دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «ستاره» به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام یگانه فرمانروای جهان هستی همان رب مهربانی که مرا آفرید برای تجربه ی خواسته هایم و جهانی سرشار از فراوانی و تنوع را برای من خلق کرد تا بتوانم از آن لذت ببرم و سپاسگزارتر باشم تا به مسیرهای بهتر هدایت شوم.
کمپینگ یکی از علایق عمیق قلبی منه زمانی که مجرد بودم با پدرم اینا شمال و کاشان و شیراز و جاهای زیادی رو تجربه کردم و خیلی جاها چادر میزدیم و چقدر لذت میبردیم بعد از ازدواج همسرم علاقه ای به سفرهای اینطوری نداشت و حتما باید توی هتل یا ویلا اقامت میکردیم و این خواسته به شدت در وجود من پررنگ شده که به کمپینگ برم چون از این تجربه خیلی لذت میبرم. حالا که این بچه ها رو دیدم ذهنم شروع کرد گفت ببین خوش به حال اینا دارن از سن کم این خواسته ها رو تجربه میکنن اگه تو هم اونجا به دنیا اومده بودی میتونستی و یکم احساسم و بد کرد ولی سریع ندای الله اومد بالا و گفت ستاره اگه دارم اینا رو نشونت میدم به این دلیله که بتونی این خواسته رو اول توی ذهنت تجسم کنی با وضوح و بعد اون رو در زندگیت خلق کنی. خدا بهم گفت میبینی چقدر مسیر عالی قراره توی زندگیت تجربه کنی میبینی چقدر خواسته و هدف توی زندگیت میتونی تعیین کنی پس حس زنده بودن کن حس زندگی کردن حس خالق بودن. گفتم چطوری خلقش کنم چطوری این شرایط و تجربه کنم چطوری مهاجرت کنم از کجا شروع کنم؟ گفت از همینجایی که هستی توی همین شرایطی که قرار داری آروم آروم تکاملت رو طی میکنی.
خدایا شکرت چقدر تنوع توی این دنیا هست چقدر فراوانی توی همه چیز چقدر ثروت چقدر نعمت و من تحسین میکنم این همه تنوع و فراوانی رو تا خداوند هدایتم کنه تا توی زندگیم لمس و خلقش کنم من عاشق خدایی هستم که این دنیای بی نظیر و خلق کرده و منو خالق زندگی خودم قرار داده. خدای من مهموناتون چقدر از دیدن پارادایس ذوق زده شدند با خودشون میگن وای یه ایرانی چطوری تونسته چه جای به این زیبایی رو پیدا کنه و صاحبش بشه و استاد میگه خدا. بعد خدا به من میگه ببین ستاره توحید چیکار میکنه ببین تکیه بر من میتونه تورو به چه چیزایی برسونه و من میگم آره همینه با وجود تو هر خواسته ای امکان پذیره چقدر دوست دارم فرمول رسیدن به خواسته هارو خدا میگه محدودیت هارو از ذهنت بردار عوامل بیرونی رو از این فرمول حذف کن فقط من و تو هستیم، دستت و بزار توی دستای من تا برسی به هرچی که میخوای و من میبینم که چقدر موانع بیرونی برای خلق خواسته هام ساخته ام و بهشون قدرت دادم عوامل بیرونی مثل کشوری که توش زندگی میکنم مثل همسرم مثل فرزندم و هزار و یک عامل بیرونی دیگه. خدا میگه اگه این عوامل بیرونی رو مانع ندونی اگه از فرمول رسیدن به خواسته هات اینا رو حذف کنی تمام این عوامل بیرونی محرکهای قوی میشن برات در جهت رسیدن به تک تک خواسته هات به شرطی که به من ایمان بیاری به شرطی که به من توکل کنی به شرطی که من رو راس تمام امور زندگیت قرار بدی. چقدر منو باور داری؟ به همون میزان به خواسته هات میرسونمت، چقدر روی بقیه حساب میکنی و بقیه رو مانع میدونی؟ به همون میزان از خواسته هات دور میشی. اینجاست که خدا میگه هر خیری که بهتون میرسه از جانب منه و هر شر و زیانی هست به واسطه ی آنچیزیه که خودتون از قبل فرستادید. چیه ستاره؟ فکر میکنی چون همسن این بچه ها نیستی چون مسئولیت بچه داری و همسر داری به عهده اته نمیتونی؟ نه ستاره جونم تو فقط مسئول خودتی مسئول برآورده کردن آرزوهای خودت و مطمئن باش که تمام اون چیزی که تو به عنوان مسئولیت بهش نگاه میکنی اومدن توی زندگیت تا بیشتر کمکت کنن چون من همه چیزو مدیریت میکنم منم که قلب ها رو برات نرم میکنم به هزار و صد روش که تو اصلا نمیتونی تصورش و بکنی. فکر کن ببین تا حالا چطوری به خواسته هات رسوندمت. یادته دلت میخواست با عشقت لب دریا اسب سواری کنی؟ یادته عزیزدلت از اسب هم فرار میکرد چه برسه به اسب سواری چی شد که همه چیز عوض شد چی شد که امسال توی سفر شمالت خود همسرت خود عزیزدلت اومد گفت ستاره بپر بالا این اسبه تا اسب سواری کنیم. صحنه ای که دیدی باورت نمیشد. محمد سوار یه اسب کنار ساحل داشت میتازوند، اینا رو کی انجام داد کی بود که کن فیکون کرد؟ من بودم خدای تو. من هر کار غیر ممکنی رو ممکن میکنم پس تکیه کن پس سپاسگزار باش پس مراقب افکارت و کانون توجهت باش پس احساساتت رو مدیریت کن پس کنترل عواطفت رو به دست بگیر پس روی خودت کار کردن رو ادامه بده که من کارم و خوب بلدم من قسمت خودم و خوب بلدم.
استاد اینا نجواهای ذهنم و الهامات درونمه اینا مکالمه های جذاب و دلنشینیه که بین من و خدا هر لحظه داره رد و بدل میشه. من نوشتمشون نمیدونم به چه دلیل ولی میدونم که خدا گفت بنویس و من نوشتمشون. استاد این ارتباطم عمیقا وصلم به خدا خود خود ثروته خود خود نعمته تا وقتی که به این ارتباطه وصلیم ثروتمندترینیم. اینا رو از فایلای شما یاد گرفتم تشخیص تفاوت نجوای شیطان با الهام درون رو از آموزش های شما یاد گرفتم حتی تشخیص احساس خوب و بد خودم رو هم از آموزش های شما یاد گرفتم. آخه شما عجیب ماهیگیری رو خوب یادمون میدید. چقدر خوشبختم خدا که توی این مسیر و این فرکانسم چقدر خوشبختم که میتونم با تکرار باورهای درست حالمو خوب کنم چقدر خوشبختم که زبون خودم و خوب بلدم چقدر خوشبختم که دارم خودم و بهتر میشناسم خدایا شکرت. عاشقتونم و بی نهایت مشتاق دیدن روزهای بعدی سریال و دیدن این سه خانواده در پارادایسم. دارم تصور میکنم روزی رو که با بچه های سایت میایم پارادایس و مهمونتون میشیم. میایم و هَمَک هامونو میبندیم به درختای پارادایس میایم توی دریاچه ی پارادایس شنا میکنیم. چقدر اون روز خوش میگذره منم میام باهاتون درختارو حرص میکنم علف هرزها رو میکنم کلی کمکتون میکنم چقدر مشتاق رسیدن اون روز زیبام. چقدر لذت بخشه هر لحظه فرکانسم به استادم نزدیک تر میشه خدایا شکرت. عاشقتونم مریم مهربونم و استاد نازنینم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD320MB21 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 4996MB21 دقیقه
سلام به استاد عزیز واقعیت 3 روزی هست که نشانه ها کشتن منو که باید روی زیبایی ها و خواسته هات تمرکز بزاری و واقعیتشو بخواین من هنوز دقیق نمیدونم این مفهوم یعنی چی
بعد یادم افتاد اون زمان هایی که سریال سفر به دور آمریکا یا زندگی در بهشت رو دیدم چه قدر توی متن فایل ها میخوندم که نوشته ی دوست عزیزمون هست که تمرکز کردن رو زیبایی ها و بچه های سایت خیلی ساده نکات مثبتی که میدیدن رو میومدن مینوشتن
من تو این 3 روز اومدم و این کارو انجام دادم برای تقریبا هر فایلی که دارم از زندگی در بهشت یا سفر به دور امریکا میبینم مینویسم.این بار دارم کامنت مینویسم و حتی اگاهانه اگر یادم مونده باشه تو طول روز و تو طول مسیر پیاده روی هام اینکارو انجام میدم
و نمیدونم برای کدوم فایل بود حقیقتا ولی 3 روز از این جریانات داره میگزره کلن
که شما گفتین اگر تمرکزت رو بزاری رو خواسته هات و زیبایی ها خیلی زود جواب میگیری و بله من امروز بعد از 3 روز جواب گرفتم
تکاملی یکسری صحبتها رو شنیدم مخصوصا لایو ی که با استاد عرشیان فر داشتین ، قسمت شماره ی 37 گفتو گو با دوستان ، قسمتی که داخل تراک کمپر نشستین و لایو گرفتین
بعد از اون سه روزه واقعا من مینویسم در مورد زیبایی های سریال زندگی در بهشت و گفتن نکات مثبتی که در محل زندگیم هست تا جایی که یادم بیاد این اگاهی ها البته
و من امروز هدایت شدم به یک شهر کوچیک که واقعن پشت خونمونه نیم ساعت با ماشین فاصله داره ، رودخونه کوه. علفزارهای زیبا از اونا که تو فیلما میدون بینشون ، باغ های سبز ، هیچ کسم نبود ، بارون ، شالیزار ، چنارهای بلننندد ، یک دوست که با قوانین آشناعه ، صحبت راجع به ایده هام که دارم انجامشون میدم
کلن خیلی فضاهای باحالی رو رفتم انگار که 3 روز سفر رفته باشم ولی اون 3 روزه در واقعیت حدود 6 ساعت بود
فک کنم فراوانی در زمان یعنی این
البته حدس میزنم که به جای اینکه 3 روز بری سفر تو 6 ساعت کلی تجربیات متفاوتی داسته باشی
زیبایی های این فایل. سه تا ماشین غول پیکر آمریکایی فول امکانات ، قیافشونو میبینه ادم میفهمه چه قدر خفنن و چه قدرررر فضا دارن که یک خانواده 8 نفری توشون جا میشن! واقعا خدایا شکرت که هست این مدل ماشینها برای خانواده های پرجمعیت
خدایا شکرت که میشه شیوه ی تربیتی رو داشت که بچه ها از همون اول آروم آروم خودشون کارهای خودشون رو انجام بدن و به سن 18 سالگی که میرسن آمادن ، به شخصه من وقتی 22 سالم شد فهمیدم باید مسئولیت خودمو به عهده بگیرم و خب چون قبلش واقعا این تجربیات رو نداشتم همه چیز برام ترسناک بود و هنوزم هست و انگار یکهو وارد یک تاریکی عظیمی از ناشناخته ها شدم و خوب آدمو واقعا خوف برمیداره ولی خداروشکر این تصاویر رو دارم میبینم و انشالله من خودم این زنجیره رو متوقف میکنم و تربیت بهتری رو برای بچه های خودم یاد میگیرم و انجامش میدم ، البته که تربیت پدر و مادر من هم یک نسخه ی بهتر از پدر و مادر خودشون بوده
تحسینشون میکنم این بچه ها رو که هر کسی خودش رفت و کارشو بلده و انجام میده
اتفاقا جدیدا یه مدل همک یه آقایی فک کنم تو آمریکا کشف کرده که به شکلی ساخته شده که وقتی میخوابی داخلش ، همک به شکل U در نمیاد بلکه مثل یک تخت صاف میایسته وقتی داخلش میخوابی و به خاطر همین فضاش بزرگتر و هر چه قدر تابش میدی وقتی یک نفر داخلش هست وارونه نمیشه
یعنی روز به روز ایده های بهتر و پول ساز تر دارن میان
چه قدر خوبه این ملت خرج میکنن برای وسایلی که میخوان ، برای تفریحاتشون
بعد اون قانون همفرکانسی ای که داخل قرآن گفته که مردان مومن با زنان مومن اینجام رعایت شده ، خانواده ای با هم همفرکانس هستن که همشون بلدن و این شیوه ی زندگی همک و چادر و طبیعت گردی رو میدونن ، صندلی های کنار آتیششون آنادست میدونن کجا دارن میرن
و پیدونن قانون مهمونی های شما به چه شکله
اون سگ های این خانواده و بیمحلی سگ کوچیک خیلی جالب بود همیشه ثابت شده سگای کوچیکتر بیاعصاب تر و توقیافه ترن:)))
اون چادر زیبا کینگ خانواده ی جدید واقعا زیبا و قشنگ و خاص بود ،
اینکه با بهترین تجهیزات بری طبیعت واقعا لذت دو چندان میشه این میشه ارزش ابزار
ازادی پوشش دختران این کشور رو واقعا تحسین میکنم که بدون نگرانی هر چه بخوان رو میپوشن و راحتن و منهم انشالله هدایت میشم به همچین فرهنگی که بدون نگرانی پوشش دلخواهم رو داشته باشم
اینکه شما و استاد یک گوشه وایساده بودین بدون نگرانی به مهمونهاتون نگاه میکردین که خودشون مستقر بشن
من تجربه ی همچین مدل مهمونهایی رو نداشتم واقعیت تو خونمون
معمولا کلن این مدلی مهمون قبول نمیکنن یا خود مهمونها نمیان به خاطر اینکه خیلی به خودشون سخت میگیرن ، رودرواسی دارن ، تعارف دارن ، یا حتی خود خانواده ی من میگن اگر همچین مهمونی بخواد بیاد ما باید کلی غذا براش اکی کنیم ، رخت خواب باید داشته باشیم ، نمیدونم کلی خونه رو باید تغییر دکور بدیم
کلن اینقدر سخت گرفته میشود که کلن کاری انجام نمیشود
و تقریبا همون مهمونی های کم 2 3 ساعته هم به زور و خیلی خشک و خالیه
ولی خیلی برام جالب بود که استادو خانم شایسته یه گوشه وایسادن برای خودشون با خیال راحت و خود مهمونا جای خوابشون رو درست کردن ، غذاهاشون رو بردن هر جایی که خودشون صلاح میدونستن گزاشتن در حدی که الان من نفهمیدم غذای مهمونا کجا رفت؟ هیچ تعییر دکوری داده نشد به جز اضافه شدن چنتا لیوان یکبار مصرف.حتی خرید قبل از مهمونی هم خرید همون لوازم یکبار مصرف بود فقط
بازم میرسم به همون قانون مردان پاک با زنان پاک که شنا استاد و خانم شایسته همدار شدین با مهمونهایی که خودشون توقعی از شما ندارن و خودشون بلدن چیکار کنن
تنها راهنمایی هایی که کردین این بود که دستشویی کجاست و چه قدر از این ملک برای شما بود و میتونین ماهی های دریاچه رو هم بگیرین
و تامام:)))