سریال زندگی در بهشت | قسمت 38 - صفحه 13

259 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا محمودآبادی گفته:
    مدت عضویت: 968 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم جان مهمون نواز

    چقدر زیبایی و عشق توی هر فایل میبینم چقدر احترام به مهمون در عین احترام به خود

    چقدر ارزش قائل شده برای خواسته دیگران در عین حال محترم بودن خواسته های خود

    چقدر همون قدر که حال خوب مهمون مهمه حال خوب خودتون هم مهمه

    همون قدر که مهمون ها تفریح میکنن و لذت میبرن شماهم پا به پاشوون کیف میکنید و لذت میبرید

    چقدر زیبا هستید و چقدر انرژی میگیرم ازتون

    چون فایلهارو پشت سرهم میبینم نمیدونم این فایل بود یا فایلهای قبل که مریم جان گفتن کسی تلاش نمیکنه به بقیه خوش بگذره و هرکس سعی میکنه به خودش خوش بگذره در عین حال اینکه ممکنه با بقیه همراه بشه که هم به خودش و هم به همراهش به هر دوشون خوش بگذره

    شرط لازم خوش گذروندن در لحظه اس حالا هرکس به روش خودش و حتی میتونه با همراهی دیگری باشه

    اما خوش گذروندنشون در عین حال وابسته به حضور دیگری نیست و این نشون از در صلح بودن همه افراد این جمع هست

    چقدر عزت نفس از این فایل میباره

    قبلا اگر از فایلها عزت نفس استاد رو حس میکردم الان با گوشت و پوست و خونم دارم این حد از عزت نفس رو لمس میکنم و فوق العاده تحسین برانگیزه

    و استاد بهتون افتخار میکنم

    داداش کوچیکه ی من چندباری که من داشتم سریال رو میدیدم گفت چه فیلمیه گفتم سریاله زندگی در بهشت

    و گفت منم میتونم ببینم گفتم آره چند بار باهم نشستیم دیدیم و امروز چهار پنج تا قسمت رو باهم دیدیم بهش گفتم اگه میخوای قسمت های بعد رو هم ببینی یه تمرین بهت میگم اونو انجام بده

    گفت باشه تمرین این بود هرچی زیبایی دیدی و چیزهایی که دوست داشتی رو از فایلها بنویس

    و چیزهایی که میخوای داشته باشی هم بنویس از درخت ها ، خونه ، جنگل ، رودخونه حیوانات و آدمها نوشته بود

    از آتیش به پا کردن شما نوشته بود که چقدر قشنگ توی شب مسیر جالبی رو درست کرده بود

    از اون بازی که با خانواده راین انجام میدادین پرتاب کیسه ها نوشته بود

    خواسته هاشو گفته بود

    و در آخر نوشته بود من از اون مردی که اسمش سید عباس منشه خوشم اومد و از هیجانی که داشت و همیشه خدارا شکر میکرد

    وای از شما یا مریم جون شنیده بود که گفته بودین باورتو تغییر میدی ثروت میسازی و اینهارو میخری

    و اومد با ذوق برام گفت این جمله رو

    خدای من سپاسگزارم

    من انقدر لذت بردم و اون جمله ها که در مورد شمانوشته بود اشک شوق من رو درآورد

    چقدر شما پاک و خالص هستین که از کیلومترها دورتر حستون ، هیجان و انرژی نابتون و شخصیتتون همه رو جذب میکنه

    چه ارتعاش بی نظیر روابطی دارید که به چشم دیدم و لذت بردم چقدر تحسینتون میکنم

    از فایلهاتون خیلی یاد گرفتم ، از صحبت هایی که با جیکاپ شد در مورد ادیت ویدیو و گذاشتن توی چنل

    من یه ویدئو آپلود کردم با اینکه هیچی سابسکرایب نداشتم و شیش تا برام سابسکرایب و هزارو چهارصدتا ویو آورد

    اولین ویدئو پر بازدید من بود و سومین ویدئو کانالم انقدر انگیزه و حس خوب گرفتم

    خدایا شکرت دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    Raha گفته:
    مدت عضویت: 1101 روز

    الله اکببر از این تغییر باور ها چ میکنه این سایت الهی صد هزار کرتبخ شکرت بایت نعمت بودن این سایت در زندگیم گنج زندگیه من این سایته حس و حال و فرکانس خوب مخفیی ک در قلبم ایجاد نیکنه کی گفته بچه اوردن ینی مدام گلنگ بچه باشی ببریش تفریح و از خودت بزنی؟؟ کر گفته مدام بچت اویزونته و مزاحمته و نمیزاره ب زندگیت برسی؟چرا اینطرز تفکر ؟از کجا میاد؟چرا قکر میکنیم بچه بنی گرفتاری و درد سر بچه مساویه با تموم شدن خوشی های دونفره ی ازدواج و فدا کردن خودت برای بچت و تمام زندگیت بچت شدن ؟ادم باید زندگیخ خودش رو داشته باشه این بچست ک ب زندگیش اضافه شده اصل طی کردن مسیر زندگیه خودته بچه گوشه ای اژ مسیر اضافه شده ن اینکه مسیر زندگی خودت تموم بشه زندگیت بشه بچه فقط بعد دنیا اومدنش میشه میشه بچع شادی بیشتر برات بیاره میشه بچه تو رو ب خدا نزدیک تر کنه میشه بچه قلبت رو باز کنه ارامش بیشتر رو عشق بیشتر رو تجربه کنی اره میشه با اسایش و فراغ خاطر بچه دار شد میشه با بودن بچه سفر رفت و تفریح کرد مع العسر یسرا همراه با این الگو هایی ک در سختی زندگی میکنن با بچه هستند که ب اسانی و راحتی دارن زندگی مسکنن با بچه.

    الهی و ربی ازت ممنونم بابت حضور این سایت در زندگیم بابت حس کردنه احساس واقعیه زندگی در قلبم اونی ک همیشه حس میکردم تعریف واقعیه زندگیه خدایا ازت ممنونم ک قلب ما ادم ها همه چیز رو میدونه و به حق ترین چیز روی این زمینه الهی دوست ساکت من تز تو ممنونم ،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    Raha گفته:
    مدت عضویت: 1101 روز

    الله اکبر از این تغییر باور ها چ میکنه این سایت الهی صد هزار کرتبخ شکرت بایت نعمت بودن این سایت در زندگیم گنج زندگیه من این سایته حس و حال و فرکانس خوب مخفیی ک در قلبم ایجاد نیکنه کی گفته بچه اوردن ینی مدام گلنگ بچه باشی ببریش تفریح و از خودت بزنی؟؟ کر گفته مدام بچت اویزونته و مزاحمته و نمیزاره ب زندگیت برسی؟چرا اینطرز تفکر ؟از کجا میاد؟چرا قکر میکنیم بچه بنی گرفتاری و درد سر بچه مساویه با تموم شدن خوشی های دونفره ی ازدواج و فدا کردن خودت برای بچت و تمام زندگیت بچت شدن ؟ادم باید زندگیخ خودش رو داشته باشه این بچست ک ب زندگیش اضافه شده اصل طی کردن مسیر زندگیه خودته بچه گوشه ای اژ مسیر اضافه شده ن اینکه مسیر زندگی خودت تموم بشه زندگیت بشه بچه فقط بعد دنیا اومدنش میشه میشه بچع شادی بیشتر برات بیاره میشه بچه تو رو ب خدا نزدیک تر کنه میشه بچه قلبت رو باز کنه ارامش بیشتر رو عشق بیشتر رو تجربه کنی اره میشه با اسایش و فراغ خاطر بچه دار شد میشه با بودن بچه سفر رفت و تفریح کرد مع العسر یسرا همراه با این الگو هایی ک در سختی زندگی میکنن با بچه هستند که ب اسانی و راحتی دارن زندگی مسکنن با بچه.

    الهی و ربی ازت ممنونم بابت حضور این سایت در زندگیم بابت حس کردنه احساس واقعیه زندگی در قلبم اونی ک همیشه حس میکردم تعریف واقعیه زندگیه خدایا ازت ممنونم ک قلب ما ادم ها همه چیز رو میدونه و به حق ترین چیز روی این زمینه الهی دوست ساکت من تز تو ممنونم ،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    نگین فلامرزی گفته:
    مدت عضویت: 1711 روز

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر که یه صبح زیبای و دوست داشتنی دیگه را شروع کردم و این زیبایهای بهشت و نعمتهای بهشت و ببینم و بخاطرش شکر گزاری کنم

    خدایا شکرت بخاطر این خونه چوبی که روی دریاچه است ،خونه رویای خونه زیبا که با دیدنش قند تو دلم آب میشه و میگم خدایاااا هزاران هزار مرتبه شکر که دارمش و از داشتنش لذت میبرم

    خدایا شکرت بابت این جنگل زیبا و رویایی که دارم و چشمهایم و که باز میکنم زیبای میبینم و زیبایی خدای من چقدر من خوشبختم

    خدایا شکرت بابت موتور زیبایی که دارم و باهاش دور بهشت زیبا را میبینم لذت میبرم

    خدایا شکرت بابت و جود دوستای گل و دوست داشتنی که شور و شوق بیشتری به این بهشت زیبا دادند

    خدایا شکرت بخاطر این میوه های کاج و چوبها که جمع میکنیم آتیش زیبا و خوش رنگ درست میکنم و می‌شینم کنارش و لذت میبرم از گرماش و رنگهای زیباش

    خدایا عاشقتم من که اینقدر فراوانی و ثروت در اختیار ما قرار دادی که هر روز بیشتر و بیشتر لذت ببریم

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بابت صدای گرم و زیبای مریم جان که روحم و نوازش میده

    خدایا شکرت بخاطر وجود استاد نازنینم

    خدای من این قسمت از سریال چقدر آگاهیهای ناب بهم داد انشا..که عمل کنم

    موضوعی که کمک می‌کنه قانون و بهتر درک کنم و فرکانسها را

    آدمهای متفاوت با فرهنگ های متفاوت ولی نگاه مشترک داشتن مثل اینکه هیچ کس مسعول سر گرم کردن همدیگه نیستند ،میتونه سرگرم کردن بچه باشه ،دوست باشه ،پدر باشه،مادر باشه ،مهمون باشه

    اگه که کنار هم هستند و به دلیل اینه که خوش بگذرانند و از داشتن تجربه ها با هم لذت میبرند این نگاه باعث میشه آدم با خودش در صلح باشه و وقتی که کنار هر کسی هست نگاه سر زنش و نداشته باشه که من دارم با این آدم وقت میگزرونم به یکسری از کارهام و انجام ندادم و تمرکزش به این باشه که کارهاش و انجام نداده در نتیجه همیشه با خودش در. صلح است

    چقدر در صلح بودن این خانواده را دوست داشتم که چقدر عاشقانه بهم کمک میکنند چقدر عاشقانه بهم عشق ورزی میکنند و با لذت و کارهاش بافان انجام میدند و از کنار هم بودن لذت میبرند واقعا خیلی قانون خوب متوجه شدن احساس خوب دارند در هر لحظه براشون اتفاقات خوب نمیفته

    خدای من شکرت شکرت شکرت که اینقدر قانون خوب کار می‌کنه

    خدایا شکرت بخاطر این فایل زیبا

    خدایا شکر که امروزم و به این زیبایی شروع کردم چقدر لذت بخش بود چقدر آگاهی به دست آوردم خدایا شکرت خدایا

    خدایا هدایتم کن که این آگاهیهای را به کار ببرم

    خدایا خدایا کمکم کن نگاه زیبابینی داشته باشم و همش لذت و لذت و لذت ببرم

    که هدف من از امدن به این جهان همینه لذت بردن و شکر گزاری تک تک لحظه هام بودن

    خدایا امروز هدایتم کن به زیبایهای بیشتر ،نعمتهای بیشتر ،فراوانی بیشتر

    دوستون دارم

    استاد عزیزم و مریم جان و دوستان عزیزم

    شاد و سالم و موفق و سعادتمند در این دنیا باشند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Serveh گفته:
    مدت عضویت: 950 روز

    سلام

    استاد عزیزم و مریم بانوی مهربون و دوستان گلم

    چقدررر همه قسمتهای این سریال آموزنده و زیباست

    من هر وقت انرژیم میفته میام یه قسمت میبینم و کلی به مسیر برمیگردم و لذت میبرم انگیزه میگیرم

    اول از خونه زیباتون میگم چقدر این خونه کامل و محل لذت بردنه انگار به همه چی فکر شده ست

    مثلا کاااااملااا محرمیت داره چیزی که همیشه من وقتی به خونه خودم فکر میکنم به نظرم میرسه که استخر داشته باشم ولی چجوری محرمیتشو تامین کنم . اینجا یه دونه دریاچه کوچیک کنار خونه توی یه زمین خیلیییی بزرگ با درختای تنومد و سرسبز آب تمیز که هم میشه توش ماهی گیری کرد هم قایق سواری هم شنا کرد همه چی عاااالی . بدون اینکه نیاز باشه آبشو عوض کرد یا گرم و سردش کرد طبیعی طبیعی خیلی قشنگه

    این درختای بزرگ با محوطه قشنگش که میشه داخلش راحت اسب سواری . دوچرخه سواری . پیاده روی . موتور سواری کرد . ورزش کرد . رقصید . من چقدر اونجا میتونم حتی تنهایی خوش بگذرونم چه فضای دنجیه برای تجسم کردن . برای با خدا بودن . برای عبادت . برای دعوت کردن دوستام . برای بودن کنار خانواده و همسر

    فوق العاده ست . وقتی توی این محل زیبا با هوای پاک بوی خوب در کمال آرامش با خیال راحت راه میرم و آفتاب از بین درختا یه نمه میتابه چقدر حس روحانی بودن دارم چقدر خودمو تو آغوش خدا حس میکنم . خدایا شکرت

    اون آتیش کنار خونه من چقدر آتیش دوطت دارم انگار یه انرژی خیلی بالا داره واقعا گرماش تموم خونه رو میگیره باعث صمیمیت خانواده میشه . وقتی دور هم دور آتیش جمع میشیم وای خدا عالیه من این تجربه رو داشتم میدونم چقدر زیباست و زیباتر اینکه تو خونه خودت راحت بتونی هر وقت دلت خواست آتیش روشن کنی و لذت ببری چقدر خوبه مریم بانو انقدر ساده داره لذت میبره اون وسایل اضافه رو میسوزونه و حسش خوب میشه واقعا لذت بردم .

    آخرای فیلم دیدن اون خانواده گرم و صمیمی چقدر برای من درس داشت بعد از این همه زندگی مشترک این همه اعضای خانواده حالشون باهم خوبه کنار هم لذت میبرن باهم میخندن و مادر خانواده وقتی بچه هاشو نوازش میکرد من قند تو دلم آب میشد چقدر شیرین و دوست داشتنی ان اینا . چقدر خوبه پدر خانواده شوخ طبع باشه و بتونه خانواده شو بخندونه و براشون لحظه های لذتبخش درست کنه .

    و چقدر لذت بردم مریم جان گفتن این بچه ها باهم بحث نمیکنن سر کار کردن و در واقع کار کردن تبدیل به بازی و سرگرمی شده براشون و این الگوی بینهایت زیبارو از پدرشون گرفتن چه تربیت درست و عالی بدون اینکه بخواد تلخی کنه هم خودش لذت برده هم بچه هاشو مسئولیت پذیر کرده جوری که لذت میبرن وای خدای من چه نکته فوق العاده ای

    چقدر اینا همه هر کدوم جدا میتونه یه معجزه باشه

    فقط میتونم از دیدن اینننن همه زیبایی و نعمت و روابط عالی بگم خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1324 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان ثابت قدم

    خدا را شکر می کنم با یک سری از فایل های سریال زندگی در بهشت آدم های خوب روی این زمین در بهشت قدم گذاشتند تا با دیدن تصاویر آنها حالمون خوب بشود و قدم بر زیبایی ها و قشنگی ها بزارن و روی نکات خوب توجه کنند

    خدایا شکرت آدم های متفاوت از فرهنگ های متفاوت چقدر خوب با هم دیگر هم فرکانس هستند و بهشون خوش می گذرد چون در لحظه زندگی کردن را در تصاویر میشود دید باهم خوب هستند و شاد هستند و انگیزه ماهیگیری بین مادر و پسر قابل تحسین است آتش پرادایس را کم داشتیم که استاد بر پا کرد و لذت دیدن آن از چشم دور نمی شد و می توانی حس کنی دود آتش و حرارت آن را

    به نکات مثبت از رفتارهای آنها نتایج خوبی را دارد مثل تخت درست کردن برای همدیگر و باهم همکاری کردن با همدیگر و مدیریت پدر و مادر در خانواده خدایا شکرت که چقدر لذت بخش بود و تجربه خوبی برای من داشت

    از استاد و خانم شایسته سپاسگزارم به خاطر این تصاویر زیبا

    در پناه الله یکتا شاد سلامت موفق و سعادتمند باشید خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نیلوفر قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1150 روز

    به نام خدای مهربان

    مدتی هست که بعد از به پایان‌رسوندن سریال سفر به دور آمریکا تصمیم‌گرفتم فایل های زندگی در بهشت رو از ابتدا ببینم

    و وقتی به این شکل میبینی و هی جسته گریخته از هر قسمت نمیبینی

    یکی از قشنگ ترین چیزاش

    همین‌تکاملیه که در این سریال درک میکنی

    حالا من امروز تصمیم گرفتم

    هر فایلی از زندگی در بهشت رو که میبینم درسش رو بنویسم

    راستش من اصلا فکر نمیکردم‌ انقدررررر این سریال آموزنده باشه و انقدر تاثیر گزار باشه رو من

    واقعا هر قسمت درس هایی داره که حیفه به خودم یادآوری نکنم

    درسی که از این قسمت گرفتم

    این بود که

    یک مثل بچه ها یاد بگیریم از لحظاتمون در زندگی لذت ببریم

    و فکر گذشته و آینده نباشیم

    درست مثل لیوای که اومد وسط مسابقه مادرش و برادرش شروع کرد یه کار بامزه انجام دادن و از رقابت اون ها برای لذت خودش استفاده کرد

    درس بعدی اینه که ما مسئولیت نداریم که کاری‌کنیم تا به دیگران خوش بگذره

    ما میتونیم با خودمون انقدر در صلح باشیم که دیگران از روی خوش ما و انرژی مثبتی که داریم لذت ببرن

    و هماهنگی هایی اتفاق میافته که لازم نیست ما به خاطرش کاری‌کنیم به صورت طبیعی پیوند میخوریم برای اینکه در‌ کنار هم لذت ببریم

    مثل اون مسابقه پینگ پونگ که بین همه بود

    به خاطر توانایی های مشترک ادم های همفرکانس اتفاق میافته

    درس بعدی

    این کمک کردن بی منت بود

    که همه در صلح بدون چرتکه و حساب کتاب بهم کمک میکنن

    یاد خودم و خواهرم میافتم که همه کارهارو نوبتی کردیم و همیشه کل کل ها خودمون رو داریم سر کار‌کردن

    حس میکنم من هم باید یاد بگیرم این چرتکه رو بزارم کنار

    و به خاطر احساس خوب خودم به مادرم و خواهرم کمک کنم

    و جهان هم کاری میکنه تا آدم های مسئولیت پذیر تری وارد زندگی من بشن تا سر کار کردن همینقدر بدون چرتکه انداختن با عشق انجام بدن

    خداروشکر به خاطر این‌ نکات زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1203 روز

    به نام خدای مهربان سلام به خانم شایسته نازنین و استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام خداروشکر بابت این قسمت عالی که دیدم من سپاسگزارم بابت این خانواده ای که از بزرگ به کوچیک با هم در صلح هستن ودر کنار هم لذت می‌برند و من امروز باز به این درک رسیدم که هر کاری که میکنم از خودم سوال کنم با چه حسی دارم اون کار رو انجام میدم اگه با عشق هر کاری رو انجام بدم واقعا همه چیز عال پیش میره خداروشکر بابت نکته موقع خوابیدن که مادر خانواده با بچه ها وقت گذاشت واقعا ممنونم از خانم شایسته عزیز و بچه هایی که واقعا باهم خوبن و این یعنی هر کدوم با خودشون در صلح هستن خداروشکر واقعا آدم وقتی با خودش در صلح باشه دیگه همه چیز لذت بخش هست خداروشکر بابت استاد ومریم جان عزیز واین سایت بی نظیر هر چی بگم واقعا کم گفتم خدایا خودت ثابت قدم مارو نگه دار و هدایتمون کن با خودمان در صلح باشیم واز زندگی لذت ببریم و کاری کنیم جهان جای زیبا تری بشه خدایاکمکمون کن تنها تورا بپرستیم وتنها از تو یاری بجوییم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    دنیا گفته:
    مدت عضویت: 1321 روز

    سلاااام با عزیزان دلم .

    چقدر این حرف مریم جان برام پر از معنی بود که هر فرد خودش مسئول سرگرم کردن خودشه و هیچ کس مسؤلیت دیگران یا یه فرد دیگه بر عهده اش نیست .

    من همیشه وقتی دوستانم میومدن خونمون احساس می‌کردم که باید بهشون خوش بگذره باید بعد این که رفتن بگن وای چقدر خوش گذشت چه غذای خوبی خوردیم و ……..

    ولی الان میفهمم اون باور اشتباه رو و چقدر عمیق بود این ترمز درون من ویدئو رو دیدم ولی اصلا متوجه نشدم این همه مدت این خانواده دوست داشتنی توی پارادایس بودن اما من ندیدم چون توی این مدار نبودم ولی الان که مریم جان گفتن واقعا برام یه باور ارزشمند شده ممنونم مریم عزیزم ممنونم .

    و چقدر من این عشق رو دوست دارم میان شما و استاد با این که سرگرم کار خودتون هستین و خونه شلوغ هست کمی اما بازم عشقتون رو به هم دریغ نمی‌کنید از هر فرصتی برای نشون دادنش به هم استفاده میکنید .

    حتی خانواده آقای رایان و هوپ .

    چقدر باهم هماهنگی و هر کدوم هم کار خودش رو انجام میده به هم وابسته نیستن اما شادن کنار هم .

    چقدر انتهای ویدئو زیبا بود عشقی که مادر به بچه‌هاش میداد صحبتی که می‌کرد و احترامی که بهشون می‌گذاشت و می‌گفت 20 دقیقه میتونید از گوشی هاتون استفاده کنید .

    و چقدر این درخواست اثر گذار بود یادمه استاد توی فایل 2 آفرینش(البته فکر کنم) در مورد درخواست کردن توضیح دادن . خب این خوانواده بدون این که خجالتی بکشه یا هر چیز دیگه ای مودبانه در خواست کردند و گفتن که میتونیم دوباره بیایم پارادایس و جواب هم گرفتن به خاطر این شجاعت .

    .

    چقدر احترام به متفاوت بودن هم دیگه گذاشته میشه پسر کوچیک خانواده همون پسر بچه ای که روحیش مثل خانم شایسته هست چقدر خودشه .کسی حتی بهش کاری نداره که ما مثلا داریم فلان کار رو میکنیم تو ام بیا انجامش بده .

    .

    و این دریاچه چقدر بزرگه توی فایل قبل بود که استاد با عزیز دلش و پسر خانواده رایان رفتن قایق سواری .من اونجا برای اولین بار عظمت دریاچه رو دیدم برای خودش چند هکتارههههه.

    چقدررر این بهشت زیباست چقدررررر این خانواده زیباست .چقدررررر فرکانس بالا و انرژی وجود داره توی این بهشتت

    هر بار اینو به خودم میگم (که دنیا این یه سریاله اما از نوع واقعیش و اصلیش .)

    شکرت وهاب من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    soulovelybook گفته:
    مدت عضویت: 3034 روز

    سلام وقت بخیر

    من امروز گزینه ی مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو زدم و جالبه این ویدئو برام باز شد.

    اول اگر غلط تایپی داشتم باید عذرخواهی کنم از هرکسی که کامنت امو میخونه چون حقیقت اش کامنت گذاشتن رو تازه شروع کردم و اصلا توی تایپ خوب نیستم ولی تلاشمو میکنم.

    موضوع اصلی که لبخند به لب من نشوند اینکه الان که من به سمت این نشانه هدایت شدم چندماهی هست که از عشقم بی خبرم و دارم از یه ناراحتی عمیقی بیرون میام و این ویدئو دقیقا همون چیزی بود که لازم داشتم دیدن یه خانواده ی شاد و هماهنگ درحالی که اومدن پیش دوستاشون که مریم جون و استاد باشند و از بودن درکنار هم دارن لذت می برند پس اگه اونا تونستن در نرمال لایف خودشون اینقدر هماهنگ و راحت باشند و هیچ چالش خاصی رو تجربه نکنند پس منم میتونم. دیدن یه عالمه آدم هم فرکانس در سنین مختلف دقیقا چیزی بود که من دیشب توی دفترم نوشتم. نوشتم که خدایا ازت میخوام یه عالمه دوست هم فرکانس داشته باشم چون از وقتی مهاجرت کردم دوستای زیادی ندارم و با چندنفری که صمیمی تر شدم چون هم فرکانس نبودیم از هم جدا شدیم. و من دیشب متوجه شدم یکی از نیاز های من در این زندگی داشتن دوستان هم فرکانس که برای بودن درکنار اشون نیازی نباشه خیلی تلاش کنم. یکی دیگه از دلایلی که دیدن این ننشانه برای من ارزشمند بود این هست که منی که عاشق داشتن خانواده و تشکیل خانواده هستم اما نه به هرقیمتی چقدر تونستم از ارتباط ساده و صمیمی و سالم و قشنک اون خانم با پسراش درس بگیرم حتی با همسرش. توی این دورهمی همه کارای خودشون رو میکردن و هر کس از بودن در اون لحظه لذت می برد . من خودم به شخصه از دل یک خانواده ی خیلی بزرگ میام من 17 تا عمو و عمه دارم! بله 17 تا! در هر زمینه ای که فکرش رو بکنین ساغروانیان وجود داره!!!! پزشک پرستار مهندس حتی بیکار :) ولی ما اونقدرا با هم هم مدار نیستیم که بتونیم خیلی صمیمی باشیم. یکی از دلایلی که من خیلی علاقه مند نبودم از کودکی در میلیون تا مهمونی که دعوت میشدیم یا خودمون تو خانواده ی پدری و مادری داشتیم حضور پیدا کنم این بود که همیشه باید یا یکی سیبل میشد یا موضوعی که هیییییییییییییچ نظری راجع بهش نداشتی برات جذاب میشد به طرزی که با علاقه یا باید شنونده می بودی یا باید نظر میدادی. در نتیجه وقتی دیدم که چقدر زیبا این آدما کنار هم جمع شدن و هر کسی فقط خودش مسئول سرگرم کردن خودش هست بدون اینکه مادر از پدر بخواد که آهای پسرا اونجان و تو مردی برو سراغ اشون!!!!!!! یا مثال های این چنینی همه دارن لذت میبرن و جایی که خودش اتفاق میوفته همه دور هم جمع میشن یا مریم جون و استاد به عنوان میزبان وظیفه ی درست کردن آتیش یا غذا دادن! یا رسیدگی به بچه ها رو ندارن مثلا مریم جون داره فیلم میگیره مهمونا خودشون برای خودشون جای خواب اشون رو محیا میکنند و هیچ کس از کسی انتظار نداره که واااااای مهمونن بدوووو براشون جاشون رو آماده کن!

    حالا چه ربطی داشت به رابطه ی من با عشقم این نشانه؟ من هنوز حالم کاملا خوب نشده و از آموزه هایی که دارم به خودم یادآوری میکنم که تغییر باورها یک شبه اتفاق نمیوفته و باید صبور باشم. دیشب داشتم به خودم میگفتم در زمان مناسب یا با همین فرد رابطه ات قشنگ میشه یا خداوند فرد جدید دیگه ای که با استاندارد های تو هم فرکانس باشه به راحتی میاره سرراه ات و از خدا میخواستم یه رابطه ی قشنگ نشون ام بده که خدا امروز صبح یه خانواده ی قشنگ و دوستای قشنگ و بچه های قشنگ نشون ام داد یعنی سلاله نه تنها میتونی رابطه ی قشنگ داشته باشی بلکه میتونی همه ی چیزایی که در رابطه میخوای مثل دوست بی توقع و هم فرکانس بچه همسر همه رو داشته باشی فقط کافیه ایمان داشته باشی. نمیخوام بگم خیلی ایمان دارم هنوز در دل من شک . تردید گاهی هست هنوز بغض و دلتگی گاهی خفه ام میکنه ولی قدرت به مسیر برگشتنم بیشتر از قبل شده دروغ اگه بگم خیلی راحت شده ولی منی که سالیان بود به سایت دسترسی داشتم و نمیومدم تجربه امو بیان کنم یا تجربه ی دیگران رو بخونم و همیشه ته ذهنم اینکار رو بیهوده فرض میکردم الان دوباره اینجام و دارم کامنت میذارم. پس تغییر اتفاق میوفته. ولی یک شبه نیست. پس وقتی زمان مناسب اش برسه تو وارد مسیر میشی حالا یا با مشت و لگد روزگار یا با توجه فرکانس هات با مهر از روزگار. من یه مشاوری دارم که همیشه بهم میگفتن سلاله جان تو خواهی آموخت یا به مهر از کردگار یا به زور از روزگار.

    مشاور داشتم سایت و استاد رو داشتم ولی نمیدیدم. الان میبینم و دارم نهایت تلاش امو میکنم بیشتر و بیشتر ببینم. هنوز تو دلم صدای این میاد که پاشوووووو پااااشو با سیات و خوندن به نتیجه نمیرسی دخترجان! مث همه ی این سال ها که هزاران دوره و کتاب خریدی و به نتیجه نرسیدی ولی من جواب این صدا رو اینجوری میدم که آره به نتیجه نرسیدم چون فقط خوندم. چون عمل ام با دانسته هام یکی نبود. خیلی مهمه فرق بین دانسته و فرکانس رو بدونیم. چون صرفا مطلبی رو میدونیم و یا دوره ای رو خریداری کردیم دلیل نمیشه نتیجه بگیریم. من دوره ها رو سالیان دارم من وویس ها رو خیلی وقت می شنوم حتی تو ماشیم راننده ام فایل ها رو داره و تو مسیر های طولانی میگم پلی لیست عباسمنش رو بذار یعنی دور از وویس ها نبودم. اما عمیقا گوش کردن با نشیدن زمین تا آسمون فرق داره. فرق اش اینکه منی که به بن بست رسیده بودم الان حالم خوبه واقعا حالم خوبه. دچار کنش های احساسی میشم ولی خیلی بهتر از قبل ام. من قبلا ام مرا به نشانه ام راهنمایی کن رو گاهی میزدم و یا فایل اش رو کامل نمیدیدم. یا میگفتم خب این که به درد ما نخورد!

    الان با خودم میگم اکی تو سی سال ات شده و هزاران کتاب و دوره رو امتحان کردی استاد از تو میخواد چندماه فقط وحی منزل بدونی حرف ها رو و عمل کنی چی زات کم میشه؟ چندسال قرار از دست بدی؟ اکی اصلا از دست بده! مگه توی این سال ها کم فرصت لز دست دادی. حداقل فهمیدی با عباسمنش به نتیجه نمیرسی و میدونی دیگه باید رهاش کنی.

    میخوام بگم اهمیت اینکه فقطططططططططط تمرکز امون رو بذاریم روی همین صحبت ها روی همین فرکانس ها خیلی زیاده من خیلی غافل بودم از این موضوع. حتی همین دفعه که گفتم اینبار فقط میچسبم به سایت و فایل های عباسمنش خیلی ریز و سوسکی گفتم حالا درمورد تله پاتی ام یکیم تحقیق کنم اونکه کلا یه موضوع دیگه است و منافاتی نداره با فایل ها و سایت! و خب باز امروز صبح به این نتیجه رسیدم که بچه جان بشین یک بار فقط با عباسمنش برو جلو. اینقدر نخواه همه چیو بدونی تو ذره بین بذار رو یه موضوع توش عالی شو نتیجه ها رو ببین بعد برو بعدی.

    حتی چندین بار اومدم پست بذارم که آره این دیدگاه قشنگه خوبه حتی رفتم براش کامنت نوشتم که بذارم اینستاگرام و فرد رابطه ی احساسی ام ببینه! بعد با خودش بگه عه سلاله داره تغییر میکنه و امیدوار باشم یه پیامی تماسی ازش دریافت کنم باز به لطف خدا مچ خودمو گرفتم و گفتم سلاله جان تو از درون تغییر کن جهان خودش درست میکنه رابطه رو اگه مال تو باشه. جهان خودش نگه میداره کسیو که مال تو باشه حتی اگه رابطه به تار مو برسه. ایمان بیار و قوی باش لعنتی!

    و این چنین کلا از اینستاگرام میام بیرون!

    قبلا با دیدن یه خانواده ی شاد یا یه رابطه ی قشنگ حالم گرفته میشد. اما امروز صبح که رفتم صبحانه بخورم توی هتل 3 تا زوج گوگولی و نااااااااز اومدن همزمان با من و قروبن اشون برم درست نشستن جلوی من یعنی یه سالن بزرگ خالی اونا هررر سه تاشون اومدن ردیف نشستن جلو من و من ته دلم میگفتم به به باریکلا چه زیبا مال من خوشگل تر میشه. منو عشقم ام همینقدر قشنگ میریم لابی هتل صبحونه درحالی که قبلا خودمو میخوردم با دیدن عکس فردی که باهش رابطه داشتم که بدون من با دوست اش رفته سفر وقتی باهم قهریم. امروز صبح به خودم گفتم خب احتمالا اگه مال هم باشیم قرار بریم سفرخارجی. اینا تغیراتی هستن که توی منی که یک هفته است نشستم مث بچه ی آدم پای فابل ها اتفاق افتاده و تصمیم گرفتم ردپامو اینجا بذارم.

    از خدا میخوام برای تک تک کسایی که دنبال عشق هستن دنبال داشتن یه رابطه عالی هستن روشنگری و هدایتی داشته باشه که دل اشون چراغ راه اشون باشه حالا یا به واسطه ی استاد یا به هرررر وسیله ای که خود خداشون براشون میسر میدونه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مائده کردی گفته:
      مدت عضویت: 2526 روز

      به نام خداوند روزی ده رهنما

      از وقتی که این بیت از شعر عطار و شنیدم و دقیقا استاد هم اشاره ای به این بیت داشت خیلی چیزا تغییر کرد

      ای مرد رونده مــــرد بـــیچاره مبـاش

      از خـویش مشو برون و آواره مباش

      در باطن خویش کن سفر چون مردان اهـــل نظری، تو اهل نظــاره مبـاش

      گر مردرهی راه نهــــــان بایـــد رفت صـد بادیه را به یک زمان باید رفت

      گر می خواهی که راهت انجــــام دهد منزل همــه در درون جـان باید رفت

      گر مردرهی میان خـون بــایــــد رفت از پــای فتــاده ســرنـگون بایـد رفت

      تو پـای به راه درنــه و هیـــچ مـپرس خـود راه بگویدت که چـون باید رفت

      تو پا به راه در نه و هیچ مپرس

      خود راه بگویدت که چون باید کرد

      خداوند خواستار تغییر ماست

      خداوند بیشتر از ما میخواد که ما رشد کنیم ما حالمون خوب باشه

      ما خوشبخت بشیم و اتفاقات قشنگی و تجربه کنیم

      خداوند خواهان بیشتر از ماست

      برای همینه که میگه تو خود پای در راه بنمو و هیچ مپرس

      یعنی تو وارد راهی که بهت گفتم بشو

      یعنی تو وارد مسیری که ازش می‌ترسی بشو

      یعنی فقط تو واردش بشو

      به بقیش کار نداشته باش

      به اینکه چطور و از چه راه و طرقی میخواد هدایتت کنه کاری نداشته باش تو فقط چیزی که بهت گفته میشه رو انجام بده

      ایمان داشته باش به من

      ایمان واقعیتو نشون بده

      که من بهت گفتم توی قرآنم

      مؤمنان کسانی هستند که به غیب ایمان دارند

      مومن واقعی اگر هستی خودتو به من نشون بده

      من سرسبزترین راه ها

      آسان ترین مسیر ها

      و لذت‌بخش ترین کارها رو به سمت تو سوق می‌دهم

      اما به شرط پاکی دل

      به شرط طهارت روح

      به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

      تمام کلام الله این است و بس…

      سلام سلام سلام به هم فرکلنسی قدرتمندم دختر توحیدی که اینقدر خوشگل میتونی جلو نجوای شیطان بایستی و بگی

      من باید توی عمل خودمو نشون بدم

      عمل تا حرف مایل ها فاصله است…

      سلاله قدرتمندم چقد لذت بردم از اینکه کامنتتو خوندم اینقد شیرین و واضح و رسا و بدون هیچ شیله پیله ای اومدی حزف زدی برامون

      میخوام بگم تو خیای خوب داری قدم های اولتو برمیداری

      فقط کافیه همینجوری استمرار به خرج بدی

      مبادا ازش غافل بشی

      احساس درون تو کاملا فریادرس اینست که تو وارد مدار درست توحیدی شدی و خداوند بر اساس تکامل داره کار خودشو میکنه

      خداوند و جهان جهان تمام کائنات دست به دست هم دارن میدن که تورو به خواستت برسونن

      اما به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

      به شرط اینکه دقیقا همونجوری که وایمیستی جلوشو بهش میگی گمشو بابا من تازه خودمو پیدا کردم

      تازه دارم میفهمم کی هستم

      تازه دارم میفهمم خدای درونم داره بهم چی میگه

      تازه دارم معنی عشق واقعی و بدون وابستگی و میفهمم

      تازه دارم میفهمم خودم مسئول زندگی خودمم نه یه فرد دیگه

      تازه دارم میفهمم که باید ایمان به خدا داشته باشم نه یک عامل بیرونی

      تازه دارم میفهمم که همه چیز خودشه

      تازه دارم خوشحالی و میفهمم

      لبخند و خنده ی از ته دل و میفهمم

      تازه دارم تجربه ی یه زندگی بدون وابستگی و میکنم

      تو کجاااااااا اینجا گجااااااااا

      جایی برای ورود به درون من نداری

      اینجا بهشته

      جای تو نیست….

      اره سلاله اره قوروبنت بشم

      اره دختر مهربون و خوش قلب

      همین فرمون و ادامه بده

      و اما من میخوام بهت بگم یه خوش خبری دیگ اینکه

      الخیر فی ما وقع

      (هر اتفاقی یه خیرتی توش هست)

      میخوام از خودم بگم من یه ورزشکارم 23سالمه توی ورزش رزمی فعالیت دارم

      کیک بوکس ورزشی که آزاده و بهش میگن پادشاه رینگ

      جمعه 28بهمن من مسابقات کشوری داشتم و از دو روز قبلش تمرین و تعطیل کرده بودم و استادم ببهم گفت مائده دیگه تمرین نکن تا روز مسابقات وزنه هم نزن و بزار بدنت روی حالت استزارحت قرار بگیره منم گفتم چشم

      دقیقا سه شنبه شب وقتی که رفتم باشکاه فقط برای تماشا باور کن تصمیمی برای تمرین نداشتم فقط نشسته بودم و نگاه میکردم

      تا اینکه دیدم یکی از دخترا یه حرکت و داره اشتباه میزنه و من گفتم بزار بهت یاد بدم

      یاد دادن من همانا و پیج خوردم مچ پامم همانا و اون لحظه یه باشگاه بود و صدای فریاد من که کل مجموعه رو در برگرفته بود

      درسته به همین راحتی

      پای من ضربه خورد و من نتونستم به مسابقات کشوری برم

      و دو روز بعدش دقیقا وقتی که همه عازم مسابقات بودن

      مائده با پای گچ گرفته افتاده بود توی خونه هیچکس باورش نمیشد که این اتفاق برای من افتاده

      استادم وقتی متوجه داستان شد

      بدجور بهم ریخت و گفت مگه بهت نگفته بودم تمرین نکن بشین تو خونه استاراحت کن

      و اما اینجا مائده چه حالی بود:

      تنها کلمه ای که همراه با گریه بر زبانم جاری بود این بود

      الخیر فی ما وقع

      هر اتفاقی که افتاده به خیر منه

      هر چیزی رخ بده یه خیریتی توش هست

      من فارغ از هر گله و شکایتی برای بچه های تیممون کلی دعا کردم و از خدا خواستم مقام بیارن و با لبی خندون در آغوش خونه پناه آوردم

      داستان من از این قرار بود و الان دقیقا 14 روزه که پام گچ گرفته شده و توی خونه هستم و به دور از هر گونه باشگاه و تمرینی

      کسی که وجودش به ورزش بسته است و اگه ورزش نکنم میمیرم

      و اما از اونجایی که میدونم خداوند کارشو چطور انجام میده

      گفتم خیرتی هست و من هیچ حرفی در مقابل تو نمیزنم اما یه فایلی از استاد هست که توی مدارش بودم و شنیدم

      به اسم “دلیل سرقت دنده آرژانتینی ام”

      اینو دقیقا سه روز بعد از گچ گرفتن پام گوش دادم و گفتم الله و اکبر چقد جالب چیزایی داشتم می‌شنیدم که دقیقا توی همون لحظه بودم

      یه همزمانی عجیبی داشت اتفاق میوفتاد و من فقط گفتم خدایا شکرت….

      یه جاهایی از زندگی یه اتفاقایی برامون میوفته که از یه جایی نشات میگیره

      سرچشمه اون اتفاقات فرکانس های خودمونه

      فرکانس ها و ارتعاش هایی که قبلا فرستاده بودیم

      به عنوان مثال : مائده که پاش اینجوری شد دقیقا دو روز قبل از مسابقه

      حتما فرکانس های یا مدت قبلش این بوده که خدایا مسیر منو روشن تر کن و هدایتم کن به رسالتم به اینکه باید چی کار کنم

      یا اینکه سلاله ای که یه مدته از عشقش خبری نیست

      شاید فرکانس های چند وقته قبلش این بوده که خدایا رابطه ای سرشار از عشق واقعی و توحیدی و خواستارم

      یا مثلا میتونه این باشه که توجه و برخورد بیشتری از عشقم میخوام

      یا حتی رابطه ای با این مشخصات و ویژگی هارو میخوام

      نمیدونم هر چیه دیگه….

      نتیجه این هست که اگر اتفاقی به طور اتفاقی برای ما رخ میده

      صرفا دور شدن از مسیرمون نیست

      یا ناامید شدن از زندگی

      یا حتی قطع امید به ادامه مسیر

      نه نه نه

      هر اتفاقی که اتفاق میوفته حکمتی توش هست

      و ما باید ببینم فرکانس های چند روز قبلیمون چی بوده که چنین اتفاقی رخ داده

      خداوند میگه من در جهت رشد تو هستم

      من بیشتر از تو میخوام که تو حرکت کنی و خوشبخت بشی و ثروتمند بشی

      و هر رویدادی که توی زندگیت رخ میده به سمت صعود تو داره میره جلو

      یعنی تورو داره به هدفت و خواستت نزدیکتر میکنه

      کافیه ما چشم و گوشمونو باز کنیم

      و ایمانممونو بهش نشون بدیم

      زمانی که پیکان دنده آرژانتینی استاد و دقیقا شب قبل از سفرش میدزدن

      استاد میاد میگه الخیر فی ما وقع

      یه خیریتی توش هست و دوباره برمیگرده به خونه و تخت میگیره می‌خوابه….

      و اگر اون آژانس دزدیده نمیشد

      استاد عباسمنش هرگز الان این چنین شکوه و عظمتی نداشتن

      این یک قانون است

      یک قانون است…

      اتفاقات بد قرار نیست همیشه به ضرر ما باشه بی شک برمی‌گرده به نوع نگرش ما به اون رویداد و اتفاق

      پس بنابراین همه چی خودمون هستیم

      همه چی….

      میخوام بهت بگم سلاله جان دلم

      هرگز غمگین مشو و ناراحت مباش

      چرا که تو در مسیر خواسته هات هستی و قانون تکامل رو هرگز از یاد مبر

      بزار الان گه هدایت شدی به این مسیر الهی و این سایت الهی

      آروم آروم بری جلو

      عجله ای برای هیچ چیز نداشته باش

      باور کن به خداوندیه خدا

      زمانبندی خدا از منو تو درست تره

      ما در زمانبندی درستی هستیم

      ما در زمان مناسب

      در مکان مناسب

      و در شرایط مناسب هستیم

      فقط کافیه ادامه بدیم و بتونیم غلبه کنیم بر نجواهای ذهنی

      و کنرتل افکار خودمونو دست بگیریم

      قانون خیای ساده است

      این ماییم که پیچیده اش میکنیم

      ……

      عاشقتمممممممم

      بی نهایت دوست دارم

      زیبارو و خندان رو

      در پناه الله یکتا و فرمانروای جهانیان باشی عزیزدل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        soulovelybook گفته:
        مدت عضویت: 3034 روز

        سلام دختر قوی و مهربون

        مائده جون نمیدونی چقدرررررررر این کامنت برای من تاثیرگذار بود

        من دیروز با مدیرم یه جلسه ای داشتم و توی تمرین ستاره قطبی ام نوشته بودم که خدایا این جلسه خوب پیش بره و لطفا گیر نده! میخوام که اصلا با تمام جلسه های قبلی امون فرق داشته باشه! مدیرم اوایل خیلی به من گیر میداد و من همیشه با خودم میگفتم خدایا چی تو من ایراد داره که این اینجوری میکنه! چرا همش میخواد یه گیری بده چرا راضی نمیشه؟

        درصورتی که همه چی رو به رشد توی روند جلساتی که باهم داریم ولی باز این راضی نیست باز این گیر میده.

        دیگه توی تمرین ام نوشتم خدایا لطفا جلسه خوبی باشه و دل اش نرم باشه و اصلا سکوت کنه! نه تعریف میخوام نه تخریب!

        اصلا نمیدونی دیروز چه روز خوبی بود

        نه اینکه اصلا اذیت نکنه ها شیطنت خودشو کرد ولی من به شوخی و خنده ردکردم و جالب اینجاست که گفت سلاله این مدت فک میکنم این هشتمین یا نهمین جلسه است که میام منطقه ی تو و انگار این دفعه تو خیلی راحت و عالی هستی میشه بدونم چی شده؟ من احساس میکنم قبلا اصلا استرس داشتی!!!!!!

        گفتم پس حالا که پرسیدید صادقانه میگم بهتون قبلا که میومدید من همش احساس میکردم میخواید مچ منو بگیرید! همش با خودم میگفتم بابا من که همه ی کارام رو دارم درست انجام میدم چرا اینقدر این آدم دنبال مچ گیری منه! ایدفعه که اومدید با خودم گفتم چیزی نیست که قرار باشه مچ ات گرفته بشه ریلکس باش و اینم شد نتیجه ی جلسه امون! خندید گفت واقعا؟ تو شاید خودت ندونی ولی جز یه گپ کوچولیی که تو کار هست ( که راجع بهش جلسه ام گذاشتیم باهم) اگه اونم برطرف بشه کار کردن با تو میشه نقطه ی عطفی برای من میشه جز یکی از موفقیت هام!

        دیشب عالی گذشت از عصر تا شب اش با شوخی و خنده و نکات خوبی که مربوط به جلسه بود تموم شد و کلی ام از من تشکر کرد مدیرم!

        صبح از خواب بیدار شدم گفتم باید این نتیجه رو تو سایت بنویسم + دفتر خودم.

        ته دلم همش میگفتم خدایی که دل مدیرم و نرم کرده دل عشقم ام میتونه نرم کنه پس چرا نمیکنه! پس چرا خبری از اون نیست؟ حالا که خبری ازش نیست چرا مهر اش از دل ام نمیره بیرون؟

        گفتم صبر کن تکامل طی میشه صبور باش و باز ته دلم نجواهای پس چرا پس چرا

        گفتم با خودم بجای پس چرا بگو خدایا بابت این یکی شکرت! پس چرا یعنی چی جلوی خدا! مگه نمیگی صبر میکنی!

        ذکر هر روز من این روزا “خدایا هدایتم کن” از ته دلم میگم اینو چون برای دختر مستقل و با اعتماد به نفسی که بودم تجربه ی این روزا یه جورایی کسر شان پیش خودم!

        دیگه سایت و باز کردم و دیدم یکی به یه کامنتی جواب داده و دیدم مائده ی مهربان و قدرتمند و ورزشکار با روح بزرگ اش شده زبان خداوند برای من و داره بهم میگه ادامه بده! بهم میگه توکل یعنی ایمان به غیب ! بهم میگه الخیر فی ما وقع! بهم میگه تو پای در راه بنه …

        مائده جان عزیز دلم من ایمان دارم خداوندی هدایت ات کرده برای نوشتن این کامنت که خودشو بهت نشون داده.

        لذت میبرم از قدرت ات لذت می برم از ایمان ات تحسین میکنم روح بزرگ ات رو و یقین دارم روزی موفقیت هاتو جشن میگیرم و میگم این دوست هم فرکانسی منه که قهرمان شده.

        مائده جانم از اینکه صدای خدا شدی برای من توحید و تو دلم یادآوری کردی با کامنت زیبات یادم انداختی “پس چرا گفتن” کار کسی که ایمان داره نیست ازت سپاس گزارم.

        به قدری با خوندن کامنت ات حالم خوب شد گریه ام گرفت از شادی که نمیتونم وصف کنم. من همش به خدا میگم ” هدایتم کن” بذار صداتو بشنوم

        من و نادون ترین مخلوق ات بدون و واضح بهم نشونه بده!

        و همش منتظرم بهم بگه چکار کنم.

        کامنت تو یک هدایت قشنگ و واضح و روشن بود برای من.

        ممنونم که این هدیه ی خوب و بهم دادی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          مائده کردی گفته:
          مدت عضویت: 2526 روز

          سلام عزیزدلم روزت سرشار از نور الهی امروز که اومدم مثل همیشه زندگی در بهشت ببینم

          با جواب تو مواجه شدم عجیب احساس شعف و شوق درونی بهم دست داد

          یاد یه حرف از استاد افتادم که میگه: جهان مثل آیینه عمل میکنه

          کافیه تو یه کوچولو روی خودت کار کنی بعد میبینی که از همون روز یه سری اتفاقات در حال رخ دادنه

          و این میشه نتایج کار کردن روی خودت و این نتایج و هرگز نباید دست کم گرفت…

          با یادآوری این نتایج به خودمون هر لحظه به یاد میاریم که نتیجه این اتفاق از کار کردن روی خودم و فرکانس هام رخ داد

          و دقیقا زندگی استاد بیانگر این کلام است هر لحظه و هر دقیقه در حال یادآوری موفقیت های کوچک و بزرگش هست و همین عامله که استاد عباسمنش و اینقد با عزت نفس کرده

          چون یکی از ویژگی های انسان های با عزت نفس که توی جلسه 4 عزت نفس توضیح داده شده

          مرور موفقیت هاست

          و تو نمیدونی این کامنتی که امروز نوشتی و موفقیتتو مرور کردی

          چه فرکانسی به جهان ارتعاش دادی

          یه جمله هست از دوره روانشناسی ثروت 2 که استاد میگه و من عاشقشمممممم:

          میگه هر روز به خودت بگو

          ( ببین چه فرکانس هایی دادم قراره چه اتفاقایی بیوفته)

          و الانم میخوام بهت بگم

          ببین چه فرکانساییی دادی قراره چه اتفاقایی بیوفته

          برو حالشو ببر جون دلمممممم

          به امید روزی که بتونم ببینمت و یه بغل محکم ازت بگیرم

          سپاسگزارم ازت که به ندای قلبت گوش دادی و کامنت منو خوندی و با عشق پاسخ دادی

          سپاسگزارم ازت سلاله عزیزمممم(قلب قرمز)

          در پناه الله یکتا

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: