سریال زندگی در بهشت | قسمت 50

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «پریا» به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

بچه ها

فقط برید ی سر قسمت ۳ سریال رو ببینید، کوتاهم هست، بعد بیایید یکی از این چند قسمت آخر سریال رو ببینید. مثلا اون قسمتی ک مرغ و خروسا رو استاد نشون میداد …..

به چشم ببینید ک توی قسمت ۳، فک میکردین اوج ی زندگی عالی رو دارید میبینید و الان توی قسمتای اخیر میبینید ک از اونم عالی تر شده!

به وضوح میشه توی سریال دید ک داستان زندگی،فقط از شرایط بد ب خوب رفتن نیس،از خوب ب عالی و از عالی ب عالی تر و بهشت برین شدن! درجات بهشت!

به وضوح در مقایسه ی این دو قسمت سریال میبینید ک ادامه دادنِ توجه به نکات مثبت و زندگی به این سبک یکبار برای همیشه، لاجرم باعث میشه روز به روز زندگیت بهتر و پرتر بشه.

اصن اون زمان آدم به عقلشم نمیرسید میتونه دیگه چطوری خوشیای بیشتری باشه. حتی استادم ب عقلش نمیرسید

و هرچی شده فقط بخاطر این بوده ک استاد بخاطر توجهش به نکات مثبت، هدایت شده به سمت هایی ک از اون جنس خوشیا بیشتر و با شدت بزرگتری وارد زندگیش شه!

اصن واقعا اگر کسی بدونه کانون توجه اصلِ، حتی دنبال راه حل نمیگرده واسه مشکلاتش، حتی این حسو نداره ک اخه یسری منفیا وجود دارن خود به خود… نه واقعا وجود ندارن اگر بهشون توجه نکنی انقد براشون دنبال راه حلی یا به نوعی توجهت بهشون هست که هی خلقشون میکنی ممتد توی هر روز و هر سالت. تو توجهتو بذار روی چیزایی ک بجای اونا میخوای، ببین چطوری اون منفیا بخار میشن و کم و کم تر میشن…..۹۰درصد سوالایی که دارید و عدم توحید، بخاطر اینه که فک میکنید نکات منفی زندگیتون منشائی غیر از خلق خودتون دارن. میگید من ک بچه بودم منکه هنوز بدنیا نیومده بودم….مسائلی ک قبل تولد شما بوده هم خودتون انتخاب کردین چون انقد شجاع بودین و شجاعتتون از ریلکسیِ دیدنِ قانونِ جهان مادی بود ک گفتین من میخوام توی فلان شرایط باشم تا منم با قانون نشون بدم همه چی شدنیه…. مث همون مثال جنگل ساختنِ اون یارویی ک استاد توی یکی از فایلاش میگه ک با فهمیدنِ قانونِ ساخته شدن جنگل، اون آقا توی هر جای کره زمین میتونه جنگل تولید کنه جنگل ها نه باغ!

وقتی قانونِ توجه رو درک کنید، براحتی باوراتون حتی درست میشن، توحیدتون بالا میره. اما به میزانی که درکش نکردین توحیدتون سخت ترِ، چون ی عالمه باید خودتون رو قانع کنید که نکات منفی آسیبی به شما نمیزنه! اما اگر بدونید نکات منفی رو با کانون توجهتون ساختین و ی بخشیش رو قبل تولد حتی سفارش دادین باشه چون خیلی مطمئن بودین با قانون تغییرش میدین،در حجم بالایی شرکتون دود میشه میره پی کارش……اعتقاد ب یک قدرت نه دو قدرت….خیلیا فک میکنن محیط منفی مث اعتقاد به نیروی خیر و شر، یه موجودیت مستقل داره و ما با قانون از لابه لاش لایی میکشیم!! این اعتقاد غلطه، خیلی باعث میشه سخت توحیدی باشید و سخت به نکات مثبت توجه کنید چون ته وجودتون همیشه حس میکنید ی دستگاه تولید سختی و منفی توی جهان هست ک شما با قانون باید ازش رها شید!

درحالیکه اون منفیا میتونه واقعا محو بشه توی زندگیتون و تولید نشه و فقط درجات بهشت رو جلو برید بجای اینکه همش از شرایط بد ب شرایط خوب برید! مث همین عالی تر شدن پرادایس روز به روز….مگه پرادایس داره از شرایط منفی ب مثبت میره؟ خیلی ساله دیگه استاد حرکت از شرایط بد به خوب رو گذروندن، دیگه منفی ای تولید نمیکنن ک بخوان با قانون ازش رها شن!

سالهاس دیگه دارن از شرایط خوب ب عالی و اخیرا از عالی ب عالی تر میرن!

اینارو دریابید از فایلا! و توجه کنید ک چرا اینجوری میشه.

خدایی اگه اینو درک کنید ی کلمه ام موقع استفاده از قانون نمیگید “اما ،اخه،ولی”….میدونید هیچ کدومشون بدون توجه شما توی زندگیتون ادامه پیدا نمیکنن چون منشائی جز خلق شدن توسط شما ندارن….تا الانم اگر کش رفتن علتش این بوده ک هی بهشون توجه کردین با انواع روش ها، فرار کردن ازشون راه حل پیدا کردن براشون، آینده نگری براشون!!

از نظر من تنها چیزی ک میتونه مانع بشه اینجوری باشید شناخت اشتباهتون از خدا میتونه باشه، اگر خدارو درست شناخته باشید، الله ک سیستم هست رو نه، رب رو، خیلی راحت باور میکنید این داستانو …. چون خیلیا با اینکه میبینن این قضیه چقد درسته توی زندگیشون، ولی نمیتونن اجراش کنن چون حس میکنن این اصل هدف از خلقتشون نیست و خدا منتظرِ اینا ی کار دیگه ای توی زندگی کنن و قانون جذب ی حاشیه و سرگرمیه توی دنیا. میگن آره خدا اینو قرار داده ک این وسط ی حالی بهمون داده باشه ولی اصل هدف از خلق کردن ما این نیس ک این چیزارو اجرا کنیم، اصل اینه ک از حق دفاع کنیم! بعد میگی از حق دفاع کردن یعنی چی؟ انواع مثالا رو بر حسب عقایدش میزنه، مث جنگیدن با دشمنان مث ….. نمیدونه ک هیچی به اندازه اجرای قانون و نتایجش دفاع از حق و نشون دادن ربوبیت نیست! کسی ک با قانون، فقر رو به ثروت، بیماری رو به سلامتیِ ابدی، روابط بد رو به عشق تبدیل میکنه، و میگه همش رو خدا با قانونش به من داده ،اگر کارش دفاع از حق نیس پس چیه؟ …..خیلیا اسیرِ این دامِ ذهن هستن و کلی محصول میخرن و غیره ولی تهش ارتعاششون عمیق عوض نمیشه چون ته ته وجودشون این کارو ماموریت اصلی زندگیشون نمیدونن….

خدا این قانون رو گذاشت ک هممون از هر شرایطِ پایه ای ک هستیم با استفاده ازش به درجه اعلی برسونیم همه ابعاد زندگی رو تا ثابت کنیم خداوند عادله و اون رو تنها منبع بدونیم و رحمانیتش رو نشون بدیم حتی وقتی کلی خطاکار بودیم و بازم ب درجه اعلی رسوندیم زندگی رو و اینجوری همه مشتاق بشن ب خدا….چون خدا بی نیازِ،الله صمد و خداوند میگه از رویِ دیدنه محبت من به خودتون سمتم بیایید، کی میتونی از روی محبت کردنش بری سمتش؟ وقتی توی فقر و مریضی هستی؟ عمرا، حرف مفته…. ته وجودت میگی خدایا چرا باید انقد سختی بکشم و بگم دوستت دارم…..حب لی کمال الانقطاع….فقط زمانی رخ میده ک اوج عشقش ب خودت رو ببینی….

نشون بدین خدایی ک این سالای اخیر توی جهان معرفی شده خدای واقعی نیس……

خدا این قدرتو داده ک حتی کور مادرزاد بینا بشه، اونم توسط هرکسی

بلاخره اون روز میرسه ک هممون میبینیم اصل اینا بوده…  به قول ی متنی: در زمان ظهور پیرزن از شرق ب غرب پیاده میره بدون ذره ای خستگی. همه سالمن. همه ثروتمندن و…

قبلش خوشبختی رو و بودن با خدا رو ب خودتون هدیه بدین

تجربیات مرگ رو هم بخونید، تا میتونید زیاد بخونید، ایرانی و خارجی، ببینید ک همشون گفتن ادیان بر اساسِ سطحی ک روح در اون قرار داره باعثِ کمک به رشدِ آدما میشن ولی اصل نیستن، پله هستن، باید تورو برسونن به حقیقت اصلی…و هر روحی انتخاب کرده ک در کدوم منطقه بدنیا بیاد با کدوم دین و حتی بی دین توی ی قبیله جنگلی…..همه باید ب یک نقطه برسن…..تاکیدم میکنم تجربیات ادمای مذهبی مسلمون رو هم گوش بدین ک فک نکنید فقط خارجیا اینجوری گفتن…..

وقتی این سطوح رو رد کردین به راحتی میچسبین به توجه به نکات مثبت چون میدونید کار اصلی همینه و باید بهشت رو اینجا بسازید تا بهشت بعدی رو تجریه کنید

برید بخونید کسایی ک اینجا جهنم واسه خودشون ساختن بعد مرگ هم توی همون فاز بودن….

و درک کنید معنی آیه هایی ک خداوند میگه کسانی ک ایمان بیاورند در دنیا و اخرت در سعادتند و نه ترسی دارند و نه غمی بر آنها وارد میشود….

ما دو جور زندگی داریم

یا زندگی میکنید و از قانون استفاده میکنید برای ستایش خداوند و پر شدن روحتون از عشق و بهشت

یا زندگی میکنید و همه چی بدست میارید برای کمبودهای ذهنتون و برای منیت هاتون و برای فرار از منفیا

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    300MB
    20 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 50
    85MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

266 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صفاگنجی» در این صفحه: 1
  1. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1774 روز

    به نام خداوند بخشنده ی شادی دهنده

    سپاسگزارخداوندم که به من فرصت دوباره زندگی کردن داد و به‌من این اراده و ایمان‌رو داد تا دوباره دست به قلم بشم و به زیبایی های این قسمت از سریال ارزشمندتوجه کنم

    سلامو درود به دو یارعزیز و دوست داشتنی،سپاسگزارم ازشما مریم جان که بیست دقیقه شادی و لذت بچه های شاداب رو برامون فیلم گرفتی،سپاسگزارم از استاد عزیز که این فضای سایت رو برای ما فراهم کردید تا بنویسیم آنچه راکه به ما کمک میکنه برای رشدوپیشرفت شخصیتیمون

    استادجان خیلی خیلی از شادی و لذت شما لذت میبرم وقتی که مهمون جدیدی خونتون میاد و اونها رو هم تشویق به شادیو لذت میکنید و ازهمه مهمتر جوری تشویقشون میکنید که اگه ترسی توی ذهنشون مانعشون میشه اون تشویق به ترسشون غلبه پیدامیکنه و باعث میشه اون ترسای واهی رو که اجازه نمیداد شادیو لذت رو تجربه کنن یک بار برای همیشه نابود کنند

    چقدر لذت بردم از تمومی بچه ها،چقدر میشد بفهمی کدوم شجاع ترهست،کدوم زودتر همه چیو تو ذهنش منطقی میکنه و دست به عمل میشه،کدوم یکی هرکار میکنه ذهن منطقیش اجازه نمیده شادی رو تجربه کنه،کدوم یکی اصلا حاضرنیست حتی به سناکردن هم فکر کنه،واقعا هرکدوم ازبچه ها مشخص بود با چه ترس های واهی یا با چه شجاعتی دارن زندگی رو به کام خودشون شیرین یا تلخ میکنند

    استادجان چقدر ویژگی شخصیتی شما برام تحسین برانگیزه که اون شخصی که شجاعانه تو اب میپرید به خوبی تشویقش میکردید،و اون شخصی هم که میدونستید بخاطر ذهن منطقیش نمیتونه تو آب بپره هم دوباره جوری تشویقش میکردید که انگیزه بگیره تواب بپره

    حواستون به همه ی بچه هابود که هرکدوم دارن به چه شیوه ای لذت میبرن و شادی میکنن

    چقدر تحسین برانگیزبود حرکتهای خفن اون دخترخانم که وقتی دید هیچ ترسی نیست،شروع کرد به پشتک زدن و لذت شناکردن رو برای خودش بیشتر کرد

    چقدر تحسین برانگیزبود اون دخترخانمی که میگفت میترسم ولی خیلی زود براش منطقی شد و توآب پرید

    چقدر تحسین برانگیز بود که ساعتها بدون هیچ محدودیتی وبدون خستگی ساعتها استادعزیز کناربچه ها لذت برد و شادی کرد

    به راستی که لذت لذت میاره شادی شادی،ولذتو شادی ثروت رو روانه ی زندگی میکنه

    من هنوز که هنوزه ذهنم مقاومت داره که چططوور ممکنه آدم اینقدر نصف بیشتر روزش رو تو شادیو‌لذت بگذرونه و خودبخود ثروت روانه ی زندگیش بشه

    ذهنم هنوزمیگه باید صبحو شبت بهم دوخته بشه تابتونی یه نون حلال دربیاری،انگار نون حلال درواوردن رو مترادف میدونه با کلی سختی وتلاش کردن…

    استادجان تحسینتون میکنم که اونقدر این باور بنیادین تو ذهنتون حک شده که فقط شادیو لذت بردن از زندگیه که ثروت به سمتش میاد،نه اینکه بخوای تو سمت ثروت بدوی…

    تحسین میکنم پدرمادرای عزیز رو که من اصلا هیچ کدوم رو غیرازون خانمِ جولی اگه اشتباه نکنم،توی صحنه ی ندیدم،و احتمالا هرکدوم ازاونها توی تنت هاشون مشغول کارهای خودشون بودن،یا احتمالا مشغول پختوپز یک کباب مشتی ماهی از دستاورد مامان دریاچه که قراره بچه ها بعدازاتمام بازی شنا بربدن بزنن

    بهرحال چقدر پدرمادراشون رو تحسین کردم که بی هیچ‌مقاومتی و بدون هیچ نگرانیی بچه هاشون رو به حال خودشون گذاشته بودن تا ازین موقعیت بهترین استفاده رو ببرند خدایاشکرت

    و چقدر لذذ بردم ازهمین خانمی که نشسته بود و بچه هارو تماشامیکرد بدون اینکه هیچ‌دخالتی توی بازیشون داشته باشه

    اون آقاپسری که حاضرنبود کلا شناکردن رو تجربه کنه مثل ابوموسای خودمون بودواصلا اهل ریسک کردن نبود ولی درکل اون رو هم تحسین میکنم که از لذت بردن بچه ها لذت میبرد خدایاشکرت

    چیزی که این مدت من تونستم از شخصیت پدرمادرای این سریال در وجود خودم تربیت کنم،اینه که مقاومتم رو از بازی کردن فرزندم با بچه های دیگه برداشتم،همیشه این مقاومت بود که بافلان بچه ی بی تربیت بازی نکن،فلان موقع بازی کن،فلان موقه خونه بیا،فلان موقه توکوچه نباش،فلان موقه خونه باش و ازین جور‌مقاومتها که کلی باعث میشد احساسم بد بشه

    ولی ازوقتی که سعی کردم مقاومتم رو کمترکنم،و بیشتر سعی کردم مثل خانم هوپ اجازه بدم فرزندم هرجور که دوست داره خودش رو تجربه کنه ومن فقط اون رو تشویق کنم،دیگه احساس دل نگرانی هم نسبت به فرزندم ندارم و فرزندم هم بیشتر داره شادیو لذت رو تجربه میکنه

    من درحدی به فرزندم وابسته بودم وایشون هم به همین شکل،که نمیتونستم یک ساعت دوریش رو تحمل کنم،ولی الان آگاهانه ایشون رو خونه ی پدرم میبرم و هیچ تماس تلفنی بااون برقرارنمیکنم تا این فاصله ی فیزیکی بینمون باعث بشه کمی از وابستگی هامون کمتربشه،و چقدر فکر میکنم داره بهم کمک میشه تا بیشتر از تنهای خودم لذت ببرم،بیشتر تمرکز داشته باشم روی این اگاهی ها و ازهمه مهمتر بیشتر خودم رو تجربه کنم

    چون احساس میکنم این هفت سال که صاحب فرزند شدم تمام هوشوحواسم به اینه که فرزندم چی بخوره چی بپوشه و چیکارکنه که حوصلش سر نره

    الان دوست دارم آگاهانه اون رو ازخودم دور کنم تا فرزندم هم مسئولیت خودش رو بیشتر به عهده بگیره و این ویژگی شخصیتی رو که ساختم مدیون آموزشهای این سریال میدونم و من جاداره همینجا از مریم جان سپاسگزاری کنم که این سریال ارزشمند رو بادستان پرمهرش برای ما فیلمبرداری میکنه و خداهم که خوب بلده کارگردانی این سریال رو به عهده بگیره و کلی دستان بی نظیرش با نقش بازیگری واقعی وارد این سریال میکنه و به ما درسای مهمی میده خدایاشکرت

    چقدر جالب بود که هرکدوم ازبچه ها تخت خواب خودشون رو اماده کرده بودن،اون تخت خوابی که با تلمبه بادمیشد خیلی فوق العاده بود،واقعا چقدر تحسین کردم بچه های عزیز رو که فکر همه جارو کرده بودن وباخودشون کلی وسایل اورده بودن خدایاشکرت

    خیلی خیلی لذت بخش بود و بارها وبارها باید استاد عزیز رو تحسین کنم که این حداز آزادی زمانی دارند که اگه مهمونی بااین جمعیت وارد این فضای بهشتی بشه،دیگه وقتش رو صرف شادیو لذت بامهمونا میکنه و این باوررو داره،شادیو لذت بردن از زندگیه که خوشبختی و ثروت روهم به زندگی دعوت میکنه،و من دارم یاادمیگیرم که فقط لذت ببرم،شادی کنم،سپاسگزار هرلحظم باشم،جهان لاجرم کارش رو درست انجام میده

    ودرآخر این دختر ناز رو تحسین میکنم که کلی وسایل بازی برای خودش اورده و این کتاب رنگ امیزی پرنسس هارو باعشق داره نشون مریم جان میده و مریم حان هم باعشق داره ایشون رو تشویق میکنه و ذوق میکنه خدایاشکرت

    خدایاشکرت که بهم این لطف رو دادی تا پنجاه قسمت ازاین سریال رو باعشق دنبال کنم

    داستان بهبود شخصیتم درراستای الگو گرفتن از انسان های شریف این سریال ادامه دارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: