دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «حمید» به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
سلام به همگی
من اینارو ترجمه کردم خوشحال میشم ترجمه کامل تر رو از دیگر دوستان ببینم
خانم شایسته:
“به نظر من تو بچه های خیلی خوب و خوش فکری رو تربیت کردی، من تو این چند روز شاهدش بودم
اون راهکار مفید و موثری که تو برای رسیدن به این نتایج ازش بهره بردی چی بوده؟”
هوپ:
“اول از همه ازت ممنونم برای نظری که داری که من بچه های خوبی دارم و منم باهات موافقم در این مورد، اما اگر بخوام صریح و منصفانه صحبت کنم باید بگم که این تنها من نیستم که این نتایج رو رقم زده. خب من همسری دارم که خیلی حامیه و من واقعا فکر میکنم که خدا بهم آگاهی و بصیرت داده. از نقطه نظر من این یه حالت معموله و هرچیزی که بهش اشاره داری تنها من موثر درش نیستم و این یه کار گروهیه و ترکیبی از عوامل مختلفه.
اما خب ما داریم در مورد واقعیت زندگی صحبت میکنیم و ایمان. احتمالا اون کاری که من سعی میکنم انجام بدم اینکه من فارغ از هر چیزی عاشق اونام و میدونم که به نظر میرسه ی چیز طبیعی و معمولی باشم اما من واقعا اونا رو برای اون چیزی که هستن دوست دارم و عاشقشونم و پذیرفتمشون و تشویقشون میکنم برای اون چیزی که هستن و فک میکنم خیلی از والدینی که میبینم میخوان بچه هاشون عالی باشن و بی نقص ولی من فک میکنم اون چیزی که خیلی مهمه اینکه اونارو برای چیزی که هستن تشویقشون کنی نه برای اینکه بی نقص و عالی هستن مثل پسر دومم یعقوب. یعقوب خیلی تو درسای مدرسش خوب نیست. خب من همون انتظاری رو که از پسر اولم دارم از اون ندارم که تو مدرسش خیلی خوبه بنابراین در نظر گرفتن سطح مختلف بچه های و پذیرفتنشون و عاشقشون بودن و تشویق کردنشون و انتظار نداشتن از اونا برای اینکه عالی باشن و اینکه همیشه بهشون اجازه بدی که تا صدمه ببینن (منظور اینکه با مسائلشون مواجه بشن و بازخورد بگیرن) و بعضی وقت ها فک میکنم خیلی از والدین دوست دارن فقط و فقط حرف بزنن و خیلی نمیخوان گوش بدن و با بچه هاشون باشن. خب بچه های من جز افراد مورد علاقه من در کل جهان هستن و فک میکنم این یِ حقیقته که من نه تنها عاشقشونم بلکه خیلی ازشون خوشم میاد و فک میکنم اونا هم همینو میگن”
خانم شایسته:
“عالی بود و نکات بسیار عالی بود که گفتی”
خب از نظر شما چطور بقیه مادرها میتونن به بچه هاشون کمک کنم که مشارکت خوبی با هم داشته باشن و به هم کمک کنن و این کارا رو از روی اجبار انجام ندن بلکه به عنوان یِ کار جالب و دوست داشتنی انجام بدن مثل کاری که بچه هات انجام میدن”
هوپ:
” ازت ممنونم. من فک میکنم یجورایی و بعضی وقتها اونا بابایی هستن”(فک میکنم اینو گفت)
من فقط تلاش میکنم که بهشون بگم شما جز این خانواده هستین، و …. و شما فقط نباید به چیزی که خودتون میخواید فکر کنید و باید ب فکر بقیه و خواسته هاشون هم باشید و فک میکنم تو این موضوع پدرشون ی الگوی بسیار عالیه چون همیشه دنبال فرصتیه که بقیه رو شاد کنه و با افراد مهربون باشه و اینطوری نیست که همش به فکر خودش باشه
همچنین فک میکنم ی دلیلش اینه که ما همیشه باهاشون صحبت میکنیم و اون چیزی که میگن مهمه برامون و وقتی میبینیمشون که با بقیه بزرگسالان صحبت میکنن و تعامل دارن ی حس خوب اعتماد به نفس و اینکه خودشون هستن رو درِشون میبینم و فک میکنم اونا حس خوبی رو در مورد خودشون دارن و بعد میتونن این رویه رو در مورد دیگران داشته باشن”
خانم شایسته
“پسرات با وجود تفاوت هاشون، علایقشون، شخصیت شون، مهارت و استعدادشون، از همدیگه حمایت میکنن و لذت میبرن و بطور شگفت انگیزی به عادت ها و مهارت های هم احترام میذارن و همچنین حمایتگر هم هستن و من میخوام بدونم چ چیزی باعث این نتیجه شده”
هوپ:
” اره اینطوری هستن و من به این خاطر عاشقشونم.
من فک میکنم به این خاطره که منو شوهرم هر دو حمایتگر هستیم و زمان و انرژی میذاریم برای هر کدوم از بچه ها در مورد اینکه چ چیزی رو دوست دارن انجام بدن، برای مثال لیوای عاشق بازی کامپیوتریه.
همسرم رایان همونقدر که عاشقه ورزش مثل بی باله، عاشق بازی کامپیوتری نیس، من به این قضیه به شکل متعادل نگاه میکنم. رایان با بچه ها تو دیدن بیس بال و رفتن به بیرون وقت میذاره.
من رایان رو تشویق میکنم که زمانی رو نه در کل روز در حد 30-40 دقیقه یا هر چیزیکه میشه صرف کنه تا از بازی کردن لیوای لذت ببره و باهاش تو این قضیه وقت بگذرونه.
به خاطر اینکه میبینم که لیوای خودش رو از پدرش تو این قضیه جدا میبینه (فک میکنم اینجوری بوده چون صدای باد زیاده بقیه دوستان هم بنویسن تا بدونیم درست بوده یا نه) و این چیزی نیست که من میخوام.
من میخوام لیوای بدونه که از نظر ما اون چیزی که اون دوست داره انجام بده مهمه. خب این چیزیه که من شوهرم رو تشویق میکنم که انجام بده
من و لیوای اغلب هر روز جز اولین افرادی هستیم که صبح بیدار میشیم و خب اینجوریه که من کنارش میشینم و وقت میذارم و بازی کردنش رو میبینم. بازی ویدئویی چیزی نیست که من ازش لذت ببرم و عاشقش باشم اما من از اینکه اون لذت میبره لذت میبرم. من دوست دارم به چیزی که اون ازش لذت میبره علاقه مند باشم تا اونو خوشحال کنم. خب من عامدانه وقت صرف میکنم تا بازی کردنش رو ببینم چون اون ازش لذت میبره”
خانم شایسته:
” تو بیش از اینکه مادرشون باشی دوستشون هستی برای مثال دیروز وقتی که رایان رفته بود والمارت خرید کنه و ما تو پارکینگ لات منتظرش بودیم تو ی بازی رو طراحی کردی که ی جورایی سرگرمشون کنی”
هوپ:
آره حواسشون رو پرت کنی از این موضوع ”ی بخش اینه که من این کار رو برای خودم انجام میدم تا زمان بگذره چون من حوصلم سر رفته و اونام هم همینطور و خب بیایم به جای اینکه همینجوری وقت بگذرونیم ی سرگرمی داشته باشیم و خب موضوع دیگه اینکه این موضوع ی انتخاب مهم و بزرگه که من انتخاب کردم که واقعا عاشق اینم که با بچه هام وقت بگذرونم و خب یجورایی از نظر نقشی که دارم دوست دارم ب یادشون بندازم که من مادر شمام و شما فرزندان من هستین و خداوند به دلیلی منو مادر شما قرار داده و خب ما دوست هستیم اما اون احترام هم هست که وقتی چیزی رو در اکثر موضوعات میگم باید انجام بشه انجامش میدن و بحث زیادی در موردش وجود نداره و اونا سعی میکنن در مورد موضوعاتشون گاهی اوقات با من صحبت کنن و وقتی که میگم کافیه و اینجوری تصمیم گرفته شده دیگه بحثی نداریم و خب فکر میکنم که ما قطعا دوستان همدیگه هستیم و از بودن در کنار هم لذت میبریم.
در مورد بچه ها موضوع خیلی پیچیده وجود نداره و یجورایی باید اکثر چیزهارو جالب و مفرح کنی. مثلا وقتی داریم خونه رو تمیز میکنیم و هیچکی نمیخواد این کار رو انجام بده و در موردش حرف بزنه من میگم خیله خب بچه ها پاشید ما قراره با هم انجامش بدیم، موزیک رو روشن کنید و این کار رو لذت بخش کنید چون قرار نیست زجر آور باشه. اونا میدونن که من نه تنها عاشقشونم بلکه واقعا دوسشون دارم.
فک میکنم مادرِ خوشحال بودن خیلی مهمه و میدونم که شنیدنش خیلی عجیبه چون بعضی وقت ها بقیه افراد خوشحال نیستن اما فک میکنم اگر شما فقط لذت ببری تو خونت و با خانوادت و مثبت اندیش باشی. من فک میکنم مادرای زیادی مستاصل میشن و نگران هیجان زده میشن و میدونم چون من بعضی وقتها اینجوری میشم، اما من باید خودم رو از این وضعیت بیرون بکشم و بگم چیزی که اینجا مهمه اینه که بگم آیا این چیزایی که رخ داده مهمه؟ نه. چیزی که مهمه اینکه لذت ببریم و شاد باشیم مهمه”
خانم شایسته:
مادرا چجوری میتونن والد شادی باشن؟
هوپ:
من واقعا فک میکنم که این ی انتخابه و باید انتخابش کنی.
ی آهنگ هست که توسط ی گروه به اسم king and country نوشته شده
و اسم آهنگ اینه: من شادی رو انتخاب میکنم
و همونجوری که میدونیم ما بعضی وقت ها، ما این حس رو نداریم فک میکنم باید بگیم و فکر کنیم که چرا من الان شاد نباشیم.
بعضی وقتها ما انتخاب میکنیم ک شاد نباشیم و فک میکنم ما نیاز داریم که انتخاب کنیم که شاد باشیم و سپاسگزار چیزهایی باشیم که داریم نه اینکه به چیزهایی که نداریم و نمیتونیم انجام بدیم فک کنیم و این ی چیز مادی گرایی نیست و ی کلیته و ی نگرش کلی که لذت و شادی رو ورای نگرانی و ناامیدی انتخاب کنیم.
شاد باشید (:
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD453MB30 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 39137MB30 دقیقه
باسلام خدمت استاد عزیزم ک خدا میدونه چقدر عاشق شما هستم بخاطر اینهمه صداقت واینهمه عشق پاکی ک در فایلهاتون جریان داره چقدر زندگی من زیباتر کردید از خدا میخام هرجاهستیدشادتروموفقتر وسلامتتر باشید
این فایل نشانه امروز من بود نیت کردم ونشانه من را فشار دادم چقد درسته این قانون همش میزنه ب هدف
امروز کمی بهم ریختم
من از وقتی دوره عزت نفس رو تهیه کردم رو پاشنه های اشیلم دارم کار میکنم که رابطم با دخترم یکیش بود ک در کامنتای قبلیم گفتم چقد با دوره عزت نفس خدا منو نسبت ب درس وانضباط دخترم ارام کرده دراین مدت
یکمدت پیش هرکس از معلم مدیر ناظم مادران بچه های مدرسه از دخترم پیشم انتقاد میکردن من تمام حرفاشون تایید میکردم وبشدت با دخترم برخورد میکردم ک حق دارن تو خیلی فضولی تو اذیت کردی تو اینجارو اشتباه جواب داذی وباعث شده بود هرروز رابطمون ب چالش بیشتری ودراخر ب حس بد من ختم میشد
ودراین چندروز ک ارامتر شدم با چندتا باور جدید دخترم بهتر شده وامتحاناتشو بهتر داذه
من از قانون برای این موضوع شاید 5 درصدم استفاده نمیکردم اما الان تعجب کردم خیلی برام جالب بود هرچی من ارامترمیشم توقعات من ازش کم میشه نتیجش بهتره
امروز گفتم بهم ریختم ومونده بودم چون تازه دارم رو موضوع دخترم کار میکنم تو شک افتادم از مدرسه تماس گرفتن وانتقاد کردن قبلا این موضوع توسط معلم دخترم ومدیر اتفاق افتاده بود
وگفتن دخترم دوروز اخراج میشه
من اول ب مدیر پیام دادم گف تماس بگیر
تماس گرفتم وبا اعتمادبنفس وبدون هیچ ترسی جواب انتقادات اینهمه مدت رو دادم گفتم شما ومعلمش خیلی از بچه انتقاد میکنید و برای ما مشاوره میذارید ک میگه حق ندارید بچه را تنبیه یا سرزنش یا عذاب وجدان بدید بهش وشما خلافش رو عمل میکنید
استاد شما گفته بودید که یک روش برای خودتون انتخاب کنید ک خودتون بهش رسیدید وبهش عمل کنیدفارق از اینکه بقیه خوششون میات یا خلاف دیدگاه بقیه هستش
باور کنید من هرسری حق میداذم ب معلم ومدیر اینسری مدیر گف شما طرفدار دخترت هستی درصورتیکه من از 2سالگی دخترم قوی باراومده بارها کتکها از بچه ها خورده ومن هیچی نگفتم اینقد این اتفاق افتاد براش تا دخترم تبدیل شد ب یک شخصیتی ک حمایتگر نداره وهرجا میره اصلا خجالت نمیکشه رک حرفشو میزنه راحت ورک درخاست میکنه اینقد ک میگن بچت شر وپررو هستش ومن خوشم میات ازین شخصیتی ک ساخته شد ازش
بچه من حتی مهد کودک برای من گریه نمیکرد بااینکه 3سالش بود
وخلاصه امروز خجالت رو گذاشتم کنار ودیدگاه جدیدم رو ب معلم ومدیر گفتم که قرار نیس برای هر مسعله ای من بچه را سرزنش یا تحقیر کنم بخاطر انتقادات شما
اینهمه مدت حرف بقیه چقد برام مهم بود وهرسری انتقادات وحشتناکتر میشد ومعلمش بهانه های جدیدتر حتی از خندیدن اون سرکلاس ایراد گرفته تمام بهانه ها برای من پذیرفتنی نبود امروز ومدیر گفت هرچی میگم شما دیدگاهت متفاوته بهش گفتم بله درست میگید کاملا متفاوته چون استاد شما گفتید اولش ک میاید تغییر کنید جامعه یا جهان باشما ساز مخالف میزنه ادمایی میان میگن نه تو نباید اینجور باشی حالا درهر زمینه ای من اینو تجربه کردم ک واقعا روی هرمسعله ای شروع ب کار میکنم چندنفر میان میگن نه دیدگاهت اشتباهه وکار ما درسته امروز ب شوهرم گفتم اگر حرف مدیر مدرسه معلم وجامعه درست بود خب وضع من تو ومردم این نبود واینهمه عزت نفس ما خورد نمیشد
ونشانه ی امروز من واضح کرد ک مسیر من صحیحه کاملا درسته فقط باید ادامه بدم وپایبند باشم به روشی ک خودم بهش رسیدم نه بقول شما برگی روی اب باشم جامعه ب هرطرفی خاست منو ببره
باورهایی ک ازشما یاد گرفتم اینا بود وهرروز توی حرف زدنم تکرار میکنم توی افکارم
1-قرار نیس من بچم رو حتما مهندس یا دکتر کنم
2-بچه من خالق زندگیشه وقرار نیس من خوشبختش کنم یا بدبخت
3-خیلیا تحصیل نمیکنن وچقد درراستای علاقشون ب موفقیت زیادی رسیدن
4-همه چیز ب باورها بستگی داره ن ب میزان مدارک
5-ب حرف مردم اهمیت ندم هرچقدم خوب باشم یا بچم خوب باشه مردم نظر میدن
6-کمالگرا نباشم ک پاشنه اشیل من بود حتی توی ازمون لیاقت نتیجش این بود من کمالگرا هستم وفک میکنم باید کامل باشم الان دارم میپذیرم من یک مادرم تمام تلاشمو همیشه کردم قرار نیس بی نقص باشم ک معلم دخترم یاهرکسی بگه به به وچه چه وافرین ب مادرت
چقد ارام شدم بااین باورها …
این فایل من را ارام کرد ک مسیر درسته هنوز از مدار قبل فاصله نگرفتم برای همین جهان داره من رو میسنجه پای دیدگاه جدیدم میمونم یا نه سریع تحت تاثیر حرفای بقیه عکس العملهای تکراری رو نشون میدم وهمیشه فکر میکردم چقد زشته الان معلمش چ فکری میکنه ک من عین خیالم نیس بچم فضولی کرده
امروز انگار خداوند تمام اون ترسها رو از من گرفت وبعداز گذشت چندماه برای بار اول یک عمل جدید انجام داذم وساز مخالف زدم از اون جاییکه ذهن دوست داره در دایره امن بمونه وافراد شبیه خودش جذب کنه امروز بهم ریختم چون برعکس گذشته ها عمل کردم ومیدونم نتایجش میات مثل همیشه نتایج امده
وچقد پذیرفتم ک بچه ها علایقشون متفاوته
اخلاقا رفتارهاشون متفاوته
همه کس وهمه چیز متنوعه درجهان
ودرمقابل اون عمل جدیدی ک انجام دادم مدیرش پشیمون شد وگفت دخترتون بذارید بیات مدرسه وباید ب من اطلاع بده اگر کسی اذیتش میکنه
همش این روزها دارم حل میکنم مساعلی ک سالها درگیرش هستم زندگیم از هر نظر راضی کنندست اما یکسری پاشنه های اینجوری جلوی رشد زیادم رو گرفته بادوره عزت نفس هرروز یک عمل جدیدی میزنم
وجدیدا رفتم سراغ کسب مهارت جدید خیلی ازش میترسیدم فقط ارزوشو میکردم دل و زدم ب دریا وارد ترسام شدم ک انشالله نتایجشو میذارم
سپاسگذارم استاد جونم دوستت دارم چقد شما زندگی هزاران نفر مثل من رو زیبا کردید
خدایاشکرت بابت تمام هدایتات