سریال زندگی در بهشت | قسمت 40

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «زهرا» به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام یکتا کیمیاگر هستی

سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته، مهمونای نازنین و دوستانِ بهشتی‌ام

استادجانم، خانم شایسته عزیزم این روزهای من انقدر با این دوستان و زندگی در بهشت عجین شده که هر وقت این قسمت ها رو میبینم یه لحظه فایل استپ میکنم همینجوری راه میرم فکر میکنم، حرف میزنم مینویسم اشک میریزم حتی الان که مینویسم، اصلا نمیتونم این حجم از احساس رو بنویسم واسه همینه چندین روزه که اصلا یه حال عالی و عشقی دارم.

ولی امروز حسم گفت بنویسم، استاد میدونی فردا ۴th of July هست یادتونه پارسال مهمون خانواده دوست داشتنی توی استیت پارک بودید، خانم شایسته یادتونه همونجا مهمونی گرفتنِ امریکایی هارو توضیح دادید؟

خانم شایسته عشق من، با تمام وجود عاشقتونم، من از همون قسمت از شما یادگرفتم که چجوری باید در آینده برای خودم مهمونی بگیرم یاد گرفتم چجوری مهمانداری کنم. من میزبانی یاد گرفتم

الان یه سال گذشته و دقیقا دارم میبنم که چجوری شما مهمانداری میکنید. آره شما پارسال مهمونی رفتید، من امسال مهمون رو در دل خونه شما میبینم. خدای من کی فکرش رو میکرد؟

خانم شایسته جانم حرفای شما رو با یاقوت درونم مینویسم. لذت بردن موضوع زندگی هممون هست، کاری که برای هممون در دسترسه و میتوینم خیلی راحت از همونجایی که هستیم تمرکز بر زیبایی ها رو شروع کنیم.

چقدر قشنگ با صدای قشنگتون لذت بردن تون رو از همین ایران زیبا گفتین. از این جنگل های سبز، اب دریا، خدای من غروب دریای دیوانه کننده

همین تجربه هارو منم به تازگی داشتم، جالب اینه همیشه برام تازست. همیشه غروب برام تازگی داره، طلوع تازگی داره

آره شما اون زمان که ایران بودین با ساده ترین امکاناتی که داشتین از هر فرصتی استفاده میکردین برای اینکه زیبایی های اطرافتون رو ببیند.

اون فضا رو تحسین میکردین. خانم شایسته مینویسم کلام شمارو که برجان و دلم حکش کردم:

“وقتی این تحسین کردن زیبایی ها رو به صورت جدی شروع کنیم واقعا هدایت میشم”

خدای من، شما از تصویر زیبایی که میبینید، اون فرکانس تحسین و اون احساس تحسین رو که میفرستین به سمت زیبایی بیشتر هدایت میشین

راستی من مترو بودم بعد یه عالمه تصویر زیبا دیدم به خدا انقدر عشق کردم انقدر میخندیدم و سلول هام داشتن تحسین میکردن که انگار من در تصاویر بودم و داشتم اون منظره ها رو تجربه میکردم.

خانم شایسته جانم میبینید نتیجه رو، میبینید احساس زیبا رو. آره این تحسین های زیبا این دیدن زیبایی ها مارو به قول استاد لاجرم هدایت میکنه

خانم شایسته اومدم شمارو در اغوش بگیرم و روی ماهتون رو ببوسم؛ من این احساس رو کامل درک کردم؛ میدونین چرا؟

چون وقتی خانم هوپ شمارو در اغوش گرفت انگار خودم بودم؛ انقدر اشک میریختم که حد نداره، انقدر زیبا و دلچسب بود که کلمات نمیتونه توصیفش کنه،

حالا میخوام بهتون بگم اره من جز بچه هایی بودم که تجربه های سفر به دور امریکا رو تجربه کردم، انقدر سفرها رفتم و زیبایی هارو تجربه کردم تنهایی با دوست خانواده و… کلی لذت بخش و عالی

اره قانون جواب میده، تحسین زیبایی ها شمارو به زیبایی های بیشتر هدایت میکنه. لاجرم هدایت میکنه. استاد این روزها معنی لاجرم رو بیشتر دارم درک میکنم. خدا میدونه که تحسین های الان قراره چه اتفاقایی رو برام رقم برزنه.

عجب رستوران خفنی رفتین، یعنی ذهن های ثروتمند به جایی هدایت میشه که ۲ میلیون دلار پول به در و دیوار چسبونده باشن. خدای من چقدر ثروت و فراوانی موج میزنه. این رستوران منو یاد یه کلیپ که تو تلگرام گذاشتین انداخت. یه بار شما و این خانواده در رستوران بودین و غذا میخوردین و استاد فیلمش رو گرفت. ای جانم ای جانم دوباره این خانواده در رستوران در کنار شما. این نشون دهنده هم مدار بودن شماست، هم فرکانس بودنتون. چقدر من لذت بردم وقتی خانم هوپ کنار همسرش جلو نشست خیلی نکته فوق العاده ای داشت که خیلی جاها من دیدم میگن مثلا خب آقا بیاد بشینه،  ولی اینجا واقعا بهشته بهشت.

چقدر من نکته سنجی شما در دیدن همه زیبایی ها رو تحسین میکنم. از دیدن دوچرخه سوارها، تا دیدن ویلاها، اینکه صاحب گرون ترینش هم یه ایرانیه، آفرین بهش نوش جونش باشه بیشتر و بیشتر بشه براش.

اتاق تعویض لباس عالیه ها، یعنی کلی عشق کردم با این حرکت، اون دوش هم بینظیره که شن و اینا یه دونه اش هم بر بدن نمیمونه. خدای من برسیم به دریا. خدایا چگونه نعمت تو را انکار کنم. این شن ها اردی. چقدر نرم و لطیفه، مثل پنبه. این دریای سبز و ابی. این اسمون با ابرای قشنگ. بهترین ساحلی هست که من دیدم. چقدر بازی بچه ها قشنگه، چقدر دیدن لذت بردن ادم ها قشنگه.

چقدر این ادامه دادن جوزف رو دارم بیشتر درک میکنم، نتونه بازم ادامه میده. چقدر شوخی کردن خانواده رایان زیباست، چقدر احترام هست در عین حالی که شوخی میکنن. خندیدن و لذت بردن براشون طبیعی ترین کار دنیاست. اصلا آره لذت بردن طبیعی ترین کاری هست که باید بکنیم. راستی، استاد چه راحت خوابیده چقدر من سبک استاد رو دوست دارم که کاری به نظر مردم نداره و خیلی جالبه که یه ساک که روش فارسی نوشته شده بود یعنی کلی با این حال کردم. به خدا این نشونه است برای همه ما که در مدارش باشیم. که شما هم میتویند بیاید امریکا.

چقدر من الان غرق در عشق هستم از هرچه که دارم که نمیتونم بشمرمش. استاد جانم خانم شایسته جانم اومده بودم بگم که خیلی عاشقتونم، اومدم بگم خیلی از تجربه های همین زندگی در بهشت هم تجربه کردم، خدا بهتون قوت بده، بینهایت انرژی و ثروت و عشق بده. دوستون دارم

این قسمت رو در ویرایش اضافه میکنم:

من تا این قسمت رو دیدم و رفتم طبقه پایین خونه مون دیدم باباجونم عشق زندگیم داره یه قسمتی از همین زندگی در بهشت که دقیقاخانواده رایان هستند رو میبنه و حسم گفت بیام بنویسم.

وای یعنی من وقتی این قسمت رو میدیدم بابام هم پایین هنذفری به گوش داشته همین خانواده رو میدیده.

اقا استاد به خدا لذت بخش ترین لحظه های زندگیم دیدن بابامه وقتی که داره فایل های شمارو میبنه.

بعد اینجارو گوش کنید بعد باهم میشینیم حرف میزنیم و قانون برای هم میگیم

جالب تر میدونید چیه استاد؟ اینکه باباجونم میاد درمورد خواسته هایی که داشته و براش در همون اول صبح انجام شدن توضیح میده

استاد من محو چشماش میشم، من محو این لذتی میشم که خودمون هستیم که با افکارمون زندگی مون رو خلق میکنیم

من محو این لذتی میشم که میبینم باباجونم داره تو دلش لذت میبره

خدارو ستایش میکنم برای این حجم از زیبایی

خدارو ستایش میکنم برای این سایت برای این بهشت

دوستون دارم بیشتر و بیشتر از چند دقیقه پیش

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    241MB
    16 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 40
    72MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

414 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناعمه احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    امروز دریا میرویم، بهترین دریا وساحل جهان سی ساید.

    با راحت ترین لباس هامون، اصن خانم خانواده چقدر عشق عه لباس های راحتی اش. همه دمپایی داشتین این برام خیلی جالب بود‌.

    چقدر خانواده شاد و مفرحی هستن هر وقت دوربین خانم شایسته رو میبینن دست تکون میدن و لبخند میزنن، یعنی براشون تکراری نمیشه یا اینکه بگن ای بابا با اینکه بچه هستن چقدر با حوصله و صبور و شاد هستند واقعا باید یاد بگیرم.

    این ماشین ون مانند هم ک کلییی امکانات داشت چقدر بزرگ و راحت بود. عاشق پنجره های بزرگش شدم مثل پنجره های قطار بود.

    آهنگ های شادی ک انتخاب کرده بودین خیلی حالم رو جا آورد. امروز ب خدا گفتم میخوام شادتر باشم و بخندم.

    چقدر ایده عالی بود ک ب جای آهنگ گوش دادن تو ماشین، بشینیم باهم تحسین کنیم ثروت رو. زیبایی های اطراف رو بهم نشون بدیم و بخندیم و تبادل اطلاعات کنیم و این چقدر ب زیباتر شدن رابطه ها کمک میکنه. من خودم این اواخر واقعا با اهنگ گوش کردن حتی مثبتش هم حال نمیکنم چون احساس میکنم مغزم پر میشه و دوست دارم اون تایم رو ب خواسته هام فکر کنم، یا اصن اهنگ خالی پیانو بزارم و سکوت کنم و تو دلم با خدا حرف بزنم. یه موقع هایی برای انرژی گرفتن خوبه دوست دارم ولی همیشه نه.

    برنامه اینه زیبایی های محیط اطراف مون رو ببینیم و لذتش رو ببریم

    کاری ک مهم ترین موضوع زندگی همه مون هست و برای همه مون در دسترسه و میتونیم خیلی راحت از همونجایی ک هستیم این تمرکز بر زیبایی هارو شروع کنیم.

    همین کار ب ظاهر ساده ما رو پله ب پله قدم ب قدم ب سمت زیبایی های بیشتر هدایت کرد.

    من برنامه میزاشتم ک برم زیبایی های اطرافم رو ببینم و تحسین کنم تا هدایت بشم ب مناطق زیباتر. ساعت کوک میکردم 4 صبح تا برم طلوع خورشید رو ببینم. خود من مثلا 4 صبح بیدار شدم ک از پنجره خونه مون یا اصن از بالا پشت بوم برم طلوع آفتاب رو تماشا کنم ؟ چقدر توانایی دیدن نکات مثبت اطرافم رو در خودم بیشتر کردم؟

    چقدر اون ساحل پر از قایق های تفریحی بود یعنی کلی افراد ثروتمند هستن ک کلی تفریحات لاکچری دارن این یعنی فراوانی و ثروتمندی مردم جهان.

    فرکانس تحسین، هدایت کننده است ب سمت زیبایی های بیشتر.

    توی گشت و گذار کردن تون برای رسیدن ب ساحل من یک نکته زیبایی دیدم.

    از مسیر داشتین لذت میبردین و رسیدن ب مقصد یا ساحل ملاک نبود.

    از بچه ها تا پدر خانواده در آرامش داشتن قدم میزدن و زیبایی های اطراف رو بهم نشون میدادن.

    رستورانی ک حدود 2 میلیون دلار روی سقفش پول واقعی نصب شده بود خیلی ایده جالبی بود دیدن اون پولا نشانه ای برای امروز من بود. اینکه همه تون هیجان و ذوق شون رو نشون میدادن رو خیلی دوست داشتم.

    اون لحظه ای ک آقای راسل در صندوق رو محکم کوبید، اولا قیافه و نگاه شون ب پدرشون خیلی برام جالب بود. و مطمئن شدم پدر خانواده ب پسرهاش یاد داده ک ارزش قائل بشن برای لوازم شون.

    و از همه مهم تر عکس العمل پدر خانواده ک سرزنشی در کار نیست بلکه با شوخی و خنده ب خودش میگه حالت خوبه ؟

    دیدن اون پارکنیگ پر از ماشین های لاکچری ک مردم انقدر ب تفریح و گردش علاقه دارن نشان از ثروت و فراوانی بود برام

    اون دوچرخه هایی ک با خیال راحت پارک شده بودن بدون هیچ قفل و زنجیری نشان از ذهن ثروتمند و امنیت کشور با وجود مردمانی باشخصیت و محترمش داره.

    امکاناتی ک توی پارکینگ بود دست شویی و حمام ها و رختکن چقدر بزرگ بود و نیازی ب ایستادن صف های طولانی مدت نیست.

    تریل هایی ک درست کرده بودن خیلی عالی و فکر شده بود، چون بعد از شنا معمولا پاهات خیس هست و اگر زمین خاکی باشه خب مجدد پاهات کثیف میشه، و یا زمین رو گل میکنی و شالاپ شلوپ. ولی تریل چوبی درست کرده بودن ک هیچ کثیف کاری نشه.

    چقدر همه چیز فکر شده و عالی عه. پرچم زرد ک از قبل اعلام میکنه شرایط امروزت رو.

    من عاشق اون ساحل شدم چقدر قدم زدن با پای برهنه حال بده واقعا لذت بخش بود، نرم عین گچ بود تمیززززز.

    تلاش های بی وقفه و مداوم برادر کوچیکا برای موج سواری خیلی برام جالب بود دست نمی کشیدن با اینکه نمیتونستن سوار بشن ولی ادامه میدادن بدون توجه و مقایسه خودشون با حرفه ای ها.

    حدود هفته های پیش بود ک من توی پارک ک خیلی هم شلوغ بود استیک برد دختر عمو ام رو گرفتم و با اینکه خیلی سخت بود و هر لحظه امکانش بود کله پا بشی من ادامه دادم تا تونستم روش بایستم و خودم رو کنترل کنم چند ثانیه ای. و اطرافم پر از پسر بود و خب اولش ک آدم حرفه ای رو میخواد یاد بگیره خیلی ضایع میشوی خخخ و ذهنم میگفت خب حالا اصن بتونی یاد بگیری میخوای چیکار کنی حالا ؟

    و ب خودم گفتم ب عنوان ی چالش و یاد گرفتن مهارت جدید میخوام برم تو دلش و اصلانم مسخره شدن و افتادن برام مهم نبود. میگفتم خب چالش عزت نفس برای مهم نبودن نظر مردم بروووو بریم

    و اتفاقا هیچ کس چیزی نگفت و دخترعمو های نازم کلیی منو تشویق میکردن و کمکم میکردن و بهم یاد میدادن، ینی این بچه ها چقدر پاک ان و باید ازشون یاد بگیرم.

    استاد چه خوابیییی کردین واقعا ما هم حال کردیم، باکم ترین امکانات بیشترین لذت ممکن رو بردین. اون کیسه رو گذاشتین شد متکا و کلاه شد چشم بند و بهترین و نرم ترین تشک جهان هم زیر پاتون بود. چقدر خودتون هستین و چقدر راحتی و لذت خودتون مهمه براتون، این صلح درون تون رو خیلی دوست دارم.

    استاد میخوام از نتایجم براتون بگم، من الان در مغازه خودم هستم و این کامنت رو مینویسم. اینجا شده غار حرای من چیزی ک خیلی از خدا میخواستم اش. میخواستم بیشتر بتونم تمرکز بزارم ذهنم ازاد باشه. حالا من از صبح تو سایت و روی فایل های شما تمرکز میزارم مینویسم و می نویسم.

    یادم نمیره اردیبشهت یعنی 5 ماه قبل من کلید کافه دستم بود کرکره اش رو ب سختی میدادم بالا و میگفتم خدایا من میخوام کرکره مغازه خودم رو بدم بالا حتی اگر سنگین هم باشه ولی میخوام برا خودم کار کنم، اگر اون روزا ب من میگفتن قراره 5 ماه بعد کجا باشم مغزم میپوکید میگفتم شوخیت گرفته ؟

    از همه میشنیدم کرایه و اجاره های مغازه خیلی زیاده بابا ولی الان هرکی میشنوه مبلغ قرارداد من رو میگه مفت گرفتی.

    استاد از جور شدن همه چیز ب لطف الله، نگم براتون ک توی 1 ماه اینده ک ب دلم افتاد من مغازه لوازم التحریر میخوام توی 1 ماه همه چیزش جور شد‌. هیچ پولی نداشتم اصن خبری نبود ولی میرفتم املاک و ازشون میپرسیدم تا در زمان مناسب اش هدایت شدم ب بهترین مغازه.

    البته بگم این وسط خب خیلی نیاز بود تمرین صبر کنم تا خدا برام جور کنه یه سری چیزا رو. ک خدا برام معجزه کنه. ک دستانی ک روحمم خبر نداشت بیان ب کمکم. ‌ پدر عزیزم بگه تو نمیخواد عضه چیزی رو بخوری من بجات غصه میخورم حلش میکنم.

    میخواستم کم بیارم و بزنم زیر همه چیز ولی خدای عزیزم نشانه هایی میفرستاد ک هولم میداد و ب خودم میگفتم بیجا میکنی نا امید میشی از رحمت ربت.

    یعنی خود خدا نیرو میشه در پاهایمان، در دستان مان برای ادامه دادن برام کم نیاوردن.

    مطمئنم قراره کلی رشد کنم کلی موفق بشم. کلی شرک ها و باورهای محدود کننده ام رو ارتقا بدم.

    کلیی ادم ک من نمیشناسم شون میان و بهم تبریک میگن و برام دعا میکنن.کلی دستان نازنینش اومدن و برام مغازه رو چیدن. در این حد ک یکی از فامیل هامون اومده بودن ک چند تا دلر بزنن برام و دیدم دارن برام جارو میزنن زمین رو نزاشتم انجام بدن. یاد  گرفتم از شما ک از این دستان نازنین و کمک کننده هزار بار تشکر زبانی کنم هم از لحاظه میمیک صورت و هم از ته قلبم سپاسگزار انسان ها باشم.

    استاد قبل از اینکه مغازه رو تحویل بگیرم رفتم ب 3 تا مغازه از محل مون ک خیلی خوب فروش داشتن و گفتم میخوام مغازه بزنم و نیاز ب نصیحت و کمک تون دارم و پرسیدم دلیل مشتری های زیاد و برکت مال تون چی هست بنظرتون؟

    بهم میگفتن صبر داشته باش، منصف باش(همون ک خدا تو قرآن گفته کم فروشی نکنید) خوش برخورد و محترم باش. ما از روز اول ک معازه مون اینطوری شلوغ نبود صبر باید داشته باشی باید ادامه بدی.

    از جلوی مغازه من تو یک دقیقه حدود 10 تا ماشین رد شد، تازه توی مواقع شلوغ ک خیلی بیشتر. اینم یه نشونه است ک هر روز تایید کنم فراوانی جهان و ثروت مردم رو.

    استاد من اینجا رشد خواهم کرد، هر روز خدا برام نشانه میفرسته ک دلم رو گرم کنه. مینویسم براتون از نتایج خوبم در آینده. دوست دار و سپاسگزار شما هستم

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: