دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «حمید» به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
سلام به همگی
من اینارو ترجمه کردم خوشحال میشم ترجمه کامل تر رو از دیگر دوستان ببینم
خانم شایسته:
“به نظر من تو بچه های خیلی خوب و خوش فکری رو تربیت کردی، من تو این چند روز شاهدش بودم
اون راهکار مفید و موثری که تو برای رسیدن به این نتایج ازش بهره بردی چی بوده؟”
هوپ:
“اول از همه ازت ممنونم برای نظری که داری که من بچه های خوبی دارم و منم باهات موافقم در این مورد، اما اگر بخوام صریح و منصفانه صحبت کنم باید بگم که این تنها من نیستم که این نتایج رو رقم زده. خب من همسری دارم که خیلی حامیه و من واقعا فکر میکنم که خدا بهم آگاهی و بصیرت داده. از نقطه نظر من این یه حالت معموله و هرچیزی که بهش اشاره داری تنها من موثر درش نیستم و این یه کار گروهیه و ترکیبی از عوامل مختلفه.
اما خب ما داریم در مورد واقعیت زندگی صحبت میکنیم و ایمان. احتمالا اون کاری که من سعی میکنم انجام بدم اینکه من فارغ از هر چیزی عاشق اونام و میدونم که به نظر میرسه ی چیز طبیعی و معمولی باشم اما من واقعا اونا رو برای اون چیزی که هستن دوست دارم و عاشقشونم و پذیرفتمشون و تشویقشون میکنم برای اون چیزی که هستن و فک میکنم خیلی از والدینی که میبینم میخوان بچه هاشون عالی باشن و بی نقص ولی من فک میکنم اون چیزی که خیلی مهمه اینکه اونارو برای چیزی که هستن تشویقشون کنی نه برای اینکه بی نقص و عالی هستن مثل پسر دومم یعقوب. یعقوب خیلی تو درسای مدرسش خوب نیست. خب من همون انتظاری رو که از پسر اولم دارم از اون ندارم که تو مدرسش خیلی خوبه بنابراین در نظر گرفتن سطح مختلف بچه های و پذیرفتنشون و عاشقشون بودن و تشویق کردنشون و انتظار نداشتن از اونا برای اینکه عالی باشن و اینکه همیشه بهشون اجازه بدی که تا صدمه ببینن (منظور اینکه با مسائلشون مواجه بشن و بازخورد بگیرن) و بعضی وقت ها فک میکنم خیلی از والدین دوست دارن فقط و فقط حرف بزنن و خیلی نمیخوان گوش بدن و با بچه هاشون باشن. خب بچه های من جز افراد مورد علاقه من در کل جهان هستن و فک میکنم این یِ حقیقته که من نه تنها عاشقشونم بلکه خیلی ازشون خوشم میاد و فک میکنم اونا هم همینو میگن”
خانم شایسته:
“عالی بود و نکات بسیار عالی بود که گفتی”
خب از نظر شما چطور بقیه مادرها میتونن به بچه هاشون کمک کنم که مشارکت خوبی با هم داشته باشن و به هم کمک کنن و این کارا رو از روی اجبار انجام ندن بلکه به عنوان یِ کار جالب و دوست داشتنی انجام بدن مثل کاری که بچه هات انجام میدن”
هوپ:
” ازت ممنونم. من فک میکنم یجورایی و بعضی وقتها اونا بابایی هستن”(فک میکنم اینو گفت)
من فقط تلاش میکنم که بهشون بگم شما جز این خانواده هستین، و …. و شما فقط نباید به چیزی که خودتون میخواید فکر کنید و باید ب فکر بقیه و خواسته هاشون هم باشید و فک میکنم تو این موضوع پدرشون ی الگوی بسیار عالیه چون همیشه دنبال فرصتیه که بقیه رو شاد کنه و با افراد مهربون باشه و اینطوری نیست که همش به فکر خودش باشه
همچنین فک میکنم ی دلیلش اینه که ما همیشه باهاشون صحبت میکنیم و اون چیزی که میگن مهمه برامون و وقتی میبینیمشون که با بقیه بزرگسالان صحبت میکنن و تعامل دارن ی حس خوب اعتماد به نفس و اینکه خودشون هستن رو درِشون میبینم و فک میکنم اونا حس خوبی رو در مورد خودشون دارن و بعد میتونن این رویه رو در مورد دیگران داشته باشن”
خانم شایسته
“پسرات با وجود تفاوت هاشون، علایقشون، شخصیت شون، مهارت و استعدادشون، از همدیگه حمایت میکنن و لذت میبرن و بطور شگفت انگیزی به عادت ها و مهارت های هم احترام میذارن و همچنین حمایتگر هم هستن و من میخوام بدونم چ چیزی باعث این نتیجه شده”
هوپ:
” اره اینطوری هستن و من به این خاطر عاشقشونم.
من فک میکنم به این خاطره که منو شوهرم هر دو حمایتگر هستیم و زمان و انرژی میذاریم برای هر کدوم از بچه ها در مورد اینکه چ چیزی رو دوست دارن انجام بدن، برای مثال لیوای عاشق بازی کامپیوتریه.
همسرم رایان همونقدر که عاشقه ورزش مثل بی باله، عاشق بازی کامپیوتری نیس، من به این قضیه به شکل متعادل نگاه میکنم. رایان با بچه ها تو دیدن بیس بال و رفتن به بیرون وقت میذاره.
من رایان رو تشویق میکنم که زمانی رو نه در کل روز در حد 30-40 دقیقه یا هر چیزیکه میشه صرف کنه تا از بازی کردن لیوای لذت ببره و باهاش تو این قضیه وقت بگذرونه.
به خاطر اینکه میبینم که لیوای خودش رو از پدرش تو این قضیه جدا میبینه (فک میکنم اینجوری بوده چون صدای باد زیاده بقیه دوستان هم بنویسن تا بدونیم درست بوده یا نه) و این چیزی نیست که من میخوام.
من میخوام لیوای بدونه که از نظر ما اون چیزی که اون دوست داره انجام بده مهمه. خب این چیزیه که من شوهرم رو تشویق میکنم که انجام بده
من و لیوای اغلب هر روز جز اولین افرادی هستیم که صبح بیدار میشیم و خب اینجوریه که من کنارش میشینم و وقت میذارم و بازی کردنش رو میبینم. بازی ویدئویی چیزی نیست که من ازش لذت ببرم و عاشقش باشم اما من از اینکه اون لذت میبره لذت میبرم. من دوست دارم به چیزی که اون ازش لذت میبره علاقه مند باشم تا اونو خوشحال کنم. خب من عامدانه وقت صرف میکنم تا بازی کردنش رو ببینم چون اون ازش لذت میبره”
خانم شایسته:
” تو بیش از اینکه مادرشون باشی دوستشون هستی برای مثال دیروز وقتی که رایان رفته بود والمارت خرید کنه و ما تو پارکینگ لات منتظرش بودیم تو ی بازی رو طراحی کردی که ی جورایی سرگرمشون کنی”
هوپ:
آره حواسشون رو پرت کنی از این موضوع ”ی بخش اینه که من این کار رو برای خودم انجام میدم تا زمان بگذره چون من حوصلم سر رفته و اونام هم همینطور و خب بیایم به جای اینکه همینجوری وقت بگذرونیم ی سرگرمی داشته باشیم و خب موضوع دیگه اینکه این موضوع ی انتخاب مهم و بزرگه که من انتخاب کردم که واقعا عاشق اینم که با بچه هام وقت بگذرونم و خب یجورایی از نظر نقشی که دارم دوست دارم ب یادشون بندازم که من مادر شمام و شما فرزندان من هستین و خداوند به دلیلی منو مادر شما قرار داده و خب ما دوست هستیم اما اون احترام هم هست که وقتی چیزی رو در اکثر موضوعات میگم باید انجام بشه انجامش میدن و بحث زیادی در موردش وجود نداره و اونا سعی میکنن در مورد موضوعاتشون گاهی اوقات با من صحبت کنن و وقتی که میگم کافیه و اینجوری تصمیم گرفته شده دیگه بحثی نداریم و خب فکر میکنم که ما قطعا دوستان همدیگه هستیم و از بودن در کنار هم لذت میبریم.
در مورد بچه ها موضوع خیلی پیچیده وجود نداره و یجورایی باید اکثر چیزهارو جالب و مفرح کنی. مثلا وقتی داریم خونه رو تمیز میکنیم و هیچکی نمیخواد این کار رو انجام بده و در موردش حرف بزنه من میگم خیله خب بچه ها پاشید ما قراره با هم انجامش بدیم، موزیک رو روشن کنید و این کار رو لذت بخش کنید چون قرار نیست زجر آور باشه. اونا میدونن که من نه تنها عاشقشونم بلکه واقعا دوسشون دارم.
فک میکنم مادرِ خوشحال بودن خیلی مهمه و میدونم که شنیدنش خیلی عجیبه چون بعضی وقت ها بقیه افراد خوشحال نیستن اما فک میکنم اگر شما فقط لذت ببری تو خونت و با خانوادت و مثبت اندیش باشی. من فک میکنم مادرای زیادی مستاصل میشن و نگران هیجان زده میشن و میدونم چون من بعضی وقتها اینجوری میشم، اما من باید خودم رو از این وضعیت بیرون بکشم و بگم چیزی که اینجا مهمه اینه که بگم آیا این چیزایی که رخ داده مهمه؟ نه. چیزی که مهمه اینکه لذت ببریم و شاد باشیم مهمه”
خانم شایسته:
مادرا چجوری میتونن والد شادی باشن؟
هوپ:
من واقعا فک میکنم که این ی انتخابه و باید انتخابش کنی.
ی آهنگ هست که توسط ی گروه به اسم king and country نوشته شده
و اسم آهنگ اینه: من شادی رو انتخاب میکنم
و همونجوری که میدونیم ما بعضی وقت ها، ما این حس رو نداریم فک میکنم باید بگیم و فکر کنیم که چرا من الان شاد نباشیم.
بعضی وقتها ما انتخاب میکنیم ک شاد نباشیم و فک میکنم ما نیاز داریم که انتخاب کنیم که شاد باشیم و سپاسگزار چیزهایی باشیم که داریم نه اینکه به چیزهایی که نداریم و نمیتونیم انجام بدیم فک کنیم و این ی چیز مادی گرایی نیست و ی کلیته و ی نگرش کلی که لذت و شادی رو ورای نگرانی و ناامیدی انتخاب کنیم.
شاد باشید (:
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD453MB30 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 39137MB30 دقیقه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
آگاه باشید! یقیناً دوستان خدا نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند
الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ
آنان که ایمان آورده اند و همواره تقوا دارند
لَهُمُ الْبُشْرَىٰ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ ۚ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
براى آنان در زندگى دنیا و آخرت بشارت است. تبدیل و تغییرى در سخنان الهى نیست و آن همان رستگارى بزرگ است
(آیات 62 تا 64 سوره یونس)
————————————————————————–
سلام و درود فراوان به استاد عباسمنش و استاد شایسته نازنین و تکِ تک دوستان عزیز و ارزشمندم
این فایل امروز به تاریخ 20 آبان 1403 نشونه ام شد
قبل از اینکه فایل رو ببینم از خدا خواستم ، قلبم رو برای دریافت پیام هایش از داخل این فایل باز کنه و همانطور هم شد
توی این فایل در مورد یک مهمونی بر اساس سادگی صحبت میشه که این اولین چیزی بود که خدا پیامشو به گوشم رسوند
اینکه طبق قانونِ گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
یعنی نسبت به همه چیز ساده بگیرم
نسبت به کارم
نسبت به مسیر زندگیم و هر چیزی که هست
خداروشکر به واسطه آموزه های جلسه پنجم قدم هشتم تصمیم گرفتم بیشتر نسبت به اتفاقات زندگیم بیخیال تر باشم
مثلاً بارها شده توی کدنوسی هام یک بخشی رو نمیدونستم چطوری باید درستش کنم و هیچ راه حلی براش نداشتم بعد به جای اینکه بیخیالش بشم تا هدایت بشم ، تمرکز کردم روی همون مسئله ای که هیچ راه حلی براش نداشتم همین باعث شده بود هر کدی هم بنویسم جواب نده و هر بار احساسمو بدتر می کرد ، بعد از اینکه دیگه از روی خستگی اون مسئله ، توجه ام رو گذاشتم روی چیزهای دیگه و بیخیال اون داستان شدم دقیقاً یه مدت بعدش خیلی راحت با دو خط کد اون مسئله حل شد طوری که اصلاً شاخ هام در میومد از اینکه اینقدر ساده بود من داشتم پدر خودمو در میوردم!
توی روابطم هم همینطور
مثلاً من قبلاًها آدمی بودم که خیلی تو مخی میگرفتم یعنی توی ذهنم داشتم با اون آدم جروبحث میکردم و اینقدر این افکار بیماری زا توی ذهنم تکرار میشد و فرکانسش ارسال میشد که دقیقاً منجر به جروبحث واقعی میشد
بعد باز هم دوره 12 قدم به دادم رسید که آقاجان اصلاً من چیکار دارم به آدم ها؟!
اگر میبینم با آدم های غیر هم مدار حالم خوب نیست ، خب خیلی راحت باهاشون قطع رابطه کنم
نه اینکه بخوام باهاشون در ارتباط باشم ولی بعدش چون باهاشون حالم خوب نیست بخوام خودخوری کنم! که نتیجه این خودخوری ها میشه ورود آدم های نامناسب تر توی زندگیم و واقعاً از وقتی که با آدم های غیر هم مدار قطع رابطه کردم چقدر هم توی دنیای بیرون آرامش و آسایش دارم و هم توی ذهنم به جای اینکه بخوام با اون آدم ها بجنگم دارم به چیزهایی که به من احساس خوبی میده توجه میکنم
یعنی اینقدر ساده و آسون با یک قطع ارتباط با آدم های غیر هم مدار این آرامش ذهنی توی من بیشتر شد به همون اندازه هم توی زندگیم آرامش و آسایش بیشتر شد
البته نمی خوام بگم 100٪ الان اینجوری بیخیال آدم های غیر هم مدار هستمااا
ولی می تونم بگم الان نسبت به گذشته خیلی بهتر شدم
این از سادگی که خدا از زبون خانم شایسته به گوش من رسوند که ساده بگیرم…
چیز دیگه ای که دریافت کردم این بودش که جوزف همون پسر خوشگل و مؤدبی که داشت ماهی میگرفت این ویژگی شخصیتی رو داشت که توی چیزهایی که بهش علاقه داره همیشه ادامه میده مثلاً خانم شایسته گفتش که جوزف توی بازی پینگ پونگ میباخت ، ادامه میداد
میبرد ، ادامه میداد
یعنی اینقدر ادامه میده که توش بهتر و بهتر بشه و اینجوری باعث میشه باورهای بسیار عالی و قدرتمندکننده ای توی ذهنش ساخته بشه که میتونه هم خیلی خوب بازی کنه و هم همیشه برنده بازی باشه
دقیقاً این همون چیزیه که خدا باز هم از زبون خانم شایسته به گوش من رسوند که اون چیزهایی که بهش علاقه دارم رو ادامه بدم
چه الان نتیجه ای به من میده یا نده
فقط با ادامه دادن هستش که من میتونم توش هم بهتر بشم و هم باورهام قوی تر بشه
دقیقاً یادمه وقتی چند سال پیش شروع به یادگیری زبان انگلیسی که جزو علایقم هستش کرده بودم اصلاً یه کلمه حرف هم نمیفهمیدم ولی همینو ادامه دادم البته یه اشتباهی هم که کرده بودم این بودش که هیچوقت به صورت مُمتَد ادامه نمیدادم یعنی همیشه یادگیری زبان انگلیسی رو ول میکردم ولی از وقتی که فهمیدم جهان یک قانونی داره به اسم قانون تکامل
الان دو سالی هستش که تقریباً هر روز دارم چند کلمه و جمله از زبان انگلیسی رو یاد میگیرم فقط چندتا دونه کلمه یا جمله کوتاه همین ، که الان احساس میکنم واقعاً نسبت به قبل زبانم خیلی بهتر شده
یعنی وقتی که کارها و چیزهایی که ادامه میدم و هر روز روشون کار میکنم تکاملی توشون بهتر میشم ، مثل باور ساختن برای ذهن میمونه
من یه مدت هر روز به صورت روتین میومدم برای ایجاد باور فراوانی توی ذهنم در مورد هر چیزی و هر کسی و هر جایی که میشد فراوانی رو از توش بکشم بیرون مطالعه میکردم میدیدم ، دقیقاً بعد یه مدت نسبت به قبل احساس کردم این باور توی ذهن من خیلی بهتر شده نتیجه اش هم در وهله اول احساس خوبی بودش که داشتم و بعد هدایت شدنم به مکان هایی که توش فراوانی دنیا رو میتونستم ببینم و بعد فراوانی رو تونستم توی زندگی خودم ببینم!
چیزی که تا قبل از ایجاد باور فراوانی اتفاقی نیوفتاده بود انگار که با بهتر کردن باور فراوانی یکسری آت آشغال هایی که جلوی دید منو میگرفت رو برداشتم که البته ساختن باور فراوانی و هر باور دیگه دقیقاً نیاز به همین ادامه دادنه داره که همچنان من هم دارم به این باورسازی ها ادامه میدم و تا آخر عمرم هم ادامه خواهم داد
سومین چیزی که من دریافت کردم از این فایل این بودش که آمریکایی ها خیلی خوب پول میسازند و خیلی خوب هم خرج می کنند
یادمه استاد عباسمنش توی جلسه اول قدم هشتم در مورد کسب و کار گفتند که شما باید ورودی مالیتون رو بالاتر ببری و بعد اندکی از اون ورودی مالی رو صرف هزینه هات کنی
توی این مورد من الان نسبت به گذشته خیلی بهتر شدم قبلاً همیشه صفر کِلوین بودم ولی الان همیشه پول توی حساب بانکیم هست و البته که من چون تمام تمرکزم فقط روی کار مورد علاقه ام هستش بابت همین دارم تکاملی ورودی مالیمو بالاتر میبرم که اینم با بهتر شدن باورهامه
با توجه به پیام این حرفی که به گوشم رسید باید تمرکزمو بذارم روی بالا بردن ورودی مالیم یعنی خوب پول بسازم و خوب هم خرج کنم که توی خرج کردن اون چیزهایی که مورد نیازم هستش نسبت به قبل بهتر شدم ولی باید توی پول ساختن هم بهتر بشم
————————————————————————–
آیاتی که اول کامنتم گذاشتم در اصل دیشب خدا از طریق همین برنامه قرآنی که توی موبایلم دارم خودش به صورت کاملاً هدایتی برام ارسال کرد و وقتی که آیاتی که فرستاد رو خوندم خیلی حس و حالم خوب شد گفتم نگاه کن خدا داره این حرفو به من میزنه میگه تو با من باش که در وهله اول آرامش دارم یعنی نه نگران آینده هستم و نه ناراحت گذشته و بعد همین فرکانس باعث میشه ، هم در این دنیا و هم توی اون دنیا رستگار بشم و زندگی خیلی خوبی داشته باشم
خدایا من زمانی رستگار هستم که نفسم به وجود پر خیر و برکت شما بند باشه
خدایا من همین الانش هم با شما هستم و از همه مهمتر شما به من گفتی که من باهاتم ، من پشتتم واقعاً هیچ کسی و هیچ چیزی نمیخوام جزء شما برام مهم باشه
مهم شما هستی ربّ قدرتمندم ، مهم بودن و هم صحبتی با شماست خدای عزیزم
چون اصل شمایی ، یادته توی اون آیه قرآنی به من گفتی:
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ ۖ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
آیا به جای او سرپرستان و معبودانی برای خود گرفته اند؟ در حالی که سرپرست و معبود واقعی خداست، و تنها اوست که مردگان را زنده می کند و فقط اوست که بر هر کاری تواناست
خدایا تو مادر ، پدر ، خواهر ، برادر ، همه کس من هستی
خدایا شما هستی که پایداری ، خدایا تنها شما هستی که چه در این دنیا و چه در دنیای ابدی با منی هر جا که باشم وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ
هر جایی که باشم چه توی ایران چه توی هر کشور دیگه ای
خدایا من به تو
به قدرت تو
به آگاهی نامحدود تو هر لحظه در هر زمان و مکانی محتاجِ محتاج هستم
خدایا من چشم نداشتم شما به من دوتا چشم بینا و سالم بخشیدی ، خدایا من قلب نداشتم شما به من یک قلب سالم و توانمند دادی ، خدایا من دست و پا نداشتم خودت به من دست و پاهای سالم دادی و خودت شدی قوت دست و پاهام ، خدایا خودت شدی قدرت ذهنم ، خدایا خودت شدی قوت قلبم ، ربّ وهابم تو برای من همه چیز شدی، ربّ وهابم تو برای من مادری شدی که هر روز داره با عشق برام غذا درست میکنه و خونه رو تمیز میکنه ، خدایا دوست داشتم سفرهای متفاوت برم تا الان دوتا سفر توحیدی بینظیر رو همین امسال تجربه کردم ، ربّ وهابم من دوست داشتم آزادی زمانی داشته باشم دقیقاً بدون اینکه من بفهمم شرایطی رو برام فراهم کردی که الان نزدیک به دو سال میشه که من آزادی زمانی کامل و آزادی مکانی دارم چیزی که هیچوقت فکر نمی کردم چطور میتونم همچین شرایطی رو برای خودم فراهم کنم ولی شما ربّ وهابم این کارو برای من به آسونی دقیقاً به آسونی انجامش دادی چون شما هستی که قدرت داری چون شما هستی که توانایی شو داری
به قول سعیده جان ما بردیم
قبل از اینکه بمیرم من شمارو به واسطه استاد عباسمنش شناختم ، این یعنی من برنده شدم
اون گنج پنهانی که خیلی از آدم ها ازش بی خبر هستند رو من فهمیدمش
خدایا با تمام وجودم میخوام بچسبم به خودت ، چون جهانیان از شماست ، چون شما هستی که در انجام دادن هر کاری توانایی و منو و تمام ذرات عالم هستی رو خلق کردی و داری هدایت میکنی
خدایا همه چیز تو هستی
با تمام وجودم میخوام که شما توی هر لحظه زندگیم باشی ، من هر موقع خودمو با شما هماهنگ کردم شما دنیارو با من هماهنگ کردی چون دنیا از شماست
همه چیز تو هستی ، همه چیز
خدایا تنها و تنها با تمام وجودم شمارو میپرستم و فقط و فقط خدای قدرتمندم فقط از خودت کمک میخوام فقط از خودت هدایت میخوام فقط از خودت همه چیزی که دوست دارم تجربه کنم رو میخوام چون تو خدای وهابم همه چیزی ، به عظمتت قسم همه چیز شما هستی
خدایا بابت همه چیز ازت ممنونم ، از اینکه منو روی شونه های خودت گذاشتی و خودت هم داری منو از مسیر آسفالت شده ی آسون و زیبای پر نعمت میبری ، منم اون بالا نشستم و دارم از خوشحالی فریاد میزنم خدااااااااایا من عااااااااااااقتم نفس من ، من عاااااااشقتم ربّ وهااااااابم