سریال زندگی در بهشت | قسمت 50

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «پریا» به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

بچه ها

فقط برید ی سر قسمت ۳ سریال رو ببینید، کوتاهم هست، بعد بیایید یکی از این چند قسمت آخر سریال رو ببینید. مثلا اون قسمتی ک مرغ و خروسا رو استاد نشون میداد …..

به چشم ببینید ک توی قسمت ۳، فک میکردین اوج ی زندگی عالی رو دارید میبینید و الان توی قسمتای اخیر میبینید ک از اونم عالی تر شده!

به وضوح میشه توی سریال دید ک داستان زندگی،فقط از شرایط بد ب خوب رفتن نیس،از خوب ب عالی و از عالی ب عالی تر و بهشت برین شدن! درجات بهشت!

به وضوح در مقایسه ی این دو قسمت سریال میبینید ک ادامه دادنِ توجه به نکات مثبت و زندگی به این سبک یکبار برای همیشه، لاجرم باعث میشه روز به روز زندگیت بهتر و پرتر بشه.

اصن اون زمان آدم به عقلشم نمیرسید میتونه دیگه چطوری خوشیای بیشتری باشه. حتی استادم ب عقلش نمیرسید

و هرچی شده فقط بخاطر این بوده ک استاد بخاطر توجهش به نکات مثبت، هدایت شده به سمت هایی ک از اون جنس خوشیا بیشتر و با شدت بزرگتری وارد زندگیش شه!

اصن واقعا اگر کسی بدونه کانون توجه اصلِ، حتی دنبال راه حل نمیگرده واسه مشکلاتش، حتی این حسو نداره ک اخه یسری منفیا وجود دارن خود به خود… نه واقعا وجود ندارن اگر بهشون توجه نکنی انقد براشون دنبال راه حلی یا به نوعی توجهت بهشون هست که هی خلقشون میکنی ممتد توی هر روز و هر سالت. تو توجهتو بذار روی چیزایی ک بجای اونا میخوای، ببین چطوری اون منفیا بخار میشن و کم و کم تر میشن…..۹۰درصد سوالایی که دارید و عدم توحید، بخاطر اینه که فک میکنید نکات منفی زندگیتون منشائی غیر از خلق خودتون دارن. میگید من ک بچه بودم منکه هنوز بدنیا نیومده بودم….مسائلی ک قبل تولد شما بوده هم خودتون انتخاب کردین چون انقد شجاع بودین و شجاعتتون از ریلکسیِ دیدنِ قانونِ جهان مادی بود ک گفتین من میخوام توی فلان شرایط باشم تا منم با قانون نشون بدم همه چی شدنیه…. مث همون مثال جنگل ساختنِ اون یارویی ک استاد توی یکی از فایلاش میگه ک با فهمیدنِ قانونِ ساخته شدن جنگل، اون آقا توی هر جای کره زمین میتونه جنگل تولید کنه جنگل ها نه باغ!

وقتی قانونِ توجه رو درک کنید، براحتی باوراتون حتی درست میشن، توحیدتون بالا میره. اما به میزانی که درکش نکردین توحیدتون سخت ترِ، چون ی عالمه باید خودتون رو قانع کنید که نکات منفی آسیبی به شما نمیزنه! اما اگر بدونید نکات منفی رو با کانون توجهتون ساختین و ی بخشیش رو قبل تولد حتی سفارش دادین باشه چون خیلی مطمئن بودین با قانون تغییرش میدین،در حجم بالایی شرکتون دود میشه میره پی کارش……اعتقاد ب یک قدرت نه دو قدرت….خیلیا فک میکنن محیط منفی مث اعتقاد به نیروی خیر و شر، یه موجودیت مستقل داره و ما با قانون از لابه لاش لایی میکشیم!! این اعتقاد غلطه، خیلی باعث میشه سخت توحیدی باشید و سخت به نکات مثبت توجه کنید چون ته وجودتون همیشه حس میکنید ی دستگاه تولید سختی و منفی توی جهان هست ک شما با قانون باید ازش رها شید!

درحالیکه اون منفیا میتونه واقعا محو بشه توی زندگیتون و تولید نشه و فقط درجات بهشت رو جلو برید بجای اینکه همش از شرایط بد ب شرایط خوب برید! مث همین عالی تر شدن پرادایس روز به روز….مگه پرادایس داره از شرایط منفی ب مثبت میره؟ خیلی ساله دیگه استاد حرکت از شرایط بد به خوب رو گذروندن، دیگه منفی ای تولید نمیکنن ک بخوان با قانون ازش رها شن!

سالهاس دیگه دارن از شرایط خوب ب عالی و اخیرا از عالی ب عالی تر میرن!

اینارو دریابید از فایلا! و توجه کنید ک چرا اینجوری میشه.

خدایی اگه اینو درک کنید ی کلمه ام موقع استفاده از قانون نمیگید “اما ،اخه،ولی”….میدونید هیچ کدومشون بدون توجه شما توی زندگیتون ادامه پیدا نمیکنن چون منشائی جز خلق شدن توسط شما ندارن….تا الانم اگر کش رفتن علتش این بوده ک هی بهشون توجه کردین با انواع روش ها، فرار کردن ازشون راه حل پیدا کردن براشون، آینده نگری براشون!!

از نظر من تنها چیزی ک میتونه مانع بشه اینجوری باشید شناخت اشتباهتون از خدا میتونه باشه، اگر خدارو درست شناخته باشید، الله ک سیستم هست رو نه، رب رو، خیلی راحت باور میکنید این داستانو …. چون خیلیا با اینکه میبینن این قضیه چقد درسته توی زندگیشون، ولی نمیتونن اجراش کنن چون حس میکنن این اصل هدف از خلقتشون نیست و خدا منتظرِ اینا ی کار دیگه ای توی زندگی کنن و قانون جذب ی حاشیه و سرگرمیه توی دنیا. میگن آره خدا اینو قرار داده ک این وسط ی حالی بهمون داده باشه ولی اصل هدف از خلق کردن ما این نیس ک این چیزارو اجرا کنیم، اصل اینه ک از حق دفاع کنیم! بعد میگی از حق دفاع کردن یعنی چی؟ انواع مثالا رو بر حسب عقایدش میزنه، مث جنگیدن با دشمنان مث ….. نمیدونه ک هیچی به اندازه اجرای قانون و نتایجش دفاع از حق و نشون دادن ربوبیت نیست! کسی ک با قانون، فقر رو به ثروت، بیماری رو به سلامتیِ ابدی، روابط بد رو به عشق تبدیل میکنه، و میگه همش رو خدا با قانونش به من داده ،اگر کارش دفاع از حق نیس پس چیه؟ …..خیلیا اسیرِ این دامِ ذهن هستن و کلی محصول میخرن و غیره ولی تهش ارتعاششون عمیق عوض نمیشه چون ته ته وجودشون این کارو ماموریت اصلی زندگیشون نمیدونن….

خدا این قانون رو گذاشت ک هممون از هر شرایطِ پایه ای ک هستیم با استفاده ازش به درجه اعلی برسونیم همه ابعاد زندگی رو تا ثابت کنیم خداوند عادله و اون رو تنها منبع بدونیم و رحمانیتش رو نشون بدیم حتی وقتی کلی خطاکار بودیم و بازم ب درجه اعلی رسوندیم زندگی رو و اینجوری همه مشتاق بشن ب خدا….چون خدا بی نیازِ،الله صمد و خداوند میگه از رویِ دیدنه محبت من به خودتون سمتم بیایید، کی میتونی از روی محبت کردنش بری سمتش؟ وقتی توی فقر و مریضی هستی؟ عمرا، حرف مفته…. ته وجودت میگی خدایا چرا باید انقد سختی بکشم و بگم دوستت دارم…..حب لی کمال الانقطاع….فقط زمانی رخ میده ک اوج عشقش ب خودت رو ببینی….

نشون بدین خدایی ک این سالای اخیر توی جهان معرفی شده خدای واقعی نیس……

خدا این قدرتو داده ک حتی کور مادرزاد بینا بشه، اونم توسط هرکسی

بلاخره اون روز میرسه ک هممون میبینیم اصل اینا بوده…  به قول ی متنی: در زمان ظهور پیرزن از شرق ب غرب پیاده میره بدون ذره ای خستگی. همه سالمن. همه ثروتمندن و…

قبلش خوشبختی رو و بودن با خدا رو ب خودتون هدیه بدین

تجربیات مرگ رو هم بخونید، تا میتونید زیاد بخونید، ایرانی و خارجی، ببینید ک همشون گفتن ادیان بر اساسِ سطحی ک روح در اون قرار داره باعثِ کمک به رشدِ آدما میشن ولی اصل نیستن، پله هستن، باید تورو برسونن به حقیقت اصلی…و هر روحی انتخاب کرده ک در کدوم منطقه بدنیا بیاد با کدوم دین و حتی بی دین توی ی قبیله جنگلی…..همه باید ب یک نقطه برسن…..تاکیدم میکنم تجربیات ادمای مذهبی مسلمون رو هم گوش بدین ک فک نکنید فقط خارجیا اینجوری گفتن…..

وقتی این سطوح رو رد کردین به راحتی میچسبین به توجه به نکات مثبت چون میدونید کار اصلی همینه و باید بهشت رو اینجا بسازید تا بهشت بعدی رو تجریه کنید

برید بخونید کسایی ک اینجا جهنم واسه خودشون ساختن بعد مرگ هم توی همون فاز بودن….

و درک کنید معنی آیه هایی ک خداوند میگه کسانی ک ایمان بیاورند در دنیا و اخرت در سعادتند و نه ترسی دارند و نه غمی بر آنها وارد میشود….

ما دو جور زندگی داریم

یا زندگی میکنید و از قانون استفاده میکنید برای ستایش خداوند و پر شدن روحتون از عشق و بهشت

یا زندگی میکنید و همه چی بدست میارید برای کمبودهای ذهنتون و برای منیت هاتون و برای فرار از منفیا

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    300MB
    20 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 50
    85MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

266 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد فتحی» در این صفحه: 4
  1. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3843 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانِ هدایتگر

    به نام خدایی که عاشقشممم عاشقتممم من خداااا جووون

    سلام و درود

    آقاا بخداااا این بهترین برنامه ریزی سرمایه گذاری هست که بخوای وقت بذاری با عشق توجه ات را بذاری روی نکات مثبت و خوبی هاا را ببینی زیبایی ها را ببینی و تحسین کنی الله اکبر الله اکبر .. من همین چند روزه فقط شروع کردم به دوباره با تعهد به دیدن ادامه ی سریال زندگی در بهشت حالا روزی یک قسمت، به این شکل که بخوانم کامنت ها را پاسخ بدم از اون پاسخ هایی که درونش، ادامه ی مسیرم را نورانی میکنه و مشخص میکنه تشکر کنم تحسین کنم سپاس گزاری کنم .. فایل را ببینم و کامنت ارزشمندِ الهام بخش و تاثیر گذار خودم را بنویسم اصلا ..

    بخدااا توی همین دو روززز با همین ادامه دادنم توی همین توجه بر نکات مثبت، انقـــــدر نشانه هاا زیاده انقـــــدر حجممم اتفاقاتِ خوب زیاد شده که من برای اولین باررر وقت نکردممم که اتفاقات خوب دو روز گذشته و دیروزم بنویسم .. بامداد امروز وقت کردم بنویسم انقدرررر که با همین کار به ظاهر ساده ولییی ببین چه فرکانسی داره فرستاده میشه چه حرکتِ قشنگی هست در راستای گسترش دنیااا الله اکبر چی بگم خدایااااا شکرتتت

    این اتفاق خوب راا دارم ازش لذت میبرم از این خلقم این تمومم میشه سپاس گزاری میکنم تحسین میکنم هنوز تموم نشده اتفاق خوب بعدی میافته الله اکبر خدای من خدای من .. من دارم تغییراتِ شدیدِ درونی شخصیتیم را میبینم خدایااا شکرت

    سلام پدری که میگی باور کن ایمان بیار و عمل کن .. سلام سلام سلام

    امروزمم دو تا اتفاق عالی دیگه را رقم زدم که دوست دارم در موردشون بگم و از مهارت فوق العاده استوری تلینگم نویسندگیم استفاده کنم و این جوری به خودم اول احساس خوب بیشتر هدیه ای بدم و بیشتر لذت ببرم و هم بنویسم زکات این آگاهی را این نتیجه را هم با عشق به اشتراک بذارم که اینجوری جریان ثروت در زندگی من بیشتر و بیشتر بشه …

    خب من برم توی این هوای ابری، برم یک لحظه اون ور و قهوه درست کنم برای شما عزیز دلم هم درست میکنم و میام و بنویسیم به امید الله یکتا در مورد اتفاقاّت خوبِ امروزی که خلقشون کردم .. یوهوو .. عاشقتونم عاشقِ عاشقِ خودمم محمدددد عاشقتمممم مننننن دوست دارمم ارزشمندترین بینظیررر شگفت انگیززز افتخار میکنم بهت عاشقتممم من تو شگفت انگیزییی

    کلِ دنیاا باس یک محمد یک دوست که تجلی خداوند روی زمین داشته باشند حداقل .. (لبخند یوهایوهااا)

    خب اولین چیزی که یادم اومد موقعی که داشتم قهوه را گرم میکردم این بود: یاد حرف پدر در قدم افتادم

    مسیر درست قدم های درست را هم نشونت میده و حالا با ادامه دادن این قدم های درست نتیجه ها بیم بر بیم بمب ..

    خیلی خوشحالم و سپاس گزار خدایی که یک روز عالی دیگه بهم فرصت زیبای زندگی کردن داده، خیلی خوشحالم که خداوند من را خالق زندگی خودم قرار داده، خیلی خوشحالم که برگزیده هستم .. این برگزیده بودن را اولین باره که دارم میگم .. و مینویسم .. که اینم همون دست هایی که خداوند با تغییر درونی من ایجاد شده بهم بارهای بار گفته .. بی دلیل نیست اومدن هر انسانی به زندگیم ..

    امروز قرار بود برم چندکاری را انجام بدم یکی از اون کارها افتتاح حساب بانکی بود وقتی رفتم بانک اتفاق جالبی که افتاده این بود که، بهم گفت که اصلا نیازی نیست بانک بیای میتونی همون توی خونــه بشینی و همونجا حساب آنــلاین باز کنی و کارتتون هم دمِ در بیاد به همین راحتی و سادگی ..

    چند تا چیز اینکه، گفتم خدای من ببین واقعااا با رشد دنیاا داره همه چیز اینترنتی تر میشه، کسب و کار توی همین خونه ها داره شکل میگیره که مثال هاشم زیاده ماشاا.. جف بزوس تحسین برانگیز، استیو جابز تحسین برانگیز، ایلان ماسک تحسین برانگیز، بیل گیتس، مارک .. و و … همون توی خونه توی گاراژ خونه از همون چیزهایی که دارند استفاده کردند با خود باوری ادامه دادند و به ثروت های هنگفتی دست پیدا کردند ..

    یکی از فواید کرونا که دارم میبینم همین بوده، اینکه منجر شده رفت و آمدهای بیهوده و وقت گیر کمتر بشه و فرصت برای خودسازی بیشتر بشه، فرصت برای خلق ثروت بیشتر بشه ..

    ^ THE WORLD IS CHANGING ^

    به این فکر میکنم که جهانی که برنامه ریزی شده برای فقط رشد .. و حالا چقدر طعم هماهنگی با رشد دنیا را میتونم بیشتر حس کنم بیشتر لذت ببرم .. اینکه درک میکنی که جهان میخواد رشد بیشتری در تمام جنبه ها بکنه و هر کسی که بخواد اونو رشد بده ازش حمایت میکنه ..

    و حالا بیشتر از همیشه درک میکنم که واقعا خواسته ها معنوی هستند رسیدن به خواسته ها منجر به رشد دنیا میشه و چقدر چقدر بازم بیشتر دارم احساس میکنم اینکه ثروتمند شدن در مسیر عشق و علاقه ات چقدر معنوی، اصلا معنوی ترین کار دنیاست ..خیرخواهانه ترین کار دنیاست که بخوای ثروتمند باشی چرا؟

    اینو اینجوری مینویسم .. که واقعا بیشتر بازم درک کردم که عمده رشد من ِ توی همین رسیدن به خواسته است .. همین پیدا کردن باورهای محدود کننده ای که تا قبل نمیدونستی داریشون همین قوی تر کردن باورهای قدرتمند و ثروت آفرینت .. و این خداگونه تر شدن تو یعنی نور بیشتری دریافت کردن یعنی نورانی تر شدن .. خداروشکر خداروشکر

    استاد جون، امروز بعد از بانک رفتم عود دست ساز خریدم، اتفاق جالبی که دیدم اینه که هر جا میرم هر مغازه ای میرم پشت سر منم مشتری میاد و میخوام این اومدن را مهر تایید این باور را بزنم که پاقدمِ من خیر داره برکت داره خداروشکر .. خداروشکر

    رفتم عود خریدم اونی که میخواستم را یک عود زعفرانی بود .. جالبه که خداوند اینجا هم بهم نشون میده که مسیرم درسته چرا چطور>

    اینکه همون مشتری عزیزی که بعد از من میفرسته در واقع به شکلِ اون مشتری برای من در میاد و بدون اینکه منو بشناسه به فروشنده عزیز میگه من دنبال … با رایحه ی زعفرونی هستم ..

    و اینجاست که اره خدایاا خدایاا شکرت که این گوش های شنوا را بهم دادی که من بهت میگم خدا جون تو بهم بگو حتی من کدوم عود را بخرم هدایت، هدایت تو را میخوام واسه همین چیز کوشولو به ظاهر .. و بعد اینجوری میای و بهم میگی .. و منم میخرم به راحتی و سادگی .. و با لذت و با عشق .. خدایا شکرتتت شکرت شکرت ..

    عودها شدند 39 تومن که مثل همیشه بدون اینکه من بگم % داد هم پاره ام، و 35 کشید (حالا این عدد را یادتون باشه تا جلوتر)

    یک چیز باحالم بگم توی کافه بودم پشت صندوق خدا اومد به شکل یک مشتری؛ موقعی که میخواستم کارتش را بکشم و صورت حساب خدا را بدم! (لبخند) گفتم

    رمز چنده؟

    گفت: دوتــا مثلِ خودت

    2020

    و همون موقع یک شادی یک لبخند به پهنای صورت ایجاد شد .. یک موج مثبت اومد .. فرداش تصمیم گرفتم رمز کارت خودم هم همین را بزنم ..

    و حالا موقعی که فروشنده گفت رمزش چنده گفتم دوتا مثل خودت .. 20 20 و چقدررر با همین چیز ساده انرژی مثبت ایجاد شد ..

    بریم مقصد بعدی .. حالا خیلی پرانرژی تر شدم

    دو روز پیش، در تجسمم اومد که یکی از دوستام که بوتیک بسیار زیبایی داره و یک آدم بسیار موفق هست، رفتم پیشش بهترین شیرینی را هم خریدم و رفتم اونجا بهش تبریک گفتم برای تغییردکوراسیون بوتیک

    دیروز توی تمرین ستاره قطبی ام نوشتم ولی امروز وقتش شد جالب اینجاست که 10 متر قبل از فروشگاهش یک شیرینی فروشی هست ولی وقتی رسیدم دم در شیرینی که بگیرم دیدم شیشه هاش کثیفه و بهم برخورد که پولم را جایی استفاده کنم که دلم نمیاد .. چرا که من خودم را لایق بهترین ها میدونم من خودم را ارزشمند میدونم من خودم را لایق این میدونم که پامو اگاهانه جایی بذارم که بهترین هست همیشه

    به خاطر همین مسیرم را برگشتم و 300-400 متر برگشتم و رفتم به سمت بهترین شیرینی فروشی که دقیقاا شعارش هم همینه: شما لیاقتِ بهترین ها را دارید

    رفتم اونجا و هدایت شدم به سمت خوشمزه ترین هاا و بهترین هاا .. به راحتی خرید کردم و خدای من خدای من خدای من بخدا همین داستان 20 20 ببین اونجاا چه انقلابی به پا کرد فروشنده ی عزیزی که شاید بگم 70 سالشه هاااا ولی با عشقق گفتم ددوتاا مثِ خودت حاجییی و چیزی که شد این بود که توو خیلیییی گلییی پسر خیلی خیلییی دمت گرمم … خدای من .. و حالا بازم پرانرژی تر رفتم به سمت رضای عزیز دوست و بردار گلم ..

    شیرینی را بردم و تبریک تبریک تبریک تبریک عزیزممممم مبارک باشه ..

    میدونی استاد چی بهم گفت:

    بهم گفت محمد چی بگم؟!

    تو اولیننن نفری هستی که بین این همه دوستاممم این همه دوستای بوتیک دارم چه غیربوتیک دارم این کاروو کردی اومدی شیرینی خریدی اونمم واو شیرینی خریدی و میای بهم تبریک میگی و برام آرزوی بهترین هاا را میکنی و این چقدر برام ارزشمند چقدرر محمد حالمم را بهتر کردی چقدر ..

    پدر واقعاا ازت ممنونممم که بهم ماهی گیری را یاد دادی و نه بهم ماهی دادی .. بهم ماهی گیری یاد دادی، یادم دادم که هر کاری میکنم برای حالِ خوبِ بیشتر خودم باشه ..

    من اینکاروو برای خودمم کردمم .. رضای عزیز اگر حالش خوب ترر شد احساسش دگرگووون شد بخدااااا بایستی اونجا میبودی و میدیدی چشماشش گرد شده بود برققق میزد از خوشحالی لبخندش تا بنا گوشش واوو بود خدای من .. خدای من .

    یاد این حرف میافتم که یاد اون داستانِ که با ار وی رفتیم و حالا توی دنده عقب زدیم به یک ماشین بعد مریم جان با دست خط قشنگش نوشت و گذاشت روی شیشه ماشین که ما زدیم و رفتیم و اینم شماره تماس ماست با ما تماس بگیر قربونت .. و بعدش شماا اومدی خسارت را پرداخت کردی یک چیز بیشترم گذاشتی و دادی به ایشون .. یادته گفتی پدر گفتی وقتی این کارو کردم که برای دلِ خودم بوده قطعا چقدر اون آدم خوشحال شد ..

    و من یادمه که نوشتم، اگر پدر اون فرد خوشحال شد از این حرکت شما به خاطر این بوده که اونمم باورهای درستی داره نسبت به این کار

    یعنی چی ..

    مثلا اگر رضا همین دوست من اگر باور داشت که اقاا این محمد (هرکسی ) این شیرینی را آورده که مثلا یک چیزی میخواد از من .. و این جور باورهای مزخرف و محدودکننده و فقر آفرین را داشت هرگگززز خوشحاللل نمیشدددد از اینکه من برای دلِ خودم شیرینی خریدم و که بیام و تبریک بگم ..

    و همینه که کبوتر با کبوتر باز با باز را الان بیشتر میتونم درکش کنم ..

    و چقدر خوشحالمم که اینااا را بخدا دارممم میبینم حس میکنم و تازه میتونم بنویسممممم که اقاا من ایناا را درک کردم پدررر من ببین عمل کردمم به حرف های که میزنی و من گوش کردم و باور کردم و الانم عمل کردمم .. یعنی اون داستان تصادف را الان مننن دارمم درکش میکنم چون خودم عمل کردم بهش …

    خلاصه همین دوستِ من که میگم خواسته هایی را داره که دقیقا خواسته های منه، مثلا آیفون 11 پرو مکس داره، خونه ی خودش را داره کسب و کار خودش اف جی کروز قشنگ خودش را داره .. چیزهایی داره که دقیقا توی دریم بورد من هم هست و خداوند خداروشکررر میکنمم چی بگممم که توی این شهر داره خداوند به شکلِ این الگوها نشونم میده .. که هست هست میشه میشود همه چیزهای عالی را با هم یکجا داشت ..

    جالبه که رضا بهم گفت رو کرد اول به شاگردش و گفت ببین امین من همین امروز صبح داشتم در مورد چی بهت میگفتم صحبت میکردمم دقیقاا چیزهایی را الان شنید رضا از زبانِ مقدسِ من شیرین من که حالا میتونه مهر تاییدش باشه که درسته .. که قانون جواب میده .. تو به هر چیزی توجه کنی از همون جنس را بیشتر وارد زندگیت میکنی .. خواستم برم که بهم گفت محمد صبر کن یک عکس با هم بگیریم این باید خاطره تصویری هم داشته باشم ازش .. .. خدایا شکرت

    در ادامه،

    من توی مسیر برگشت خونه ..

    باز رسیدم به یکی از معروف ترین پاساژهای شهر قشنگمون، شوش

    و سر نبش این پاساژ زیبا توی این هوای عالی، یک مغازه ای هست که خیلی معروفِ .. یعنی معروف شد ..

    داستان چیه؟

    داستان اینه که ایشون توی این دو سالی که این کسب و کار خودش را زده (بوتیک لباس)

    با عشق دنبال کرده با باورهای درست ادامه داده

    و اتفاقی که افتاده این بوده که به صورت زبانی تبلیغ شده تبلیغ .. خداوند تبلیغ کرده کار ایشون را عشق ایشون را توی کل شهر .. اقاا من توی این دو سال که توی کافه ها هستم و الانم که مدیر سالن بزرگترین و بهترین کافه رستوران شهرم هستم و کارم اینه که ارتباط موثر برقرار کنم با هم پاره های عزیزمم یکی از ویژگی هایی که دارم که همینمم اینجااا ایجاد شد .. با دیدن سریال زندگی در بهشت با دیدن سفر به دور امریکا با نوشتن با توجه بر نکات مثبت با متعهد بودنم با تحسین کردن با درکِ عالــــــــی ِ اینکه اقااا تحسین تحسین تحسین تحسین تحسین چه میکنددد بااا آدمهااا چه میکند پسرررر دیونه میکنه هر کسی را آدم هاا را به اصل خودشون نزدیک تر میکنه .. من اینو اینجاا یاد گرفتمم پدر تاا عمر دارمم من میگمم از شما یاد گرفتم من وظیفه ی خودمم میدونم که بهتون بگم که الهام بخشید که تاثیر گذارید که منجر شد ایمان شما حرکت شما توکل شما رهایی شما رسیدن شما به خواسته هاتون به استقلال مالی و زمانی و مکانی اتون به این درس های که با عشققق صبح و شب میایید جلو دوربین هر وقت که حستون بگه میایید و میگید و با ما به اشتراک میذارید .. من میگم به شمااا من باید بگم که سپاس گزار شمامم تشکر میکنم از شما پدر .. برای اینکه تغییر کردی تغییر دادی خودت و با تغییر خودت شدی الگویی عالی تمام عیار برای انسان های هدایت یافته و برگزیده برای انسان های شجاع دلــــی مثل من پادشاه خدا روی زمین مارکو .. شدی نور مسیر من .. خداوند به وسیله ی شما درس هاا بهم یاد داد، آگاهی هایی که فراموش کرده بودم قبل از تولد دارم را یادم داد به یادم آورد باباااا اصلا ..

    پدر من عاشقتممم عاشقتممم عاشقتمممم

    هر چیی میخوای بازمم خدا بهت بده بیشتر وبیشترش را بهت بده، از خدا میخوام که گشایش بیشتری در روزی شما اعطا کنه، سلامتی بیشتر سرتون سلامت باشه پدر، شادی بیشتر عشق بیشتر کسب و کار بزرگتر .. ان شاا.. شما را توی همین امریکا ببینیم که سخنرانی های بزرگِ چندصدهزار نفری به زبان انگلیسی دارید عالیهههههههه اینن شما لیاقت بهترین هاا را دارید پدر .. بخدا که نمیتونم بگم استاد .. چون این نزدیکی به شما را با کلمه ی مقدس پدر میتونم بیان کنم .. پدر پدر پدر عاشقتمم من

    پدر الهی که کل ِ دنیاا اینجوری صدای خدااا را برسونید .. هر روز موفق تر .. هر روز گسترش بیشتر .. شما رشد بیشتری کنی دنیا رشد بیشتری کرده من رشد بیشتری میتونم کنم خیلی راحت تر و سریع تر ..

    پدر بهتون افتخار میکنم .. یک روزی هم میرسه که من آمریکا میام توی بهترین حالتمم .. الهی آمین اینوو هم بگم این داستان را و خیلی نرسیدم باید برم کافه و بعدش که اومدم دوباره ادامه اش را مینویسم به امیدخداوند یکتا ..

    خلاصه، اینکه آقاا من توی این دو سال و مخصوصا از وقتی که توی کافه هستم میبینم و تحسین میکنم هر کسی که لباس فوق العاده ای به تن کرده و خیلیییی وقت هاا اومدم پرسیدم که عزیزمم این لباس زیباا را از کجا تهیه کردید ؟* و پاسخی که دریافت میکردم همش یکی بوده! از چندین نفر ..

    بعد من به خودم گفتمم اقااا چقدر کار ایشون درسته که ببین محمد از چند نفر دارم میپرسم همش اسم ایشون را میاره .. گفتم باید برم پیششون و ایشون را از نزدیک ببینم و تحسین کنم ..

    خب من توی لیست خریدم یک هودی زمستانه میخواستم ..

    ولی اون موقع که رفتم داخل بوتیک قصد خرید نداشتم و میخواستم فقط هودی ها را نگاه کنم .و این قبلش هم خب چه اتفاقاتی را رقم زدم و پیش رضای عزیز بودم و ایشون را هم تحسین کردم الان اومدم اینجاا .. شروع کردم به گفتن دقیقااا همین داستانی که الان نوشتم که کارم چیه و این پرسیدن هاا را به ایشون هم گفتم خیلی هم بیشتر ..

    اتفاقی که افتادد بله بله .. گل از گلِ ایشونم شکفت .. خدای من خدای من چشماش برق میزد اصلااا رو هواا بود پروازش را میتونم ببینم پرواز روحش را .. خدای من خدای من بازم تحسین تحسین .. ببین چی میکنه این تحسین به جای حسادت به جای ندیدن هاا.

    خدای من خدای من من چقدر خوشبختممم

    که توی این زندگی توی این دنیااا من انقدر آروممم که میتونممم توی همین آرامش این زیبایی هااااااا رااا ببینم تحسینننن کنممم تشویق کنم با عشقققق بدون انتظار .. اینااا یعنی تغییر شخصیت درونی من وو ارزشش را داشت و داره که بازممم بیشتر کارر کنم روی خودم و خبر عالی اینه که تکامل میتونه به تصاعد برسه وواووو یوهووو ..

    به ایشون گفتم گفتم که بااابااا تو چقدر کارت درست تفکرت درسته چقدر عزیز من عاشق کارت هستی که ببین تو کل شهر معروفی توی همین دوسالی که شما را میبینم این شهر شما را میبینه .. و براش داستان تکامل کسب و کارهای مثل برند زارا و.. اینا را گفتم

    گفتمم ببین باورهای درست تو اشتیاق سوزان تو و ادامه دادنت توی این دو سال چه کرده که حالا کلِ شهر میخوانننن از شماااااااااااااا دوستِ من خریددد کنند خرید کنند هاااا هر کسی .

    و این شد که گفتم اقاا فکر کردی پولو و زارا و این برندهاا کلا اوناایی که الان تو کل دنیا شعبه دارند چطوری اینطور شدند

    د اوناا هم قربونت از همین شهر از همین بوتیک ها اصلاا قبلش از همین خونه از همین چیزهایی که دارند شروع کردند و جلو رفتند .. توی شهر معروف شدند بعد استانشون بعد کشور بعد حالا یکم یکم به این فکر میافتی که خودت تولیدی بزنی خودت طراح و خیاط و .. اینا را بیاری و خودت برند خودت را بزنی و بخوای گسترش بدی و حالا که گسترش میدی بدی اول به دوستات بعد شهرت بعد استانش بعد کشورت بعد کشورهای دیگه صادر کنی بعد کارخانه های تولیدی بزرگتر وسایل بهتر و بهتر و … همینجوری زارا زارا شد پولو پولو شد و هر برند دیگه ای با ادامه دادن با هر بار بهتر شدن با باورهای درست با رقابتی با کسی نداشتن بلکه رقابتت با خودت باشه برای هر روز بهتر و بهتر شدن ..

    اتفاقی که افتاد این بود که من خودم از این حرفاااااا که درکشون میکردم موقع گفتن که چی دارم میگم، این بود که من که اولویتم نبود خرید هودی ولی حسِ اون لحظه ام صدای قلبم را شنیدم که گفت اصلا به خودت هدیه بده بهترین هودی را ..

    و من بین سه تا هودی اونی که خودم میخواستم را انتخاب کردم و میدونی پدر

    من کارت را دادم به ایشون واصلاا بخداا اصلا برام مهم نیست و نبوده که قیمت کار چقدر بوده .. گفتم بکششش فقط بکش .. و زمانی قیمت بهترین چیزی که خریدم را متوجه شدم که اون برگه دستگاه پوز را داد و بهم گفت که محمد جان این 390 بوده من 350 کشیدم .. اصلااا من بهش نگفتم که %بده .. یاد این جمله میافتم که وقتی دنبال آخرت باشی مال دنیا میاد سمتتت ..

    حالا همه ی این حرف هاا را من بعد از اینکه خرید کردم و داشتم برمیگشتم زنگ زدم به یک هم پاره ی هم فرکانسی عزیزم و همه این ها را با ایشون هم به اشتراک گذاشتم توی همون صحبت کردن با ایشون این نکته را هم یاد گرفتم که

    انگار خداا بهم گفت نشون داد .. چی را ؟

    همون عدد را گفتم که 39 بوده بعد 35 کشیده .. حالا اینجا فقط یک صفر بیشتر داره ..

    پس داره خدا با این نشانه بهم میگه که مسیرم درست بوده انتخابم درست بوده ..

    خدایااا شکرت شکرت شکرت هر چیزی دارم از تو دارم

    تویی که داری کارها را انجام میدی

    تویی همه کارر من فقط باید لذت ببرم عشق کنم حال کنم همین .. من کاره ای نیستم خدای من همه چیز من .. و هر کسی که به قول حسین بن علی، هر کسی که خدا را داره چه که نداره و هر کسی که خدا را ندارد چه دارد؟!!

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت … عاشقِ خودمم عاشقتم پدر جان برای این ادامه دادنت امیدوارم که این احساس خوب را هم در شما ایجاد کنه این نگاه این عمل من که از باورهای من میاد ..

    و چقدر راستی من بازم دوست دارم اشاره کنم به ثروتمند بودن

    من اگه پول نداشتم هرگز نمیتونستم خب به اون راحتی اون را بخرممم .. و چقدر ثروت پول معنوی ارزشمند مقدس آرامش اور هست اصلا چقدر خوبه چقدر لازمه چقدر پول ثروت منو به خدا نزدیک تر میکنه چقدر حالا که بیشتر داشته باشممم چقدر باز میتونم به همین شکل و حتی بهتر و با تکرار بیشترررر مثلا خرید در هر روززز، میتونم این احساس عالیی را معنوی بودن ثروت را با عمللللل قوی تر کنم این ابر باور را .. و چقدر با ثروتمندتر شدنم به خداوند یکتا نزدیک و نزدیک تر میشم .. خدای من خدایااا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت .. من برم کافه به امید دیدار))

    توجه بر نکات مثبت این قسمت:

    خدایا شکرت برای این قسمتِ هیجان انگیز، خدایا شکرت برای این آسمون زیبا، خدایا شکرت برای این وسایل ماهی گیری ای جانم، ای جانمم این دختر خانم داره به دوستمون یاد میده که چطوری ماهی بگیره با لنسر .. ای جانم برای این مهربونی برای این عشق . ای جانم که داره نون میندازه و لنسر را هم انداخته همین جایی که ماهی داره میگیره .. یوهو اولین نفر رفت تو آب دومین نفر رفت … باریکلاا رفت تو آب بالاخره خدای من چقدر خوبه این آب // باریکلا به بچه های نترس که توی این آب گرم رفتند تااا اون ور آب آفرین .. عزیزم این هپوی قشنگ با جلیقه نجات ببرسی میکنه که بپره تو آب یا نه .. واووو باریکلااا به این شیرجه های مشتی .. یوهوو اخ جوون الان رسیدیم همه با هم.. ایولللل باریکلااا چقدر خوبیممم ما خدایااا شکرت شکرت برای ملک شخصی بینظیر خدایا شکرت شکرت شکرت بالاخره هاپووو را انداختند تو آب ( چقدرررر خندیدممم فکر کنممم بی نهایت انسان اینجوری شناا را یاد گرفتند به زوررر چقدر داستان میدونم برای یادگیری شنا همین دوستای من که باباشون توی رود و استخر اینا انداختنشون توی آب گفتند یا دست شنا بزن و نجات بده خودت یا غرق شووو که اکثراا یعنی هر داستانی شنیدم دیدم اینجوری بچه ها شنا را یاد گرفتند .. وقتی که ذهن میبینه هیچچچ راه فراری نیست هیچ راهِ برگشتی نیست میزنه و میره جلووو … ایده میاد راهکار میاد .. اینم یک جورایی همون اهرم رنج و لذت را داره نشون میده ولی اینجا دیگه ته اشِ یعنیی فقططط جلووو فقططط جلوو باس بری .. )

    آخ جون شیرجه دسته جمعی ..

    چندتا نکته قابل تحسین از زاویه ی چشمانِ من، اینکه؛

    چقدر خوبه چقدر زیباست که پسر و دختر اینجا کنار هم به راحتی با عشق و فراوانی لذت اصلا اینجوری بزرگ شدند که با هم در کنار هم راحت باشند و شنا کنند و لذت ببرند بدون نگاه چپی .. خب خیلی دوست ندارم توجه ام را بذارم روی چیزی که قبلا بهمون گفتند همون حرام هایی که از نگاه انسان های با باورهای محدودکننده بوده و به خورد همه ی ما داده شده …

    چقدر خوشحالم که میتونم این را ببینم و عشق کنم لذت ببرم و خودم را تجسم کنم که کنار همین بچه ها من دارم شنا میکنم و عشق میکنم و لذت میبرم و سپاس گزار خداوندم هستم ..

    و چقدر خوبه که یکی نشسته مادر خانواده و داره از دیدن بچه هاش لذت میبره یکی داره ماهی میگیره یکی داره شنا میکنه .. همه دارند لذت میبرند و چقدر زیباست چقدر تحسین برانگیز خوبه خداروشکر

    چقدر خوبه که بچه ها هم دیگه را تحسین میکنند واصلا کلمه ی نــــــه تو نمیتونی را ندارند حتی شوخیش را هم نمیگن! بلکه میگن تو میتونی بیا بیاا ..

    خدای من همه چی آوردند بچه هاا همه ی وسایلشون تکمیل .. اینم یکی از مواهب ثروتمند بودنِ دیگه که هر چـــی دوست داری را میتونی به راحتی بخری و تهیه کنی و به خودت هدیه بدی و عشق کنی دیگه واووو چه تختِ بادی هست خدای من چقدرر خوبه خدایااا شکرت ببریش سفرر اوووم چه خوابی بشه .. واوو خدایا شکرت به خاطر نعمت پروژکتور .. خدایا شکرت برای این نعمتِ روشنایی ..

    اهه خدای من بالاخره به ترسش غلبه کرد و پرید توی آب .. آفرین افرین ..

    توی یک کامنت خواندم ودوست دارم نقل و قولش کنم .. واووو باریکلا پدر برای این شیرجه .. شما هم داری لذت میبری از این خلق از این ملک از این مهمانی از این بودن خدایاااشکرت

    اره ثروتمند بودن معنوی ترین کار دنیاست .. خدا میدونه با همین ملک چقدر چقدر چقدر خواسته هاهااا را درونِ این بچه هاا ایجاد کردید خیلی راحت و ساده و اگر این معنوی نیست پس چیه؟

    اگر این به وضوح رسوندن خواسته هاااا درون بچه ها نیست پس چیه؟

    واووو خدای من هی بهش میگی Again again ماشاا.. هر باررر میپره هر بارم که میپره عزت نفسش اعتماد به نفسش خودباوریش بیشتر و بیشتر میشه واین نیروی قوی تر شده درونت چقدر کمکت میکنه برای رسیدن به خواسته های بیشتر و بزرگتر …

    اینمم بگم، که واووو مریم جانن عاشقتممم منننن چقدر تحسین میکنی اصلا تحسین میکنی من پروازز میکنم با این تحسین های بینظیر شما عاشقتممم مننن مریم جان مریم بانو عاشقتم من برای این در صلح بودنت برای این قسمت زیباا که برامون فیلم گرفتی عاشقتمم من چقدر تحسینت میکنم برای این هم پایه بودنت برای مهربون بودنت

    هه هه یکبار شما را push کردند حالا هم دوباره میگه این خانم کوشولو که میخوام دوباره سید push کنم شما را .. و چقدر جالب که امروز من به خدا گفتم که برنامه باشگاه push باشه یا leg بعددد الان ببین ببین خداااا توی کجااا توی چه قسمتی بهم پاسخ داد .. خدایاا شکرتت شکرت برای اینکه به بین هایت شکل با بی نهایت دستانت بهم پاسخ میدی همیشه و همیشه و چقدر من سپاس گزار باید باشم به خاطر اینکه میتونم ببینم این نشانه ها را میتونم بشنوم این نشانه هاا را خداایااا شکرت شکرت شکرت نهایت سپاس گزاری من در مقابل این همه نعمتی که بهم اعطا کردی خدا جون اینه که بخوام ادامه بدم در مسیر درست در مسیر رسالتم در مسیر عشق و علاقه ام ..

    عزیزممم Are You Happy Now? واقعاا چقدر نازه چقدر شیرینه عزیزمم خداروشکررر و کتاب پرنسس ها را نشونمون هم میده ..

    با خواندن کامنت های تحسین برانگیز اعضای گرم و خانواده ام هم مدارم دوس دارم حالا در مورد چیزهای دیگه هم بگم که موقع دیدن به ذهنم نیومده تا اینجوری کیفیت بیشتری را در نوشته ام احساس کنم لذت بیشتری ببرم،

    اینکه اولین چیز، چقدر وقتی دارم توی همین شهر راه میرم یا کلا نگاه آدمای اکثر اطرافم را میبینم میبینم که چقدر من آرامش دارم چه نگاهی دارم چطوری و با چه عینکی داره به دنیا به خودم به خداوند نگاه میکنم و چقدر این نگاهِ به نگاهِ سیستمی خداوند نزدیک و خلاصه چه کیفیتی داره زندگیم و هر بار که اینو مرور میکنم به خودم میگم که واقعاا خدایا شکرت که منو هدایت کردی به مسیر کسانی که به ان ها نعمت روز افزون اعطا کردی و نه گمراهان، و چقدر خوبه که این هدایتِ درست بوده یعنی در واقع ِ خواسته ی من درست بوده در این راستا بوده که نور درونی من بیشتر بشه، کیفیت زندگی من بیشتر بشه .. و این خیلی تحسین برانگیز و خیلی قابلِ سپاس گزاری هست چرا؟

    چون این خداوند میتونه منو هدایت کنه به مسیر گمراهی یعنی میتونه توی دنیایی که بی نهایت مسیر توشه به اون چیزی هدایت کنی که تو باورش میکنی و درخواستش را مستقیما به خودش میگی

    و یادم باشه که دقیقا مسیر درست قدم های درست هم بهت میگه نشونت میده .. و این چیزیه که من توی این یک هفته اخیر خیلی خیلی بیشتر درکش کردم عمل کردم .. خداروشکر

    نکته ی دوم اینکه، چقدر خوشحالم که دوباره با پدر هم مدار شدم و دارم سعی میکنم هر روز یک قسمت را ببینم قسمت هایی که باوررر دارممم الهاماتِ به قلب بنده ی هدایت یافته مریم جان … استاد هست .. و من در مدار این زیبایی ها قرار گرفتم در مدار این رودی که ناخود آگاه با ادامه دادنم و همین مسیر درست را با باورهای درست تر و با قدم های درست منو به اقیانوس میرسونه منو به اون جاده ی آسفالت رویایی در جنگلِ آمازون میرسونه )) پس خدایا شکرت برای این هم مداری ..

    یادم باشه که هر چقدر واقعا سپاس گزارتر میشم میتونم جزییات بیشتری را ببینم به راستی که میتونم بگم این نکته ی دوم را خیلی کمم دیده بودم چه برسه به اینکه بخوام بنویسم حالا .. و اینم مهرِ محکمی هست برای تغییر شخصیتِ من از درون ..

    و نکته ی سوم:» بازم به خاطر اینکه تمرکزِ من روی اینه بازم میخوام بیشتر روش زوم in کنم: ثروت

    اول خداروشکر کنم و دوم تحسین خودم

    شکر برای اینکه این باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و تنها راهِ نزدیکی به خداوند همین از راهِ ثروت میگذره مقداری اپسیلونی نهادینه شده .. و دوم تحسین میکنم خودم را برای این زمانی که هر بار هر آدم ثروتمندی را میدیدم آگاهانه به خودم میگفتم ببین ثروت چقدر معنویِ ببین با رسیدن من خواسته هام با تحقق رویاهاممم چقدررر ارزش ایجاد میکنم ببین چقدر خواسته هاا برای هم پاره هام ایجاد میشه وقتی ایمان من را میبینند وقتی رویای من را در دنیای فیزیکی میبینند ببین چه ایمانی درونشون ایجاد کرده ببین چقدر خوبه که اونا را متصل تر کرده ببین که اون CAN‘t تی را حالا برداشتند چون باورشون شده، دیدن که مننن رسیدم پادشاه خدا روی زمین به خواسته اش رسیده پس منممم میتونم حالا و این چقدر معنوی که بتونی یک نفر را به اصلِ خودش نزدیک کنی … یادمه روزهایی که دریم کچر درست میکردم و میرفتم سفر و بساط میکردم توی هر شهری که میرسیدم با همین باورر کارهام را میفروختم با این باوررر که وقتی میام در مورد تجربه های سفرم میگفتم وقتی این آدماا ایمان من را احساس میکردند حالا این ایمان در قالبِ یک کارم مثل دریم کچر درمیومد و فروخته میشد .. و حالا هر وقت این آدما این دریم کچر این دستبند را ببیند یادِ یک مارکوپولوی ایران گردی میافتند که متفاوت از اکثر جامعه فکر میکرد و میکنه، متفاوت عمل میکرد و میکنه .. و همین فکر کردن به ایمان به صفات این فرد یعنی ذکر خدا مگه من از خدام جدام؟!! هرگز هرگز هرگز .. من پاره ای از خدامم و یادم باشه و یادم بمونه که توی قدم این درس را آموختم که فکر کردن شروعِ باورسازی هست و چندتاا مثال خیلی خیلی عالی دارم برای این حرف ..

    هرروزز به خودم میگم و حالا هم میگم این بار به شکل نوشتاری، خدای من خدای من ..

    من وقتی جهان گردی کنم ( در حالی که تکاملم را تا ایران گردی گذارندم به خوبی) وقتی دنیا را بگردم وقتی که بیشتر از همیشه در مسیر عشق و علاقه ام با باورهای درست قدم بردارم وقتی با اینی که هستم که میدونم یک غولی درونش داره که میتونه هــــــــر کسی را مورد الهام بخش و تحت تاثیر خودش قرار بده انگاری که مهره ی مار داشته باشه، چقدر میتونم با ایمانم با داستان هام از شجاعتم از درس هایی که خداوند توسط شما پدر بهم گفته توسط بچه ها اعضای گرم و صمیمی خانواده ام توسط سفرهام توسط هر جایی که بودم و تجربه کردم .. وقتی ایناا را بگم توی هر شهری هر کشوری هر استانی هر قاره ای .. چی میشه واقعا؟؟

    جز اینکه تکثیر مارکوپولوی ثروتمندِ شجاع دلِ تحسین برانگیز ِ که اونم این هدف را داره که اشاعه توحید و یکتاپرستی ولی به شیوه ی خودش در سبک شخصی ارزشمند خودش میشه و میشه .. واووو خدای من

    خدایا شکرت سپاس گزارم برای امروز این فرصت زیبای زندگی ..

    قسمتی از کامنتِ سید محمد جان در نظرات:

    ” کلا من شنای دسته جمعی رو خیلی دوست دارم. مخصوصا جمعی که همه هم فرکانس، شاد و حال خوب هستند.

    وقتی دیدم این بچه ها چقدر راحت و آسان در کنار هم دارن شنا میکنن، به خودم گفتم که واقعا درستشم همینه. درستش اینه که دختر و پسر در کنار هم، بازی کنن ، شنا کنن، تفریح کنن و از وجود هم لذت ببرن و دیدم که چقدر در جامعه ما، خیلی چیزهای خوب، بد تلقی میشن، و تعصبات به درد نخور، به شدت رعایت میشن.

    چقدر این بچه ها عزت نفس و اعتماد بنفسشون در ارتباطات به مراتب بالاتر از جاهای دیگست. همین که لخت میشن میپرن توی آب ، خیلی صمیمی باهم رفتار میکنن، واقعا رابطشون دوستانه است، نشان از عزت نفس بالاشونه. واقعا به قول استاد، وقتی سطح رابطه در حد دوستی صمیمی باشه، زندگی زیبا تره، محبت ها بیشتره، احترام بیشتره، آدما بیشتر همو دوست دارن، و خودم به شخصه خیلی لذت بردم از سطح رابطه این بچه ها. البته بیشتر خانواده هاشونو تحسین میکنم و قبل از اون هم، فرهنگ درست و غنی این مردم رو. چون طرز نگاه و باورهای این مردم باعث شده که عینک ها رو از چشمشون بردارن، تعصبات رو کنار بذارن و با چشم باز جهانو ببینن. روابط رو واقعا خوب درک میکنن. زیبا و درست برخورد میکنن. اما مردم ما چونکه این هارو درک نمیکنن، نمیتونن باور کنن که سبک درست زندگی اینه. دوستی اینه. روابط درست اینه. همه شادن، همه خوشحالن، حاشون خوبه، واسه خودشون ارزش قائلن. راحتی واسشون خیلی مهمه. هیچ کدوم از بچه ها به خاطر خجالت یا زشت بودن نیومده حتی لباسی رو بپوشه که راحتیشو بگیره. حتی موقع شنا باز هم واسه راحتی خودشون خیلی ساده مایو میپوشن. و من خیلی خوشحالم که ما با مکانی از دنیا و مردمی طرف هستیم که خیلی از مسائل رو بین خودشون جا انداختن. به قول استاد یه بار میگفت، مردم فکر میکنن آمریکایی ها کلا لختن و همه با هم دعوا دارن و اصلا همه چی نابوده، یه سری از اعمال رو انجام میدن که نباید و … . ولی واقعیت اینه که خیلی خیلی اتفاقا حتی نوع پوششون خیلی بهتر از هر جاییه. بسیار مردم شادین. بسیار بسیار … توحیدی تر …. هستند نسبت به هر جای دیگه.

    و آره چقدر این کشور را تحسین میکنم آمریکاا .. آمریکاا .. آمریکا .. نمیدونم کی میشه که من میام آمریکا ولی میدونم که خیلـــی درس ها هست که باید یاد بگیرم خیلی باورهاست که باید ساخته بشه و خیلی از باورهای محدود کننده ام برداشته بشه تا همون لاجرم اتفاق بیافته ..

    خدایا شکرت برای این نوشته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3843 روز

    به خاطر وجود ارزشمندت دوستِ الهی ِ من سپاس گزارم

    به خاطر اینکه این کامنتِ تحسین برانگیز داستانیِ خلاقانه را با قلمِ روان و ساده و شیوا و واضحت با عشق با شور با اشتیاق نوشتی سپاس گزارم

    دعا میکنم که خداوند در زندگی ات بیشتر تجلی پیدا کنه .. چه خواسته ای مهم تر از این که خدا را بیشتر ببینی و احساسش کنی در زمین در خاک در اب در باران مثلِ الان .. در این پیام .. در این نوشته .. در این لبخند .. در این قهوه .. در باشگاه .. در یک بدن زیبا .. در یک گُل .. در ..

    دیروز یک کامنتی خواندم یعنی هدایت شدم و دوست دارم از اون خواندنم زکاتش را هم بپردازم .. با عشق و احساس خوب .

    سوالی بود! نوشته بود؛ بزرگترین ترست چی هست محمد؟

    * ولی اون پاسخ داد که بزرگترین ترس هر آدمی متصل نبودنش میتونه باشه .. چیزی بدتر از این نیست برای من .. اینکه وصل نباشی .. چون وقتی نباشی وقتی در صلح نباشی وقتی فرکانست تنظیم نباشه هییچیییی سرجاش نیست یعنی تو هیچی را سرجاش نمیبینی اونم چون که تو سرجات نیستی .. تو در صلح نیستی تو تعادل بین ذهن و روح را برقرار نکردی هنوز ..

    بارها شده که عزیزم، من توی دلِ خواسته ام بودم ولی اون خواسته هم زیاد چندان شادی ثابت و با دوامی نداشته برام ولیِ اون علتی که میخواستم اون نیتی باوری که اون خواسته را میخواستم برای اینکه خدا را تجربه کنم چرا چرا چرا .. و حالا که تجربه اش کردم اون باوره قوی تر شده .. قوی تر ..

    و چه باوری مثل اینکه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست واقعا .. هِه ..

    پدر را ببین سلما، در آزادی کامل هست .. خداوند این الگو را برای ما فرستاده که ببینیم میشود یک جوری زندگی کرد بهشتی زندگی کرد که این زندگی جدید هیـــچ ربطی به زندگی سابقت نداره ..

    خونه ی خودت .. کسب و کار خودت … یک ذهنِ ثروتمند .. یک باغِ آباد .. از هر دولت آزاد ..

    ثروتمند بودن باشکوه ترین یعنی شکوه مندانه ترینِ زیباترین ِ قشنگ ترین کار دنیاست معنوی ترین کار دنیاست

    چون اگر پدر نمی خواست و خواسته اش را به خدا مستقیما نمیگفت .. و تکاملش را طی نمیکرد در اون سمتم که ماا میخواستیم، خداوند که بی نهایت دست داره با دستی دیگه اش به ما مسیر درست را نشون میداد .. اما ما انتخاب کردیم پدر، هم انتخاب کرد و حالا هر دو هم مسیریم و مقصد یک چیزه یک خداست نه دوتا .. خدایی که رب هم هست ..

    آره خواست و خداوند که تواناای هدایت تمام موجودات را به سمت کمالشون در یک روند تکاملی را داره و همینکارم میکنه، مسیر ثروتمند شدن از مسیر عشق و علاقه اش را قدم به قدم نشون داد خداروشکر خداروصدهزار مرتبه شکر

    وو ببین با خرید همین باغ 20 هکتاری در ثروتمندترین سرزمین دنیا، آمریکای تحسین برانگیزِ مقدس

    چندین مهمان داره چقدر توی همین بودن و وصل بودن و دیدن و حس کردن و تفکر کردن در … همین آرامش … داره خواسته ایجاد میشه چه برای مهمان ها .. چه برای ما از همین پشتِ مانیتور .. چه برای خود پدر و مری .. و حالا اینو بهم بگو ذهنِ منطقی من که آیا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیا نیست؟

    Okay

    دوست عزیزم، با خواندن ِ نوشته ی الهامی ِ شگفت انگیز خدای درونت به وجد اومدم و تحسینت میکنم مثل همیشه که هستی جز لیستِ سپاس گزاری من ..

    تو توانایی عالی هم در نویسندگی داری .. داستان سراییت خارق العاده است ..

    دوست دارم دوست دارم دوست دارم شاه دخترِ زیبا و شجاع دلِ خدایم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3843 روز

    بهت تبریک میگم که نوشته ای را نوشتی که در نهایتِ اتصال به منبع خیر عالمیان بودی که شده نوشته ی برجسته ی این فایل توحیدی مثل هر فایل دیگه البته ..

    تحسینت میکنم پریای زیبای ِ خدایم … تو چقدر قشنگی .. تو چقدر ماهی .. تو چقدر زیبایی ..

    چقدر زیبا درک کردی و درکت را نوشتی به دنیای فیزیکی هم دعوت کردی به این تحسین برانگیزی.

    چقدر خوب تکامل را دیدی توی قسمت های اولیه نسبت به این قسمت ها ..

    چقدر عالی در مورد توجه بر نکات مثبت گفتی .. اصلا خواندن پیامت منو متحول کرد نیرو داد عشق داد پر از انرژی مثبتِ این نوشته و منجر به حرکت ِ رو به جلوی من شد: از احساسم این این حرکت رو به جلو را متوجه میشم ..

    ممنونم ازت

    به خاطر وجود ارزشمندت از خدا سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم

    هر جاا هستی غرق خدااا باش!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3843 روز

    همیشه خواندنِ کامنت های کهشکان ( نه همه، اکثرا) منو به وجـــد میاره، منجر به گردش انرژی، جریان خونِ قوی تر و گرم تر در رگ هام میشه … احساس زندگِی دوباره را بهم میده، اصلا اینجوری بگم

    انگار با خواندن پازل پازلِ که پازل های ذهنیِ من را کامل تر میکنه آگاهی ها را برای من مرور میکنه و بیداری زیبایی را تجربه میکنم .. خوشم خوبم عالیم حالم بهتر میشه .. خداروشکر البته

    خداروشکر که البته این سایت هست

    خداروشکر که پدر هست مریم جان هست، این اعضای گرم و صمیمی بینظیر و تحسین برانگیز و شگفت انگیززز هست

    خداروشکر که آگاهی هااای بچه هاا مدام در حال بهتر شدن، افراد ثروتمندِ در دلِ این سایت بیشترر و بیشتر داره میشه ..

    میدونی میخوام بگم که همه چیز داره بهتر میشه پس وقتی که برای خواندن میذاری خیلی خیلی با همین روند رشد تکاملی میتونه این لذتِ را لذت بخش تر کنه بازم .. Wow چه توضیحی شد خدایااا شکرت

    ستاره جان

    عزیزم، عزیز دلِ تحسین برانگیز و شجاع دلِ مهربون ِ متصل

    از خواندنِ این کامنتت واقعا لذت بردم و لذت به خاطر وجود ارزشمندت از خداوند یکتا سپاس گزارم

    ممنونم که خواستی این دنیا را تجربه کنی چون با حضورت خدااا میدونه که چندنفر به اصلشون نزدیک و نزدیک تر شدند ..

    توی این کامنت تحسین برانگیزت این قسمت را خیلی دوست داشتم چون نگاه متفاوتی از لذت بردن بهم داد نگاه متفاوتی از ترس .. بیا با هم بخوانیمش دوباره و قبلش من ازت خداحافظی میکنم و میگم که چقدر دوست دارم و ازت ممنونم نازنینِ خداوند یکتای جهان آفرین از رب برای تو بهترین هاا آرزوی گشایش در روزی سلامتی و شادی بیشتر و بیشتر را میطلبم … عاشقتم من ..

    تفاوت فردی که وارد ترس هاش میشه و اصلا به ذهنش اجازه نمیده که بخواد زیاد ترس هاشو براش بزرگ کنه با کسی که بع ترس هاش پرو بال میده توی اینه که تجربه های لذت بخش تری رو داره و در هر لحظه در حال لذت بررن بیشتریه اما کسی که ترس هاشو بولد میکنه لذت نمیبره حتی اگه به زور هم وارد دل ترسش بشه اونقدر ترس ها غول شدن که نمیتونه اون لذت واقعی رو ببره و اون هماهنگی عمیق رو ایجاد کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: