https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-08 17:53:542025-03-02 10:08:52سریال زندگی در بهشت | قسمت 41
344نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
انقد حس خوبی گرفتم از اول این قسمت که دوست دارم همش به همه جهان بگم عاشقتم عاشقتم عاااشقتم
مریم عزیزم بازهم با صدای قشنگت لذت بردمممم
چقدر خوبه عشق ورزیدن . و خیلی جالبه که فقط زمانی که با خودت در صلح باشی میتونی به جهان عشق بورزی و این حس خوبم نشون میده من در این لحظه با خودم در صلح و متصلم به نیروی هدایتگرم .
داشتم به این فکر میکردم که زندگی در بهشت یه فرکانسه که باعث میشه هرجایی که میرید اونجا تبدیل به بهشت بشه!
یعنی با انتخاب این اسم برای سریال شما فرکانسهاییو از پیش فرستادین تا فقط به جاهایی هدایت بشین که بهشتیه .
خیلی جالبه .به نظرم هرکسی یه جهان درونش داره که با توجه به احساساتی که در اون جهان هست داره جملاتیو بیان میکنه
و توی اون جهان احساسات ، خاص خود اون فرد و خاص اون لحظه ن و همینه که احساسات خوب هیچ وقت تکراری نمیشن.
مثلا من الان حسم اینه که چقدددددر قشنگه همه جا .آسمون سقف داره انگار 😍 چقدر تمیز و فوق العادست .چقدر لذت بخشه دیدنش.و با تماشای این قسمت و در این لحظه عاشق همه جهانم . قطعا اگر دوهفته دیگه بیام و همین سریالو ببینم احساسات و نوع درکم متفاوت خواهد بود و باز هم اون احساسات، خاص همون لحظه در جهان درونم خواهد بود .
خیلی خوشحالم از دیدن سریال و فکر میکنم این یک جایره از طرف جهان هستیه به من ، چون من امروز متعهدانه و به خوبی از وقتم استفاده کردم و سعی کردم به همه برنامه هام برسم و روی ذهن و ورودیهامم کار کنم.
دیدن این قسمت که کلللللی حس خوبو وارد وجودم کرد حسن ختام ۱۸مین روز تابستونم بود .
خدارو شکر میکنم به خاطر درک همین لحظه ی بینظیر
لحظه به لحظه ی دیدن و شنیدن
این قسمت از خودم پرسیدم آیا توام اینطوری هستی(مثل استادم و مریم جونم) ؟
چطوری میتونی اینطوری باشی ؟
آیا توهم وقتی شرایط از دستت خارج میشه میتونی توجهتو معطوف کنی به یه چیز دیگه که حست خوب شه؟
آیا توهم وقتی میری دریا انقدر خوش میگذرونی؟یا توجهت به اینه که اه شن و ماسه رفت تو لباسم؟
آیا تو هم وابسته خودت هستی و منتظر نمیمونی که دیگران تورو سرگرم کنن یا سعی میکنی عوامل بیرونیو کنترل کنی تا به اجبار بهت توجه کنن ؟
آیا تو هم وقتی اینهمه زیباییو میبینی انقدر تحسین میکنی و بهش عشق میورزی یا از کنارش رد میشی ؟
آیا تو هم وقتی یه چیزی میخوای و یه خواسته ای در وجودت شکل میگیره سریییع اقدام میکنی یا خودتو توجیه میکنی که الان وقتش نیست ؟
آیا تو هم وقتی مجبور باشی یه مدتی تو ماشین منتظر باشی خودتو سرگرم میکنی یا تو ذهنت با خودت میجنگی که این یه ناخواسته ست و چرا اتفاق افتاد ؟
میدونی ؟ پاسخ به هرکدوم از این آیا تو هم ها کیفیت اتفاقای زندگیمونو مشخص میکنه!
برای خودم مینویسم ؛ هرچقدر که افسار ذهنتو به دست بگیریو به جای اینکه اون تورو به هرمسیری بکشه تو اونو هدایتش کنی به چیزی که میخوای اونوقته که تو هم همش هدایت میشی به مسیرهای بهتر
و در بهتر شدن مسیرها هیچ محدودیتی وجود نداره . امروز در نشانه امروز من به یک کامنت عالی برخوردم که یه عزیز دلی نوشته بودن برای داشتن احساسات خوب و تحسین کردن زیباییها هم تکامل لازمه
من به شخصه همیشه به خودم میگفتم خب تو چرا نمیتونی اونطوری که استاد و مریم جون تحسین میکنن تحسین کنی و ذوق کنی ؟
امروز به پاسخش رسیدم ! و متوجه شدم برای قدم به قدم رسیدن به زندگی در بهشت لازمه که تکامل هر قدم طی بشه !
هیچ عجله ای نیست ! من میپذیرم که با این که تلاش میکنم تا ذهنم کنترل شه ، گاهی نمیتونم و تا الان نمیدونستم چرا !
اما چه اشکالی داره ، این مسیر روشن و مشخصه و با ادامه دادن بهش و طی شدن تکامل در هر بخشی حتما هرلحظه به جذابیتهای بیشتری هدایت میشیم .
دیدن این فایل انقدر لذت بخش و جذاب بود برام که تا آخرین لحظه ش لبخند روی لبم بود .
مریم نازنینم سپاسگزارم به خاطر به اشتراک گذاشتن این زیباییها
استاد عزیزم عاشق این قدرت و توانایی الهی شماام
از خدای مهربونم میخوام که همواره هدایتمون کنه به مسیری که هرلحظه ش زندگی در بهشته ❤
سلام و درود به استاد عزیز، مریمِ مهربان و دوستان هم فرکانسی عزیززززز
چقدررر حال آدم خوب میشه با دیدن این تصاویر
زیباییِ دریای سبز رنگ، آسمونِ مینیاتوری و آرامش بینظیری که از آدمهای داخل این قاب دریافت کردم لذتی وصف ناپذیر به من انتقال داد
خدایااا شکررررت
احسنت میگم به هوپِ آرام و صبور
و چقدررر من دارم یاد میگیرم از این بانو
راستش این رابطه و اتصالِ از سر مهر و آرامش در یک خانواده ی آمریکایی برای من تا حدی غیر قابل باور بود چون همیشه چیزی غیر از این و در تضاد با این رو شنیده بودم و باور کرده بودم ، و الان دارم در عین تعجب ، تحسین میکنم این حجم از ارامش ، احترام ، حمایت و عشق رو در یک خانواده
استاد جونم،شما چه با لهجه چه بدون لهجه برای ما شیرینی😊 و اینم بگم که خیلی سخته لر باشی و فارسی رو بدون لهجه صحبت کنی و شما در عین مهارت دارین این کار رو انجام میدین
و باید بگم که با وجود اسطوره ای چون شما به لر بودنم افتخار میکنم💪😍
و با فکر کردن به اینکه:
چرا با دیدن این همه قسمت از سریال زندگی در بهشت، با باور کردن اینکه بهشت رو توی همین دنیا هم میشه تجربه کرد ، پس چرا هنوز اینجام؟ چیکار باید بکنم که منم زودتر تجربه ش کنم سریعتر و عالیتر از تصورم؟
شبم رو به دستان پر مهر خدا میسپارم
روزگارتان قشنگ
در پناه الله یکتا شاد پیروز سلامت و ثروتمند باشید😍😍😍
سلام خدارو شکر بخاطر این همه حس خوبی که ازاین فایل گرفتم از خانواده صمیمی عباس منش سپاسگزارم که یه هائلی شده بین منو فراموش شدن رویاهام. درسته که هیی رابطم با سایت و محصولاتی که دارم قطع و وصل میشه ولی هیچ وقت نتونستم منکر تاثیرات خوبو مثبته فایل ها و محصولات استاد تو زندگیم بشم واقعا از لحاظه درک و آگاهی نسبت به کسایی که با استاد کار نکردن خیلی بهترم خدارو شکر نسبت به روزای اول خودمم که تازه با این سایتو مباحث آشنا شدم خیلی بهترم اما اون تغییرات و نتایجی که توقع داشتم خلق کنمو هنوز نتونستم ایجادشون کنم. از صحبتهای خانوم شایسته یه برداشتی کردم که تصمیم گرفتم بنویسمش اونجای که فرمودند استاد میگه اگه کسی بود این فایلارو تهیه میکرد و استاد میدید پیاده راه میوفتاد به سمت آمریکا من این برداشتو کردم که استاد باور داره که میتونه هرچی بخوادو بدست بیاره و لیاقتشو داره بخاطر همین با هر امکاناتی که در اختیار داره حرکتشو شروع میکنه و ادامه میده تا به نتیجه برسه اما من: نه!؛. از خودم پرسیدم چرا من با وجود هزینه هایی که کردم زمان هایی که گزاشتم اونجایی که باید باشم نیستم به این جواب رسیدم که من فکر میکنم که خوبه موفق بشم رشد کنم و…. اما باور ندارم که میتونم اون چیزی که میخوام بشم باور و احساس لیاقت پاشنه آشیلهایین که باید روشون کار کنم و تقویتشون کنم.از خدا میخوام بتونم کنترل ذهنمو با کمک خودش بدست بگیرم به آرامش برسم و قدمای اهستو پیوستمو تو این مسیر با خوشحالی بردارم و از موفقیتام بنویسم
salam va arze adab. faghat ye chizi mitunam begam sepasgozare khodavande aziz hastam ke shakhse abas manesh ro afarid ta man ro hedayat kone. ye donya kame tashakor konam azatun . faghat enghadr hesam ghavi shode enghadr hesam ghashange ke mige ba servate faravani hatman ba aghaye abasmanesh khashi neshast va dast khahi dad.kheyli duset daram ostad.donya mamnunam.
تمام خانواده رایان عزیز در حال لذت بردن از این زیباییها هستن ،یعقوب داره
قلعه رویاهاشو میسازه ،پدر خانواده که عاشق بیس بال و داره با لوک برای خودشون بازی میکنن ،در این هوای ابری عالی با این وزش باد واقعا زیباست خدایا شکرت برای این هوای عالی 🙏
من عاشق همچین هوایی هستم ،جاتون خالی بس که آفتاب سوزان نوش جان کردیم ،دیگه شدم مبدل انرژی 😃😂
والا فقط یه جایی باشم که آفتاب نباشه
و یکمی هوای خنک 😁🙃
من هلاک اون رنگ بندی لباسها هستم
یعنی هر کجا نگاه میکنی همش زیبایی و تنوع رنگ های زیبا
اون لباسهای ارتشی استاد و یعقوب عزیز
شلوارک یعقوب واقعا زیبا هست ،پدر خانواده با اون پیرهن قرمز 😍
عینک فوقالعاده یعقوب،لیوای درون گرا با اون لباسهای آبی که اینجا کاملا میشه انرژی و اون حس شادیش را دید
و مادر زیبا و خوش پوش که مثل همیشه در کمال آرامش داره این شادی فرزندان عزیزش را تماشا میکنه و حتما کلی سپاسگذاری از خدا بابت این شادی و خوشحالی فرزندانش 👌🙏
یوسف زیبا هم پر انرژی ،و دنبال بازی کردن
خدایا هر کجا این دوربین میره فقط فقط شادی و زیبایی دیده میشه ،رها بودن این آدمها مشخص هست این که الان فقط باید از این زمان لذت ببرن همین
و زیباتر از همه اون رابطه و ابراز عشق استاد و خانم شایسته 🌹
ای جانم به اون چشم های پف کرده استاد 😍واقعا کلمات نمیتونن بزرگی این مرد توصیف کنن،،خدایا چقدر باید رها باشی ،چقدر با اعتماد بنفس و عزت نفس که اینقدر راحت تحت هر شرایطی
اون خواب نیمروزی خودت داشته باشی
خیلی جاها تو درک حرف های استاد قفل میشم و هنگ میکنم ،،ولی خدا وکیلی این روش خوابیدن هیچ جوری نمیتونم درک کنم ،اصلا تا ۲۰۰سال دیگه هم من نمیتونم به این آرامش عمیق برسم ،،استاد واقعا کارت درسته 👌👏
اون حس شوخ طبعی ،اون سبک شخصی زندگی ،اون حرکات و بازی گوشی ها در زمان مناسب ،اون استاد بودن در زمان مناسب تهیه محصولات
خدایا شکرت برای الگوهای موفق💖
خانم شایسته هم ماشالا مثل همیشه پر انرژی با اون توصیفهای جالبش
خلیج همیشه فارس مکزیک 😃😃😆
حالا یعقوب عزیزم باید قلعه زیبا خودش را با دریا تنها بزاره🤩
خانم شایسته واقعا لحظه به لحظه این تصاویر جای شکر گذاری داره ،این همه آدم که آزادانه و در کمال احترام به همدیگه دارن از این ساحل زیبا لذت میبرن ،یکی داره آفتاب میگیره ،یکی نوشیدنی میل میکنه ،یکی داره با عزیز دلش عشق بازی میکنه ،یکی تنی به آب زده ،،وبچه های زیبایی که خودشون تا گردن زیر این ماسه های زیبا کردن
بازم مثل همیشه هر کسی آزاد و رها
خدایا شکرت برای این کشور زیبا ،برای این آدمهای عالی ،برای این همه نعمت و زیبایی 🙏🏄🏂🏝️🌊🏖️⛱️👒💃🕺
خدایا چقدر این جریان هدایت زیباست
خدایا من عاشق این هستم که مثل استاد عزیزم هدایت بشم ،که البته این خودش تکامل و قلبی زیبا و روحی لطیف میخاد که استاد عزیزم طی این سالها به خوبی ساخته
خانم شایسته واقعا هر وقت حرف از هدایت میشه من دوست دارم ساعتها پای حرفهای استاد و شما خوب خدا بشینم ،چند روز جلوتر قدم ۶برایم نشانه آمد که موضوعش درباره هدایت شدن بود
خدایا چقدر تشنه این ۱۲قدم هستم ،۱۲قدمی که قدم به قدم داستان تکامل استاد هست ایشالا لیاقتش پیدا کنم و این محصول عالی تهیه کنم 🙏🙏
واقعا چقدر از آدمها میتونن به این جریان هدایت اعتماد داشته باشن ،استاد عزیزم در مسیر لذت بردن از زیباییها و لذت بردن از یه تفنگ و تیراندازی به کجاها هدایت میشه ،با برخورد به یه تضاد و نبودن فضای مناسب ،جرقه خرید یک ملک بزرگ شخصی که بتونه هر گونه لذت و تفریحی که دوست داره را انجام بده ،
چقدر از ما تو زمانی که برای انجام کاری رفتیم و ساعتها معطلی داشته ،تونستیم دنبال زیبا کردن احساساتمان بریم ،دنبال لذت بردن از لحظه لحظه عمر
خانم شایسته چقدر زیبا گفتید که استاد الحق مرد عمل هست ،هر آنچه را بخواد حرکت میکنه و بدست میاره
واقعا حرف و عملش یکی هست
بخدا من به عنوان شاگرد همچین استادی باید از این گنج کمال استفاده راببرم،،استاد عزیزم با این همه موفقیت
بدون الگو بوده و حالا من یه همچین الگوی زنده ایی دارم که هر روز با زبان تصاویر داره نشون میده میشه آزاد زندگی کرد ،میشه ثروتمند بود ،میشه رها بود ،میشه در سلامتی کامل زندگی کرد
و در کل میشه فقط فقط با خدا باشی
واز هیچ چیز و هیچ کس ترس نداشته باشی
استاد مدتی هست دارم با کمک آموزه های شما از خداوند درخواست هدایت میکنم ،از خدا میخام درونم را لطیف کنه
هر روز صبح بهش میگم خدایا خودت امروز هدایتم کن به مسیر درست ،به مسیر سعادت ،به مسیر کسانی که به آنها سعادت داده ایی
خدایا در تمام کارها هدایتم کن ،
البته البته اینم بگم در روز مرگی بازم خودم سریع میخام همه چی کنترول کنم ،همه کارها را خودم انجام بدم و در واقع خیلی از جاها جلو هدایت خدا را میگیرم
که بازم به لطف این سایت زیبا ،و همین
سریال زندگی در بهشت دارم دارم تکامل خودم طی میکنم و کلا روز به روز دارم بهتر میشم 🤩😍
یه نکته زیبا که تو حرف های خانم شایسته بود ،گفت استاد زمانی که داشته دنبال ملک میگشته فیلتر سرچش گذاشته بالای ۵۰هکتار 🤩😍👌👏
خدایا شکرت برای این مرد ثروتمند ،این فراوانی نعمت که باعث میشه استاد عزیزم دنبال ملک های بزرگ برگرده
خدا وکیلی ۶۰هکتار ملک جنگلی تو ایران چقدر پولش هست ،و حالا استاد عزیزم تو آمریکا فقط یه دونه ملکش که فقط برای شکار هست ۶۰هکتار هست
الله اکبر به این مرد بزرگ ،خدا بهت خیر برکت بیشتر عطا کنه 🙏
خدایا این مسیر برگشت به خونه چقدر زیبا هست ،چقدر درختان سرسبز ،خونه های بزرگ و زیبا
خدایا شکرت برای این همه فراوانی آب ،دریاچه ،دریا زیبا
شکرت برای این جاده زیبا که از وسط آب میگذره 😍🤩
خدایا شکرت برای این ماشین زیبا و جادار که همه در کمال راحتی و آرامش دارن از این روز زیبا و این جاده رویایی لذت میبرن
استاد من عاشق دیدن و نگاه کردن به جاده هستم ،از کوچیکی وقتی میخاستیم بریم اهواز خونه اقواممون من همش کنار راننده ایستاده فقط به جاده نگاه میکردم تا برسیم مقصد اصلا به هیچ عنوان نمینشستم ،تا خود الآنم همیشه عاشق دیدن جاده های جدید ،و لذت بردن از زیباییها هستم واصلا نمیتونم توی ماشین بخوابم ،یا اون وسط ماشین بشینم باید حتما برم جلو و از نمای بزرگ شیشه جلو، کنار راننده جاده را ببینم 🤩
خانم شایسته همزمان که اون منظره ها و ساختمانهای کنار جاده را نشان میداید احساس میکردم منم داخل ماشین هستم و چقدر لذت بردم 🙏
من خیلی دوست دارم یه فایلی باشه از درب ورودی پارادایس پیاده اون جاده را نشونمون بدید ،البته خودم با تجسم برای خودم بعضی روزها اونجا میگردم ،میچرخم ،میرم خونه های بغلی سرک میکشم 😆😃یه جاده خلوت زیبا ،میرم گاو گوسفندهای همسایه ها را میبینم و از طبیعت و تنوع درختها لذت میبرم 😃
اون ایده بازی توسط مادر خانواده هم واقعا جالب بود الحق این مادر کارش درسته 👏👏خدایا در کمال سادگی داره این جمع مدیریت میکنه ،بازم با کنترول ذهن داره این جمع رهبری میکنه
یه بازی ساده ،که ذهن همه را در گیر کرده و فرصتی برای نق زدن و ایراد گرفتن نگذاشته 👌👍
واقعا یه ایده جالب که منم حتما در زمان مناسب انجام میدم
یه جو شاد که همه دارن تمرکز میکنن که جوابشون درست باشه ،نه وسیله خاصی میخاد ،نه فضای اضافی
تو همون حالت فقط فقط تمرکز ذهن
خدایا این مادر واقعا یک مادر نمونه هست
مدیریت ۴پسر ،که تو هر لحظه هر کدوم ممکنه یه درخواست داشته باشه ،یا بقول معروف یه ساز بزنه واقعا یه مدیریت عالی میخاد ،که این مادر نمونه به خوبی مدیریت کرده و نتیجه این نوع تربیت زیبا شده ،تربیت فرزندانی که حتی در نبود مادرشون تو مسافرت قبلی آرام و دوست داشتنی بودن
جوری داره این زمان مدیریت میکنه که هیچ گونه شکایتی وجود ندارد
به قول خانم شایسته این باید برای ما یه درس مهم باشه که یاد بگیریم در چنین زمانهایی مدیریت درست داشته باشیم ،بتونیم چه تو خونه چه بیرون از خونه از لحظه لحظه زندگی لذت ببریم با توجه داشتن بر زیباییها و خلق کردن زیباییها
کنترول آگاهانه ذهن ،همون چیزی که استاد عزیز همیشه داره به ما گوشزد میکنه ما باید خودمون دنبال خوب کردن احساس خودمون باشیم
و در آخر هم اون موزیک زیبا و اون جو شاد و خندان این خانواده که از اون مدیریت خوب مادر سرچشمه گرفته بود و الان همه با هم دارن میخونن،و شاد هستن
خدایا شکرت برای دیدن این زیباییها
خدایا شکرت برای این خانواده موفق
و شکرت برای این جاده زیبا ،این سرسبزی ،این آدمهای شاد و این موسیقی زیبا
خدایا کمکم کن تا بتونم درک کنم که خودم مسئول تمام اتفاقات زندگیم هستم و هیچ کسی نمیتونه حال منو خوب کنه به جز خودم 👌👍
سلااااام سلام و هزاران سلام و درود سلامی از جنس عشق و سپاس گزاری… استاد عزیزم، به جان خودم من دیگه طاقت ندارم،طاقت این همه زیبایی و نکات مثبت رو ندارم…دارم از شور و شوق دیوانه میشم من. اونقدر پر انرژی و انگیزه ام که دلم میخواد همین الان پا برهنه با نهایت سرعت بدوَم تا خود همین ساحل در امریکا؛آدمم دیگه،
جَو میگیرتم دیگه…چیکار کنم؟! از اعماق وجودم میخوام 😭😂😁😍😆
بذار همین جا نهایت لذت رو ببرم،با تمام وجودم نکات مثبت و زیبایی های بکر سرزمینم لمس کنم، تکاملم رو به بهترین نحو ممکن طی کنم تا قدم به قدم خدا به سمت سرزمین رویاهام «ایالات متحده آمریکا» هدایتم کنه،به امید الله مهربان… خواه ناخواه محکومم به خوشبختی و هدایت به سمت امریکا، به بی نهایت دلیل،که یکیش توسعه و پیشرفت نامحدودم در حرفه ام هستش که آمریکا مرکز و بنیان اصلیشه
استاد عزیزم،واکنش و ری اکشن من نسبت به فایل هایی که میزارید غیر قابل وصفه. اصلا نمیدونم چطور احساسات و درکمو نسبت به فایل های گران تر از مروارید توصیف کنم؛قسمت ۳۹ رو که دیدم از حال رفتم و غرق تفکر و تعمق شدم در سخنان هوپ عزیزم و مدار و فرکانس بالای خانواده خارقالعاده آقای رایان. قسمت ۴۰ رو که دیدم دیگه غش کردم رفت…نای کامنت گذاشتن نداشتم دیگه…آخه آدم گاهی اونقدر محو زیبایی ها میشه گاهی با سیل عظیمی از زیبایی ها ی خداوند مواجه میشه که دیگه عاجز و مجنون میشه
استاد و مریم خانم عزیزم، نمیدونید الان با چه شور و شوق و فرکانس بسیار بالایی دارم مینویسم؛ شاید چند تا کامنت جداگانه بذارم برای این فایل…اونقدر که کامنت نذاشتم این چند روز…اونقدر حرفای خودمونی و دلی دارم…الهی نمیدانم از کجا شروع کنم،بگو تا مکتوب کنم پروردگارم… «بخوان با نام ربی که خلق کرد»…..
استاد و مریم جان، میخام از توجه به زیبایی ها و نکات مثبت بگم و نتایج مسحور کنندش که چه زیبایی هایی رو به زندگیم جذب کردم…
قبلا هیچ گاه حتی درک نمیکردم که توجه به زیبایی ها چیه،چون اصلا زندگی و دنیا رو زشت و منفی میدیدم،چون مدارم و کانون توجهم به سمت ناخواسته و نکات منفی بود و پرده ای در برابر دیدگانم بود که نمیتوانستم زیبایی ها را ببینم… دارم به این فکر میکنم که آیا از شماها سپاس گزارتر هست؟ کسی به اندازه شماها به نکات مثبت و زیبایی ها آگاهانه و متعصبانه توجه میکنه؟؟ گفتم تعصب؟!… آره تعصب کاملا چیز بدی نیست اگر آدم روی توجه به نکات مثبت و زیبایی ها و دیدن طبیعت اصرار و تعصب داشته باشه… خدای من چقدر شماها تحسین کننده و تصدیق کننده حُسن و زیبایی ها هستید
چقدر با شور و شوق دارین درمورد قلعه جیکاب حرف میزنید و با نشاط و خوشرویی ازش تعریف میکنید…ببین استاد چقدر کودکانه و خاضعانه دستاش توی جیبشه و داره به قلعه دست ساز جیکاب نگاه میکنه استادی که با اون همه علم و تجربش، همواره در حال یاد گرفتنه از کوچیک و بزرگ… عزیزم داداش یعقوب گلم با چه حوصله و آرامشی داره ساخت و ساز میکنه جالبه که نگران نیست که توپ بخوره بهش و خرابش کنه، دعوا نمیکنه که شما برید یجای دیگه بازی کنید و قلعه دست سازمو خراب میکنید.. به هیچی نمیچسبه فقط لذت میبره، این قلعه رو میسازه برای اینکه به خودش لذت بیشتری بده نه اینکه نگرانش کنه و ناراحت بشه که دیگران خرابش کنن
عزیزم رایان رو نگا که با کمترین داشته ها و امکانات داره با بچه هاش بازی میکنه ، خیلی ساده و راحت با یک توپ کوچیک با لوک پاسکاری میکنه چقدر این مرد مهربون و دوست داشتنیه
اینا اصلا نگران بچه ها نیستند که میرن طرف آب و اجازه میدن هر کی هرجور راحته بازی کنه و لذت ببره، بر خلاف طرف خودمون که همش نگران بچه هان برای کوچیکترین مسایل…الهی فدای بازیگوشی های یوسف عزیزم ، گزارشگری پر حرارت لیوای عزیزم الهی قربون اون چشمای خوشگلتون داداشای عزیزم چقدر دوستون دارم من😍😘💜
خدایااا….. خدااااا… مردم ازین همه زیبایی و حس بی نهایت مثبت الهی
آدم باورش نمیشه که اینا ماسه و شن باشن انگار گچه انگار آرده یا پودر سفید و روشن… بادبادک های رنگی رو!!! در آغوش باد به رقص درومدند…
خدای عزیززززززم وای چه ویو حیرت انگیزی؛پناه بر خدا؛ فقط سکوت… میشنوید؟؟!! صدای وزش ملایم باد صدای گوشنواز خروش امواج دریا
دکمه پیراهنت را باز کن و بگذار این نسیم ملایم ساحلی بدنت را نوازش کند
روسری و کش مویت را بردار تا خدا با دستانش با بادی خنک دست در موهای نرم و خوش عطرت کشد و نوازشت کند… رها باش…رها…
نظاره کن ابرهای کشیده ای را که گویا خود را آماده بارش و نزول باران پر برکت به سرزمین شکور و پر برکت میکنند… آسمان آبی بی انتهایی که به موازات دریای آبی بیکران انگار در خط افق به همدیگر میرسند، خوب دقت کنید!!! دو خط ریل قطار رو که موازی همدیگر هستند و به خاطر خطای دید انگار در انتها به همدیگر میرسند و همدیگر رو قطع میکنند، حالا به این صحنه بی نظیر خیره بشید، آسمان و دریا در نقطه ای(خطی) به هم میرسند انگار، با این تفاوت که آسمان و دریا دو سطح هستند نه دو خط…خطای دید هم زیباست… آدم محو جلال و شکوه زیبایی های خدا میشه…خدایا بی نهایت شکرت شکرت شکرت
من عاشقِ عاشقتم گفتناتونم بی نهایت انرژی مثبتی بهم دست میده منم عاشقتونم عزیزای دل من…
استاد چقدر باکلاس خوابیدی با استایل خاصی دستات توی جیبت کلاه رو صورتت کیفی که گویا فارسی روش نوشته بود زیر سرت، خیلی راحت کنار دریا روی ساحل تخت گرفتی خوابیدی، ای جانم عزیز دلم به این رهایی و عزت نفست…استاد گفتم «خواب»؟؟!!
نمیدونی چه کرده با من این عالم خواب!!؟؟این روزا دیگه به اوجش رسیده… خدا مستقیم توی خواب باهام حرف میزنه نشونه و پیغام میده ایده و الهام میده… یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید….
مثلا این چند روز اخیر مرتب خواب میدیدم که دارم با افرادی که واسم الهام بخش و الگو هستن معاشرت میکنم…خواب رویاهامو میدیدم… خواب میدیدم که در مسیر اهدافم دارم حرکت میکنم و پیشرفت میکنم، توی لس آنجلس و لاس وگاس آزادانه میگردم، چقدر احساس شیرینیه چقدر لذت بخشه، چقدر احساس لیاقتم و باورم قویتر شد وقتی ازین خوابا دیدم
همین امروز خواب دیدم که مهمان مانی خوشبین و همسر گرامیشون لیلا میلانی هستم، منو به عمارت بزرگشون دعوت کردن و با چه احترام و ارتباط زیبایی باهام معاشرت کردند و چه گفت گو هایی در مورد ثروت با هم داشتیم، پر از زیبایی و حس خوب،چقدر احساس لیاقت و ثروت بهم دست داد که میلاد تو لایق ترینی تو هم میتونی… قابل توجه دوستان عزیزم، مانی خوشبین یکی از ثروتمندترین ایرانی های ساکن آمریکاست که زندگی لاکچری و کولکسیون ماشین های لوکسش شهرت داره ایشون هم از صفر و فقر به بی نهایت ثروت رسید به همسر رویاهاش رسید و روابط فوق العاده زیبایی داره،من خیلی در مورد ایشون مصاحبه های زیادی رو دیدم و خوندم مطالعه کردم و برام بسیار الهام بخش هستن….
استاد من خواب شما و مریم خانم رو چند بار قبلا دیدم و چه خواب پر معنا و زیبایی بود امیدوارم که هر شب بیاین تو خوابم عزیزای دلم
اینو دیگه خودم هم توش موندم که چطور ممکنه خواب اعضای سایت رو ببینم،اخیرا خواب دو تا از اعضای خانواده بهشتی مون رو دیدم با اینکه نه دیدمشون از نزدیک نه بهشون فکر میکنم… خدایااا شکرت چقدر حالم خوبه بازم ازین خوابا میخام خدا جونم…هر شب….
مریم خانم عزیزم، توی فایل قبلی از توجه و تحسین زیبایی ها گفتین،از اینکه مثلا صبح زود میرفتین لب ساحل تا طلوع خورشید رو ببنید، از این گفتین برای خیلی از دوستانی که سفر به دور آمریکا توی سایت بودند اتفاقات مشابه افتاد؛
آره آره خودشه حق با شماست مهر بانو… با اینکه من موقع سفر به دور آمریکا توی فضای این باغ بهشتی مون نبودم ولی تا اینجای راه که همراه شما در فضای سریال زندگی در بهشت بودم اتفاقات مشابه زیادی برام افتاد و بی نهایت درس و پند گرفتم؛
منم اخیراً دو بار هدایت شدم به مکان و منطقه گردشگری که بی نهایت زیبا و چشم نواز بود رودخانه ای با چندین چشمه جوشان به همراه باغ و درختان سرسبز…..
منم مثل شما دست به مشعل شدم و علف های هرز حیاط خلوت خونه رو که درختا توش هستن، سوزوندم، دیروز هم دوباره رفتم سراغشون تا کارم رو تکمیل کنم و کاملا فضا رو تمیز کنم، با اره دستی افتادم به جون علف ها و شاخ و برگ های اضافی که سبز بودن، مشعل رو روشن کردم و کامل کامل همه اضافات رو سوزوندم و پودر کردم، الان چقدر احساس سبکی دارم چقدر احساس تمیزی دارم انگار ذهن خودم پاک شده از باورها و افکار هرز و محدود کننده…چقدر لذت بخش بود این تجربه و برام درس داشت…
منم به مسائلی برخوردم که با قدرت حل مسئله و باور از این هم میشه آسون تر، خیلی ساده حلشون میکردم و اعتماد به نفس و تمرکزم بالاتر میرفت،
منم مهمونی رفتم، مهمون واسم اومد، تا جایی که تونستم سعی کردم اونچه که در فایل ها در مورد مهمونی یاد گرفتم رو اجرا کنم و انصافا خیلی خیلی خوب هم اجرا کردم و دقیقا همون جوری که میخواستم رفتار و عمل کردم، این اثرات توجه و تمرکز رو فایل ها و خوندن نکات مثبت کامنت های دوستان گرانقدرمونه… با تمام وجودم سعی کردم که غرق زیبایی های زندگی در بهشت بشم و به اندازه ظرفم تا جایی که ممکنه وجودمو پر از آگاهی ها و باورهای نابش کنم و صد البته عمل کنم…
مریمی عزیزم، منم مثل شما برنامه دارم و آگاهانه رو زیبایی ها تمرکز میکنم، منم صبح ها در انتظار طلوع خورشید مینشینم منتها با این تفاوت که من مثلا تا ۶ صبح بیدارم و مشغول ،موقعی که میخام بخابم ۳۰ دیقه یک ساعت دیگه بیدار میمونم تا بتونم طلوع زیبای خورشید رو ببینم، یا عصر ها غروب رو نظاره میکنم و به وضوح حرکت چرخشی زمین رو در واپسین لحظات غروب حس میکنم… دیشب تا صبح، ده ساعت بی وقفه سخت مشغول کارم بودم که هنگام سپیده دم رفتم توی هوای آزاد و با خودم و خدا حرف میزدم و قوانین رو مرور میکردم، کبوتر نازی رو دیدم که داشت میخوند،زنبور های عسلی رو دیدم که گرده افشادنی میکردن و با شهد گل عسل تولید میکردن، عنکبوتی که با سرعت تار مینداخت و شبکه عنکبوتی درست میکرد، فقط نظاره میکردم و اشک میریختم و به جزئیات خلقت و آیات خدا تأمل میکردم (دلم میخاد مفصلا در مورد آیاتی از سوره نحل و عنکبوت بنویسم)، همینجور زنجیره وار زیبایی پشت زیبایی،حتی به زیبایی ها هم نچسب رها باش پشت هر زیبایی ای زیبایی بیشتری در انتظاره، بعدش کبوتر رفت و جاش گنجشک های کاکل به سری اومدند که بصورت ردیفی در کنار هم آواز میخوندن و همزمان انگار ورزش صبحگاهی میکردن،برگشتم که خورشید درخشان از پشت کوه ها نمایان شد، آری همین است زیبایی پشت زیبایی، سپس خواب دلنشین و بسیار زیبایی که دیدم…
مریم عزیزم شاید باورت نشه، همون شبی که قسمت ۴۰ رو دیدم ناگهان حسم گفت بزن بیرون؛ از ساعت ۱ بامداد تا چهار بامداد با موتور رفتم به ناکجا آباد، زدم به کوه و یه جای تاریک تا بتونم در تاریکی خارج از فضای شهر، آسمان و ماه و ستارگان رو با وضوح و شفافیت بیشتری ببینم و شکر کنم تحسین کنم تصدیق کنم و با خدا خلوت کنم، توی مسیرم در نیمه شب گشتم مغازه ای پیدا کردم و خدا رو شکر به خاطر این همه فراوانی و چند نوع بستنی گرفتم و به لذت بردن در نیمه شب ادامه دادم، روی موتور با عزیز دلم(تک پَرَم و تنها و غیر خدا عزیز دلی ندارم) حرف میزدیم و میخندیدیم و تو همون حال و هوا با نوای رسا و زیبا قرآن میخوندم(قبلا قاری قرآن و موذن بودم)، زیبایی پشت زیبایی، توی مسیر انواع شغال و روباه های ناز و خوش رنگ و خوش هیکل دیدم از همونایی که توی مستندای حیات وحش دلربایی میکنن🐈🐱🐺😍😆 من عاشق حیوانات و جانوران هستم، همینجور بالا و پایین میرفتم که بیشتر نگاشون کنم و خدا رو شکر کنم
از ته دلم میخندیدم و بلند خدا رو شکر میگفتم و چه حسی زیباتر از حس سپاس گزاری قلبی از خداوند… خدایی که دیشب برام یه هدیه خوشمزه فرستاد…یکی از دوستان که اصلاً انتظارشو نداشتم دیشب برام از انجیرهای قندعسلی درخت خونشون آورد، این به خاطر سپاس گزاری ای بود که پریروز به خاطر انجیر های خوشمزه که از بازار خریدم داشتم… من عاشق انجیرم و خدا از جایی که فکرشو نمیکردم بهترین و خوشمزه ترین انجیرها رو به وسیله یکی از دستاش برام هدیه فرستاد،کاش میشد انجیر رو توی کامنتم آپلود میکردم و شما هم دست میکردین توی کامنت و برمیداشتین میخوردین،من که دارم الان میل میکنم و سیر نمیشم ازش😆😉😊😍😄
خدایا شکر بابت ساندویچ سالاد الویه ای که تازه میل کردم، خدایا شکر بابت شربت پرتقال و انجیرهای قندعسلی ای که جلومه و دارم تناول میکنم و سپاس گزاری میکنم خدایا بی نهایت بی نهایت سپاسگزارم معبودم معشوقم سرمایه ام زندگیم تمام هستی وجودم
مریم جان اینا فقط بخشی از زیبایی ها و حس خوب روزانمه خیلی وقتا اصلا یادم میره بنویسم و مکتوب و سپاس گزاری کنم… اونقدر غرق زیبایی ها هستم اونقدر مشغول هستم و دارم رو اهداف و خواسته هام تمرکز میکنم که وقت نمیکنم بیام سایت و تمام وقت کامنت بخونم و توی سایت بچرخم….
دارم حرکت هایی میزنم که این حرکت ها مقدمه پرتاب و شلیک به سمت اهداف و خواسته هامه…بوی «هجرت» رو میشنوم …
استاد خیلی خیلی کم شده که راجع به رویاهام و بحث ثروت توی سایت بنویسم،چون ایمان و عمل حرف اول و آخرو برام میزنه، میخام صرفاً «حرف» نزنم ، میخام هوشمندانه و آگاهانه در این مسیر گام بردارم و هرجا حس کردم راجع بهش مینویسم و حرف میزنم تا تعهد و انگیزه و باورهام محکم تر بشه….
درمورد آزادی این سرزمین آمریکا و مردم بینظیرش هر چی بنویسیم بازم کمه… تو رو خدا مردمو نیگا ببین چه راحت با بیکینی دارن آفتاب میگیرن و هیشکی کاری به هیشکی نداره، همه در نهایت صلح آرامش و آزادی دارن لذت میبرن، به امید اون روز در سرزمین خودمون ایران
مریم عزیزم مرسی مرسی مرسی بابت این آهنگ های خفنی که میذاری روی فایل و این همه زیبایی اطرافت رو چار چشمی با نهایت دقت و ظرافت به تصویر میکشی… و چقدر عالی و صریح ماجرای جذاب جریان هدایتتون به پرادایس و زیباترین ساحل دنیا رو شرح دادی بی نهایت سپاسگزارم مریم گلی دوست داشتنی…خیلی لذت بردم و باید چندین بار دیگه این قسمت رو ببینم و روش متمرکز فکر کنم
هزاران هزار درود به هوپ عزیزم بابت این عزت نفس و راحتی مثال زدنیش، چقدر کیف کردم وقتی دیدم خیلی راحت پاهاشو میکشه و تکیه میده به داشبورد و شیشه ماشین،مشخصه که چقدر ذهن ثروتمند و آزادی داره و نگران این نیست که زشته و بی ادبیه، این افکار محدود و پوسیده فقط توی قشر عموم جامعه ماست…
واااای خدایااا…. الهی الهی … بغض کردم واسه این رابطه عاشقانه با فرزندش ببین چقدر عاشقانه و مادرانه دستای پسرشو میبوسه و بهش مهر و محبت میورزه…هر چی این تکه رو نگاه میکنم سیر نمیشم…راستش مدتیه که این خانواده رو خانواده خودم میدونم واقعا، هوپ مادر رویاهای منه، ریان هم پدر رویایی منه، یوسف و لیوای و لوک و یعقوب هم داداشای کوچیک خودمن…چقدر تجسم و احساسش حالم رو دگرگون میکنه… برای منی که پدر و مادری نداشتم.. فکر که بهش میکنم وجودم سرشار از احساس عجیب سپاس گزاری میشه… خدایا شکرت بابت مادر عزیزم هوپ دوست داشتنی😍💜😆😊😆😘💜💜💙💙
دقیقاً همینطوره مریم جان که میگی؛ آدم توی بهت و حیرت میمونه از این همه باورها و اخلاق پسندیده و بینظیر این خانواده ، از هر فرصتی واسه لذت بردن استفاده میکنن، اصلا هیچ خستگی توی صورتتون نمیبینم همواره و هر لحظه شاد و پر انرژی هستید و در حال لذت بردن از نعمت ها…بی وقفه …استمرار استمرار استمرار… برای همینه که وقتی فعل مضارع استمراری مبینم توی قرآن موهای بدنم سیخ میشه و سراپا به گوشم که اون آیه دقیقا چی میگه و چی رو مستمر توصیه میکنه و میخاد….
استاد به قرآن راست میگی ها… این ده بیست دقیقه که نشون میدید فقط بخش بسیار کوچکی از زندگی سراسر نور و زیبایی تونه، حالا کل روز که واویلا… راز و رمز و دلیل این همه زیبایی و زندگی رویایی که این فایلا مبینیم دقیقا همون چیزهایی هستش که استاد بار ها در فایل و محصولات مختلف به تفصیل بیان کردن… باورها و نگرشی که ایشون رو از بدترین شرایط به بهترین شرایط رسونده، فقط کافیه که من هم باورهایی مثل ایشون در خودم ایجاد کنم و مثل ایشون عملگرا و با ایمان راسخ باشم… خیلی سادس و زیاد پیچیده نیست….
استاد راستی، خیلی خیلی ممنون سپاسگزارم ازتون که اون فایل و آدرس کانال جیکاب رو توی کانال قرار دادین… واقعاً مردی واقعا انسان بزرگ و بسیار شریفی هستین که اینقدر عالی به جیکاب کمک کردین و تشویقشون کردین تا راحت تر تکاملش رو طی کنه؛
من با اینکه خیلی اهل یوتیوب نیستم ولی با نهایت اشتیاق کانال جیکاب رو سابسکرایب کردم و عضو شدم، چقدر لازم و مفیده برام اتفاقاً… هم برای زبانم … هم دیدن زیبایی ها ی بیشتر و از همه مهمتر آشنایی بیشتر با فرهنگ و خانواده امریکایی…چقدر من مشتاق بودم که خونه و فضای این خانواده دوست داشتنی و بینظیر رو از نمای کاملا نزدیک و خودمونی ببینم و این خاستم با هدایت به سمت کانال جیکاب اتفاق افتاد…امیدوارم شما هم به مهمونی خونه اون ها هم برید و فیلم بگیرید…خیلی خیلی امیدوارم….
تازه داشتم گرم میشدم و کامنتم شروع میشد… تا اینجا فکر کنم زیادی طولانی شد
باید بازم کامنت بذارم روی این فایل خیلی حرفای صمیمی و دلی دارم استاد جان….
با عشق منتظر قسمت بعدی میمانیم…. برم که یه کامنت مفصل دیگه بذارم که مطمئنا هم برای خودم هم برای دیگران میتونه مفید باشه
سسللااام سلام سلام… سلامی از جنس عشق سلامتی و سپاس گزاری
محمد علی؟!! ای جانم…😄😉😁😊😍 عاشق ممد علی گفتنتم جانم …. دو محمد علی بیشتر نمیشناسم… یکی اسطوره و الگوم محمد علی کِلی… یکی هم سلطان محمد علی مهرجوی عزیزم…عاشق دوتاشونم…..😍😘😊💙💜
میلادم …. « میلا »💙💜💖❤😍😘😊😆😆
چطوری علیرضا جانم….پسر گل و دوست داشتنی💙💜💖
من که ازین عالیتر نمیشم… دیشب خسته بودم،زود خوابیدم… حالا بگو خواب چی رو دیدم؟؟
خواب دیدم دارم کامنت دوستان عزیزمون رو میخونم و کامنت میذارم… اوونقدر انرژی گرفتم اونقدر حس خوبی داشت که از خواب بیدار شدم و نمیدونی با چه احساس سرشار از سپاسگزاری شروع کردم به خواندن نوشتارهای سراسر عشق و آگاهی دوستان…
خیلی خوشحالم که کامنتم به دلت نشست و ازش لذت بردی…آره همینه لذت ببر عشق کن حال کن از همه چی نهایت لذت رو ببر…من که با جون دل کامنت دوستان رو میجوم و قورت میدم… سیر نمیشم اصلا
آفرین پسر… تحسینت میکنم که نیمه شب تنهایی گشت میزنی و بخودت حال میدی…با خودت و خدا حرف میزنی و قوانین رو مرور میکنی…چقدر خوشحالم ازینکه این رو ازت میشنوم و تجربه مشابه خودم داری… آره دقیقا نمیشه توصیف کرد این حس بینظیرو فوق العاده لذت بخشه… الهی شکر شکر شکر
علیرضا عزیزم، توی یکی از کامنتات از آسمان شب و ستاره ها و عظمت کیهان و کهکشان ها گفتی و من اونو قبلاً خوندم و توی ذهنم مونده،چقدر از توصیف اون حس و حالت که مشابه من بوده لذت بردم…
بابا بنازم فوتبالی هم که هستی… توی کامنت سومی که روی این فایل گذاشتم هم اشاره کردم، این فوتبال منو به خاک سیاه کشونده بود… خونمو ویران کرده بود…مجنون و شیدا کرده بود… عشق فوتبال منو اجیر و اسیر کرده بود… افسردگی منو در گذشته تشدید کرد…رویاها…استعداد ها … خواسته ها… محدودیت ها…. سرکوب ها…. اصلا نگم یه وضی داشتم که نگو…
لیگ ایران رو بیخیال… اصلاً هر چی که باعث حرص و عصاب خوردیت میشه رو بیخیال… من که کلا از مدار فوتبال خودمو خارج کردم و فقط هدایتی ممکنه حساس ترین و مهمترین بازی های اروپا رو ببینم(چمپیونز لیگ)… فقط روی زیبایی هاش و احساس شعف و انگیزه ای که بهم میده تمرکز میکنم…
وااای پسر تو محشری….محشر… اصلاً بال دراوردم وقتی کامنت بینظیری که رو این فایل گذاشتی رو خوندم اصلا دلم نمیخواست تموم شه… تمام وجودم پر از انرژی مثبت الهی شد… چقدر کیف کردم از تک تک جمله هات؛
عشق به خدات
آرامش و حس بینظیرت
رشد و پیشرفت فوقالعادت
وااای، تعهدهات منو کشت😍😍💜💙💖❤ دل منو برد
میبینی چقدر لذت بخش وقتی تعهد هاتو مکتوب میکنی… تازه اونم توی سایت بهشتی مون و مطرح کردنش پیش اعضای خانواده دوست داشتنی مون … میبینی چه حس قدرت و انگیزه بهت میده…چقدر احساس همذات پنداری کردم باهات انگار که خودم داشتم مینوشتم… مرسی مرسی مرسی عزیز دلم
دلم میخاد روز به روز بزرگتر شی…ثروتمند تر شی … خدایی تر شی…. عاشق تر شی…رها تر شی….
عزیز تر و با عزت تر شی… بخدا شکی ندارم که تو به جاهای بزرگتری میرسی و بی نهایت پیشرفت میکنی شاه پسر…
ازت سپاسگزارم که احساس بینظیرت رو با ما به اشتراک گذاشتی و از احساس پرواز و تعهد گفتی… آفرین که به ندای قلبت گوش کردی و مکتوب کردی… بازم برامون بنویس عزیزم
از تنهایی و مجردیت لذت ببر… هر وقت حست گفت با موتور بزن به شهر و صحرا و از خلوت و راز و نیاز خودت و معشوقت لذت ببر… نمیدونی چقدر از تنهایی زندگی کردن خودم لذت میبرم و خودم با خودم حال میکنم… چقدر رها تر آزاد تر و متمرکز ترم… با نهایت توان و سرعت به پیش برو و روی خودت کار کن… رویاهات منتظرتن… بدو پسر
سلام به روی ماهتون… سلامی از جنس عشق و سپاسگزاری💗💖💜💞😍😄😘
نمیدونی چقدر خوشحال و پرشورم که کامنت واسم گذاشتی و احساس خوبتو باهام به اشتراک گذاشتی دوست عزیزم… مرسی عزیزم.. مرسی… خداوند رو از ته دلم شاکرم که اینقدر زیبا هممون رو هدایت میکنه و بهمون الهام میکنه…
منم از به وجد اومدن و حس خوب شما دارم شوق و پرواز میکنم…
سپاس گزارم از تحسین و تمجید هاتون… باران جان شما هم یه نویسنده خوش ذوق هستید در به تحریر دراوردن احساس و ادراک فوق العاده تون نسبت به زیبایی ها و نکات مثبت… واقعاً عالی مینویسد … هر وقت کامنت ها ی بینظیرتون رو میخونم حس و حالم عجیب خوب میشه و کلی ازتون یاد میگیرم …. واقعاً درک و شعور و منش والایی دارید از قانون…
چقدر پخته و با اعتماد به نفس بالا مینویسید… با عشق کامنت های پر مغز و روحتون رو میخونم و دنبال میکنم
نوشتار تحسین برانگیزت روی این قسمت رو خوندم … سرپایی خوندم از بس لذت بردم… تحسین میکنم شما رو که اینقدر ریز بینانه به نکات مثبت هر فایل توجه میکنید و اونو با ما هم به اشتراک میذارید… بخدا هر چه میخونم سیر نمیشم از همه زیبایی و نکات مثبت…
بی نهایت ازت سپاس گزارم که واسم کامنت گذاشتی…خدا رو بی نهایت شاکرم بابت دوستان دوست داشتنی و زیبا بینی مثل شما
وااای ببین …. تصویر پروفایلتون فوق العاده است… از دیدن زیبایی و متانت شما به وجد اومدم…خدا روز به روز زیباتر جوانتر ، شادتر ، ثروتمند تر، آزادتر، بزرگتر ، عزیزتر و خدایی تر شدن شما رو خواستارم…. مدارها بالاتر انتظار تو رو میکشن…. همینجور فقط ادامه بده و پیش برو…. خواسته ها و رویاهات در انتظارتن بهشون فقط توجه کن بهشون انرژی و بها بده…. با سرعت و قدرت بیشتری حرکت کن به سمتشون…. سواحل آمریکا در انتظار مونه…
با عشق منتظر کامنت های بعدیتون هستم باران خانم عزیز
سلام میلاد جان خیلی حال کردم از متن زیباهت برات آرزوی موفقیت میکنم در هر جنبه ای از زندگی انشالله که ثروتمند بشی میلیاردر بیشتر بیلیونر انشالله ، خیلی عزیزی
منم از حال کردن تو، حال کردم… مرسی عزیزم… واقعاً که قلب صاف و زلالی داری دوست خوش قلبم… عزیزمی عزیز
چقدر لذت میبرم وقتی میبینم که خیلی از کامنت های دوستان رو ریپلای میکنی و تحسین میکنی… واقعا تحسین برانگیزه… چقدر دوست داشتنی هستی تو و با محبتی عزیزم… خیلی خوشحالم ازین که میبینم اینقدر دوستان به همدیگه کمک میکنن تحسین و تشویق میکنن و قدر همو میدونن… بی نهایت سپاسگزارم از آرزوی بسیار زیبایی که برام کردی و از خوندنش احساس قدرت و ثروت مضاعفی بهم دست داد… به امید الله یکتا همینطور هم خواهد شد و من روی حرف و تعهدی که به خودم دادم تا پای مرگ هستم دارم به سمتش با نهایت توان و سرعت حرکت میکنم… به امید الله رزاق و وهاب شما هم به آنچه در دل دارید میرسید در این شکی نکن… میلیارد ها میلیارد ثروت منتظرته تو فقط بزنش بچنگ و به سمتش حرکت کن
من بیشتر دوستت دارم دوست گلم
عاشقانه دوستت دارم و طلب خیر و رحمت دارم برات محمد رضا جان…😘😍💙💗💜💖😄😆😘😍😉😊💞
من مدت خیلی کوتاهی هست که رو باورها و تغییر خودم تمرکز کردم و تجربه هایی مشابه توصیفات زیبای شما از تجربیاتتون رو داشتم که مهمترینش عشقیه که خیلی عجیب تو دلم نسبت به خدا و مخلوقاتش شکل گرفته.چقدر جالبه که من هم مدتیه خوابهای عجیب از استادو انسان های بزرگ رو میبینم .مدتها بود میخواستم بنویسم به خاطر اینکه تشکر از خدا و استاد و نوشتن تجربم رو وظیفم میدونستم چون نتیجه بزرگی گرفتم که قبلا تجربش رو نداشتم.من چون خیلی اهل نوشتن نیستم به زیبایی شما نتونستم توصیف کنم مچکرم از شما که تجربه من رو هم تو حرفاتون انقدر زیبا و عمیق توصیف یا بهتر بگم تصویرسازی کردین که خدا رو خیلی شکر گذارم که حرف دل من هم به این حد زیبا و شایسته با بیان فوق العاده زیبای شما بیان شد.امیدوارم هر روز این درک بیشتر و بهتر و قویتر تو وجود همه مون شکل بگیره.مچکرم از بیان زیبا و تاثیرگذارتون.بهترینها رو از خدا براتون خواستارم
خیلی جالبه عزیزم… کامنت بلند و قوی ای رو گذاشتی(همین پایین کامنت خودم) با عشق خوندم و حیرت کردم …. پرواز کردم… حتی با خودکار توی دستم نوشتم که کامنت سارا رو دوباره بخون و براش کامنت بذار… اون نتیجه و ارتقاء مدارت منو عجیب خوشحال کرد… بذار زیر کامنت خودت برات کامنت بذارم و ندای دلمو بهت بگم…
به نظرم کامنت شما خیلی بهتره و از خوندنش خیلی خیلی لذت بردم… نمیدونم چرا استاد به کامنت فوق العادت لایک نداده… نمیدونم شاید حواسش نبود یا یادش رفته… حاظرم به خودم لایک نمیداد و به کامنت دلنشین شما میداد… اصلاً دنبال لایک امتیاز و ازین جور حرفا نیستم فقط واسه دل خودم مینویسم و رد پا میذارم
خیلی خیلی خوشحالم ازین که شما دوست هم فرکانسی عزیزم، احساس خوبتو باهام به اشتراک گذاشتی و از تجربیات مشابهی که داشتیم گفتی… خدا رو بی نهایت شاکرم بابت حضور مبارک شما در این مجمع عاشقان ره توحید… واقعاً مرسی که از تجربه و احساس خوبت برام گفتی …. حتما حتما کامنت مفصلی زیر کامنت فوق العاده ای که روی این قسمت از سریال گذاشتی، میذارم…و حرفای دلی که خدا بهم میگه رو برات مینویسم
مچکرم .ولایک و تایید ملاک نیست.همه ما تو مدار تکاملیم و این مهمه .مچکرم از بیان زیبا و حس ناب شما که احساس من رو هم از تجربیاتم انقدر زیبا و دلنشین بیان کردین.بیان من بیشتر تصویری هست و خیلی اهل نوشتن نیستم و البته اعتماد به نفسش رو هم نداشتم چون فکر میکردم باید تجربیاتم رو بگم شاید راه حلی تو تجربیات من برای دوستی باشه و کمکش کنه اما همیشه فکر میکردم بیانم توانایی لازم رو نداره که البته خدا رو شکر این قضیه الان کمتر شده و این مدتی که دارم مراقبه میکنم و رو باورام کار میکنم تجربیات خیلی عجیب و حیرت انگیزی داشتم بار ها مینوشتم اما پاک میکردم . اما الان مینویسم و این برام خیلی ارزشمنده همین که احساسم رو میگم و احساس خوب دوستانی مثل شما رو هم میخونم خیلی زیاد ارزشمنده و خوشحالم.و اینکه خدا خیلی زیبا از طریق شما حس من رو هم بیان کرد این مهمه.
خدایا انصافا چی بهش بگم؟؟؟ زبونم بند اومده…. من ذهن قلب و دستامو سپردم به تو معبودم… فرمون دست تویه خودت بنویس براش…..
سلام نایب قهرمان 😉😆😊😂😁💗
سلامی از جنس عشق و مهربانی به قهرمان خودم…آره درست شنیدی… «قهرمان خودم»…. «عشق خودم»….. آره عشق خودم …. بی نظیرترین رفیق توحیدی خودم…..
گفتی هدایت؟؟!!!!!!!!!…….
…….«هدایت»…… کلمه عجیب و پرمغزیه….من از درکش عاجزم….. شیدا و مجنونم…….
من از چی هدایت بگم تو رو خدا!!!!!؟؟؟؟ این روزا اتفاقی عجیب واسم افتاد که احتمال رخ دادنش یک میلیاردم درصده….. اصلاً صفر و غیر ممکنه…. مرز های هدایت واسم جابجا شد…. یک هفته نمیتونستم حتی بیام سایت… غرق بهت و حیرت جلال و شکوه «هدایت» خدا شده بودم….خاستم توی سایت با جزئیات بیانش کنم ولی ندای دلم گفت ننویس، لازم نیست هر چیزی رو همه جا بگی حتی اگه معجزه و هدایت عجیب خدا باشه…بذار توی دلت باشه و اینا فقط آیت و نشونه هستن که ایمانت مستحکم تر بشه… نمیدونم شاید اگه بیانش میکردم بقیه فکر میکردن که دارم دروغ میگم و زیاده گویی میکنم و باور نمیکردن….. فقط باید تک تک نشونه ها رو تایید و تصدیق کرد، از خدا سپاس گزاری کرد و هرچی نصیبمون میشه رو برداریم و بریم جلو …. ذره ای تعلل نباید کرد….فقط حرکت رو به جلو
الا الا الا الاااااااا….تو تو تو آره خودِ خودِ خودِ تو؛ منو دیوانه کردی رفت………….
هیچ میدونی از کی میشناسمت؟!
هیچ میدونی که روح پر از عشق و نوشتارهای سراسر خدایی تو منو راغب به حضور و بازگشت به این باغ بهشتی مون کرد؟
هیچ میدونی چه تاثیری روی من و قلبم گذاشتی؟
هیچ میدونی چقدر به روند تغییرات مثبت من کمک کردی؟
هیچ میدونی….نه بذار بقیشو نگم هنوز زوده…
نمیدونی … بخدا خودت هم خبر نداری از میزان قدرت تاثیر گذاری و ارزش و لیاقت غیر قابل وصفت…..
دارم نمه نمه در گوشت میگم و زمزمه میکنم…ششششش… ساکت باش…. آرام باش…. فقط گوش کن …….:
الای من … عزیز دلم …. من ایام عید بود که به این بهشت دعوت شدم، نوشتارها و کارت دعوت تو منو راغب به حضور در این مجمع عشق کرد….. میگم که خبر نداری…. در این که فرکانس من تو رو جذب کرد هیچ شکی ندارم…. از اولین کامنتی که روی فایل لایو ۱۴ گذاشتم و تو منو ریپلای کردی تا همینطور کامنت های بعدی که واسم گذاشتی…..
الای عزیزم عمدا دو تا کامنت آخری رو واسم گذاشتی رو جواب ندادم…. به دلایلی…. هر بار که هر کدوم از نوشتارهای گران تر از دُر و مرواریدت میخوندم ناخودآگاه دستم میرفت که واست بنویسم احساسمو نسبت به خودت و کامنت های بینظیرت….ولی ولی….. ندای دلم خدا میگفت میلاد صبر کن ننویس الان موقش نیست الان اولویت دیگه ای داری بی وقفه فقط و فقط روی چیزی که بهت میگم تمرکز کن… حتی لازم نیست که همه کامنتا رو بخونی حتی لازم نیست روی هر فایل کامنت بذاری حتی لازم نیست که همیشه توی سایت باشی … واسم عجیب بود که خدا اینا رو بهم میگفت…. منم که تابع الامر اوین و بس…. راست هم میگفت هیچ وقت حسم بهم دروغ نمیگه…. خودش بهتر بلده هدایتم کنه و خدا رو شاکرم به هیچ چیزی وابسته نیستم حتی استاد و سایت آسمانی مون…. رهای رها… در آغوش خودش…
بعد این همه مدت بالاخره دیگه مقاومتم شکست و دیگه تاب نیاوردم… نشونه گذاشتم که اگر واسم کامنت گذاشتی یعنی خدا مجازم کرده که بهت حرف دل و حقیقت رو بگم
الای من…. بانوی من(جومونگی طور)😉😆😊😃💜💖
توی کامنتم اشاره کردم که خواب دوتا از اعضای خانوادمون رو دیدم….
راستش خواب خودت رو دیدم….آره به قرآن….
خواب دیدم که دارم توی جنگل های آمازون جنگل گردی میکنم، رود بزرگ و پیچ در پیچ آمازون هم از لابلای انبوه درختان جنگل رد میشد ( این رو هم بگم که من مستند باز هستم …عاشق زیبایی های جهان و حیات وحش… اخیرن هم مستند هفت جهان و یک سیاره با گویندگی دیوید اتنبرو کبیر و دوست داشتنی دیدم…دوست دارم تا فردا واست بنویسم از زیبایی های این مستند اونقدر بگم و هیجان زدت کنم که خودت دست بکار شی و هفت قسمتشو ۴K دانلود کنی و لذت ببری …. من که توی یه عالم دیگه زندگی میکنم….از سرنگتی هم نگم که ازون هم زیباتره)……
داشتم میگفتم؛ توی عالم خواب اونقدر شاداب و هیجان زده شدم که احساس کردم واقعتیه و من دارم با تمام وجودم قطرات معلق آب و بوی باران روی برگ های بزرگ و بلند درختان غول پیکر، صدای میمون ها و پرندگان و طوطی های رنگارنگ جنگل، اون سرسبزی و سرزندگی ، اون رنگین کمان روی آبشار…. بهشت بود بهشت … در اون عظمت جنگل سر از خانه کلبه چوبی بزرگ و با شکوهی دراوردم…با چه شور و هیجانی واردش میشم انگار احساس میکردم که متعلق به خودمه و مال منه، در ایوان طبقه بالای اون، شیک ترین ایوان دنیا که رویایی ترین ویو ممکن رو داره دختری رو میبینم با موهای بلند و نرم با چهره ای درخشان و بسیار زیبا، با لبخندی ملیح و احساسی آرام و زیبا، با لیوان چای در دست، داره به منظره رویایی بهشتی روبه روش نگاه میکنه …. نگاهش میکنم (ازون نگاهای دزدکی که حواسش نیست)…مبینم که چهرت دقیقا همون چیزیه که توی عکسای بینظیر پروفایلت میذاری… میرم کنارش ولی اصلاً بهم حتی نگاه و توجهی نمیکنه… میگم حداقل روتو کن به من …میگی غرق دیدن خداوندم هستم نمیتونم ازش چشم بردارم ….میگم اسمت الهامه الا؟! میگه آره خودمم و تو هم میلادی چرا دیر اومدی کجا بودی…
توی خواب دیوانه شدم رفت… اصلاً باورم نمیشد… نمیدونم باور میکنی یا نه.. چقدر مهربون خنده رو دل صاف رها و زیبا رو و دوست داشتنی بودی… فراتر از اونچه تصور میکردم… با هم به گفت گو میشینیم و بعدش روی آبشار سرسره میکنیم و میپریم توی آب و بازی میکنیم…هنوز صدای خنده های از ته دلت توی گوشمه….
از خواب بیدار شدم و دیدم هوا هنوز تاریکه، ساعت ۴ بامداد بود …. اشک شوق ریختم و از ته دلم خدا رو فقط شکر میکردم و با خودم و خدا بلند حرف میزدم… یکی از زیباترین و شیرین ترین خواب هایی بودم که به عمرم دیدم، بعدش سریع دفترمو باز کردم و با جزییات و شعف بسیار زیادی نوشتمش تا فراموشش نکنم و تایید کنم نشونه های خداوندم رو…. باورم نمیشه که حتی تو رو از نزدیک هم ندیدم حتی بهت هم فکر نمیکردم چندان اما خدا کار خودشو کرد… عشق تو کار خودشو کرد…. خواب زیبای دیگری هم از یکی دیگر از مهمترین دوستای سایتمون رو همین چند شب پیش دیدم و یادم باشه که برم صفحه پروفایلش و سورپرایزش کنم از پیشرفتش که توی خواب دیدم…. ببین سیستم اپسیلن ذره ای خطا نداره… بسیار ظریف و دقیقه….
این تازه مقدمشه…. خواستم صبر کنم یه روز بیام پروفایلت و سورپرایزت کنم…. دیوانت کنم …. ولی همین جا یه ریز چشمک بهت میزنم… نشونه رو بهت میدم و میرم….
اندازه ای که تو دیگران رو تحسین و تشویق میکنی ندیدم و بعید بدونم بتونم به اندازه کافی اون هجم از عشق لطیفی رو که به دیگران میدی رو جبران کنم و منم بهت عشق بورزم…. دلم میخاد زیر تک تک کامنت های دوستان عزیزمون رو ریپلای کنم و از عشق و حس خوبم و تحسینم بهشون بگم….دلم میخاد بارها و بارها برات کامنت بذارم و بی نهایت تحسین کنم این شخصیت و روح زلال و سرشار از خداییت رو…. چکنم که زمان و آزادی زمانی دلخواهم رو ندارم والا تمام وقتم رو در این سایت فرازمینی صرف میکردم….
خیلی خیلی خیلی حرف دارم باهات…. دیر یا زود میام اتاق پروفایلت و اونجا دیگه دیوانت میکنم… با یه گلوله به مغزت نمیکشمت…. با رگبار به قلبت شلیک میکنم…با گلوله های آتشین عشق تیربارونت میکنم…. اونجا دیگه نمیتونی زنده از دستم در بری…. تو لایق بهترین هایی دختر گل
دعا کن بیکار نشم … بخدا چنان به تک تک اعضای خانواده بینظیرمون عشق بورزم که خودم هم از شور عشق جون بدم… چکنم دست خودم نیست… در گرو عشق الهی، آدم عاشق همه چی میشه… نمیدونی من کی بودم …کی شدم…. و کی دارم میشم…
پشت سد داره پر میشه… داره میترکه…هر آن ممکنه سیلابی از عشق از قلبم سرازیر شه و همه رو بشوره ببره….
الای عزیزم بی نهایت ازت سپاس گزارم بنده عزیز و محبوب خدا
بی نهایت تحسین میکنم این قلب اقیانوس وارت رو..این تحسین کردن های ناتمامت رو … این حد از شکور بودنت رو دردانه خدا…..
چی بگم؟؟؟!! دوست دارم؟ عاشقتم؟ نه بابا صرفا نوشتن این چند کلمه برای ابراز عشقم بهت کفایت نمیکنه….. باید با چشمام باهات حرف بزنم…با تک تک سلول هام … با احساس و فرکانس های قوی
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم
نمیخواستم فعلا از اتفاق فوق العاده ای که برام افتاده بگم شاید فکر میکردم وقتی نتایج بزرگتر بگیرم باید بگم اما امروز وقتی با دیدن این ساحل فوق العاده زیبا در سریال زندگی در بهشت باز هم اشک سرور از چشمام جاری شد به خودم گفتم الان موقشه و من نتیجه بزرگ رو گرفتم بزرگترین نتیجه ای که یه انسان میتونه تو زندگی به دست بیاره….
عضویت من در سایت تقریبا با شروع سریال زندگی در بهشت همزمان شد و من با دیدن هر قسمت از سریال زندگی در بهشت بیشتر نعمت های خدا رو تو اطراف خودم میدیدم و دیدن زیباییها انقدر ادامه دار شد و انقدر قدرت گرفت که جایی که الان هستم که شاید حتی زمانی پر از تضاد میدیمش الان با پردایس و هر جای زیبای دنیا هیچ تفاوتی برام نداره چون یاد گرفتم زیباییها رو با قلبم ببینم و لذت ببرم لذتی متفاوت از کل دوران زندگیم و این اتفاق قشنگ اینجوری شروع شد که عضو سایت شدم و شروع به گوش دادن و دیدن و تمرکز روی فایلهای دانلودی کردم به شکلی که کم کم بخش بزرگی از زندگیم شد و هر روز ساعت های طولانی فایلها رو گوش میدادم ، گاهی تو یک فایل به نکته ای میرسیدم که شاید چند روز اون فایل رو گوش میدادم و نتایجی هم پیش میومد اما دنبال نتایج بزرگتری میگشتم و یه مقدار داشتم مایوس میشدم و فکر میکردم نتایج بزرگ فقط با فایلهایی که جز محصولات هستند پیش میادو چون فعلا امکان خریدشون نبود بیشتر داشتم به نجواهای شیطان گوش میدادم و اینکه فکر میکردم نیاز به راهنمایی کسی دارم …اما من از استاد یاد گرفته بودم تو فایلهای مختلف که تو هر شرایطی باید دید توحیدیم رو حفظ کنم به خودم گفتم باید عمل کنم به چیزایی که یاد گرفتم اگه من تو مسیرم به لطف خداست پس با تمام وجودم خیلی خوب یادمه با چه احساس خالص نیاز به خودش ازش خواستم برام نشونه بفرسته و همون شب درست ۶۵ شب پیش خواب دیدم استاد تو یه دشت سرسبز و رویایی خیلی فراتر از پردایس و هر جای زیبای دنیا میون کلی گلای بنفش مینیاتوری ایستاده بودن یه پاکت نامه رو باز کردن گفتن(( این نامه همین الان از یکی از شاگردام به اسم ((آیدا)) به دستم رسیده و همینطوری که داشتن صحبت میکردن اشک از چشماشون جاری شد و گفتن نمیتونم جلو اشکای شادیم رو بگیرم ایشون نوشته کمتر از یک ماه عشق رو افریده و من خیلی بابت این اتفاق بزرگ بهشون تبریک میگم ))تا چند روز فکرم خیلی درگیر خوابم بود میدونستم و شک نداشتم که این همون نشونه ای هست که از خدا خواستم اما نمیفهمیدم این خواب میخواد دقیقا به من چی بگه. من نه اسمم ایدا بود و نه نتیجه ای که میخواستم عشق باشه …خیلی ذهنم درگیر بود تا اینکه سپردم به خودش گفتم خدا جونم خیلی ازت سپاسگذار و مچکرم که برام نشونه فرستادی من با قدرت و تمرکز بیشتر فایلها رو گوش میدم باقیش با خودت و تو ذهنم اون عشق رو نتایج مالی بزرگ و خواسته های دیگم تعبیر کردم و الان که میبینم هیچ از عشق نمیدونستم….از مدتی قبل از خوابم خدا با نشونه هاش منو به یه تغییر بزرگ تو برنامه زمانی زندگیم دعوت کرده بود و داشتم ادامه میدادم اما از چند روز بعد از خوابم به یه تجربه فوق العاده از دنیا از ادما از قرآن از تضادها از ترسهام از شادیهام از همه چی دعوت شدم بدون هیچ تصمیم و برنامه ریزی قبلی اون روز گوشیم رو گذاشام کنار و با خودم عهد کردم بهش نزدیک نشم و شبکه های مجازی نرم چون انگار اون دلسردی رو تقویت میکرد و اینکه قبل از اینکه از خدا نشونه بخوام فکر میکردم باید از ادما از دوستام و از اطرافیلنم راهنمایی بخوام اما با این وجود هر بار که تصمیم میگرفتم با دوستی یا کسی صحبت کنم یه حسی مانع میشد و این شد که از خود خدا خواستم که بزرگتر و دوست تر و یاورتر از اون نیست. هر روز رو یه فایل تمرکز میکردم و بارها و بارها گوشش میدادم و نت برداری میکردم و جالب اینجاست کم کم دیگه هیچ تمایلی به صحبت با کسی راجب نگرانیهایی که قبلا بود نداشتم هیچ شبکه های مجازی و وقتی که ازم میگرفت هم از زندگیم حذف شد و فقط یه تایم کوچیک زمان استراحتم اون هم بیشتر برای سرچ و مطالعه سراق گوشیم میرم و تمرکزم رو فایلها زیاد و زیادتر شد و هر روز همون چیزی که باید تو اون روز یاد میگرفتم تو فایلها بهم گفته میشد …جالبتر اینجاست که منی که هیچوقت از نوشتن خوشم نمیومد با علاقه نت برداری میکردم و تجربه هر روزم رو مینوشتم و درسی که هر روز از فایلها میگرفتم و باید تبدیل به باور میشد و تو وجودم تکرار و تمرین میکردم ..یه هفته ای به همین شکل گذشت دیدم که من تو یه مراقبه قرار گرفتم چیزی که هیچوقت تو زندگیم به این شکل جدی تجربش نکرده بودم پس به خودم گفتم ادامه میدم و هر روز رو به عنوان روزهای مراقبم ادامه میدم…هر روز گذشت و گذشت و من کلا یه ادم دیگه با یه دنیای دیگه شدم الان که مینویسم چشمام پر از اشک عشق به خداست اشک شوق از وجود خد به این قدرت تو وجودم …هر روز احساسم به همه چی خالص تر میشد و بیشتر تو همه چی خدا رو میدیدم از یه گل خیلی کوچیک تا پرنده ها و همه موجودات .انقدر که من تو کل زندگیم هیچوقت با دیدن یه پرستو تو آسمون
یه گربه حتی انقدر خالص پاکی خدا رو احساس نکرده بودم به حدی که بی اختیار ازش چشم برندارم و بهش خیره بشم و اشک بریزم اشکی که پر از شادی و حس خوب باشه…و کمتر از یک ماه متوجه تعبیر خوابم شدم که ایدا کمتر از یک ماه عشق رو آفرید.تو وجود من عشق به خدا آفریده شد عشقی ورای علاقه و عشقی که قبلا فکر میکردم به خدا دارم اما نداشتم الان میگم نداشتم عشق یعنی دیدن خدا تو همه چی تو نگاه معصوم و پاک همه موجودات حتی یه گربه که همیشه بی تفاوت از کنارش رد میشدم…عشق به یه پیچک رو دیوار که دوس داره به سمت بالا بره به سمت خدا عشق به همه چی زندگیم حتی تضادها و جالب اینه که تضاد زندگیم رو دوسش دارم و نگاهم بهش عوض شده و اصلا دیگه تضاد نمیبینمش.عشق به هدفی که خدا اون عشق خالص تو وجودم قراده و اطمینان به اینکه بهش میرسم …من ادمی بودم که قبلا خیلی گریه میکردم اما اون ادم و اون گریه ها کجا ا و این ادمی که الان هم خیلی زیاد اشک میریزه اما اشکی که جنسش خیلی فرق داره اشکی که از عشق و شادی به وجود خداست این ادم کجا…استاد من در کمتر از یک ماه عشق رو خلق کردم با صحبتهای شما تو فایلهای دانلودی عشق به خدا تو وجود من آفریده شد …۴۰ روز گذشت و منی که منتظر نتایج مالی بزرگ بودم و فکر میکردم قراره نتایج دیگه ای رو به دست بیارم الان بهترین و بزرگترین نتیجه رو گرفتم که خداست که خودش همه چیز هست و نتایج دیگه همه و همه از اونه و اونها رو هم خودش بهم عطا میکنه…الان میدونم که من بزرگترین نتیجه رو گرفتم و نتایج دیگه به
طی کردن مسیر تکاملم نیاز داره و به موقش اونها به دست میان به واسطه عشق بزرگتر از ورای همه چیز که خداست…انقدر عاشق شدم و انقدرراین عشق زیباست که تصمیم گرفتم ادامه بدم و انشالله تا زنده ام این برنامه زندگیم باشه و این عشق رو بیشتر و بیشتر تو وجودم نهادینه کنم و با عشق یه مراقبه همیشگی رو با توکل به خدا ادامه بدم و میدونم شاید این فایلها نیازه که تکاملم طی بشه و بیشتر باید رو خودم و باورام کار کنم و انشالله تو مسیرم به زودی فایلهای محصولات رو هم خریداری میکنم و مسیرم رو زیبا و زیبا تر طی میکنم…استاد عزیزم شما دست خدا برای من بودین و من بی نهایت سپاسگذار خدا و شما هستم سپاسگذار شما هستم که دست خدا بودین و من همه چیز های خوب دنیا و اخرت رو براتون از خدا خواستارم چون بازم چند شب پیش تو مسیر تلاش فیزیکی کارم از خدا یه نشونه خواستم و بازم خدای بی نهایت بزرگ و سخاوتمند برام نشونه فرستاد این مدت توی اکثر خوابام قانون هم بوده و تمرینات روزانم تکرار میشد به حدی که یه شب خواب میدیدم لب تاپم رو دزد زد و من اون لحظه تو خواب گفتم قانون میگه اینجور مواقع قوی باشم و به جای نگرانی گفتم الحمدلله.اما خواب ۶۵ شب پیش و خواب دو روز پیش تو زندگی من کلید های بزرگی بودن و هستن که راه های روشنی رو بهم نشون دادن …دو شب پیش هم برای یه مساله ای مربوط به کارم از خدا نشونه خواستم و اون خیلی زود جواب عاشقش رو داد خواب دیدم تو ایستگاه مترو ایستاده بودم یه اقای کت و شلواری داشت صحبتهایی از جنس صحبتهای شما رو با صدای بلند میگفت. صحبتها رو هر چقدر فکر میکنم یادم نمیاد ولی تو خواب میدونستم که شبیه حرفهای شماست و با اینکه همه میشنیدن کسی توجهی نداشت و فقط من در حالی که منتظر قطار ایستاده بودم گوش میدادم و اشک میریختم اشکی از جنس اشکایی که با صحبتهای ناب شما از چشمام جاری میشه. تو خوابم خودش رو معرفی کرد ولی هیچی یادم نمیاد.فقط چهرش و تیپش یادم بود. از اینکه کی بود اون اقا انقدر یادم هست که وقتی خودش رو معرفی کرد بهشون گفتم استاد عباس منش خیلی تو صحبتاشون از شما اسم میبرن و اون اقا گفتن که منو عباسمنش ۱۰ ساله همو میشناسیم و سوار قطار شدن و رفتن …بازم وقتی بیدار شدم میدونستم که این خواب هم یه نشونس اما هر چقدر فکر میکردم این اقا کی بود و هر چقدر سعی کردم از حرفاش چیزی یادم بیاد هیچی یادم نیومد تا اینکه تو همین فایلهای دانلودی همین یکی دو روز اسم بیل گیتس و وارن بافت برام تکرار شد و یهو تو همین تکرار شدنا یه جرقه تو ذهنم ایجاد شد که استاد ۱۰ سال زندگی این افراد رو مطالعه و تحقیق کردن و شاید به این افراد مربوط میشه خوابم .اسمشون رو سرچ کردم و عکساشون رودیدم وارن بافت که نبود چون چهره اون اقا خوب یادم مونده بود .بیل گیتس رو سرچ کردم و خدای بزرگ من چی بگم از قدرت و بزرگیت که مو نمیزنه با اون اقا و دقیقا خودش بود…من خواب بیل گیتس رو دیده بودم میدونم این یه کلید بزرگ برای حل مساله ای هست که بهش برخوردم، هنوز دقیقا نمیدونم کلید چی و کجاست ولی دارم سرچ میکنم و میدونم اینم کلید یه گنج بزرگ تو زندگیم هست یه گنج ماندگار.. استاد عزیزم خدا رو به خاطر وجود شما شکر میکنم.سپاسگذار خدا و بنده خوبش که شمایین و دست خدا تو زندگی من و مطمئنن اکثر کسانی که میشناسنتون …خییییییییلیسییییییی زیاد سپاسگذارم و ارزومند سلامتی و شادی و ثروت و سعادت بیشتر شما در دنیا و اخرت
لذت لذت لذت زندگی یعنی لذت بردن و آموختن من واقعا از این سریال لذت میبرم طوری که انگار من هم با اوناها هستم با اونها میخندم و گاهی شعرها رو هم زمزمه میکنم متشکرم استاد و خانم شایسته من هم قبل از سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت اون تصوری که از آمریکا داشتم خیلی خیلی فرق میکرد اینکه استاد میگه اگه کسی این فایلها رو برای من میذاشت من پیاده میامدم رأست میگه من قبل اون أصلا به مهاجرت فکر نمیکردم ولی گه گاهی تو فکر رفتن به آمریکا رو دارم واقعا هدایت میشیم به جاهای زیبا وقتی قدر دان داشته هامون باشیم اینکه خانم شایسته گفتن هر جا ملک کسی هست من تصورم فرق کرد اینکه یوسف به استاد گفت ما مشکل حرف زدنتو رو میفهیم ولی چقدر برخورد خوب و دوستانه که طرف مقابل معذب نمیشه و چقدر در صلح آرامش با خودشون که این باعث صمیمیت و بر قراری ارتباط با یکدیگر هستن و باز مادری که عاشقانه زندگی کردن رو یاد فرزنداش میده و چقدر ساده و بدون تشریفات اون توپ بازی کردن پدر و خلاقیت فرزندان و کنترل نکردن لحظه به لحظه اونا چقدر خوب. خدایش خدا هم اینطوری دوست داره من میگم اون زیبایی ساحل حلالشون که هدرش نمیدن نعمتهای بیکران خداوند که بقول استاد در حال گسترش هست و اون خواب استاد در فایل قبل و آرامش یاد این شعر سهراب سپهری به سراغ من اگر می آیید نرم آهسته بیایید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من و استاد انگار تنها در این ساحل هست خوابش برد واقعا آرامش درون و با خودت در صلح باشی اینه حاصلش من دوست دارم تمام این لحظه ها رو و دوست دارم مثل سریال زندگی در بهشت از چیزهایی که الان دارم لذت ببرم بازم بقول استاد میگه حرف من اینه از زندگیت لذت ببرید این لحظه برای همه ما پیش میاد که انگار از خواب بیدار میشیم به یک آگاهی بهتر هدایت میشیم دوست دارم استاد عباسمنش. من حالا متوجه بی توجهیام میشم وقتی میبینم استاد و خانم شایسته اینطور لحظات رو سپاسگزارانه باهم سپری و جشن میگیرن وقتی میبینم استاد به زیبایی های بیشتری هدایت میشه میفهمم بی انتها بودن نعمتها و ثروتها رو اینکه از این هم بهترمیشه بود،میشه داشت ،من فقط یاد میگیرم و سعی در توجه به زیبایی ها فقط می تونم بگم خدایا سپاسگزارم و دوست دارم زندگی مثل مدرسه نیست خوب بودن مال فیلماست باید خوب زندگی کرد و ساده و بازیهای که گاهی لازمه زندگی و توضیحات خانم شایسته که کاملا آگاه کننده هست چون اگه تصویر خالی بدون توضیح بنهایت سؤال پیش میاد من دوست دارم این سبک زندگی رو و دنیا واقعا جایی زیباست قدر لحظه لحظه زندگی رو بدونیم متشکرم از استاد و شما دوستان
سلام به همگی 🌹
انقد حس خوبی گرفتم از اول این قسمت که دوست دارم همش به همه جهان بگم عاشقتم عاشقتم عاااشقتم
مریم عزیزم بازهم با صدای قشنگت لذت بردمممم
چقدر خوبه عشق ورزیدن . و خیلی جالبه که فقط زمانی که با خودت در صلح باشی میتونی به جهان عشق بورزی و این حس خوبم نشون میده من در این لحظه با خودم در صلح و متصلم به نیروی هدایتگرم .
داشتم به این فکر میکردم که زندگی در بهشت یه فرکانسه که باعث میشه هرجایی که میرید اونجا تبدیل به بهشت بشه!
یعنی با انتخاب این اسم برای سریال شما فرکانسهاییو از پیش فرستادین تا فقط به جاهایی هدایت بشین که بهشتیه .
خیلی جالبه .به نظرم هرکسی یه جهان درونش داره که با توجه به احساساتی که در اون جهان هست داره جملاتیو بیان میکنه
و توی اون جهان احساسات ، خاص خود اون فرد و خاص اون لحظه ن و همینه که احساسات خوب هیچ وقت تکراری نمیشن.
مثلا من الان حسم اینه که چقدددددر قشنگه همه جا .آسمون سقف داره انگار 😍 چقدر تمیز و فوق العادست .چقدر لذت بخشه دیدنش.و با تماشای این قسمت و در این لحظه عاشق همه جهانم . قطعا اگر دوهفته دیگه بیام و همین سریالو ببینم احساسات و نوع درکم متفاوت خواهد بود و باز هم اون احساسات، خاص همون لحظه در جهان درونم خواهد بود .
خیلی خوشحالم از دیدن سریال و فکر میکنم این یک جایره از طرف جهان هستیه به من ، چون من امروز متعهدانه و به خوبی از وقتم استفاده کردم و سعی کردم به همه برنامه هام برسم و روی ذهن و ورودیهامم کار کنم.
دیدن این قسمت که کلللللی حس خوبو وارد وجودم کرد حسن ختام ۱۸مین روز تابستونم بود .
خدارو شکر میکنم به خاطر درک همین لحظه ی بینظیر
لحظه به لحظه ی دیدن و شنیدن
این قسمت از خودم پرسیدم آیا توام اینطوری هستی(مثل استادم و مریم جونم) ؟
چطوری میتونی اینطوری باشی ؟
آیا توهم وقتی شرایط از دستت خارج میشه میتونی توجهتو معطوف کنی به یه چیز دیگه که حست خوب شه؟
آیا توهم وقتی میری دریا انقدر خوش میگذرونی؟یا توجهت به اینه که اه شن و ماسه رفت تو لباسم؟
آیا تو هم وابسته خودت هستی و منتظر نمیمونی که دیگران تورو سرگرم کنن یا سعی میکنی عوامل بیرونیو کنترل کنی تا به اجبار بهت توجه کنن ؟
آیا تو هم وقتی اینهمه زیباییو میبینی انقدر تحسین میکنی و بهش عشق میورزی یا از کنارش رد میشی ؟
آیا تو هم وقتی یه چیزی میخوای و یه خواسته ای در وجودت شکل میگیره سریییع اقدام میکنی یا خودتو توجیه میکنی که الان وقتش نیست ؟
آیا تو هم وقتی مجبور باشی یه مدتی تو ماشین منتظر باشی خودتو سرگرم میکنی یا تو ذهنت با خودت میجنگی که این یه ناخواسته ست و چرا اتفاق افتاد ؟
میدونی ؟ پاسخ به هرکدوم از این آیا تو هم ها کیفیت اتفاقای زندگیمونو مشخص میکنه!
برای خودم مینویسم ؛ هرچقدر که افسار ذهنتو به دست بگیریو به جای اینکه اون تورو به هرمسیری بکشه تو اونو هدایتش کنی به چیزی که میخوای اونوقته که تو هم همش هدایت میشی به مسیرهای بهتر
و در بهتر شدن مسیرها هیچ محدودیتی وجود نداره . امروز در نشانه امروز من به یک کامنت عالی برخوردم که یه عزیز دلی نوشته بودن برای داشتن احساسات خوب و تحسین کردن زیباییها هم تکامل لازمه
من به شخصه همیشه به خودم میگفتم خب تو چرا نمیتونی اونطوری که استاد و مریم جون تحسین میکنن تحسین کنی و ذوق کنی ؟
امروز به پاسخش رسیدم ! و متوجه شدم برای قدم به قدم رسیدن به زندگی در بهشت لازمه که تکامل هر قدم طی بشه !
هیچ عجله ای نیست ! من میپذیرم که با این که تلاش میکنم تا ذهنم کنترل شه ، گاهی نمیتونم و تا الان نمیدونستم چرا !
اما چه اشکالی داره ، این مسیر روشن و مشخصه و با ادامه دادن بهش و طی شدن تکامل در هر بخشی حتما هرلحظه به جذابیتهای بیشتری هدایت میشیم .
دیدن این فایل انقدر لذت بخش و جذاب بود برام که تا آخرین لحظه ش لبخند روی لبم بود .
مریم نازنینم سپاسگزارم به خاطر به اشتراک گذاشتن این زیباییها
استاد عزیزم عاشق این قدرت و توانایی الهی شماام
از خدای مهربونم میخوام که همواره هدایتمون کنه به مسیری که هرلحظه ش زندگی در بهشته ❤
سپاسگزارم غزل جان💎 برای کامنت زیبایی که نوشتی
درسای خوبی از کامنتت یاد گرفتم.سوالای خوب،جوابای خوب⭐
ممنونم دوست خوبم🙏
هر جا که هستی در پناه خداوند شاد و سالم و ثروتمند باشی.
سلام دوست خداگونه من💫
من ازشما ممنونم که کامنت منو خوندی
سپاسگزارم به خاطر آرزوی قشنگی وه برای من داشتی برادر جانم
منم از خدای بزرگ سعادت و آغوش پرمهرش رو برای شما میخوام ⚘
سلام و درود به استاد عزیز، مریمِ مهربان و دوستان هم فرکانسی عزیززززز
چقدررر حال آدم خوب میشه با دیدن این تصاویر
زیباییِ دریای سبز رنگ، آسمونِ مینیاتوری و آرامش بینظیری که از آدمهای داخل این قاب دریافت کردم لذتی وصف ناپذیر به من انتقال داد
خدایااا شکررررت
احسنت میگم به هوپِ آرام و صبور
و چقدررر من دارم یاد میگیرم از این بانو
راستش این رابطه و اتصالِ از سر مهر و آرامش در یک خانواده ی آمریکایی برای من تا حدی غیر قابل باور بود چون همیشه چیزی غیر از این و در تضاد با این رو شنیده بودم و باور کرده بودم ، و الان دارم در عین تعجب ، تحسین میکنم این حجم از ارامش ، احترام ، حمایت و عشق رو در یک خانواده
استاد جونم،شما چه با لهجه چه بدون لهجه برای ما شیرینی😊 و اینم بگم که خیلی سخته لر باشی و فارسی رو بدون لهجه صحبت کنی و شما در عین مهارت دارین این کار رو انجام میدین
و باید بگم که با وجود اسطوره ای چون شما به لر بودنم افتخار میکنم💪😍
و با فکر کردن به اینکه:
چرا با دیدن این همه قسمت از سریال زندگی در بهشت، با باور کردن اینکه بهشت رو توی همین دنیا هم میشه تجربه کرد ، پس چرا هنوز اینجام؟ چیکار باید بکنم که منم زودتر تجربه ش کنم سریعتر و عالیتر از تصورم؟
شبم رو به دستان پر مهر خدا میسپارم
روزگارتان قشنگ
در پناه الله یکتا شاد پیروز سلامت و ثروتمند باشید😍😍😍
به نام خدایِ توانا👑
عاشقتم توانا ترین 🌷❤
سلام به استادِ کماندو من 🌷🙋♂️
عاشقتم کماندو ترین ❤
سلام به عزیزه دله استادم🌷🙋♂️
عاشقتم عزیزه دل ترین ❤
سلام به تمام شما دوستانه گلی که دارید این کامنت رو مطالعه میکنید 🙋♂️🌷
و عاشقتونم گُل ترینا❤
عاشقتونم که متعهدین
متهعد به دیدن زیبایی ها
متعهدین به توجه به خواسته ها
دوست دارم همین الان تحسین کنم
تحسین کنم خونه هایی که رو به این ساحل هستندرو
تحسین کنم ادم هایی که هر صبح که از خواب بلند میشن این زیبایی بیکران رو میبینند
منکه از قاب لپ تاپ دارم میبینم انقدر فرکانسم رو بالامیبره و انرژی بهم میده و به تحسین کردن وادارم میکنه
وقتی خودم رو تو این خونه ها تصور میکنم اصلا شور و انرژی وصف نشدنی وجودمو فرا میگیره
پس
سلام میکنم 🙋♂️✌❤
افرین میگم
تحسین میکنم
تبریک میگم
به تک تک کسانی که این
حجم از لذت
این حجم از زیبایی
این حجم از نعمت
این حجم از ارامش
این حجم از ازادی
شده تجربه واقعی هر لحظشون
تحسین میکنمشون که این نقاشی تواناترین رب جهان رو لمس میکنن
دمتون گرم ❤
چیزی که باعث شد بیام و کامنت بزارم و تحسین کنم
این بود که وقتی فایل رو پلی کردم تا ببینم
رو دقیقه ۳ و چهار ثانیه(۳:۰۴) نگه داشتم فایل رو تا به این خونه ها و این ادما توجه کنم و تحسینشون کنم که یه اتفاق جالب افتاد
اون این بود که درست در همین لحظه که پووس رو زدم
یه پرنده خیلی زیبا و خوشرنگ اومد که از عرض دوربینِ عزیزه دلهِ استاد رد بشه و من وسط تصویر نگهش داشتم 😀
(رو ۳:۰۴ نگه دارید )
خدایا تو چقدر بینظیری که پرنده به این زیبایی خلق میکنی که نصف بالِ اون یه رنگه و نصف دیگش رنگ دیگست
خیلی عاشقتم تواناترین ❤👑
خییلی زیباست
خدایا شکرت که هدایتم کردی تا این زیبایی رو ببینم ❤❤❤❤
خدایا شکرت.
بعدِ این هدایت و همزمانی گفتم بیام اون تحسین و توجه به خواسته هارو با هم انجام بدیم
خدایا شکرت بخاطر بودنم در این مسیر
خدایا شکرت
که زندگی هرروز زیباتری رو تجربه میکنم ❤❤❤❤
خدایا ازت ممنونم
که
در این زمان زندگی میکنم
خدایا شکرت بخاطر جهانِ زیباااااااا
خدایاا شکرتتت
تحسینتون گیکنم بابت این نگات زیبا ، این وسعت از ارامش و این حال خوبی که از شما دریافت کردم
مانا باشید و سبزززرر دوست عزیز
سلام فاطمه عزیز
امیدوارم در این مسیر زیبا ثابت قدم باشی 💣🙋♂️
ممنون و سپاسگذارتم
علی قدمگاهی عزیز خیلی زیبا بود خیلی مچکرم که این متن رو نوشتی
برات آرزوی موفقیت در همه جنبه های زندگی دارم
دوست دارم
سلااام به محمدرضا عزیزم❤
سپاسگذارتم بخاطر ابراز دیدگاهت
امیدوارم با تمام وجود در این مسیر بمونی همیشه و سعادت در دنیا و اخرت رو تجربه کنی ❤
من عاشق شما هستم🙋♂️😉🇺🇸🌷
سلام استاد عزیز وخانم شایسته عزیز
من فقط میتونم بگم هر وقت سریال زندگی در بهشت ومیبینم هر چند ثانیه یه بار میزنم رو صفحه گوشی ببینم چقدر از سریال مونده وهمش میگم کاش تموم نشه 😁
سلام خدارو شکر بخاطر این همه حس خوبی که ازاین فایل گرفتم از خانواده صمیمی عباس منش سپاسگزارم که یه هائلی شده بین منو فراموش شدن رویاهام. درسته که هیی رابطم با سایت و محصولاتی که دارم قطع و وصل میشه ولی هیچ وقت نتونستم منکر تاثیرات خوبو مثبته فایل ها و محصولات استاد تو زندگیم بشم واقعا از لحاظه درک و آگاهی نسبت به کسایی که با استاد کار نکردن خیلی بهترم خدارو شکر نسبت به روزای اول خودمم که تازه با این سایتو مباحث آشنا شدم خیلی بهترم اما اون تغییرات و نتایجی که توقع داشتم خلق کنمو هنوز نتونستم ایجادشون کنم. از صحبتهای خانوم شایسته یه برداشتی کردم که تصمیم گرفتم بنویسمش اونجای که فرمودند استاد میگه اگه کسی بود این فایلارو تهیه میکرد و استاد میدید پیاده راه میوفتاد به سمت آمریکا من این برداشتو کردم که استاد باور داره که میتونه هرچی بخوادو بدست بیاره و لیاقتشو داره بخاطر همین با هر امکاناتی که در اختیار داره حرکتشو شروع میکنه و ادامه میده تا به نتیجه برسه اما من: نه!؛. از خودم پرسیدم چرا من با وجود هزینه هایی که کردم زمان هایی که گزاشتم اونجایی که باید باشم نیستم به این جواب رسیدم که من فکر میکنم که خوبه موفق بشم رشد کنم و…. اما باور ندارم که میتونم اون چیزی که میخوام بشم باور و احساس لیاقت پاشنه آشیلهایین که باید روشون کار کنم و تقویتشون کنم.از خدا میخوام بتونم کنترل ذهنمو با کمک خودش بدست بگیرم به آرامش برسم و قدمای اهستو پیوستمو تو این مسیر با خوشحالی بردارم و از موفقیتام بنویسم
salam va arze adab. faghat ye chizi mitunam begam sepasgozare khodavande aziz hastam ke shakhse abas manesh ro afarid ta man ro hedayat kone. ye donya kame tashakor konam azatun . faghat enghadr hesam ghavi shode enghadr hesam ghashange ke mige ba servate faravani hatman ba aghaye abasmanesh khashi neshast va dast khahi dad.kheyli duset daram ostad.donya mamnunam.
🌹به نام خداوند بخشنده مهربان🌹
سلام خدمت استاد عزیزم 🌹💖
وخانم شایسته عزیز💙💖
خدایا شکرت بابت امروز زیبا و پر از احساسات عالی
برای این قسمت جدید زندگی در بهشت 🤩
خدایا شکرت که بازم لیاقت دارم با توجه بر زیباییها و نکات مثبت و شکرگذاری و تحسین نعمتها زندگی خودم را زیباتر کنم
و بسوی اهدافم ،آرزوهام ,رویاهام حرکت کنم
و اینها به لطف وجود این سایت زیبا و فرصت لذت بردن از این فایلها و آگاهی های استاد عزیزم هست ،شنیدن صدای خانم شایسته عزیز🌹
و خواندن تجربیات ارزشمند دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی هست
خدایا بابت تمام دستان مهربانت که در مسیر خوشبختی و سعادت من قرار دادی شکرت 🙏🙏🙏🌹
و اما قسمت ۴۱زندگی در بهشت 🤩
خدایا هزار مرتبه شکرت برای دیدن دوباره این ساحل زیبا ،این آسمان آبی،ابرهای زیبا و این دریای خوش رنگ
و بعد از چند روز دیدن صورت زیبای استاد عزیزم 🌹 💖
ای جانم به استاد خوشتیپ خودم 😘
اون عینک زیبا ،که تصویر خواهر گلم خانم شایسته عزیز به زیبایی داخلش معلومه 😍
تمام خانواده رایان عزیز در حال لذت بردن از این زیباییها هستن ،یعقوب داره
قلعه رویاهاشو میسازه ،پدر خانواده که عاشق بیس بال و داره با لوک برای خودشون بازی میکنن ،در این هوای ابری عالی با این وزش باد واقعا زیباست خدایا شکرت برای این هوای عالی 🙏
من عاشق همچین هوایی هستم ،جاتون خالی بس که آفتاب سوزان نوش جان کردیم ،دیگه شدم مبدل انرژی 😃😂
والا فقط یه جایی باشم که آفتاب نباشه
و یکمی هوای خنک 😁🙃
من هلاک اون رنگ بندی لباسها هستم
یعنی هر کجا نگاه میکنی همش زیبایی و تنوع رنگ های زیبا
اون لباسهای ارتشی استاد و یعقوب عزیز
شلوارک یعقوب واقعا زیبا هست ،پدر خانواده با اون پیرهن قرمز 😍
عینک فوقالعاده یعقوب،لیوای درون گرا با اون لباسهای آبی که اینجا کاملا میشه انرژی و اون حس شادیش را دید
و مادر زیبا و خوش پوش که مثل همیشه در کمال آرامش داره این شادی فرزندان عزیزش را تماشا میکنه و حتما کلی سپاسگذاری از خدا بابت این شادی و خوشحالی فرزندانش 👌🙏
یوسف زیبا هم پر انرژی ،و دنبال بازی کردن
خدایا هر کجا این دوربین میره فقط فقط شادی و زیبایی دیده میشه ،رها بودن این آدمها مشخص هست این که الان فقط باید از این زمان لذت ببرن همین
و زیباتر از همه اون رابطه و ابراز عشق استاد و خانم شایسته 🌹
ای جانم به اون چشم های پف کرده استاد 😍واقعا کلمات نمیتونن بزرگی این مرد توصیف کنن،،خدایا چقدر باید رها باشی ،چقدر با اعتماد بنفس و عزت نفس که اینقدر راحت تحت هر شرایطی
اون خواب نیمروزی خودت داشته باشی
خیلی جاها تو درک حرف های استاد قفل میشم و هنگ میکنم ،،ولی خدا وکیلی این روش خوابیدن هیچ جوری نمیتونم درک کنم ،اصلا تا ۲۰۰سال دیگه هم من نمیتونم به این آرامش عمیق برسم ،،استاد واقعا کارت درسته 👌👏
اون حس شوخ طبعی ،اون سبک شخصی زندگی ،اون حرکات و بازی گوشی ها در زمان مناسب ،اون استاد بودن در زمان مناسب تهیه محصولات
خدایا شکرت برای الگوهای موفق💖
خانم شایسته هم ماشالا مثل همیشه پر انرژی با اون توصیفهای جالبش
خلیج همیشه فارس مکزیک 😃😃😆
حالا یعقوب عزیزم باید قلعه زیبا خودش را با دریا تنها بزاره🤩
خانم شایسته واقعا لحظه به لحظه این تصاویر جای شکر گذاری داره ،این همه آدم که آزادانه و در کمال احترام به همدیگه دارن از این ساحل زیبا لذت میبرن ،یکی داره آفتاب میگیره ،یکی نوشیدنی میل میکنه ،یکی داره با عزیز دلش عشق بازی میکنه ،یکی تنی به آب زده ،،وبچه های زیبایی که خودشون تا گردن زیر این ماسه های زیبا کردن
بازم مثل همیشه هر کسی آزاد و رها
خدایا شکرت برای این کشور زیبا ،برای این آدمهای عالی ،برای این همه نعمت و زیبایی 🙏🏄🏂🏝️🌊🏖️⛱️👒💃🕺
خدایا چقدر این جریان هدایت زیباست
خدایا من عاشق این هستم که مثل استاد عزیزم هدایت بشم ،که البته این خودش تکامل و قلبی زیبا و روحی لطیف میخاد که استاد عزیزم طی این سالها به خوبی ساخته
خانم شایسته واقعا هر وقت حرف از هدایت میشه من دوست دارم ساعتها پای حرفهای استاد و شما خوب خدا بشینم ،چند روز جلوتر قدم ۶برایم نشانه آمد که موضوعش درباره هدایت شدن بود
خدایا چقدر تشنه این ۱۲قدم هستم ،۱۲قدمی که قدم به قدم داستان تکامل استاد هست ایشالا لیاقتش پیدا کنم و این محصول عالی تهیه کنم 🙏🙏
واقعا چقدر از آدمها میتونن به این جریان هدایت اعتماد داشته باشن ،استاد عزیزم در مسیر لذت بردن از زیباییها و لذت بردن از یه تفنگ و تیراندازی به کجاها هدایت میشه ،با برخورد به یه تضاد و نبودن فضای مناسب ،جرقه خرید یک ملک بزرگ شخصی که بتونه هر گونه لذت و تفریحی که دوست داره را انجام بده ،
چقدر از ما تو زمانی که برای انجام کاری رفتیم و ساعتها معطلی داشته ،تونستیم دنبال زیبا کردن احساساتمان بریم ،دنبال لذت بردن از لحظه لحظه عمر
خانم شایسته چقدر زیبا گفتید که استاد الحق مرد عمل هست ،هر آنچه را بخواد حرکت میکنه و بدست میاره
واقعا حرف و عملش یکی هست
بخدا من به عنوان شاگرد همچین استادی باید از این گنج کمال استفاده راببرم،،استاد عزیزم با این همه موفقیت
بدون الگو بوده و حالا من یه همچین الگوی زنده ایی دارم که هر روز با زبان تصاویر داره نشون میده میشه آزاد زندگی کرد ،میشه ثروتمند بود ،میشه رها بود ،میشه در سلامتی کامل زندگی کرد
و در کل میشه فقط فقط با خدا باشی
واز هیچ چیز و هیچ کس ترس نداشته باشی
استاد مدتی هست دارم با کمک آموزه های شما از خداوند درخواست هدایت میکنم ،از خدا میخام درونم را لطیف کنه
هر روز صبح بهش میگم خدایا خودت امروز هدایتم کن به مسیر درست ،به مسیر سعادت ،به مسیر کسانی که به آنها سعادت داده ایی
خدایا در تمام کارها هدایتم کن ،
البته البته اینم بگم در روز مرگی بازم خودم سریع میخام همه چی کنترول کنم ،همه کارها را خودم انجام بدم و در واقع خیلی از جاها جلو هدایت خدا را میگیرم
که بازم به لطف این سایت زیبا ،و همین
سریال زندگی در بهشت دارم دارم تکامل خودم طی میکنم و کلا روز به روز دارم بهتر میشم 🤩😍
یه نکته زیبا که تو حرف های خانم شایسته بود ،گفت استاد زمانی که داشته دنبال ملک میگشته فیلتر سرچش گذاشته بالای ۵۰هکتار 🤩😍👌👏
خدایا شکرت برای این مرد ثروتمند ،این فراوانی نعمت که باعث میشه استاد عزیزم دنبال ملک های بزرگ برگرده
خدا وکیلی ۶۰هکتار ملک جنگلی تو ایران چقدر پولش هست ،و حالا استاد عزیزم تو آمریکا فقط یه دونه ملکش که فقط برای شکار هست ۶۰هکتار هست
الله اکبر به این مرد بزرگ ،خدا بهت خیر برکت بیشتر عطا کنه 🙏
خدایا این مسیر برگشت به خونه چقدر زیبا هست ،چقدر درختان سرسبز ،خونه های بزرگ و زیبا
خدایا شکرت برای این همه فراوانی آب ،دریاچه ،دریا زیبا
شکرت برای این جاده زیبا که از وسط آب میگذره 😍🤩
خدایا شکرت برای این ماشین زیبا و جادار که همه در کمال راحتی و آرامش دارن از این روز زیبا و این جاده رویایی لذت میبرن
استاد من عاشق دیدن و نگاه کردن به جاده هستم ،از کوچیکی وقتی میخاستیم بریم اهواز خونه اقواممون من همش کنار راننده ایستاده فقط به جاده نگاه میکردم تا برسیم مقصد اصلا به هیچ عنوان نمینشستم ،تا خود الآنم همیشه عاشق دیدن جاده های جدید ،و لذت بردن از زیباییها هستم واصلا نمیتونم توی ماشین بخوابم ،یا اون وسط ماشین بشینم باید حتما برم جلو و از نمای بزرگ شیشه جلو، کنار راننده جاده را ببینم 🤩
خانم شایسته همزمان که اون منظره ها و ساختمانهای کنار جاده را نشان میداید احساس میکردم منم داخل ماشین هستم و چقدر لذت بردم 🙏
من خیلی دوست دارم یه فایلی باشه از درب ورودی پارادایس پیاده اون جاده را نشونمون بدید ،البته خودم با تجسم برای خودم بعضی روزها اونجا میگردم ،میچرخم ،میرم خونه های بغلی سرک میکشم 😆😃یه جاده خلوت زیبا ،میرم گاو گوسفندهای همسایه ها را میبینم و از طبیعت و تنوع درختها لذت میبرم 😃
اون ایده بازی توسط مادر خانواده هم واقعا جالب بود الحق این مادر کارش درسته 👏👏خدایا در کمال سادگی داره این جمع مدیریت میکنه ،بازم با کنترول ذهن داره این جمع رهبری میکنه
یه بازی ساده ،که ذهن همه را در گیر کرده و فرصتی برای نق زدن و ایراد گرفتن نگذاشته 👌👍
واقعا یه ایده جالب که منم حتما در زمان مناسب انجام میدم
یه جو شاد که همه دارن تمرکز میکنن که جوابشون درست باشه ،نه وسیله خاصی میخاد ،نه فضای اضافی
تو همون حالت فقط فقط تمرکز ذهن
خدایا این مادر واقعا یک مادر نمونه هست
مدیریت ۴پسر ،که تو هر لحظه هر کدوم ممکنه یه درخواست داشته باشه ،یا بقول معروف یه ساز بزنه واقعا یه مدیریت عالی میخاد ،که این مادر نمونه به خوبی مدیریت کرده و نتیجه این نوع تربیت زیبا شده ،تربیت فرزندانی که حتی در نبود مادرشون تو مسافرت قبلی آرام و دوست داشتنی بودن
جوری داره این زمان مدیریت میکنه که هیچ گونه شکایتی وجود ندارد
به قول خانم شایسته این باید برای ما یه درس مهم باشه که یاد بگیریم در چنین زمانهایی مدیریت درست داشته باشیم ،بتونیم چه تو خونه چه بیرون از خونه از لحظه لحظه زندگی لذت ببریم با توجه داشتن بر زیباییها و خلق کردن زیباییها
کنترول آگاهانه ذهن ،همون چیزی که استاد عزیز همیشه داره به ما گوشزد میکنه ما باید خودمون دنبال خوب کردن احساس خودمون باشیم
و در آخر هم اون موزیک زیبا و اون جو شاد و خندان این خانواده که از اون مدیریت خوب مادر سرچشمه گرفته بود و الان همه با هم دارن میخونن،و شاد هستن
خدایا شکرت برای دیدن این زیباییها
خدایا شکرت برای این خانواده موفق
و شکرت برای این جاده زیبا ،این سرسبزی ،این آدمهای شاد و این موسیقی زیبا
خدایا کمکم کن تا بتونم درک کنم که خودم مسئول تمام اتفاقات زندگیم هستم و هیچ کسی نمیتونه حال منو خوب کنه به جز خودم 👌👍
خدانگهدار 💐
سلام به دوست خوبم محمدعلی عزیز
بسیار زیبا بود لذت زیادی از متن شما بردم انشالله در پناه خدا در همه جنبه های زندگی پیروز باشید
برات آرزوی موفقیت میکنم
دوست دارم
سلام دوست عزیزم 🌹
مررسی شما لطف دارید منم برای شما دوست خوشتیپ و خوش قلب آرزوی بهترینها را دارم 🙏💐
سلااااام سلام و هزاران سلام و درود سلامی از جنس عشق و سپاس گزاری… استاد عزیزم، به جان خودم من دیگه طاقت ندارم،طاقت این همه زیبایی و نکات مثبت رو ندارم…دارم از شور و شوق دیوانه میشم من. اونقدر پر انرژی و انگیزه ام که دلم میخواد همین الان پا برهنه با نهایت سرعت بدوَم تا خود همین ساحل در امریکا؛آدمم دیگه،
جَو میگیرتم دیگه…چیکار کنم؟! از اعماق وجودم میخوام 😭😂😁😍😆
بذار همین جا نهایت لذت رو ببرم،با تمام وجودم نکات مثبت و زیبایی های بکر سرزمینم لمس کنم، تکاملم رو به بهترین نحو ممکن طی کنم تا قدم به قدم خدا به سمت سرزمین رویاهام «ایالات متحده آمریکا» هدایتم کنه،به امید الله مهربان… خواه ناخواه محکومم به خوشبختی و هدایت به سمت امریکا، به بی نهایت دلیل،که یکیش توسعه و پیشرفت نامحدودم در حرفه ام هستش که آمریکا مرکز و بنیان اصلیشه
استاد عزیزم،واکنش و ری اکشن من نسبت به فایل هایی که میزارید غیر قابل وصفه. اصلا نمیدونم چطور احساسات و درکمو نسبت به فایل های گران تر از مروارید توصیف کنم؛قسمت ۳۹ رو که دیدم از حال رفتم و غرق تفکر و تعمق شدم در سخنان هوپ عزیزم و مدار و فرکانس بالای خانواده خارقالعاده آقای رایان. قسمت ۴۰ رو که دیدم دیگه غش کردم رفت…نای کامنت گذاشتن نداشتم دیگه…آخه آدم گاهی اونقدر محو زیبایی ها میشه گاهی با سیل عظیمی از زیبایی ها ی خداوند مواجه میشه که دیگه عاجز و مجنون میشه
استاد و مریم خانم عزیزم، نمیدونید الان با چه شور و شوق و فرکانس بسیار بالایی دارم مینویسم؛ شاید چند تا کامنت جداگانه بذارم برای این فایل…اونقدر که کامنت نذاشتم این چند روز…اونقدر حرفای خودمونی و دلی دارم…الهی نمیدانم از کجا شروع کنم،بگو تا مکتوب کنم پروردگارم… «بخوان با نام ربی که خلق کرد»…..
استاد و مریم جان، میخام از توجه به زیبایی ها و نکات مثبت بگم و نتایج مسحور کنندش که چه زیبایی هایی رو به زندگیم جذب کردم…
قبلا هیچ گاه حتی درک نمیکردم که توجه به زیبایی ها چیه،چون اصلا زندگی و دنیا رو زشت و منفی میدیدم،چون مدارم و کانون توجهم به سمت ناخواسته و نکات منفی بود و پرده ای در برابر دیدگانم بود که نمیتوانستم زیبایی ها را ببینم… دارم به این فکر میکنم که آیا از شماها سپاس گزارتر هست؟ کسی به اندازه شماها به نکات مثبت و زیبایی ها آگاهانه و متعصبانه توجه میکنه؟؟ گفتم تعصب؟!… آره تعصب کاملا چیز بدی نیست اگر آدم روی توجه به نکات مثبت و زیبایی ها و دیدن طبیعت اصرار و تعصب داشته باشه… خدای من چقدر شماها تحسین کننده و تصدیق کننده حُسن و زیبایی ها هستید
چقدر با شور و شوق دارین درمورد قلعه جیکاب حرف میزنید و با نشاط و خوشرویی ازش تعریف میکنید…ببین استاد چقدر کودکانه و خاضعانه دستاش توی جیبشه و داره به قلعه دست ساز جیکاب نگاه میکنه استادی که با اون همه علم و تجربش، همواره در حال یاد گرفتنه از کوچیک و بزرگ… عزیزم داداش یعقوب گلم با چه حوصله و آرامشی داره ساخت و ساز میکنه جالبه که نگران نیست که توپ بخوره بهش و خرابش کنه، دعوا نمیکنه که شما برید یجای دیگه بازی کنید و قلعه دست سازمو خراب میکنید.. به هیچی نمیچسبه فقط لذت میبره، این قلعه رو میسازه برای اینکه به خودش لذت بیشتری بده نه اینکه نگرانش کنه و ناراحت بشه که دیگران خرابش کنن
عزیزم رایان رو نگا که با کمترین داشته ها و امکانات داره با بچه هاش بازی میکنه ، خیلی ساده و راحت با یک توپ کوچیک با لوک پاسکاری میکنه چقدر این مرد مهربون و دوست داشتنیه
اینا اصلا نگران بچه ها نیستند که میرن طرف آب و اجازه میدن هر کی هرجور راحته بازی کنه و لذت ببره، بر خلاف طرف خودمون که همش نگران بچه هان برای کوچیکترین مسایل…الهی فدای بازیگوشی های یوسف عزیزم ، گزارشگری پر حرارت لیوای عزیزم الهی قربون اون چشمای خوشگلتون داداشای عزیزم چقدر دوستون دارم من😍😘💜
خدایااا….. خدااااا… مردم ازین همه زیبایی و حس بی نهایت مثبت الهی
آدم باورش نمیشه که اینا ماسه و شن باشن انگار گچه انگار آرده یا پودر سفید و روشن… بادبادک های رنگی رو!!! در آغوش باد به رقص درومدند…
خدای عزیززززززم وای چه ویو حیرت انگیزی؛پناه بر خدا؛ فقط سکوت… میشنوید؟؟!! صدای وزش ملایم باد صدای گوشنواز خروش امواج دریا
دکمه پیراهنت را باز کن و بگذار این نسیم ملایم ساحلی بدنت را نوازش کند
روسری و کش مویت را بردار تا خدا با دستانش با بادی خنک دست در موهای نرم و خوش عطرت کشد و نوازشت کند… رها باش…رها…
نظاره کن ابرهای کشیده ای را که گویا خود را آماده بارش و نزول باران پر برکت به سرزمین شکور و پر برکت میکنند… آسمان آبی بی انتهایی که به موازات دریای آبی بیکران انگار در خط افق به همدیگر میرسند، خوب دقت کنید!!! دو خط ریل قطار رو که موازی همدیگر هستند و به خاطر خطای دید انگار در انتها به همدیگر میرسند و همدیگر رو قطع میکنند، حالا به این صحنه بی نظیر خیره بشید، آسمان و دریا در نقطه ای(خطی) به هم میرسند انگار، با این تفاوت که آسمان و دریا دو سطح هستند نه دو خط…خطای دید هم زیباست… آدم محو جلال و شکوه زیبایی های خدا میشه…خدایا بی نهایت شکرت شکرت شکرت
من عاشقِ عاشقتم گفتناتونم بی نهایت انرژی مثبتی بهم دست میده منم عاشقتونم عزیزای دل من…
استاد چقدر باکلاس خوابیدی با استایل خاصی دستات توی جیبت کلاه رو صورتت کیفی که گویا فارسی روش نوشته بود زیر سرت، خیلی راحت کنار دریا روی ساحل تخت گرفتی خوابیدی، ای جانم عزیز دلم به این رهایی و عزت نفست…استاد گفتم «خواب»؟؟!!
نمیدونی چه کرده با من این عالم خواب!!؟؟این روزا دیگه به اوجش رسیده… خدا مستقیم توی خواب باهام حرف میزنه نشونه و پیغام میده ایده و الهام میده… یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید….
مثلا این چند روز اخیر مرتب خواب میدیدم که دارم با افرادی که واسم الهام بخش و الگو هستن معاشرت میکنم…خواب رویاهامو میدیدم… خواب میدیدم که در مسیر اهدافم دارم حرکت میکنم و پیشرفت میکنم، توی لس آنجلس و لاس وگاس آزادانه میگردم، چقدر احساس شیرینیه چقدر لذت بخشه، چقدر احساس لیاقتم و باورم قویتر شد وقتی ازین خوابا دیدم
همین امروز خواب دیدم که مهمان مانی خوشبین و همسر گرامیشون لیلا میلانی هستم، منو به عمارت بزرگشون دعوت کردن و با چه احترام و ارتباط زیبایی باهام معاشرت کردند و چه گفت گو هایی در مورد ثروت با هم داشتیم، پر از زیبایی و حس خوب،چقدر احساس لیاقت و ثروت بهم دست داد که میلاد تو لایق ترینی تو هم میتونی… قابل توجه دوستان عزیزم، مانی خوشبین یکی از ثروتمندترین ایرانی های ساکن آمریکاست که زندگی لاکچری و کولکسیون ماشین های لوکسش شهرت داره ایشون هم از صفر و فقر به بی نهایت ثروت رسید به همسر رویاهاش رسید و روابط فوق العاده زیبایی داره،من خیلی در مورد ایشون مصاحبه های زیادی رو دیدم و خوندم مطالعه کردم و برام بسیار الهام بخش هستن….
استاد من خواب شما و مریم خانم رو چند بار قبلا دیدم و چه خواب پر معنا و زیبایی بود امیدوارم که هر شب بیاین تو خوابم عزیزای دلم
اینو دیگه خودم هم توش موندم که چطور ممکنه خواب اعضای سایت رو ببینم،اخیرا خواب دو تا از اعضای خانواده بهشتی مون رو دیدم با اینکه نه دیدمشون از نزدیک نه بهشون فکر میکنم… خدایااا شکرت چقدر حالم خوبه بازم ازین خوابا میخام خدا جونم…هر شب….
مریم خانم عزیزم، توی فایل قبلی از توجه و تحسین زیبایی ها گفتین،از اینکه مثلا صبح زود میرفتین لب ساحل تا طلوع خورشید رو ببنید، از این گفتین برای خیلی از دوستانی که سفر به دور آمریکا توی سایت بودند اتفاقات مشابه افتاد؛
آره آره خودشه حق با شماست مهر بانو… با اینکه من موقع سفر به دور آمریکا توی فضای این باغ بهشتی مون نبودم ولی تا اینجای راه که همراه شما در فضای سریال زندگی در بهشت بودم اتفاقات مشابه زیادی برام افتاد و بی نهایت درس و پند گرفتم؛
منم اخیراً دو بار هدایت شدم به مکان و منطقه گردشگری که بی نهایت زیبا و چشم نواز بود رودخانه ای با چندین چشمه جوشان به همراه باغ و درختان سرسبز…..
منم مثل شما دست به مشعل شدم و علف های هرز حیاط خلوت خونه رو که درختا توش هستن، سوزوندم، دیروز هم دوباره رفتم سراغشون تا کارم رو تکمیل کنم و کاملا فضا رو تمیز کنم، با اره دستی افتادم به جون علف ها و شاخ و برگ های اضافی که سبز بودن، مشعل رو روشن کردم و کامل کامل همه اضافات رو سوزوندم و پودر کردم، الان چقدر احساس سبکی دارم چقدر احساس تمیزی دارم انگار ذهن خودم پاک شده از باورها و افکار هرز و محدود کننده…چقدر لذت بخش بود این تجربه و برام درس داشت…
منم به مسائلی برخوردم که با قدرت حل مسئله و باور از این هم میشه آسون تر، خیلی ساده حلشون میکردم و اعتماد به نفس و تمرکزم بالاتر میرفت،
منم مهمونی رفتم، مهمون واسم اومد، تا جایی که تونستم سعی کردم اونچه که در فایل ها در مورد مهمونی یاد گرفتم رو اجرا کنم و انصافا خیلی خیلی خوب هم اجرا کردم و دقیقا همون جوری که میخواستم رفتار و عمل کردم، این اثرات توجه و تمرکز رو فایل ها و خوندن نکات مثبت کامنت های دوستان گرانقدرمونه… با تمام وجودم سعی کردم که غرق زیبایی های زندگی در بهشت بشم و به اندازه ظرفم تا جایی که ممکنه وجودمو پر از آگاهی ها و باورهای نابش کنم و صد البته عمل کنم…
مریمی عزیزم، منم مثل شما برنامه دارم و آگاهانه رو زیبایی ها تمرکز میکنم، منم صبح ها در انتظار طلوع خورشید مینشینم منتها با این تفاوت که من مثلا تا ۶ صبح بیدارم و مشغول ،موقعی که میخام بخابم ۳۰ دیقه یک ساعت دیگه بیدار میمونم تا بتونم طلوع زیبای خورشید رو ببینم، یا عصر ها غروب رو نظاره میکنم و به وضوح حرکت چرخشی زمین رو در واپسین لحظات غروب حس میکنم… دیشب تا صبح، ده ساعت بی وقفه سخت مشغول کارم بودم که هنگام سپیده دم رفتم توی هوای آزاد و با خودم و خدا حرف میزدم و قوانین رو مرور میکردم، کبوتر نازی رو دیدم که داشت میخوند،زنبور های عسلی رو دیدم که گرده افشادنی میکردن و با شهد گل عسل تولید میکردن، عنکبوتی که با سرعت تار مینداخت و شبکه عنکبوتی درست میکرد، فقط نظاره میکردم و اشک میریختم و به جزئیات خلقت و آیات خدا تأمل میکردم (دلم میخاد مفصلا در مورد آیاتی از سوره نحل و عنکبوت بنویسم)، همینجور زنجیره وار زیبایی پشت زیبایی،حتی به زیبایی ها هم نچسب رها باش پشت هر زیبایی ای زیبایی بیشتری در انتظاره، بعدش کبوتر رفت و جاش گنجشک های کاکل به سری اومدند که بصورت ردیفی در کنار هم آواز میخوندن و همزمان انگار ورزش صبحگاهی میکردن،برگشتم که خورشید درخشان از پشت کوه ها نمایان شد، آری همین است زیبایی پشت زیبایی، سپس خواب دلنشین و بسیار زیبایی که دیدم…
مریم عزیزم شاید باورت نشه، همون شبی که قسمت ۴۰ رو دیدم ناگهان حسم گفت بزن بیرون؛ از ساعت ۱ بامداد تا چهار بامداد با موتور رفتم به ناکجا آباد، زدم به کوه و یه جای تاریک تا بتونم در تاریکی خارج از فضای شهر، آسمان و ماه و ستارگان رو با وضوح و شفافیت بیشتری ببینم و شکر کنم تحسین کنم تصدیق کنم و با خدا خلوت کنم، توی مسیرم در نیمه شب گشتم مغازه ای پیدا کردم و خدا رو شکر به خاطر این همه فراوانی و چند نوع بستنی گرفتم و به لذت بردن در نیمه شب ادامه دادم، روی موتور با عزیز دلم(تک پَرَم و تنها و غیر خدا عزیز دلی ندارم) حرف میزدیم و میخندیدیم و تو همون حال و هوا با نوای رسا و زیبا قرآن میخوندم(قبلا قاری قرآن و موذن بودم)، زیبایی پشت زیبایی، توی مسیر انواع شغال و روباه های ناز و خوش رنگ و خوش هیکل دیدم از همونایی که توی مستندای حیات وحش دلربایی میکنن🐈🐱🐺😍😆 من عاشق حیوانات و جانوران هستم، همینجور بالا و پایین میرفتم که بیشتر نگاشون کنم و خدا رو شکر کنم
از ته دلم میخندیدم و بلند خدا رو شکر میگفتم و چه حسی زیباتر از حس سپاس گزاری قلبی از خداوند… خدایی که دیشب برام یه هدیه خوشمزه فرستاد…یکی از دوستان که اصلاً انتظارشو نداشتم دیشب برام از انجیرهای قندعسلی درخت خونشون آورد، این به خاطر سپاس گزاری ای بود که پریروز به خاطر انجیر های خوشمزه که از بازار خریدم داشتم… من عاشق انجیرم و خدا از جایی که فکرشو نمیکردم بهترین و خوشمزه ترین انجیرها رو به وسیله یکی از دستاش برام هدیه فرستاد،کاش میشد انجیر رو توی کامنتم آپلود میکردم و شما هم دست میکردین توی کامنت و برمیداشتین میخوردین،من که دارم الان میل میکنم و سیر نمیشم ازش😆😉😊😍😄
خدایا شکر بابت ساندویچ سالاد الویه ای که تازه میل کردم، خدایا شکر بابت شربت پرتقال و انجیرهای قندعسلی ای که جلومه و دارم تناول میکنم و سپاس گزاری میکنم خدایا بی نهایت بی نهایت سپاسگزارم معبودم معشوقم سرمایه ام زندگیم تمام هستی وجودم
مریم جان اینا فقط بخشی از زیبایی ها و حس خوب روزانمه خیلی وقتا اصلا یادم میره بنویسم و مکتوب و سپاس گزاری کنم… اونقدر غرق زیبایی ها هستم اونقدر مشغول هستم و دارم رو اهداف و خواسته هام تمرکز میکنم که وقت نمیکنم بیام سایت و تمام وقت کامنت بخونم و توی سایت بچرخم….
دارم حرکت هایی میزنم که این حرکت ها مقدمه پرتاب و شلیک به سمت اهداف و خواسته هامه…بوی «هجرت» رو میشنوم …
استاد خیلی خیلی کم شده که راجع به رویاهام و بحث ثروت توی سایت بنویسم،چون ایمان و عمل حرف اول و آخرو برام میزنه، میخام صرفاً «حرف» نزنم ، میخام هوشمندانه و آگاهانه در این مسیر گام بردارم و هرجا حس کردم راجع بهش مینویسم و حرف میزنم تا تعهد و انگیزه و باورهام محکم تر بشه….
درمورد آزادی این سرزمین آمریکا و مردم بینظیرش هر چی بنویسیم بازم کمه… تو رو خدا مردمو نیگا ببین چه راحت با بیکینی دارن آفتاب میگیرن و هیشکی کاری به هیشکی نداره، همه در نهایت صلح آرامش و آزادی دارن لذت میبرن، به امید اون روز در سرزمین خودمون ایران
مریم عزیزم مرسی مرسی مرسی بابت این آهنگ های خفنی که میذاری روی فایل و این همه زیبایی اطرافت رو چار چشمی با نهایت دقت و ظرافت به تصویر میکشی… و چقدر عالی و صریح ماجرای جذاب جریان هدایتتون به پرادایس و زیباترین ساحل دنیا رو شرح دادی بی نهایت سپاسگزارم مریم گلی دوست داشتنی…خیلی لذت بردم و باید چندین بار دیگه این قسمت رو ببینم و روش متمرکز فکر کنم
هزاران هزار درود به هوپ عزیزم بابت این عزت نفس و راحتی مثال زدنیش، چقدر کیف کردم وقتی دیدم خیلی راحت پاهاشو میکشه و تکیه میده به داشبورد و شیشه ماشین،مشخصه که چقدر ذهن ثروتمند و آزادی داره و نگران این نیست که زشته و بی ادبیه، این افکار محدود و پوسیده فقط توی قشر عموم جامعه ماست…
واااای خدایااا…. الهی الهی … بغض کردم واسه این رابطه عاشقانه با فرزندش ببین چقدر عاشقانه و مادرانه دستای پسرشو میبوسه و بهش مهر و محبت میورزه…هر چی این تکه رو نگاه میکنم سیر نمیشم…راستش مدتیه که این خانواده رو خانواده خودم میدونم واقعا، هوپ مادر رویاهای منه، ریان هم پدر رویایی منه، یوسف و لیوای و لوک و یعقوب هم داداشای کوچیک خودمن…چقدر تجسم و احساسش حالم رو دگرگون میکنه… برای منی که پدر و مادری نداشتم.. فکر که بهش میکنم وجودم سرشار از احساس عجیب سپاس گزاری میشه… خدایا شکرت بابت مادر عزیزم هوپ دوست داشتنی😍💜😆😊😆😘💜💜💙💙
دقیقاً همینطوره مریم جان که میگی؛ آدم توی بهت و حیرت میمونه از این همه باورها و اخلاق پسندیده و بینظیر این خانواده ، از هر فرصتی واسه لذت بردن استفاده میکنن، اصلا هیچ خستگی توی صورتتون نمیبینم همواره و هر لحظه شاد و پر انرژی هستید و در حال لذت بردن از نعمت ها…بی وقفه …استمرار استمرار استمرار… برای همینه که وقتی فعل مضارع استمراری مبینم توی قرآن موهای بدنم سیخ میشه و سراپا به گوشم که اون آیه دقیقا چی میگه و چی رو مستمر توصیه میکنه و میخاد….
استاد به قرآن راست میگی ها… این ده بیست دقیقه که نشون میدید فقط بخش بسیار کوچکی از زندگی سراسر نور و زیبایی تونه، حالا کل روز که واویلا… راز و رمز و دلیل این همه زیبایی و زندگی رویایی که این فایلا مبینیم دقیقا همون چیزهایی هستش که استاد بار ها در فایل و محصولات مختلف به تفصیل بیان کردن… باورها و نگرشی که ایشون رو از بدترین شرایط به بهترین شرایط رسونده، فقط کافیه که من هم باورهایی مثل ایشون در خودم ایجاد کنم و مثل ایشون عملگرا و با ایمان راسخ باشم… خیلی سادس و زیاد پیچیده نیست….
استاد راستی، خیلی خیلی ممنون سپاسگزارم ازتون که اون فایل و آدرس کانال جیکاب رو توی کانال قرار دادین… واقعاً مردی واقعا انسان بزرگ و بسیار شریفی هستین که اینقدر عالی به جیکاب کمک کردین و تشویقشون کردین تا راحت تر تکاملش رو طی کنه؛
من با اینکه خیلی اهل یوتیوب نیستم ولی با نهایت اشتیاق کانال جیکاب رو سابسکرایب کردم و عضو شدم، چقدر لازم و مفیده برام اتفاقاً… هم برای زبانم … هم دیدن زیبایی ها ی بیشتر و از همه مهمتر آشنایی بیشتر با فرهنگ و خانواده امریکایی…چقدر من مشتاق بودم که خونه و فضای این خانواده دوست داشتنی و بینظیر رو از نمای کاملا نزدیک و خودمونی ببینم و این خاستم با هدایت به سمت کانال جیکاب اتفاق افتاد…امیدوارم شما هم به مهمونی خونه اون ها هم برید و فیلم بگیرید…خیلی خیلی امیدوارم….
تازه داشتم گرم میشدم و کامنتم شروع میشد… تا اینجا فکر کنم زیادی طولانی شد
باید بازم کامنت بذارم روی این فایل خیلی حرفای صمیمی و دلی دارم استاد جان….
با عشق منتظر قسمت بعدی میمانیم…. برم که یه کامنت مفصل دیگه بذارم که مطمئنا هم برای خودم هم برای دیگران میتونه مفید باشه
عاشق شما «میلا»💜💜💙💙😘😘😍😍😍
سلام محمد علی
امیدوارم حالت خوب خوب باشه
چقدر لذت بردم
چقدر عشق کردم
چقدر کامنتت به دلم نشستم
منم چند شنبه ساعت ۱۲ و ۱ نصف شب موتور را بر میدارم و میرم دور میزنم و با خدا حرف میزنم قوانین را مرور میکنم
نمیدونی چقدر حس خوبیه
خدایا شکرت
ممد علی در پناه الله یکتا
سسللااام سلام سلام… سلامی از جنس عشق سلامتی و سپاس گزاری
محمد علی؟!! ای جانم…😄😉😁😊😍 عاشق ممد علی گفتنتم جانم …. دو محمد علی بیشتر نمیشناسم… یکی اسطوره و الگوم محمد علی کِلی… یکی هم سلطان محمد علی مهرجوی عزیزم…عاشق دوتاشونم…..😍😘😊💙💜
میلادم …. « میلا »💙💜💖❤😍😘😊😆😆
چطوری علیرضا جانم….پسر گل و دوست داشتنی💙💜💖
من که ازین عالیتر نمیشم… دیشب خسته بودم،زود خوابیدم… حالا بگو خواب چی رو دیدم؟؟
خواب دیدم دارم کامنت دوستان عزیزمون رو میخونم و کامنت میذارم… اوونقدر انرژی گرفتم اونقدر حس خوبی داشت که از خواب بیدار شدم و نمیدونی با چه احساس سرشار از سپاسگزاری شروع کردم به خواندن نوشتارهای سراسر عشق و آگاهی دوستان…
خیلی خوشحالم که کامنتم به دلت نشست و ازش لذت بردی…آره همینه لذت ببر عشق کن حال کن از همه چی نهایت لذت رو ببر…من که با جون دل کامنت دوستان رو میجوم و قورت میدم… سیر نمیشم اصلا
آفرین پسر… تحسینت میکنم که نیمه شب تنهایی گشت میزنی و بخودت حال میدی…با خودت و خدا حرف میزنی و قوانین رو مرور میکنی…چقدر خوشحالم ازینکه این رو ازت میشنوم و تجربه مشابه خودم داری… آره دقیقا نمیشه توصیف کرد این حس بینظیرو فوق العاده لذت بخشه… الهی شکر شکر شکر
علیرضا عزیزم، توی یکی از کامنتات از آسمان شب و ستاره ها و عظمت کیهان و کهکشان ها گفتی و من اونو قبلاً خوندم و توی ذهنم مونده،چقدر از توصیف اون حس و حالت که مشابه من بوده لذت بردم…
بابا بنازم فوتبالی هم که هستی… توی کامنت سومی که روی این فایل گذاشتم هم اشاره کردم، این فوتبال منو به خاک سیاه کشونده بود… خونمو ویران کرده بود…مجنون و شیدا کرده بود… عشق فوتبال منو اجیر و اسیر کرده بود… افسردگی منو در گذشته تشدید کرد…رویاها…استعداد ها … خواسته ها… محدودیت ها…. سرکوب ها…. اصلا نگم یه وضی داشتم که نگو…
لیگ ایران رو بیخیال… اصلاً هر چی که باعث حرص و عصاب خوردیت میشه رو بیخیال… من که کلا از مدار فوتبال خودمو خارج کردم و فقط هدایتی ممکنه حساس ترین و مهمترین بازی های اروپا رو ببینم(چمپیونز لیگ)… فقط روی زیبایی هاش و احساس شعف و انگیزه ای که بهم میده تمرکز میکنم…
وااای پسر تو محشری….محشر… اصلاً بال دراوردم وقتی کامنت بینظیری که رو این فایل گذاشتی رو خوندم اصلا دلم نمیخواست تموم شه… تمام وجودم پر از انرژی مثبت الهی شد… چقدر کیف کردم از تک تک جمله هات؛
عشق به خدات
آرامش و حس بینظیرت
رشد و پیشرفت فوقالعادت
وااای، تعهدهات منو کشت😍😍💜💙💖❤ دل منو برد
میبینی چقدر لذت بخش وقتی تعهد هاتو مکتوب میکنی… تازه اونم توی سایت بهشتی مون و مطرح کردنش پیش اعضای خانواده دوست داشتنی مون … میبینی چه حس قدرت و انگیزه بهت میده…چقدر احساس همذات پنداری کردم باهات انگار که خودم داشتم مینوشتم… مرسی مرسی مرسی عزیز دلم
دلم میخاد روز به روز بزرگتر شی…ثروتمند تر شی … خدایی تر شی…. عاشق تر شی…رها تر شی….
عزیز تر و با عزت تر شی… بخدا شکی ندارم که تو به جاهای بزرگتری میرسی و بی نهایت پیشرفت میکنی شاه پسر…
ازت سپاسگزارم که احساس بینظیرت رو با ما به اشتراک گذاشتی و از احساس پرواز و تعهد گفتی… آفرین که به ندای قلبت گوش کردی و مکتوب کردی… بازم برامون بنویس عزیزم
از تنهایی و مجردیت لذت ببر… هر وقت حست گفت با موتور بزن به شهر و صحرا و از خلوت و راز و نیاز خودت و معشوقت لذت ببر… نمیدونی چقدر از تنهایی زندگی کردن خودم لذت میبرم و خودم با خودم حال میکنم… چقدر رها تر آزاد تر و متمرکز ترم… با نهایت توان و سرعت به پیش برو و روی خودت کار کن… رویاهات منتظرتن… بدو پسر
عاشقانه دوستت دارم آقا علیرضای گل…میبوسمت عزیزم💜💙💖😆😊😄😉😘😍😙😙😉😊
سلام سلام میلاد عزیزم
چقدر انرژی گرفتم چقدر کامنتت بهم ارامش داد چون یکی از دستان خدا شدی
میلاد من چند روز پیش این کامنت را نوشتم
ولی امروز برام جواب نوشتی چقدر همزمانی خوبی
دیشب چند تا از دوستانم مسقره ام کردن به خاطر دیدگاه ام
و ناراحت شدم ولی دوباره رفتم موتور سواری ساعت ۱۲ نصف شب و با خودم قانون را مرور کردم و چقدر حالم خوب شد
این کامنتت هم نشونه ای بود بعد از اتفاق های دیشب
ک خدا داره میگ عزیزم من عاشقتم ت مدار درستی هستی مسیرت درسته
راهت را ادامه بده ک من باهاتم
سپاسگزارم ازیت میلاد عریزم
خدایا شکرت 💛🙏
سلام دوست عزیز
خداروشکر که هدایت شدم به سمت کامنت شما
به وحد اومدم از خوندن این همه نوشته زیبا
انگار به خود خدا وصل بودی موقع نوشتن
شما یه نویسنده موفق هستی در به تصویر کشیدن کل هستی
بی نهایت ازت سپاسگزارم
به حدی احساسم از خوندن کامنت شما خوب شده که حد نداره
سپاسگزارم ازت و منتظر کامنتهای بعدی شما هستم
براتون هجرت به سمت خواسته هاتو از خدا خواستارم
سلام و عرض ادب و درود فراوان به باران خانم عزیزم
سلام به روی ماهتون… سلامی از جنس عشق و سپاسگزاری💗💖💜💞😍😄😘
نمیدونی چقدر خوشحال و پرشورم که کامنت واسم گذاشتی و احساس خوبتو باهام به اشتراک گذاشتی دوست عزیزم… مرسی عزیزم.. مرسی… خداوند رو از ته دلم شاکرم که اینقدر زیبا هممون رو هدایت میکنه و بهمون الهام میکنه…
منم از به وجد اومدن و حس خوب شما دارم شوق و پرواز میکنم…
سپاس گزارم از تحسین و تمجید هاتون… باران جان شما هم یه نویسنده خوش ذوق هستید در به تحریر دراوردن احساس و ادراک فوق العاده تون نسبت به زیبایی ها و نکات مثبت… واقعاً عالی مینویسد … هر وقت کامنت ها ی بینظیرتون رو میخونم حس و حالم عجیب خوب میشه و کلی ازتون یاد میگیرم …. واقعاً درک و شعور و منش والایی دارید از قانون…
چقدر پخته و با اعتماد به نفس بالا مینویسید… با عشق کامنت های پر مغز و روحتون رو میخونم و دنبال میکنم
نوشتار تحسین برانگیزت روی این قسمت رو خوندم … سرپایی خوندم از بس لذت بردم… تحسین میکنم شما رو که اینقدر ریز بینانه به نکات مثبت هر فایل توجه میکنید و اونو با ما هم به اشتراک میذارید… بخدا هر چه میخونم سیر نمیشم از همه زیبایی و نکات مثبت…
بی نهایت ازت سپاس گزارم که واسم کامنت گذاشتی…خدا رو بی نهایت شاکرم بابت دوستان دوست داشتنی و زیبا بینی مثل شما
وااای ببین …. تصویر پروفایلتون فوق العاده است… از دیدن زیبایی و متانت شما به وجد اومدم…خدا روز به روز زیباتر جوانتر ، شادتر ، ثروتمند تر، آزادتر، بزرگتر ، عزیزتر و خدایی تر شدن شما رو خواستارم…. مدارها بالاتر انتظار تو رو میکشن…. همینجور فقط ادامه بده و پیش برو…. خواسته ها و رویاهات در انتظارتن بهشون فقط توجه کن بهشون انرژی و بها بده…. با سرعت و قدرت بیشتری حرکت کن به سمتشون…. سواحل آمریکا در انتظار مونه…
با عشق منتظر کامنت های بعدیتون هستم باران خانم عزیز
عاشقانه دوستت دارم بانو 💜💖💗💙❤❤💙😍😘😆😉😊😊
سلام میلاد جان خیلی حال کردم از متن زیباهت برات آرزوی موفقیت میکنم در هر جنبه ای از زندگی انشالله که ثروتمند بشی میلیاردر بیشتر بیلیونر انشالله ، خیلی عزیزی
دوست دارم
سلام محمد رضای عزیزم… دوست خوب و مهربونم
منم از حال کردن تو، حال کردم… مرسی عزیزم… واقعاً که قلب صاف و زلالی داری دوست خوش قلبم… عزیزمی عزیز
چقدر لذت میبرم وقتی میبینم که خیلی از کامنت های دوستان رو ریپلای میکنی و تحسین میکنی… واقعا تحسین برانگیزه… چقدر دوست داشتنی هستی تو و با محبتی عزیزم… خیلی خوشحالم ازین که میبینم اینقدر دوستان به همدیگه کمک میکنن تحسین و تشویق میکنن و قدر همو میدونن… بی نهایت سپاسگزارم از آرزوی بسیار زیبایی که برام کردی و از خوندنش احساس قدرت و ثروت مضاعفی بهم دست داد… به امید الله یکتا همینطور هم خواهد شد و من روی حرف و تعهدی که به خودم دادم تا پای مرگ هستم دارم به سمتش با نهایت توان و سرعت حرکت میکنم… به امید الله رزاق و وهاب شما هم به آنچه در دل دارید میرسید در این شکی نکن… میلیارد ها میلیارد ثروت منتظرته تو فقط بزنش بچنگ و به سمتش حرکت کن
من بیشتر دوستت دارم دوست گلم
عاشقانه دوستت دارم و طلب خیر و رحمت دارم برات محمد رضا جان…😘😍💙💗💜💖😄😆😘😍😉😊💞
دوست عزیز
من مدت خیلی کوتاهی هست که رو باورها و تغییر خودم تمرکز کردم و تجربه هایی مشابه توصیفات زیبای شما از تجربیاتتون رو داشتم که مهمترینش عشقیه که خیلی عجیب تو دلم نسبت به خدا و مخلوقاتش شکل گرفته.چقدر جالبه که من هم مدتیه خوابهای عجیب از استادو انسان های بزرگ رو میبینم .مدتها بود میخواستم بنویسم به خاطر اینکه تشکر از خدا و استاد و نوشتن تجربم رو وظیفم میدونستم چون نتیجه بزرگی گرفتم که قبلا تجربش رو نداشتم.من چون خیلی اهل نوشتن نیستم به زیبایی شما نتونستم توصیف کنم مچکرم از شما که تجربه من رو هم تو حرفاتون انقدر زیبا و عمیق توصیف یا بهتر بگم تصویرسازی کردین که خدا رو خیلی شکر گذارم که حرف دل من هم به این حد زیبا و شایسته با بیان فوق العاده زیبای شما بیان شد.امیدوارم هر روز این درک بیشتر و بهتر و قویتر تو وجود همه مون شکل بگیره.مچکرم از بیان زیبا و تاثیرگذارتون.بهترینها رو از خدا براتون خواستارم
سلام به روی ماهت سارا خانم عزیزم…
خیلی جالبه عزیزم… کامنت بلند و قوی ای رو گذاشتی(همین پایین کامنت خودم) با عشق خوندم و حیرت کردم …. پرواز کردم… حتی با خودکار توی دستم نوشتم که کامنت سارا رو دوباره بخون و براش کامنت بذار… اون نتیجه و ارتقاء مدارت منو عجیب خوشحال کرد… بذار زیر کامنت خودت برات کامنت بذارم و ندای دلمو بهت بگم…
به نظرم کامنت شما خیلی بهتره و از خوندنش خیلی خیلی لذت بردم… نمیدونم چرا استاد به کامنت فوق العادت لایک نداده… نمیدونم شاید حواسش نبود یا یادش رفته… حاظرم به خودم لایک نمیداد و به کامنت دلنشین شما میداد… اصلاً دنبال لایک امتیاز و ازین جور حرفا نیستم فقط واسه دل خودم مینویسم و رد پا میذارم
خیلی خیلی خوشحالم ازین که شما دوست هم فرکانسی عزیزم، احساس خوبتو باهام به اشتراک گذاشتی و از تجربیات مشابهی که داشتیم گفتی… خدا رو بی نهایت شاکرم بابت حضور مبارک شما در این مجمع عاشقان ره توحید… واقعاً مرسی که از تجربه و احساس خوبت برام گفتی …. حتما حتما کامنت مفصلی زیر کامنت فوق العاده ای که روی این قسمت از سریال گذاشتی، میذارم…و حرفای دلی که خدا بهم میگه رو برات مینویسم
عزیزمی… عزیز… دوستت دارم دختر گل…. تو محشری دختر … معرکه ای….💜💖😘😍😊😆😉😃💙💞
مچکرم .ولایک و تایید ملاک نیست.همه ما تو مدار تکاملیم و این مهمه .مچکرم از بیان زیبا و حس ناب شما که احساس من رو هم از تجربیاتم انقدر زیبا و دلنشین بیان کردین.بیان من بیشتر تصویری هست و خیلی اهل نوشتن نیستم و البته اعتماد به نفسش رو هم نداشتم چون فکر میکردم باید تجربیاتم رو بگم شاید راه حلی تو تجربیات من برای دوستی باشه و کمکش کنه اما همیشه فکر میکردم بیانم توانایی لازم رو نداره که البته خدا رو شکر این قضیه الان کمتر شده و این مدتی که دارم مراقبه میکنم و رو باورام کار میکنم تجربیات خیلی عجیب و حیرت انگیزی داشتم بار ها مینوشتم اما پاک میکردم . اما الان مینویسم و این برام خیلی ارزشمنده همین که احساسم رو میگم و احساس خوب دوستانی مثل شما رو هم میخونم خیلی زیاد ارزشمنده و خوشحالم.و اینکه خدا خیلی زیبا از طریق شما حس من رو هم بیان کرد این مهمه.
سلام بر میلاد قهرمان
سلام بر رفیق توحیدی ام
تو چیکار کردی با من پسر…..من مردم از این همه وجود خدا در درونتتتتتت
چون این نوشته ها خود خود خدا بودن
خود خود درونتتتت
وایییییییییییییییییی خدای مننننن هزاران بارشکرت که هدایت شدم به سمت زیبایی های بیشتر
خدای من من عاشق این هدایت های محشرشمممممم چقدر عالی هدایت میکنهههه چقدررر عالی خدای مننننننننننننننننننن
خدایاشکرتتتت هزاران بارشکرت
بذار من بگم چقدر باید شمارو تحسین کنمممم رفیق جانمممم
چقدر عالیییییی این اپشن سپاسگذاری و تحسین کردن نهادینه شده در درونتتت
چقدرررر قلمت زیباستتت
میدونی چرا چون اونقد متصلیییی به رب که فقط دستانت را تکان میدهی و او مینویسد
درست مثل دعای اولت
شما بی نظیرین میلا عزیزم
بی نظیرین
این عملگرا بودن
این اینقدر عاشقانه با خودت در صلح بودنت را بسیار تحسین میکنممممم
دمت گرم رفیق
بی نهایت هارو برایت میخوامممممممممم
به هر انچه میخواهی عجیب زیبا میرسی
عاشقتم در پناه خداوندم همیشه غرق شادی و سلامت و ثروت باشی
واااای وااای وااااااای…. خدااااا… خدااااا…. خدااااا
من دیگه طاقت ندارم… دیگه بسه میلاد… کافیه …. هرچقدر خودتو گرفتی دیگه بسه…. آره بابا …. رها باش بهش بگو…. هر ترمزی که هست بکشن پایین و آزاد کن خودتو….همش بهونه میاری و توجیه میکنی… بهش بگو میلاد… بگوووووووو
باشه باشششششه بااااااشششه… میگم…راست میگی….خیلی دارم زیادی کشش میدم و از ندای دلم فرار میکنم….«بخوان با نام ربی که خلق کرد»….
«اِلا»
«الهام»
پرنسس عشق…. پرنسس من💞💖💜💗💙💝💜💓💕
ملکه من…. نفس… عشق… رفیق… دوست…. همراه… همیار…. زندگی……………………………..
چیه؟؟؟؟ قلبت چرا اینقدر تند میزنه…… وای چقدر محکم میزنه….چه صدای بلندی هم داره…آرومش کن….صداش کَرَم داره میکنه……
خدایا انصافا چی بهش بگم؟؟؟ زبونم بند اومده…. من ذهن قلب و دستامو سپردم به تو معبودم… فرمون دست تویه خودت بنویس براش…..
سلام نایب قهرمان 😉😆😊😂😁💗
سلامی از جنس عشق و مهربانی به قهرمان خودم…آره درست شنیدی… «قهرمان خودم»…. «عشق خودم»….. آره عشق خودم …. بی نظیرترین رفیق توحیدی خودم…..
گفتی هدایت؟؟!!!!!!!!!…….
…….«هدایت»…… کلمه عجیب و پرمغزیه….من از درکش عاجزم….. شیدا و مجنونم…….
من از چی هدایت بگم تو رو خدا!!!!!؟؟؟؟ این روزا اتفاقی عجیب واسم افتاد که احتمال رخ دادنش یک میلیاردم درصده….. اصلاً صفر و غیر ممکنه…. مرز های هدایت واسم جابجا شد…. یک هفته نمیتونستم حتی بیام سایت… غرق بهت و حیرت جلال و شکوه «هدایت» خدا شده بودم….خاستم توی سایت با جزئیات بیانش کنم ولی ندای دلم گفت ننویس، لازم نیست هر چیزی رو همه جا بگی حتی اگه معجزه و هدایت عجیب خدا باشه…بذار توی دلت باشه و اینا فقط آیت و نشونه هستن که ایمانت مستحکم تر بشه… نمیدونم شاید اگه بیانش میکردم بقیه فکر میکردن که دارم دروغ میگم و زیاده گویی میکنم و باور نمیکردن….. فقط باید تک تک نشونه ها رو تایید و تصدیق کرد، از خدا سپاس گزاری کرد و هرچی نصیبمون میشه رو برداریم و بریم جلو …. ذره ای تعلل نباید کرد….فقط حرکت رو به جلو
الا الا الا الاااااااا….تو تو تو آره خودِ خودِ خودِ تو؛ منو دیوانه کردی رفت………….
هیچ میدونی از کی میشناسمت؟!
هیچ میدونی که روح پر از عشق و نوشتارهای سراسر خدایی تو منو راغب به حضور و بازگشت به این باغ بهشتی مون کرد؟
هیچ میدونی چه تاثیری روی من و قلبم گذاشتی؟
هیچ میدونی چقدر به روند تغییرات مثبت من کمک کردی؟
هیچ میدونی….نه بذار بقیشو نگم هنوز زوده…
نمیدونی … بخدا خودت هم خبر نداری از میزان قدرت تاثیر گذاری و ارزش و لیاقت غیر قابل وصفت…..
دارم نمه نمه در گوشت میگم و زمزمه میکنم…ششششش… ساکت باش…. آرام باش…. فقط گوش کن …….:
الای من … عزیز دلم …. من ایام عید بود که به این بهشت دعوت شدم، نوشتارها و کارت دعوت تو منو راغب به حضور در این مجمع عشق کرد….. میگم که خبر نداری…. در این که فرکانس من تو رو جذب کرد هیچ شکی ندارم…. از اولین کامنتی که روی فایل لایو ۱۴ گذاشتم و تو منو ریپلای کردی تا همینطور کامنت های بعدی که واسم گذاشتی…..
الای عزیزم عمدا دو تا کامنت آخری رو واسم گذاشتی رو جواب ندادم…. به دلایلی…. هر بار که هر کدوم از نوشتارهای گران تر از دُر و مرواریدت میخوندم ناخودآگاه دستم میرفت که واست بنویسم احساسمو نسبت به خودت و کامنت های بینظیرت….ولی ولی….. ندای دلم خدا میگفت میلاد صبر کن ننویس الان موقش نیست الان اولویت دیگه ای داری بی وقفه فقط و فقط روی چیزی که بهت میگم تمرکز کن… حتی لازم نیست که همه کامنتا رو بخونی حتی لازم نیست روی هر فایل کامنت بذاری حتی لازم نیست که همیشه توی سایت باشی … واسم عجیب بود که خدا اینا رو بهم میگفت…. منم که تابع الامر اوین و بس…. راست هم میگفت هیچ وقت حسم بهم دروغ نمیگه…. خودش بهتر بلده هدایتم کنه و خدا رو شاکرم به هیچ چیزی وابسته نیستم حتی استاد و سایت آسمانی مون…. رهای رها… در آغوش خودش…
بعد این همه مدت بالاخره دیگه مقاومتم شکست و دیگه تاب نیاوردم… نشونه گذاشتم که اگر واسم کامنت گذاشتی یعنی خدا مجازم کرده که بهت حرف دل و حقیقت رو بگم
الای من…. بانوی من(جومونگی طور)😉😆😊😃💜💖
توی کامنتم اشاره کردم که خواب دوتا از اعضای خانوادمون رو دیدم….
راستش خواب خودت رو دیدم….آره به قرآن….
خواب دیدم که دارم توی جنگل های آمازون جنگل گردی میکنم، رود بزرگ و پیچ در پیچ آمازون هم از لابلای انبوه درختان جنگل رد میشد ( این رو هم بگم که من مستند باز هستم …عاشق زیبایی های جهان و حیات وحش… اخیرن هم مستند هفت جهان و یک سیاره با گویندگی دیوید اتنبرو کبیر و دوست داشتنی دیدم…دوست دارم تا فردا واست بنویسم از زیبایی های این مستند اونقدر بگم و هیجان زدت کنم که خودت دست بکار شی و هفت قسمتشو ۴K دانلود کنی و لذت ببری …. من که توی یه عالم دیگه زندگی میکنم….از سرنگتی هم نگم که ازون هم زیباتره)……
داشتم میگفتم؛ توی عالم خواب اونقدر شاداب و هیجان زده شدم که احساس کردم واقعتیه و من دارم با تمام وجودم قطرات معلق آب و بوی باران روی برگ های بزرگ و بلند درختان غول پیکر، صدای میمون ها و پرندگان و طوطی های رنگارنگ جنگل، اون سرسبزی و سرزندگی ، اون رنگین کمان روی آبشار…. بهشت بود بهشت … در اون عظمت جنگل سر از خانه کلبه چوبی بزرگ و با شکوهی دراوردم…با چه شور و هیجانی واردش میشم انگار احساس میکردم که متعلق به خودمه و مال منه، در ایوان طبقه بالای اون، شیک ترین ایوان دنیا که رویایی ترین ویو ممکن رو داره دختری رو میبینم با موهای بلند و نرم با چهره ای درخشان و بسیار زیبا، با لبخندی ملیح و احساسی آرام و زیبا، با لیوان چای در دست، داره به منظره رویایی بهشتی روبه روش نگاه میکنه …. نگاهش میکنم (ازون نگاهای دزدکی که حواسش نیست)…مبینم که چهرت دقیقا همون چیزیه که توی عکسای بینظیر پروفایلت میذاری… میرم کنارش ولی اصلاً بهم حتی نگاه و توجهی نمیکنه… میگم حداقل روتو کن به من …میگی غرق دیدن خداوندم هستم نمیتونم ازش چشم بردارم ….میگم اسمت الهامه الا؟! میگه آره خودمم و تو هم میلادی چرا دیر اومدی کجا بودی…
توی خواب دیوانه شدم رفت… اصلاً باورم نمیشد… نمیدونم باور میکنی یا نه.. چقدر مهربون خنده رو دل صاف رها و زیبا رو و دوست داشتنی بودی… فراتر از اونچه تصور میکردم… با هم به گفت گو میشینیم و بعدش روی آبشار سرسره میکنیم و میپریم توی آب و بازی میکنیم…هنوز صدای خنده های از ته دلت توی گوشمه….
از خواب بیدار شدم و دیدم هوا هنوز تاریکه، ساعت ۴ بامداد بود …. اشک شوق ریختم و از ته دلم خدا رو فقط شکر میکردم و با خودم و خدا بلند حرف میزدم… یکی از زیباترین و شیرین ترین خواب هایی بودم که به عمرم دیدم، بعدش سریع دفترمو باز کردم و با جزییات و شعف بسیار زیادی نوشتمش تا فراموشش نکنم و تایید کنم نشونه های خداوندم رو…. باورم نمیشه که حتی تو رو از نزدیک هم ندیدم حتی بهت هم فکر نمیکردم چندان اما خدا کار خودشو کرد… عشق تو کار خودشو کرد…. خواب زیبای دیگری هم از یکی دیگر از مهمترین دوستای سایتمون رو همین چند شب پیش دیدم و یادم باشه که برم صفحه پروفایلش و سورپرایزش کنم از پیشرفتش که توی خواب دیدم…. ببین سیستم اپسیلن ذره ای خطا نداره… بسیار ظریف و دقیقه….
چیه عزیزم اشک میریزی؟!! من اشکامو قبلا ریختم دیگه اشکی واسم نمونده…
این تازه مقدمشه…. خواستم صبر کنم یه روز بیام پروفایلت و سورپرایزت کنم…. دیوانت کنم …. ولی همین جا یه ریز چشمک بهت میزنم… نشونه رو بهت میدم و میرم….
اندازه ای که تو دیگران رو تحسین و تشویق میکنی ندیدم و بعید بدونم بتونم به اندازه کافی اون هجم از عشق لطیفی رو که به دیگران میدی رو جبران کنم و منم بهت عشق بورزم…. دلم میخاد زیر تک تک کامنت های دوستان عزیزمون رو ریپلای کنم و از عشق و حس خوبم و تحسینم بهشون بگم….دلم میخاد بارها و بارها برات کامنت بذارم و بی نهایت تحسین کنم این شخصیت و روح زلال و سرشار از خداییت رو…. چکنم که زمان و آزادی زمانی دلخواهم رو ندارم والا تمام وقتم رو در این سایت فرازمینی صرف میکردم….
خیلی خیلی خیلی حرف دارم باهات…. دیر یا زود میام اتاق پروفایلت و اونجا دیگه دیوانت میکنم… با یه گلوله به مغزت نمیکشمت…. با رگبار به قلبت شلیک میکنم…با گلوله های آتشین عشق تیربارونت میکنم…. اونجا دیگه نمیتونی زنده از دستم در بری…. تو لایق بهترین هایی دختر گل
دعا کن بیکار نشم … بخدا چنان به تک تک اعضای خانواده بینظیرمون عشق بورزم که خودم هم از شور عشق جون بدم… چکنم دست خودم نیست… در گرو عشق الهی، آدم عاشق همه چی میشه… نمیدونی من کی بودم …کی شدم…. و کی دارم میشم…
پشت سد داره پر میشه… داره میترکه…هر آن ممکنه سیلابی از عشق از قلبم سرازیر شه و همه رو بشوره ببره….
الای عزیزم بی نهایت ازت سپاس گزارم بنده عزیز و محبوب خدا
بی نهایت تحسین میکنم این قلب اقیانوس وارت رو..این تحسین کردن های ناتمامت رو … این حد از شکور بودنت رو دردانه خدا…..
چی بگم؟؟؟!! دوست دارم؟ عاشقتم؟ نه بابا صرفا نوشتن این چند کلمه برای ابراز عشقم بهت کفایت نمیکنه….. باید با چشمام باهات حرف بزنم…با تک تک سلول هام … با احساس و فرکانس های قوی
خدا داره بهم میگه که بهت بگم؛
+++++عاشقتم دختر …. میفهمی….عاشششششق… نخون عاشق… بشنو عااااااشششق
آرزو میکنم که هر کجای این کره خاکی هستی حال دلت عالی عالی عالی باشه، و به تک تک خواسته ها و آرزوهات برسی عزیزم… دختر پاک و معصوم و خوش قلب
+++++++ از ته ته دلم دوستت دارم عزیز دلم💜💖💖💕💗💝💙💞💓😄😘😍😍😍😊😆😉😉😆😊😍😍😍😘😘😘
چه کردی با دلِ من ای میلاد💎
احساسِ عقابی دارم در باد🦅
کامنتَت روح مرا پرواز داد
نتوان حرف هایت را بُرد از یاد
ایمانت را با عمل آمیخته ای
آبی پاک بر روی ترس هات ریخته ای
گوش به زنگِ الهاماتی همه گاه
با توکّل گذاری قدم به راه
عاشقِ ربّی و او رفیقِ توست
کُنَدَت هدایت به راه درست
چه قَدَر من از تو درس ها گیرم
دوست فوق العاده و عالی ام
هر جا که هستی حالت خوب باشد💖😉
حال خوبت دنیات را میسازد👑✌
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم
نمیخواستم فعلا از اتفاق فوق العاده ای که برام افتاده بگم شاید فکر میکردم وقتی نتایج بزرگتر بگیرم باید بگم اما امروز وقتی با دیدن این ساحل فوق العاده زیبا در سریال زندگی در بهشت باز هم اشک سرور از چشمام جاری شد به خودم گفتم الان موقشه و من نتیجه بزرگ رو گرفتم بزرگترین نتیجه ای که یه انسان میتونه تو زندگی به دست بیاره….
عضویت من در سایت تقریبا با شروع سریال زندگی در بهشت همزمان شد و من با دیدن هر قسمت از سریال زندگی در بهشت بیشتر نعمت های خدا رو تو اطراف خودم میدیدم و دیدن زیباییها انقدر ادامه دار شد و انقدر قدرت گرفت که جایی که الان هستم که شاید حتی زمانی پر از تضاد میدیمش الان با پردایس و هر جای زیبای دنیا هیچ تفاوتی برام نداره چون یاد گرفتم زیباییها رو با قلبم ببینم و لذت ببرم لذتی متفاوت از کل دوران زندگیم و این اتفاق قشنگ اینجوری شروع شد که عضو سایت شدم و شروع به گوش دادن و دیدن و تمرکز روی فایلهای دانلودی کردم به شکلی که کم کم بخش بزرگی از زندگیم شد و هر روز ساعت های طولانی فایلها رو گوش میدادم ، گاهی تو یک فایل به نکته ای میرسیدم که شاید چند روز اون فایل رو گوش میدادم و نتایجی هم پیش میومد اما دنبال نتایج بزرگتری میگشتم و یه مقدار داشتم مایوس میشدم و فکر میکردم نتایج بزرگ فقط با فایلهایی که جز محصولات هستند پیش میادو چون فعلا امکان خریدشون نبود بیشتر داشتم به نجواهای شیطان گوش میدادم و اینکه فکر میکردم نیاز به راهنمایی کسی دارم …اما من از استاد یاد گرفته بودم تو فایلهای مختلف که تو هر شرایطی باید دید توحیدیم رو حفظ کنم به خودم گفتم باید عمل کنم به چیزایی که یاد گرفتم اگه من تو مسیرم به لطف خداست پس با تمام وجودم خیلی خوب یادمه با چه احساس خالص نیاز به خودش ازش خواستم برام نشونه بفرسته و همون شب درست ۶۵ شب پیش خواب دیدم استاد تو یه دشت سرسبز و رویایی خیلی فراتر از پردایس و هر جای زیبای دنیا میون کلی گلای بنفش مینیاتوری ایستاده بودن یه پاکت نامه رو باز کردن گفتن(( این نامه همین الان از یکی از شاگردام به اسم ((آیدا)) به دستم رسیده و همینطوری که داشتن صحبت میکردن اشک از چشماشون جاری شد و گفتن نمیتونم جلو اشکای شادیم رو بگیرم ایشون نوشته کمتر از یک ماه عشق رو افریده و من خیلی بابت این اتفاق بزرگ بهشون تبریک میگم ))تا چند روز فکرم خیلی درگیر خوابم بود میدونستم و شک نداشتم که این همون نشونه ای هست که از خدا خواستم اما نمیفهمیدم این خواب میخواد دقیقا به من چی بگه. من نه اسمم ایدا بود و نه نتیجه ای که میخواستم عشق باشه …خیلی ذهنم درگیر بود تا اینکه سپردم به خودش گفتم خدا جونم خیلی ازت سپاسگذار و مچکرم که برام نشونه فرستادی من با قدرت و تمرکز بیشتر فایلها رو گوش میدم باقیش با خودت و تو ذهنم اون عشق رو نتایج مالی بزرگ و خواسته های دیگم تعبیر کردم و الان که میبینم هیچ از عشق نمیدونستم….از مدتی قبل از خوابم خدا با نشونه هاش منو به یه تغییر بزرگ تو برنامه زمانی زندگیم دعوت کرده بود و داشتم ادامه میدادم اما از چند روز بعد از خوابم به یه تجربه فوق العاده از دنیا از ادما از قرآن از تضادها از ترسهام از شادیهام از همه چی دعوت شدم بدون هیچ تصمیم و برنامه ریزی قبلی اون روز گوشیم رو گذاشام کنار و با خودم عهد کردم بهش نزدیک نشم و شبکه های مجازی نرم چون انگار اون دلسردی رو تقویت میکرد و اینکه قبل از اینکه از خدا نشونه بخوام فکر میکردم باید از ادما از دوستام و از اطرافیلنم راهنمایی بخوام اما با این وجود هر بار که تصمیم میگرفتم با دوستی یا کسی صحبت کنم یه حسی مانع میشد و این شد که از خود خدا خواستم که بزرگتر و دوست تر و یاورتر از اون نیست. هر روز رو یه فایل تمرکز میکردم و بارها و بارها گوشش میدادم و نت برداری میکردم و جالب اینجاست کم کم دیگه هیچ تمایلی به صحبت با کسی راجب نگرانیهایی که قبلا بود نداشتم هیچ شبکه های مجازی و وقتی که ازم میگرفت هم از زندگیم حذف شد و فقط یه تایم کوچیک زمان استراحتم اون هم بیشتر برای سرچ و مطالعه سراق گوشیم میرم و تمرکزم رو فایلها زیاد و زیادتر شد و هر روز همون چیزی که باید تو اون روز یاد میگرفتم تو فایلها بهم گفته میشد …جالبتر اینجاست که منی که هیچوقت از نوشتن خوشم نمیومد با علاقه نت برداری میکردم و تجربه هر روزم رو مینوشتم و درسی که هر روز از فایلها میگرفتم و باید تبدیل به باور میشد و تو وجودم تکرار و تمرین میکردم ..یه هفته ای به همین شکل گذشت دیدم که من تو یه مراقبه قرار گرفتم چیزی که هیچوقت تو زندگیم به این شکل جدی تجربش نکرده بودم پس به خودم گفتم ادامه میدم و هر روز رو به عنوان روزهای مراقبم ادامه میدم…هر روز گذشت و گذشت و من کلا یه ادم دیگه با یه دنیای دیگه شدم الان که مینویسم چشمام پر از اشک عشق به خداست اشک شوق از وجود خد به این قدرت تو وجودم …هر روز احساسم به همه چی خالص تر میشد و بیشتر تو همه چی خدا رو میدیدم از یه گل خیلی کوچیک تا پرنده ها و همه موجودات .انقدر که من تو کل زندگیم هیچوقت با دیدن یه پرستو تو آسمون
یه گربه حتی انقدر خالص پاکی خدا رو احساس نکرده بودم به حدی که بی اختیار ازش چشم برندارم و بهش خیره بشم و اشک بریزم اشکی که پر از شادی و حس خوب باشه…و کمتر از یک ماه متوجه تعبیر خوابم شدم که ایدا کمتر از یک ماه عشق رو آفرید.تو وجود من عشق به خدا آفریده شد عشقی ورای علاقه و عشقی که قبلا فکر میکردم به خدا دارم اما نداشتم الان میگم نداشتم عشق یعنی دیدن خدا تو همه چی تو نگاه معصوم و پاک همه موجودات حتی یه گربه که همیشه بی تفاوت از کنارش رد میشدم…عشق به یه پیچک رو دیوار که دوس داره به سمت بالا بره به سمت خدا عشق به همه چی زندگیم حتی تضادها و جالب اینه که تضاد زندگیم رو دوسش دارم و نگاهم بهش عوض شده و اصلا دیگه تضاد نمیبینمش.عشق به هدفی که خدا اون عشق خالص تو وجودم قراده و اطمینان به اینکه بهش میرسم …من ادمی بودم که قبلا خیلی گریه میکردم اما اون ادم و اون گریه ها کجا ا و این ادمی که الان هم خیلی زیاد اشک میریزه اما اشکی که جنسش خیلی فرق داره اشکی که از عشق و شادی به وجود خداست این ادم کجا…استاد من در کمتر از یک ماه عشق رو خلق کردم با صحبتهای شما تو فایلهای دانلودی عشق به خدا تو وجود من آفریده شد …۴۰ روز گذشت و منی که منتظر نتایج مالی بزرگ بودم و فکر میکردم قراره نتایج دیگه ای رو به دست بیارم الان بهترین و بزرگترین نتیجه رو گرفتم که خداست که خودش همه چیز هست و نتایج دیگه همه و همه از اونه و اونها رو هم خودش بهم عطا میکنه…الان میدونم که من بزرگترین نتیجه رو گرفتم و نتایج دیگه به
طی کردن مسیر تکاملم نیاز داره و به موقش اونها به دست میان به واسطه عشق بزرگتر از ورای همه چیز که خداست…انقدر عاشق شدم و انقدرراین عشق زیباست که تصمیم گرفتم ادامه بدم و انشالله تا زنده ام این برنامه زندگیم باشه و این عشق رو بیشتر و بیشتر تو وجودم نهادینه کنم و با عشق یه مراقبه همیشگی رو با توکل به خدا ادامه بدم و میدونم شاید این فایلها نیازه که تکاملم طی بشه و بیشتر باید رو خودم و باورام کار کنم و انشالله تو مسیرم به زودی فایلهای محصولات رو هم خریداری میکنم و مسیرم رو زیبا و زیبا تر طی میکنم…استاد عزیزم شما دست خدا برای من بودین و من بی نهایت سپاسگذار خدا و شما هستم سپاسگذار شما هستم که دست خدا بودین و من همه چیز های خوب دنیا و اخرت رو براتون از خدا خواستارم چون بازم چند شب پیش تو مسیر تلاش فیزیکی کارم از خدا یه نشونه خواستم و بازم خدای بی نهایت بزرگ و سخاوتمند برام نشونه فرستاد این مدت توی اکثر خوابام قانون هم بوده و تمرینات روزانم تکرار میشد به حدی که یه شب خواب میدیدم لب تاپم رو دزد زد و من اون لحظه تو خواب گفتم قانون میگه اینجور مواقع قوی باشم و به جای نگرانی گفتم الحمدلله.اما خواب ۶۵ شب پیش و خواب دو روز پیش تو زندگی من کلید های بزرگی بودن و هستن که راه های روشنی رو بهم نشون دادن …دو شب پیش هم برای یه مساله ای مربوط به کارم از خدا نشونه خواستم و اون خیلی زود جواب عاشقش رو داد خواب دیدم تو ایستگاه مترو ایستاده بودم یه اقای کت و شلواری داشت صحبتهایی از جنس صحبتهای شما رو با صدای بلند میگفت. صحبتها رو هر چقدر فکر میکنم یادم نمیاد ولی تو خواب میدونستم که شبیه حرفهای شماست و با اینکه همه میشنیدن کسی توجهی نداشت و فقط من در حالی که منتظر قطار ایستاده بودم گوش میدادم و اشک میریختم اشکی از جنس اشکایی که با صحبتهای ناب شما از چشمام جاری میشه. تو خوابم خودش رو معرفی کرد ولی هیچی یادم نمیاد.فقط چهرش و تیپش یادم بود. از اینکه کی بود اون اقا انقدر یادم هست که وقتی خودش رو معرفی کرد بهشون گفتم استاد عباس منش خیلی تو صحبتاشون از شما اسم میبرن و اون اقا گفتن که منو عباسمنش ۱۰ ساله همو میشناسیم و سوار قطار شدن و رفتن …بازم وقتی بیدار شدم میدونستم که این خواب هم یه نشونس اما هر چقدر فکر میکردم این اقا کی بود و هر چقدر سعی کردم از حرفاش چیزی یادم بیاد هیچی یادم نیومد تا اینکه تو همین فایلهای دانلودی همین یکی دو روز اسم بیل گیتس و وارن بافت برام تکرار شد و یهو تو همین تکرار شدنا یه جرقه تو ذهنم ایجاد شد که استاد ۱۰ سال زندگی این افراد رو مطالعه و تحقیق کردن و شاید به این افراد مربوط میشه خوابم .اسمشون رو سرچ کردم و عکساشون رودیدم وارن بافت که نبود چون چهره اون اقا خوب یادم مونده بود .بیل گیتس رو سرچ کردم و خدای بزرگ من چی بگم از قدرت و بزرگیت که مو نمیزنه با اون اقا و دقیقا خودش بود…من خواب بیل گیتس رو دیده بودم میدونم این یه کلید بزرگ برای حل مساله ای هست که بهش برخوردم، هنوز دقیقا نمیدونم کلید چی و کجاست ولی دارم سرچ میکنم و میدونم اینم کلید یه گنج بزرگ تو زندگیم هست یه گنج ماندگار.. استاد عزیزم خدا رو به خاطر وجود شما شکر میکنم.سپاسگذار خدا و بنده خوبش که شمایین و دست خدا تو زندگی من و مطمئنن اکثر کسانی که میشناسنتون …خییییییییلیسییییییی زیاد سپاسگذارم و ارزومند سلامتی و شادی و ثروت و سعادت بیشتر شما در دنیا و اخرت
لذت لذت لذت زندگی یعنی لذت بردن و آموختن من واقعا از این سریال لذت میبرم طوری که انگار من هم با اوناها هستم با اونها میخندم و گاهی شعرها رو هم زمزمه میکنم متشکرم استاد و خانم شایسته من هم قبل از سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت اون تصوری که از آمریکا داشتم خیلی خیلی فرق میکرد اینکه استاد میگه اگه کسی این فایلها رو برای من میذاشت من پیاده میامدم رأست میگه من قبل اون أصلا به مهاجرت فکر نمیکردم ولی گه گاهی تو فکر رفتن به آمریکا رو دارم واقعا هدایت میشیم به جاهای زیبا وقتی قدر دان داشته هامون باشیم اینکه خانم شایسته گفتن هر جا ملک کسی هست من تصورم فرق کرد اینکه یوسف به استاد گفت ما مشکل حرف زدنتو رو میفهیم ولی چقدر برخورد خوب و دوستانه که طرف مقابل معذب نمیشه و چقدر در صلح آرامش با خودشون که این باعث صمیمیت و بر قراری ارتباط با یکدیگر هستن و باز مادری که عاشقانه زندگی کردن رو یاد فرزنداش میده و چقدر ساده و بدون تشریفات اون توپ بازی کردن پدر و خلاقیت فرزندان و کنترل نکردن لحظه به لحظه اونا چقدر خوب. خدایش خدا هم اینطوری دوست داره من میگم اون زیبایی ساحل حلالشون که هدرش نمیدن نعمتهای بیکران خداوند که بقول استاد در حال گسترش هست و اون خواب استاد در فایل قبل و آرامش یاد این شعر سهراب سپهری به سراغ من اگر می آیید نرم آهسته بیایید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من و استاد انگار تنها در این ساحل هست خوابش برد واقعا آرامش درون و با خودت در صلح باشی اینه حاصلش من دوست دارم تمام این لحظه ها رو و دوست دارم مثل سریال زندگی در بهشت از چیزهایی که الان دارم لذت ببرم بازم بقول استاد میگه حرف من اینه از زندگیت لذت ببرید این لحظه برای همه ما پیش میاد که انگار از خواب بیدار میشیم به یک آگاهی بهتر هدایت میشیم دوست دارم استاد عباسمنش. من حالا متوجه بی توجهیام میشم وقتی میبینم استاد و خانم شایسته اینطور لحظات رو سپاسگزارانه باهم سپری و جشن میگیرن وقتی میبینم استاد به زیبایی های بیشتری هدایت میشه میفهمم بی انتها بودن نعمتها و ثروتها رو اینکه از این هم بهترمیشه بود،میشه داشت ،من فقط یاد میگیرم و سعی در توجه به زیبایی ها فقط می تونم بگم خدایا سپاسگزارم و دوست دارم زندگی مثل مدرسه نیست خوب بودن مال فیلماست باید خوب زندگی کرد و ساده و بازیهای که گاهی لازمه زندگی و توضیحات خانم شایسته که کاملا آگاه کننده هست چون اگه تصویر خالی بدون توضیح بنهایت سؤال پیش میاد من دوست دارم این سبک زندگی رو و دنیا واقعا جایی زیباست قدر لحظه لحظه زندگی رو بدونیم متشکرم از استاد و شما دوستان