سریال زندگی در بهشت | قسمت 46

 

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «زهرا» “با کمی ویرایش” به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام یکتا کیمیاگر هستی

سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته، و دوستان بهشتی‌ام

خانم شایسته عزیز، می‌خواهم از اینجا شروع کنم؛ از همین ویژگی مثبت شما که نمی‌توانید وقت را تلف کنید!

شما هم چوب جمع کردید، هم محیط را تمیز کردید تا راحت موتورسواری کنید، هم برای ما فیلم گرفتید، هم کلی نکته کسب‌وکاری گفتید، باورهای ارزشمندی را به ما آموختید، قوانین را یادآوری کردید، داخل ون رفتید و مغازه سیارتان را به ما نشان دادید.

این‌همه کار را باهم انجام دادید! واقعاً تحسین‌برانگیز است که چطور می‌توان این‌همه کار را در کنار هم مدیریت کرد.

تازه، برای اولین بار زنی را دیدم که بالای سر کار ایستاده، درحالی‌که همسرش از خواب نیم‌روزی لذت می‌برد!

این بهترین درسی بود که گرفتم؛ این‌که من هم می‌توانم قوی‌تر و قوی‌تر شوم، همانند شما.

اعتمادی که بین شما و استاد هست، بی‌نظیر است. این اعتماد آن‌قدر عمیق است که استاد با خیال راحت در خواب شیرین است، چون می‌داند همه‌چیز تحت کنترل شماست.

خانم شایسته، چقدر زیبا گفتید که: “یکی از نکات مثبت آمریکا این است که مردم عادت نکرده‌اند دولت برایشان شغل فراهم کند؛ از ابتدا برنامه‌ریزی می‌شوند تا شغل خود را بسازند.”

درست است که من در آمریکا به دنیا نیامده‌ام، اما با کار کردن روی آگاهی‌هایی که از استاد یاد گرفته‌ام، شیوه تفکر آمریکایی‌ها را درک کرده‌ام. منتظر نمانده‌ام که دولت برایم شغل فراهم کند؛ همیشه خودم به دنبال کاری بوده‌ام، به دنبال ایده‌ای که بتوانم آن را عملی کنم.

به جای اینکه روی دیگران حساب کنم، روی توانایی خودم و خدای خودم حساب کرده‌ام.

وقتی گفتید: “خیلی از کسب‌وکارها را یک نفر بدون شاگرد انجام می‌دهد”، یاد حرف استاد افتادم، وقتی که نرده‌های خانه را از جا درمی‌آوردند و گفتند: “دیدی این آمریکایی‌ها چطور یک نفر با ابزارهای حرفه‌ای همه کارها را انجام می‌دهد؟ اینجا مردم توحیدی‌تر عمل می‌کنند.”

چقدر جالب است که این موضوع را نه‌فقط با زبان، بلکه در عمل و تصویر هم می‌بینیم.

من عاشق پیوستگی این سریال هستم؛ چقدر همه‌چیز به هم مرتبط است!

و آنجا که گفتید: “اینجا مردم ساعتی کار می‌کنند و بسیار صادقانه، بدون ذره‌ای کم‌کاری”، دقیقاً یاد سفرتان به دور آمریکا افتادم. همان دو مرد شریف که برای اسباب‌کشی از خانه ویلایی به برج تمپا آمده بودند و بدون لحظه‌ای تلف کردن وقت، صادقانه کار می‌کردند.

خدای من، چقدر آمریکا زیباست! چقدر مردمانش توحیدی رفتار می‌کنند! چقدر ایمان در این کشور دیده می‌شود!

صداقت، زیبایی، تعهد… هرآنچه که می‌توان نام زیبایی بر آن گذاشت، در این کشور دیده‌ام.

واقعاً آمریکا یک پکیج کامل از زیبایی‌های دنیاست. انگار همه‌چیز را باهم دارد! این نگاه مردم این کشور به کار و زندگی، باعث شده است که کسب‌وکارهای بزرگ، به‌ویژه زنجیره‌ای‌ها، از اینجا شروع شوند.

همین نگرش است که تنوع زیادی در کسب‌وکارها ایجاد کرده و باعث شده سایر کشورها از این مدل‌ها الگوبرداری کنند.

چرا اولین ایده‌ها همیشه در آمریکا اجرا می‌شود؟ چون مردم اینجا منتظر نمی‌مانند کسی برایشان ایده بیاورد، خودشان راه‌حل پیدا می‌کنند و از همان راه، ثروت می‌سازند.

این “منتظر نبودن”، چقدر به این کشور کمک کرده است! این‌که کسی منتظر نمی‌ماند تا کارش را دیگری انجام دهد، بلکه خودش دست‌به‌کار می‌شود. این عدم وابستگی به عوامل بیرونی، راز پیشرفت این ملت است.

به خدا این خود توحید است! نداشتن نگاه وابسته به بیرون.

خانم شایسته، چقدر تحسین‌برانگیز بود که درخواست کردید وارد ون شوید. این عزت‌نفس شما را ستایش می‌کنم؛ عزت‌نفسی که در بیان نقاط قوتتان هم مشهود است.

شما زنی شجاع، قوی و سرشار از عزت‌نفس هستید که برای من یک الگوی فوق‌العاده‌اید.

شما شیوه درست زندگی را به ما یاد می‌دهید، نه فقط با حرف زدن، بلکه با عمل کردن.

اینکه چوب جمع کردید، محیط را تمیز کردید، یعنی فقط درباره نکات مثبت صحبت نمی‌کنید، بلکه آن‌ها را در عمل نشان می‌دهید. شما آگاهی‌ها را در زندگی واقعی پیاده می‌کنید.

چقدر خوشحالم که شما را شناختم! چقدر خوشحالم که زندگی‌ام را بر اساس این آگاهی‌ها می‌سازم!

آتش‌بازی شما چقدر زیباست! آن نورهای درخشان، ستاره‌ها و آسمان تاریک… همه این زیبایی‌ها چقدر دلنشین‌اند!

از شما یاد گرفتم که باید از کوچک‌ترین زیبایی‌های اطرافم لذت ببرم.

شما هیچ زیبایی‌ای را از دست نمی‌دهید، همه را با آغوش باز می‌پذیرید، و این، نهایت شکرگزاری است!

این لذت بردن شما، این خنده‌های شما، این عشق و محبت شما، همه نشانه سپاس‌گزاری است.

خدای من، چقدر شما زیبا هستید! حتی شنیدن صدایتان هم به من ایمان و انگیزه می‌دهد.

عاشقتان هستم… عاشقتان هستم!

شما زیباترین زوج هستید؛ آن‌قدر هم‌مدار، هم‌فرکانس.

خدای من، چقدر زیبا هستید!

خدایا، شکر! فقط می‌توانم بگویم: خدایا شکرت که در کنار این خانواده هستم.

دوستتان دارم…

 

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    285MB
    19 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 46
    90MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

215 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب ندرلو» در این صفحه: 2
  1. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    و دوستان نازنینم

    بعد دیدن این قسمت شروع کردم به خوندن کامنت ها

    و کامنت خودم رو که مدت ها پیش نوشته بودم رو خوندم

    یادمه تازه اونموقع ها داشت جوونه این باور که با همی امکانات کع داری شروع کن تو وجودم شکل می‌گرفت

    چون تا قبل اون این باور رو نداشتم میگفتم فلان شرایط باید باشه تا شروع کنم

    گذشت و گذشت تا اینکه خونه ما مغازه داره

    و من ازش به عنوان انباری استفاده میکردم

    چون باور داشتم اگر بخام بازش کنم باید کل سرمایه داشته باشم

    یه مدتم رو این باور کار کردم تا هدایت شدم به ایده ای که میتونستم با همون پول که داشتم شروعش کنم

    ذوق اینو داشتم که با همون چیزی که داشتم شروع کنیم و از زبان پسرم این ایده بهم داده شد که تخمه فروشی باز کنیم

    من همسرم همیشه عاشق تخمه بود و همیشه تو خونه ما تخمه پیدا می‌شد

    یه روز بعد نجواها شروع شد که پول شما در حد آوردن تخمه است دکور رو میخای چیکار کنی

    با ساده ترین شکل ممکن و کمترین میزان تخمه شروع کردیم روزای اول حتی خجالت می‌کشیدیم مغازه رو باز کنیم

    ولی ادامه دادم و الان خدا رو شکر هم جنس هامون رو بیشتر کردیم هم قفسه ها رو از پول خود مغازه خریدیم و هی داریم بهببودش میدیدم

    اوایل وقتی کم می‌آوردم فک میکردم کار اشتباهی کردم

    ولی تو این سریال فهمیدم تصمیم اشتباهی وجود نداره همش درس و درس

    تا قبل اینا فکر میکردم دولت باید به فکر ما باشه

    فکر میکردم این دولت هیچ منفعتی برای یه خاتم خونه دار در نظر نگرفته

    و دولت که باید برای ما کاری کنه

    بارها شنیده بودم که تو خارج برای مادرها خیلی ارزش قائل میشدن و حسرت اینو داشتم که چرا من تو خارج به دنیا نیومدم که باید الان شرایطم این باشه

    ولی این ایده از وقتی بهم داده شد که تصمیم گرفتم خودم زندگیمو خلق کنم

    من همیشه دنبال کاری بودم که بتونم در کنار بچه ها انجام بدم و به خونم نزدیک باشه

    باورهام که عوض شد اصلا دیدم به مغازه تغییر کرد و این ایده برام اومد

    ایده ای که هیچ وقت حتی تو ذهنم نبود

    حتی بعضی وقتا نجوا تو سرم میاد که این کار مورد علاقه تو نیست

    ولی این قدم اول بود که بهم گفته شده بود و من دوست داشتم تجربه اش کنم

    انشا الله روزی هدایت میشم به این کامنت و میام از نتایج بزرگترم میگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام بر همگی

    اول خدا رو شکر میکنم بخاطر این قوانینش که آنقدر دقیق کار میکنه

    وقتی امروز اومدم و این قسمت رو دیدم یه درس دیگه ام یاد گرفتم،من چند روز وقت نکردم این سریال رو ببینم و حالم بخاطر همین بد میشد ولی وقتی امروز این فایل همزمان با روز 95 روزشمار اومد فهمیدم خدا میخاستم من این قسمت رو امروز ببینم که اون جلسه رو بهتر بتونم درک کنم

    البته اینم نباید برام به این معنی باشه که فایلدها رو نبینم و بگم خوب خدا خواسته که من نبینم ولی میخام بگم هر اتفاقی میافته وقتی توش خیریت میبینی به همون هم برات تبدیل میشه

    بریم برای نوشتن تکته های این فایل

    قبلا وقتی کامنت دوستان رو میخوندم که مینوشتن چند بار فایل رو دیدن و سیر نشدن اصلا درک نمیکردم چی میگن میگفتم خب مگه چه چیز جدیدی توی فایل هست که چند بار میبیین و امروز خودم به اونجا رسیدم که دوست دارم آنقدر ر وقت داشته باشم که بار ها بشینم این سریال رو از اول با دقت ببینم

    من از این سریال یاد گرفتم از هر آدمی که تو زندگیم میاد میتونم درس یاد بگیرم

    یعنی اگر مریم جون به این نکات اشاره نمی‌کرد اصلا حتی به ذهن من این نکات نمی‌اومد

    اینکه این آقا منتطر ننشسته که یه سری عوامل از بیرون براش تهیه شه تا کارش رو شروع کنه با همون امکاناتی که داشته شروع کرده و تونسته یه کسب و کار موفق داشته باشه ،اگه اون اول میگفت برای تعمیرات اروی باید یه مغازه بزرگ داشته باشم تا شروع کنم هیچ وقت شروع نمی‌کرد

    یه اتفاقی دو روز پیش افتاد که به من با این فایل بیشتر کمک میکنه که این باور رو بیشتر تو خودم تقویت کنم که همین لحظه بهترین زمان برای شروع کردن با همین امکانات

    من یه دوستی داشتم که اونم مثل من درگیر اضافه وزن بود وقتی من شروع کردم کار ذهنی رو ،مربی تو اینستا پیدا کردم که کار ورزش رو به صورت آنلاین با هزینه خیلی کمتر از باشگاه اموزش میداد من با همین مربی شروع کردم چون بچه کوچیک داشتم میتونست بشه بهونه ی خوبی برای شروع نکردن ولی وقتی دخترم خواب بود ورزش میکردم و ادامه دادم این روند رو ،و به دوستم هم پیشنهاد دادم ولی اون گفت مدرسه ها که باز بشه میخاد بچه هاشو بزاره مدرسه ک خودش بره باشگاه

    من که از قانون اطلاع داشتم میدونستم که این کار رو نمیکنه چند روز پیش وقتی دیدمش گفتم چی شد ثبت نام کردی گفت نه حتی باشگاه هم رفتم و یه ساعت منتطر مسئولش شدم ولی نیومد دیگه منم بعد اون پیگیر نشدم و باز این برام تایید شد که تو باید با همین امکاناتت پیش بری منتطر نباش از بیرون چیزی بیاد و توی زندگی تو تغییر ایجاد کنه همه چیز درون خودته

    مریم جون عاشقتم که نمیزاری حتی یه دقه از وقتت هدر بره و منم تا جایی که بتونم سعی ام رو میکنم همینطور از وقتم استفاده کنم مثلا وقتایی که ظرف میشورم فایل میزارم گوش می‌کنم یا وقتایی که کل کارای خونه رو میکنم آنقدر برام لذت بخش هست گوش کردن فایل ها

    انشا الله خیلی بهتر از قبل هم پیش میرم

    ممنون بابت ضبط این فایل زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: