https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-01 08:48:482025-02-25 09:23:13سریال زندگی در بهشت | قسمت 39
317نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود به استاد عزیز، خانم شایسته گل و تک تک اعضای خانواده صمیمی و دوس داشتنی عباسمنش😍✌️
نکته مهم از زبان خانم شایسته: ما برای اینکه با وجود مهمانها فضای خصوصی خودمون رو برای رسیدگی به کارهای شخصی داشته باشیم، کلبه چوبی رو در اختیار مهمانها قرار دادیم و خودمون یه زمانهایی توی آروی هستیم
چه ایده خوبی آفرین! بنظرم اینطوری هم میهمان هم میزبان آزادی و راحتی بیشتری دارن و به همه بیشتر خوش میگذره!
دارکوب کله قرمزی زیبا چه صدای بامزه ای داره
آقای رایان اشپزخونه رو تمیز کرده و صبحانه آماده کرده دمش گرم که پابه پای خانوم خونه همکاری میکنه.
دورهمی شاد خانواده آقای رایان دور میز پینگ پونگ خیلی حس خوبی به آدم میده.
یعقوب و یوسف نازنین خودشونو به زبان فارسی معرفی میکنن و یعقوب با عشق به یوسف یاد میده که بتونه خودشو درست تر معرفی کنه!
مهمان نوازی ساده خانم شایستهو استاد رو تحسین میکنم که باعث آزادی و راحتی مهمانها و خودشون شدن!
مهمان ها غذاهای مخصوص خودشون رو پختن و میزبان هم غذاهای مخصوص خودشون رو حتی خانم شایسته و استاد هم هر کدوم غذاهای متفاوت خودشون رو دارن و به سبک خودشون زندگی میکنن! یعنی با وجود عشقی که بینشون هست اما تفاوتهای همدیگه رو پذیرفتن و به سلایق هم احتراگ میذارن!
خانم شایسته با یوسف مکالمه میکنه و تشویقش میکنه تا به تلاشش برای برد در مسابقات قهرمانی ماهیگیری ادامه بده!
خانم هوپ مشغول لذت بردن از ماهیگیری با پسر عزیزش یوسف! پدر خانواده هم در کنارشون داره لذت میبره و بهشون کمک میکنه!
شخصیت رقابت طلب یوسف بهش کمک میکنه که تلاش کنه و به تلاش ادامه بده و خیلی خوب رشد کنه!
چون مهم نیس ما چه ویژگی شخصیتی داریم مهم اینه که این ویژگی رو در جهت علایقمون هدایت کنیم. مثل همین ویژگی رقابت طلبی درصورتیکه در جهت صحیح هدایت بشه درنهایت باعث پیشرفت فرد میشود.
خانم شایسته شکارچی لحظات زیبا از خانم رایان با ماهی هیوجی که گرفته یه عکس یادگاری زیبا میگیره!
روحیه همکاری و بسیج شدن و همکاری تمام اعضای خانواده برای پیدا کردن لیوان گمشده مامان خانواده تحسین برانگیزه! این همدلی خونوادگی رو هزاران بار تحسین میکنم!
یکی از عادتهای خوب امریکایی ها اینه که
خیلی خوب پول میسازن و خیلی خوب از اون پول برای لذت بردن استفاده میکنن. یعنی اصلا سخت نمیگیرن خیلی خوب تجربه میکنن و عاشق خرید کردن هستن و هر چی رو که دوس داشته باشن میخرنش. یعنی به جای اینکه از خواسته هاشون بگذرن، پول بیشتری میسازن و خواسته هاشونو تجربه میکنن!
یتی (yeti) لیوانی هست که نوشیدنی ها رو سرد نگه میداره عجب ایده جالب ثروتسازی! برعکس فلاسک که آب رو داغ نگه میداره!
خانم هوپ خیلی راحت یه یتی جدید میخره و خیلی خوشحال و خرمه و با ذوق و شوق داره جریان خرید لیوانشو برای همه تعریف میکنه
لحظه زیبای بغل کردن مادر و پسر رو هزاران بار تحسین میکنم چقدر عاشق همدیگه هستن و چقدر خوبه که انقدر راحت عشقشونو به هم ابراز میکنن! بچه هایی که تو چنین خانواده ای رشد میکنن کمبود محبت پیدا نمیکنن، اعتماد به نفسشون بالاست!
آفرین به رایان عزیز که با مادرش در درست کردن سالاد خوشمزه همکاری میکنه!
معجون پیاز مزه دار شده خانم شایسته کدبانو هم خیلی لذیذ بنظر میاد که حتما باید یه بار تستش کنم!
و باز هم یعقوب و یوسف شیرین زبان و دوست داشتنی که رو به دوربین خانم شایسته عزیز خودشونو با زبان فارسی معرفی میکنن و با حس خوب بیشتر میرن به استقبال صبحانه دلپذیر در دامان طبیعت زیبای پارادایس!
به قول استاد سرراستترین و مینبرترین راه برای موفقیت اینه که ما الگوهای خوب پیدا کنیم درمورد هر خواسته ای که داریم، باورهای قدرتمند کننده اونها رو بشناسیم و مثل اونها اون باورها رو بپرورونیم و مثل اونها عمل کنیم.
و اما مصاحبه فوق العاده آموزنده خانم شایسته عزیز با خانم هوپ دوس داشتنی که الگوی بسیار خوبی در زمینه تربیت فرزند هست:
خانم شایسته: به نظر من شما بچه های بسیار خوبی تربیت کردین، چه عاملی بیش از همه به این نتایج کمک کرده؟
این نتایج فقط بخاطر من نبوده همسرم خیلی فوق العادا ای دارم که کمکم کرده
خداوند به من معرفتی عطا کرده که من به بچه ها بدون قید و شرط و صادقانه عشق میورزم میپذیرمشون همینطوری که هستن تشویقشون میکنم.
من به بچه هام اجازه میدم که خودشون باشن نه اینکه پرفکت باشن.
مثلا پسر دومم جیکاب مدرسه رو دوس نداره برخلاف پسر اولم بنابراین من از او توقع ندارم مثل پسر اولم باشه.
وقتی اونها صحبت میکنن و من گوش میکنم چون معتقدم اونها افراد مورد علاقه زندگیم هستن و عاشقشون هستم.
خانم شایسته: چطور مادرها میتونن به بچه ها کمک کنن که باهم مشارکت خوبی داشته باشن و به هم کمک کنن مثل بچه های شما؟
خانم هوپ: پدرشون الگوی خیلی خوبی براشون هست که همیشه سعی میکنه از هر فرصتی استفاده کنه که بقیه شاد باشن.
ما همیشه با بچه ها صحبت میکنیم و بهشون حس اعتماد میدیم و اونها نسبت به خودشون احساس بهتری پیدا میکنن وقتی به بقیه کمک میکنن.
خانم شایسته: بچه اای شما با وجود تفاوتهای شخصیتی و علایق متفاوت از همدیگه حمایت میکنن دلیل این نتایج چیه؟
خانم هوپ: بنظرم دلیلش اینه که ما همیشه ازشون حمایت میکنیم و وقت و انرژی صرف میکنیم تا بچه های از بودن در کنار هم لذت ببرن.
مثلا لیوای عاشق ویدیو گیز هست اما همسرم رایان بیسبال و ورزش دوس داره اما ما بین اینها تعادل برقرار میکنیم و اجازه میدیم تا هر کدوم به علاقه مندی هاشون برسن و لذت ببرن.
ما با اینکه از ویدیو گیمز لذت نمیبریم اما باهاش ویدیو گیمز انجام میدیم چون از لذت بردن لیوای لذت میبریم.
خانم شایسته: شما بیش از اینکه مادر باشین رفیق بچه هاتون هستین
دیروز که به پارکینگ لات والمارت رفتیم شما یه بازی طراحی کردین تا خوش بگذره
بیشتر بخاطر خودم بود چون به چیزی نیاز داشتم که وقتم بگذره و اینکه بهم خوش بگذره و از لحظاتم لذت ببریم و حوصله ام سر نره. من عاشق اینم که با بچه هام خوش بگذرونم! ما اکثر کارها رو طوری انجام میدیم که بهمون خوش بگذره حتی تمیز کردن خونه. مثلا موزیک پخش میکنیم. من برام مهمه که یک مادر شاد و مثبت باشم و خونه شاد و مثبتی داشته باشم.
این یه انتخابه اونها میتونن انتخاب کنن که لذت ببرن. من انتخاب کردم که لذت ببرم. در لحظاتی که شاد نیستم باید سپاسگزار باشم.
خانم شایسته: من سعی میکنم همیشه شاد بودن رو انتخاب کنم.
من هم شاد بودن رو انتخاب میکنم و با اینکه شاید مصاحبه رو کامل ترجمه نکردم ولی مطمئنم که تمام سعیمو کردم و لپ کلام رو فهمیدم و از خودم توقع ندارم پرفکت باشم!
واقعا وقتی این آگاهی ها رو میبینی قلبت باز میشه که زندگی اینجوری هم میتونه باشه پدر و مادری که خودشون شادن و با خودشون در صلحن بایدم چنین فرزندانی تربیت کنن
خدایا شکرت که ما رو با این مسیر جدید زندگی آشنا کردی
خدایا شکرت که همه ما رو هدایت کردی به دیدن این زیبایی ها و خوندن کامنت دوستان گلم
سلام بر استاد عباس منش عزیزم و خانوم شایسته مهربونمون
خدا رو ابتدای هر چیز سپاسگزارم بابت دیدن این جلسه و نکات بسیار بسیار ارزشمندی که برام داشت واقعا. استاد این خانواده رو باید لحظه به لحظه تحسین کرد بخاطر این همه نکته مثبتی که آدم در رفتارها و باورهاشون میبینه. چقدر همگی با خودشون و با دنیای اطرافشون در صلحن چقدر آرامش دارند ، چقدر اینها الگوی مناسبی هستند برامون تا باور کنیم که میشود چنین خانواده ای رو ساخت اینا الگو هستند برامون دیگه. خانم شایسته عزیز ایده مصاحبه با مادر خانواده بسیار فوق العاده بود چقدر لذت بردم از این مادر که در شروع جملاتش از تحسین شما تشکر کرد و اون رو به کمک ها و حمایت های همسرش و لطف خداوند هم نسبت داد. یه جمله مهم دیگش این بود که اغلب پدر و مادرا دوست دارن بچه هاشون پرفکت و کامل باشن اما گفت که ما بیشتر از کامل بودن بچه ها مون باید به اونها بشناسونیم که کی هستند؟ در واقع باید اونا رو به مسیر خودشناسی ببریم نه پرفکت بودن! ایشون از رفتار درست خودش با بچه هاش میگه از اینکه مشوق اونهاست در مسیر علاقه هاشون و میگه من جوری رفتار میکنم که اونا از رفتارم دوست داشتنمو حس میکنند. همچنین گفتند که سعی میکنم بلعکس خیلی از پدر مادرای دیگه که یسره بحالت دستوری با بچه ها حرف میزنن شنونده خوبی باشم و بیشتر گوش کنم. در ادامه ایشون به نقش پدر خونواده اشاره میکنن در الگو گرفتن این بچه ها که بنظر من یکی از عوامل مهمه خدایا آخه چقدر این مرد با خودش در صلحه چقدر ایشون الگوی خوبیه برای بچه هاش چقدر شخصیت فوق العاده ای داره . مادر خونواده میگه وقتی ینفر راجع بخودش بتونه خوب فکر کنه همونجوری هم میتونه راجع به دیگران فکر کنه دیگه از این قشنگتر میخوایم قانون رو درک کنیم یعنی در مدار افکار درست رفتار درست ازت سر میزنه همون صراط مستقیم خودمون.
خانم شایسته سوال قشنگی میپرسن : چرا بچه هاتون با وجود اختلاف سن ، سلیقه ، علایق و …. اینقدر با هم خوبن اینقدر به همدیگه احترام میگذارن اینقدر با هم بقول معروف جفت و جور هستند دلیل این موضوع چیه؟
ایشون پاسخ میده بنظرشون حمایت کننده بودن ایشون و پدر بچه ها از تک تک بچه ها در مسیر علایقشون منجر به این نتیجه شده و واقعا هم همینه. ایشون ادامه میده مثلا لیوای به بازیهای ویدئویی علاقه منده در حالیکه همسرم و فرزند دیگم به بیسبال علاقه مندن حالا تنها کاری که من و همسرم انجام میدیم اینه که لیوای در اینجا بیشتر خودشو در مسیر بازیهای ویدیئویی تجربه کنه. در واقع ما اونو به مسیری که دوست داره هدایت میکنیم .
صحبتای این مادر بقدری ارزشمند و زیباست که از گوش دادن بهش سیر نمیشم ایشون ادامه میده در جواب سوال خانم شایسته عزیز که میپرسن موقع خرید شما یه بازی برای بچه ها طراحی کردید . در واقع ایشون پاسخ جالبی میده میگه همونطور که من خسته میشم اونام خسته میشن پس یه ایده بذهنم میرسه که این خستگی رو از خودم دور کنم مثلا اون معما یا بازی ذهنی و … رو با بچه ها اج را میکنیم چقدر این خونواده فوق العاده هستن . مادر ادامه میده که بنظر ایشون “”” یک مادر خوشحال بودن بسیار بسیار مهمه””” نمادی از با خود در صلح بودن رو داره یادآوری میکنه این حرف دوستان. ایشون ادامه میده اغلب مادرا دچار استرس و اضطراب و نگرانی و … هستن و منم از این قاعده مستثنا نیستم اما بمحض اینکه میرم تو این قالب بخودم یادآور میشم که باید بفرم مثبت اندیشی و شاد بودن و در صلح و آرامش بودن خودت برگردی چقدر این تیکه از صحبتاشو دوست داشتم.
ایشون ادامه میده شاد بودن یک انتخابه چقدر این بخش صحبتاشون با صحبتای استاد عزیزم انطباق داره. و ایشون میگه خیلی موقعا ما خودمون تصمیم میگیریم که شاد نباشیم و 100 درصد این جمله درسته .
پس بیایم با الگو گرفتن از این خانواده فوق العاده همگی با آگاهی کامل شاد بودن رو در مسیر زندگیمون انتخاب کنیم . به امید شادی و عشق و امید در زندگی تک تک اعضای خانواده صمیمی عباس منش.
اول از هرچیزی اینو بگم به خانوم شایسته که من عاشق این ” وااااای خدااااای من ” گفتنهای شمام😍😍
اصلا این سه کلمه رو جوری از ته دل و با عشق میگین که آدم به دلش میشینه 😍🦋😍 چقدر تو زیبایی خوش قلب من💙💙😊
وااااای از این بهشت زیبا، از این دیدن خدا رو در هر لحظه🦋🦋💙
این مادر رو ببین چقدر خداگونه ست حرفاش.. چقدر با خودش هماهنگه که همه خانوادش عاشقشن.. قشنگ میشه فهمید این بار رایان خوشحالتر از قبله و با انگیزه تر که هرچیو که دوست داره خودش برای خودش انجام میده مثل همون چوبایی که برای آتیش جمع میکرد.. ، بچه ها با اعتماد بنفستر خوشحال تر، پرانرژی تر …
کلا همه شون شور و اشتیاقشون برای کارها و علایق خودشون چند برابر شده😊❤️
میدونی استاد نکته دیگه که از مریم جان همیشه میبینم، اینه که افراد موفق رو تو هر زمینه ای که باشن از کوچکترین موفقیت تا بزرگترینشون (حالا از ماهیگیری ماهرانه بچه ها گرفته تا تربیت صحیح مادر خانواده ) رو تحسین و رو به خودشون هم ازشون تعریف و تمجید میکنه، و همیشه توجه اش روی زیبایی ها و موفقیت افراده👌🏻😍
خب عزیز من این همون توجه به نکات مثبته اطرافیانه که استاد همیشه تو فایلهاشون میییییگن..
این کار مریم جان هم باعث میشه از جنس همون کانون توجهش، بیشتر وارد زندگیش بشه💫🌺❤️💙😍😊
مثال همون ترس از گرفتن ماهی با دستای خودش..
ببین اینقدر همه رو تشویق کرد اینقدر شجاعت رایان و بچه ها که تونستن ماهی بگیرن و با دست بندازنش تو آب رو تحسین کرد که خودشم تبدیل شد به همون دختری که تو ذهنش بود که یه روز ماهیو با دستاش بگیره😃😍😍
این مثالو شاید خیلیا بهش توجه نکردن یا خیلی براشون کوچیک باشه ، ولی برای من که خودمم ترس از گرفتن ماهی دارم، یه الگو شد برام😍😊
مریم جان یعنی من عاشق این شجاعتتم و منم همیشه سعی میکنم افرادو تحسین کنم و همین طور شمارو تحسین میکنم که هر روز چیزای جدیدی دوست داری امتحان کنی و همیشه جرات انجام هرکاریو داری و وارد ترسهات میشی.. خداروشکر بخاطر این همه شجاعت و اعتماد بنفست😍💪🏻
استاد جونم نکته بعدی که من تو اکثر آدمای ثروتمند و خوشبخت و موفق میبینم اینه که همیشه خونسردن…
آره دقیقا مثل خود شما😊
مثل این خانواده دوست داشتنی 💙
اصلا این خونسردی تو صورتشون موج میزنه، انگار خودشونو سپردن به خدا و میدونن که همیشه بهترینها رو براشون رقم میزنه و بیخیاله بیخیالن.. و میدونی چیه واقعا هم همینطوری میشه بهترین اتفاقها براشون میافته🌈☘️🌿✨
😊 و این همون ایمان به خدا داشتنه🦋😊❤️
حالا دوست قشنگم.. عزیزی که داری اینو میخونی😊
تو هم خودتو به خدا بسپار.. مطمئن باش خودش برات جورش میکنه❤️😊
چقدر من نگاه توحیدی شمارو دوست دارم که هر چقدر کامنت های شمارو میخونم لذت میبرم
و امروز دو مین کامنت هست که از شما میخونم
انگار خدا یه پیامی برا من داره که احمد همه چی رو بسپار به من تا بهترین هارو برات رقم بزنم
امروز دقیقا شما از طرف خدا بهم گفتید که تو هم خودتو به خدا بسپار مطمن باش خودش برات جورش میکنه
عاشقتونم به خدا
مرسی که پیام خدارو بهم رسوندین
اونم نه یه بار بلکه دو بار
یک بار تو داستان هدایتتون که نوشته بودین همه چی رو به خدا بسپار
یک سالی هست که با انجوهای خودشناسی آشنا شدم و داره ایمانم و اعتمادم به خدا بیشتر بیشتر میشه و تلاش میکنم که برای همیشه همه چیز رو به خودش بسپار و رها زندگی کنم
امروز، روزی سرشار از احساس ناب اتصال و آگاهی بود برام. الان داشتم در مورد آگاهی ها و الهامات امروز با عزیز دلم صحبت میکردم که حرفای ایشون در مورد آگاهی های این فایل، منو ترغیب کرد هرچه سریع تر تلفن رو قطع کنم و بیام تا قسمت سی و نهم از سریال پرهیجان و غیرقابل پیس بینی “زندگی در بهشت” رو ببینم. میگم غیز قابل پیش بینی چون به هیچ وجه مثل سریال های سینما قابل پیش بینی نیست که قراره در قسمت های آینده چه اتفاقی بیفته! یه بار مستند خاموش کردن آتش سوزیه جنگل رو نشون میده و یه بار مصاحبه ی تخصصی موفقیت! به همین خاطر میگم مهیج چون کاملا بر اساس الهام ساخته شده! از ایده ی ساخت این سریال تاااااا موضوع هر قسمت همه و همه الهام بوده! به همین خاطر در اوج لذت بخش بودن، آموزندست! مثل فیلم های آموزشی دیگه نیست که استاد با کن و شلوار بیاد جلوی دوربین و فقط حرف بزنه! بلکه استاد ما با شلوارک مشغول زندگی عادی و روزمره خودشه و اتفاقا هیچی هم نمیگه! بلکه میخواد هر بیننده ای در هر مدار متفاوتی که هست، به اندازه ظرفیت خودش درس بگیره! چون درکی که به اندازه ظرفیت باشه، به روح و جان میشینه و در خاطرمون میمونه! عاشق این سریالم که با دیدنش بیننده هم لذت میبره، هم اتصالش قوی تر میشه و هم با آگاهی ها، زندگیش رو عوض میکنه! برعکس سریال های تلویزیون که به طور نامحسوس زندگی ما رو به سمت بدبختی هول میدن، اینجا این سریال، ما رو به سمت خوشبختی هدایت میکنه!
چون خداوند به هر جایی که بخوایم هدایتمون میکنه! ما وقتی به فیلمای تلویزیون توجه کنیم، قطعا خداوند ما رو به همون راه هدایت میکنه یعنی بدبختی بیشتر! اما وقتی کانون توجه ما روی این سریال خوشبختی باشه، خداوند ما رو به همین راه هدایت میکنه! یعنی خوشبختی بیشتر! خداوند ما رو به هر راهی که بخوایم هدایت میکنه! چه طور میخوایم؟! با توجع مون! یعنی چیزایی که میبینیم و میشنویم و در موردشون حرف میزنیم!
پس با تمام تمرکز و توجه مون بریم که با دیدن این سریال، یک تیر و هزار نشان بزنیم. هم کیف کنیم و لذت ببریم و هم آگاهی هامون رو بیشتر کنیم! به صورت عملی ببینیم عمل کردن به آگاهی ها یعنی چی و چه نتایجی شگفت انگیزی رو سبب میشه! ببینیم چیزایی که داشتنشون شدنیه و ببنیم که چه خواسته های جدیدتری هم در ما شکل میگیره!
خدایا …
سپاس اون االهامات نابی که به قلب رئوف استاد و خانم شایسته کردی که این سریال ناب آماده بشه
سپاس استادی که صدای قلبشو به وضوح میشنوه و وقتی شنید، بی چون و چرا اجراش میکنه!
الحق که شما دو بزرگوار استادین!
بریم … بریم سراغ فیلم که قلبم داره کنده میشه برای دیدنش!
هنوز 23 ثانیه از فیلم گذشته اما میخوام یه درس خیلی بزرگی که از این قسمت های اخیر گرفتم رو بازگو کنم. با صحبتای خانم شایسته که گفتن خونه رو به مهمونا دادن و داخل آر وی هستن، یه درس بزرگی برام یادآور شد!
اینکه میبینم شما در اوج مهمان نوازی، در اوج اینکه مهمان نوازی بینظیر خودتون رو اجرا کردین، در عین حال عزت نفس فوق العاده تون رو بیش از پیش اینجا به خودتون نشون دادین! خیلی برای من آموزندست که عزت نفس رو در اوج مهمان نوازی شما می بینم! بذارین بیشتر توضیح بدم …
خب ما ایرانیا از قدیم الایام معروف بودیم به مهمان نوازی و مهمان نوازی ما زبان زد همه جاست. این خیلی خوبه و قابل تحسینه اما … اما … اما داره! اما متاسفانه اکثر مواقع کمبود عزت نفس ما اینجا خودشو نشون میده! قطعا همه ی ما تجربه ی اینو داشتیم که یه مواقعی از شهرای دیگه مهمون داشتیم. یادمون بیاد … خوده خودمون رو مثال میزنم … زمانی که میزبان مهمونامون بودیم، واقعا زندگی ما در اون چند روز تعطیل می شد و وقف مهمونا میشد با این باور که بهشون خوش بگذره! با این باور که مهمون نوازی رو به جا بیاریم! با این باور که به اونا احترام بذاریم! البته باور که چه عرض کنم … باور اشتباه و صد البته قدیمی!
جالب اینجاست از روز دوم به بعد، نه تنها از میزبانی مهمونامون لذت نمیبردیم، بلکه کار به جایی میرسید که مدام با خودمون میگفتیم کاش مهمونا زودتر برن! تا جایی که سال بعد خداخدا میکردیم که اون سال نیان چون یاد لحظاتی میفتیم که پارسال چقدر اذیت شدیم و چقدر خسته شدیم!
خب سوال من اینجاست …
کجای این کار احترام محسوب میشه و کجای کار بی احترامی محسوب میشه که بر فرض مثال، منه میزبان کارای شخصیم رو تعطیل نکنم و کارامو بکنم و اجازه بدم مهمونا بیشتر راحت باشن؟! بیشتر راحت باشن و هرچی خواستن خودشون فراهم کنن یا هر کاری دلشون خواست انجام بدن! اصلا چرا من باید سرگرمشون کنم و یا کاری کنم بهشون خوش بگذره؟! کسی که لذت بردن بلد باشه، از یه چهاردیواری هم لذت میبره و کسی که ناشکر باشه و ناسپاس، هر کاری بکنم آخرش میگه فلان چیزش ایراد داشت و خوش نگذشت و … !
کجای این کار احترام و خوش گذرونی محسوب میشه وقتی که من احترام خودم رو زیر پا گذاشتم و تمام خودم رو عین برده وقف مهمان کردم؟!
اصلا مگه خودم خوش میگذرونم که بخوام کاری کنم به مهمونا خوش بگذره؟!
اتفاقا …
اگه کاری کنم که اول از همه به من خوش بگذره، قطعا به مهمونام هم خوش میگذره! قطعا این فرکانس خوشگذرانی من به اونا هم منتقل میشه! مگه غیر اینه که جهان بر پایه فرکانس استواره؟!
اگه اول از همه کاری کنم که احترام خودم حفظ بشه، اون موقع اونا هم متقابلا احترام خودشون رو خودشون نگه میدارن!
در کل در جهانی که زندگی میکنیم که باید از ثانیه به ثانیه ش لذت ببریم وگرنه باختیم! پس باید کاری کنیم که اول از همه خوده ما از میزبان بودنمون لذت ببریم تا متقابلا، بدون اینکه لازم باشه کار خاصی انجام بدیم، مهمونا هم از مهمون بودنشون لذت ببرن! دقت کردین؟! بدون اینکه کار خاصی انجام بدیم! چون هر کاری لازم باشه انجام بدیم بهمون گفته میشه! حتی برای میزبان بودنمون هدایت میشیم!
چقدر لذت بخشه که میبنیم شما، در عین اینکه به بهترین نحو میزبان هستین، صد البته میزبان خودتون هستین! خوده خوده خودتون! و این چیزی نیست جز عزت نفسی والا که لابلای کاراتون به چشم میخوره!
شما در نظر بگیر یه فلاسک نسکافه همراهت داری که گنجایش دولیوان داره. فلاسکو با خودت به پارک میبری و روی نیمکت میشینی. میبنی یه اقای دیگه کنارت نشست … اینجا چه لذتی داره که یک فنجان نسکافه خودت بخوری و یک فنجان رو به دوست کنارت بدی؟! واقعا لذت اصلیش نصیب تویی میشه که میزبان بودی چون مطمئن بودی که حق خودتو دادی و به ایشون هم در اوج لذت بخشیدی!
اما فکرشون بکن … فلاسکت گنجایش یکی داشته باشه و تو دلت بسوزه و همه رو به اون آقا بدی! دیگه نمیگم چه حسی بهت دست میده چون خوب میدونم تجربه شو داشتی!
من درس بزرگی رو ازاین میزبانی و مهمان نوازی قانون مندش ما آموختم که حتی اینجا هم رد پای قانون رو میبنیم.
متشکرم
حدسم درست بود! کسی که لذت بردنو بلد باشه، از یه چهاردیواری ام لذت میبره! چقدر لذت بردم از اینکه دیدم که پدربچه ها صبونه شونو داده و ظرفارو شسته و آشپزخونه رو تمیز کرده!
چقدر خوشحالم که میبینم خودشون کنار هم دارن با بازی کردن لذت میبرن! واو!
واقعا عاشق این تیکه شدم که پدر بچه ها خودش، بدون اینکه میزبان اطلاع داشته باشه، صبونه درست کرده، ظرفاشو هم شسته! در صورتی که اگه ما بودیم به خاطر مهمونامون کله سحر بیدار میشدیم تا صبونه براشون حاضر کنیم و بعدش، مجبور بودیم ظرفای اون جمعیت رو بشوریم اما از درون غر بزنیم و ناراحت باشیم!
این عالی بود!
من چقدر لذت بردم از اینکه جیکوب به اون خوبی فارسی رو یادگرفته تا حدی که ایراد برادرش رو اصلاح میکنه و توضیح میده! براووو!
خدای من … چه حس خوبیه میبنیم خانم شایسته داره همون توضیحاتی رو میگه که من اول کامنت نوشتم! خدایا شکرت بابت هدایتهات!
بعد از ماجرای گم شدن لیوان و … ، چیزی که برام جالب بود این بودش که دقیقا زمانی که هوپ یه لیوان جدید گرفت و حالش عالی بود و فرکانسش محشر بود، دقیقا اون لحظه خودش گفت که من آماده مصاحبه هستم! یعنی خودشم به طور نااگاهانه میدونست که زمانی که فرکانسش عالیه باید صحبت کنه تا حرفاش برخواسته از دل باشه و به دل بشینه!
بریم سراغ مصاحبه …
عاشق این شدم که دیدم خانم شایسته هم مادر خودشو تحسین کرد و هم هوپ رو ! اینجا هم رد پایی از عزت نفس!
بعد از اینکه خانم شایسته از هوپ پرسیدن که مهم ترین و موثرترین عامل چی بود که چنین بچه های خوبی تربیت کردی، مادر بچه ها خیلی قشنگ جوب داد! چرا؟! چون اول از همه تشکر کرد و گفت و ممنونم که بچه هامو تحسین میکنی! جالب ترش اینجاست که گفت منم موافقم با شما و معتقدم که بچه های خیلی خوبی دارم!
(یعنی عزت نفس ایشون منو مبهوت کرد! طوری نشسته و طوری صحبت میکنه انگار بزرگترین سوپراستاره و در بزرگترین برنامه جهان داره مصاحبه میشه! حتی عزت نفس اینکه خودش بیان کرد که یچه های فوقالعاده ای داره منو دیوانه کرد!)
چه زیبا جواب میدن ایشون!
میگه که اول از همه اینو بگم که من به تنهایی بچه ها رو تربیت نکردم که بخوام بگم عامل اصلی تربیت اونا من بودم بلکه یک شوهر مسئولیت پذیر و خوب داشتم که همیشه بود و چنین نتیجه ای به بار اومد.
بعدش از خدا میگه! میگه خداوند این آگاهی و موهبت رو به من داده! و بعدش میگه که من هیچ موقع از بچه هام توقع اینو نداشتم که عالی باشن! میگه هر کدومشون با اون کی متفاوته! مثلا اگه یکی شون در درس و مدرسه ممتازه توقع ندارم اون یکی هم اینطور باشه! بلکه به هر کدومشون احترام میذارم و فارغ از هر چیزی بدون قید و شرط عاشق اونا هستم و تشویق شون میکنم که خودشون باشن! میگه به قدری عاشقشون هستم که میتونم به جرئن بگم پسرهای من، جزء عزیز ترین و دوست داشتنی ترین افراد زندگیم هستن! ( پ ن : ظاهرا در فرهنگ امریکا، همه ی والدین عاشق بچه هاشون نیستن !! اما به هرحال ایشون چه باورای محشری داره که باعث شده بگه من بدون توقع عالی بودن و بی قید . شرط عاشقشون هستم!!! چه حسی خوبی داد این باور بهم! )
اصلا باورم نمیشه این خانم چنین باورای محشری داشته باشه! هرچند طبق قانون، پشت هر نتیجه ی نابی، باورای نابی هست!
وقتی خانم شایسته ازش پرسید که به نظرت مادرای دیگه چه طور میتونن مثل شما چنین نتیجه خوبی بگیرن …
جواب داد که همش من نیستم! پدرشون خیلی موثر بود چون همیشه براشون مثال زدنی و مثل یک الگو بود! چون همیشه با مهربونیش دنبال راهی بود تا دیگران رو خوشحال کنه و مسلما بچه ها هم تحت تاثیر قرار گرفتن. البته اول از همه سعی کردیم به این اعتماد به نفس برسن که حسشون نسبت به خودشون باید خوب بشه و بدونن که خودشون کی هستن! چون وقتی به این احساس برسن میتونن مثل پدرشون به دیگران هم کمک کنن.
( خدای من ایشون چقدر خوب قانون رو درک کرده و اجرا کرده! حتی نا اگاهانه! )
خیلی جالبه! خانم شایسته میپرسه که چی باعث شد بچه ها، نه تنها تفاوت شخصیتی و علائق همدیگه رو بپذیرن، بلکه به وقتایی حمایتگر هم باشن؟
و خانمه جواب میده که ما از هموت بچگی متوجه تفاوت های بین هر کدوم شدیم و سعی نکردیم تغییرشون بدیم. مثلا یکی شون عاشق بازی های کامپیوتریه اما دیگری عاشق ورزش های فیزیکه! خب من لذت میبرم از لذت بردن اونا! لذت میبرم وقتی میبینم که داره از بازی کردنش لذت میبره!
( آخ که این حرفا چقدر به دلم میشینه و چقدر دلمو آرامش میده! این یعنی این باورا ناب ناب هستن! )
خانم شایسته میگن که شما بیشتر شبیه دوست بچه هات هستی تا اینکه مادرشون باشی! برفرض مثال زمانی که والمارت بودیم و منتظر یکی ار بچه ها بودیم، شما یه بازی طراحی کردی تا با بقیه بچه ها بازی کنی!
خانمه جواب میده که اول از همه اون کارو برای خودم انجام دادم تا کاری کنم زمان سریع تر بگذره و یا لذت بخش تر بگذره.
ولی فکر میکنم که مهم ترینش اینه که من دوست دارم در کنار اونا لذت ببرم. ممکنه یه وقتایی بحث باشه اما در نهایت…. آره واقعا ما دوستیم! هر چند خییلی سخت نیست که با بچه ها دوست باشیم! مثلا وقتی میخوای خونه رو تمیز کنی مسلما کسی نمیاد کمک کنه اما وقتی اون کارو با لذت همراه میکنی و مثل یک بازی عمل میکنی، همراهت میشن! البته مهم ترین عامل برای یک مادر اینه که خودش خوشحال و شاد باشه تا به بچه هاش هم منتقل بشه.
این یک انتخابه که منه ماد خوشحال باشم یا نه! خیلی مهمه اگه حس میکن مخوشحال نیستم، مدام با خودم مرور کنم که جرا خوشحال نیستم! و خیلی هم راحت میشه انتخاب کرد که خوشحال نبود! پس باید انتخاب کرد که خوشحال بود!
( خدای من … این خانم حتی اینو خوب میدونه که باید هر لحظه رو لذت برد! شاید از واژه ی فرکانس استفاده نکنه اما مگه واژه ها مهم هستن؟! نه … ایشون به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه، داره قانون رو اجرا میکنه و مسلما باید چنین نتایج خوبی هم بگیره! الان فهمیدم که چرا باید مهمان استاد عباس منش باشن! اخه همش با خودم میگفتم که خدای من این خانواده مگه چه فرکانسی تحویل جهان دادن که افتخار اینو دارن نه تنها کنار استاد عباس منش باشن، بلکه مهمان اونا باشن! بله … هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست!
خدای من چقدر استاد و مریم جان باخودشون در صلح هستن، چقدر همیشه راحت هستن و راحت میگیرن همه چی و اصل رو که هدف، لذت بردن هست رو قشنگ دارن بهش عمل میکنند، اینکه مهمون دارن باعث نمیشه دیگه اصلا خودشونو فراموش کنند، بلکه کارشون روی سایت رو دارن موقع خواب راحت میرن تو آروی میخوابن که راحت تر باشند و حتی موقع غذا خوردن هم وقتی با مهمونشون میتورن که دوست داشته باشن نه اینکه برای ناراحت نشدن مهموناشون، البته که این خانواده فوق العاده اصلا در این مدار ترمزها نیستن ولی باز اگه استاد و مریم جان واقعا روی خودشون کار نکرده بودن حتی اگه در مدار این خانواده قرار میگرفتن لذتی که الان ار دو طرف میبره ممکن بود نباشه حتی اگر این استقلال مالی رو هر دو طرف داشتندـ
چه دارکوب زیبایی بود با اون سر قرمز خوشرنگش😍👌
جیکاپو ببینید، چقدر این پسر باهوشه و واقعا تلاش درست میکنه تو مسیر یادگیری چیزایی که میخواد، چقدر فارسی اش عالی شده همه اش فقط تو این یکی دو هفته👏👏😍 اینقدر عالی شده که قشنگ واسه خانواده اش توضیح میداد و واسه جوزف اصلاح میکرد که درستش اینه بگی من جوزف ام😍😝 عاااالیه این پسر👏
چقدر استاد و مریم جان قشنگ دارن ثروت میسازن و بهتر از اون میتونن براحتی و زیبایی برای لذت بردن ازش استفاده کنند، ثروتمند بودنشون برای نشون دادن به دیگران که ما اینو داریم نیست فقط برای هر روز بهتر و بیشتر لذت بردن خودشون هست👏👏👑
چقدر روحیه رقابت طلبی جوزف، ستودنی و زیباست، اینکه همیشه تمام سعی اش رو برای برنده شدنش میکنه، خسته نمیشه، وقتی می بازه مثل همین جایی که مادرش ۱۱ شد و اون ۹ بود نمیاد قهر کنه یا از ناراحتی بگه اصلا من دیگه مسابقه نمیدم میاد و تلاشش رو میکنه و همچنان هست و البته از مادر فوق العاده اش، هوپ بی نظیری که مادر بودنش رو فدای خودش نکرده، میتونست اینجا برای دلخوشی پسرش الکی ببازه ولی این کار رو نمیکنه و لذت خودش رو از مسابقه میبره و خیلی هم جدی مسابقه اش رو میده و این فوق العاده هست، همین باعث شده که فقط مادر نباشه برای پسراش یه دوست خوب هم باشه واسشون، همین باعث شده پسرا کلی از مادرشون یاد بگیرن و با یاد گرفتن از اون که یه الگوی خیلی خوبیه واسشون ، افزایش پیدا کنند، همین باعث شده که وقتی لیوان مادرشون گم شد، همه شون بسیج شدن و رفتن دور دریاچه رو گشتن بدون اینکه بخوان غر بزنن، همین هم باعث شده این در صلح بودن هوپ که وقتی پیدا نکرد لیوانشو، خیلی راحت با راین برن و یکی جدید خوشرنگ واسه خودش بخره بجای اینکه بخواد بگه حالا نمیخواد با یه لیوانی میخورم دیگه، خدای من فوق العاده هست این هوپ، واقعا یه خانم فوق العاده و یه مادر فوق العاده هست، چقدر این چند روز ازش یاد گرفتم، خدایا شکرت
سلام و آفرین بر دوستان نازنینم که این مصاحبه ى زیبا رو ترجمه کردید و در اختیار ما قرار گرفت و سلام بر مریم نازنین و استاد عزیز و دوستان همفرکانسى و میهمانان دوست داشتنى که به جمع این خانواده پیوستند 🇺🇸🇮🇷
درود بر مردم ایران و امریکا 🙏🌺🍀
بدون مرز با قلب هاى بهم پیوسته که جنسیت و ملیّت و زمان و مکان و دین و آئین و نژاد مانع همدلى و همیارى نیست خداى همه یکى ست و همه به یک اندازه به خالق مون دسترسى داریم و این تفاوت ها براى این ست که بهتر هم رو بشناسم
و امّا نکات کلیدى این مصاحبه
١- مهمترینش شاد بودن و با لذّت الهى زندگى کردن ، اوّلین شاخصه و نماد و الگوى شاکر بودن و بخاطر آن هدایت الهى به مسیر درست و سعادت و خوشبختى همان ( اِهْدنَا الصّراطَ الْمُستقیم )
٢- همیارى و همدلى و درک متقابل زن و شوهر در امر تربیت و امور زندگى
٣- چهار پسر مهربون و کمک کار و بدون تنش
۴- الگوى خوب و مهربان و موفّق و خنده رو و شاد بودن و ایجاد آرامش و آسایش پدر و مادر براى رشد و تعالى و درس گرفتن بچه ها براى رو به جلو حرکت کردن با باورهاى درست و تغییر بهینه خود
۵- و پیشرفت و ترقى پدر و مادر در امور مادى که همان فرموده ى استاد : هر که ثروتمندتر ست نزد خدا محبوبتر ست
۶- استفاده ى عالى از امکانات مالى و وقت گذاشتن براى با هم بودن ، تفریح کردن ، دوستان همفرکانس انتخاب کردن و بازى هاى مورد علاقه در اوقات فراغت با هم داشتن
٧- عشق بهم ورزیدن بدون بُخل و غرور و خسیسى
٨- کمک کردن پدر در تهیه صبحانه و نظافت و غذاهاى مورد علاقه
٩- استفاده از وسایلى که تا بحال مورد استفاده و شاید مورد علاقه و مورد توجّه پدر نبوده مثلاً موتور سوارى ، این یعنى به درون ترس ها رفتن و آموختن خیلى چیز هاى دیگر به فرزندان
١٠- و در آخر انتخاب مریم جان و استاد عباسمنش بهترین الگو و دوست و همیار همفرکانسى از جانب هدایت خداوند مهربان باین مسیرِ زیبا براى رشد با گامهاى استوارتر براى خودشون و فرزندان دوست داشتنى و مؤدب و نازنین که رو به جلو با باورهاى درست براى بخود شکوفایى رسیدن
چیزی که به زیبایی در این فایل نمایانه صلح با درونه صلح با خود و اصل هماهنگیه
صلح با خودی که در روابط عشق بی قید و شرط و پذیرش و زندگی به سبک شخصی رو نمایان میکنه
صلح با خودی که در استفاده از نعمت ها و فراوانی ها و جریان پول و ثروت نمایانه
صلح با خودی که در تمرکز دوربین روی زیبایی ها نمایانه
صلح با خودی که به زیبایی تمام هر فرد رو به اصل خودش متصل میکنه و راضی و خوشحاله
صلح با خودی که در همکاری و هم یاری و کمک به هم نمایانه
صلح با خودی که در عین احترام و عشق در راحتی و آزادی و به سبک شخصی زندگی کردن نمایانه
صلح با خودی که در لذت بردن از کوچک ترین اتفاقات و لحظه ها نمایانه
صلح با خودمی که هماهنگ میشه با بهترین زمان و شرایط در بهترین مکان درست مثل تصویر دارکوب ِ زیبا روی تنه درخت
صلح با خودی که عشق میشه در روابط
مثل رابطه ۴ تا پسر رابطه پدر و مادر رابطه تک تک هر کدوم از شما ها باهم و با من که از لنز دوربین شما دارم در این هم زمانی این اتفاقات و آدم ها رو میبینم
صلح با خودی که ثروت میشه
صلح با خودی که سلامتی میشه
صلح با خودی که آزادی و راحتی میشه
صلح با خودی که همه چیز برات به راحت ترین اسان ترین و لذت بخش ترین حالت ممکن اتفاق می افته و فراهم میشه
صلح با خودی که آرامش میشه
و تمام لحظات خداونده که جاریه در این اتفاقات و هم زمانی ها
میدونید قرار نبود بنویسم اما گفت بنویس ، بنویس صلح با خود و هماهنگی ذهن با روحه که خالق چنین شگفتی هاییه
بنویس خدا بنویس الله بنویس رب
بنویس تنها قدرت جهان داره تک تک این لحظات ؛ کلمات ؛ اتفاقات رو مدیریت میکنه
همه چیز تحت کنترله هر چیزی سرجای درست خودشه و هر فردی از همین جایی که هست میتونه به سمت ِ رشد و تعالی بیشتر حرکت کنه
چقدر سپاسگزارم از خداوندی که در ” لحظه” هدایت میکنه و حمایت میکنه و در کلام و کلمات جاری میشه و با اراده و قدرتش دستانم با آرامش و به سرعت صحفه کلید گوشی رو لمس میکنند و این چنین آگاهی ارزشمندی خلق میشود چیزی که تا همین چند دقیقه قبل هیچ برنامه و اطلاعی از خلق شدنش نداشتم
سپاسگزارم که مثل اکثریت زمان ها ، ایده های الهامی رو اجرا کردید ، حتی در زمان هایی که فیلم برداری را شروع میکنید و یا آن را پایان میدهید
سپاسگزارم از تک تک شما هم فرکانسی های ارزشمندی که این اگاهی های ارزشمند رو خوندید
به نام خدا❤️
سلام و درود به استاد عزیز، خانم شایسته گل و تک تک اعضای خانواده صمیمی و دوس داشتنی عباسمنش😍✌️
نکته مهم از زبان خانم شایسته: ما برای اینکه با وجود مهمانها فضای خصوصی خودمون رو برای رسیدگی به کارهای شخصی داشته باشیم، کلبه چوبی رو در اختیار مهمانها قرار دادیم و خودمون یه زمانهایی توی آروی هستیم
چه ایده خوبی آفرین! بنظرم اینطوری هم میهمان هم میزبان آزادی و راحتی بیشتری دارن و به همه بیشتر خوش میگذره!
دارکوب کله قرمزی زیبا چه صدای بامزه ای داره
آقای رایان اشپزخونه رو تمیز کرده و صبحانه آماده کرده دمش گرم که پابه پای خانوم خونه همکاری میکنه.
دورهمی شاد خانواده آقای رایان دور میز پینگ پونگ خیلی حس خوبی به آدم میده.
یعقوب و یوسف نازنین خودشونو به زبان فارسی معرفی میکنن و یعقوب با عشق به یوسف یاد میده که بتونه خودشو درست تر معرفی کنه!
مهمان نوازی ساده خانم شایستهو استاد رو تحسین میکنم که باعث آزادی و راحتی مهمانها و خودشون شدن!
مهمان ها غذاهای مخصوص خودشون رو پختن و میزبان هم غذاهای مخصوص خودشون رو حتی خانم شایسته و استاد هم هر کدوم غذاهای متفاوت خودشون رو دارن و به سبک خودشون زندگی میکنن! یعنی با وجود عشقی که بینشون هست اما تفاوتهای همدیگه رو پذیرفتن و به سلایق هم احتراگ میذارن!
خانم شایسته با یوسف مکالمه میکنه و تشویقش میکنه تا به تلاشش برای برد در مسابقات قهرمانی ماهیگیری ادامه بده!
خانم هوپ مشغول لذت بردن از ماهیگیری با پسر عزیزش یوسف! پدر خانواده هم در کنارشون داره لذت میبره و بهشون کمک میکنه!
شخصیت رقابت طلب یوسف بهش کمک میکنه که تلاش کنه و به تلاش ادامه بده و خیلی خوب رشد کنه!
چون مهم نیس ما چه ویژگی شخصیتی داریم مهم اینه که این ویژگی رو در جهت علایقمون هدایت کنیم. مثل همین ویژگی رقابت طلبی درصورتیکه در جهت صحیح هدایت بشه درنهایت باعث پیشرفت فرد میشود.
خانم شایسته شکارچی لحظات زیبا از خانم رایان با ماهی هیوجی که گرفته یه عکس یادگاری زیبا میگیره!
روحیه همکاری و بسیج شدن و همکاری تمام اعضای خانواده برای پیدا کردن لیوان گمشده مامان خانواده تحسین برانگیزه! این همدلی خونوادگی رو هزاران بار تحسین میکنم!
یکی از عادتهای خوب امریکایی ها اینه که
خیلی خوب پول میسازن و خیلی خوب از اون پول برای لذت بردن استفاده میکنن. یعنی اصلا سخت نمیگیرن خیلی خوب تجربه میکنن و عاشق خرید کردن هستن و هر چی رو که دوس داشته باشن میخرنش. یعنی به جای اینکه از خواسته هاشون بگذرن، پول بیشتری میسازن و خواسته هاشونو تجربه میکنن!
یتی (yeti) لیوانی هست که نوشیدنی ها رو سرد نگه میداره عجب ایده جالب ثروتسازی! برعکس فلاسک که آب رو داغ نگه میداره!
خانم هوپ خیلی راحت یه یتی جدید میخره و خیلی خوشحال و خرمه و با ذوق و شوق داره جریان خرید لیوانشو برای همه تعریف میکنه
لحظه زیبای بغل کردن مادر و پسر رو هزاران بار تحسین میکنم چقدر عاشق همدیگه هستن و چقدر خوبه که انقدر راحت عشقشونو به هم ابراز میکنن! بچه هایی که تو چنین خانواده ای رشد میکنن کمبود محبت پیدا نمیکنن، اعتماد به نفسشون بالاست!
آفرین به رایان عزیز که با مادرش در درست کردن سالاد خوشمزه همکاری میکنه!
معجون پیاز مزه دار شده خانم شایسته کدبانو هم خیلی لذیذ بنظر میاد که حتما باید یه بار تستش کنم!
و باز هم یعقوب و یوسف شیرین زبان و دوست داشتنی که رو به دوربین خانم شایسته عزیز خودشونو با زبان فارسی معرفی میکنن و با حس خوب بیشتر میرن به استقبال صبحانه دلپذیر در دامان طبیعت زیبای پارادایس!
به قول استاد سرراستترین و مینبرترین راه برای موفقیت اینه که ما الگوهای خوب پیدا کنیم درمورد هر خواسته ای که داریم، باورهای قدرتمند کننده اونها رو بشناسیم و مثل اونها اون باورها رو بپرورونیم و مثل اونها عمل کنیم.
و اما مصاحبه فوق العاده آموزنده خانم شایسته عزیز با خانم هوپ دوس داشتنی که الگوی بسیار خوبی در زمینه تربیت فرزند هست:
خانم شایسته: به نظر من شما بچه های بسیار خوبی تربیت کردین، چه عاملی بیش از همه به این نتایج کمک کرده؟
خانم هوپ: اولا تشکر میکنم بخاطر نظرتون بله درسته من بچه های خیلی خوبی دارم.
این نتایج فقط بخاطر من نبوده همسرم خیلی فوق العادا ای دارم که کمکم کرده
خداوند به من معرفتی عطا کرده که من به بچه ها بدون قید و شرط و صادقانه عشق میورزم میپذیرمشون همینطوری که هستن تشویقشون میکنم.
من به بچه هام اجازه میدم که خودشون باشن نه اینکه پرفکت باشن.
مثلا پسر دومم جیکاب مدرسه رو دوس نداره برخلاف پسر اولم بنابراین من از او توقع ندارم مثل پسر اولم باشه.
وقتی اونها صحبت میکنن و من گوش میکنم چون معتقدم اونها افراد مورد علاقه زندگیم هستن و عاشقشون هستم.
خانم شایسته: چطور مادرها میتونن به بچه ها کمک کنن که باهم مشارکت خوبی داشته باشن و به هم کمک کنن مثل بچه های شما؟
خانم هوپ: پدرشون الگوی خیلی خوبی براشون هست که همیشه سعی میکنه از هر فرصتی استفاده کنه که بقیه شاد باشن.
ما همیشه با بچه ها صحبت میکنیم و بهشون حس اعتماد میدیم و اونها نسبت به خودشون احساس بهتری پیدا میکنن وقتی به بقیه کمک میکنن.
خانم شایسته: بچه اای شما با وجود تفاوتهای شخصیتی و علایق متفاوت از همدیگه حمایت میکنن دلیل این نتایج چیه؟
خانم هوپ: بنظرم دلیلش اینه که ما همیشه ازشون حمایت میکنیم و وقت و انرژی صرف میکنیم تا بچه های از بودن در کنار هم لذت ببرن.
مثلا لیوای عاشق ویدیو گیز هست اما همسرم رایان بیسبال و ورزش دوس داره اما ما بین اینها تعادل برقرار میکنیم و اجازه میدیم تا هر کدوم به علاقه مندی هاشون برسن و لذت ببرن.
ما با اینکه از ویدیو گیمز لذت نمیبریم اما باهاش ویدیو گیمز انجام میدیم چون از لذت بردن لیوای لذت میبریم.
خانم شایسته: شما بیش از اینکه مادر باشین رفیق بچه هاتون هستین
دیروز که به پارکینگ لات والمارت رفتیم شما یه بازی طراحی کردین تا خوش بگذره
بیشتر بخاطر خودم بود چون به چیزی نیاز داشتم که وقتم بگذره و اینکه بهم خوش بگذره و از لحظاتم لذت ببریم و حوصله ام سر نره. من عاشق اینم که با بچه هام خوش بگذرونم! ما اکثر کارها رو طوری انجام میدیم که بهمون خوش بگذره حتی تمیز کردن خونه. مثلا موزیک پخش میکنیم. من برام مهمه که یک مادر شاد و مثبت باشم و خونه شاد و مثبتی داشته باشم.
خانم شایسته: بنظر شما چطور مادرها میوونن شاد باشن؟
این یه انتخابه اونها میتونن انتخاب کنن که لذت ببرن. من انتخاب کردم که لذت ببرم. در لحظاتی که شاد نیستم باید سپاسگزار باشم.
خانم شایسته: من سعی میکنم همیشه شاد بودن رو انتخاب کنم.
من هم شاد بودن رو انتخاب میکنم و با اینکه شاید مصاحبه رو کامل ترجمه نکردم ولی مطمئنم که تمام سعیمو کردم و لپ کلام رو فهمیدم و از خودم توقع ندارم پرفکت باشم!
تقدیم با عشق: سلما مصدق 😍💪
سلما جان سلام
کامنت زیبایی نوشتی
از خوندنش لذت بردم
واقعا وقتی این آگاهی ها رو میبینی قلبت باز میشه که زندگی اینجوری هم میتونه باشه پدر و مادری که خودشون شادن و با خودشون در صلحن بایدم چنین فرزندانی تربیت کنن
خدایا شکرت که ما رو با این مسیر جدید زندگی آشنا کردی
خدایا شکرت که همه ما رو هدایت کردی به دیدن این زیبایی ها و خوندن کامنت دوستان گلم
سلما جان بازم سپاسگزارم از شما
در پناه خدای مهربان باشی
سلام بر استاد عباس منش عزیزم و خانوم شایسته مهربونمون
خدا رو ابتدای هر چیز سپاسگزارم بابت دیدن این جلسه و نکات بسیار بسیار ارزشمندی که برام داشت واقعا. استاد این خانواده رو باید لحظه به لحظه تحسین کرد بخاطر این همه نکته مثبتی که آدم در رفتارها و باورهاشون میبینه. چقدر همگی با خودشون و با دنیای اطرافشون در صلحن چقدر آرامش دارند ، چقدر اینها الگوی مناسبی هستند برامون تا باور کنیم که میشود چنین خانواده ای رو ساخت اینا الگو هستند برامون دیگه. خانم شایسته عزیز ایده مصاحبه با مادر خانواده بسیار فوق العاده بود چقدر لذت بردم از این مادر که در شروع جملاتش از تحسین شما تشکر کرد و اون رو به کمک ها و حمایت های همسرش و لطف خداوند هم نسبت داد. یه جمله مهم دیگش این بود که اغلب پدر و مادرا دوست دارن بچه هاشون پرفکت و کامل باشن اما گفت که ما بیشتر از کامل بودن بچه ها مون باید به اونها بشناسونیم که کی هستند؟ در واقع باید اونا رو به مسیر خودشناسی ببریم نه پرفکت بودن! ایشون از رفتار درست خودش با بچه هاش میگه از اینکه مشوق اونهاست در مسیر علاقه هاشون و میگه من جوری رفتار میکنم که اونا از رفتارم دوست داشتنمو حس میکنند. همچنین گفتند که سعی میکنم بلعکس خیلی از پدر مادرای دیگه که یسره بحالت دستوری با بچه ها حرف میزنن شنونده خوبی باشم و بیشتر گوش کنم. در ادامه ایشون به نقش پدر خونواده اشاره میکنن در الگو گرفتن این بچه ها که بنظر من یکی از عوامل مهمه خدایا آخه چقدر این مرد با خودش در صلحه چقدر ایشون الگوی خوبیه برای بچه هاش چقدر شخصیت فوق العاده ای داره . مادر خونواده میگه وقتی ینفر راجع بخودش بتونه خوب فکر کنه همونجوری هم میتونه راجع به دیگران فکر کنه دیگه از این قشنگتر میخوایم قانون رو درک کنیم یعنی در مدار افکار درست رفتار درست ازت سر میزنه همون صراط مستقیم خودمون.
خانم شایسته سوال قشنگی میپرسن : چرا بچه هاتون با وجود اختلاف سن ، سلیقه ، علایق و …. اینقدر با هم خوبن اینقدر به همدیگه احترام میگذارن اینقدر با هم بقول معروف جفت و جور هستند دلیل این موضوع چیه؟
ایشون پاسخ میده بنظرشون حمایت کننده بودن ایشون و پدر بچه ها از تک تک بچه ها در مسیر علایقشون منجر به این نتیجه شده و واقعا هم همینه. ایشون ادامه میده مثلا لیوای به بازیهای ویدئویی علاقه منده در حالیکه همسرم و فرزند دیگم به بیسبال علاقه مندن حالا تنها کاری که من و همسرم انجام میدیم اینه که لیوای در اینجا بیشتر خودشو در مسیر بازیهای ویدیئویی تجربه کنه. در واقع ما اونو به مسیری که دوست داره هدایت میکنیم .
صحبتای این مادر بقدری ارزشمند و زیباست که از گوش دادن بهش سیر نمیشم ایشون ادامه میده در جواب سوال خانم شایسته عزیز که میپرسن موقع خرید شما یه بازی برای بچه ها طراحی کردید . در واقع ایشون پاسخ جالبی میده میگه همونطور که من خسته میشم اونام خسته میشن پس یه ایده بذهنم میرسه که این خستگی رو از خودم دور کنم مثلا اون معما یا بازی ذهنی و … رو با بچه ها اج را میکنیم چقدر این خونواده فوق العاده هستن . مادر ادامه میده که بنظر ایشون “”” یک مادر خوشحال بودن بسیار بسیار مهمه””” نمادی از با خود در صلح بودن رو داره یادآوری میکنه این حرف دوستان. ایشون ادامه میده اغلب مادرا دچار استرس و اضطراب و نگرانی و … هستن و منم از این قاعده مستثنا نیستم اما بمحض اینکه میرم تو این قالب بخودم یادآور میشم که باید بفرم مثبت اندیشی و شاد بودن و در صلح و آرامش بودن خودت برگردی چقدر این تیکه از صحبتاشو دوست داشتم.
ایشون ادامه میده شاد بودن یک انتخابه چقدر این بخش صحبتاشون با صحبتای استاد عزیزم انطباق داره. و ایشون میگه خیلی موقعا ما خودمون تصمیم میگیریم که شاد نباشیم و 100 درصد این جمله درسته .
پس بیایم با الگو گرفتن از این خانواده فوق العاده همگی با آگاهی کامل شاد بودن رو در مسیر زندگیمون انتخاب کنیم . به امید شادی و عشق و امید در زندگی تک تک اعضای خانواده صمیمی عباس منش.
دوست ارزشمندم سلام
کامنت قشنگت رو خوندم و لذت بردم
در پناه خداوند موفقیت هات روزافزون باد
سلام استاد عزیزم🤴🏻 و مریم جانم👸🏻
اول از هرچیزی اینو بگم به خانوم شایسته که من عاشق این ” وااااای خدااااای من ” گفتنهای شمام😍😍
اصلا این سه کلمه رو جوری از ته دل و با عشق میگین که آدم به دلش میشینه 😍🦋😍 چقدر تو زیبایی خوش قلب من💙💙😊
وااااای از این بهشت زیبا، از این دیدن خدا رو در هر لحظه🦋🦋💙
این مادر رو ببین چقدر خداگونه ست حرفاش.. چقدر با خودش هماهنگه که همه خانوادش عاشقشن.. قشنگ میشه فهمید این بار رایان خوشحالتر از قبله و با انگیزه تر که هرچیو که دوست داره خودش برای خودش انجام میده مثل همون چوبایی که برای آتیش جمع میکرد.. ، بچه ها با اعتماد بنفستر خوشحال تر، پرانرژی تر …
کلا همه شون شور و اشتیاقشون برای کارها و علایق خودشون چند برابر شده😊❤️
میدونی استاد نکته دیگه که از مریم جان همیشه میبینم، اینه که افراد موفق رو تو هر زمینه ای که باشن از کوچکترین موفقیت تا بزرگترینشون (حالا از ماهیگیری ماهرانه بچه ها گرفته تا تربیت صحیح مادر خانواده ) رو تحسین و رو به خودشون هم ازشون تعریف و تمجید میکنه، و همیشه توجه اش روی زیبایی ها و موفقیت افراده👌🏻😍
خب عزیز من این همون توجه به نکات مثبته اطرافیانه که استاد همیشه تو فایلهاشون میییییگن..
این کار مریم جان هم باعث میشه از جنس همون کانون توجهش، بیشتر وارد زندگیش بشه💫🌺❤️💙😍😊
مثال همون ترس از گرفتن ماهی با دستای خودش..
ببین اینقدر همه رو تشویق کرد اینقدر شجاعت رایان و بچه ها که تونستن ماهی بگیرن و با دست بندازنش تو آب رو تحسین کرد که خودشم تبدیل شد به همون دختری که تو ذهنش بود که یه روز ماهیو با دستاش بگیره😃😍😍
این مثالو شاید خیلیا بهش توجه نکردن یا خیلی براشون کوچیک باشه ، ولی برای من که خودمم ترس از گرفتن ماهی دارم، یه الگو شد برام😍😊
مریم جان یعنی من عاشق این شجاعتتم و منم همیشه سعی میکنم افرادو تحسین کنم و همین طور شمارو تحسین میکنم که هر روز چیزای جدیدی دوست داری امتحان کنی و همیشه جرات انجام هرکاریو داری و وارد ترسهات میشی.. خداروشکر بخاطر این همه شجاعت و اعتماد بنفست😍💪🏻
استاد جونم نکته بعدی که من تو اکثر آدمای ثروتمند و خوشبخت و موفق میبینم اینه که همیشه خونسردن…
آره دقیقا مثل خود شما😊
مثل این خانواده دوست داشتنی 💙
اصلا این خونسردی تو صورتشون موج میزنه، انگار خودشونو سپردن به خدا و میدونن که همیشه بهترینها رو براشون رقم میزنه و بیخیاله بیخیالن.. و میدونی چیه واقعا هم همینطوری میشه بهترین اتفاقها براشون میافته🌈☘️🌿✨
😊 و این همون ایمان به خدا داشتنه🦋😊❤️
حالا دوست قشنگم.. عزیزی که داری اینو میخونی😊
تو هم خودتو به خدا بسپار.. مطمئن باش خودش برات جورش میکنه❤️😊
🦋حضور گرم و قشنگ خدارو تو زندگی هممون آرزو میکنم🦋
به نام رب تنها خالق و مالکو فرمانروای دنیاااا..
سلام بر گشییین عزیزممم..
عزیزززممم خیلی ممنونم بابت کامنت زیباااات
ممنونتممم که وقت گذاشتی و نوشتی،انگار خدا داشت باهام حرف میززززد.
واقعا عالی بووود
در پناه خدا هر روزت،عالیتر و بهتر از دیروزت باشه گلم..
سلام زیبای من🦋🦋💙💙
مرسی عزیزدلم خدارو شکر بخاطر این آرامش درونیت و این خدا رو دیدن و شنیدن😊❤️
سلااااممم و درود به دوست الاهیم
چقدر من نگاه توحیدی شمارو دوست دارم که هر چقدر کامنت های شمارو میخونم لذت میبرم
و امروز دو مین کامنت هست که از شما میخونم
انگار خدا یه پیامی برا من داره که احمد همه چی رو بسپار به من تا بهترین هارو برات رقم بزنم
امروز دقیقا شما از طرف خدا بهم گفتید که تو هم خودتو به خدا بسپار مطمن باش خودش برات جورش میکنه
عاشقتونم به خدا
مرسی که پیام خدارو بهم رسوندین
اونم نه یه بار بلکه دو بار
یک بار تو داستان هدایتتون که نوشته بودین همه چی رو به خدا بسپار
یک سالی هست که با انجوهای خودشناسی آشنا شدم و داره ایمانم و اعتمادم به خدا بیشتر بیشتر میشه و تلاش میکنم که برای همیشه همه چیز رو به خودش بسپار و رها زندگی کنم
و بگم خدا جونم من تسلیمم تسلیم😉😊
با سپاس از یاری گرم پروردگار
سلام به استاد مهربان و مریم نازنین
و اعضای متعهد هم فرکانسی
اتفاق جالب و قشنگ برای من سازش پذیری و بزرگواری شما در پذیرش مهمانان عزیز و گذشتن از آرامش خودتون اسکان در RV برای لذت بردن از بودن کنار همدیگه ست .
واقعا انعطاف پذیری درس بزرگیه که زندگی رو برای همه شیرینتر میکنه.
از اول صبح بخیر مریم جان با نگاه قشنگش به دارکوب روز رو آغاز میکنه و به پیشواز دیدن قشنگی های دنیا میره .
پذیرش همدیگر در شما ستودنی و لذت بخش هست که در تمام جنبه های زندگی جاریه.
اتفاق قشنگ دیگه صحبت کردن گرم مریم جان با خانم hope هست و اشتیاق ایشون برای ارتباط صمیمی.
چقدر لذت بردم و ممنونم که در تجربیات زیباتون شریک هستم.
دراغوش گرم خداوند سلامت باشید.
امروز، روزی سرشار از احساس ناب اتصال و آگاهی بود برام. الان داشتم در مورد آگاهی ها و الهامات امروز با عزیز دلم صحبت میکردم که حرفای ایشون در مورد آگاهی های این فایل، منو ترغیب کرد هرچه سریع تر تلفن رو قطع کنم و بیام تا قسمت سی و نهم از سریال پرهیجان و غیرقابل پیس بینی “زندگی در بهشت” رو ببینم. میگم غیز قابل پیش بینی چون به هیچ وجه مثل سریال های سینما قابل پیش بینی نیست که قراره در قسمت های آینده چه اتفاقی بیفته! یه بار مستند خاموش کردن آتش سوزیه جنگل رو نشون میده و یه بار مصاحبه ی تخصصی موفقیت! به همین خاطر میگم مهیج چون کاملا بر اساس الهام ساخته شده! از ایده ی ساخت این سریال تاااااا موضوع هر قسمت همه و همه الهام بوده! به همین خاطر در اوج لذت بخش بودن، آموزندست! مثل فیلم های آموزشی دیگه نیست که استاد با کن و شلوار بیاد جلوی دوربین و فقط حرف بزنه! بلکه استاد ما با شلوارک مشغول زندگی عادی و روزمره خودشه و اتفاقا هیچی هم نمیگه! بلکه میخواد هر بیننده ای در هر مدار متفاوتی که هست، به اندازه ظرفیت خودش درس بگیره! چون درکی که به اندازه ظرفیت باشه، به روح و جان میشینه و در خاطرمون میمونه! عاشق این سریالم که با دیدنش بیننده هم لذت میبره، هم اتصالش قوی تر میشه و هم با آگاهی ها، زندگیش رو عوض میکنه! برعکس سریال های تلویزیون که به طور نامحسوس زندگی ما رو به سمت بدبختی هول میدن، اینجا این سریال، ما رو به سمت خوشبختی هدایت میکنه!
چون خداوند به هر جایی که بخوایم هدایتمون میکنه! ما وقتی به فیلمای تلویزیون توجه کنیم، قطعا خداوند ما رو به همون راه هدایت میکنه یعنی بدبختی بیشتر! اما وقتی کانون توجه ما روی این سریال خوشبختی باشه، خداوند ما رو به همین راه هدایت میکنه! یعنی خوشبختی بیشتر! خداوند ما رو به هر راهی که بخوایم هدایت میکنه! چه طور میخوایم؟! با توجع مون! یعنی چیزایی که میبینیم و میشنویم و در موردشون حرف میزنیم!
پس با تمام تمرکز و توجه مون بریم که با دیدن این سریال، یک تیر و هزار نشان بزنیم. هم کیف کنیم و لذت ببریم و هم آگاهی هامون رو بیشتر کنیم! به صورت عملی ببینیم عمل کردن به آگاهی ها یعنی چی و چه نتایجی شگفت انگیزی رو سبب میشه! ببینیم چیزایی که داشتنشون شدنیه و ببنیم که چه خواسته های جدیدتری هم در ما شکل میگیره!
خدایا …
سپاس اون االهامات نابی که به قلب رئوف استاد و خانم شایسته کردی که این سریال ناب آماده بشه
سپاس استادی که صدای قلبشو به وضوح میشنوه و وقتی شنید، بی چون و چرا اجراش میکنه!
الحق که شما دو بزرگوار استادین!
بریم … بریم سراغ فیلم که قلبم داره کنده میشه برای دیدنش!
هنوز 23 ثانیه از فیلم گذشته اما میخوام یه درس خیلی بزرگی که از این قسمت های اخیر گرفتم رو بازگو کنم. با صحبتای خانم شایسته که گفتن خونه رو به مهمونا دادن و داخل آر وی هستن، یه درس بزرگی برام یادآور شد!
اینکه میبینم شما در اوج مهمان نوازی، در اوج اینکه مهمان نوازی بینظیر خودتون رو اجرا کردین، در عین حال عزت نفس فوق العاده تون رو بیش از پیش اینجا به خودتون نشون دادین! خیلی برای من آموزندست که عزت نفس رو در اوج مهمان نوازی شما می بینم! بذارین بیشتر توضیح بدم …
خب ما ایرانیا از قدیم الایام معروف بودیم به مهمان نوازی و مهمان نوازی ما زبان زد همه جاست. این خیلی خوبه و قابل تحسینه اما … اما … اما داره! اما متاسفانه اکثر مواقع کمبود عزت نفس ما اینجا خودشو نشون میده! قطعا همه ی ما تجربه ی اینو داشتیم که یه مواقعی از شهرای دیگه مهمون داشتیم. یادمون بیاد … خوده خودمون رو مثال میزنم … زمانی که میزبان مهمونامون بودیم، واقعا زندگی ما در اون چند روز تعطیل می شد و وقف مهمونا میشد با این باور که بهشون خوش بگذره! با این باور که مهمون نوازی رو به جا بیاریم! با این باور که به اونا احترام بذاریم! البته باور که چه عرض کنم … باور اشتباه و صد البته قدیمی!
جالب اینجاست از روز دوم به بعد، نه تنها از میزبانی مهمونامون لذت نمیبردیم، بلکه کار به جایی میرسید که مدام با خودمون میگفتیم کاش مهمونا زودتر برن! تا جایی که سال بعد خداخدا میکردیم که اون سال نیان چون یاد لحظاتی میفتیم که پارسال چقدر اذیت شدیم و چقدر خسته شدیم!
خب سوال من اینجاست …
کجای این کار احترام محسوب میشه و کجای کار بی احترامی محسوب میشه که بر فرض مثال، منه میزبان کارای شخصیم رو تعطیل نکنم و کارامو بکنم و اجازه بدم مهمونا بیشتر راحت باشن؟! بیشتر راحت باشن و هرچی خواستن خودشون فراهم کنن یا هر کاری دلشون خواست انجام بدن! اصلا چرا من باید سرگرمشون کنم و یا کاری کنم بهشون خوش بگذره؟! کسی که لذت بردن بلد باشه، از یه چهاردیواری هم لذت میبره و کسی که ناشکر باشه و ناسپاس، هر کاری بکنم آخرش میگه فلان چیزش ایراد داشت و خوش نگذشت و … !
کجای این کار احترام و خوش گذرونی محسوب میشه وقتی که من احترام خودم رو زیر پا گذاشتم و تمام خودم رو عین برده وقف مهمان کردم؟!
اصلا مگه خودم خوش میگذرونم که بخوام کاری کنم به مهمونا خوش بگذره؟!
اتفاقا …
اگه کاری کنم که اول از همه به من خوش بگذره، قطعا به مهمونام هم خوش میگذره! قطعا این فرکانس خوشگذرانی من به اونا هم منتقل میشه! مگه غیر اینه که جهان بر پایه فرکانس استواره؟!
اگه اول از همه کاری کنم که احترام خودم حفظ بشه، اون موقع اونا هم متقابلا احترام خودشون رو خودشون نگه میدارن!
در کل در جهانی که زندگی میکنیم که باید از ثانیه به ثانیه ش لذت ببریم وگرنه باختیم! پس باید کاری کنیم که اول از همه خوده ما از میزبان بودنمون لذت ببریم تا متقابلا، بدون اینکه لازم باشه کار خاصی انجام بدیم، مهمونا هم از مهمون بودنشون لذت ببرن! دقت کردین؟! بدون اینکه کار خاصی انجام بدیم! چون هر کاری لازم باشه انجام بدیم بهمون گفته میشه! حتی برای میزبان بودنمون هدایت میشیم!
چقدر لذت بخشه که میبنیم شما، در عین اینکه به بهترین نحو میزبان هستین، صد البته میزبان خودتون هستین! خوده خوده خودتون! و این چیزی نیست جز عزت نفسی والا که لابلای کاراتون به چشم میخوره!
شما در نظر بگیر یه فلاسک نسکافه همراهت داری که گنجایش دولیوان داره. فلاسکو با خودت به پارک میبری و روی نیمکت میشینی. میبنی یه اقای دیگه کنارت نشست … اینجا چه لذتی داره که یک فنجان نسکافه خودت بخوری و یک فنجان رو به دوست کنارت بدی؟! واقعا لذت اصلیش نصیب تویی میشه که میزبان بودی چون مطمئن بودی که حق خودتو دادی و به ایشون هم در اوج لذت بخشیدی!
اما فکرشون بکن … فلاسکت گنجایش یکی داشته باشه و تو دلت بسوزه و همه رو به اون آقا بدی! دیگه نمیگم چه حسی بهت دست میده چون خوب میدونم تجربه شو داشتی!
من درس بزرگی رو ازاین میزبانی و مهمان نوازی قانون مندش ما آموختم که حتی اینجا هم رد پای قانون رو میبنیم.
متشکرم
حدسم درست بود! کسی که لذت بردنو بلد باشه، از یه چهاردیواری ام لذت میبره! چقدر لذت بردم از اینکه دیدم که پدربچه ها صبونه شونو داده و ظرفارو شسته و آشپزخونه رو تمیز کرده!
چقدر خوشحالم که میبینم خودشون کنار هم دارن با بازی کردن لذت میبرن! واو!
واقعا عاشق این تیکه شدم که پدر بچه ها خودش، بدون اینکه میزبان اطلاع داشته باشه، صبونه درست کرده، ظرفاشو هم شسته! در صورتی که اگه ما بودیم به خاطر مهمونامون کله سحر بیدار میشدیم تا صبونه براشون حاضر کنیم و بعدش، مجبور بودیم ظرفای اون جمعیت رو بشوریم اما از درون غر بزنیم و ناراحت باشیم!
این عالی بود!
من چقدر لذت بردم از اینکه جیکوب به اون خوبی فارسی رو یادگرفته تا حدی که ایراد برادرش رو اصلاح میکنه و توضیح میده! براووو!
خدای من … چه حس خوبیه میبنیم خانم شایسته داره همون توضیحاتی رو میگه که من اول کامنت نوشتم! خدایا شکرت بابت هدایتهات!
بعد از ماجرای گم شدن لیوان و … ، چیزی که برام جالب بود این بودش که دقیقا زمانی که هوپ یه لیوان جدید گرفت و حالش عالی بود و فرکانسش محشر بود، دقیقا اون لحظه خودش گفت که من آماده مصاحبه هستم! یعنی خودشم به طور نااگاهانه میدونست که زمانی که فرکانسش عالیه باید صحبت کنه تا حرفاش برخواسته از دل باشه و به دل بشینه!
بریم سراغ مصاحبه …
عاشق این شدم که دیدم خانم شایسته هم مادر خودشو تحسین کرد و هم هوپ رو ! اینجا هم رد پایی از عزت نفس!
بعد از اینکه خانم شایسته از هوپ پرسیدن که مهم ترین و موثرترین عامل چی بود که چنین بچه های خوبی تربیت کردی، مادر بچه ها خیلی قشنگ جوب داد! چرا؟! چون اول از همه تشکر کرد و گفت و ممنونم که بچه هامو تحسین میکنی! جالب ترش اینجاست که گفت منم موافقم با شما و معتقدم که بچه های خیلی خوبی دارم!
(یعنی عزت نفس ایشون منو مبهوت کرد! طوری نشسته و طوری صحبت میکنه انگار بزرگترین سوپراستاره و در بزرگترین برنامه جهان داره مصاحبه میشه! حتی عزت نفس اینکه خودش بیان کرد که یچه های فوقالعاده ای داره منو دیوانه کرد!)
چه زیبا جواب میدن ایشون!
میگه که اول از همه اینو بگم که من به تنهایی بچه ها رو تربیت نکردم که بخوام بگم عامل اصلی تربیت اونا من بودم بلکه یک شوهر مسئولیت پذیر و خوب داشتم که همیشه بود و چنین نتیجه ای به بار اومد.
بعدش از خدا میگه! میگه خداوند این آگاهی و موهبت رو به من داده! و بعدش میگه که من هیچ موقع از بچه هام توقع اینو نداشتم که عالی باشن! میگه هر کدومشون با اون کی متفاوته! مثلا اگه یکی شون در درس و مدرسه ممتازه توقع ندارم اون یکی هم اینطور باشه! بلکه به هر کدومشون احترام میذارم و فارغ از هر چیزی بدون قید و شرط عاشق اونا هستم و تشویق شون میکنم که خودشون باشن! میگه به قدری عاشقشون هستم که میتونم به جرئن بگم پسرهای من، جزء عزیز ترین و دوست داشتنی ترین افراد زندگیم هستن! ( پ ن : ظاهرا در فرهنگ امریکا، همه ی والدین عاشق بچه هاشون نیستن !! اما به هرحال ایشون چه باورای محشری داره که باعث شده بگه من بدون توقع عالی بودن و بی قید . شرط عاشقشون هستم!!! چه حسی خوبی داد این باور بهم! )
اصلا باورم نمیشه این خانم چنین باورای محشری داشته باشه! هرچند طبق قانون، پشت هر نتیجه ی نابی، باورای نابی هست!
وقتی خانم شایسته ازش پرسید که به نظرت مادرای دیگه چه طور میتونن مثل شما چنین نتیجه خوبی بگیرن …
جواب داد که همش من نیستم! پدرشون خیلی موثر بود چون همیشه براشون مثال زدنی و مثل یک الگو بود! چون همیشه با مهربونیش دنبال راهی بود تا دیگران رو خوشحال کنه و مسلما بچه ها هم تحت تاثیر قرار گرفتن. البته اول از همه سعی کردیم به این اعتماد به نفس برسن که حسشون نسبت به خودشون باید خوب بشه و بدونن که خودشون کی هستن! چون وقتی به این احساس برسن میتونن مثل پدرشون به دیگران هم کمک کنن.
( خدای من ایشون چقدر خوب قانون رو درک کرده و اجرا کرده! حتی نا اگاهانه! )
خیلی جالبه! خانم شایسته میپرسه که چی باعث شد بچه ها، نه تنها تفاوت شخصیتی و علائق همدیگه رو بپذیرن، بلکه به وقتایی حمایتگر هم باشن؟
و خانمه جواب میده که ما از هموت بچگی متوجه تفاوت های بین هر کدوم شدیم و سعی نکردیم تغییرشون بدیم. مثلا یکی شون عاشق بازی های کامپیوتریه اما دیگری عاشق ورزش های فیزیکه! خب من لذت میبرم از لذت بردن اونا! لذت میبرم وقتی میبینم که داره از بازی کردنش لذت میبره!
( آخ که این حرفا چقدر به دلم میشینه و چقدر دلمو آرامش میده! این یعنی این باورا ناب ناب هستن! )
خانم شایسته میگن که شما بیشتر شبیه دوست بچه هات هستی تا اینکه مادرشون باشی! برفرض مثال زمانی که والمارت بودیم و منتظر یکی ار بچه ها بودیم، شما یه بازی طراحی کردی تا با بقیه بچه ها بازی کنی!
خانمه جواب میده که اول از همه اون کارو برای خودم انجام دادم تا کاری کنم زمان سریع تر بگذره و یا لذت بخش تر بگذره.
ولی فکر میکنم که مهم ترینش اینه که من دوست دارم در کنار اونا لذت ببرم. ممکنه یه وقتایی بحث باشه اما در نهایت…. آره واقعا ما دوستیم! هر چند خییلی سخت نیست که با بچه ها دوست باشیم! مثلا وقتی میخوای خونه رو تمیز کنی مسلما کسی نمیاد کمک کنه اما وقتی اون کارو با لذت همراه میکنی و مثل یک بازی عمل میکنی، همراهت میشن! البته مهم ترین عامل برای یک مادر اینه که خودش خوشحال و شاد باشه تا به بچه هاش هم منتقل بشه.
این یک انتخابه که منه ماد خوشحال باشم یا نه! خیلی مهمه اگه حس میکن مخوشحال نیستم، مدام با خودم مرور کنم که جرا خوشحال نیستم! و خیلی هم راحت میشه انتخاب کرد که خوشحال نبود! پس باید انتخاب کرد که خوشحال بود!
( خدای من … این خانم حتی اینو خوب میدونه که باید هر لحظه رو لذت برد! شاید از واژه ی فرکانس استفاده نکنه اما مگه واژه ها مهم هستن؟! نه … ایشون به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه، داره قانون رو اجرا میکنه و مسلما باید چنین نتایج خوبی هم بگیره! الان فهمیدم که چرا باید مهمان استاد عباس منش باشن! اخه همش با خودم میگفتم که خدای من این خانواده مگه چه فرکانسی تحویل جهان دادن که افتخار اینو دارن نه تنها کنار استاد عباس منش باشن، بلکه مهمان اونا باشن! بله … هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست!
بنام خداوندی که بشدت کافیست
سلام به همه دوستان بهشتی ام
سی و نهمین روز بهشتی مون نووووووش وجودمون😍
خدای من چقدر استاد و مریم جان باخودشون در صلح هستن، چقدر همیشه راحت هستن و راحت میگیرن همه چی و اصل رو که هدف، لذت بردن هست رو قشنگ دارن بهش عمل میکنند، اینکه مهمون دارن باعث نمیشه دیگه اصلا خودشونو فراموش کنند، بلکه کارشون روی سایت رو دارن موقع خواب راحت میرن تو آروی میخوابن که راحت تر باشند و حتی موقع غذا خوردن هم وقتی با مهمونشون میتورن که دوست داشته باشن نه اینکه برای ناراحت نشدن مهموناشون، البته که این خانواده فوق العاده اصلا در این مدار ترمزها نیستن ولی باز اگه استاد و مریم جان واقعا روی خودشون کار نکرده بودن حتی اگه در مدار این خانواده قرار میگرفتن لذتی که الان ار دو طرف میبره ممکن بود نباشه حتی اگر این استقلال مالی رو هر دو طرف داشتندـ
چه دارکوب زیبایی بود با اون سر قرمز خوشرنگش😍👌
جیکاپو ببینید، چقدر این پسر باهوشه و واقعا تلاش درست میکنه تو مسیر یادگیری چیزایی که میخواد، چقدر فارسی اش عالی شده همه اش فقط تو این یکی دو هفته👏👏😍 اینقدر عالی شده که قشنگ واسه خانواده اش توضیح میداد و واسه جوزف اصلاح میکرد که درستش اینه بگی من جوزف ام😍😝 عاااالیه این پسر👏
چقدر استاد و مریم جان قشنگ دارن ثروت میسازن و بهتر از اون میتونن براحتی و زیبایی برای لذت بردن ازش استفاده کنند، ثروتمند بودنشون برای نشون دادن به دیگران که ما اینو داریم نیست فقط برای هر روز بهتر و بیشتر لذت بردن خودشون هست👏👏👑
چقدر روحیه رقابت طلبی جوزف، ستودنی و زیباست، اینکه همیشه تمام سعی اش رو برای برنده شدنش میکنه، خسته نمیشه، وقتی می بازه مثل همین جایی که مادرش ۱۱ شد و اون ۹ بود نمیاد قهر کنه یا از ناراحتی بگه اصلا من دیگه مسابقه نمیدم میاد و تلاشش رو میکنه و همچنان هست و البته از مادر فوق العاده اش، هوپ بی نظیری که مادر بودنش رو فدای خودش نکرده، میتونست اینجا برای دلخوشی پسرش الکی ببازه ولی این کار رو نمیکنه و لذت خودش رو از مسابقه میبره و خیلی هم جدی مسابقه اش رو میده و این فوق العاده هست، همین باعث شده که فقط مادر نباشه برای پسراش یه دوست خوب هم باشه واسشون، همین باعث شده پسرا کلی از مادرشون یاد بگیرن و با یاد گرفتن از اون که یه الگوی خیلی خوبیه واسشون ، افزایش پیدا کنند، همین باعث شده که وقتی لیوان مادرشون گم شد، همه شون بسیج شدن و رفتن دور دریاچه رو گشتن بدون اینکه بخوان غر بزنن، همین هم باعث شده این در صلح بودن هوپ که وقتی پیدا نکرد لیوانشو، خیلی راحت با راین برن و یکی جدید خوشرنگ واسه خودش بخره بجای اینکه بخواد بگه حالا نمیخواد با یه لیوانی میخورم دیگه، خدای من فوق العاده هست این هوپ، واقعا یه خانم فوق العاده و یه مادر فوق العاده هست، چقدر این چند روز ازش یاد گرفتم، خدایا شکرت
چه ماهی بزرگ و خوشگلی گرفت هوپ👏😍
سلام و آفرین بر دوستان نازنینم که این مصاحبه ى زیبا رو ترجمه کردید و در اختیار ما قرار گرفت و سلام بر مریم نازنین و استاد عزیز و دوستان همفرکانسى و میهمانان دوست داشتنى که به جمع این خانواده پیوستند 🇺🇸🇮🇷
درود بر مردم ایران و امریکا 🙏🌺🍀
بدون مرز با قلب هاى بهم پیوسته که جنسیت و ملیّت و زمان و مکان و دین و آئین و نژاد مانع همدلى و همیارى نیست خداى همه یکى ست و همه به یک اندازه به خالق مون دسترسى داریم و این تفاوت ها براى این ست که بهتر هم رو بشناسم
و امّا نکات کلیدى این مصاحبه
١- مهمترینش شاد بودن و با لذّت الهى زندگى کردن ، اوّلین شاخصه و نماد و الگوى شاکر بودن و بخاطر آن هدایت الهى به مسیر درست و سعادت و خوشبختى همان ( اِهْدنَا الصّراطَ الْمُستقیم )
٢- همیارى و همدلى و درک متقابل زن و شوهر در امر تربیت و امور زندگى
٣- چهار پسر مهربون و کمک کار و بدون تنش
۴- الگوى خوب و مهربان و موفّق و خنده رو و شاد بودن و ایجاد آرامش و آسایش پدر و مادر براى رشد و تعالى و درس گرفتن بچه ها براى رو به جلو حرکت کردن با باورهاى درست و تغییر بهینه خود
۵- و پیشرفت و ترقى پدر و مادر در امور مادى که همان فرموده ى استاد : هر که ثروتمندتر ست نزد خدا محبوبتر ست
۶- استفاده ى عالى از امکانات مالى و وقت گذاشتن براى با هم بودن ، تفریح کردن ، دوستان همفرکانس انتخاب کردن و بازى هاى مورد علاقه در اوقات فراغت با هم داشتن
٧- عشق بهم ورزیدن بدون بُخل و غرور و خسیسى
٨- کمک کردن پدر در تهیه صبحانه و نظافت و غذاهاى مورد علاقه
٩- استفاده از وسایلى که تا بحال مورد استفاده و شاید مورد علاقه و مورد توجّه پدر نبوده مثلاً موتور سوارى ، این یعنى به درون ترس ها رفتن و آموختن خیلى چیز هاى دیگر به فرزندان
١٠- و در آخر انتخاب مریم جان و استاد عباسمنش بهترین الگو و دوست و همیار همفرکانسى از جانب هدایت خداوند مهربان باین مسیرِ زیبا براى رشد با گامهاى استوارتر براى خودشون و فرزندان دوست داشتنى و مؤدب و نازنین که رو به جلو با باورهاى درست براى بخود شکوفایى رسیدن
و قِصْ علىٰ هٰذا ………….
✌️👌😊🌺🍀🤝🤲🙌💪🏽❤️🧠👀👂🏻🙋♀️👬⛈🌤🌈🚵♂️🎺🎏🔓💗🔔💫🌙🌟☄️🔥🐟🐬🦋🐜🚋🛵🏍ا
ایّام به کام 🙏
سلام استادسلام مریم جون دوستون دارم خیلی مچکرم براسریال زندگی دربهشت ومچکرم که ماروهم تواحساس خوبتون شریک میکنید مچکرم براویدیوهای این خونواده صمیمی وادرس یوتیوب یعقوب اگه میشه بگیدمرسی هستین دوستون دارم من
سلام استاد جان و مریم شایسته عزیز
چیزی که به زیبایی در این فایل نمایانه صلح با درونه صلح با خود و اصل هماهنگیه
صلح با خودی که در روابط عشق بی قید و شرط و پذیرش و زندگی به سبک شخصی رو نمایان میکنه
صلح با خودی که در استفاده از نعمت ها و فراوانی ها و جریان پول و ثروت نمایانه
صلح با خودی که در تمرکز دوربین روی زیبایی ها نمایانه
صلح با خودی که به زیبایی تمام هر فرد رو به اصل خودش متصل میکنه و راضی و خوشحاله
صلح با خودی که در همکاری و هم یاری و کمک به هم نمایانه
صلح با خودی که در عین احترام و عشق در راحتی و آزادی و به سبک شخصی زندگی کردن نمایانه
صلح با خودی که در لذت بردن از کوچک ترین اتفاقات و لحظه ها نمایانه
صلح با خودمی که هماهنگ میشه با بهترین زمان و شرایط در بهترین مکان درست مثل تصویر دارکوب ِ زیبا روی تنه درخت
صلح با خودی که عشق میشه در روابط
مثل رابطه ۴ تا پسر رابطه پدر و مادر رابطه تک تک هر کدوم از شما ها باهم و با من که از لنز دوربین شما دارم در این هم زمانی این اتفاقات و آدم ها رو میبینم
صلح با خودی که ثروت میشه
صلح با خودی که سلامتی میشه
صلح با خودی که آزادی و راحتی میشه
صلح با خودی که همه چیز برات به راحت ترین اسان ترین و لذت بخش ترین حالت ممکن اتفاق می افته و فراهم میشه
صلح با خودی که آرامش میشه
و تمام لحظات خداونده که جاریه در این اتفاقات و هم زمانی ها
میدونید قرار نبود بنویسم اما گفت بنویس ، بنویس صلح با خود و هماهنگی ذهن با روحه که خالق چنین شگفتی هاییه
بنویس خدا بنویس الله بنویس رب
بنویس تنها قدرت جهان داره تک تک این لحظات ؛ کلمات ؛ اتفاقات رو مدیریت میکنه
همه چیز تحت کنترله هر چیزی سرجای درست خودشه و هر فردی از همین جایی که هست میتونه به سمت ِ رشد و تعالی بیشتر حرکت کنه
چقدر سپاسگزارم از خداوندی که در ” لحظه” هدایت میکنه و حمایت میکنه و در کلام و کلمات جاری میشه و با اراده و قدرتش دستانم با آرامش و به سرعت صحفه کلید گوشی رو لمس میکنند و این چنین آگاهی ارزشمندی خلق میشود چیزی که تا همین چند دقیقه قبل هیچ برنامه و اطلاعی از خلق شدنش نداشتم
سپاسگزارم که مثل اکثریت زمان ها ، ایده های الهامی رو اجرا کردید ، حتی در زمان هایی که فیلم برداری را شروع میکنید و یا آن را پایان میدهید
سپاسگزارم از تک تک شما هم فرکانسی های ارزشمندی که این اگاهی های ارزشمند رو خوندید
سپاسگزارم تقدیم با عشق 💚🌱
عاشقتم استاد
سلام بر شایسته ترین خانم
استاد این پسر انرژی فوق العاده ای داره و ریوالی یا لیوالی
ممنون از خانم شایسته عزیزم
I LOVE YOU یوسف