سریال زندگی در بهشت | قسمت 39

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «حمید» به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

سلام به همگی

من اینارو ترجمه کردم خوشحال میشم ترجمه کامل تر رو از دیگر دوستان ببینم

خانم شایسته:

“به نظر من تو بچه های خیلی خوب و خوش فکری رو تربیت کردی، من تو این چند روز شاهدش بودم

اون راهکار مفید و موثری که تو برای رسیدن به این نتایج ازش بهره بردی چی بوده؟”

هوپ:

“اول از همه ازت ممنونم برای نظری که داری که من بچه های خوبی دارم و منم باهات موافقم در این مورد، اما اگر بخوام صریح و منصفانه صحبت کنم باید بگم که این تنها من نیستم که این نتایج رو رقم زده. خب من همسری دارم که خیلی حامیه و من واقعا فکر میکنم که خدا بهم آگاهی و بصیرت داده. از نقطه نظر من این یه حالت معموله و هرچیزی که بهش اشاره داری تنها من موثر درش نیستم و این یه کار گروهیه و ترکیبی از عوامل مختلفه.

اما خب ما داریم در مورد واقعیت زندگی صحبت میکنیم و ایمان. احتمالا اون کاری که من سعی میکنم انجام بدم اینکه من فارغ از هر چیزی عاشق اونام و میدونم که به نظر میرسه ی چیز طبیعی و معمولی باشم اما من واقعا اونا رو برای اون چیزی که هستن دوست دارم و عاشقشونم و پذیرفتمشون و تشویقشون میکنم برای اون چیزی که هستن و فک میکنم خیلی از والدینی که میبینم میخوان بچه هاشون عالی باشن و بی نقص ولی من فک میکنم اون چیزی که خیلی مهمه اینکه اونارو برای چیزی که هستن تشویقشون کنی نه برای اینکه بی نقص و عالی هستن مثل پسر دومم یعقوب. یعقوب خیلی تو درسای مدرسش خوب نیست. خب من همون انتظاری رو که از پسر اولم دارم از اون ندارم که تو مدرسش خیلی خوبه بنابراین در نظر گرفتن سطح مختلف بچه های و پذیرفتنشون و عاشقشون بودن و تشویق کردنشون و انتظار نداشتن از اونا برای اینکه عالی باشن و اینکه همیشه بهشون اجازه بدی که تا صدمه ببینن (منظور اینکه با مسائلشون مواجه بشن و بازخورد بگیرن) و بعضی وقت ها فک میکنم خیلی از والدین دوست دارن فقط و فقط حرف بزنن و خیلی نمیخوان گوش بدن و با بچه هاشون باشن. خب بچه های من جز افراد مورد علاقه من در کل جهان هستن و فک میکنم این یِ حقیقته که من نه تنها عاشقشونم بلکه خیلی ازشون خوشم میاد و فک میکنم اونا هم همینو میگن”

خانم شایسته:

“عالی بود و نکات بسیار عالی بود که گفتی”

خب از نظر شما چطور بقیه مادرها میتونن به بچه هاشون کمک کنم که مشارکت خوبی با هم داشته باشن و به هم کمک کنن و این کارا رو از روی اجبار انجام ندن بلکه به عنوان یِ کار جالب و دوست داشتنی انجام بدن مثل کاری که بچه هات انجام میدن”

هوپ:

” ازت ممنونم. من فک میکنم یجورایی و بعضی وقتها اونا بابایی هستن”(فک میکنم اینو گفت)

من فقط تلاش میکنم که بهشون بگم شما جز این خانواده هستین، و …. و شما فقط نباید به چیزی که خودتون میخواید فکر کنید و باید ب فکر بقیه و خواسته هاشون هم باشید و فک میکنم تو این موضوع پدرشون ی الگوی بسیار عالیه چون همیشه دنبال فرصتیه که بقیه رو شاد کنه و با افراد مهربون باشه و اینطوری نیست که همش به فکر خودش باشه

همچنین فک میکنم ی دلیلش اینه که ما همیشه باهاشون صحبت میکنیم و اون چیزی که میگن مهمه برامون و وقتی میبینیمشون که با بقیه بزرگسالان صحبت میکنن و تعامل دارن ی حس خوب اعتماد به نفس و اینکه خودشون هستن رو درِشون میبینم و فک میکنم اونا حس خوبی رو در مورد خودشون دارن و بعد میتونن این رویه رو در مورد دیگران داشته باشن”

خانم شایسته

“پسرات با وجود تفاوت هاشون، علایقشون، شخصیت شون، مهارت و استعدادشون، از همدیگه حمایت میکنن و لذت میبرن و بطور شگفت انگیزی به عادت ها و مهارت های هم احترام میذارن و همچنین  حمایتگر هم هستن و من میخوام بدونم چ چیزی باعث این نتیجه شده”

هوپ:

” اره اینطوری هستن و من به این خاطر عاشقشونم.

من فک میکنم به این خاطره که منو شوهرم هر دو حمایتگر هستیم و زمان و انرژی میذاریم برای هر کدوم از بچه ها در مورد اینکه چ چیزی رو دوست دارن انجام بدن، برای مثال لیوای عاشق بازی کامپیوتریه.

همسرم رایان همونقدر که عاشقه ورزش مثل بی باله، عاشق بازی کامپیوتری نیس، من به این قضیه به شکل متعادل نگاه میکنم. رایان با بچه ها تو دیدن بیس بال و رفتن به بیرون وقت میذاره.

من رایان رو تشویق میکنم که زمانی رو نه در کل روز در حد 30-40 دقیقه یا هر چیزیکه میشه صرف کنه تا از بازی کردن لیوای لذت ببره و باهاش تو این قضیه وقت بگذرونه.

به خاطر اینکه میبینم که لیوای خودش رو از پدرش تو این قضیه جدا میبینه (فک میکنم اینجوری بوده چون صدای باد زیاده بقیه دوستان هم بنویسن تا بدونیم درست بوده یا نه) و این چیزی نیست که من میخوام.

من میخوام لیوای بدونه که از نظر ما اون چیزی که اون دوست داره انجام بده مهمه. خب این چیزیه که من شوهرم رو تشویق میکنم که انجام بده

من و لیوای اغلب هر روز جز اولین افرادی هستیم که صبح بیدار میشیم و خب اینجوریه که من کنارش میشینم و وقت میذارم و بازی کردنش رو میبینم. بازی ویدئویی چیزی نیست که من ازش لذت ببرم و عاشقش باشم اما من از اینکه اون لذت میبره لذت میبرم. من دوست دارم به چیزی که اون ازش لذت میبره علاقه مند باشم تا اونو خوشحال کنم. خب من عامدانه وقت صرف میکنم تا بازی کردنش رو ببینم چون اون ازش لذت میبره”

خانم شایسته:

” تو بیش از اینکه مادرشون باشی دوستشون هستی برای مثال دیروز وقتی که رایان رفته بود والمارت خرید کنه و ما تو پارکینگ لات منتظرش بودیم تو ی بازی رو طراحی کردی که ی جورایی سرگرمشون کنی”

هوپ:

آره حواسشون رو پرت کنی از این موضوع ”ی بخش اینه که من این کار رو برای خودم انجام میدم تا زمان بگذره چون من حوصلم سر رفته و اونام هم همینطور و خب بیایم به جای اینکه همینجوری وقت بگذرونیم ی سرگرمی داشته باشیم و خب موضوع دیگه اینکه این موضوع ی انتخاب مهم و بزرگه که من انتخاب کردم که واقعا عاشق اینم که با بچه هام وقت بگذرونم و خب یجورایی از نظر نقشی که دارم دوست دارم ب یادشون بندازم که من مادر شمام و شما فرزندان من هستین و خداوند به دلیلی منو مادر شما قرار داده و خب ما دوست هستیم اما اون احترام هم هست که وقتی چیزی رو در اکثر موضوعات میگم باید انجام بشه انجامش میدن و بحث زیادی در موردش وجود نداره و اونا سعی میکنن در مورد موضوعاتشون گاهی اوقات با من صحبت کنن و وقتی که میگم کافیه و اینجوری تصمیم گرفته شده دیگه بحثی نداریم و خب فکر میکنم که ما قطعا دوستان همدیگه هستیم و از بودن در کنار هم لذت میبریم.

در مورد بچه ها موضوع خیلی پیچیده وجود نداره و یجورایی باید اکثر چیزهارو جالب و مفرح کنی. مثلا وقتی داریم خونه رو تمیز میکنیم و هیچکی نمیخواد این کار رو انجام بده و در موردش حرف بزنه من میگم خیله خب بچه ها پاشید ما قراره با هم انجامش بدیم، موزیک رو روشن کنید و این کار رو لذت بخش کنید چون قرار نیست زجر آور باشه. اونا میدونن که من نه تنها عاشقشونم بلکه واقعا دوسشون دارم.

فک میکنم مادرِ خوشحال بودن خیلی مهمه و میدونم که شنیدنش خیلی عجیبه چون بعضی وقت ها بقیه افراد خوشحال نیستن اما فک میکنم اگر شما فقط لذت ببری تو خونت و با خانوادت و مثبت اندیش باشی. من فک میکنم مادرای زیادی مستاصل میشن و نگران هیجان زده میشن و میدونم چون من بعضی وقتها اینجوری میشم، اما من باید خودم رو از این وضعیت بیرون بکشم و بگم چیزی که اینجا مهمه اینه که بگم آیا این چیزایی که رخ داده مهمه؟ نه. چیزی که مهمه اینکه لذت ببریم و شاد باشیم مهمه”

خانم شایسته:

مادرا چجوری میتونن والد شادی باشن؟

هوپ:

من واقعا فک میکنم که این ی انتخابه و باید انتخابش کنی.

ی آهنگ هست که توسط ی گروه به اسم king and country نوشته شده

و اسم آهنگ اینه: من شادی رو انتخاب میکنم

و همونجوری که میدونیم ما بعضی وقت ها، ما این حس رو نداریم فک میکنم باید بگیم و فکر کنیم که چرا من الان شاد نباشیم.

بعضی وقتها ما انتخاب میکنیم ک شاد نباشیم و فک میکنم ما نیاز داریم که انتخاب کنیم که شاد باشیم و سپاسگزار چیزهایی باشیم که داریم نه اینکه به چیزهایی که نداریم و نمیتونیم انجام بدیم فک کنیم و این ی چیز مادی گرایی نیست و ی کلیته و ی نگرش کلی که لذت و شادی رو ورای نگرانی و ناامیدی انتخاب کنیم.

شاد باشید (:

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    453MB
    30 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 39
    137MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

317 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «افروز» در این صفحه: 10
  1. -
    افروز گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    🌍به نام خداوند مهربانم که همیشه همراه منه😇

    سلاااام به استاد عزیز و خانوم شایسته ی خوش قلب و دوستای عزیزم😊

    ✔اول میخوام خداروشکر کنم بابت این فایل فووووق العاااده و ممنون مریم جان عزیزم که این فایل رو با عشق آماده کردی😍

    ⬆هر روزی که میگذره فایلها خیلی حرفه ای تر میشن، این تکاملی هست که در تهیه ی این سریالهای خلاقانه طی کردید 😎

    خداروشکر میکنم که شاهد این مسیر هستم☺

    🎇و البته پیشرفت خودم هم در زیبابین تر شدن نگاهم خیلی تاثیر گذار هست😊😊

    🕭این قسمت : تمرکز بر ویژگی های مثبت و توانایی های هوپ دوست داشتنی😊

    چقدر از دیدن احساسات هوپ درباره ی لیوانش لذت بردم چون من هم دقیقا خیلی چیز هایی که شاید به نظر بقیه خیلی مهم نباشن رو دوست دارم و برای اون وسایلم احترام قائلم ، همین ویژگی باعث شده برای وسائل دیگران هم اهمیت و احترام قائل باشم و با عشق نسبت به حتی کوچکترین وسائل اطرافم زندگی کنم و نوعی از اونها رو تهیه کنم که دقیقا مطابق با سلیقم هست😋😋

    چقدر خوشحال شدم که با این خانوم موفق مصاحبه کردی مریم جانم😍

    ✔واقعا شیوه ی تربیتی و مدیریت این خانوم ستودنیه و باید ازش الگوهای مثبت رو استخراج و استفاده کنیم

    این خانوم در عین حال که چهار فرزند داره سر کار میره و ارتباط خیلی خوبی با همسر و فرزندانش و مهم تر از همه با خودش داره😀

    🔮قطعا ساخت چنین ارتباطهایی فقط میتونه کار کسی باشه که اول از همه با خودش در صلح هست و خودش رو دوست داره و به خودش اهمیت میده😊😊

    وقتی که لیوان هوپ گم شد و از بچه ها خواست که بهش کمک کنند پیامی که من دریافت کردم این بود که مادرتون و علایقش مهم هست و باید در یک کار تیمی برای این علاقه ی اون ارزش قائل بشید، اما اگر هم لیوان پیدا نشد شکستی اتفاق نیفتاده، ما ثروت ساختیم تا به وسیله ی اون اونطور که دوست داریم زندگی کنیم، پس با خرید یک لیوان جدید میتونیم به خواستمون دست پیدا کنیم😎

    🔊این راحتی و آزادی در تهیه ی غذا و دور هم بودن فوق العاده بود، این فکر و باور که وقتی مهمان میاد ما باید تمام کار ها رو براش انجام بدیم غلط هست ، درواقع به این شیوه دور هم بودن باعث رغبت بیشتر طرفین برای ادامه و عمیق تر کردن دوستی میشه و دوست خواهند داشت زمان بیشتری رو باهم بگذرونن

    خدارو سپاسگزارم که الان میخوام ترجمه ی این مصاحبه ی طلایی و پربار رو بنویسم

    وقتی هوپ گفت که مریم من برای مصاحبه آمادم چشمام چهار تا شد تا ببینم چه اتفاقی قراره بیفته🤔

    ✔خب بریم سراغ مصاحبه☺:

    مریم: اون بهترین مادری هست که دیده ام، مادر خودم هم بهترینه… بنظر من شما بچه های خیلی خوب و با ایمانی رو بزرگ کردید، چیزی که من در طی این روزها دیدم، قدرتمندترین ابزارتون برای رقم زدن این نتایج چی هست؟

    هوپ: اول از همه بخاطر این نظرت ازت ممنونم که من پسرای خوبی دارم و من هم باهات موافقم که پسرهای خیلی خیلی خوبی دارم. من فکر میکنم که این همش کار من نیست، مثل اینکه من همسر فوق العاده ای دارم که خیلی حمایت کننده هست، من حس میکنم که خداوند بمن خِرَد و آگاهی عطا کرده. از دیدگاه من این فقط کار من نبوده و اینطور نیست که این رو از روی فروتنی بگم، این حاصل ترکیب یک سری چیزهاست اما خب اگر بخوام بگم:

    من فکر میکنم کاری که همیشه سعی کردم برای فرزندانم انجام بدم این بوده که تحت هر شرایطی دوستشون داشته باشم، اینکه واقعا دوستشون داشته باشم و کسی که هستن رو بپذیرم و تشویقشون کنم بعنوان فردی که هستند. خیلی از پدر و مادر ها رو میبینم که میخوان بچه هاشون کامل باشن، اما بنظر من چیزی که مهمه اینه که فقط تشویقشون کنی تا فردی باشن که واقعا هستن نه اینکه کامل باشن. مثلا پسر دومم یعقوب در مدرسه خوب عمل نمیکنه هیچوقت مدرسه رو دوست نداشته. من همون انتظاری رو که از فرزند اولم دارم که در مدرسه خوب هست رو از یعقوب ندارم. پس باید سطح بچه هارو در زمینه های مختلف بفهمیم و بپذیریمشون و دوستشون داشته باشیم و تشویقشون کنیم و این انتظار رو نداشته باشیم که اونا باید کامل باشن. همچنین باید همیشه بهشون اجازه بدیم که شنیده بشن. خیلی از بزرگسالان فقط دوست دارن حرف بزنن و واقعا دوست ندارن که به فرزندانشون گوش کنن و با اونها باشن. مثلا بچه های من افراد مورد علاقه ی من در کل دنیا هستن. من فقط عاشق اونها نیستم بلکه واقعا خودشون رو دوست دارم و میپسندم و فکر میکنم که اونها این موضوع رو حس میکنن.

    مریم: نکته ی خیلی مهمی بود. بنظر شما مادرهای دیگه چطور میتونن به بچه هاشون کمک کنن که باهم مشارکت داشته باشن و به هم کمک کنن، نه بعنوان یک اجبار بلکه بعنوان یک کار جذاب و دوس داشتنی، همونطور که پسرای شما انجام میدن.

    هوپ: خب خیلی ممنونم. من همیشه سعی میکنم بهشون بگم که شما جزوی از این خانواده هستین و شما نباید فقط به فکر کاری که خودتون انجام میدید باشید و باید به دنبال فرصتهایی برای کمک کردن باشید و من فکر میکنم که پدرشون نمونه ی بسیار بسیار خوبی برای اونهاست. اون(پدرشون) همیشه دنبال فرصتهاییه که دیگران رو خوشحال کنه و مهربونه و فقط دنبال منم منم کردن نیست. و یه چیز مهم دیگه اینکه ما(پدر و مادرها) به بچه هامون میگیم که چی بگن، اما من متوجه شدم که وقتی پسرهام با بزرگسالها ارتباط برقرار میکنن احساس خوبی نسبت به فردی که هستند دارن.حس خوبی از اعتماد بنفس. و من فکر میکنم وقتی اونها احساس خوبی نسبت به خودشون داشته باشن اونوقت میتونن این رو در بقیه هم ایجاد کنن.

    مریم: عالیه. پسرهاتون به هم اهمیت میدن و از باهم بودن لذت میبرن، علیرغم تفاوت در عادتها و شخصیتها و مهارتها و استعدادها. اونها بطرز شگفت انگیزی به عادتها و مهارتهای هم احترام میذارن و از هم حمایت میکنن.

    هوپ: آره درسته و من اینو خیلی دوست دارم.

    مریم: و من میخوام علت این نتیجه رو بدونم.

    هوپ: من فکر میکنم این به این علته که ما همیشه حمایت کردیم. هم من و هم همسرم زمان و انرژی صرف کردیم برای هرکدوم از بچه ها در اون زمینه ای که لذت میبرن. مثلا لیوای عاشق بازیهای کامپیوتریه. همسرم رایان اونقدر که به بیسبال و ورزش علاقمنده، بازیهای کامپیوتری رو دوست نداره. روزی که علاقه ی لیوای رو فهمیدم، رایان رو تشویق کردم که همونطور که از ورزش با پسرهای دیگه لذت میبره زمانی رو هم برای انجام بازی کامپیوتری با لیوای بگذاره و مثلا نیم ساعت یا سه ربع در هفته یا هرقدر که لازمه رو برای این کار بگذاره. بخاطر اینکه فاصله ای که با پدرش پیدا کرده بود رو درک کردم و من این رو نمیخوام. من میخوام که لیوای بفهمه علایقش و چیزهایی که ازشون لذت میبره مهم هستن. پس من همسرم رو تشویق کردم. اکثرا من و لیوای اولین افرادی هستیم که صبح ها از خواب بیدار میشیم و این زمانی برای ماست که بازی کردنش رو نگاه کنم، آیا من بازیهای کامپیوتری رو دوست دارم و ازش لذت میبرم؟ نه اما از اینکه اون لذت میبره لذت میبرم و زمانی رو میذارم که موقع انجام کارهایی که بهشون علاقمنده نگاهش کنم و اهمیت بدم.

    مریم: تو بیشتر از اینکه مادرشون باشی دوستشون هستی. مثلا دیروز که توی پارکینگ والمارت منتظر رایان برای خرید بودیم تو یک بازی رو طراحی کردی که یه جورایی براشون سرگرم کننده باشه.

    هوپ: خب یه قسمتیش بخاطر خودم بود چون نیاز به چیزی داشتم تا زمان بگذره پس خواستم یه کار جالب انجام بدم. چون هم من خسته شدم و هم اونا پس خواستم جالبش کنیم. من فکر میکنم این یه انتخابه که من میخوام با بچه هام خوش باشم. و فکر میکنم باید اون نقش مادر بودن خودم رو هم داشته باشم و یادآوری کنم که من مادر هستم و انها فرزند و خدا من رو بنا به دلیلی بعنوان مادر اونها قرار داده. و احترام هم هست، اکثر اوقات کاری که ازشون میخوام رو انجام میدن و خیلی درگیری نداریم و درمواردی بامن صحبت میکنن و تصمیم میگیریم و فکر میکنم که ما قطعا دوست هستیم و از در کنار هم بودن لذت میبریم. راستش بچه ها خیلی پیچیده نیستن، اونها میخوان همه چیز جالب باشه مثلا اگه بخوایم خونه رو تمیز کنیم هیچکس نمیخواد همکاری کنه و تمیز کنه اما من میتونم بگم بیاید همه باهم اینکارو انجام بدیم و آهنگ بذاریم و لذت بخشش کنیم، لازم نیست که ملال آور باشه. و اونا میدونن که من نه تنها عاشقشونم بلکه میپسندمشون. و من فکر میکنم مادر شادی بودن خیلی مهمه. میدونم که ممکنه خیلی عجیب بنظر برسه و بعضی وقتا آدما خوشحال نیستن. امامن فکر میکنم که باید از خونوادت و خونتون لذت ببری. میدونم که خیلی وقتا مادرا دچار نگرانی و افسردگی میشن و منم بعضی وقتا میشم، اما خودمو از اون شرایط بیرون میکشم و با خودم میگم که چی الان مهمه؟ آیا اینکه یک سری کارها رو انجام بدم مهمه؟ نه، داشتن لذت و خوشبختی در خونمون مهمه.

    مریم: بنظرت چطور یک مادر میتونه والدِ خوشحالی باشه؟

    هوپ: من واقعا فکر میکنم که این یک انتخابه. تو باید لذت رو انتخاب کنی. آهنگی هست به اسم ” لذت رو انتخاب کن”. من لذت رو انتخاب میکنم. و بعضی وقتها این رو احساس نمیکنم، درواقع بعضی وقتا ما انتخاب میکنیم که شاد نباشیم. ما باید لذت رو در رفتارها و افکار و زندگیمون انتخاب کنیم.

    مریم: من هم میخوام همیشه لذت بردن رو انتخاب کنم، ممنون

    هوپ: خواهش میکنم

    ✔✔این همون فرکانسه که این دو خانواده رو در کنار هم قرار داده. خدایا جز شکر تو چه میتوانم گفت؟؟؟

    باز هم ممنون از این فایل فوق العاده

    و ممنون که ترجمه ی این بخش رو بما سپردید تا به این وسیله دقت بیشتر و ظریف تری رو به این صحبتهای ارزشمند داشته باشیم و رگه های قانون رو به وضوح ببینیم.☺

    lets choose joy🔊🔊

    💚مریم جونم خیلییییی دوستت دارم و بابت اینکه اینقدر نگاهت زیباست و با عشق و علاقه ی خیلی زیاد این فایلها رو ضبط میکنی و آماده میکنی با تمام وجود ازت ممنونم و خداروشکر میکنم 🤗

    آغوش پر از عشقی که بین لوک و هوپ برقرار شد🤗

    فارسی صحبت کردنای یعقوب و آموزش دادناش به خانواده😍😍

    مسابقه های بین یوسف و مادرش و احساسات قشنگ و رقابت طلب یوسف که کلی انگیزه بخشن😎💪 و زیباییه چشمای این پسر کوچولو منو میخکوب میکنه😍

    فوق العاده بود 😀😀

    مرسی مرسی🙃☺

    خدایا شکرت☺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 102 رای:
  2. -
    افروز گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام محدثه جانم

    خواهش میکنم، خداروشکر خوشحالم که مفید بوده😊

    ممنون از تحسینت و نگاه زیبات☺⚘

    منم بعدا وقتی که دیدگاه شما رو خوندم دیدم یک سری مسائلو فراموش کرده بودم که تو خیلی قشنگ بیانشون کرده بودی، منم ازت ممنونم🤗💚

    بله خدا به هممون سلامتی و شادی و عزت و ثروت و موفقیت توی تمام زمینه ها عطا کنه☺☺💛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    افروز گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام عزیزدلم خیلییی ممنونم بخاطر نگاه و دعاهای قشنگت

    منم از خدا میخوام در اوج شادی و سلامتی به موفقیت و ثروت و روابط فوق العاده دست پیدا کنی ☺☺💚💛❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: