سریال زندگی در بهشت | قسمت 42

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «امین» به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام خدای مهربان

سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم شایسته گل خودمون

باور کنید از این شور و شوقی که دارم نمیدونم چی بنویسم خیلی لذت میبرم وقتی میبینم یه خانواده ایه با 4 تا بچه اینجوری با هم شادن چقد تو فیلما دیدیم که اونجا پدر و مادر ها با بچه ها رابطه خوبی ندارن و درک نمیکنن همدیگرو اونجوری که باید و شاید با هم باشن نیستن اما برخلاف اون چیزی که توی فیلمای تلویزیون میدیدیم توی این سفرنامه یه چیز کاملا متفاوت میبینیم

استادی که در کمال آرامش و عزت نفس مهمونا میان خونه اش تا چند روز هستن و استاد اخلاق، غم و اندوهی و تلخی نداره چون یه ذهن ثروتمند ساخته مثل دریا که همه چی رو توی خودش حل میکنه

مریم خانمی که در کمال عزت نفس برای خودش فیلم میگیره و لذت میبره بدون اینکه بگه که دیگران چی فکر میکنن در مورد من که با مهمونا نیستم مهمونا هم خودشون درک میکنن

بچه هایی که در کمال شادی و خوشی دارن خنده ها رو به این جمع هدیه میدن. تصور کنید که این مهمونی بدون این بچه ها برگزار میشد اصلا اینقده حال نمیداد. واسه همینه من 5 تا بچه میخوام خدایا شکرت

پدر خانواده ایه که با غرور بازی رو میبره اما با تواضع استاد رو بغل میکنه و لذت میبره از بازی

مادر خانواده ای که کلا خودشه و نیاز نیست به دیگران خودشو ثابت کنه. به بچه اش آرامش میده و میگه طوری نیست که الان باختی در واقع درس گرفتی که برای سری بعد ببری. با کنده شدن دندون بچه اش مهمونی رو به خودش و دیگران تلخ نمیکنه چون میدونه که میگذره و یادش میره و بچه بزرگ میشه. برای این مادر لذت بردن در لحظه خیلی مهمه و حتما با همین دیدگاه اینجور بچه های خوبی تربیت کرده احسنت چه رابطه خوبی

خدایش از وقتی روی روابط خوب تمرکز کردم و تایید کردم هی بیشتر میبینم در اطرافم و توی این سفر نامه هم که اون سر دنیا داره برام باور ساخته میشه خدایا شکرت از این همه نعمت و زیبایی و خوشی رابطه خوب

خداوند به استاد عزیزمون سلامتی روز افزون طول عمر باعزت ثروت بیشتر خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت بده

استاد عزیز واقعا ازتون ممنونم که این لحظه های فوق العاده و باور ساز عالی رو با ما به اشتراک میگذارید

اون قسمت که یاد میدین به پسر بزرگ خانواده چجوری بخوابه روی زمین خیلی با حال بود و چقد عالی خودتونو خاک کردین تا ببره و یه بارانداز بهتون بزنه که احساس کنه چجوریه

وگرنه که عین چسب چسبیده بودی رو زمین

در پناه الله یکتا سالم و شاد و موفق باشید

خانم شایسته عزیز ممنونم از شما که این فایل ها رو برای ما میگیرید خداوند سلامتی روز افزون و شادی در هر لحظه از زندگی بهتون بده

دوستون دارم ممنونم از همه

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    346MB
    23 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 42
    98MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

182 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مینا _ از اتاقم تافلوریدا» در این صفحه: 1
  1. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2256 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به رهروان راه حقیقت

    یه شب زیبای پردایسی ، موکت انقد نرمه که بچه ها روش کشتی میگیرن ، امشب لیوای و ژوزف که باوجودیکه دوقلو هستن ولی لیوای خیلی بزرگتره تصمیم دارن کشتی بگیرن و امشب رو لذت بخش تر کنن برای همه و مامانشونم داره ازشون فیلم میگیره و چقد جالبه میزبان انقد پایه ست که شونه های ژوزف رو گرم میکنه انقد ماها هرجا رفتیم بهمون گفتن ساکت بشینید شلوغی نکنید که باورمون نمیشه بشه تو مهمونی کشتی گرفت و تازه نگاتم کنن و تشویقتم کنن بجای اینکه با کتک بندازنت بیرون حس میکنم اینها همش بخاطر اینه که گروه گروه نشدید مثل مهمانیهای ما مردها ننشستن به بحثهای سیاسی و اقتصادی که کسی جیکش درنیاد و مامانها به دردلهای بدبخت و بیچارگیشون و بچهه نادیده گرفته بشن بلکه اینجا همه همزمان باهم دوستن و باهم فقط لذت میبرند و هیچ تمرکزی بر نداشته ها و نکات منفی نیست هرچی هست فقط خوبی و خوشی و لذت بردنه خدایاشکرت

    ای خدای من ادم خنده ش میگیره این ژوزف ریزه میزه چه قدرت و انرژی ای داره ،استاد میگه انقد بچه ها عاقلن که بعد از شوخی دعواشونم نمیشه من چون تاحالا نه باکسی کشتی گرفتم نه دیدم نمیدونستم بچه ها ممکنه راستکی دعوا کنن و این یک نقطه ی مثبته این بچه های بی نظیره، چقد انرژی دارند که بازی پینک پونگم کردن و کشتیم گرفتن واقعا تو این همه قدرت و انرژی شما موندم خدایاشکرت

    ای جانم لیوای دردش اومد الهی خوشکل من و چقد خوبه که هیشکی ژوزف رو سرزنش نکرد و ژوزف خیلی راحت برنده شد کیفشو کرد رفت کنار و اون گوشه لوک و جیکوبم هم یه کمی همدیگرو مشت و مال دادن اما کسی ناراحت نشد که لیوای گریه کرد و مامانش یه کمی دلداریش دادو نازش کردو و باباهم که هیچی عین سلطان نشسته اصلا نمیذارن لیوای با این شکست و گریه جلب توجه کنه و ضعیف بار بیاد نه اصلا درد داشتی گریه تم کردی حالا پاشو برو پینک پونک بازی کن خدای من چقد عاشق این سبکم چقد دوست دارم زود مستقل بشم تا دخترم رو اینجوری قوی بار بیارم نه اینکه تا گفت وای صدنفر میریزه سرش و همه قربون صدقه و ناز کشیدن و لوس کردن و بخدا راه ما درست نیست بخدا تربیت ما درست نیست اینه تربیت واقعیه اینه بچه ی محکم و قوی ساختن خدای من ،من در این تضادها کنترل ذهن میکنم و به تو میسپارم کمکم کنی از دریچه ی تضادهایم بگذرم خدایاشکرت

    دندون لیوای هم در اومده الهی چقد این کوچولون و باباشم بنابر رسم خودشون پنج دلار براش گذاشته ،ای خدا این ژوزف خوردنی چی میگه من باید برم انگلیسی یاد بگیرم یعنی چی اخه مهمون داریم زبونشو بلد نیستم ، هوپ هم که فقط نوشیدنی فقط یعنی انقد هرلحظه دستشه مام دلمون میخواد،چه تابلوهای زیبایی به دیوارن یه جنگل یه جاده و چندتا عبارت تاکیدی راین برده و همسرش میاد بغلش و ابراز شادی میکنن چقد خوبه خدایاشکرت

    الهی استاد میگه مریم تاخودش میبره بدوبدو فیلم میگیره ولی اینبار من بردم باهاش فیلم نگرفته عزیزم،استاد اینجا باخته ولی چی کارمیکنه اصلا نمیذاره این خاطره ی باخت هیچ کجای ذهنش ثبت بشه بلکه مرتب داره بردهای قبلیشو یاد اوری میکنه و تاکید میکنه همیشه برنده ست تاکید می‌کنه اون قویه و باورشو حتی در باخت هم رشد میده این بشر شگفت انگیزه یعنی قانون رعایت کردن توی گوشت و پوست و استخونش رفته حتی یک دیقه هم فکرنمیکنه الان چکارکنم بلکه ناخوداگاه انجامش میده و میتونم بگم بهترینی عزیزم خدایاشکرت

    بازم لیوای و ژوزف اومدن کشتی گییری و چقد عالی که یکی ژوزف رو اماده میکنه جیکوب بهش قدرت میده و این طرفم راین لیوای رو اماده میکنه و انگار کشتی واقعیه و بهش میگه چه جوری بزنتش زمین و بازی در حد اعدامش کنید بخشش لازم نیسته افرین ، جیکوپ و لیوای هم میرن جلو بهشون قدرت میدن ،هوپ هم که حواسش جمعه بچه هاشه تشخیص میده میز تنیس باید برداشته بشه و میز چقد راحت جمع شد من یادم نمیاد جمع شده شو دیده باشم چقد حرفه ایه خدایاشکرت

    چ جالب اینم تفنگ استاد که من انقد تو کامنتها می خوندم تفنگ رو زدید به دیوار نمیدونستم کجاست اولین باره میبینمش ،انگاری ژوزف سرش درد میگیره داور تایم میده و تازه داور دکترتیمم هست در حال حاضر فوری میره سروقت مجروح ای جونم مامانی، این دفعه که راین به لیوای گفت از برتری جثه ت استفاده کن انگار لیوای انرژی گرفته اصلا نمیداره ژوزف تکون بخوره ،ای خدای من کشتی استاد و لوک رو نگاه استاد عین لقمه میپیچه پرت میکنه اون ور واقعا خنده دار بود حالا هم لوک میخواد تلافی کنه ولی حتی نمیتونه استاد رو از زمین جدا کنه عزیزم چقد قرمز شده ،استادم داره باز اموزش میده چون استاد یه زمانی کشتی کار بوده و جالبه این مهمونهای استاد خیلی به سلیقه ی استاد نزدیکن از اینکه پینک پونک دوست دارن شنا دوست دارن و کشتی هم همینطور و این عالیه خدایاشکرت

    این بار لوک و جیکوب اومدن و چه رجز خونیم واسه هم میکنن ولی انگار مال اونها فرق داره یه جورایی فیلم بازی میکنن اصلا به یه تضاد بزرگ برخوردم به اسم ندونستن زبان انگلیسی، پدرشونم داره بهشون فن یاد میده و همه بشدت لذت میبرن و خوشحالن و چقد داشتن چهارتا بچه لذت بخشه خدایاشکرت

    سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: