دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «زهرا» به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته، مهمونای نازنین و دوستانِ بهشتیام
استادجانم، خانم شایسته عزیزم این روزهای من انقدر با این دوستان و زندگی در بهشت عجین شده که هر وقت این قسمت ها رو میبینم یه لحظه فایل استپ میکنم همینجوری راه میرم فکر میکنم، حرف میزنم مینویسم اشک میریزم حتی الان که مینویسم، اصلا نمیتونم این حجم از احساس رو بنویسم واسه همینه چندین روزه که اصلا یه حال عالی و عشقی دارم.
ولی امروز حسم گفت بنویسم، استاد میدونی فردا ۴th of July هست یادتونه پارسال مهمون خانواده دوست داشتنی توی استیت پارک بودید، خانم شایسته یادتونه همونجا مهمونی گرفتنِ امریکایی هارو توضیح دادید؟
خانم شایسته عشق من، با تمام وجود عاشقتونم، من از همون قسمت از شما یادگرفتم که چجوری باید در آینده برای خودم مهمونی بگیرم یاد گرفتم چجوری مهمانداری کنم. من میزبانی یاد گرفتم
الان یه سال گذشته و دقیقا دارم میبنم که چجوری شما مهمانداری میکنید. آره شما پارسال مهمونی رفتید، من امسال مهمون رو در دل خونه شما میبینم. خدای من کی فکرش رو میکرد؟
خانم شایسته جانم حرفای شما رو با یاقوت درونم مینویسم. لذت بردن موضوع زندگی هممون هست، کاری که برای هممون در دسترسه و میتوینم خیلی راحت از همونجایی که هستیم تمرکز بر زیبایی ها رو شروع کنیم.
چقدر قشنگ با صدای قشنگتون لذت بردن تون رو از همین ایران زیبا گفتین. از این جنگل های سبز، اب دریا، خدای من غروب دریای دیوانه کننده
همین تجربه هارو منم به تازگی داشتم، جالب اینه همیشه برام تازست. همیشه غروب برام تازگی داره، طلوع تازگی داره
آره شما اون زمان که ایران بودین با ساده ترین امکاناتی که داشتین از هر فرصتی استفاده میکردین برای اینکه زیبایی های اطرافتون رو ببیند.
اون فضا رو تحسین میکردین. خانم شایسته مینویسم کلام شمارو که برجان و دلم حکش کردم:
“وقتی این تحسین کردن زیبایی ها رو به صورت جدی شروع کنیم واقعا هدایت میشم”
خدای من، شما از تصویر زیبایی که میبینید، اون فرکانس تحسین و اون احساس تحسین رو که میفرستین به سمت زیبایی بیشتر هدایت میشین
راستی من مترو بودم بعد یه عالمه تصویر زیبا دیدم به خدا انقدر عشق کردم انقدر میخندیدم و سلول هام داشتن تحسین میکردن که انگار من در تصاویر بودم و داشتم اون منظره ها رو تجربه میکردم.
خانم شایسته جانم میبینید نتیجه رو، میبینید احساس زیبا رو. آره این تحسین های زیبا این دیدن زیبایی ها مارو به قول استاد لاجرم هدایت میکنه
خانم شایسته اومدم شمارو در اغوش بگیرم و روی ماهتون رو ببوسم؛ من این احساس رو کامل درک کردم؛ میدونین چرا؟
چون وقتی خانم هوپ شمارو در اغوش گرفت انگار خودم بودم؛ انقدر اشک میریختم که حد نداره، انقدر زیبا و دلچسب بود که کلمات نمیتونه توصیفش کنه،
حالا میخوام بهتون بگم اره من جز بچه هایی بودم که تجربه های سفر به دور امریکا رو تجربه کردم، انقدر سفرها رفتم و زیبایی هارو تجربه کردم تنهایی با دوست خانواده و… کلی لذت بخش و عالی
اره قانون جواب میده، تحسین زیبایی ها شمارو به زیبایی های بیشتر هدایت میکنه. لاجرم هدایت میکنه. استاد این روزها معنی لاجرم رو بیشتر دارم درک میکنم. خدا میدونه که تحسین های الان قراره چه اتفاقایی رو برام رقم برزنه.
عجب رستوران خفنی رفتین، یعنی ذهن های ثروتمند به جایی هدایت میشه که ۲ میلیون دلار پول به در و دیوار چسبونده باشن. خدای من چقدر ثروت و فراوانی موج میزنه. این رستوران منو یاد یه کلیپ که تو تلگرام گذاشتین انداخت. یه بار شما و این خانواده در رستوران بودین و غذا میخوردین و استاد فیلمش رو گرفت. ای جانم ای جانم دوباره این خانواده در رستوران در کنار شما. این نشون دهنده هم مدار بودن شماست، هم فرکانس بودنتون. چقدر من لذت بردم وقتی خانم هوپ کنار همسرش جلو نشست خیلی نکته فوق العاده ای داشت که خیلی جاها من دیدم میگن مثلا خب آقا بیاد بشینه، ولی اینجا واقعا بهشته بهشت.
چقدر من نکته سنجی شما در دیدن همه زیبایی ها رو تحسین میکنم. از دیدن دوچرخه سوارها، تا دیدن ویلاها، اینکه صاحب گرون ترینش هم یه ایرانیه، آفرین بهش نوش جونش باشه بیشتر و بیشتر بشه براش.
اتاق تعویض لباس عالیه ها، یعنی کلی عشق کردم با این حرکت، اون دوش هم بینظیره که شن و اینا یه دونه اش هم بر بدن نمیمونه. خدای من برسیم به دریا. خدایا چگونه نعمت تو را انکار کنم. این شن ها اردی. چقدر نرم و لطیفه، مثل پنبه. این دریای سبز و ابی. این اسمون با ابرای قشنگ. بهترین ساحلی هست که من دیدم. چقدر بازی بچه ها قشنگه، چقدر دیدن لذت بردن ادم ها قشنگه.
چقدر این ادامه دادن جوزف رو دارم بیشتر درک میکنم، نتونه بازم ادامه میده. چقدر شوخی کردن خانواده رایان زیباست، چقدر احترام هست در عین حالی که شوخی میکنن. خندیدن و لذت بردن براشون طبیعی ترین کار دنیاست. اصلا آره لذت بردن طبیعی ترین کاری هست که باید بکنیم. راستی، استاد چه راحت خوابیده چقدر من سبک استاد رو دوست دارم که کاری به نظر مردم نداره و خیلی جالبه که یه ساک که روش فارسی نوشته شده بود یعنی کلی با این حال کردم. به خدا این نشونه است برای همه ما که در مدارش باشیم. که شما هم میتویند بیاید امریکا.
چقدر من الان غرق در عشق هستم از هرچه که دارم که نمیتونم بشمرمش. استاد جانم خانم شایسته جانم اومده بودم بگم که خیلی عاشقتونم، اومدم بگم خیلی از تجربه های همین زندگی در بهشت هم تجربه کردم، خدا بهتون قوت بده، بینهایت انرژی و ثروت و عشق بده. دوستون دارم
این قسمت رو در ویرایش اضافه میکنم:
من تا این قسمت رو دیدم و رفتم طبقه پایین خونه مون دیدم باباجونم عشق زندگیم داره یه قسمتی از همین زندگی در بهشت که دقیقاخانواده رایان هستند رو میبنه و حسم گفت بیام بنویسم.
وای یعنی من وقتی این قسمت رو میدیدم بابام هم پایین هنذفری به گوش داشته همین خانواده رو میدیده.
اقا استاد به خدا لذت بخش ترین لحظه های زندگیم دیدن بابامه وقتی که داره فایل های شمارو میبنه.
بعد اینجارو گوش کنید بعد باهم میشینیم حرف میزنیم و قانون برای هم میگیم
جالب تر میدونید چیه استاد؟ اینکه باباجونم میاد درمورد خواسته هایی که داشته و براش در همون اول صبح انجام شدن توضیح میده
استاد من محو چشماش میشم، من محو این لذتی میشم که خودمون هستیم که با افکارمون زندگی مون رو خلق میکنیم
من محو این لذتی میشم که میبینم باباجونم داره تو دلش لذت میبره
خدارو ستایش میکنم برای این حجم از زیبایی
خدارو ستایش میکنم برای این سایت برای این بهشت
دوستون دارم بیشتر و بیشتر از چند دقیقه پیش
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD241MB16 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 4072MB16 دقیقه
سلام ب فرمانروای هستی
سلام ب خدای ثروتمند سلام ب خدای عشق
خدایا شکرت شکرت شکرت بالاخره تومدار دریافت اگاهیا ی سفرنامه و سریال زندگی در بهشت قرار گرفتم
اوایل فکر میکردم خوب فقط یه چیز ع برای سرگرم شدن مثل یه سریال .
ولی وقتی دیدم یاد گرفتم ازتون یاد گرفتم منم هر لحظه برای هر چیز زندگیم تشکر کنم .
خدایا شکرت برای این سریال بی نظیر
دارم شکرگزاری کردن و از خانم شایسته یاد میگیرم .
خدایا ممنونم منو ب سایت خودت هیچوقت نمیگم سایت استاد ،هدایت کردی
چقد ارامشه تو این سایت .
نجواهای ذهنم دوباره غوغا کردن منم رفتم حیاط بامخمل (سگ خونگیم ) فوتبال کردم اروم شدم بعد گفتم خدایا شکرت ک مخمل و دارم اگه نبود الان چ جوری شاد میشدم سریع یادم اومد ک شاد بودنمو وابسته نکنم ب چیزی کسی .بعد یاد سریال زندگی در بهشت افتادم ک خانم شایسته برای هر چیزی تشکر میکنه ک اصلا ب چشممون نمیاد ..گفتم من الان تو همین حیاط ک هستم چ دارم برای شکر گزاری ..گفتم خدایا شکرت برای این حیاط سرسبز برای دارو درختای حیاطم شکر .برای این هوای خنک شکرت ..گفتم منم دارم تو بهشت خودم زندگی میکنم .خدا برام یه بهشت کوچیک قد ظرفم ساخته ..من دارم زیر درخت هلو بازی میکنم هرروز میام تو حیاط واز لابلای میوه های خوشرنگ باورسازی میکنم .وقتی میخام تو حیاط قدم بزنم و درباره ارزوهام حرف بزنم باید سرمو خم کنم تا سرم ب میوها نخوره …بعد دیدم نور خورشید از لابلای درختا رد شده شبیه نورافکن ی شده بود ک خانم شایسته اون روز تشبیه کردن .
من اگه اون روز سریال زندگی در بهشت و نمیدیدم مطمعنم ب خودم میگفتم وای نور خورشید از این همه حجم شاخه هام رد شده تا چشامو اذیت کنه ..ولی نه اینو نگفتم سریع یاد شایشته عزیز افتادم ک گفت خدا پرتو افکنشو روشن کرده وچند دقیقه میوه هارو تو نور خورشید با لذت نگاه کردم ..خانم شایسته وقتی گفتین من چهار صبح سوار ماشین میشدم تا طلوع خورشیدو ببینم تازه بود درک کردم چرا از بین اون همع شاگرد شما باید هم فرکانس و همسفر استاد شین ..شما کاری کردی ک بقیه شاگرداش نکردن .
چیزی ک من تو سفرنامه دیدم چند بار ب خاطر طلوع خورشید یا غروب خورشید هی شکر گزاری میکنین ..چیزی ک فک کنم تقریبا بیشتر ماعا بادیدن غروب خورشید دلمون میگره .ولی از شما یاد گرفتم غروب طلوع خورشیدو سپاسگزاری کنم حتی چند وقته پیش ب جایی هداییت شدم ک زیباترین غروب خورشیدو دیدم زیباترین غروب ..انگار خورشید جلوی پام رفت پایین ..انقد نزدیک بود اگع فایلارو نمیدیدم قطعا نه توجهی ب این عظمت میکردم یا اگرم میکردم قطعا دپرس میشدم …
من زندگی در بهشت ودیدم هرروز سرسبزی دیدم و گفتم خدایا حتما ب جنگل و دریا هدایت میشم ولی نه من ب جنگل هدایت نشدم
تازه امروز تو حیاط زیر درختا ی پر ازمیوه میوهایی ک انقدر زیبا درشت خوشرنگ ابدارهستن ک دلت نمیخاد بخوریش دلت میخاد همینطوری رودرخت بمونن ترکیب رنگ قرمز میوها سرسبزی درختا با بکگراند ابی اسمون …یه بهشت تو حیاطمون ساخته ..بهشت اومد ه تو حیاطمون ….وفقط ب خاطر دیدن سریال بهشت …ب خواعرم گفتم استاد و خانم شایسته وقتی از خونشون برن بیرون یه مقداری باید راه برن تا برسن ب درختا و سرسبزی ولی ما تا ازاتاق بیرون بیام باید زیر چتر ی از هلو قدم بزنیم اونم باید خم شیم تا بتونیم راحت راه بریم درختا چتر شدن کل حیاط و گرفتن و میوها هم ک چشمک میزنن ..بعد یهوو یادم افتاد ب خاطر دیدن سریال زندگی در بهشته ..منتظر بودم ب جایی مثل جنگل یا جایی هدایت شدم ولی نه بهشت بیست و چهارساعته جلوی چشامه ….
خدایا شکرت ..خانم شایسته گفتین بچه هایی ک سفرب دور امریکارو دیدن ب جاعایی شبیه همون جاها هدایت شدن ..من سریع همون لحظه گفتم اره منم هدایت شدم ب همون جاده جنگلی درختی ک شما یهوویی کشفش کردین وتونلی از درختا بود .واستاد و مایک دست در دست عکس گرفتن .وقتی وارد اون جاده جنگلی شدم خواهرم گفت ته جاده رو ببین فقط یه نور معلومه چیزی ک استاد وشما بهم گفتین …من تو مسیر اون جاده فقط داشتم از درختای جاده لذت میبردم یاد اون قسمت سفرنامه افتادم وشکر میکردم ک خدایا شکرت برای سفرب دور امریکا ..چییزی ک برام عجیب بود ما داشتیم میرفتیم ب یه روستای کویری ..اخه جای گرم و خشک کی فکرشو میتونه بکنه یه جاده درختی باشع ..وقتی هدایت بشی مهم نیست کجا باشی ایران امریکا شمال ایران یا کویر ایران ..من لحظه ایی ک خانم شایسته گفتن منم این خاطره با خودم مرور کردم گفتم اره منم هدایت شدم ..بعد همون غروب رفتم سراغ سفرنامه من ب ترتیب نمیبینم واصلا نمیدونم کدام قسمت چی میخاد اتفاق بیوفته ..بعد کل سفرنامه روبالا پایین کردم تا یکی و باز کنم بازم میگم واقعا نمیدونم مثلا قسمت پنج سفرنامه کجاست و چ اتفاقی افتاده ..بالاخره یک قسمت سفرنامه روباز کردم خدای من باورم نمیشه همون قسمت جاده درختی همون تونل درختی درست همون قسمت و کلیک کردم .با لذت هزاربار بیشتر اژقبل دیدمش و با اشک دیدمش و خدارو برای نشونه هاش هدایتاش فقط شکر کردم .همین. چیزی برای بهترین نشونه نداشتم جز شکر گزاری درست بودن کار فرکانس ..اینم از این قسمت ..
واقعا شکر گزاری کردنو تو هر لحظه دارم یاد میگیرم .
مامانم همیشه هر لحظه هر لحظه داره با خودش تکرار میکنه خدایا هر نفس کشیدنم هزار بار شکرت و بجا میارم ..تو دلشم نمیگه مثلا من تو اتاقم هستم یهوو این جمله تکراری مامانمو میشنوم و متوجه میشم مامانم اومد خونه …هر لحظه هر بار بلند بلند ثانیه های نفس کشیدنشووو شکر گزاری میکنه قبل اینکه سفرنامه یا زندگی در بهشت شروع بشه ب شوخی ب مامانم میگفتم خدا چی بهت داده انقد از ته دلت با لذت ازش تشکر میکنی بعد مادرم اولین چیزی ک میگه اینه هر چی دارم از خدا دارم وشروع میکنه ب لیست کردن داشته هاش .اولیش هم سلامتی هم س…..
الان دارم میفهممم چرا مادرم همیشه هر جا میره مورد عزت احترامه همس ..مادرم سرشار از انرژیه مثبتع …بین خواهر برادراش خداوند بهش ثروت داده طوری ک بقیه خونوادش کار فیزیکی خیلی خیلی بیشتری میککن ولی ب زور دارن مثل بقیه مردم زندگی میکنن .
ولی مادر م داره تو ثروت زندگی میکنه .
..فک کنم تنها تنها تنها دللیلش همین شگرگزاری با صدا ی بلند و از ته دل گفتنشه
وحالا هم ک شما دوتا عزیز هم دارید هر لحظه سپاسگزاری میکنید …
منم دارم یاد میگیرم با تمام وجودم از شما سپاسگزاری و یاد بگیرم
وخیلی پیشرفت کردم از وقتی سریال زندگی در بهشتوووو دیدم دارم لحظه ب لحظه برای تمام داشتع ها م ونداشته هام شکر میکنم
وکلی نتیجه دیدم
نتیجه ایی ک گرفتم فک نکنم کل ایل وتبارم تو مدت خیلی کم گرفته باشن .فقط دارم لمس میکنم ک یک ماه قبلم هیچ ربطی ب الانم نداره البته از لحاظ مالی .
والان دارم میگم اگه مالی نتیجه داده باید تو رابطمم هم پیشرفت کنم نتیجه بگیرم
خدایا شکرت برای عضویت تو بهترین سایت
من لایقش بودم
برای اینجا بودن
من درخواست دادم و خدا هدایتم کرد ب دستش استاد .
ک اگه تو این سایت نبودم واقعا نمیدونستم
چجوری میتونستم خودمو جم منم
خدایا شکرت
شکرت شکرت .
ب قول بهترین مادر دنیا با صدای بلند میگم برای اینجا بودنم برای هرنفسم هزار بار شکرت
مرسی کامنتموو خوندین
سلام جناب مهرجویی
ممنونم برای دید گاهتون .
ممننونم برای ارزوهایی قشنگ وپر از انرژیتون
منم برای شما بهشت زیبا مثل بهشت استاد و ارزو میکنم
مطمعنم همه بچه های سایت روزی ب ارزوهاشون میرسن
.