دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «مرضیه» به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام تنها فرمانروای جهانیان
سلام. این قسمت با بازی پرهیجان شروع میشه و نوید ۲۱ دقیقه شادی و لذت رو میده.
تیم جیکوب و استاد دارن با لذت و هیجان با تیم ژوزف و هوپ عزیز مسابقه میدن، و بازی وین وین است، چون هر دو تیم دارن نهایت لذت رو می برن و از لحظه به لحظه شون دارن لذت می برن. همگی تون رو تحسین می کنم ، که دارین قدر تمام ثانیه هایی که خدا روزیتون کرده رو می دونید و اینجوری از خدا سپاسگزاری می کنید و خدا رو اجابت میکنید و خدا هم نعمت های بیشتری روزی تان می کند، درود بر شما
تحسین می کنم فرد خلاق و خوش ذوقی که از دوتا تخته و چند کیسه، بازی به این مهیجی رو ابداع کرد. و این همه لذت. هیجان و شادی رو در زندگی میلیون ها آدم ایجاد کرد. یک کار ساده که باعث این همه لذت، شادی، تمرکز و حال خوب میشه. تحسین می کنم شرکتی رو که با خلاقیت و خوش ذوقی رنگ های شاد و زیبایی رو برای وسایل این بازی استفاده کرده، تا حتی با دیدنش هم سر ذوق بیام. تحسین می کنم مردم شاد و خوش ذوق و شادی که با خریدن این وسیله بازی ، لذت و شادی بیشتر رو برای خودشون به ارمغان میارن و باعث ایجاد صمیمیت و دوستی بیشتری بین اعضای خانواده شون میشن و اینجوری بنیان خانواده رو مستحکم تر می کنند. تحسین می کنم استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم رو که اولویت اول زندگی شون اتصال با خداست که اونم از طریق لذت بیشتر بردن و شاد بودن و سپاسگزاری کردن انجام میشه و باعث شده تا افراد و خانواده هایی رو جذب کنند که اونا هم اولویت اول زندگی شون لذت بردن باشه
خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم برای ثروت و فراوانی در جهان، برای ثروتمند شدنی که معنوی ترین کار جهانه و باعث میشه به تعداد اعضای خانواده صندلی تاشو عالی بخری، وسایل بازی بخری، با فراغ بال بازی کنی و لذت ببری و راحت روی صندلی لم بدی و بازی کردن و لذت بردن اعضای خانواده ات رو به تماشا بشینی. غرق لذت و آرامش بیشتری بشی، مگه از ثروتمند شدن معنوی تر هم چیزی در جهان هست، این تجربه آرامش، شادی ، لذت ، زندگی کردن در لحظه و سپاسگزاری، یک قسمت کوچک از تاثیرات بی نهایت ثروتمند شدنه.
خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم برای وجود بی نهایت ثروت در جهان، برای ثروتمند شدنی که معنوی ترین کار جهانه، که می تونی هر مدل ماشینی که میخوای بخری، و با توجه به جایی که میخوای بری و لوازمی که احتیاج داری یکی رو انتخاب کنی کلی وسایل آسایش و لذت بیشتر رو همراه خودت ببری
جیکوب عزیزم آخه من عاشقتم اینقدر قشنگ می رقصی عزیزم، این همه شادی
استاد من عاشق این عاشقتم گفتنای شما بهم دیگه هستم ، برای این عشق بی نظیر بین تون، تحسینتان می کنم عزیزای دلم
آفرین آفرین آفرین، بر تو راین عزیز، بر تو بابای دوست داشتنی نمونه، درود بر تو که غل و زنجیر عقاید پوسیده گذشتگان رو از پات باز کردی و موتور سواری رو تجربه کردی. مهم تر از سوار موتور شدن ، اون احساس آزادیه که ما با تجربیات این چنینی احساس می کنیم. بازم تحسینت می کنم و چقدر عالیه که این احساس رو با عزیز دلت شریک میشی.
۱ ۲ ۳ واو بهشت رویایی تر شده، بهشت مون زیباتر شده، کلبه مون قشنگ تر شده، خدایا شکرت شکرت شکرت. توی عکس فایل های محصولات دیده بودم که led ها رو نصب کردید ، حالا که قشنگتر دیدم و همه جزییات و آپشن هاش رو هم دیدم کلی لذت بردم. مبارکتون باشه عزیزانم
راین عزیزم یاد دیسکو افتاد یعنی من عاشق اون لوک و ژوزف شدم که در ادامه دادن بازی پینگ پنگ اینقدر تعهد داشتن عزیزم استاد چقدر لذت می بره از اینکه نتیجه کارش رو می بینه ، چقدر لذت بردن همه تون برام لذت بخش بود ، خدا رو شکر
تحسین می کنم فرد خلاقی که برای اولین بار این led های نواری با این همه تنوع رنگ رو ساخت و استاد عزیزم شما رو هم تحسین می کنم که اینقدر خوش ذوق هستین. و جهان رو جای زیباتری برای زندگی می کنید. تحسین می کنم فرد خلاق و خوش ذوقی رو برای اولین بار این بالش های عروسکی و ساخت. فرد خلاق و خوش ذوقی که عروسک ژوزف رو اینقدر زیبا طراحی کرد. تحسین می کنم فرد خلاق و خوش ذوقی رو که برای اولین بار مبل تختخواب شو رو درست کرد و برای فرد خلاق و خوش ذوقی که این مبل های تختخواب شو استاد رو با این زیبایی و کیفیت عالی طراحی کرد. تحسین می کنم ژوزف زیبا رو که برنده مسابقه ماهیگیری خانوادگی شون شده.
خانم شایسته نازنینم، چقدر عشقی شما، که می خوای تجربه زیبایی سوختن شکلات ها رو با ما به اشتراک بذاری عزیزم، مرسی که اینقدر زیبا بین هستی و تمرکزت همیشه روی زیبایی هاست و از دیدن ماه اینجوری ذوق می کنی، با تمام وجودم تحسینت می کنم.
به به چه آتیش معرکه ای، ممنونم راین عزیز، ممنونم که با عشق این همه چوب رو آماده کردی. تحسینت می کنم بابای موفق و خوش ذوق و دوست داشتنی و آرام. جیکوب عزیزم تحسینت می کنم برای داشتن این تعهد و ادامه دادنت، ان شاالله به زودی موفقیت های بزرگت رو شاهد خواهیم بود، این تداوم داشتن و هر روز یک قدم در راستای تحقق خواسته قدم برداشتن برای من یک الگوی عالیه. خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که هر لحظه در حال هدایت و حمایت کردن منه. یعنی من عاشق اون استفاده بهینه راین از اون کاغذ برای نوشتن اسامی شدم.
خدای من چقدر درس داشت این بازی پینگ پنگ رقابتی تون برای من، اینکه بچهها با قوانین کاملاً یکسان برای همه در این مسابقه شرکت می کنند و اینقدر عالی بازی می کنند که کوچکترین عضو خانواده می تونه از چند نفر ببره، به غیر از بی نهایت لذت بردن ، چه اعتماد به نفس و خودباوری در ژوزف ساخته میشه، و اینکه افرادی که می بازن اینقدر عالی با این موضوع کنار میان و میرن برای تجربه یک لذت دیگه، درس زندگیه برای من. خدایا برای نعمت های بی شمار این سریال که بودن در مدارش را روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
خانم شایسته نازنینم آفرین به بازی عالی تون و راین دوست داشتنی هم برنده این مسابقه پر هیجان شد. سلام ژوزف زیبا و یعقوب دوست داشتنی، منم مرضیه هستم و بابت آشنایی با شما خیلی خیلی خوشحالم.
استاد عزیز و خانم شایسته نازنینم ممنونم ممنونم ممنونم برای این همه عشق و سخاوتی که نثارمان می کنید ما رو هم مهمان بهشت زیبا و تجربیات بی نظیرتان کردید
دوستان عزیزم ممنونم ممنونم ممنونم که با کامنت های زیباتون تمرکز من رو بیشتر روی نکات مثبت و زیبایی ها قرار میدهید
خدا جونم برای اینکه دیدن این فایل زیبا و پر انرژی و دریافت این همه آگاهی و لذت رو روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایتان خواستارم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD324MB21 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 3792MB21 دقیقه
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به خدای خودم و به استاد عزیزم و خانوم شایسته و تمام عزیزانم که واقعا سنگ تموم گذاشتن با این کامنتهای فوق العاده شون خدایا شکرت
با کلی مقاومت ذهنی اومدم و دارم این کامنت رو مینویسم ولی گفتم من باید این کامنت رو بنویسم چون همین دیدن زیبایی ها و این سریال بوده که اینگونه منم هدایت شدم به یک بهشت زیبا در یکی از نقاط این سرزمین
انقدر بچه ها از زاویه های مختلف این بهشت رو به روایت متن در آوردن که جای بی نهایت تحسین داره خدایا شکر به خاطر این بندگانت شکر
من میخوام تجربه این چند مدت تمرکز بر روی این زیباییها رو بگم که چگونه هدایت شدنم به تجربه کردن خودم به شخصه و حس کردن این زیباییها به صورت فیزیکی و عاشقانه شکر واقعا
الان که دارم این رو مینویسم تجربه چند روز پیشم که با دیدن این قسمت یک حسی تو درونم میگفت تو هم تجربه های خود ت رو بنویس و منم با کمی تخیر دارم مینویسم ولی با این حال شکر که شکستم این نجوای ننوشتن رو شکر
من چند مدته که به صورت فشرده روی باورهام دارم کار میکنم و تفریحم هم شده دیدن سریال ها و کامنت های بچه ها و دلم هم از یه طرف میخواست یه تجربه سفر رو داشته باشم که به لطف الله جور شد اونم به صورت بی نظیر و عالی
یه مدتی بود که از آشناهامون یه آسیبی دیده بود و من نتونسته بودم برم عیادت و یه پیشنهادی به من شد که برو هم ببین این بنده خدارو و هم یه حال و هوایی هم عوض کن بیا من اولش قبول نکردم تو ذهنم گفتم بابا الان وقت کار کردن رو باورهاست نه وقت تفریح ولی بعدش که فکر کردم گفتم من قراره از زندگیم لذت ببرم نه این که همش یه جا وایستم و فقط روی باورهام کار کنم تو میتونی بری سفر و روی باورهاتم کار کنی اینا همش تو چند دقیقه تو ذهنم مرور شد تا آخر به نتیجه رسیدم برم سفر
از یه طرفم گفتم بابا تو که پول نداری اصلا بعد خیلی منطقی گفتم با اون مقداری که دارم میرم توکل به خدا به خدا هم گفتم تو کارا رو ردیف کن منم میخوام برم سفر سفر عیادت مریض بود ولی در اصل رفتن و دیدن زیبایی های بیشتر و دیدن فراوانی بود توذهن من
خلاصه راه افتادم و باماشین برادرم رفتیم خدایا شکرت به خاطر این ماشین
تو را ه که میرفتیم به خودم میگفتم خدابرا من راحتی رفاه و ثروت رو میخواد بببین قشنگ تو ماشین نشستم و منو داره میبره و قشنگ توی این هوای گرم کولر میزنه قشنگ خنک دارم میشم گفتم ببین اینم از نعمت های خداوند اینم از نشونه های خداوند که راحتی ثروت خوشبختی رو برا بندگانش میخواد …خدایا شکرت به خاطر این ماشین این جاده ها این دشتها که تا چشم کار میکرد زمین های کشاورزی بود و کلی نعمت
اینجا به خودم داشتم میگفتم ببین ثروت ها و نعمت هادراین جهان بی نهایت هستش ببین این همه گندم این همه دشت این همه زمین کی اینا رو تو بیابان داره آبیاری میکنه خوب معلومه دیگه خدا با باران واین نعمتش (تو ماشین هم میشه رو باورها کار کردواقعاهمینه )خدایا شکرت
ما همینطوری رفتیم و کلی هم خوش گذشت وکلی زیبایی ها دیدیم با این که تو ماشین در مورد مسائل و مشکلات حرف میزدن من سعی میکردم توجه ام روبزارم رو زیبایی ها یا اعراض میکردم یا کلا با منطق با خودم حرفها رو یه جوری مثبت تفسیر میکردم وکم و بیش خوب بود خوب اینم تمرینه دیگه تمرین کنترل ذهنه دیگه خلاصه باید تمرین ها به عمل در بیا د تا بفههمم درست میتونم انجامش بدم یا نه که از ۱۰۰در صد ۸۰ درصد فعلا خوب بوده خدارو شکر
خلاصه رسیدیم به نقطه مورد نظر
اولین زیبایی دیدن یک بچه تازه متولد شده چند روزه که در خواب ناز تشرف داشت خدایا شکرت به خاطر وجود این بندگان زیبایت اللخصوص دخترهم که باشه دیگه بی نهایت شکر…البته فرقی نمیکنه چه دختر و چه پسر هر دوشون جای شکر داره ولی من همیشه گفتم از خدا ممنونم که دختران رو انقدر زیبا خلق کرده و انقدر در وجود ما عشق به این بندگان رو قرار داده
این عشق خداست که تو وجود ما داره من رو مست میکنه از دیدن این زیبایی هاوواقعا شکرررر
بعد از دیدن این نعمت دیدم تا شام آماده شه خیلی مونده برم بیرون یه دوری بزنم خدایا شکرت به خاطر این هدایت هایت که هدایت شدم برم بیرون و به یک محله ای زیبا هدایت شدم که بی نهایت زیبا بود پر از درختان بزرگ و قشنگ
تا به حال این همه در خت ندیده بودم توی یک محله که انقدر زیبا بودن ساختارخونه ها به گونه ای بود که اول خونه بود و بعد به اندازه ۸در ۸ متر جلوی تمام ورودیه در ها درخت و باغچه خدای من چه قدر زیبا بود یاد خیابونای تمپا افتادم یاد محله ای استاد همون که خونشون استخر داره چه محله ی تمیزو زیبایی داشتن ودارن خدایا شکرت
بعدش رسیدم به پارک توی همون خیابون خدای من چقدر محله اش متفاوت بود توی یه محله یک پارک بزرگ و همه خانواده ها بیرون تو پارک نشسته بودن و داشتن لذت میبردن بعد که فکر کردم و بررسی کردم که چرا تو ی این محله این پارک به این بزرگی بود دیدم چون یک دکل برق از بالای این نقطه رد میشده اینجا تبدیل کردن به پارک به یک تضا د بر خوردن بعد با یک نگاه زیبا یک استفاده درست از این فضا کردن چه قدر خوب شده بوده برا این افرادی که اونجا زندگی میکردن خدایا شکرت
خلاصه گشتم و زیبایی ها رو همین طوری دیدم و بعد رفتم شام خوردم و بعدش از اونجا به رو ستامون که یک نیم ساعتی دورتر بود رفتم رفتم خونه ای بنده ای خدایی که مریض احوال بود
ما رسیدیم چه شبی چه هوایی شب بودو زیبایی شب همه جا رو فرا گرفته بود تا ما رسیدیم جا انداختیم که بخوابیم اونم توی ایوان حیاط زیر یک پشه بند بزرررگ و توی اون هوای بی نظیر شب با صدای جیر جیرک ها و صدای قورباقه ها و پشه هایی که اومده بودن برا پارتی ولی از قضا ما خودمون رو مجهز کرده بودیم به پشه بند جای همگی خالی خیلی خوش گذشت و یک خواب زیبا در یک طبیعت بکرگذروندیم خدایا شکر به خاطر شب و هوای خنک شب
صبح که از خواب بلند شدم خودمو در یک فضای پر از از درخت و پر از زیبایی پر از درختای سبزدیدم خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی
حالا بزارید بهتون بگم که این فضا چطوریه
این یک زمین کشاورزی هستش که ۱ هکتارو نیم وسعتش که داخل یک روستا که از همه طرف بازه و فقط حسارش درخته همینو بس و یک خونه دقیقا وسط این زمینه
بقیش دیگه زمین کشاورزی یک دریاچه بسیار کوچیک داره که از اونجا آب میاد و با اون آب، زمینا رو آبیاری میکنه مثل زمین استاده ولی در ابعا خیلیییییییی کوچیک ولی یک چشمه ای داره که همیشه توش آبه خیلی زیباست بهشت کوچولویی هستش دورو برشم پر از درخت و درختای میوه خدایا شکرت
چه حس زیبایی داره واقعا استاد تجربه دیدن این طبیعت رو باید فقط از نزدیک داشت خیلی خوبه واقعا نوش جونتون باشه پرادایس و نوش جون خودم که این فضایی که الان من توش هستم و این نعمت هارو دارم از نزدیک حس میکنم خدایا شکرت
بعد از صبحانه عالی در این هوای عالی با صدای گنجشک ها که همه جا بودن
این نسیم بی نظیر و فوق العاده صبحگاهی آدم رو قشنگ سر حال میاره،پر از انرژی مثبت و فرکانس عالی میکنه خدایا شکرت
بعدش رفتم کلی همه جا رو دیدم که باز هدایت شدم به یک چشمه در همون نزدیکیا که چه آبه زلال و چه قدر خنک و شیرین خدایا شکرت راستی ماهی هم داشت خدایااااااا چقدر نعمت شکرت خیلی خوب بودن خیلییی کوچولو بود ماهیاش (استاد به ماهیای شما که اصلا نمیرسن)
بعدش اومدم رفتم زیر یک سایه ای درخت نشستم و آبیاری زمین رو دیدم که با تکنولوژی های جدید داشت آبیاری قطره ای می شد خدایا شکر به خاطر این همه نعمت راحتی و ثروت
بعد هدایتی رفتم داخل خونه نشستم و با مریضمون یکم حرف زدم داشت در مورد اتفاقی که براش افتاده بود حرف میزد
که میون حرفاش گفت در اون موقع من چند تا خبر بعد شنیده بودم و می گفت ذهنش درگیر بوده و اصلا حوصله نداشته بعد اون اتفاق بعد براش افتاده یعنی خورده بود زمین من داشتم تو ذهنم میگفتم ببین احساس بعد اتفاقای بعد قانون شوخی نداره سیستم سیستمه داره به فرکانس پاسخ میده تموم قانون رو مرورکردم و سعی کردم که سریع ا ز این حال و هوا بیارمش بیرون که زیاد بحس اون وری نره
اینجا یه اتفاق جالب دیگه هم افتاد در همین حین که من داشتم فکر میکردم چطور یک بحث جدید رو باز کنم یه دفعه (هدایتی ) سوال کردم چطوری شد که این مزرعه رو خریدین (یعنی الان میخوام این رو بگم اشکم در اومد خدایا شکرت )
شروع کرد به تعریف کردن گفت یه روزی از اینجا داشتیم رد میشدیم با عشقش (همسرش) بعد یه دفه اینجا رو میبینند و همسرش شروع میکنه به رویا پردازی و میگه اگه ما این زمین رو بخریم اینجا رو هم خونه میکنیم و هم توش کشاورزی میکنیم تازه آبم که خوده زمین داره
میگفت که همین که این ها رو به خودشون میگفتن و تو ذهنشون اینجا رو میساختن تو دلشون میفته که برن اینجا رو بخرن وشروع میکنند از این و از اون سوال کردن که چطوری صاحبش رو پیدا کنندخدایا شکرت (قانون درخواست و تجسم چه میکنه خدایا شکرت )
قضیه این بوده که این زمینا برای یه خان بوده وخان هم زمیناش رو نمیفروخته اصلا مثل اینکه بد بوده که خان بیاد زمینش رو به رایت بفروشه ولی اینا خیلی پاپی میشن و یه اتفاقاتی میافته که خان زمینای بقلی اون رو میفروشه و اینایعنی دو زوج که میفهمن این رو میرن سراغ خان در اولین ملاقات خان قبول نمیکنه ولی با کمی سماجت و در حقیقت لطف خدا یکم نرم میشه برا خرید
ولی نه کاملا بهشون خان مهلت میده که برن پول تهیه کنند تا بیان حالا چقدر کلا ۹۰ هزار تومان به پول اون موقع اینا هم هیچ پولی نداشتن ولی میرن هر چی می تونن تهیه میکنند و حتی قرض میکنند ولی باز نمیشه اون مقداری که میخوان
دراین حین هم برا زمین مشتری میاد با قیمت بالا ولی لطف خدارو ببین که خان میگه من زمین رو حرف زدم با یکی دیگه وبه اونا نمیده و صبر میکنه تا پول اینا جور میشه
خدایا شکرت من که اینا رو شنیدم اصلا گفتم خدایا نگاه کن از کجا شروع شد و تو با این که صاحب زمین قرار نبود بفروشه چطوری دلش رو برا این بندگانت نرم کردی خدایا شکرت
چه میکنه این خدای من بی نهایت شکر
خلاصه این قانون درخواست، تجسم، هدایت ،حرکت چه کرد با این خانواده که الان دارن با هم عاشقانه در این مکان زیبا زندگی میکنند خدایا شکرت
بعدش من بازم رفتیم بیرون و توی طبیعت، یه صندلی خوشگلم پیدا کردم و زیر درخت نشستم و خدارو شکر کردم به خاطر این نعمت ها بعدش رفتم با بچه ها یکم بازی کردم و براشون یک طناب بازی درست کردم کلی ذوق کردن خدارو شکر که من دستی شدم از دستان پر مهر خداوند تا برا بند های کوچیکش یه تاب درست کنم
یه چیز جالب بگم من در حین تاب درست کردن ناخود آگاه به بچه ها میگفتم دست به این نزن دست به اون نزن ولی بعدش یه دفعه یا د پرادایس و خانواده آقای راسل افتادم گفتم ببین واقعا باید روی خودم زیاد کار کنم تا بتونم اونطوری رها باشم در برخورد با بچه ها ولی خوب بود هی به خودم تلنگر میزدم بعد آزادشون میزاشتم هر کاری میخوان بکنن دیدم بابا این بچه ها که واقعا در کل کاری نمیکنند که من اذیت بشم که، اونا فقط دارن بازی میکنند و دارن کشف شهود میکنند این منم که مشکل دارم با اینا اینا با من هیچ مشکلی ندارن بعد دیگه ولشون کردم خیلی باهاشون گرم گرفتم
بعد که این اتفاق افتاد کلا رفتن جای دیگه بازی کردن بعدش مادرشون اومد گفت که اولین باره بچه ها انقدر راحتن با تو با کسای دیگه اینطوری نیستن منم فهمیدم قضیه چی شده (البته بعدش فهمیدم) که آره تمرکزم رو گذاشته بودم رو خوبیاشون که اینطوری شد خدایا شکرت به خاطر این نعمت ها ی دوست داشتنی
یه چیز جالب دیگرو بگم که بعد از دیدن این ویدیو به یادم اومد دیدن ال ای دی های این قسمت
خدای من اون روز زیبا این آشنا مون خونه اش رو تازه سفید کرده بود و سالن پذیراییش رو دیگه تر تمیز کرده بود و قشنگ با تزیینات عالی همه جا رو خوشگل کرده بود به من گفت که بیا و این پذیرایی رو ببین و نظرت رو بگو بعد از دیدن پذیرایی دیدم یک کلید برق رو زد و یک کنترل برداشت و رو به سوی سقف گرفت و دکمش رو زدآقا چه شد یک نورای خوشگل و رنگی از بالای سقف بیرون میزد خدا ی من مگه میشه خدایاااااینجا استاد ال ای دی میزاره منم هدایت میکنی یه جای دیگه ال ای دی ببینم توی یه روستا آخه الان من چی دارم بگم به خاطر این زیبایی و این همزمانی کی باورش میشه منم هنوزم موندم توش ولی فقط میتونم بگم بی نهایت شکر شکر شکر
راستی من یک قرون هم برا این سفر خرج نکردم، توکل به خداچه میکنه نیاز نیست حتی پول داشته باشی برا خوشی و شادی تو خدارو داشته باش اون برات همه چیز میشه همون طوری که برا من شد
خدایا کمک کن تا ایمانم رو به تو هر لحضه بیشتر و بیشتر کنم یارب شکرت
خلاصه خیلی اتفاقای خوب دیگه هم افتاد ولی چون اینا رو بهشون دقت کرده بودم گفتم با شما عزیزانم در میون بزارم
خدایا شکرت که کمکم کردی بنویسم شکر شکر
در پناه حق خدایی که هر لحضه هدایتگر و حمایتگر ماست شاد سلامت و ثروتمند باشین..
دوستون دارم خیلی زیاااااااااد