دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «پریا» به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
بچه ها
فقط برید ی سر قسمت ۳ سریال رو ببینید، کوتاهم هست، بعد بیایید یکی از این چند قسمت آخر سریال رو ببینید. مثلا اون قسمتی ک مرغ و خروسا رو استاد نشون میداد …..
به چشم ببینید ک توی قسمت ۳، فک میکردین اوج ی زندگی عالی رو دارید میبینید و الان توی قسمتای اخیر میبینید ک از اونم عالی تر شده!
به وضوح میشه توی سریال دید ک داستان زندگی،فقط از شرایط بد ب خوب رفتن نیس،از خوب ب عالی و از عالی ب عالی تر و بهشت برین شدن! درجات بهشت!
به وضوح در مقایسه ی این دو قسمت سریال میبینید ک ادامه دادنِ توجه به نکات مثبت و زندگی به این سبک یکبار برای همیشه، لاجرم باعث میشه روز به روز زندگیت بهتر و پرتر بشه.
اصن اون زمان آدم به عقلشم نمیرسید میتونه دیگه چطوری خوشیای بیشتری باشه. حتی استادم ب عقلش نمیرسید
و هرچی شده فقط بخاطر این بوده ک استاد بخاطر توجهش به نکات مثبت، هدایت شده به سمت هایی ک از اون جنس خوشیا بیشتر و با شدت بزرگتری وارد زندگیش شه!
اصن واقعا اگر کسی بدونه کانون توجه اصلِ، حتی دنبال راه حل نمیگرده واسه مشکلاتش، حتی این حسو نداره ک اخه یسری منفیا وجود دارن خود به خود… نه واقعا وجود ندارن اگر بهشون توجه نکنی انقد براشون دنبال راه حلی یا به نوعی توجهت بهشون هست که هی خلقشون میکنی ممتد توی هر روز و هر سالت. تو توجهتو بذار روی چیزایی ک بجای اونا میخوای، ببین چطوری اون منفیا بخار میشن و کم و کم تر میشن…..۹۰درصد سوالایی که دارید و عدم توحید، بخاطر اینه که فک میکنید نکات منفی زندگیتون منشائی غیر از خلق خودتون دارن. میگید من ک بچه بودم منکه هنوز بدنیا نیومده بودم….مسائلی ک قبل تولد شما بوده هم خودتون انتخاب کردین چون انقد شجاع بودین و شجاعتتون از ریلکسیِ دیدنِ قانونِ جهان مادی بود ک گفتین من میخوام توی فلان شرایط باشم تا منم با قانون نشون بدم همه چی شدنیه…. مث همون مثال جنگل ساختنِ اون یارویی ک استاد توی یکی از فایلاش میگه ک با فهمیدنِ قانونِ ساخته شدن جنگل، اون آقا توی هر جای کره زمین میتونه جنگل تولید کنه جنگل ها نه باغ!
وقتی قانونِ توجه رو درک کنید، براحتی باوراتون حتی درست میشن، توحیدتون بالا میره. اما به میزانی که درکش نکردین توحیدتون سخت ترِ، چون ی عالمه باید خودتون رو قانع کنید که نکات منفی آسیبی به شما نمیزنه! اما اگر بدونید نکات منفی رو با کانون توجهتون ساختین و ی بخشیش رو قبل تولد حتی سفارش دادین باشه چون خیلی مطمئن بودین با قانون تغییرش میدین،در حجم بالایی شرکتون دود میشه میره پی کارش……اعتقاد ب یک قدرت نه دو قدرت….خیلیا فک میکنن محیط منفی مث اعتقاد به نیروی خیر و شر، یه موجودیت مستقل داره و ما با قانون از لابه لاش لایی میکشیم!! این اعتقاد غلطه، خیلی باعث میشه سخت توحیدی باشید و سخت به نکات مثبت توجه کنید چون ته وجودتون همیشه حس میکنید ی دستگاه تولید سختی و منفی توی جهان هست ک شما با قانون باید ازش رها شید!
درحالیکه اون منفیا میتونه واقعا محو بشه توی زندگیتون و تولید نشه و فقط درجات بهشت رو جلو برید بجای اینکه همش از شرایط بد ب شرایط خوب برید! مث همین عالی تر شدن پرادایس روز به روز….مگه پرادایس داره از شرایط منفی ب مثبت میره؟ خیلی ساله دیگه استاد حرکت از شرایط بد به خوب رو گذروندن، دیگه منفی ای تولید نمیکنن ک بخوان با قانون ازش رها شن!
سالهاس دیگه دارن از شرایط خوب ب عالی و اخیرا از عالی ب عالی تر میرن!
اینارو دریابید از فایلا! و توجه کنید ک چرا اینجوری میشه.
خدایی اگه اینو درک کنید ی کلمه ام موقع استفاده از قانون نمیگید “اما ،اخه،ولی”….میدونید هیچ کدومشون بدون توجه شما توی زندگیتون ادامه پیدا نمیکنن چون منشائی جز خلق شدن توسط شما ندارن….تا الانم اگر کش رفتن علتش این بوده ک هی بهشون توجه کردین با انواع روش ها، فرار کردن ازشون راه حل پیدا کردن براشون، آینده نگری براشون!!
از نظر من تنها چیزی ک میتونه مانع بشه اینجوری باشید شناخت اشتباهتون از خدا میتونه باشه، اگر خدارو درست شناخته باشید، الله ک سیستم هست رو نه، رب رو، خیلی راحت باور میکنید این داستانو …. چون خیلیا با اینکه میبینن این قضیه چقد درسته توی زندگیشون، ولی نمیتونن اجراش کنن چون حس میکنن این اصل هدف از خلقتشون نیست و خدا منتظرِ اینا ی کار دیگه ای توی زندگی کنن و قانون جذب ی حاشیه و سرگرمیه توی دنیا. میگن آره خدا اینو قرار داده ک این وسط ی حالی بهمون داده باشه ولی اصل هدف از خلق کردن ما این نیس ک این چیزارو اجرا کنیم، اصل اینه ک از حق دفاع کنیم! بعد میگی از حق دفاع کردن یعنی چی؟ انواع مثالا رو بر حسب عقایدش میزنه، مث جنگیدن با دشمنان مث ….. نمیدونه ک هیچی به اندازه اجرای قانون و نتایجش دفاع از حق و نشون دادن ربوبیت نیست! کسی ک با قانون، فقر رو به ثروت، بیماری رو به سلامتیِ ابدی، روابط بد رو به عشق تبدیل میکنه، و میگه همش رو خدا با قانونش به من داده ،اگر کارش دفاع از حق نیس پس چیه؟ …..خیلیا اسیرِ این دامِ ذهن هستن و کلی محصول میخرن و غیره ولی تهش ارتعاششون عمیق عوض نمیشه چون ته ته وجودشون این کارو ماموریت اصلی زندگیشون نمیدونن….
خدا این قانون رو گذاشت ک هممون از هر شرایطِ پایه ای ک هستیم با استفاده ازش به درجه اعلی برسونیم همه ابعاد زندگی رو تا ثابت کنیم خداوند عادله و اون رو تنها منبع بدونیم و رحمانیتش رو نشون بدیم حتی وقتی کلی خطاکار بودیم و بازم ب درجه اعلی رسوندیم زندگی رو و اینجوری همه مشتاق بشن ب خدا….چون خدا بی نیازِ،الله صمد و خداوند میگه از رویِ دیدنه محبت من به خودتون سمتم بیایید، کی میتونی از روی محبت کردنش بری سمتش؟ وقتی توی فقر و مریضی هستی؟ عمرا، حرف مفته…. ته وجودت میگی خدایا چرا باید انقد سختی بکشم و بگم دوستت دارم…..حب لی کمال الانقطاع….فقط زمانی رخ میده ک اوج عشقش ب خودت رو ببینی….
نشون بدین خدایی ک این سالای اخیر توی جهان معرفی شده خدای واقعی نیس……
خدا این قدرتو داده ک حتی کور مادرزاد بینا بشه، اونم توسط هرکسی
بلاخره اون روز میرسه ک هممون میبینیم اصل اینا بوده… به قول ی متنی: در زمان ظهور پیرزن از شرق ب غرب پیاده میره بدون ذره ای خستگی. همه سالمن. همه ثروتمندن و…
قبلش خوشبختی رو و بودن با خدا رو ب خودتون هدیه بدین
تجربیات مرگ رو هم بخونید، تا میتونید زیاد بخونید، ایرانی و خارجی، ببینید ک همشون گفتن ادیان بر اساسِ سطحی ک روح در اون قرار داره باعثِ کمک به رشدِ آدما میشن ولی اصل نیستن، پله هستن، باید تورو برسونن به حقیقت اصلی…و هر روحی انتخاب کرده ک در کدوم منطقه بدنیا بیاد با کدوم دین و حتی بی دین توی ی قبیله جنگلی…..همه باید ب یک نقطه برسن…..تاکیدم میکنم تجربیات ادمای مذهبی مسلمون رو هم گوش بدین ک فک نکنید فقط خارجیا اینجوری گفتن…..
وقتی این سطوح رو رد کردین به راحتی میچسبین به توجه به نکات مثبت چون میدونید کار اصلی همینه و باید بهشت رو اینجا بسازید تا بهشت بعدی رو تجریه کنید
برید بخونید کسایی ک اینجا جهنم واسه خودشون ساختن بعد مرگ هم توی همون فاز بودن….
و درک کنید معنی آیه هایی ک خداوند میگه کسانی ک ایمان بیاورند در دنیا و اخرت در سعادتند و نه ترسی دارند و نه غمی بر آنها وارد میشود….
ما دو جور زندگی داریم
یا زندگی میکنید و از قانون استفاده میکنید برای ستایش خداوند و پر شدن روحتون از عشق و بهشت
یا زندگی میکنید و همه چی بدست میارید برای کمبودهای ذهنتون و برای منیت هاتون و برای فرار از منفیا
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD300MB20 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 5085MB20 دقیقه
هی روزگار……هوووووف…. ای خدا….
آدم نمیدونه چی بگه…
این فایل رو دارم مبینم…در عین حال که شیرین و جذابه ولی خیلی تلخه برام… نه اینکه از شادی لذت و آزادی شون غصه و حرص بخورم… نه نه ….. خیلی ازین بابت خوشحالم و خدا رو شکر که اینا مثل ما نیستن و مثل ما توی فضای افکار محدود و پوسیده مذهبی نیستن….
ولی واقعا الان که دارم نگاه میکنم ته دلم گرفته و یجورایی انگار دارم حسرت میخورم بهشون… احساس بی انصافی بهم دست داد…خدایا…. میدونم میدونم که نجواهای موقت ذهنمه… ولی خدایی آدم زورش میاد؛… آخه چرا ما باید توی همچین فضای بسته و پوسیده ای رشد کنیم … هی ی ی … چه بگه آدم… از سن ما که گذشت …. نوجوونی مون برباد رفت… بخدا اگه گنج های آسمون و زمینو بهم بدن حاضر نیستم یک دقیقه هم برگردم به گذشته… از روزی که یادم میاد به دنیا اومدم تا همین چند ماه پیش که خدای واقعیمو پیدا کردم و شروع به تغییر کردم، زندگی جهنم خالص بود برام…. انگار صاف افتادم ته چاله جهنم … و حالا دارم از رنج جهنم فرار میکنم و به سمت بهشت حرکت میکنم…
یه سری چیزا دست خودمون نیست مثل ملیت،خانواده، رنگ و نژاد،فرهنگ و جامعه و ….. ولی خدایا ما هم حق داشتیم که مثل این بچه ها و آدما راحت و در کمال صلح و آرامش زندگی کنیم… نوجوانی ما که سوخت رفت…. تو رو خدا این دختر پسرهای تینیجری رو ببینید… نگرش شون…. رهایی شون…. عزت نفس شون…
ادب و احترامشون
صفا و صمیمیت شون
بازی و شادی شون
فهم و شعورشون
رشد و تربیت شون….
نچ نچ نچ نچ …. آدم حیفش میاد… آخه ما چی کم داریم….
چی میشد ما هم اینجوری رشد و زندگی میکردیم….
تو رو خدا نگا این دخترا کنید …. نگا این پسرا کنید …. من هیچی نمیگم…. فقط محو میشم .. بخدا گاهی موقع احساس میکنم ملت خودمون میلیون ها میلیون سال نوری اختلاف فرکانسی داره با این ملت… و خیلی خیلی راهه تا رسیدن به این سطح شعور و فرهنگ… این اواخر چند بار با تاپ و شلوارک رفتم تا سر کوچه و خیابون( آگاهانه و عمدا، تا تمرین عزت نفس و خود واقعی بودن و راحت و سادگی بودن کنم) ،
واکنش و عکس العمل دیگران جالب بود… مثلا دختر همسایه همین که منو میدید سریع میرفت داخل و و از دید فرار میکرد… اصلا متوجه این موضوع نشدم که بنده خدا وقتی طرز راحتی و پوشش آزاد منو میدید احتمالا یا فکر بد میکرد یا مثلاً نگاهشو میخاست کنترل کنه…
واقعاً آدم خندش میگیره… وقتی یه عمر آدم با این حدیث و روایات کذب و مسموم بزرگ بشه نتیجه همین میشه؛ نگاه به نامحرم تیری زهرآلود از ناحیه شیطان است….. خود من قربانی همین تفکرات و عقاید خشک مذهبی بودم و تا همین حدود دوسال پیش حتی نگاه به جنس مخالف هم نمیکردم…. ای خدا چقدر پرت و ساده بودم… همش از روی ناآگاهی و ترس از گناه و یا جزای خدا بود….
اونوقت توی این مملکت هنوز ارگان ها و مأمور هایی هستند که دخترا رو واسه چند تار مو مواخذه و جریمه میکنن…. درد زیاده… زیاد ….
ای تف تو این …… 😂😂😂😁😂😁😄😉😉😉😎
بخدا آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه….
هیچی بیخیال تنها راه اینه که توی هر ولایتی که هستی خودت باشی و خودت و حرف هیچ بنی بشری برات مهم نباشه… به سبک شخصی دلخواه خودت زندگی کنی نه سبک و سیاق مرسوم دیگران…. هم رنگ جماعت نشید و تن به زور و محیط ندید … تمرین میخاد تمرین … عزت نفس و خودباوری پولادین میخاد . .. بها میخاد … .. من که هر جور دلم بخواد زندگی میکنم و کاری به کار حرف مردم و جامعه ندارم…. آزاده و رها….
استاد دمت گرم که این فایلو گذاشتی…..
مریم جان نمیدونم چطور ازت تشکر کنم که ازین لحظات ناب تفریح و شنای دخترا و پسرا فیلم گرفتی…. من نه به دوربین هالیوود اعتماد دارم نه رسانه ها…. اغلب اغراق یا مصنوعی و دروغینن ….
من به نگاه و دوربین شما اعتماد دارم و خودمو به جریان هدایت خدا از لنز نگاه دوربین شما میسپارم….
ظاهرا کامنتم یکم بار حسرت و منفی داره ولی وقتی داشتم مینوشتم فقط میخندیدم و برام جنبه فان هم داشت…
نمیخواستم زورکی به به چه چه کنم… صادقانه احساس الانمو نوشتم.. میدونم که خیلی از دوستان هم ته دلشون ممکنه یه تلخی و دل گرفتگی ای رو حین دیدن فایل احساس کرده باشن و بروی خودشون نیاوردن…. استاد به قرآن ما هم از خدامون بود که بین اون جمع باشیم.. ما هم از خدامون بود با تربیت و باورهای درست نسبت به جنس مخالف مون روابط دوستانه و صمیمانه ای در دوران کودکی و نوجوانی داشته باشیم… نگاه درست و زیبا و در نهایت احترام ادب و عزت نفس بالا و رهایی… به خواسته ها و رویاهام قول رسیدن دادم و تا پای مرگ پاشون وایسادم…. مرد نیستم اگه حتی فانتزی های منحصر بفرد و خاص خودمو عملی نکنم…. حالا دیگه نوجوون نیستیم که با دختر پسرای هم سن خودمون آبتنی کنیم و دوستانه بازی کنیم ولی به خودم قول میدم لااقل مثل خانم سرهنگ آزادی دخترا و پسرام رو ببینم…. همینجور لم بدم به صندلی و شادی و لذتشونو ببینم و کیف کنم…و خدا رو شکر کنم بابت این همه نعمت، لذت و آزادی…
استاد شاید این فایل ظاهراً یه تفریح ساده از ترکیب دخترا و پسرای هم سن ساله…. ولی دنیا دنیا واسه من انگیزه و درسه…. دنیا دنیا واسم حرفه… تا پخته تر شم
تا بتونم از نگاه کلان ، از دورنمای بالاتر، و از نگاه خداوند به این زیبایی ها و آزادی روابط دوستانه و بدور از تبعیض و مزاحمت، تعمق کنم و به بصیرت برسم…. الهی بی نهایت شکر….
استاد باز هم میگم؛ فایل ها رو هر روز پشت سر هم نذار… با فاصله زمانی بیشتری قسمت ها رو روی سایت آپلود کنید تا فرصت وقت گذاشتن به اندازه کافی، روی هر قسمت رو داشته باشیم …. این قسمت رو که دیدم جا خوردم که استاد چقدر سریع السیر فایل میذاره روی سایت… هنوز فرصت نشد قسمت قبل رو ببینم چه برسه به بخش کامنت ها…. لطفاً لطفاً تجدیدنظر کنید استاد عزیزم…
من خراب این فایل شدم…داغونم کرد… فکر کنم باید یه چند ساعتی برم بیرون هوایی تازه کنم و به احساس خیلی بهتری خودمو برسونم بعد بیام با عشق زیبایی و نکات مثبت فایل ها رو بنویسم….
میخاستم یه سری حرفا، حقایق تلخ، و واقعیت ها، و نکات ریزی که این فایل بهمون گوشزد میکنه رو بنویسم و تابوشکنی کنم در نوشتن کامنت، ولی بیخیال…خودمون توی دل خودمون بهتر میدونیم ….شایدم بحث برانگیز بشه و کامنتم روی سایت ثبت نشه…
این درک منه؛ احساس غیرت و تعصب های رایج در ملت خودمون،ناشی از احساس تملک و تحکمه… احساس میکنیم مالک ، صاحب، نگهبان، ولی و سرپرست، وکیل و حافظِ خواهر ، مادر، دختر، همسر و …. خودمون هستیم نه کس دیگه … بالعکس در مورد خانوما هم صدق میکنه ..
این خودش یه شرک بزرگه
این فقط خداست که مالک، صاحب ، سرپرست و محافظ ماست… نه کس دیگه نه پدر و مادر یا همسر … هر کس اختیار زندگی خودشو داره که چطور زندگی کنه … خواستم خیلی مفصل این موضوع غیرت و تملک رو توی فایل چه کسی مالک توست به وضوح بیان کنم که فرصت نکردم هنوز… این فایل بی نهایت بی نهایت زیبا بود و درس و نکته داشت برام استاد و مریم جان ….
خدایا بی نهایت شکرت بابت تضادها، محدودیت های فرهنگی، و نداشته هامون که بهمون نشون میدن که قلباً چه چیزی رو میخایم یا چه چیزی رو باید تغییر بدیم….پیش به سوی تغییرات بنیادین و بزرگ … پیش به سوی خواسته ها و رویاها … پیش به سوی آزادی…. پیش بسوی خدا….. امیدوارم از زبان دوستان زیبایی ها و نکات ظریف و مثبت این فایلو بخونم… از من که گذشت… حالم یجوری شد و توی خودم فرو رفتم….
پس سخن کوتاه باید، وَسّلام
عاشق شما «میلا»💙💙💖💖💗💗💜💜