دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «محمد علی»، “با کمی ویرایش” به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیباییها و نعمتها، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمتها.
نه فقط نوشتن درباره‌ی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.
به نام خالق زیباییها
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
خدایا هزار هزار هزار بار شکرت برای این خانواده صمیمی عباس منش. این دوستان خوبم، که هر کدام مثال یک گل زیبا و خوشبو، زیبایی خودشون دارن. هر کدام تجربه های زیبا، آگاهیهای ناب و درکهای زیبا
خدایا شکرت برای این گنجینه زیبا، این سایت، که در هر گوشه و قسمتش کلی نعمت، ثروت، سلامتی، روابط زیبا میتونی پیدا کنی
خدایا به بنیانگذار این سایت زیبا، هزاران هزاران برابر خوبی، ثروت، سلامتی، روابط عالی و بالاترین درجات زمینی و آسمانی عطا کن
استاد یه چند روز قرار شده با یکی برم سفیدکاری، صبح رفتیم کار جور نشد برگشتیم، گفتم هر آنچه پیش میاد خیره تازه گفتم الان استاد قسمت جدید می‌زاره با عشق میبینم و لذت میبرم
و اما این قسمت زیبا
یا خدا عکس خالی فقط جای هزاران بار سپاسگزاری داره الله اکبر از این تصویر زیبا. استاد اونجوری که شما شروع به توضیح دادن هوا کردید اصلا از طرز نگاه و صورتتون معلوم بود با چه ذوق و شوقی دارید از این لحظه زیبا لذت میبرید، یا خدا انگار اولین بار باشه بارون و این زیباییها را استاد میدید، همین برگ برنده استاد هست آنچنان با عشق بر زیباییها تمرکز میکنه و ذوق میکنه هر کی ندونه میگه اولین بار هست این منظره زیبا را میبینه، اصلا از تو صورت استاد هیجان و ذوق زدگی بابت این لحظه زیبا معلومه
استاد عزیزم نوش جانت این خوشبختی. این بهشت زیبا ،این بارش نعمت الهی. این بارش ثروت و نعمت به زندگیت، شما هر لحظه داری به هزاران نفر امید و عشق هدیه میکنی، شما چقدر باعث تحکیم خانواده ها شدی، چه آرزوهایی که در دلمان زنده نکردی، چه افسردگی ها که درمان نکردی، چه آخر خط‌هایی که دوباره اول خط نیاوردی. چه سرنوشت هایی را با این آموزشها عوض نکردی،
واقعا واقعا چه آدمهایی مثل من که مرده متحرک بودن در زندگی، با کمک کلام خدا و آگاهی های این سایت حیات و زندگی بخشیدی
استاد عزیزم این زیباییها از تو دوربین واقعا زیبا هست ولی اصل زیبایی باید مختص شما باشد، خداوند این بهشت را برای شما خلق کرده، برای بنده لایقی که الان تک تنها، تو اون کشور غریب داره پادشاهی میکنه، چون ثابت کرده که خداوند برایش کافی هست و هر آنچه امروز ما میبینیم به لطف شما، به لطف بزرگی و تقسیم و اشتراک گذاری زیبایی‌های زندگیتان با ما هست چون شما دارید کلام خدا را اجرا میکنید
خداوند دوست دارد ما خوبیها، زیباییها و هر آنچه خوبی هست را با دیگران به اشتراک بگذاریم. تقسیم کردن زیبایی با عشق، با شوق، با اون برق زیبایی که تو چشمهای شما، تو کلام و صدای خانم شایسته همیشه وجود داره. خدایا شکرت برای این باران زیبا، شکرت برای این همه تنوع جهان
استاد این هفته چند روز خوزستان تعطیل کردن از شدت گرما، ولی همین تضاد باعث میشه من با تعهد بیشتر بخوام ثروتمند بشم، بخوام مهاجرت کنم. بخوام تغییر کنم، استاد اینقدر سپاسگزاری میکنم، اینقدر تحسین و تمرکز بر زیباییها میکنم و احساساتم رو خوب نگه میدارم تا در زمان مناسب خداوند هدایتم کنه به زیبایی‌های بیشتر. استاد ممنون که یادم دادی نباید با هیچ چیزی بجنگم، فقط باید آرام باشم آرام
قبل از همین که فایل رو ببینم داشتم عکسهای ییلاقهای سرسبز شمال می‌دیدم و تحسین میکردم بعد این فایل زیبا اومد، بله آقا محمد عزیزم قانون جواب میده. ادامه بده. من ایمان دارم که خداوند طرحی عالی برای زندگی من دارد.
الله اکبر از این فراوانی باران ،این نعمت بزرگ خدایا شکرت برای این کشور پر آب
استاد سمت ما آسمان زرد قرمز بشه، یعنی خاک می‌باره، حتما دیگه همه این تصاویر خاک این منطقه ها را دیدن. یعنی قرمز قرمز میشه. اما تو این کشور که همه میگن کافر هستن و فلان، این قرمزی و زردی داره میگه فعلا صبر کن، میخام ترکیبی از رنگهایی نشونت بدم که زبونتون بند بیاد. آره خدا داره میگه حساب کتاب منو با ترازوی زمینیها، با ترازوی آدمها محاسبه نکنید. من به هر کسی که قانون رعایت کنه، هر کسی که سپاسگزار باشه، توحیدی تر باشه نعمت میدم. خدایا شکرت برای این بزرگی و کرمت،برای این همه فراوانی نعمت. الله اکبر از این آسمان زیبا ،از این نقاشیِ بینظیر خداوند
خدایا چه جوری شکرت کنم برای این همه زیبایی؟ خدایا چقدر آدم که با دیدن این همه زیباییها فقط اشک ریختن، چه زبانی می‌تونه این زیبایی رو توصیف کنه چه کلامی، چه نوشته ای می‌تونه این دریای بیکران زیبایی رو تشریح کنه؟ خدایا چند هزار رنگ تو آسمانت داری که این زیبایی خلق کردی؟ خدایا چقدر زیبایی که اینقدر زیبا میتونی خلق کنی؟
اگه یه آدم بخواد یه نقاشی، یه کار زیبا خلق کنه باید خیلی از درون آرام باشه. خدایا یه چشمه کوچیک خلق کردی من زبونم بند اومده، استاد من به کلام شما و این تصاویر ایمان دارم. فقط دارم فکر میکنم شما تو اون لحظه با چشم چقدر زیباتر دیدید الله اکبر. بالاترین درجه دوربینم مثل چشم آدم نمیشه. استاد خدا داره میگه این یه سر سوزن اون زیبایی‌های بهشت من هست.
خدایا به آسمان نگاه کنم دیوانه میشم. به درخت‌ها و رنگبندیشون نگاه کنم. به اون انعکاس زیبای ابرها روی آب نگاه کنم. استاد بخدا نمیشه با نوشتن و حرف زدن این زیباییها را توصیف کرد. انگار کلی رنگ پاشیدن تو آسمون. باد با حرکت دادن ابرها تو این همه تنوع رنگ داره هر لحظه یه تابلوی زیبا خلق میکنه الله اکبر به این عظمت. خدایا این آب دریاچه تکونم نمیخوره، آینه شده فقط تو این لحظه وظیفه این دریاچه اینه که این زیباییها رو چند برابر کنه با انعکاس این همه زیبایی تو آب، بخدا تو آب نگاه کنی دیونه میشی چه برسه به آسمون. خدایا شکرت ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت
خدایا چند نفر تواین کشور همین لحظه تونستن این همه زیبایی ببینند؟ بخدا خیلی کم. چون همه مثل استاد عزیزم یه بهشت، یه دریاچه زیبا، یه ملک زیبا مثل پارادایس ندارن. خیلی کم بودن که جلو خونشون یه دریاچه باشه که اینقدر زیبا ابن همه زیبایی دوبل کنه. آره استاد خیلی خیلی کم هستن که یکتا پرست باشن، اینقدر از درون آرام باشن. اصلا تو همین لحظه آزادی زمانی داشته باشن که با عشق این زیباییها را ببینم
استاد شما با عشق از نم و رطوبت هوا میگید، از سمفونی زیبای صدای قورباغه ها، من هنوز قفل همون لحظه اول تصویر هستم، فکر کنم تا آخر شب بتونم یک بار کل این فایل هضم کنم شاید!؟
استاد داشتم تصور میکردم اگر همه دوستان سایت اونجا تو این لحظه حضور داشتن چه غوغایی میشد، هر کی یه طرف میدوید، هرکسی دوست داشت با عشق درباره این زیباییها با کسی دیگه صحبت کنه، اکثرا که مات مبهوت این همه زیبایی فقط اشک میریختن، بخدا فقط اشک میریختن. خیلی ها فقط روی این چمن های خیس دراز میکشیدن که مستقیم به آسمان نگاه کنن و همه با هم دوست داشتن این غروب زیبا تمام نشه. خیلی ها همین لبه جلو کلبه مینشستن و دعا میکردن، استاد خودم هم با قایق از بغل اون جزیره جایی که با خانم شایسته و یعقوب رفتید، آرام آرام با جریان دریاچه
تا اون طرف دریاچه بغل پل میرفتم و با خدای خودم حرف میزدم، وسط این دریاچه زیبا، دستمو تو آب میزدم یعنی همزمان داشتم به آسمان دست میزدم ، ابرهای زیبای رنگی رو لمس میکردم، با موجهای توی آب، رنگ‌بندی آسمون تغییر میدادم، منم با اجازه خدا نقاشی می‌کشیدم، عجب حس قشنگیه، خدایا شکرت برای این دریاچه آرام و زیبا
استاد خدا میگه نترسید نعمتها و زیباییها که تمام نمیشه،مگه باور ندارید فراوانی را؟ اگه شب شد اگه تاریک شده، اگه آسمان معلوم نیست، اگه درخت‌ها را نمی‌بینید، براتون سوپرایز دارم، میخام براتون جلوی این کلبه بهشتی، پیش دیدگان این دستان خوبم روی این دریاچه زیبا را با یه شاهکار دیگه زیبا کنم. خدایا شکرت برای این هوای عالی ،این بخار زیبای آب روی دریاچه. به قول خانم شایسته انگار روی قالیچه حضرت سلیمان هستیم، خدایا شکرت. ای جانم به این لحظه مراقبه استاد عزیزم. خدا می‌دونه الان استاد چه عشق بازی با خدا میکنه، چه چیزهایی بین استاد و خدا رد بدل میشه، فقط سکوت، سکوت. یه خلوت زیبا
استاد الان مه هست هیچی معلوم نیست برای ما، ولی شما که با چشم دل همه چی میبینی، شما که لحظه به لحظه هدایت و نشانه های خداوند میبینی فرق داری، شما الان تو همین لحظه چیزهایی میبینی و درک میکنی که من و امثال من نمیبینیم. واقعا لحظه به لحظه این بهشت دیدنی هست، از آتیش تا باران، آفتاب، تا ابرها. روز تا شب، از درختان سرسبز، از پرندگان زیبا، از حیوانات این جنگل، از ماهی های فراوان این دریاچه، دریاچه شیرین پر آب. یا همین بسته های زیبایی که هر روز دارن وارد این بهشت زیبا میشه،
خدایا شکرت امروز یه محصول جدید داریم که استاد عزیزم با افتخار جز اولین نفرهایی هست که الان داره از این فن آوری جدید استفاده میکنن. خدایا شکرت برای این ثروت زیبا، برای این عشقی که استاد عزیزم به این سایت داره، و همیشه برای پیشرفت این سایت موفق هیچ محدودیتی قبول نمیکنه.
مبارک باشه خانم شایسته عزیزم. خداوندا، خودت حافظه این لب تاپ را پر کن از زیباییها، از لحظه لحظه روابط زیبای استاد عزیزم و خانم شایسته. از تصاویر زیبا و آگاهی های ناب خدایی. ای جانم استاد چه ذوقی میکنه برای باز کردن این بسته زیبا مبارک باشه. خدایا چقدر ثروتمند شدن خوب هست چه لذتی داره هر آنچه را دوست داری بخری، لذت ببری بدون نگرانی هزینه. خدایا به همه خانواده صمیمی عباس منش ثروت بی حد و حساب عنایت فرما
واقعا این محصول چقدر زیبا و کار درست هست، خداوند به این شرکتها خیر برکت عطا کنه، چه ایده های زیبایی. استاد منم خیلی دوست دارم یه لب تاپ داشته باشم، خیلی حس خوبی داره
ایشالا خود خدا در زمان مناسب بهم میده. استاد یه چیزی بگم، هر وقت وارد سایت میشم و شروع به خواندن کامنت ها میکنم و به دوستان عزیزم امتیاز میدم حس میکنم مثل شما هستم
و دارم دیدگاه منتشر میکنم، البته با کسب اجازه. مثل همین لحظه اول صبح زیبا، که تو این هوای عالی دارید کامنت منتشر میکنید. ای جانم به این لاکپشت زیبا و بزرگ. چه صفایی میکنه برای خودش تو این آرامش اول صبحی این بهشت. آخر رها بودن هست بدون هیچ حرکتی روی آب مونده، سبک بالِ سبک بال
استاد عزیزم ممنون که با عشق دارید برای ما زحمت میکشید
برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD230MB15 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 4869MB15 دقیقه
به نام خدای عشق
سلام بچه ها
خب خب خب
فاطی داره برمیگرده، کم کم، پس از غرق شدن در جو جدیدی که تو زندگیش ایجاد شده بود،اعتراف میکنم که درمسیر رسیدن به یک خواسته ام، ولی چنان تو این جو جدید غرق شدم که میتونم بگم از خودم دور شدم، از کار کردن روی خودم،و این باعث شده تو شیبی از اتفاقات ناخواسته بیفتم و نا آرام باشم.چند روزه انگار به هوش تر شدم… اومدم جلوی آینه و از خودم عذر خواهی کردم! خیلی هم یهویی بود، از روی دل پری بود.گفتم فاطی ببخشید که این مدت انقد اذیتت کردم، انقد ازت دور شدم و بهت بی توجهی کردم، و این کارم اصلا برنامه ریزی شده نبود، خیلی دلی، خیلی یهویی… و شبش خواهرم بهم گفت، واقعا برای ریزش موت میخوای یری دکتر؟ تو که خودت میدونی از درونته…. تو از خودت دور شدی و بدنت اینجوری داری سعی میکنه تو رو به خودت برگردونه،توجهتو جلب کنه… شنیدن این حرف خیلی حرف بود برام. انگار همه خدا صدام میزد برای برگشتن به خودم. از هر سمتی باهام صحبت میکرد. دوست صمیمی ام اومد دیدنم. چقد به این دیدار نیاز داشتم و خدا همه چیز رو به موقع میچینه. اومد، نشستیم، چایی خوردیم، حرف زدیم، گفت فاطی چند وقته دیگه هیچی نمیگی… قبلا هر روز یه حکایت از اتفافاتت در روابط میگفتی، الان چیزی نیست یا تو نمیگی…. تلنگر! راست میگفت، کجا بودن اتفافات جداب و جالب هرروزه ام؟ معجزاتم؟ من فقط گوش میدادم و این گوش دادنه چقدر فرکانس منو تنظیم کرده بود… انگار یه چیزی بم میگفت برگرد به دوره ات، برگرد. الان وقتشه. شب ک دوره رو پلی کردم، حرفای استاد در این قسمت رو من باااارها و بااااارها شنیده بودم،ولی آرووووم شدم وقتی شنیدمش، گفتم آره! اینه! واقعا همینه ک لازمه همیشه گوش بدیم اینا رو. خلاصه استاد گفت هربرخوردی باهات میشه از فرکانس خودته هااااا…. ببین کجای کار ایستادی! براساس باورات! ببین همه کاری ک تو باید بکنی اینه، چی؟آروم باشی! از زاویه ای به موضوعات نگاه کنی که بهت احساس خوب بده! دیگه همین فرمونو بگیر برو، و اون موقع هست که هررررجی میخوای بهت داده میشه و تو تعجب میکنی از ساده بودن جهان! و این انگار پاسخ من بود. دو روز بود به یه چالش خورده بودم که باعث شده بود عین مار به خودم بپییچم دنبال راه حل! ولی همون اولش عجز خودمو فهمیدم! من هیچ راه حلی نداشتم و هر راه حلی تنها از سر جنگ و تقلا بود. برو دعوا کن، برک تهدید کن، اعصاب خردی و… هنوزم نمیدونم! باید با قاطعیت این کارا رو کنم یا بزارم خدا به روش خودش کار ها رو برام راست و ریست کنه، آحه هربار خودش کرده، سخت نبوده، چنگ نداشته، فراتر از انتظار بوده، همونقدر زیبا، همونقدر فراتر از انتظار.گفتم ببین حقیقتش من نمیدونم چیکار کنم! نمیدونم! تو بگو!تو انجام بده، تو راست و ریست کن. من خسته ام. صادقانه بگم… خیلی خسته ام. این مدت خیلی فشار روم بود. دیگه نمیکشم. میخوام بیام تو بغلت، بلندم کنی، سرمو بزاری روی شونه ات و منو ببری. به خودت قسم خسته ام، عاجزم. و شب وقتی بخش تضاد رو شنیدم،گفتم همین الان برو بنویس! مگه نه به تضاد خوردی؟ مگه ن استاد میگه بنویس چی میخوای؟ برو بنویس! اگر انجامش ندی فقط الکی گوش دادی! رفتم دفترمو اوردم و نوشتم. نمیدونی چقد واضج شد همه چی و ارومتر شدم. خیلی جالب بود. و راستش دیشب 50 دقیقه از فایل قسمت 1 عشق و مودت رو گوش کردم، استاد میگه، وقتی شروع میکنی کار کردن روی خودت، میبینی نتایج میان، ازهمـــــــــون اول. و من دیدم! میدونی چطور؟ عشق و محبت آقا، وقتی نگران وضعیت خواب آقا شدم زود خودمو از نگرانی در اوردم و فردا یه جوری شد که 7 ساعت خوابید تخت!راحت از خونه زدم بیرون. اومدم سر ایستگاه گفتم چرا باید این مقدار پولو بدم برا یه چیکه راه؟ ولی خب گرمه، میدم! و همون لحظه اتوبوس واحد اومد،تازه چهره راننده برام شبیه استاد بود. خندان و تپل:) با لبخند نگاهش میکردم و با دست اشاره کردم لطفا همین جا بایسته، چون ایستاه یکم جلوتر بود، و جلوی پام ایستاد، سوار شدم و تشکر کردم. رفتم آیس قهوه بخرم، یه پیشنهاد جدید بهم شد برای طعم.تو ذهنم شکلات بود. گفتم مثلا به جا کارامل با شکلات! پرسیدم طعما دیگه؟ گفت شیرین کننده هام طعمشون محدوده سفارش دادن بیارن. چند لحظه بعد گفت میتونم با شکلات براتون بزنم:) گرفتید چیشد دیگه؟ یه چیزی تو ذهنم بود به آقا بگم، بدون اینکه بگم خودش انجامش داد:) بدون اینکه من بگم!امروز صبح هدایت شدم به این قسمت. هدایتااااا. و از اونجا که خدا میخواددباهام حرف بزنه، حتی فایل رو ندیدم کامل، رفتم روی متن، و خدا بهم گفت….تازه محمدعلی جان هم از خوزستانه واز تصاد و نحوه برخورد باهاش هم نوشته بود.از توجه به زیبایی،چیزی ک من متوجه شدم خیلی وقته نیبینمش!و حرف مستقیم خدت بهم، استاد ممنون که یادم دادی نباید با هیچ چیزی بجنگم،،فقط باید آرام باشم آرام. میبینید بچه ها… بم میگه نجنگ فاطی. لطفا نجنگ. دیروزم بم گفت… تو یه فایل از سفر به دور آمریکا، گفت قدرت افکار و تسلیم بودن همهجیز رو به نفع تو تمام میکنه، همه نعمت ها لاجرم برتو سرازیز میشن… آخ خدایا شکرت… خیلی بهترم، خیلی. اینو بشنوید، نشسته بودم رو به روی دوستم، داشت ورزش میکرد و حواسش پی خودش بود. من رفته رفته فکری شدم، فکرای منفی، گفتم فکری شدم! از قیافه ام هم معلومه!چشام، چهره ام، برم تو سایت؟ و نرفتم. خب میدونید چیشد؟ دوستم یهو گفت برو تو سایت!گفتم قیافه ام رو دیدی فکری شدم؟ گفت نه! من وقتی ورزش میکنم اصلا حواسم به جایی نیست! فقط یه لحظه از سرم رد شد به فاطی بگو بره تو سایت، گفتم بیانش کنم و به ورزشم ادامه بدمـ…
نمیتونم هیچی بگم بچه هاااا…
فقط خیلی خوشحالم
اتفاقات فوق العاده ای تو راهه
وقتی نت رو روشن کردم که برم تو سایت، یه پیام از یک کانال به چشمم خورد،دیدید پیامای اخر چنل دیده میشن از بیرون؟ نوشته بود به قول جناب سعدی، بعد از سختی آسانیست… توجهم رو جلب کرد، رفتم خوندمش، میدونی چی؟ اون اصلا پیام اخر چنل نبود! دوتا دیگه بعدش بودن. ول یاون لحظه اون برای من رو بود، چون باید میدیدمش: به قول جناب سعدی:
پس از دشواری آسانیست ناچار
ولیکن آدمی را صبر باید
خدایا انگشت به دهان مونده ام از نتایج…. انگار دارم تو جهان جدیدی قدم برمیدارم….