سریال زندگی در بهشت | قسمت 47

دیدگاه زیبای دوست عزیزمان «حسن»‌، “با کمی ویرایش” به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام خدای عزیز درونم

شکرت میکنم عزیزم ای یکتا امید بخش، هستی، ای یکتا نور و راهنمای هستی به خاطر ذات وجودیت به عنوان تنها دست گیرنده و راهنمای عالمیان .

امروز راهنمایی شدم تا متنی رو در وصف حال بچه ی ۸۰ روزه ای بنویسم که استادش رو هر روز توی “قصه های زندگی دربهشت” دنبال میکنه و یجورایی دنبال خدا میگرده تو لحظه ها- خدایی که برعکس تمام حرفایی که شنیده خدای شادمانیه خدای لحظست خدای شور و هیجان و نعمته…..

یک چیزی توی این قسمت از زندگی در بهشت و تمام قسمت هایی که توی این ۸۰ روز دیدم منو دنبال خودش کشونده. ((امید)) که داره از یه چشمه خیلی پر آب میاد (( ایمان)) . آره استاد عزیز من توی صدای زیبا و رسای مریم خانم وقتی شروع به تعریف روز می کنه صدای خدا رو می شنوم که بهم میگه درسته ذهنت بر اساس باورهای ساختگی داره بهت دلیل منطقی نشون میده که چیزی به اسم غیب و مدار و .. وجود نداره یا حسرت گذشتت رو به رخت می کشه یا ترس از آیندت رو….. ولی من اینجام توی وجود خودت کافیه باور کنی و قدم برداری … بی دلیل نیست که استاد از قم به بندر عباس رفت بی دلیل نیست که استاد روز انفجار توی کشتی نبود… بی دلیل نیست که یک مسیر رو با تمام سختی هاش بدون هیچ فرق عجیبی با بقیه فقط با ایمان طی میکنه و میره تا بهشت ………….. مگه میشه بی دلیل باشه!! اگر این دلیل وجود یک سیستم نیرومند نیست که جهان رو هدایت می کنه و به قول خودش برگی از درخت هم بی اجازش نمیفته پس چیه!!!!

من تحسینتون میکنم استاد عزیزم و مریم خانم چون امروز بیشتر فهمیدم که چرا استاد میگه حقمه اینجا باشم…. شما قدم به قدم ایمانتون رو نشون دادین شما قدم به قدم جلو رفتین شما قدم به قدم ترس هاتون رو زیر پا گذاشتین شما عمل کردین شما واقعااا عمل کردین…. و نتیجه عمل شما فقط به خود شما نرسیده شما ((امید)) رو و ((توحید)) رو گسترش دادیدن و میدین شما با هر کلام و رفتارتون من و هزاران نفر مثل من رو بیشتر با خودمون و دنیای درونمون آشنا می کنید. تا یاد بگیریم چطور ((تقوا)) داشته باشیم و ذهنمون رو کنترل کنیم تا ((احساسمون)) ما رو به سمت نعمت های بیشتر راهنمایی کنه.

من تحسینتون می کنم که چقدر خوب در لحظه به فکر علایق خودتون هستین و اون رو دنبال میکنید این عالیه که میرید دنیال کارای روزانتون و بقیه کارها رو میسپارید به خدا …. واقعا عالیه که تمرکزتون فقط روی کار های روزانه و دلخواهتونه که بهش هدایت شدین نه چیز دیگه ای….. خدا رو شکر که برونی اومد عشق بده و عشق بگیره و بدرقتون کنه….. خدا رو شکر که نعمت داشتن فضای بزرگی رو دارین که راحت هر حیوانی دلتون بخواد میتونید کنارتون داشته باشین……افرین به این ایمان و عمل که شما رو به این نقطه مالی رسونده…. به به چقدر عالییی وقتی رفتین اداره یه انسان مسولیت پذیر میاد پیشواز و ازتون میخواد اجازه بدین شما رو برسونه تا لب ساختمون. خدا رو شکر اینقدر کار اداری شما راحت و آسوده انجام میشه بی هیج صف و وایسادنی……. به به به این شهرداری مسولیت پذیر ….. خدا رو شکر که همیشه هرجا میرین ادم ها وجه خوبشون رو به شما نشون میدن….. خدا رو شکر از این که به جایی هدایت شدین که فروشندش اینقدر با عزت نفسه اینقدر خوش اخلاقه اینقدر شما لایق احترام هستین که هرجا میرید طرفتون ناخوداگاه با تمام احترام با شما برخورد میکنه……. بازم تحسین می کنم مریم خانم رو که با اعتماد به نفس عالی خواستن از فروشنده که پرینت بگیره براشون …. ماشالا هزار ماشالا به این اعتماد به نفس …. وقتی خودتون رو لایق میدونید بقیه کارا رو خدا انجام میده……. من که کیف کردم وقتی دیدم استاد با عشق به بهشت میرسه و ردیفش می کنه. تراکتور که هیچ من شک ندارم اگر هدایت بشین که باید چیزای بیشتر و بزرگتری بخرین حتما این کارو میکنید این یعنی شما قلبا و عملا ایمان دارین که نعمت خدا بی انتهاست پس با خیال راحتت در مسیری که هدایت شدین هزینه میکنید…… این یعنی ایمان واقعی به وفور نعمت و فراوانی ثروت….

در پناه خدای مهربون و دردونه و عزیزم خوشبخت باشین…..

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    447MB
    30 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 47
    142MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

195 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی بردبار» در این صفحه: 2
  1. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلااااااام

    عاشقتونم

    نمی‌دونید چقدر خوشحالم.

    اینترنت از ۱۱ صبح تا حالا نصفه و نیمه قطع بود….خدایا شکرت که بالاخره ۷ عصر تونستم شماها رو ببینم، عزیزانم🤩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    چه معرکه،😍

    رفتن به خرید. این حس عالیه. دوستش دارم. هنوز هم مثل دهه ۶۰ که مامانم دستمون رو می‌گرفت و میبرد بازار، ذوق میکنم😂عالییییی🌺

    چه جعبه باحالی از تو اداره پست آوردی، استاد… یعنی چی توشه🤔😄اولش گفتم یه چیزی تو مایه ی کامپیوتره…مبارک باشه پرینترتون….عالی یه عالی….🤩💐

    وای چه اداره باحالی. گمونم ماساژ شونه ارباب رجوع رو هم چن سال دیگه به عنوان آپشن جدید رونمایی کنن😄😂😂😂 عاشقششم…دمشون گررر م😁 آدم دلش میخواد اینجا دچار بوروکراسی اداری بشه😄جوووونم به این معرفت و انسانیت⁦❤️⁩

    فک کن تو خیابون برونی و صدای مادر از دور دور دور بیاد…با همون عشق، با همون لرزش مهربانانه ته گلو، با همون دلواپسی های ازلیو ابدی….عاشقتم استاد، عاشق آدمای پدر مادر دار هستم….الان دلم برای مامانم تنگ شد به مولا…ستایش بر تو، استاد پدر مادر دارم🌈💐💐

    وایییییی رنگ قرمز آبنباتی این تراکتورها، بوی رنگ رو آورد تو دماغم😄انگار تازه رنگشون کرده ن! چه آدم بامعرفت و محترمی داره محصولات اینجا رو پرزنت می‌کنه! دوستش دارم این مرد رو… این آقای مدیر رو.انرژی مثبت از کت و کولش داره میریزه، جدی میگم!😂

    خدای بزرگ…چقدر باحال همه چیز رو توضیح داد. چه با احترام…چه انسانی..آدم مگه می‌تونه اینجا چیزی نخره؟ تراکتورم نمیخواستم، اقل کم یه قیچی باغبانی رو واسه یادگاری😂ازش می‌خریدم! چه آدمای باحالی پیدا میکنی، استاد😂😄عین خودت….، عاشقتم!🌺

    یه حدسی میزنم استاد…گمونم بخاطر اون چالش سوزوندن شاخه های اصافی، به صرافت جم کردن اساسی و هیولاوار شاخه های پارادایس افتادی،نه؟!

    دمت گررررم. دمت گرم. دمت گرم…دلیلش هرچی که میخواد باشه، از کار در موضع قدرت خوشم میاد…بیخود نیست که تو هم عاشق رنگ سرخ آبنباتی این برند هستی، رنگ انرژی و عشقه…از همین برند بخر😄😄ستایش و تحسین بر تو باد، مرد قدرتمند💪

    خیلی حال کردم که خانم شایسته، اون پرینتها رو اونجا گرفت و کار رو تو همون بیرون رفتن تموم کرد….ای ول به راندمان✅معرکه بود..🌻

    وای….چقدر نوشابه خریدین🤩نوش جونتون….همه ش بشه عشق و خوشی، بچسبه به جونتون⁦❤️⁩

    عاشقتونم خانواده معرکه عباسمنش⁦❤️⁩

    عاشقتونم بچه های هم فرکانسی نازنینم⁦❤️⁩

    بازم خدارو شکر که اینترنت من الان وصل شد….

    سپاسگزارم

    سپاسگزارم

    سپاسگزارم💐🌈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلام مهدی جان

    نه به این شدت، ولی منم کارهام یه مدتی زیاد گیر و گور داشت… خودم رو عادت دادم که به خودم بگم خوش شانس….اوایل فقط تلقین بود، ولی بعد از یه مدتی، تبدیل شد به باور.

    خلاصه فهمیدم که خودم گرای بد به کارهام می‌داده م. الان سالهاست رو ریل افتاده م

    موفق و خوش شانس باشی🌈

    راستی، اگه خوش شانس نبودی، الان اینجا نبودی😁👍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: