سریال زندگی در بهشت | قسمت 34

سلام به همه ی دوستان نازنینم

سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز

بچه دیروز ازخدا یه هدایت خواستم یه چیزی که حالم روخوب کنه وبینهایت انگیزه بگیرم برا ادامه دادن تا اینکه خدا بهم الهام کرد همین حالا برو تو اینستاگرام منم رفتم تا اینکه دیدم یه پست جدید آقای عباس منش گذاشته با این عنوان قسمت ۳۴سریال زندگی دربهشت

بچه ها چند ساعت بعدرفتم که فایلو از وب سایت ببینم زمانی فایل رو play کردم خدا بهم گفت زهرا این فایل با فایلای دیگه فرق داره دراین فایل قراره آگاهی هایی بهت بدم که توهیچ فایلی درک نکردی پس خوب دقت کن به قدری نجواهای خداوند درگوشم زمزمه میشد که تصمیم گرفتم یه بار دیگه این فایلو ببینم بعد از دوبار دیدن بهم گفت همین حالا آگاهی ها رو یادداشت کن دردفترت؛ منم شروع کردم به یادداشت کردن بچه هاآگاهی ها به قدری زیبا بودکه اشکم دراومد امروز که دوباره آگاهی ها رو خوندم دلم نیومد که براتون ننویسم خوب دقت کنید من که ازش خیلی انگیزه گرفتم وهم آگاهی

این شما واین نجواهای خداوند:

«ویدئو روplay کردم همون اول تصویری رو ازپارادایس دیدم که تابه حال درپارادایس ندیده بودم واقعا برام جدید بودهمون لحظه به خدا گفتم چقدر امروز اینجا زیبا شده چقدردرخت ها زیبا تر شده چقدر آسمان خوشرنگتر شده انگار دارم عکس میبینم همون لحظه خداروشکر کردم خدابهم گفت خوب دقت کن میدونی چرا داری اینقدر ازاین زیبایی ها لذت میبری ؟فقط به خاطر سپاس گذاری گذشتت ازمنه به خاطر تحسین زیبایی هاست بهم گفت زهرا این جهانم خیلی زیباست اما این زیبایی هارو همه افراد نمیبینند این زیبایی ها تنظیم شده برا افرادی که ازمن سپاسگذاری میکنند میدونی چرا؟ چون لایق زیبایی های بیشتر هستند وقتی توازمن سپاس گذاری میکنی وقتی بنده هام از من سپاسگذاری میکنند میگم اونا دارند به من حال میدن اونا دارن بهم میگن بیشتر جهانت رو زیباتر کن تا ما لذت بیشتری ببریم اونا دارند به من انگیزه میدن ومن میگم عجب بنده ای خلق کردم چقدر معرفت داره چقدر سپاس گذاری بزار من هم بهش حال بدم بچه ها خدا بهم گفت میخوام زبیایی هارو بهت نشون بدم که تا به حال ندیدی اینجا بود که نمیدونستم چجوری سپاس گذاری کنم اشک تو چشمام جمع شده بود والانم که دارم مینویسم اشکام سرازیز شدند وقتی خانم شایسته گفت :بچه ها خدا بهمون یه ایده داده که اینقدر ذوق داشتیم که نتونستیم بخوابیم همون لحظه خدا بهم گفت : ببین توهم باید مثل این دوتا بندهام برا اجرای ایده هات ذوق و شوق داشته باشی به خدا گفتم من چرا اینقدر ذوق وشوق ندارم گفت : چون خیلی زیاد روی باورهات کار نمیکنی اگه میخوای همیشه انگیزه داشته باشی برا ادامه دادن برا اجرای ایده هات روباور های توحیدی وهدایت خیلی بیشتر کار کن هربار که روی باورهات کار میکنی اتفاقی که مییوفته اینه که تو بیشتر انگیزه میگیری برا اقدام کردن وهمین انگیزه واحساس خوب باعث میشه راحتتر به خواسته هات برسی ونتایج عالی تری رو رقم بزنی بعد باورهات قویتر میشه ودوباره انگیزه ی بیشترو…….. این سیکل ادامه پیدامیکنه وتو هر روز بیشتر پیشرفت میکنی آن هم به وسیله ی من

بهم گفت :خوب تماشاکن ببین چه زیبایی روامروز درپارادایس به راه انداختم همه چی در بهترین جای خودش قرارگرفته بزار بهت بگم این زیبایی چطور اتفاق افتاد

به دوتا ازبنده هام الهام کردم که اتشی برپا کنند البته اینو بهت بگم این ایده ها برا هرکسی متفاوته هرکس به اندازه ی باورهای خودش من بهش ایده الهام میکنم هرچقدر باورهات قویتر باشند ایده ها ساده تر میشوند خلاصه اونا به من اعتماد کردند وشروع کردند با انگیزه هم شروع کردند ومن هم برای اونها بهترین زیبایی هارو به تصویر کشیدم همه ی کارهارو من انجام دادم من بهشون گفتم کجا آتیش برپا کنند من جایی روبه اونا گفتم آتیش برپا کنند که دقیقا دود حاصل از آتش بانور خورشید تماس پیداکنه طوری که ازلابلای درختان این نور عبور کنه ببین چقدر همه چیز دربهترین جای خودش قرارگرفته ببین عجب هاشوری بانور خوشید برروی برگ های درختان زدم بچه ها داشتم دیوونه میشدم این همه زیبایی تویه قسمت اون هم با هدایت الله

اونجایی که دیدم اقای عباس منش برای خانم شایسته آبمیوه آوردند خیلی تحسین کردم رابطه ی زبیاشونه همون موقع خدا بهم گفت تو هم میتونی همچین روابطی رو تجربه کنی به شرط کارکردن روی خودت خوب دقت کن من امروز دارم به وسیله دوتا ازبنده هام قسمتی از جهانم رو زیبا تر میکنم نگاه کن ببین علف های هرز رو به آتیش کشیدم بهم گفت نترس من هستم جرئت نشون بده وباورهای منفیتو به آتیش بکش من کمکت میکنم لازم نیست کار خاصی انجام بدی شروع کن به تغییر من هم کمکت میکنم ببین چجوری به این دوتا بنده هام کمک کردم به توهم کمک میکنم اونا ازیه جایی شروع کردن من براشون هدایت آتیش روبه عهده گرفتم و آتیش رو به سمتی هدایت کردم که باید میرفت ببین حلقه ی آتش را که چقدر زیبا کرده جنگل رو بهم گفت چقدر مثل عباس منش حاضری بری به دل ترسات ببین چجوری رفته وسط حلقه ی آتیش اینه نشونه ایمان

وقتی خانم شایسته صحنه ای از آتیش رونشون داد که آقای عباس منش گفتند اینجا عروسیه خدا بهم گفت ببین نتیجه ی ایمان رو درانتها وقتی خودت میبینی چقدر لذت بخشه فکرنکن من لذت نمیبرم من هم به اندازه ی نتیجه ای که تومیگیری خوشحال میشم میگم عجب بنده ای خلق کردم که اینقدر حاضره برا ایده های من کار کنه وجهانم روزیباتر کنه وکمک من کنه این نتیجه هم تکاملش رو طی کرد ایده های من بستگی به باور های توداره هرچقدر قوی تر باشند ایده هاش ساده تر اما بانتایج بزرگتر هستندبهم گفت : پاکسازی پارادایس از کجا شروع شد از قطع یه درخت و پاکسازی اطراف دریاچه شروع شد اما اونها انرژی بیشتری میخواست چون ابتدای راه بود وحالا ببین به کجا رسید به پاکسازی جزیره ؛ایده ی ساده ای به بنده هام الهام کردم اما ببین چقدرساده انجام دادند چون باورشون قوی بود وچه نتایج بزرگی خلق شد سخت ترین پاکسازی همین پاکسازی بود

داستان پاکسازی این جنگل شبیه داستان باورهاست زهرا خوب دقت کن ببین چقدر راحت چوب های قطور درختان میسوزند اما پیچک ها مقاومت دارند هرچند که خیلی نازک ترند وقتی روی باورهات کار میکنی باور های منفی که خیلی بزرگند یعنی بیشترین اتفاقات بد رو برازندگیت به بار آوردند اول اونا رو تغییر بده تودل همون باور ها باورهای محدود کننده ای که زیاد دیده نمیشوند نمایان میشوند اونوقت چون تکاملت رو طی کردی تغییر اون باورها هرچند مقاومت بیشتری دارند برا تو راحت تر میشه مثل سوزوندن پیچیک که چقدر ساده تر سوخت بعد از سوزاندن درخت هاوقتی به اونجایی رسیدیم که ماشین های آتش نشانی اومدند خدا بهم گفت نگاه کن من اگر ببینم بنده ام داره خطری محاصرهش میکنه بنده های دیگرم رو میفرستم برا کمک کردن پس فقط بهم اعتماد داشته باش وشروع کن من مثل بعضی از بنده هام نیستم که فقط تو روزهای شادی درکنارت باشم من هم روزهایی که شاد هستی درکنارتم وهم روز هایی که سخت ترین لحظه های زندگیته»

من که وقتی این الهامات رو درک کردم داشتم دیوونه میشدم این همه لطف پروردگار تو یه قسمت امیدوارم شما هم براتون تاثیر گذار باشه وکلام آخر سپاس گذارم خانم شایسته که اینقدر زیبا فیلم میگیری ماعشق شمارو به فیلم برداری از همین فایل ها متوجه میشیم وممنونم استاد عزیزم که اینقدر به الهامات خدا ایمان نشون میدی

با آرزوی بهترین ها براهممون

یاحق

خواهش میکنم دوست گلم خوش حالم که تونستم دستی بشم از طرف خدا برا شما به خدا اینقدر زندگیم پر از خدا شده که نمیدونم چطور ازش تشکر کنم دوستان گلی مثل شما که باوجود اینکه همدیگرو ندیدم اما به هم عشق میورزیم با کلاممون به هم کمک میکنیم وجود این سایت و….

چی بگم دیگه اینقدر زیاد هست زیبایی ها که آدم نمیدونه کدومو بگه مخصوصا خود سایت که مملو از انرژی مثبته مملو از آگاهی

آرزوی بهترین هارو دارم برا هممون از جمله شما فریبای نازنینم