سریال زندگی در بهشت | قسمت 41

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «مرضیه» به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم

به نام خالق هدایتگر

سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام

استاد خدایی چقدر ما رو تو انتظار میذاری برای فایل جدید، آقا من فکر کنم روزی هزار بار میام تو سایت، ببینم فایل جدید اومده یا نه، اما هر بارم که میام، میبینم یه جوری هدایت میشم به فایلی که اصلا تا به حال به چشمم نخورده بود، بعد میگم منکه همه ی فایلها رو دسته بندی کردم تو لپ تاپم این دیگه کجا بود؟ بعد بیشتر ایمان میارم واقعا این گنج(سایت) بی نهایته. خدایا شکرت بابت سایت استاد عباسمنش که هر روز دارم کلی آگاهی جدید ازش بدست میارم

بریم برای دیدن زیبایی های بیشتر زیباترین ساحل دنیا. خدایا شکرت بابت زیباترین ساحل دنیات. بریم قلعه ی زیبای جی کاپ رو ببینیم. و باز هم جمله ی بسیار زیبا از زبان مریم جانم: قلعه هنوز آماده ی بهره برداری نشده. خدای من انگار آسمون و دریا یکی شدن،چقدر زیبا،چقدر رویایی خدایا شکرت.

خدای من تحسین میکنم زیبایی های دریا رو. تحسین میکنم موج های بسیار زیبا رو. تحسین میکنم ابرهای پراکنده در آسمان رو. تحسین میکنم ماسه های آردی سفید رو. تحسین میکنم همفرکانس بودن آدمهایی که در زیباترین ساحل دنیا حضور دارند.

استاد وقتی به دیدن این زیبایی ها هدایت شدم یعنی تا فلوریدا راهی نیست، من میخوام در این مهمانی دنیا نهایت لذت رو ببرم برای همین تا آخر عمرم روی باورهام کار میکنم تا هر لحظه از این مهمانی لذت ببرم، اخه ادم میره مهمانی که لذت ببره، منم اومدم که لذت ببرم‌، خدایا هدایتم کن

خدای من چقدر راحت و ساده همه دارند به نوعی از لحظاتشون لذت میبرند. آقای رایان و لوک توپ بازی میکنند. جی کاپ قلعه میسازه و لیوای هم میخواد قلعه رو خراب کنه. ای جان مریم جانم شما جوری توپ رو به آقای رایان دادی،بخدا احساس کردم واقعا خودم اونجا هستم و دارم توپ رو به آقای رایان میدم. مریم جانم واقعا بینظیری، چقدر زیبا تکاملت رو توی فیلم گرفتن طی کردی یادته قسمت های اول سفر به دور امریکا فیلم گرفتنت رو، حتی لرزش توی صدات اونموقع مشخص بود اما حالا ببین چقدر حرفه ای فیلم میگیری که بخدا یه لحظه خودم خواستم دستمو دراز کنم به سمت آقای رایان توپ رو بهش بدم‌، چقدر عالی تکاملت رو طی کردی خواهر خوبم، با تموم وجودم تحسینت میکنم

خدایا شکرت بابت قانون تکاملت که اونقدر منو صبور کرده تا میخوام کمالگرایی کنم سریع با خنده میگم تکامل، تکامل، احساس میکنم شیطان اون لحظه خیلی حرصی میشه از دستم، چون همه جوره راهشو بستم تا میخواد نجواها رو شروع کنه، تو نطفه خفه ش میکنم و این برای من یکی از لذتبخش ترین بخش تکاملمه، خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت لباس ساحلی خوش رنگ مریم جانم که اینم نشانه ایی از آزادی مالی ایشون هستش که برای هرجایی مناسب با اون مکان لباس، کفش میپوشه. مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم که اونقدر عالی تکاملت رو طی کردی که به آزادی مالی رسیدی، این یعنی منم میتونم به آزادی مالی برسم، چون ثروت در جهان بی نهایته، شما برای من الگوی بینظیری هستی عزیزم

خدای من قلعه زیبای جی کاپ رو ببین، چقدر زیباست، خدایا شکرت. و نگاه زیبای جی کاپ پسر دوست داشتنی، اونقدر با خودش در صلحه که این قلعه رو به دریا تقدیم میکنه، چقدر زیبا برای لذتهایی که این دریا با ساحلش بهش هدیه میکنه، جی کاپ هم برای سپاسگزاری قلعه رو به دریا تقدیم میکنه، پسر دوست داشتنی من چه چیزهایی رو با وجودت خودت و خانواده ت که به یاد نیاوردم، خدایا شکرت. خدایا شکرت بابت خانواده ی دوست داشتنی آقای رسلای

خدای من صدای وزش باد، چقدر زیباست، چقدر گوش نوازه، خدایا شکرت

تحسین میکنم رابطه ی بسیار زیبا استاد و مریم جان رو. وای استاد وقتی اینجوری حرف میزنی، چقدر دوست داشتنی تر میشی، بخدا که من عاشقتم، اینقدر من لذت بردم از طرز ابراز علاقه ی شما، خیلی خوب بود، خدایا شکرت. مریم جانم آره گل گفتی، استاد مثه همین کاماندو ها خوابیده بود

خدای من چه قلعه ی زیبایی، تحسین میکنم سازنده شو، تحسین میکنم نگاه زیبای سازنده شو. مریم جانم توی قسمت قبل وقتی خیلی زیبا قدم به قدم تحسین کردن رو برامون گفتی، از اونموقع من چقدر با تحسین کردن احساسم زیباتر شده‌، دیگه هر روز وقتی عکسهای دریم بوردمو نگاه میکنم اول جز به جز تحسین میکنم زیبایی هاشو بعد باورهامو تکرار میکنم و راجبشون با خدا حرف میزنم، با این کار چنان احساس خوبی بهم دست میده که واقعا حس میکنم الان اون ماشینها، خونه، جواهرات رو دارم، ناخودآگاه با تموم وجودم شروع میکنم به شکرگزاری، و اینجوری هم دارم تکاملو تووی تحسین کردن طی میکنم، هم دارم تمرکز ۱۰۰درصدمو روی زیبایی ها میزارم، خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت قانون تمرکز بر زیبایی ها. خدای من دریا چقدر زیباست، خلیج همیشه فارس مکزیک. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت. داریم میریم به سمت پرادایس، خدایا شکرت. خدای من چه ویوی زیبایی پشت سر استاد وقتی که داره به مریم جانم ابراز علاقه میکنه، بخدا که من هنوز نتونستم زیبایی های این ساحل رو هضم کنم، همش میگم مگه داریم؟ خدایا شکرت. خدای من اون بچه رو ببین چقدر خانواده ش آزادش گذاشتن تا از آب بازی لذت ببره،چون ایمان دارند خدا مواظبش هست، واقعا که تووی جز به جز رفتارهای مردم امریکا میشه موحد بودنشون رو فهمید‌،خدایا شکرت

استاد یادته رفتی ایالت یوتا برای موتور سواری، دیدن بلندترین آج دنیا، شما چقدر زیبا راجب اون بچه ها حرف زدی، الان که این بچه رو دیدم یاد حرفهای شما افتادم، واقعا که ایمان رو باید تووی عملکرد نشون داد وگرنه به قول استاد: ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است،خدایا شکرت

خدای من باز هم هدایت تو، دیگه با تموم وجودم دارم باور میکنم اگه هدایتمو به دست پروردگارم بسپارم به چه زیبایی هایی که هدایتم نمیکنه، نخوام خودم با ذهن منطقیم پیش برم، هدایتمو به دست پروردگار بسپارم اینجوری مثه استاد سر از زیباترین مکانهای دنیا درمیارم

خدایا فرمون زندگیم دست تو، هدایتم کن، اینو فقط توو حرف نمیگما، توو عملکردم بهت ثابت میکنم، قول میدم،خدایا شکرت

خدای من مردم رو ببین چقدر آزاد و رها دارند از لحظاتشون لذت میبرند، وقتی این خانمها رو دیدم که اندازه ی قدشون ماسه ها رو کنار زدن و تا گردن تووی ماسه ها رفتن،یاد خودم افتادم که وقتی تفریح میرفتیم تووی آب پاهام گلی میشد چقدر غر میزدم که کثیف شدمو از این حرفها، همینه فرق بین من و اونهایی که الان اونجا هستند، چقدر ریشه های من مشکل دارند، چقدر لذت میبرم وقتی کرم های این ریشه ها پیدا میکنم، و چقدر برام لذتبخش تره وقتی این کرمهای رو با باورهای درست از بین میبرم،خدایا شکرت

خدایا شکرت که خیلی عالی دارم تکاملمو طی میکنم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت

مریم جانم من قسمتی از مسابقه ی جام جهانی رو تووی یکی از فایلهای آخر سفر به دور امریکا دیدم، وقتی استاد رو اونجا دیدم چقدر لذت بردم، چقدر خدارو شکر کردم‌، چقدر مایکی کوچولو بود عزیزم، خدایا شکرت

نکته جالب از کشور امریکا: تقریبا همه ی جاهاش ملک شخصی یک نفره، حتی اونجاهایی که کوه، برکه ی زیبا و رودخونه داره. این یعنی چقدر این مردم شکرگزار هستن و دارند از همه ی نعمتهای خداوند لذت میبرند. خدای من چقدر این مردم متفاوت هستند، خدایا شکرت

خدای من آخه چقدر ثروت،چقدر فراوانی،که مردم خونه هاشون رو کنار دریاچه، روی دریاچه، کنار برکه ها و… ساختن و قسمتی از اون زیبایی ها رو مال خودشون کردن، اینجوری صاحب ملک یک بهشت برای خودش داره که اینم بخاطرِ موحد بودن و سپاسگزار بودنشونه که خداوند به هر کدومشون بهشتی هدیه کرده، خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت تفنگ زیبای استاد و برخورد با تضاد که چقدر زیبایی خواسته ایی رو برای استاد تجلی کرده، خریدن ملک شخصی که بشه هر تجربه ایی رو تووی طبیعت داشت رو داشته باشه

خدای من این یعنی من در هر زمان و هر کجا به تضادی برخوردم خواسته ایی درونش نهفته ست که من قبل از تولد انتخابش کرده بودم. خدای من این آگاهی ها منو دیوانه میکنه‌، خدا جونم میدونی چیه، حقیقتش رو بخوای من به معنای واقعی عاشقت شدم، احساس پرواز دارم، خدایا خدایا خدایا خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت آگاهی های روز افزونم. خدایا شکرت که عاشقت شدم. خدایا شکرت بابت استاد عباسمنش و خانم مریم شایسته که در قطار زندگی باهام همسفرشون کردی. خدایا شکرت، خدایا شکرت،خدایا شکرت. خدایا شکرت بابت آزادی استاد عباسمنش که با وجود استاد عباسمنش بود که متوجه شدم بزرگترین خواسته ی من همیشه آزادی بوده من تا قبل از آشنایی با استاد به یاد نیاورده بودم. خدایا شکرت که بیدار شدم و به یاد آوردم که بزرگترین خواسته م آزادیه، آزاد و رها چون پرنده.

استاد، استادِ قدم برداشتن برای تحقق خواسته هاشه، مرد عمل. استاد اینقدر مصمم وقتی خواسته ایی تووی وجودش شکل میگیره سریع اقدام میکنه برای تحقق اون خواسته. این یعنی هر کی میخواد تووی این سایت باشه باید مثه استادش عملگرا باشه وگرنه چی میخواد تووی این سایت، این سایت برای اونهایه که برای تحقق خواسته هاشون از کوچکترین ایده ها نمیگذرند و سریع دست به عمل میشند. این یعنی مرضیه وقتی خواسته ای درونت شکل میگیره باید مصمم براش اقدام کنی وگرنه جات اینجا نیست‌، باید مثه استادت اهل عمل باشی

خدای من چقدر خوشحالم، چقدر لذتبخشه داشتن چنین استادی، زورت نمیکنه به زور باهاش باشیا، اونقدر زیبا همه چیز رو موشکافانه برات میگه، چه تئوری چه عملی که خودت تشنه ی این آموزش ها میشی. استاد بخدا من تشنه ی این آگاهی ها هستم، هر چی دارم آگاهتر میشم، تشنه تر میشم، حریص تر میشم، میخوام آگاهتر بشم، میخوام، میخوام، میخوام. خدایا هدایتم کن که من تشنه ی رسیدن به تو هستم، خدایا شکرت

تحسین میکنم استاد اهل عملمو. و سرچ کردن ملکهای بزرگ، که نشانه ایی از آزادی مالی استادمونه، استادم تحسین میکنم آزادی مالیتو. خدایا شکرت بابت آزادی مالی استاد عباسمنش و قدم به قدم طی کردن تکامل برای خرید ملک شخصی. خدای من همه چیز تکامله، بابا به هر چی نگاه میکنم تکامل داره حتی یه غذا درست کردن ساده، حتی رفتن به مکانی خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت

وای خدای من دوچرخه سواری خانمها، همین دیشب جایی بودم داشتم فکر میکردم خب اول ماشین بخرم یا دوچرخه، با تموم وجودم دوچرخه سواری رو خواستم، و باز ترمزی به نام حرف مردم دوباره اینجا خودنمایی کرد، که نمیشه تووی این شهر دوچرخه سواری کرد، مردم چی میگن؟ بعد یهو گفتم منی که میخوام هدایت بشم به امریکا، نباید برای حرف مردم زندگی کنمو از این حرفها، یهو دیدم دو نفر با دوچرخه جلوم رد شدن‌، اینقدر خوشحال شدم گفتم بخدا این نشونه ست، استاد یاد گرفتم مثه شما نشونه ها رو دنبال کنم، ایشالله بعد از خرید اولین قدم از دوره ی دوازده قدم با هدایت خداوند دوچرخه میخرم، خدایا شکرت

خدای من چقدر من دارم لذت میبرم از رابطه ی زیبای استاد و جی کاپ، و چیزی رو که دارم بیشتر میبینم اینه که جی کاپ بیشتر داره حرف میزنه، گفتم خدا میدونه استاد چه سوالی ازش کرده که اینقدر با هیجان داره توضیح میده، و این کار استاد چقدر داره به جی کاپ اعتماد به نفس میده، استاد نظیر نداری بخدا و هدایت شدن استاد و مریم جانم برای دیدن زیباترین ساحل دنیا

مریم جانم وقتی تووی قسمت قبل از ویژگی های پرچم ها گذشتی و رمپ چوبی رو بالا رفتی بخدا که من دیوانه شدم، چنان مبهوت زیبایی ها شدم که توانایی پلک زدن نداشتم، وای خدای من وقتی از نزدیک دیگه بدون هیچ مانعی این زیبایی ها رو تجربه کنم چی میشه؟ خدای من اگه بشود، چه میشود

خدایا شکرت بابت ترکیب جادویی زیبایی ها در زیباترین ساحل دنیا. خدایا شکرت بابت نرمی ماسه های زیباترین ساحل دنیا. خدایا شکرت بابت زیباترین ساحل دنیا. خدایا شکرت بابت ون جادار آقای رایان که نشانه ایی از ثروت و فراوانیه. خدایا شکرت بابت ترانه ی بسیار زیبا که مریم جانم دوباره مثه همیشه تووی انتخاب ترانه سنگ تموم گذاشت. خدایا شکرت بابت جاده ی رویایی.

خانم hope خیلی راحت و ساده مسابقه ای رو طراحی میکنه تا همه سرگرم بشن، به جای اینکه خودش انتظار بکشه، حوصلش سر بره، بچه ها غر بزنند، کاری که استاد انجام داد، منتظر ننشست تا ایجنت بهش زنگ بزنه، پا شد رفت برای اولین بار زیباترین ساحل دنیا رو تماشا کرد و خدا میدونه که چقدر لذت برد.

خدای من، استاد چقدر زیبا دارم میبینم که چرا این خانواده با شما همفرکانس شدن، چقدر واضح میشه قانون فرکانس رو تووی همین یه موضوع درک کرد، چقدر قوانین خداوند دقیق عمل میکنند

خدایا شکرت بابت درک قانون فرکانس، که با درکش متوجه شدم تموم این مدت دلیل اینکه چرا به خواسته هام نرسیدم این بود که خواسته ای داشتم با دو فرکانس متفاوت. خدایا شکرت، خدایا شکرت

و کاری که همه ی ماها باید یاد بگیریم، وقتی تووی شرایطی هستیم که اوضاع تحت کنترل نیست ما باید یک شیوه ایی رو پیدا کنیم که به احساس خوب برسیم

دقیقا صبح سرکار من همچین تجربه ایی داشتم،کارفرمام داشت روی کسی داد میزد، گفتم خدایا من آرامش میخوام، الان چیکار کنم توجه مو از روی ناخواسته بردارم، اومدم دریم بوردمو تووی ذهنم یاداوری کردم تووی دلم شکرگزاری میکردم خودم که آروم شدم هیچ، کارفرمام رفت بیرون چقدر لذت بردم که تونستم ذهنمو کنترل کنم، خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت نگاه ریزبین و مثبت جوزف. خانم hope چقدر زیبا جوزف پسرشو تحسین میکنه با نوازش کردن. خانم hope خدارو بی نهایت سپاسگزارم که با شما آشنا شدم‌، با تموم وجودم تحسینت میکنم، خدا میدونه چه چیزهایی ازت یاد گرفتم، وقتی مادر شدم همیشه برای هر کاریشون فرزندانمو تحسین کنم، بهشون توجه کنم، برای علاقه ی فرزندانم با خرید کتاب، تلسکوپ تشویقشون کنم برای ادامه دادن در مسیر علائقشون، شب قبل از خواب نوازششون کنم و…

خدایا شکرت بابت همفرکانس شدنم با خانم hope. خدایا شکرت بابت همفرکانس شدنم با آدمهایی متفاوت از فرهنگ خودم. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

خدایا شکرت بابت دیدن این جاده ی رویایی. خدای من هنوز همه سرحال و پرانرژی هستند، ترانه میخونند و از لحظاتشون لذت میبرند، با‌زم یاد خودم میفتم وقتی از تفریح برمیگشتم چقدر خسته و کوفته بودم. خدای من چه آگاهی جدیدی‌، این یعنی شماها از تک تک لحظاتتون لذت بردین برای همین پر انرژی هستین قانون احساس خوب=اتفاق خوب اما من خدا میدونه چقدر برای هر چیزی غر زدم برای همینم خسته و کوفته میشد بدنم قانون احساس بد=اتفاق بد

این یعنی وقتی احساس بدی داری، بدنت عکس العمل نشون میده با خستگی و کوفتگی بدن، بیماری، وقتی احساس خوب داری، بدنت عکس العمل نشون میده با سلامتی، سرحال و پر انرژی بودن

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

چقدر برای من لذتبخشه کامنت نوشتن تموم تمرکزمو روی درک قوانین گذاشتن، الان حدود ۴ساعتی داره میگذره هم روی کاغذ نوشتم، هم تووی سایت، این یعنی حدود ۴ساعت تمرکز روی زیبایی ها و درک قوانین خداوند خدایا شکرت

مریم جانم مثه همیشه بینظیر بود. ممنونم استادم. ممنونم مریم جانم

پروردگارم از تو بی نهایت بابت همه چیز سپاسگزارم

به امید دیدار در امریکا. دوستون دارم

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    261MB
    17 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 41
    77MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

344 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا و صدیقه» در این صفحه: 3
  1. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم

    نمیخواستم فعلا از اتفاق فوق العاده ای که برام افتاده بگم شاید فکر میکردم وقتی نتایج بزرگتر بگیرم باید بگم اما امروز وقتی با دیدن این ساحل فوق العاده زیبا در سریال زندگی در بهشت باز هم اشک سرور از چشمام جاری شد به خودم گفتم الان موقشه و من نتیجه بزرگ رو گرفتم بزرگترین نتیجه ای که یه انسان میتونه تو زندگی به دست بیاره….

    عضویت من در سایت تقریبا با شروع سریال زندگی در بهشت همزمان شد و من با دیدن هر قسمت از سریال زندگی در بهشت بیشتر نعمت های خدا رو تو اطراف خودم میدیدم و دیدن زیباییها انقدر ادامه دار شد و انقدر قدرت گرفت که جایی که الان هستم که شاید حتی زمانی پر از تضاد میدیمش الان با پردایس و هر جای زیبای دنیا هیچ تفاوتی برام نداره چون یاد گرفتم زیباییها رو با قلبم ببینم و لذت ببرم لذتی متفاوت از کل دوران زندگیم و این اتفاق قشنگ اینجوری شروع شد که عضو سایت شدم و شروع به گوش دادن و دیدن و تمرکز روی فایلهای دانلودی کردم به شکلی که کم کم بخش بزرگی از زندگیم شد و هر روز ساعت های طولانی فایلها رو گوش میدادم ، گاهی تو یک فایل به نکته ای میرسیدم که شاید چند روز اون فایل رو گوش میدادم و نتایجی هم پیش میومد اما دنبال نتایج بزرگتری میگشتم و یه مقدار داشتم مایوس میشدم و فکر میکردم نتایج بزرگ فقط با فایلهایی که جز محصولات هستند پیش میادو چون فعلا امکان خریدشون نبود بیشتر داشتم به نجواهای شیطان گوش میدادم و اینکه فکر میکردم نیاز به راهنمایی کسی دارم …اما من از استاد یاد گرفته بودم تو فایلهای مختلف که تو هر شرایطی باید دید توحیدیم رو حفظ کنم به خودم گفتم باید عمل کنم به چیزایی که یاد گرفتم اگه من تو مسیرم به لطف خداست پس با تمام وجودم خیلی خوب یادمه با چه احساس خالص نیاز به خودش ازش خواستم برام نشونه بفرسته و همون شب درست ۶۵ شب پیش خواب دیدم استاد تو یه دشت سرسبز و رویایی خیلی فراتر از پردایس و هر جای زیبای دنیا میون کلی گلای بنفش مینیاتوری ایستاده بودن یه پاکت نامه رو باز کردن گفتن(( این نامه همین الان از یکی از شاگردام به اسم ((آیدا)) به دستم رسیده و همینطوری که داشتن صحبت میکردن اشک از چشماشون جاری شد و گفتن نمیتونم جلو اشکای شادیم رو بگیرم ایشون نوشته کمتر از یک ماه عشق رو افریده و من خیلی بابت این اتفاق بزرگ بهشون تبریک میگم ))تا چند روز فکرم خیلی درگیر خوابم بود میدونستم و شک نداشتم که این همون نشونه ای هست که از خدا خواستم اما نمیفهمیدم این خواب میخواد دقیقا به من چی بگه. من نه اسمم ایدا بود و نه نتیجه ای که میخواستم عشق باشه …خیلی ذهنم درگیر بود تا اینکه سپردم به خودش گفتم خدا جونم خیلی ازت سپاسگذار و مچکرم که برام نشونه فرستادی من با قدرت و تمرکز بیشتر فایلها رو گوش میدم باقیش با خودت و تو ذهنم اون عشق رو نتایج مالی بزرگ و خواسته های دیگم تعبیر کردم و الان که میبینم هیچ از عشق نمیدونستم….از مدتی قبل از خوابم خدا با نشونه هاش منو به یه تغییر بزرگ تو برنامه زمانی زندگیم دعوت کرده بود و داشتم ادامه میدادم اما از چند روز بعد از خوابم به یه تجربه فوق العاده از دنیا از ادما از قرآن از تضادها از ترسهام از شادیهام از همه چی دعوت شدم بدون هیچ تصمیم و برنامه ریزی قبلی اون روز گوشیم رو گذاشام کنار و با خودم عهد کردم بهش نزدیک نشم و شبکه های مجازی نرم چون انگار اون دلسردی رو تقویت میکرد و اینکه قبل از اینکه از خدا نشونه بخوام فکر میکردم باید از ادما از دوستام و از اطرافیلنم راهنمایی بخوام اما با این وجود هر بار که تصمیم میگرفتم با دوستی یا کسی صحبت کنم یه حسی مانع میشد و این شد که از خود خدا خواستم که بزرگتر و دوست تر و یاورتر از اون نیست. هر روز رو یه فایل تمرکز میکردم و بارها و بارها گوشش میدادم و نت برداری میکردم و جالب اینجاست کم کم دیگه هیچ تمایلی به صحبت با کسی راجب نگرانیهایی که قبلا بود نداشتم هیچ شبکه های مجازی و وقتی که ازم میگرفت هم از زندگیم حذف شد و فقط یه تایم کوچیک زمان استراحتم اون هم بیشتر برای سرچ و مطالعه سراق گوشیم میرم و تمرکزم رو فایلها زیاد و زیادتر شد و هر روز همون چیزی که باید تو اون روز یاد میگرفتم تو فایلها بهم گفته میشد …جالبتر اینجاست که منی که هیچوقت از نوشتن خوشم نمیومد با علاقه نت برداری میکردم و تجربه هر روزم رو مینوشتم و درسی که هر روز از فایلها میگرفتم و باید تبدیل به باور میشد و تو وجودم تکرار و تمرین میکردم ..یه هفته ای به همین شکل گذشت دیدم که من تو یه مراقبه قرار گرفتم چیزی که هیچوقت تو زندگیم به این شکل جدی تجربش نکرده بودم پس به خودم گفتم ادامه میدم و هر روز رو به عنوان روزهای مراقبم ادامه میدم…هر روز گذشت و گذشت و من کلا یه ادم دیگه با یه دنیای دیگه شدم الان که مینویسم چشمام پر از اشک عشق به خداست اشک شوق از وجود خد به این قدرت تو وجودم …هر روز احساسم به همه چی خالص تر میشد و بیشتر تو همه چی خدا رو میدیدم از یه گل خیلی کوچیک تا پرنده ها و همه موجودات .انقدر که من تو کل زندگیم هیچوقت با دیدن یه پرستو تو آسمون

    یه گربه حتی انقدر خالص پاکی خدا رو احساس نکرده بودم به حدی که بی اختیار ازش چشم برندارم و بهش خیره بشم و اشک بریزم اشکی که پر از شادی و حس خوب باشه…و کمتر از یک ماه متوجه تعبیر خوابم شدم که ایدا کمتر از یک ماه عشق رو آفرید.تو وجود من عشق به خدا آفریده شد عشقی ورای علاقه و عشقی که قبلا فکر میکردم به خدا دارم اما نداشتم الان میگم نداشتم عشق یعنی دیدن خدا تو همه چی تو نگاه معصوم و پاک همه موجودات حتی یه گربه که همیشه بی تفاوت از کنارش رد میشدم…عشق به یه پیچک رو دیوار که دوس داره به سمت بالا بره به سمت خدا عشق به همه چی زندگیم حتی تضادها و جالب اینه که تضاد زندگیم رو دوسش دارم و نگاهم بهش عوض شده و اصلا دیگه تضاد نمیبینمش.عشق به هدفی که خدا اون عشق خالص تو وجودم قراده و اطمینان به اینکه بهش میرسم …من ادمی بودم که قبلا خیلی گریه میکردم اما اون ادم و اون گریه ها کجا ا و این ادمی که الان هم خیلی زیاد اشک میریزه اما اشکی که جنسش خیلی فرق داره اشکی که از عشق و شادی به وجود خداست این ادم کجا…استاد من در کمتر از یک ماه عشق رو خلق کردم با صحبتهای شما تو فایلهای دانلودی عشق به خدا تو وجود من آفریده شد …۴۰ روز گذشت و منی که منتظر نتایج مالی بزرگ بودم و فکر میکردم قراره نتایج دیگه ای رو به دست بیارم الان بهترین و بزرگترین نتیجه رو گرفتم که خداست که خودش همه چیز هست و نتایج دیگه همه و همه از اونه و اونها رو هم خودش بهم عطا میکنه…الان میدونم که من بزرگترین نتیجه رو گرفتم و نتایج دیگه به

    طی کردن مسیر تکاملم نیاز داره و به موقش اونها به دست میان به واسطه عشق بزرگتر از ورای همه چیز که خداست…انقدر عاشق شدم و انقدرراین عشق زیباست که تصمیم گرفتم ادامه بدم و انشالله تا زنده ام این برنامه زندگیم باشه و این عشق رو بیشتر و بیشتر تو وجودم نهادینه کنم و با عشق یه مراقبه همیشگی رو با توکل به خدا ادامه بدم و میدونم شاید این فایلها نیازه که تکاملم طی بشه و بیشتر باید رو خودم و باورام کار کنم و انشالله تو مسیرم به زودی فایلهای محصولات رو هم خریداری میکنم و مسیرم رو زیبا و زیبا تر طی میکنم…استاد عزیزم شما دست خدا برای من بودین و من بی نهایت سپاسگذار خدا و شما هستم سپاسگذار شما هستم که دست خدا بودین و من همه چیز های خوب دنیا و اخرت رو براتون از خدا خواستارم چون بازم چند شب پیش تو مسیر تلاش فیزیکی کارم از خدا یه نشونه خواستم و بازم خدای بی نهایت بزرگ و سخاوتمند برام نشونه فرستاد این مدت توی اکثر خوابام قانون هم بوده و تمرینات روزانم تکرار میشد به حدی که یه شب خواب میدیدم لب تاپم رو دزد زد و من اون لحظه تو خواب گفتم قانون میگه اینجور مواقع قوی باشم و به جای نگرانی گفتم الحمدلله.اما خواب ۶۵ شب پیش و خواب دو روز پیش تو زندگی من کلید های بزرگی بودن و هستن که راه های روشنی رو بهم نشون دادن …دو شب پیش هم برای یه مساله ای مربوط به کارم از خدا نشونه خواستم و اون خیلی زود جواب عاشقش رو داد خواب دیدم تو ایستگاه مترو ایستاده بودم یه اقای کت و شلواری داشت صحبتهایی از جنس صحبتهای شما رو با صدای بلند میگفت. صحبتها رو هر چقدر فکر میکنم یادم نمیاد ولی تو خواب میدونستم که شبیه حرفهای شماست و با اینکه همه میشنیدن کسی توجهی نداشت و فقط من در حالی که منتظر قطار ایستاده بودم گوش میدادم و اشک میریختم اشکی از جنس اشکایی که با صحبتهای ناب شما از چشمام جاری میشه. تو خوابم خودش رو معرفی کرد ولی هیچی یادم نمیاد.فقط چهرش و تیپش یادم بود. از اینکه کی بود اون اقا انقدر یادم هست که وقتی خودش رو معرفی کرد بهشون گفتم استاد عباس منش خیلی تو صحبتاشون از شما اسم میبرن و اون اقا گفتن که منو عباسمنش ۱۰ ساله همو میشناسیم و سوار قطار شدن و رفتن …بازم وقتی بیدار شدم میدونستم که این خواب هم یه نشونس اما هر چقدر فکر میکردم این اقا کی بود و هر چقدر سعی کردم از حرفاش چیزی یادم بیاد هیچی یادم نیومد تا اینکه تو همین فایلهای دانلودی همین یکی دو روز اسم بیل گیتس و وارن بافت برام تکرار شد و یهو تو همین تکرار شدنا یه جرقه تو ذهنم ایجاد شد که استاد ۱۰ سال زندگی این افراد رو مطالعه و تحقیق کردن و شاید به این افراد مربوط میشه خوابم .اسمشون رو سرچ کردم و عکساشون رودیدم وارن بافت که نبود چون چهره اون اقا خوب یادم مونده بود .بیل گیتس رو سرچ کردم و خدای بزرگ من چی بگم از قدرت و بزرگیت که مو نمیزنه با اون اقا و دقیقا خودش بود…من خواب بیل گیتس رو دیده بودم میدونم این یه کلید بزرگ برای حل مساله ای هست که بهش برخوردم، هنوز دقیقا نمیدونم کلید چی و کجاست ولی دارم سرچ میکنم و میدونم اینم کلید یه گنج بزرگ تو زندگیم هست یه گنج ماندگار.. استاد عزیزم خدا رو به خاطر وجود شما شکر میکنم.سپاسگذار خدا و بنده خوبش که شمایین و دست خدا تو زندگی من و مطمئنن اکثر کسانی که میشناسنتون …خییییییییلیسییییییی زیاد سپاسگذارم و ارزومند سلامتی و شادی و ثروت و سعادت بیشتر شما در دنیا و اخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    دوست عزیز

    من مدت خیلی کوتاهی هست که رو باورها و تغییر خودم تمرکز کردم و تجربه هایی مشابه توصیفات زیبای شما از تجربیاتتون رو داشتم که مهمترینش عشقیه که خیلی عجیب تو دلم نسبت به خدا و مخلوقاتش شکل گرفته.چقدر جالبه که من هم مدتیه خوابهای عجیب از استادو انسان های بزرگ رو میبینم .مدتها بود میخواستم بنویسم به خاطر اینکه تشکر از خدا و استاد و نوشتن تجربم رو وظیفم میدونستم چون نتیجه بزرگی گرفتم که قبلا تجربش رو نداشتم.من چون خیلی اهل نوشتن نیستم به زیبایی شما نتونستم توصیف کنم مچکرم از شما که تجربه من رو هم تو حرفاتون انقدر زیبا و عمیق توصیف یا بهتر بگم تصویرسازی کردین که خدا رو خیلی شکر گذارم که حرف دل من هم به این حد زیبا و شایسته با بیان فوق العاده زیبای شما بیان شد.امیدوارم هر روز این درک بیشتر و بهتر و قویتر تو وجود همه مون شکل بگیره.مچکرم از بیان زیبا و تاثیرگذارتون.بهترینها رو از خدا براتون خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهرا و صدیقه گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    مچکرم .ولایک و تایید ملاک نیست.همه ما تو مدار تکاملیم و این مهمه .مچکرم از بیان زیبا و حس ناب شما که احساس من رو هم از تجربیاتم انقدر زیبا و دلنشین بیان کردین.بیان من بیشتر تصویری هست و خیلی اهل نوشتن نیستم و البته اعتماد به نفسش رو هم نداشتم چون فکر میکردم باید تجربیاتم رو بگم شاید راه حلی تو تجربیات من برای دوستی باشه و کمکش کنه اما همیشه فکر میکردم بیانم توانایی لازم رو نداره که البته خدا رو شکر این قضیه الان کمتر شده و این مدتی که دارم مراقبه میکنم و رو باورام کار میکنم تجربیات خیلی عجیب و حیرت انگیزی داشتم بار ها مینوشتم اما پاک میکردم . اما الان مینویسم و این برام خیلی ارزشمنده همین که احساسم رو میگم و احساس خوب دوستانی مثل شما رو هم میخونم خیلی زیاد ارزشمنده و خوشحالم.و اینکه خدا خیلی زیبا از طریق شما حس من رو هم بیان کرد این مهمه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: