مدارِ ثروت ها و نعمت ها همینجور پایدار و پایدار تر بشی….. همینجور غنی تر و الهیی تر… و این ثروت ساختن فرقِ بین مولد بودن و نبودن است! هدفی الهیی.. چون موضوع برقراریِ همیشگیِ این جریان در زندگیت هست.

    چون جریانِ ثروتِ خداوند همیشگی ست و طبیعی ست

    و این من هستم که با ساختن و قدرتمند کردنِ ذهنِ ثروتمند که حدی براش وجود نداره، هربار به سمتِ روشنی و درخشان کردنِ وجودم پیش میرم و به میزانِ ثابت قدم بودن در این مسیر،

    به میزانِ ثابت قدم بودن در این سرمایه گزاری که رویِ خودم انجام میدم، نتیجه میگیرم…

    جریانِ ثروت در همین الان، در همین لحظه حال همینجا و همین مداری که هستی در جریانه و منتظره تا باورش کنی تا به زندگیت بیاد نگین، و به میزانی که برات امکان پذیره ،خلقش میکنی…

    آتشِ مهرِ تو را نگین عجب در سر گرفت :)))

    البته من یه کوچولو در شعر حافظ جان، فقط به اندازه یه کلمه درخشان دست بردم و جایِ خودش اسم خودمو گزاشتم:))))

    خدااایا شکرت که دوباره زندگی در بهشت اونم آتشیـــــــــــــــــــــــن شروع شد. یااااااها یوهو

    یادمه اون زمان که در قسمتِ ۳۳ متوقف شدیم چه احساسِ فوق العاده ای داشتم و در اون جلسه که نشانه ای بود اومدم و کامنت نوشتم، میدونستم چه اتفاقایِ خوبی همینجور بیشتر از قبل در راهه.. و الانم که ۳۴ شروع رو زد خیلی خیلی خوشحالم همون احساسِ پر از انرژی و شور رو دارم و میدونم که اتفاقایِ خیلی خیلی خیلی خوبی در راهه… چون من خلقشون میکنم…چون خدا اینو خواسته… چون این یک قانون است.

    و در حالی این کامنت رو نوشتم که ذوق زدۀ شروع بهشت و احساااااااااااااااسِ فوق العاده ای که از این تصویر گرفتم، اونم وقتی که صبحِ به این نورانگیزی داشتم کامنتایِ ثروت یک رو میخوندم و این فایل اومد، هنوز و هنوز فایل رو نگاه نکردم، فقط میدونم که چه تحسین ها و چه انرژی هایی پشتِ این خالقانِ بهشتی است که هر بار جریانی از عشق و انرژی و ثروت رو با ذهنِ ثروتمندشون به راه می اندازند..

    عاشقتونم و کلی تحسینتون میکنم استاد عباسمننش و مریم جانِ شایسته و برای این با هم بودنتون و این عشقتون بهتون تبریک میگم. شما تحسین برانگیزید..

    و دوستانم رو هم که هربار با خواندنِ کامنت هاشون و نگاهِ فوق العاده زیباشون خودشونو در مسیرِ ذهنِ ثروتمند قرار دادند تحسین میکنم و بهتون افتخار میکنم… شما تک تک تون خوده خوده ثروت هستید..

    باید ادامه داد، ادامه و ادامه …

    yeeeeeeeeep

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    درخشان گفته:
    مدت عضویت: 3353 روز

    سلام و درود به شما زنده باشید..

    منم ممنوننم از شما که وقتِ ارزشمندتون رو روی خودتون سرمایه گزاری میکنید … و با این تعهد و تکرارِ روی خود ماندن، هربار به درک و آگاهیِ جدیدی از خودتون و کشفِ ذهنتون پیدا میکنید.. که قطعا هربار به سمتِ باورهایِ قدرتمندتری هدایت خواهید شد، تا آنچه را که میخواهید اول در ذهنتان خلق کنید با باورهایِ قوی پیش برید

    و بعد از اون ، قدم بردارید در جهتی که میخواهید..

    و من مطمئنم که هربار قدم ها و آگاهی ها به وضوح بیشتر و بیشتری خواهد رسید..

    چون قانون جهان این است که :

    ما خالقِ صد در صدِ زندگی مون با کانون توجه مون هستیم.

    و همین کنترل توجه باعث میشه که افکارمون رو جهت دهی کنیم ، برای ارسالِ فرکانس هایِ قدرتمند و قدرتمند تر برای خواسته هامون ،برای مهمترین وظیفه مون یعنی ثروتمند شدن.

    و این جهان با ماهیت فرکانسیِ و انرژی خودش، با ما با فرکانس هامون صحبت میکنه، بنابراین من هر چی که بیشتر این زبانِ فرکانس رو بشناسم میفهمم که مهمه که اون باورهایی که در سرم دارم رو باید شکل بدم، تا اتفاقِ متفاوتی در جهانِ بیرون خلق کنم ..

    و خدارو شکرمیکنم که در این مسیر نیرویِ قدرتمند جهان، همراه ماست در وجودمون تا بیشتر و بیشتر به خواسته هامون برسیم و با تجربه رسیدن به خواسته هامون، ابعادِ وجودیمون رو گسترش بدیم و ظرفِ وجودمون برایِ دریافتِ نعمت های بعد آماده باشه .

    پس ما راهی نداریم جز اینکه خواسته هامون رو تجربه کنیم…

    من تحسین تون میکنم که کلامتون آغشته به تحسین است و ذهنتون زیبایی ها را جذب میکند و قطعا طبق قانون از اتفاقاتی از که این جنس از احساسات رو بیشتر در شما ایجاد کنند رو بیشتر دریافت خواهید کرد…

    و بهتون تبریک میگم واقعا برای ساختنِ چنین ذهنی که نکاتِ مثبت افراد رو می بینه و تحسین میکنه.. و این یک خبر خوب است ، خبر خوب اینکه شما هم اکنون در مدار جدیدی قرار گرفته اید که با استمرار اون میتونه شما رو در این مدارها بالا و بالا تر ببره … و به سمتِ مدارهایی هدایت بشید که خواسته هایِ شما لاجرم وارد زندگیتون میشه …

    امیدوارم همه مون د راین مسیر ثابت قدم باشیم و جلو بریم و زیبایی ها را و خود و خدایمان را دریابیم..

    خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم که اینجا شنیدمتون دوستِ ثروتمندم

    شاد و ثروتمند و عاشق و عاشقتر و ثروتمندتر و شادتر باشید….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    درخشان گفته:
    مدت عضویت: 3353 روز

    سلام سلام

    من اینجام!!!!!!!

    امروز مرور جلسه دوم ثروت، که درباره اهرم رنج و لذت هست رو داشتم، و الان اینجام و این اهرم!

    یاها… و من امروز این مقاله محشر رو تا نیممه خواندم… :)

    کامنتت عالی بود عالی بود عالی عاااااالی

    عجب نیرویِ محرکه قوی ای برای من برپا شد در ذهنم با تکرار وتکرارِ دوباره آزاااااادی با این لذت ها و رنج ها!

    چرا اینو میگم

    چون دارم با خودم میگم حاالا چیکار باید بکنم؟ چه اقدامی میتونم برایِ رسیدن به خواسته ام بردارم؟

    چون داشتم با خودم یه نمودار جالب رسم میکردم، و دیدم که آزادی که در راسِ این نمودار قرار میگیره، یه چیزی شبیه هرمِ مازلو،

    من اگه به پول درنیارم ، و نتونم در اون قسمتِ پایینِ هرم یه دوچرخه برایِ خودم بگیرم! رسما محدووودم! پس رفع خواسته های من از پول درآوردنِ من میگزره، و پول درآوردنِ من ، درصورتیه که پول رو دوست داشته باشم

    و این پول ساختن چه جوری میشه دست پیدا کرد بهش؟

    دوباره با همین ذهن

    پس برای پول ساختن هم باید رویِ باورام کار کنم…

    برای همین میگم عجب نیرویِ بیشتری فعال شد، چون هدف وااالایی اون بالاا مدِ نظره چون دقیقا الان بیشتر و بیشتر میفهمم باید بزرگ فکر کرد.

    چون با هربار بزرگ فکر کردن، تو نیرووووووووووووووویِ عمیق تری رو در خودت بیدار میکنی، که تو رو حرکت میده که تو رو جلو میبره که تو پله پله اون هرم رو بالا بری و همینجور آزادیِ بیشتری رو برای خودت بسازی، و آزادی برایِ من از مسیرِ ثروت میگزرد، و و

    و

    و اتفاق فوق العاده اینجاست که

    ثروت برایم مترادف میشود با آزادی با لذتتتتتتتتتتت آزادی آره آره آره

    خیلی هم دلم میخواد آره آره

    خب پس همینجور که جلو میرم ، لذت هایِ ثروت و پول درآوردن اونقدر داره فزاینده میشه و اونقدر داره فقر رقت انگیز و رنجش آور میشه ، که به نظر میاد جای اهرم رنج و لذت در ذهنم تغییر کرده و اقدام من برای ثروت مند شدن که تغییر باورام و کار کردن، روی اوناست تبدیل شده به روتینِ زندگیم و نمیتونم کاری جز این انجام بدم و هر بار هم هدایت میشم به تمرین هایی برای باورسازی و آگاهی های جدید

    پس خبر خوب ایننننننننه که

    من ذهنم داره خوشش میاد از ثروت که

    باور ســـــــــــــــــازی به اولویــت رفتارهام در زندگیم تبدیل شده..

    درست همونطوری که ذهنم از تشنه ماندن رنج میبردو رفتار و اقدامی که به خرج میدهد آب خوردن است… آب میخوره چون میده تشنگی رو برطرف میکنه چون براش لذذذذذذذذت بخشه ،هاااا بعععله …

    ذهنم از محدودیت در عذابه ، از بدبختی هایی که فقر به بار میاره، ! مگه جز اینه که محدودیت و محدودیت تووووویه همه چی!!! برای همینه که بعد از تکرار و تکراری که در اهرم رنج و لذتم دارم، رفتار و اقدامی که به خرج میدم باور ساختنه!!!

    و این خبره خوبه برای من برای من که رفتارم تغییر کرده، و این یعنی اهرم ذهنی من تغییر کرده و حااالا برایِ تجربه لذت هااااااااش در زندگی ،مقدس ترین کار دنیا یعنی ثروتمند شدن رو انتخاب کرده ،یعنی کارآفرینی و مولد بودن رو انتخاب کرده و برای تجربه این لذت ها من راهی ندارم جز اینکه باورام عوض بشه …. و داااره اینکارو میکنه!!! بدون اینکه من اراده ای بکنم و یا سختی ای بکشم برای باورساختن، آقاااا تراکتورری افتاده تو این راه !!!

    اولش اراده میخواد ، اما بعدش دیگه موتور ذهن روشن شده، آه هوووووووووووورا آه آه …. و خود به خود به سمتِ آب خوردن میره ! ما برای آب خوردن اراده نمیکنیم! ما با شوق آب رو میخوریم تا اون لذت رو کسب کنیم..

    من با هربار پول در آوردن و ثروت ساختن، قدمی آزاد تر میشه آره آرههههه … و این عااالیه

    بیا بیا ببین ای ذهن: تو دیگه چی میخوای تا قبول کنی که ثروتمند شدنِ مقدس ترین کارته؟

    دیگه حجت تمومه ! برای تجربه آزادی در هر مرحله از زندگیت ! و مولد بودن و ایده هایِ خودت رو اجرا کردن و آزادیِ بزرگتر و بزرگتر

    تو اصلا راهههههههههههههی نداری جز ثروت ساختن

    تااااااااااماام

    اگه ثروت نسازززززززززززی که دِ لعنتی نمی تونی کارِ خودت رو استودیوِ هنریِ متحرکِ بین المللی خودت رو گسترش بدی!!! دِ نمیتونی!

    دِ باید پول بسازی همینجور ،

    تو باید قدم قدم پول رو وارد زندگیت کنی

    هر قدم کوچولو برای پول درآوردن = روی ترسی پا گذاشتن= آزادیِ بیشتری رو تجربه کردن

    البته شاید بدون پول هم بشه آزاد بود، اما اما باید بزرگ فکر کنی دیگه دختر! چقدر میشه ؟ کارآفرینی و مولد بودن و آزادی در همه جنبه ها، از خیلی چیزا فراتر میره که توباید به همه اونا برسی تا هربار رها تر بشی.. تا برای قدم بعد آماده..

    عباسمنش چرا پول درآورد چرا ؟ چرا هر بار بیشتر؟

    چون بزرگ فکر کرد

    چون اون انتها در اون نقطه اوج

    ثروت در ذهنش مترادف شد با آزاااااااااااادی در همه ابعادش!

    برای همین از قم رفت به بندرعباس و به دلِ ترس زد ،چون این اهرم جایِ درستی بود،

    و اون مغازه کوچیک گیم رو فروخت و رفت بندرعباس بابا شجاعت میخواد

    کی این شجاعت رو داره ؟

    کسی که بزرگ فکر میکنه ، آزادی بیشتری رو میخواد ، نمیگه اینجا که شرایط عاالیه و من پول عااالی بدست میارم نه نه !!!

    اون دقیقا زمانی که همه چی خوب بود، و حس کرد که دیگه جایِ رشد تویهِ مغازه خودش نداره، تحمل نکرد!

    چووووووووووون لذتِ آزادی تویه ذهنش تعبیه شده و ذهنش لذت میبره از آزادی، درست مثل آب خوردن

    و از هر محدودیت کوچیکی، از درجا زدن، فرارریه ، چوننن که این براش یعنی آدمِ ترسویی بودن!!

    برایِ همینه که وقتی بعد از سال های سال دوست خودش رو که تویه همون کار میبینه ، میبینه که این بابا هنوز که هنوزه تویه همون مغازه گیم هست و با یه درآمدی میگزرونه!!!

    اینه اون بزرگ فکر کردن که قدرتِ حرکت هایِ بزرگ رو میده..

    که جوری در ذهن در جایِ درست هست که باید در هر جایی آااازدی تجربه بشه.. و برای همینه که باید در اوضاع عاااالی و وقتی که شرایط عالی هست تغیییر کنیم ، چون یه آدمی که بزرگ فکر میکنه همینجور در حرکته! در جا نمیزنه ، چووووووون فکرِ بزرگِش آزااادیه !

    آزاااادی

    آزااادی

    و حااالا میبینیم که استاد عباسمنش در سال هایِ آینده رویِ باورهایِ ثروت هم کار میکنند و اونو هم خلق میکنند… چون هیج جا و هیج جا و در هیچ موردی محدودیت رو نمی پذیره ..

    و برای همین هرجا به ایشون گفتند که نمیتونی تو اینکارو بکنی!

    این ذهن به طورِ نااااخودگاه

    ناخودآگاه

    اقدامش اینه که بزنه به دلِ همون چیزی که میگه نمیشه !

    چون برای این ذهن

    اینطور تعریف شده که اگر کاری انجام نتونم بدم، من ترسو ام من محدودم ،من ناتوانم! و استاد عباسمنش وقتی در ذهنش چنین چیزی تعبیه شده

    اقدامش اینه که میزنه به دل ماجرا و میگه باید یه جوری انجام میشه ،من ایمانم رو نشون میدم من اقدامی که بهم الهام میشه رو انجام میدم و حالااا که اینطوریه و به من میگی نمیتونم برم دبی؟

    همون موقع

    زمانی که چنین منطقی برای جامعه تعریف نشده، اون آدم به دل خیابون میزنه در ظهرِ جمعه بندرعباس تا بره به اسکله و خدااااوند و خداوند است که در ادامه ماجرا درها را برایش باز میکند!

    فکر میکردی جلوت دیواره! نه خدا برات در میشه ، برو برو..

    برای همینه که استاد عباسمنش معیارِ انتخابِ مسیرش، دقیقا مسیریه که اکثریت جامعه نمیره! و نتایجشون هم مشخصه ،

    آره آره آره …

    اهرم رنج و لذت یک نیرویِ محرکه و انگیزاننده فوق الععاده است، چون وقتی انگیزه باشه، حرکت

    این پولِ مقدس و زیبا این دلار های خوشرنگ که روش نوشتته:

    IN GOd We Trust

    اینا میان

    تو هدایت میشی به مسیرهایی که این لذت رو تجربه کنی…

    این اهرم اشتیاقی رو در تو ایجاد میکنه، انگیزه ای برایت میشود ،که نمیگی چه طوری آب بخورم، میری آب میخوری! میری چون میدونی آب هست آب همه جا هست، اوووه یه عااالمه …

    آره آره آزادی بزرگترین لذت ها رو ممکن میکنه و یه انگیزه فوق العاده است و برای کسی که ببزرگ فکر میکنه یه رسالته! که آزاد باشه..

    پیش به سویِ آزادی و فراتر از آن …

    خداایاشکرت

    مرسی مارکو که ادامه میدی و تحسین برانگیزی با ارزشهایی که ایجاد میکنی، برووووووو برووو برس بدرخش، و بعد میبینی که مسیر نورانی شده با قدم هایت و تو در نقطه نتیجه ایستاده ای…. و اون وقت بازم ادامه بده… بازم برووو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: