https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-01 08:48:482025-02-25 09:23:13سریال زندگی در بهشت | قسمت 39
317نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یه تشکر ویژه هم از حمید عزیز میکنم که زحمت کشیده و مکالمه رو برامون ترجمه کرده به شکل خیلی رَوون و ساده ، خیلی خیلی ممنون حمید جان زحمت کشیدی
و یه تشکر ویژه هم از بانو شایسته بابت این ایده که خدا بهش گفته جدا بشینه با مادر گپ و گفتی بکنه و شروع کنه به پرسیدن این سوالات زیبا که قطعا سوالاتشم خدا بهشون الهام کرده چی بپرسه که اینقدر کلیدی و مهمن و نتیجه ش برای خیلیامون کارآمده
به نام خدای یگانه به نام خدای شنونده به نام خدای همیشه همراه
سلااااااااااااام
استاد عزیزم
بانوشایسته ی عزیز
خانواده ی نازنینم
خدای من داررررکوبو ببین چقدر زیباست با کوبیدن نوکش به درخت چه موسیقی زیبایی رو بوجود میاره اگه آدم از این چیزها به خدا نرسه از هیچ اتفاق و از هیچ راهی به خدا نخواهد رسید ، خدای من چه هوایی چقدر نور آفتاب زیبا میتابه به این درختا و دریاچه و کلبه ی قشنگ چوبیمون ، یعنی من عاشقتونم که اینقدر مربونین خونه رو در اختیار مهمون گذاشتین که راحت باشن و چقدر خوبه که تعارفی در کار نیست والا اگه اینجا بود و مثلا من صبح برای دیدن مهمونا میرفتم تقریبا ۲۷ ۸ دقیقه دسته جمعی عذر خواهی میکردن که ببخشید ما اینجا خوابیدیم شما اونجا ، خدای من چقدر پدر این خانواده عشقه چقدر مرده چقدر نازنینه و چقدر رفتارای این پدر و مادر من رو یاد حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) انداختن ، حضرت علی که مدام تو کارهای خونه کمک میکرده و حضرت فاطمه به فرزندان عزیزش بصورت یکسان و با عشق زیاد محبت میکرده ، چقدر این خانواده در صلح و در آرامشن چقدر زیبا دور هم میشینن و مثل چند تا رفیق با هم گپ میزنن باهم غذا میخورن و باهم عشق میکنن چیزی که به ندرت میشه پیدا کرد ، چقدر زیبا مشکلی که پیش اومد رو حلش کردن (یه لیوان گم میشه اول همه بسیج میشن و تلاششون رو میکنن برای پیدا کردنش ولی به نتیجه نمیرسن و پدر خانواده همسر رو میبره یه لیوان دیگه میخرن و همه چی تموم میشه و حتی بهتر از قبل چون مامان خانواده الان یه لیوان نو داره ، این موضوع برای من چند تا درس داشت یک: همیشه مشکلات بوجود میاد و طرز برخورد ما با مشکل خیلی مهمه و دو:ثروت و پول چقدر مقدسه ، یعنی اگه پدر خانواده در شرایط مالی خوبی نبود مادر قطعا میدونست که همسرش لیوان دیگه ای براش تهیه نمیکنه به احتمال خیلی زیاد آغازگر یه جنجال میشد تا حال همه رو بد کنه ، سه: حسِ مسئولین پذیری بچه ها در حالی که مشکل در ظاهر مربوط به آنها نیست.
چه صحنه ی زیبایی خدای من کمک کردن لیوای به مادر ، چقدررررر این صحنه درخشانه چقدر لبریز شدم از عشق از احساس خوب از خواستن چقدر این زن فرشته س
من عاشق اون پیاز آتیشیتون شدم بخدا همه ی دقایق این فایل یه طرف و این پیاز آتیشی شما یه طرف به به درود بر شما که اینقدر دلپاکین که صدای خدا رو میشنوین و بهش عمل میکنین
بازم ممنونم ازتون بخاطر این همه اتفاق خوب و این همه احساس خوب.
سلام میکنم خدمت خانم شایسته عزیز و استاد گرامی خودم و تمام شما دوستان خوش قلبم.
میخواستم بگم خدمت شما خانم شایسته ی عزیز که از وقتی که شما رو شناختم دیگه روزی نیست که شنیدن صدای مثبت و گرم شما رو از دست بدم.
وقتی به خاطر این که من به آسونیه فقط یک ضربه ی انگشتم میشینم به تماشای فایل های قشنگ شما، میتونم تصور کنم که برای ثانیه به ثانیه ی تصاویری که گرفته میشه و زمان پر تلاشی که صرف تدوین فایل ها میشه و گذاشتن زمان کافی برای میکس موسیقی مناسب،همینطور دویدن هاتون برای گرفتن لحظه های قشنگ تر و مصمم بودنتون و مصر بودنتون و دل توی دل نداشتن هاتون برای لحظه ای که ویدئوی آماده شده رو بزارین توی سایت و … میتونم درک کنم که انرژی خیلی زیادی صرف انجام تمام این مراحل میشه .. و تنها چیزی که تمام سختی های کار رو محو میکنه چیزی به جز عشق نمیتونه باشه…
عشق به مردم، عشق به بچه های ایران عزیزمون و عشق به آدمهائی که عشق شما رو میفهمن …
سرکار خانم شایسته ی عزیز و دوست داشتنی من از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم. و از خدای مهربونم تشکر میکنم که منو در همون فرکانسی قرار داده که شما قرار گرفتین، خدا رو شاکرم که میتونم باهاتون رابطه ی قلبی برقرار کنم و بتونم با تکرار این ارتباط هر بار اوج شادی درونی رو بازم تجربه کنم. سرکار خانم شایسته عزیزم میدونم که شاد کردن قلب من باعث زحمت زیادی میشه براتون، اما لطفا همینطور مصمم به کارتون ادامه بدین …
خیلی خیلی ممنونم از شما و تمام دوستان قشنگم ..
آرزو میکنم که شادی، همیشه درون قلب مسرورتون زندانی باشه ..
استاد خیلی دلم تنگ شده که عشق بین شما و مایک بهم انرژی بده
واقعا ازتون میخوام سلامم رو بهشون برسونید
من از دیدن مایک خیلی انرژی میگیرم چون یجورایی الگوی منه
شاید جالب باشه که یه پسر ۱۵،۱۴ ساله الگوم باشه اما واسش دلیل دارم
خب من ۱۶ سالمه و سنم کمه و اینکه یه انسانی رو تقریبا هم سن خودم ببینم که داره اونطوری که من میخوام زندگی میکنه خیلی بهم انگیزه میده چون با توجه به اینکه زندگی ما رو به طور صد درصدی فرکانس های خودمون تشکیل داده ذهنم دیگه نمیتونه دلیل و منطقی بیاره و بگه اون پدرش استاد عباس منشه اما پدر تو چی؟
دیگه نمیتونه بهونه بیاره و بگه شانسش زد با استاد رفت امریک بلکه میگم مایک ۱۰۰ درصد فرکانس هایی رو اگاهانه یا نااگاهانه ارسال کرده که خداوند شرایطی رو جلوی پاش گذاشت که بتونه الان توی یه مدرسه ای که خدا میدونه استاد ثروتمندم چقدر بابتش هزینه کرده بمونه 🤗🏰
خدارو شکررررر
خدارو شکر که فردی هست که اونجوری که من میخوام داره زندگی میکنه
اون مدرسه ای که من دوست دارم درس میخونه📚🏰
اون دبیر هایی ک من دوست دارم داشته باشم داره
اون تفریحی که من دوست دارم میکنه🏕
اون روابطی که من دوست دارم با خانوادم داشته باشم با شما داره 👪
تو خونه ای که من دوست دارم توش زندگی کنم ،زندگی میکنه 🏠
لباس هایی میپوشه که ۸منم دوست دارم بپوشمشون (البته دخترونشونو😄)👗👛
وسایل هایی داره که منم دوست دارم اونارو داشته باشم
گوشی ای داره که منم دوست دارم داشته باشم 📱
و……..
و اینه که مایک الگوی منه و الان دلم به الگو گرفتن از مایک خیلی تنگ شده 🤗
ولی چقدر دوست دارم این دیدگاهتون رو با اینکه عاشقانه پسرتون رو دوست دارید اما بازم بخاطر مایک خودتون رو محدود نکردید و نگفتید اون نباشه بهم خوش نمیگذره و اومدید دارید لذت میبرید حتی بدون مایک!
باوررر کنید وقتی رفتار شما رو با اطرافیانم مقایسه میکنم متعجب میشم مثلا چند روز پیش با نامادریم بیرون بودم من فالوده خریدم به ایشونم پیشنهاد دادم بخره ولی هی یجوری بود نمیخرید بهش گفتم چرا نمیخری خیلی خوشمست؟ شاید باورتون نشه گفت الان ابولفضل"برادر ناتنیم"نمیخوره دلم نمیاد 🤐 حالا ابوالفضل هرروزم خوراکی میخورها ! خلاصه یکاری کردم بخره اما واقعا متعجب بودم چون سبک زندگی شمارو دیده بودم و بعد از دیدن این رفتار مغزم یهو سوت کشید 😰
——————🌼—————-
خب طبق وعده ای که به خودم دادم میخوام این کار عقب افتاده رو که " دیدن قسمت به قسمت سریال زندگی در بهشت و کامنت کردن اگاهی هایی که از این سریال یاد گرفتم قبل از خوندن کامنت دوستان" رو انجام بدم
قبلا یک بار تمام قسمت هارو تا قسمت ۴۰ دیده بودم و حالا میخوام از اخر دوباره نگاه کنم و نکاتو بنویسم که برای قسمت ۴۰ انجام شد و لایک زیبای استاد هم انگیزه ای بود در اول مسیر سپاسگذارم 🤗
البته برای نوشتن این کامنت تنبلی کردم چون کلاس بازیگری میرفتم و دیگه تمام وقتم رو تمارین بود اما حالا بعد دو روز متوجه شدم این کار اشتباهه و من هرچقددددرم که تمربن بازیگری کنم اگه شخصیتم تغییر نکنه اتفاق خاصی نمی افته
باید بیشتر وقتم رو روی سایت بزارم و البته که زمانی رو هم به تمرین اختصاص بدم اما در کنار سایت
نوشتن این کامنت ۲ روز طول کشید چون هرروز یکم مینوشتم بعد میرفتم سراغ تمرین اما الان متوجه شدم که باید بیشتر وقتم رو تو سایت بگذرونم
خب بریم سراغ نکات:
🔍اولین نکته ی مثبتی که متوجه ی اون شدم"راحت طلبی " استاد جان و خانم شایسته بود
اخه چقدر مهمون و میزبان میتونن روشنفکر و راحت طلب باشن که به جای اینکه مثل خانواده های ایرانی وقتی یه مهمون براشون میاد ۲۴ ساعت پیششون باشن و از کنارشون جم نخورن، اجازه میدن هم مهمون استقلال خودش رو داشته باشه و هم میزبان
یعنی این دیدگاه که “درسته که ما الان مهمون داریم اما قرار نیست که بخاطر مهمونامون استقلالمون رو از دست بدیم پس وقتی که هم امکانات وهم علاقش رو داریم میریم و این چند روزرو توی مکانی میمونیم که هم ما از تنهایی و استقلالمون لذت ببریم و هم برای مهمونامون احساس راحتی بیشتری ایجاد کنیم ” خیلی به لذت بردن کمک میکنه
میدونی فرق تفکر امریکایی ها با ایرانی ها چیه؟ اینکه که شما با این کارتون احساس راحتی و نزدیکی بیشتری به مهموناتون تقدیم کردید و خانواده ی رایان تفکرشون اینه که امکانات بیشتری"راحتی و تنهایی"رو در اختیارشون گذاشتید و بهشون این امکان رو دادید که مثل خونه ی خودشون اونجا زندگی کنن و لذت ببرن
اما اگه اینجا صاحب خونه مهمون رو توی خونه تنها میزاشت و میرفت توی ار وی میخوابید مهمون دیگه این حس رو نداشت که صاحب خونه داره براش امکانات بیشتری فراهم میکنه بلکه نظرش این بود که "ببین دو روز نتونست مارو تحمل کنه ببین چقدر بهمون کم محلی کرد چرا نموند ازمون پذیرایی کنه؟ ببین با این کارش میگه ازتون خسته شدم برید"و با این نوع تفکر ها اجازه ی لذت بردن از شرایط رو به خودشون نمیدادن
ارامش خانواده ی رایان درباره ی تصمیم شما بخاطر اصلی است به اسم "توقع نداشتن از کسی"
خانواده ی رایان از شما توقع ندارند که همیشه کنارشون بمونید و ازشون پذیرایی کنید بلکه اونا میدونن که هیچ کس وظیفه نداره بخاطر شخص دیگه ای از خواسته ها ش بگذره
هیچ کس وظیفه ای نداره بخاطر لذت بردن مهمان از فضای ملکش تمام ازادیش رو از دست بده و بخاطر همینه که اروم هستن بخاطر همینه که شکر گزار امکاناتی که در اختیارشون گذاشتید هستند؛ بدون بهانه بدون قیدو شرط و بدون هیچ ناله ای از کم و کسری های احتمالی.
و البته که این سبک مهمان داری هم برای مهمان و هم میزبان خیلی اسان و لذت بخشه
اما از طرف دیگه مهمان های ایرانی با توقع داشتن از میزبان ارامش رو هم از خودشون و هم از میزبان میگیرن و به همین علت توی مهمانی ها تمام بارِ مهمانی بر دوش میزبان است و به جای اینکه از بودن مهمان ها لذت ببره بدتر خسته و درمانده میشه و همینه که مهمان هم احساس معذب بودن میکنه
"که البته هم در امریکا و هم در ایران افرادی با عقاید مخالف زادگاهشون هم وجود دارند "
🔍وای دارکووب😍
دوست دارم یه دارکوب از نزدیک ببینم و صدای نک زدنش روی چوب رو با گوش هام از نزدیک حس کنم وای که چقدددر این پرنده زیبا و تواناست !انقدر نکش محکمه که میتونه هرجارو که اراده کنه با نک های قوی و خوشگلش سوراخ کنه و بره اونجا زندگی کنه خدای من اخه چی افریدی تو؟!😄
واقعا تو بهشت به این زیبایی معلومه دارکوب هاهم علاقه دارن لونه کنن
اینجا دیگه فقط آهوش کمه تا تکمیل بشه و بشه یه بهشت واقعی !
🔍خدای مننننن ! اون گوشه جزف و میبینید؟ اول صبح پا شده اومده ماهیگیری به شوق برنده شدن چقدر این برادرا اراده دارن اخه ! اون از جیکاپ که عزمش رو جزم کرده که حتما روزی یک ویدیو آپلود کنه و اینم از جزف که مصمم شده باید برنده ی این مسابقه باشه و برای برنده شدن اول صبح اومده تلاش کنه
درواقع اونا برای خواستشون تلاشو حرکت میکنن
تلاش میکنن که خودشون رو به"خودشون"ثابت کنن
تلاش میکنن که اون چیزی که از درون بهش علاقه دارن رو به بهترین شکل انجام بدن حالا یکیشون مثل جیکاپ علاقش فیس بوکه و یکی دیگشون مثل جزف علاقش ورزشه و میبینیم که هرکدوم فقط توی زمینه ی مورد علاقه خودشون برای پیشرفت تلاش میکنن و نمیخوان توی همه ی زمینه ها عالی باشن .
مثلا اصلا دیدین جزف بره ویدیو بگیره؟
خدایی هممون دیدیم که بچه هایی که با باور های محدود کننده ی خانواده های نااگاه بزرگ میشن دوست دارن تو همه چیز اول باشن مثلا مثلا خودش تو ورزش خوبه اما وقتی میشنوه داداشش تو کامپیوتر خوبه میره سریع پشت کامپیوتر تا به همه ثابت کنه که من از داداشم بهترم.
اما واقعا همچین چیزی رو تو این بچها دیدیم؟
تاحالا دیدیم جزف بره فیلم بگیره یا مثلا جیکاپ خیلییی زیاد سعی کنه تو ورزش خوب باشه؟
درسته که گاهی میره ماهی گیری میکنه یا با بقیه ورزش میکنه اما ایا به اندازه ی جزف پیگیر هست؟
اونقدر که جزف تو پینگ پنگ خوبه لوک و جیکاپ و لیوای خوب هستن؟
اونقدری که جیکاپ تو فیس بوک خوبه بقیه هستن ؟
اونقدر که لیوای تو بازی های کامپیوتری خوبه بقیه هم خوبن؟
یا اونقدر که لوک تو درس هاش خوبه(طبق گفته ی خانوم هوپ)بقیه هم خوبن؟
دقیقا دلیل ارامش این بچه ها همینه دلیل اینکه با خودشون و دیگران در صلح هستند همینه چون خودشون رو "همون طوری که هستن"پذیرفتن ؛اصلا نمیخوان تو همه چی خوب باشن نمیخوان خودشون رو به بقیه ثابت کنن اونا بهترینِ خودشون هستن
میبینیم که جزف به جای اینکه بعد از هر باخت ناامید بشه دوباره تلاش میکنه تا ایندفعه موفق بشه
تازه اون رقابت صلح امیز داره نه اینکه بخواد توانایی های شخص مقابل رو انکار کنه و خودش رو برتر جلوه بده بلکه با ارامش و دوستانه در کنار مادرش ماهی میگیره
چقدر دوست دارم دیدگاه هوپ رو که واقعا داره با جزف مسابقه میده و اونو دست کم نمیگیره
و همچنین جزف برای پیشرفتش از قانون درخواست هم استفاده میکرد و از بقیه میخواست باهاش پینگ پنگ بازی کنن تا بتونه بازیش قوی شه
🔍خانوم شایسته من چقدر لذت میبرم از اینکه هیچ چیز رو سخت نمیگیرید چقدر ارامش دارید وقتی دارید میزبانی میکنید میدونید این خیلی برام تعجب اور و قابل تحسینه چون مادر من وقتی یه مهمون میاد به شدددت هول میکنه و حتی وقتیم که مهمون نیست باز همیشه انگار کلی کار داره و هوله اما وقتی شمارو میبینم که با ۶ نفر مهمون اینهمههه ارامش دارید واقعا لذت میبرم و ارزو میکنم مادر من هم به ارامش شما برسه😇
چقدر دوست دارم که با مهمون انقدر راحتید فکر شو کنید ایران اگه مهمون خودش برای خودش غذا درست کنه دیگهه هیچی صاحب خونه خودشو میکشه که "الان ناراحت میشن الان درباره ی ما چی فکر میکنن الان میرن به همه میگن و …"اما اینجا چقدررر راحت خودشون هرچی میخوان
درست میکنن و میخورن و واقعا چقدر امکان داره همه چیز اسان و راحت باشه
🔍چقدر خوبه که واقعا فارق از دیدگاه دیگران حرف زد عمل کرد ، لباس پوشید،رفتار کرد چقدر به ادم ارامش میبخشه
چقدر خوبه که تو مهمونی به جای اینکه به فکر ارزونتر بودن مبلمون از مبل مهمونمون باشیم رو همون مبل با مهمون بنشینیم و لذت یه هم صحبتی رو به خودمون هدیه بدیم
البته چه صحبت هایی؟ اینو شما انتخاب میکنی صحبت هایی که بالی برای پروازمون میشه یا ترمزی برای حرکتمون
به جای اینکه با هزار تا ناخن مصنوعی و مژه و مدل مو و ارایش و … خودمون رو ازار بدیم و بزاریم تو جعبه ؛فقط با یه لباس شیک و ظاهری اراسته به خودمون لذت چابکی و راحتی رو هدیه بدیم
البته شیک برای کی؟برای خودت نه برای تایید دیگران
🔍راستی چقدر لذت بردم از اینکه هرکس به دیدگاه و سلیقه ی دیگری احترام میزاره و هیچ کس نمیخواد که به دیگری ثابت کنه داری اشتباه کنی باید اینطور بگردی اون کارو کنی اونو بخوری و …
و هرکس هرچی دوست داره میپزه و نوش جان میکنه
تو زمانی که اکثر زن و شوهر ها سر تفاوت عقیده هاشون از هم جدا میشن و به مشکل بر میخورن چقدررر زیبا استاد و خانوم شایسته حتی نوع سلیقه ی غذاییشون هم متفاوته و با عشق اونو پذیرفتن
وما چقدررمیتونیم از این خانواده درس بگیرم اخه !
چقدر خوشم اومد که اقای رایان صبحانه درست کردند و اشپز خونه رو هم تمیز کردند
یعنی این دیدگاهی که آشپزی و تمیز کاری فقط برای زنان نیست و من هم میتونم آشپزی کنم خیلییی تو روابط کمک میکنه و حتی بالعکس
اینکه از همسرت توقع نداشته باشی چه از شوهرت و چه از خانومت
کار کردن و خرج کردن فقط وظیفه ی مردان نیست
تمیز کاری و آشپزی فقط برای زنان نیست
بچه داری فقط برای زنان نیست
انجام کار های سنگین فقط برای مردان نیس
این ویژگی هارو به وضوح میشه تو روابط استاد و خانوم شایسته مشاهده کرد
وقتای شده که به جای خانوم شایسته استاد عباس منش آشپزی کردند و غذای ساده اما با کیفیت برامون درست کردن 😄
وقت های هم شده که خانوم شایسته پا به پای استاد بهشت رو زیباتر کردند
و اینه اون اصلی که باعث ارامش در روابط باشه"توقع نداشتن"
اگه استاد یه لباس زیبا برای خانوم شایسته میخره خانوم شایسته میدونه که داره بهش عشق میورزه نه اینکه وظیفه داشته باشه
اگه خانوم شایسته حتی زیر سینگ رو تمیز میکنه و غذا های رنگو رنگ میزاره استاد درک میکنه که خانوم شایسته عشق رو از طریق تک تک مواد غذایی که اون غذا رو تشکیل دادند داره به استاد هدیه میکنه و وظیفه ای نداره
اگه همین الان به روابط زندگیمون نگاه کنیم متوجه میشیم که بیشتر درگیری ها و ناآرومی های روابط هامون بخاطر توقع داشتن از همه حتی خودم هم که دارم این متن رو مینویسم الان با توقع داشتن از مادرم روابطمون رو تیره کردم (بخدا از دیروز که توقع از مادرم رو از درون خودم کم کردم انقدررر باهام خوب شده اصلااا عجیییب من هیچ کاری نکردما فقط از درون توقعم روکم کردم)
🔍و باز هم جیکاپ …
پسر بچه ی کوچولویی که بهم چندین بار یاد اوری کرد که چطور باید مصمم شم و به مسیرم با ایمان ادامه بدم
این پسر تو این یکی دو هفته رفته سراغ زبان فارسی و هرروز با جمله های جدیدش مارو سوپرایز میکنه
با اون لحجه ی زیبا تو جمله هاش
اون حس اعتماد به نفسش وقتی داشت به جزف یاد میداد
چقدررر انگیزه ی جیکاپ برای فرهنگ ایران رو دوست دارم
و چقدر این مصمم بودن رو باید ازش یاد بگیرم
سالهاست میخوام زبان انگلیسی رو یاد بگیرم اما کو عمل؟از یادگرفتنش فقط خواستنشو دارم ولی الان دارم با چشم میبینم تفاوت این پسررو و دوست دارم واقققعا ازش الگو بگیرم
🔍چقدر دوست داشتم اتحاد این خانواده رو اینکه برای پیدا کردن لیوان گنشده ی یکی از اعضا همه ی اعضا بسیج شدن و همراه مادر دنبال لیوان گشتن
بدون اینکه بگن به من چه؟مگه من گم کردم ؟و هزار جور بهانه
چقدر دوست دارم این ویژگی این خانواده رو 👪
حتی تو قسمت های قبل هم نمونه هایی از این اتحاد رو دیده بودیم و نمونه اش همراهی تمام اعضا برای خالی کردم وسایلاشون از ون بودن
🔍دیدگاه ثروتمند این خانواده خیلی به دلم نشست
خیلی از ادما با اینکه خیییلیم خوب پول میسازن اما از اون پول به جز انباشته کردنش توی بانک استفاده ی دیگه ای نمیکنن ،نمیزارن که خودشون از اون نتیجشون لذت ببرن ؛نمیزارن که با خرید وسایل دلخواهشون به خودشون هدیه بدن؛نمیخوان که از اون پول هیچ استفاده ای بکنن
و اگه یکی از اعضای اون خانواده ها به جای هوپ لیوانش رو گم کرده بود حالا از غم اینکه باید پول یه لیوان جدید بده ساعت ها غصه میخورد
در واقع این ویژگیشون باعث میشه اون پول هاشون هیچ وقت زیاد تر نشه چون این محدودیت "کم بود ثروت "در ذهنشون وجود داره
ولی الان میبینیم که خانوم هوپ اصلا غصه نخورد اول تمام تلاشش رو کرد ولی دیگه زیاد سخت نگرفت و با این باور که"بینهایت ثروت وجود داره"خیلی راحت رفت و یکی دیگه خرید و هم خودش لذت برد و هم اجازه ی ورود ثروت بیشتر رو به زندگیش داد
🔍 من از مصاحبه ی خانم شایسته با خانم هوپ متوجه شدم که دلیل اینکه انقدر هرکدوم از بچها سر جای خودشون هستند و به توانایی های خودشون باور دارند و نمیخوان تو همه چی عالی باشن اینه که خانم هوپ و البته پدر خانواده انارو همینجور که هستند دوست دارند و قبول کردند
اینکه نمیخوان بچشون تو همه چیز خوب باشه
من بعضی وقت ها به مادرم میگم "مامان چرا میخوای من همه چیز رو بلد باشم من تو چیزایی خوبم که بقیه توش خوب نیستن"و جواب مادرم اینه که میخواد من کامل و بدون نقص باشم من درکش میکنم اون یک مادره و با باور های محدود کننده ی ایران بزرگ شده و اون فکر میکنه که داره بهم لطف میکنه و این برام خوبه
اما میخوام نتایج رو با دیدگاه خانم هوپ مقایسه کنم
در واقع خانم هوپ با این نوع دیدگاه که هر کدوم از بچهام توی یه کار خوبه و اصلا لازم نیست که کامل و بدون نقص باشن بچهارو بزرگ کرده و به توانایی هاشون احترام میزاره
یکی از نکاتی که تعجب منو به شدت بر انگیخت اینه که اونا با این موضوع که لیوای همش داره بازی کامپیوتری میکنه مشکلی ندارند
نمیرن گوشی رو از دستش بکشن بگن به جای این کارا درستو بخون یه کاره ای شی بلکه تشویقش میکنن و میدونن که با بازی کامپیوتری هم میشه موفق شد
اونو برای توانایی هاش تشویق میکنن و حتی میشینن و بازیش رو نگاه میکنن که یوقت فکر نکنه تو این راه تنهاست و چقدررررر خوبه واقعا
جیکاپ تو فیس بوک خوبه و خودمون دیدیم که چطور پدرش همراه استاد اونو تشویق کرد که بره جلو و حرکت کنه بهش نگفت فیس بوک چیه و فلان بلکه بهش انگیزه داد که از همون چیزی که توش خوبه و علاقه ام بهش داره پیشرفت کنه جیکاپ تو درس هاش خوب نیس اما از نظر خانوم هوپ این اصلا اشکال نداره چون قرار نیست تو همه چیز خوب باشه
جزف توی ورزش خوبه اون توی پینگ پنگ همه ی اعضارو به جز پدرش برد و این نشون دهنده ی توانایی هاشه
طبق گفته ی خانوم هوپ پدرش با جزف ورزش میکنه و براش وقت میزاره
و لوک که خانوم هوپ اشاره کردند که تو مدرسه خیلی موفقه
ببینید الان ما چهار فرد متفاوت با علایق و استعداد های کاملا متفاوت رو داریم که با هم برادرند و تو یه خونه زندگی میکنن
اما خانوم هوپ اونارو همینجور که هستند پذیرفته
اون هم عاشقشونه هم دوستشون داره این دوتا متفاوتن از هم
خب همه ی پدرو مادرا عاشق فرزندشون هستند اما بیشترشون فرزنداشون رو دوست ندارند!
یعنی اون رفتار و ویژگی های فرزندشون رو قبول ندارند و میخوان اونارو طوری که دوست دارند تغییرشون بدن و این باعث میشه به اختلاف بر بخورن مثل منو مادرم
که البته چند روزه که واقعا داره به استعدادم (بازیگری)احترام میزاره و این بخاطر فرکانس های خودمه
سعی کنید هم عاشق فرزندتون باشید و هم اونارو دوست داشته باشید☺
🔍شاد بودن
خانوم هوپ به عنوان یه مادر واقعا شاده ایشون طبق گفته های خودشون سعی میکنه حتی در زمانی که دارن به ظاهر کار سختی هم انجام میدند کاری میکنن که اون کار لذت بخش باشه براشون و میبینیم که این ویژگی به بچها هم انتقال پیدا کرده
اون همش دنبال بچها نیست و برای خودش هم وقت میزاره اما در زمان مناسب با بچهاهم بازی میکنه نه فقط بخاطر بچها بلکه خودش هم لذت میبره
🔍چقدر این بچها مسئولیت پذیر بزرگ شدن که یه بچه کوچولو داره به مامانش تو اشپزی کمک میکنه بدون ناله و خستگی
خیلی دیدگاه شما به من انرژی داد از اینکه ی دختر خانم ۱۶ ساله انقدر ریزبینانه ب نکات و زیباییهای این قسمت و این جهان اشاره کردی لذت برم و تحسینتون میکنم بابت نگاه زیباتون امیدوارم منم هر لحظه انقدر زیبا و ریز بینانه ب نکات توجه و دقت کنم و زندگی رو ب زیبای ک هست ببینم .
بهترینهارو برای خودم و تو دوست عزیزم و همه ی هم فرکانسیهایم آروز میکنم🌹🌹🌹♥️♥️♥️
دقیقا عملکرد این خانواده ی آمریکایی مثل عملکرد ما تو خونست و من همیشه از این موضوع ناراحت بودم اما حالا که ویژگی های این مشارکت رو میبینم که میتونه چه مزایایی داشته باشه، از مادرم بابت این حس مشارکتی و تقسیم کار سپاس گزارم ،،و دلیل اینکه بعد این همه سال خانواده ی من هنوز همدیگرو دوست دارن و یه حس دوست داشتن قلبی بینمون برقراره همینه،،و میتونم با قدرت بگم که مادر من اگه یه زمانی رئیس جمهور بشه کشور با موفقیت های مدیریتی همراه میشه ،الان چند روزیه که به مادرم افتخار میکنم …ایشون خیلی معرکه هستن
من دقیقا چند روزه که هرروز به فایلای سریال بهشت نگاه میکنم و لذت میبرم،چون واقعا عاشق آب و سرسبزی و طبیعتم .
چقدر احتیاج داشتم به یه همچنین تجربه ای،چند روزه دختر شش،ساله ام کلافه ام کرده و هر کاری می کردم نمی تونستم باهاش ارتباط دوستانه برقرار کنم، اومدم تو سایت قسمت نشانه ی من،جالب بود در رابطه با عشق و مودت برام مطلب اومد اون و خوندم و بعد داشتم می گشتم تو سایت که برخوردم به سریال زندگی در بهشت قسمت 39، واقعا خدایا شکرت که این سایت، این خانواده ی دوست داشتنی و صمیمی عباسمنش و خانواده ی رایان عزیز، دستانی از دستان خداوند بودند برای هدایت من😍😍😍
(من خودم شخصا گاهی از شلوغی خوشم نمیاد و گاهی جمع رو دوست دارم. ولی فکر کنم خودم کمی به خودم سخت میگیریم و حساسم. وقتی مهمون میاد تمام تلاشم رو میکنم تا بهشون خوش بگذره و امکانات و هر آنچه در خانه داریم برای پذیرایی آماده میکنم…)
آفرین به خانم هوپ. لیوانش رو گم کرده بود دوستش داشته.تلاشش رو کرد وقتی پیدا نشد بدون وابستگی و نارحتی رفت یکی دیگه خرید.
آفرین که بچه ها هم تو پیدا کردن وکمک کردن به مامان شون همکاری کردن.
اینکه عادت آمریکایی ها این بود که گفتین: خوب پول درمیارن و راحت خرج میکنن( خود شما و استاد هم همینطور هستین) جالب بود. من تو خرج کردن کمی نگرانم باید تغییر بدم این رفتارم رو و باور مخربش روهم پیدا کنم……
یه تشکر ویژه هم از حمید عزیز میکنم که زحمت کشیده و مکالمه رو برامون ترجمه کرده به شکل خیلی رَوون و ساده ، خیلی خیلی ممنون حمید جان زحمت کشیدی
و یه تشکر ویژه هم از بانو شایسته بابت این ایده که خدا بهش گفته جدا بشینه با مادر گپ و گفتی بکنه و شروع کنه به پرسیدن این سوالات زیبا که قطعا سوالاتشم خدا بهشون الهام کرده چی بپرسه که اینقدر کلیدی و مهمن و نتیجه ش برای خیلیامون کارآمده
خیلی خیلی ممنون دستان خدا
دوستتون دارم💚👑💎
به نام خدای یگانه به نام خدای شنونده به نام خدای همیشه همراه
سلااااااااااااام
استاد عزیزم
بانوشایسته ی عزیز
خانواده ی نازنینم
خدای من داررررکوبو ببین چقدر زیباست با کوبیدن نوکش به درخت چه موسیقی زیبایی رو بوجود میاره اگه آدم از این چیزها به خدا نرسه از هیچ اتفاق و از هیچ راهی به خدا نخواهد رسید ، خدای من چه هوایی چقدر نور آفتاب زیبا میتابه به این درختا و دریاچه و کلبه ی قشنگ چوبیمون ، یعنی من عاشقتونم که اینقدر مربونین خونه رو در اختیار مهمون گذاشتین که راحت باشن و چقدر خوبه که تعارفی در کار نیست والا اگه اینجا بود و مثلا من صبح برای دیدن مهمونا میرفتم تقریبا ۲۷ ۸ دقیقه دسته جمعی عذر خواهی میکردن که ببخشید ما اینجا خوابیدیم شما اونجا ، خدای من چقدر پدر این خانواده عشقه چقدر مرده چقدر نازنینه و چقدر رفتارای این پدر و مادر من رو یاد حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) انداختن ، حضرت علی که مدام تو کارهای خونه کمک میکرده و حضرت فاطمه به فرزندان عزیزش بصورت یکسان و با عشق زیاد محبت میکرده ، چقدر این خانواده در صلح و در آرامشن چقدر زیبا دور هم میشینن و مثل چند تا رفیق با هم گپ میزنن باهم غذا میخورن و باهم عشق میکنن چیزی که به ندرت میشه پیدا کرد ، چقدر زیبا مشکلی که پیش اومد رو حلش کردن (یه لیوان گم میشه اول همه بسیج میشن و تلاششون رو میکنن برای پیدا کردنش ولی به نتیجه نمیرسن و پدر خانواده همسر رو میبره یه لیوان دیگه میخرن و همه چی تموم میشه و حتی بهتر از قبل چون مامان خانواده الان یه لیوان نو داره ، این موضوع برای من چند تا درس داشت یک: همیشه مشکلات بوجود میاد و طرز برخورد ما با مشکل خیلی مهمه و دو:ثروت و پول چقدر مقدسه ، یعنی اگه پدر خانواده در شرایط مالی خوبی نبود مادر قطعا میدونست که همسرش لیوان دیگه ای براش تهیه نمیکنه به احتمال خیلی زیاد آغازگر یه جنجال میشد تا حال همه رو بد کنه ، سه: حسِ مسئولین پذیری بچه ها در حالی که مشکل در ظاهر مربوط به آنها نیست.
چه صحنه ی زیبایی خدای من کمک کردن لیوای به مادر ، چقدررررر این صحنه درخشانه چقدر لبریز شدم از عشق از احساس خوب از خواستن چقدر این زن فرشته س
من عاشق اون پیاز آتیشیتون شدم بخدا همه ی دقایق این فایل یه طرف و این پیاز آتیشی شما یه طرف به به درود بر شما که اینقدر دلپاکین که صدای خدا رو میشنوین و بهش عمل میکنین
بازم ممنونم ازتون بخاطر این همه اتفاق خوب و این همه احساس خوب.
امیدوارم هر لحظه سرشار از احساس احساس خوب باشید
سلام چرا دیگه نوشتهای خوداقای عباسمنش وخانم شایسته نیست چرافقط صحبت بچهاس میشه هم صحبت خودتون هم برگزیده از نظرات دوستان روبذارید لطفا سپاس
به نام خداوند زیبائیهای این جهان هستی،
سلام میکنم خدمت خانم شایسته عزیز و استاد گرامی خودم و تمام شما دوستان خوش قلبم.
میخواستم بگم خدمت شما خانم شایسته ی عزیز که از وقتی که شما رو شناختم دیگه روزی نیست که شنیدن صدای مثبت و گرم شما رو از دست بدم.
وقتی به خاطر این که من به آسونیه فقط یک ضربه ی انگشتم میشینم به تماشای فایل های قشنگ شما، میتونم تصور کنم که برای ثانیه به ثانیه ی تصاویری که گرفته میشه و زمان پر تلاشی که صرف تدوین فایل ها میشه و گذاشتن زمان کافی برای میکس موسیقی مناسب،همینطور دویدن هاتون برای گرفتن لحظه های قشنگ تر و مصمم بودنتون و مصر بودنتون و دل توی دل نداشتن هاتون برای لحظه ای که ویدئوی آماده شده رو بزارین توی سایت و … میتونم درک کنم که انرژی خیلی زیادی صرف انجام تمام این مراحل میشه .. و تنها چیزی که تمام سختی های کار رو محو میکنه چیزی به جز عشق نمیتونه باشه…
عشق به مردم، عشق به بچه های ایران عزیزمون و عشق به آدمهائی که عشق شما رو میفهمن …
سرکار خانم شایسته ی عزیز و دوست داشتنی من از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم. و از خدای مهربونم تشکر میکنم که منو در همون فرکانسی قرار داده که شما قرار گرفتین، خدا رو شاکرم که میتونم باهاتون رابطه ی قلبی برقرار کنم و بتونم با تکرار این ارتباط هر بار اوج شادی درونی رو بازم تجربه کنم. سرکار خانم شایسته عزیزم میدونم که شاد کردن قلب من باعث زحمت زیادی میشه براتون، اما لطفا همینطور مصمم به کارتون ادامه بدین …
خیلی خیلی ممنونم از شما و تمام دوستان قشنگم ..
آرزو میکنم که شادی، همیشه درون قلب مسرورتون زندانی باشه ..
خدا نگهدار
سلام خانم شایسته عزیز متشکرم از دیدن این فایل لذت بردم متشکرم
سلاااااام 🙋
سلام استاد عزیزمم
سلام خانم شایسته گل
سلام خانواده ی رایان
و سلام دوستان همراه با سایت
این قسمت انقدرررر نکته داشت که اصلا نمیدونم چطور همرو بنویسم
اول خدارو شکر میکنم بابت این فایل زیبا و انرژی دهنده و بابت وجود نعمتی مثل خانم شایسته که واسمون ویدیو میگیره📹
خانم شایسته از شماهم تشکر میکنم واقعا🌺
وای چقدر ژست خانوم هوپ توی عکس این قسمت زیباست😍
میخوام بگم چقدررر جای مایک خالیه چقدر دوست داشتم تو این سریال باشه تا ببینم چطور با لوک بازی میکنن 👬
چطور توی فضای زیبای پرادایس لذت میبره و چطور شکر گذاری میکنه 🙏
استاد خیلی دلم تنگ شده که عشق بین شما و مایک بهم انرژی بده
واقعا ازتون میخوام سلامم رو بهشون برسونید
من از دیدن مایک خیلی انرژی میگیرم چون یجورایی الگوی منه
شاید جالب باشه که یه پسر ۱۵،۱۴ ساله الگوم باشه اما واسش دلیل دارم
خب من ۱۶ سالمه و سنم کمه و اینکه یه انسانی رو تقریبا هم سن خودم ببینم که داره اونطوری که من میخوام زندگی میکنه خیلی بهم انگیزه میده چون با توجه به اینکه زندگی ما رو به طور صد درصدی فرکانس های خودمون تشکیل داده ذهنم دیگه نمیتونه دلیل و منطقی بیاره و بگه اون پدرش استاد عباس منشه اما پدر تو چی؟
دیگه نمیتونه بهونه بیاره و بگه شانسش زد با استاد رفت امریک بلکه میگم مایک ۱۰۰ درصد فرکانس هایی رو اگاهانه یا نااگاهانه ارسال کرده که خداوند شرایطی رو جلوی پاش گذاشت که بتونه الان توی یه مدرسه ای که خدا میدونه استاد ثروتمندم چقدر بابتش هزینه کرده بمونه 🤗🏰
خدارو شکررررر
خدارو شکر که فردی هست که اونجوری که من میخوام داره زندگی میکنه
اون مدرسه ای که من دوست دارم درس میخونه📚🏰
اون دبیر هایی ک من دوست دارم داشته باشم داره
اون تفریحی که من دوست دارم میکنه🏕
اون روابطی که من دوست دارم با خانوادم داشته باشم با شما داره 👪
تو خونه ای که من دوست دارم توش زندگی کنم ،زندگی میکنه 🏠
لباس هایی میپوشه که ۸منم دوست دارم بپوشمشون (البته دخترونشونو😄)👗👛
وسایل هایی داره که منم دوست دارم اونارو داشته باشم
گوشی ای داره که منم دوست دارم داشته باشم 📱
و……..
و اینه که مایک الگوی منه و الان دلم به الگو گرفتن از مایک خیلی تنگ شده 🤗
ولی چقدر دوست دارم این دیدگاهتون رو با اینکه عاشقانه پسرتون رو دوست دارید اما بازم بخاطر مایک خودتون رو محدود نکردید و نگفتید اون نباشه بهم خوش نمیگذره و اومدید دارید لذت میبرید حتی بدون مایک!
باوررر کنید وقتی رفتار شما رو با اطرافیانم مقایسه میکنم متعجب میشم مثلا چند روز پیش با نامادریم بیرون بودم من فالوده خریدم به ایشونم پیشنهاد دادم بخره ولی هی یجوری بود نمیخرید بهش گفتم چرا نمیخری خیلی خوشمست؟ شاید باورتون نشه گفت الان ابولفضل"برادر ناتنیم"نمیخوره دلم نمیاد 🤐 حالا ابوالفضل هرروزم خوراکی میخورها ! خلاصه یکاری کردم بخره اما واقعا متعجب بودم چون سبک زندگی شمارو دیده بودم و بعد از دیدن این رفتار مغزم یهو سوت کشید 😰
——————🌼—————-
خب طبق وعده ای که به خودم دادم میخوام این کار عقب افتاده رو که " دیدن قسمت به قسمت سریال زندگی در بهشت و کامنت کردن اگاهی هایی که از این سریال یاد گرفتم قبل از خوندن کامنت دوستان" رو انجام بدم
قبلا یک بار تمام قسمت هارو تا قسمت ۴۰ دیده بودم و حالا میخوام از اخر دوباره نگاه کنم و نکاتو بنویسم که برای قسمت ۴۰ انجام شد و لایک زیبای استاد هم انگیزه ای بود در اول مسیر سپاسگذارم 🤗
البته برای نوشتن این کامنت تنبلی کردم چون کلاس بازیگری میرفتم و دیگه تمام وقتم رو تمارین بود اما حالا بعد دو روز متوجه شدم این کار اشتباهه و من هرچقددددرم که تمربن بازیگری کنم اگه شخصیتم تغییر نکنه اتفاق خاصی نمی افته
باید بیشتر وقتم رو روی سایت بزارم و البته که زمانی رو هم به تمرین اختصاص بدم اما در کنار سایت
نوشتن این کامنت ۲ روز طول کشید چون هرروز یکم مینوشتم بعد میرفتم سراغ تمرین اما الان متوجه شدم که باید بیشتر وقتم رو تو سایت بگذرونم
خب بریم سراغ نکات:
🔍اولین نکته ی مثبتی که متوجه ی اون شدم"راحت طلبی " استاد جان و خانم شایسته بود
اخه چقدر مهمون و میزبان میتونن روشنفکر و راحت طلب باشن که به جای اینکه مثل خانواده های ایرانی وقتی یه مهمون براشون میاد ۲۴ ساعت پیششون باشن و از کنارشون جم نخورن، اجازه میدن هم مهمون استقلال خودش رو داشته باشه و هم میزبان
یعنی این دیدگاه که “درسته که ما الان مهمون داریم اما قرار نیست که بخاطر مهمونامون استقلالمون رو از دست بدیم پس وقتی که هم امکانات وهم علاقش رو داریم میریم و این چند روزرو توی مکانی میمونیم که هم ما از تنهایی و استقلالمون لذت ببریم و هم برای مهمونامون احساس راحتی بیشتری ایجاد کنیم ” خیلی به لذت بردن کمک میکنه
میدونی فرق تفکر امریکایی ها با ایرانی ها چیه؟ اینکه که شما با این کارتون احساس راحتی و نزدیکی بیشتری به مهموناتون تقدیم کردید و خانواده ی رایان تفکرشون اینه که امکانات بیشتری"راحتی و تنهایی"رو در اختیارشون گذاشتید و بهشون این امکان رو دادید که مثل خونه ی خودشون اونجا زندگی کنن و لذت ببرن
اما اگه اینجا صاحب خونه مهمون رو توی خونه تنها میزاشت و میرفت توی ار وی میخوابید مهمون دیگه این حس رو نداشت که صاحب خونه داره براش امکانات بیشتری فراهم میکنه بلکه نظرش این بود که "ببین دو روز نتونست مارو تحمل کنه ببین چقدر بهمون کم محلی کرد چرا نموند ازمون پذیرایی کنه؟ ببین با این کارش میگه ازتون خسته شدم برید"و با این نوع تفکر ها اجازه ی لذت بردن از شرایط رو به خودشون نمیدادن
ارامش خانواده ی رایان درباره ی تصمیم شما بخاطر اصلی است به اسم "توقع نداشتن از کسی"
خانواده ی رایان از شما توقع ندارند که همیشه کنارشون بمونید و ازشون پذیرایی کنید بلکه اونا میدونن که هیچ کس وظیفه نداره بخاطر شخص دیگه ای از خواسته ها ش بگذره
هیچ کس وظیفه ای نداره بخاطر لذت بردن مهمان از فضای ملکش تمام ازادیش رو از دست بده و بخاطر همینه که اروم هستن بخاطر همینه که شکر گزار امکاناتی که در اختیارشون گذاشتید هستند؛ بدون بهانه بدون قیدو شرط و بدون هیچ ناله ای از کم و کسری های احتمالی.
و البته که این سبک مهمان داری هم برای مهمان و هم میزبان خیلی اسان و لذت بخشه
اما از طرف دیگه مهمان های ایرانی با توقع داشتن از میزبان ارامش رو هم از خودشون و هم از میزبان میگیرن و به همین علت توی مهمانی ها تمام بارِ مهمانی بر دوش میزبان است و به جای اینکه از بودن مهمان ها لذت ببره بدتر خسته و درمانده میشه و همینه که مهمان هم احساس معذب بودن میکنه
"که البته هم در امریکا و هم در ایران افرادی با عقاید مخالف زادگاهشون هم وجود دارند "
🔍وای دارکووب😍
دوست دارم یه دارکوب از نزدیک ببینم و صدای نک زدنش روی چوب رو با گوش هام از نزدیک حس کنم وای که چقدددر این پرنده زیبا و تواناست !انقدر نکش محکمه که میتونه هرجارو که اراده کنه با نک های قوی و خوشگلش سوراخ کنه و بره اونجا زندگی کنه خدای من اخه چی افریدی تو؟!😄
واقعا تو بهشت به این زیبایی معلومه دارکوب هاهم علاقه دارن لونه کنن
اینجا دیگه فقط آهوش کمه تا تکمیل بشه و بشه یه بهشت واقعی !
🔍خدای مننننن ! اون گوشه جزف و میبینید؟ اول صبح پا شده اومده ماهیگیری به شوق برنده شدن چقدر این برادرا اراده دارن اخه ! اون از جیکاپ که عزمش رو جزم کرده که حتما روزی یک ویدیو آپلود کنه و اینم از جزف که مصمم شده باید برنده ی این مسابقه باشه و برای برنده شدن اول صبح اومده تلاش کنه
درواقع اونا برای خواستشون تلاشو حرکت میکنن
تلاش میکنن که خودشون رو به"خودشون"ثابت کنن
تلاش میکنن که اون چیزی که از درون بهش علاقه دارن رو به بهترین شکل انجام بدن حالا یکیشون مثل جیکاپ علاقش فیس بوکه و یکی دیگشون مثل جزف علاقش ورزشه و میبینیم که هرکدوم فقط توی زمینه ی مورد علاقه خودشون برای پیشرفت تلاش میکنن و نمیخوان توی همه ی زمینه ها عالی باشن .
مثلا اصلا دیدین جزف بره ویدیو بگیره؟
خدایی هممون دیدیم که بچه هایی که با باور های محدود کننده ی خانواده های نااگاه بزرگ میشن دوست دارن تو همه چیز اول باشن مثلا مثلا خودش تو ورزش خوبه اما وقتی میشنوه داداشش تو کامپیوتر خوبه میره سریع پشت کامپیوتر تا به همه ثابت کنه که من از داداشم بهترم.
اما واقعا همچین چیزی رو تو این بچها دیدیم؟
تاحالا دیدیم جزف بره فیلم بگیره یا مثلا جیکاپ خیلییی زیاد سعی کنه تو ورزش خوب باشه؟
درسته که گاهی میره ماهی گیری میکنه یا با بقیه ورزش میکنه اما ایا به اندازه ی جزف پیگیر هست؟
اونقدر که جزف تو پینگ پنگ خوبه لوک و جیکاپ و لیوای خوب هستن؟
اونقدری که جیکاپ تو فیس بوک خوبه بقیه هستن ؟
اونقدر که لیوای تو بازی های کامپیوتری خوبه بقیه هم خوبن؟
یا اونقدر که لوک تو درس هاش خوبه(طبق گفته ی خانوم هوپ)بقیه هم خوبن؟
دقیقا دلیل ارامش این بچه ها همینه دلیل اینکه با خودشون و دیگران در صلح هستند همینه چون خودشون رو "همون طوری که هستن"پذیرفتن ؛اصلا نمیخوان تو همه چی خوب باشن نمیخوان خودشون رو به بقیه ثابت کنن اونا بهترینِ خودشون هستن
میبینیم که جزف به جای اینکه بعد از هر باخت ناامید بشه دوباره تلاش میکنه تا ایندفعه موفق بشه
تازه اون رقابت صلح امیز داره نه اینکه بخواد توانایی های شخص مقابل رو انکار کنه و خودش رو برتر جلوه بده بلکه با ارامش و دوستانه در کنار مادرش ماهی میگیره
چقدر دوست دارم دیدگاه هوپ رو که واقعا داره با جزف مسابقه میده و اونو دست کم نمیگیره
و همچنین جزف برای پیشرفتش از قانون درخواست هم استفاده میکرد و از بقیه میخواست باهاش پینگ پنگ بازی کنن تا بتونه بازیش قوی شه
🔍خانوم شایسته من چقدر لذت میبرم از اینکه هیچ چیز رو سخت نمیگیرید چقدر ارامش دارید وقتی دارید میزبانی میکنید میدونید این خیلی برام تعجب اور و قابل تحسینه چون مادر من وقتی یه مهمون میاد به شدددت هول میکنه و حتی وقتیم که مهمون نیست باز همیشه انگار کلی کار داره و هوله اما وقتی شمارو میبینم که با ۶ نفر مهمون اینهمههه ارامش دارید واقعا لذت میبرم و ارزو میکنم مادر من هم به ارامش شما برسه😇
چقدر دوست دارم که با مهمون انقدر راحتید فکر شو کنید ایران اگه مهمون خودش برای خودش غذا درست کنه دیگهه هیچی صاحب خونه خودشو میکشه که "الان ناراحت میشن الان درباره ی ما چی فکر میکنن الان میرن به همه میگن و …"اما اینجا چقدررر راحت خودشون هرچی میخوان
درست میکنن و میخورن و واقعا چقدر امکان داره همه چیز اسان و راحت باشه
🔍چقدر خوبه که واقعا فارق از دیدگاه دیگران حرف زد عمل کرد ، لباس پوشید،رفتار کرد چقدر به ادم ارامش میبخشه
چقدر خوبه که تو مهمونی به جای اینکه به فکر ارزونتر بودن مبلمون از مبل مهمونمون باشیم رو همون مبل با مهمون بنشینیم و لذت یه هم صحبتی رو به خودمون هدیه بدیم
البته چه صحبت هایی؟ اینو شما انتخاب میکنی صحبت هایی که بالی برای پروازمون میشه یا ترمزی برای حرکتمون
به جای اینکه با هزار تا ناخن مصنوعی و مژه و مدل مو و ارایش و … خودمون رو ازار بدیم و بزاریم تو جعبه ؛فقط با یه لباس شیک و ظاهری اراسته به خودمون لذت چابکی و راحتی رو هدیه بدیم
البته شیک برای کی؟برای خودت نه برای تایید دیگران
🔍راستی چقدر لذت بردم از اینکه هرکس به دیدگاه و سلیقه ی دیگری احترام میزاره و هیچ کس نمیخواد که به دیگری ثابت کنه داری اشتباه کنی باید اینطور بگردی اون کارو کنی اونو بخوری و …
و هرکس هرچی دوست داره میپزه و نوش جان میکنه
تو زمانی که اکثر زن و شوهر ها سر تفاوت عقیده هاشون از هم جدا میشن و به مشکل بر میخورن چقدررر زیبا استاد و خانوم شایسته حتی نوع سلیقه ی غذاییشون هم متفاوته و با عشق اونو پذیرفتن
وما چقدررمیتونیم از این خانواده درس بگیرم اخه !
چقدر خوشم اومد که اقای رایان صبحانه درست کردند و اشپز خونه رو هم تمیز کردند
یعنی این دیدگاهی که آشپزی و تمیز کاری فقط برای زنان نیست و من هم میتونم آشپزی کنم خیلییی تو روابط کمک میکنه و حتی بالعکس
اینکه از همسرت توقع نداشته باشی چه از شوهرت و چه از خانومت
کار کردن و خرج کردن فقط وظیفه ی مردان نیست
تمیز کاری و آشپزی فقط برای زنان نیست
بچه داری فقط برای زنان نیست
انجام کار های سنگین فقط برای مردان نیس
این ویژگی هارو به وضوح میشه تو روابط استاد و خانوم شایسته مشاهده کرد
وقتای شده که به جای خانوم شایسته استاد عباس منش آشپزی کردند و غذای ساده اما با کیفیت برامون درست کردن 😄
وقت های هم شده که خانوم شایسته پا به پای استاد بهشت رو زیباتر کردند
و اینه اون اصلی که باعث ارامش در روابط باشه"توقع نداشتن"
اگه استاد یه لباس زیبا برای خانوم شایسته میخره خانوم شایسته میدونه که داره بهش عشق میورزه نه اینکه وظیفه داشته باشه
اگه خانوم شایسته حتی زیر سینگ رو تمیز میکنه و غذا های رنگو رنگ میزاره استاد درک میکنه که خانوم شایسته عشق رو از طریق تک تک مواد غذایی که اون غذا رو تشکیل دادند داره به استاد هدیه میکنه و وظیفه ای نداره
اگه همین الان به روابط زندگیمون نگاه کنیم متوجه میشیم که بیشتر درگیری ها و ناآرومی های روابط هامون بخاطر توقع داشتن از همه حتی خودم هم که دارم این متن رو مینویسم الان با توقع داشتن از مادرم روابطمون رو تیره کردم (بخدا از دیروز که توقع از مادرم رو از درون خودم کم کردم انقدررر باهام خوب شده اصلااا عجیییب من هیچ کاری نکردما فقط از درون توقعم روکم کردم)
🔍و باز هم جیکاپ …
پسر بچه ی کوچولویی که بهم چندین بار یاد اوری کرد که چطور باید مصمم شم و به مسیرم با ایمان ادامه بدم
این پسر تو این یکی دو هفته رفته سراغ زبان فارسی و هرروز با جمله های جدیدش مارو سوپرایز میکنه
با اون لحجه ی زیبا تو جمله هاش
اون حس اعتماد به نفسش وقتی داشت به جزف یاد میداد
چقدررر انگیزه ی جیکاپ برای فرهنگ ایران رو دوست دارم
و چقدر این مصمم بودن رو باید ازش یاد بگیرم
سالهاست میخوام زبان انگلیسی رو یاد بگیرم اما کو عمل؟از یادگرفتنش فقط خواستنشو دارم ولی الان دارم با چشم میبینم تفاوت این پسررو و دوست دارم واقققعا ازش الگو بگیرم
🔍چقدر دوست داشتم اتحاد این خانواده رو اینکه برای پیدا کردن لیوان گنشده ی یکی از اعضا همه ی اعضا بسیج شدن و همراه مادر دنبال لیوان گشتن
بدون اینکه بگن به من چه؟مگه من گم کردم ؟و هزار جور بهانه
چقدر دوست دارم این ویژگی این خانواده رو 👪
حتی تو قسمت های قبل هم نمونه هایی از این اتحاد رو دیده بودیم و نمونه اش همراهی تمام اعضا برای خالی کردم وسایلاشون از ون بودن
🔍دیدگاه ثروتمند این خانواده خیلی به دلم نشست
خیلی از ادما با اینکه خیییلیم خوب پول میسازن اما از اون پول به جز انباشته کردنش توی بانک استفاده ی دیگه ای نمیکنن ،نمیزارن که خودشون از اون نتیجشون لذت ببرن ؛نمیزارن که با خرید وسایل دلخواهشون به خودشون هدیه بدن؛نمیخوان که از اون پول هیچ استفاده ای بکنن
و اگه یکی از اعضای اون خانواده ها به جای هوپ لیوانش رو گم کرده بود حالا از غم اینکه باید پول یه لیوان جدید بده ساعت ها غصه میخورد
در واقع این ویژگیشون باعث میشه اون پول هاشون هیچ وقت زیاد تر نشه چون این محدودیت "کم بود ثروت "در ذهنشون وجود داره
ولی الان میبینیم که خانوم هوپ اصلا غصه نخورد اول تمام تلاشش رو کرد ولی دیگه زیاد سخت نگرفت و با این باور که"بینهایت ثروت وجود داره"خیلی راحت رفت و یکی دیگه خرید و هم خودش لذت برد و هم اجازه ی ورود ثروت بیشتر رو به زندگیش داد
🔍 من از مصاحبه ی خانم شایسته با خانم هوپ متوجه شدم که دلیل اینکه انقدر هرکدوم از بچها سر جای خودشون هستند و به توانایی های خودشون باور دارند و نمیخوان تو همه چی عالی باشن اینه که خانم هوپ و البته پدر خانواده انارو همینجور که هستند دوست دارند و قبول کردند
اینکه نمیخوان بچشون تو همه چیز خوب باشه
من بعضی وقت ها به مادرم میگم "مامان چرا میخوای من همه چیز رو بلد باشم من تو چیزایی خوبم که بقیه توش خوب نیستن"و جواب مادرم اینه که میخواد من کامل و بدون نقص باشم من درکش میکنم اون یک مادره و با باور های محدود کننده ی ایران بزرگ شده و اون فکر میکنه که داره بهم لطف میکنه و این برام خوبه
اما میخوام نتایج رو با دیدگاه خانم هوپ مقایسه کنم
در واقع خانم هوپ با این نوع دیدگاه که هر کدوم از بچهام توی یه کار خوبه و اصلا لازم نیست که کامل و بدون نقص باشن بچهارو بزرگ کرده و به توانایی هاشون احترام میزاره
یکی از نکاتی که تعجب منو به شدت بر انگیخت اینه که اونا با این موضوع که لیوای همش داره بازی کامپیوتری میکنه مشکلی ندارند
نمیرن گوشی رو از دستش بکشن بگن به جای این کارا درستو بخون یه کاره ای شی بلکه تشویقش میکنن و میدونن که با بازی کامپیوتری هم میشه موفق شد
اونو برای توانایی هاش تشویق میکنن و حتی میشینن و بازیش رو نگاه میکنن که یوقت فکر نکنه تو این راه تنهاست و چقدررررر خوبه واقعا
جیکاپ تو فیس بوک خوبه و خودمون دیدیم که چطور پدرش همراه استاد اونو تشویق کرد که بره جلو و حرکت کنه بهش نگفت فیس بوک چیه و فلان بلکه بهش انگیزه داد که از همون چیزی که توش خوبه و علاقه ام بهش داره پیشرفت کنه جیکاپ تو درس هاش خوب نیس اما از نظر خانوم هوپ این اصلا اشکال نداره چون قرار نیست تو همه چیز خوب باشه
جزف توی ورزش خوبه اون توی پینگ پنگ همه ی اعضارو به جز پدرش برد و این نشون دهنده ی توانایی هاشه
طبق گفته ی خانوم هوپ پدرش با جزف ورزش میکنه و براش وقت میزاره
و لوک که خانوم هوپ اشاره کردند که تو مدرسه خیلی موفقه
ببینید الان ما چهار فرد متفاوت با علایق و استعداد های کاملا متفاوت رو داریم که با هم برادرند و تو یه خونه زندگی میکنن
اما خانوم هوپ اونارو همینجور که هستند پذیرفته
اون هم عاشقشونه هم دوستشون داره این دوتا متفاوتن از هم
خب همه ی پدرو مادرا عاشق فرزندشون هستند اما بیشترشون فرزنداشون رو دوست ندارند!
یعنی اون رفتار و ویژگی های فرزندشون رو قبول ندارند و میخوان اونارو طوری که دوست دارند تغییرشون بدن و این باعث میشه به اختلاف بر بخورن مثل منو مادرم
که البته چند روزه که واقعا داره به استعدادم (بازیگری)احترام میزاره و این بخاطر فرکانس های خودمه
سعی کنید هم عاشق فرزندتون باشید و هم اونارو دوست داشته باشید☺
🔍شاد بودن
خانوم هوپ به عنوان یه مادر واقعا شاده ایشون طبق گفته های خودشون سعی میکنه حتی در زمانی که دارن به ظاهر کار سختی هم انجام میدند کاری میکنن که اون کار لذت بخش باشه براشون و میبینیم که این ویژگی به بچها هم انتقال پیدا کرده
اون همش دنبال بچها نیست و برای خودش هم وقت میزاره اما در زمان مناسب با بچهاهم بازی میکنه نه فقط بخاطر بچها بلکه خودش هم لذت میبره
🔍چقدر این بچها مسئولیت پذیر بزرگ شدن که یه بچه کوچولو داره به مامانش تو اشپزی کمک میکنه بدون ناله و خستگی
🌸برای همتون عشق و ثروت روز افزون از خدا میخوام
به خدا میسپارمتون
سلام ملیکای عزیز
خیلی دیدگاه شما به من انرژی داد از اینکه ی دختر خانم ۱۶ ساله انقدر ریزبینانه ب نکات و زیباییهای این قسمت و این جهان اشاره کردی لذت برم و تحسینتون میکنم بابت نگاه زیباتون امیدوارم منم هر لحظه انقدر زیبا و ریز بینانه ب نکات توجه و دقت کنم و زندگی رو ب زیبای ک هست ببینم .
بهترینهارو برای خودم و تو دوست عزیزم و همه ی هم فرکانسیهایم آروز میکنم🌹🌹🌹♥️♥️♥️
عادت کرده ام که هر جا موفقیتی یا چیز خوبی دیدم ردپای توحید را بجویم.
توحید نیز در این خانواده موج میزند.
هر کدام از اعضای خانواده در دنیای مجزای خود زندگی میکنند.
به ترس هایشان غلبه میکنند .
بدون وابستگی عاشق یکدیگر هستند.
نه غمی دارند و نه ترسی.
چقدر رها شما توی اروی هستید .
مهمونهایی که چندین روز
سلام حضور استاد و خانم شایسته و دوستان عزیز
دقیقا عملکرد این خانواده ی آمریکایی مثل عملکرد ما تو خونست و من همیشه از این موضوع ناراحت بودم اما حالا که ویژگی های این مشارکت رو میبینم که میتونه چه مزایایی داشته باشه، از مادرم بابت این حس مشارکتی و تقسیم کار سپاس گزارم ،،و دلیل اینکه بعد این همه سال خانواده ی من هنوز همدیگرو دوست دارن و یه حس دوست داشتن قلبی بینمون برقراره همینه،،و میتونم با قدرت بگم که مادر من اگه یه زمانی رئیس جمهور بشه کشور با موفقیت های مدیریتی همراه میشه ،الان چند روزیه که به مادرم افتخار میکنم …ایشون خیلی معرکه هستن
من دقیقا چند روزه که هرروز به فایلای سریال بهشت نگاه میکنم و لذت میبرم،چون واقعا عاشق آب و سرسبزی و طبیعتم .
سلااااااااام
😍 😍 😍
چقدر احتیاج داشتم به یه همچنین تجربه ای،چند روزه دختر شش،ساله ام کلافه ام کرده و هر کاری می کردم نمی تونستم باهاش ارتباط دوستانه برقرار کنم، اومدم تو سایت قسمت نشانه ی من،جالب بود در رابطه با عشق و مودت برام مطلب اومد اون و خوندم و بعد داشتم می گشتم تو سایت که برخوردم به سریال زندگی در بهشت قسمت 39، واقعا خدایا شکرت که این سایت، این خانواده ی دوست داشتنی و صمیمی عباسمنش و خانواده ی رایان عزیز، دستانی از دستان خداوند بودند برای هدایت من😍😍😍
مرسی استاد عزیز و خانم شایسته بهتره بگم مریم جان
دوستتان دارم💋💋💋
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیز و مریم دوست داشتنی
سلام به همه دوستان عباسمنشی
چقدر نکته و درس دادی مریم جان
چقدر خوب فیلم برداری کردی…
عالیه اساس مهمون داری بر سادگی است…
همینه که چند روزه با هم هستین.
و راحت کارهاتون رو انجام میدین و مشکلی ندارین.
(من خودم شخصا گاهی از شلوغی خوشم نمیاد و گاهی جمع رو دوست دارم. ولی فکر کنم خودم کمی به خودم سخت میگیریم و حساسم. وقتی مهمون میاد تمام تلاشم رو میکنم تا بهشون خوش بگذره و امکانات و هر آنچه در خانه داریم برای پذیرایی آماده میکنم…)
آفرین به خانم هوپ. لیوانش رو گم کرده بود دوستش داشته.تلاشش رو کرد وقتی پیدا نشد بدون وابستگی و نارحتی رفت یکی دیگه خرید.
آفرین که بچه ها هم تو پیدا کردن وکمک کردن به مامان شون همکاری کردن.
اینکه عادت آمریکایی ها این بود که گفتین: خوب پول درمیارن و راحت خرج میکنن( خود شما و استاد هم همینطور هستین) جالب بود. من تو خرج کردن کمی نگرانم باید تغییر بدم این رفتارم رو و باور مخربش روهم پیدا کنم……
چه مصاحبه خوبی شد.
یادم باشه اینا رو:
پیدا کردن الگوهای خوب
شناختن باورهای قدرتمند کننده افراد موفق
ممنون از دوست خوبی که ترجمه کرده بودن.
ممنون از شما مریم جان بخاطر مصاحبه خوبت…..