سریال زندگی در بهشت | قسمت 34

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «معصومه»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

سلام به دوستان خوبم

سلام به استاد عزیز و مریم جون

این قسمت از سریال زندگی در بهشت پر از نکات آموزنده و هدایت های الهی بود مثل قسمت های قبل

حتی دیدن سریال زندگی در بهشت تکامل میخواد اولش من فقط با این دید نگاه میکردم که تمرکز کنم بر نکات مثبت ولی هرچه بیشتر پیش میریم کلی درس یاد میگیرم و هرچه عمیق تر نگاه می کنم عمیق تر مفاهیم الهی را درک میکنم خدایا شکرت

من الان میفهمم چقدر تفاوت هست بین شنیدن آگاهی ها و درک آن ها بعد از این همه مدت الان حس میکنم دارم قانونو درک میکنم و پازل ها دارن خوب کنار هم قرار میگیرن با هربار تمرکز بر نکات مثبت و دیدن ردپای قانون در هر چیز.

دوس دارم یه بار دیگه قانون رو مرور کنم:

ما داریم در هر لحظه به موضوعی فکر میکنیم که این فکر یا گفت و گوی ذهنی به خاطر توجه ما به هر چیزی میتونه باشه و توجه ما به هر موضوعی به خاطر باورهای ماست یعنی باورهای ما از میان کلی موضوع اون دسته از موضوعات را در اختیار کانون توجه ما قرار میدهد که در راستای باور های ماست پس تا اینجا ما با توجه به باورهامون به یک سری موضوع توجه نشون میدیم این توجه به شکل چیزهایی است که میبینیم، میشنویم، میگیم، با افرادی که برخورد داریم، فیلم هایی که میبینیم که همه این ها کانون توجه ما رو تشکیل میدهد پس ما در هر لحظه که به موضوعی توجه کنیم داریم در واقع به اون موضوع فکر میکنیم یا در ذهنمون با خودمون حرف میزنیم و اینم میدونیم که هر فکر فرکانسی داره یعنی ما با توجهمون داریم فرکانس میفرستیم و جهان با توجه به اساس فرکانس ما، اتفاقات، شرایط، آدم ها و ایده هایی را وارد زندگیمان میکند.

و این هم مهمه که کانون توجه ما باورهای مارو تغذیه میکنه و باورهای ما کانون توجه ما رو تشکیل میده یعنی اینا از هم جدا نیست.

پس تا اینجا فهمیدیم باورهای ما داره زندگی مارو رقم میزنه پس ما میایم برای این که هماهنگ بشیم با قانون، شروع میکنیم به ساختن باورهای قدرتمند کننده و توجه میکنیم به نکات مثبت هر چیزی:

سعی میکنیم هرچیزی نشنویم، هر کلامی نگیم، با هرکسی ارتباط نداشته باشیم، هر فیلمی نبینیم، هر کتابی نخونیم و در کل کانون توجهمونو کنترل کنیم و تعهد بدیم که فقط به زیبایی ها توجه کنیم که خود این کار هم تکامل میخواد. یعنی قدم اولو خودت برمیداری ولی کم کم جهان بهت کمک میکنه و هدایت میشی به اتفاقات بهتر ،آدم های بهتر، شرایط بهتر، زیبایی بیشتر

پس ما با توجه به هر مداری که در آن قرار داریم، با کنترل کانون توجه هدایت میشیم و تکاملمون طی میکنیم در اون مدار، چطوری تکاملمونو طی میکنیم؟ با عمل به الهامات و ایده ها. هر چه عملگرا تر باشیم زودتر تکامل رو طی میکنیم. بعد از طی کردن تکامل در اون مدار حالا وارد مدار بالاتر میشیم و همینجور مدارها میرن بالاتر و ظرف ما بزرگتر میشه و نعمت های بیشتر وارد زندگیمون میشه و اینکه طی کردن مدارها هم تکامل میخواد و این تکامل با عمل به الهامات طی میشه

کی ایده ها بهت گفته میشه؟ وقتی فرکانس خالص میفرستی. کی فرکانس خالص میفرستی؟ وقتی حالت خوبه. کی حالت خوبه؟ وقتی توجه میکنی به نکات مثبت. کی توجه میکنی به نکات مثبت؟  وقتی سپاسگزاری. چون وقتی سپاسگزاری یعنی داری نزدیکترین فرکانس به خداوند یا انرژی منبع میفرستی و در واقع وصلی به منبع و وقتی هم وصل باشی یعنی ذهن و روحت هماهنگه یعنی داری از دریچه روح نگاه میکنی یعنی داری مث روح فکر میکنی یعنی داری فرکانس خالص میفرستی

کی فرکانس خالص میفرستی؟ وقتی در احساس عشقی، شادی درونی، احساس دائم سپاسگزاری اون موقع هماهنگی و به اندازه ای که میتونی در اون فرکانس باشی به همون اندازه قدرت خلق کنندگی داری و این قانونه.

من هر موقع قسمت عمل به قانون رو میشنیدم، فکر میکردم باید آپولو هوا کنم و میگفتم خب باید چه کار عجیب غریبی انجام بدم فکر میکردم تا زمانی که تو اتاقم هستم و دارم فایل های استاد گوش میدم یعنی دارم عمل میکنم و دیگه شاهکار کردم و هر موقع از اتاق میرفتم بیرون داشتم مث قبل فکر میکردمو مثل قبل عمل میکردم و حتی انقدر تند تند غذا میخوردم که بدو بدو بیام سراغ سایت و هیچ لذتی نمیبردم از کارهایی که انجام میدادم و تو ذهنم هم این بود این یعنی عمل به قانون ولی متوجه شدم صرف موندن تو سایت تو رو به خواستت نمیرسونه و نمیتونی مث قبل فکر کنی بعد بگی چرا نتیجه نمیگیرم

نمیتونی توجه کنی به نکات منفی آدم ها بعد انتظار داشته باشی وجه مثبتشونو ببینی. نمیتونی به کمبود فکر کنی بعد انتظار فراوانی داشته باشی. نمیتونی وجه منفی هراتفاقیو ببینی بعد انتظار اتفاق مثبت داشته باشی. نمیتونی از هر کاری که انجام میدی لذت نبری بعد انتظار داشته باشی به لذت های بیشتر هدایت بشی. نمیتونی بترسی و اقدام نکنی ولی انتظار نتایج بزرگ داشته باشی. نمیتونی کانون توجهت کنترل نکنی بعد انتظار داشته باشی اتفاقات خوب بیفته. نمیتونی فرکانس نامناسب بفرستی بعد انتظار داشته باشی نتیجه بگیری. نمیتونی با هر حرفی به هم بریزی و نتونی خودتو کنترل کنی بعد انتظار داشته باشی رابطه هات خوب باشه. نمیتونی به ایده ها و الهامات عمل نکنی بعد انتظار داشته باشی مدارت بره بالاتر. در یک کلام نمیتونی وقتی به قانون عمل نمیکنی انتظار نتیجه هم داشته باشی. اینارو دارم به خودم میگم عمل همین هاست.

عمل به قانون آپولو هوا کردن نیست. عمل به قانون یعنی هر لحظه لذت بردن از کاری که داری انجام میدی. لذت ببری موقع غذا درست کردن. لذت ببری موقع انداختن لباست تو لباسشویی. لذت ببری موقع تمیز کردن اتاقت. لذت ببری موقع اتو کردن لباست. لذت ببری موقع خوردن یه نوشیدنی خنک. لذت ببری موقع پیاده روی. در یک کلام زندگیو زندگی کنی.

میدونی چی میگم، همین کارهای به ظاهر ساده وقتی با لذت انجام بشه یعنی تو داری به قانون عمل میکنی همین قدر ساده همین قدر راحت. و من با دیدن زندگی استاد فهمیدم عمل به قانون یعنی چی. خدایا شکرت

دوست ندارم کامنتم طولانی بشه که از حوصله بچه ها خارج بشه ولی دلم میخواد راجع به این فایل هم صحبت کنم

این قسمت هم پر از اگاهی بود

وقتی قدم اول رو برمیداریم و هدایت میشیم به آتش زدن علف های هرز و شاید اولش ترسناک بود ولی با دیدن نکات مثبت، الهاماتو دریافت میکنیم و انقدر جرئت پیدا میکنیم که میریم آتش سوزی بزرگتری راه میندازیم و کارها رو به خداوند میسپاریم اونوقت میبینیم چقدر راحت کارها انجام میشه و ما داریم میشینیم نگاه میکنیم چرا چون با عمل کردنمون ایمانمون رو نشون دادیم حالا داریم مزدشو میگیریم . سوزوندن باور های محدود کننده اولش سخته ولی با ادامه دادن و شجاعت نشان دادن، کل کائنات، جهان، خداوند به کمکمون میاد و کارو برامون خیلی راحت میکنه فقط کافیه بتونیم ذهنمون کنترل کنیم و جنبه مثبت هر اتفاقیو ببینیم در یک کلام وصل باشیم.

خدایا شکرت به خاطر دریافت آگاهی ها

استاد عزیز و مریم جون زیبا، سپاسگزارم به خاطر سریال زندگی در بهشت که یه جوری من و بچه ها رو متحول کرده که نتایج، دیدن و توجه کردن به آگاهی ها و زیبایی ها، لاجرم باید رخ بده البته به شرط عمل

خداقوت.


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    319MB
    21 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 34
    89MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اعظم برزگری» در این صفحه: 1
  1. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1429 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

    سلام خدمت همگی

    دوباره سریال زندگی در بهشت و دوباره دیدن زیبایی ها و درس و آگاهی هایی که استاد دارند باهوشون زندگی می کنند!

    وقتی استاد، گفتند که کارها رو سپردیم بخدا و خدا به آسان ترین شیوه،اونا رو انجام داد!یاده همین فایل آخری افتادم و گفتم این تسلیم بودن و کمک و هدایت خواستن از خدا،شیوه ی زندگی استاده!با اینکه ابن فایل چندین سال پیش ضبط شده و روزها و ماهها و سالها ازش میگذره ولی اساس و ریشه ی این آموزه ها و آگاهی ها،همون اصله،همون قانونه!

    تسلیم بودن و هدایت خواستن از خدا در هر لحظه

    سپردن کارها به خداوند و انتظار نتایج بهتر!

    خشوع و خضوع در برایره خدایی که تنها قدرت ،زمین و آسمان هاست و عجز و ناتوانی در برابر این

    قدرت برتر…

    اگه آگاهی این فایل رو من درک کنم که استاد،آگاهانه تسلیم میشه در برابره خدا،همه ی کارها رو چه سخت و چه آسون،می سپاره به خودش و منتظره نتایج فوق العاده میشه و میدونه از اونی که فکر میکرد بهتر و زیباتر نتیجه می بینه!منم یاد میگیرم که هر کاری رو بسپارم به خودش و هدایت بخوام و بدونم و مطمئن باشم که هدایت میشم به سمت بهترین ها!

    انگار با مرور سریال زندگی در بهشت و دیدن سبک زندگی استاد،بیشتر باور پذیر میشه برامون که لذت بردن از هر کاری،و سپاسگذار بودن از خدا در هر لحظه و دیدن زیبایی ها هر چند کوچک و تکراری،ذهن رو به سمت دیدن نعمت های بیشتر خدا سوق میده!

    هر وقت استاد می گفتند که بهم گفته میشه فلان کار رو انجام بده،می گفتم چطوری میگه!

    الان با کار کردن مداوم روی خودم و کامنت نوشتن!

    چند روزیه که بهم گفته میشه نترس!

    عملگرا باش!

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست!

    حتی توی خواب هام هم بهم گفته میشه نترس!

    اشک می ریزم و می پرسم ازش که چکار کنم؟!

    چطوری نترسم!؟

    اصلا چرا میترسم!؟

    چون هنوز ایمانم بیشتر نشده،چون هنوز رگه های شرک رو دارم توی وجودم،چون قدرت خودم رو باور ندارم،قدرت خدا رو باور ندارم،چون هنوز اسیره نجواهای ذهنم هستم ولی…

    چون چند روزیه که بهم میگه چیکار کنم تا این ترس های واهی بریزه،ایمانم برای عمل بیشتر شده و به خودم قول دادم وارده ترس هام بشم و وابسته ی کسی برای انجام کارهام نباشم و اگر عمل کنم نتیجه می بینم و نتیجه ی عمل کردن،وارد شدن در مداره دیگه ایی هست وگرنه تا عملی در کار نباشه همین رونده تکراری هر روزه هست!

    و اینکه! نباشم مثله کسی که یه گوشی اندروید داره و هیچ استفاده ای ازش نمیکنه و فقط برای تماس و شماره گیری همیشه پیشش هست!

    من باید از تمام امکاناتی که در این گوشی هست استفاده کنم و باید و باید به دانسته هام عمل کنم وگرنه دانش خالی اگه همراه با استفاده و عمل کردن نباشه،پوشالی به درد نمیخوره!

    خدایا!درک و فهمم و عمل کردنم و قدرت رفتن تو دل ترسام رو بهم بده تا همچنان که چند روزیه که مدام میگی باید عمل کنی و نترسی!

    نترسم و شجاعتم رو نشون بدم و زمانم رو که در این سایت میگذارم رو به بطالت نگذرونم و فقط بیننده و شنونده ی خوبی نباشم!

    عمل کننده باشم ماننده استاد و درس بگیرم و ظرف وجودیم رو بزرگتر و بزرگتر کنم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: