https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-20 08:04:242025-04-03 18:03:24سریال زندگی در بهشت | قسمت 50
266نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدای منننن چقدر خوبه که باز مهمون دارینننن😍 اومدن مهمون با کلی اتفاقتات هیجان انگیز. وکلی چیر یادگرفتننننن و شکل گرفتن خواسته های جدید😍
دفعه قبلی که خانواده راسل مهمون پردایس بودن گفتن کاشکی دختر هم داشتن خیلی دوست داشتم رابطه دختراشون با هم ببیینم و الان خدا رو شکر کلب مهمون دختر هم دارین ای ول خدا رو شکر که خدا انقدر سریع پاسخ میده😍
این همه هیجان شورررر انرژی خاطرهای خوب بیرون رفتنهای دست جمعی برام تازه کرد که همیشه من دختر دابمممم با هم دیگه می پریدم توی آب 😍خدای من شگرتتتتتتتت….این هیجان وشورررر شوققققق وای خیلی خوبه……خداروشکررررر….
ای ول به اون دختر شجاععععع که چقدر زیبااااا می پرید توی آب دمش گرممممم😍😍😍 ای ول……
خدا روشکرررر برای این همه زیبایییی، شوررررر، نعمتتتتت، و فراوانییییییی
ممنومم خانم شایسته عزیز برای فیلم برداریتون با عشققق 💕💕💕
سلام فوق العاده حس قشنگ و لذت بخشی بود خدایا برای اینهمه زیبایی شکرت با دو زبان متفاوت چقدر کنار هم بزیبایی لذت میبردید و واقعا ثروتمند شدن باشکوه است. ممنونم استاد جون بجز اینهمه آرامش و لذت و شادی و .. برای خودتون ی حس خیلیییی عالی هم من بعنوان ی ایرانی فارسی زبان دارم بخاطرتون😍😍😍
روزی از روزهای خوب خدا در پارادایس دخترکی شاد و زیبا به همراه دوستان خوبش قصد کردند به دریاچه برن و آبتنی کنن.
همینکه رسیدن به لب آب دید همه دوستاش یکی یکی پریدن توی دریاچه و شروع کردن به لذت بردن.🏊♂️🏊♂️🏊♂️🏊♂️💧💧💧
دخترک قصه ما وقتی لذت و شادی دوستاش رو توی دریاچه زیبا دید، خواسته ای توی وجودش شکل گرفت و اون پریدن توی دریاچه پارادایس و لذت بردن از آب بازی با دوستاش بود. این خواسته روحش بود، روحش میخواست لذت ببره و میدونست که براحتی امکان پذیره و ازش میخواست که بپره تو آب!🏞🏊♂️
اما شیطان ذهنش👹 اونو میترسوند. شاید ترس از اینکه نتونه خودش رو روی آب شناور نگه داره و غرق بشه یا شاید ترس از الیگیتور یا ترسهای مبهم دیگه رو بهش القا میکرد. میگفت تو محدوده امن خودت بمون دریاچه خطرناکه نمیتونی، غرق میشی، میمیری و اونو از پریدن منصرف میکرد! 😱😬
اما روحش که همون خداوند بود از خواسته او خبر داشت این خواسته خیلی شدید بود فقط ترس مانع رسیدن به خواسته اش میشد. اما خداوند بیش از خودش میخواست که به خواستش برسه، و از طریق یه حسی تو وجودش بهش اطمینان میداد که تو میتونی. بپر تو میتونی! جدال ذهن و روحش ادامه داشت اما
خداوند اونو در جهت خواسته اش هدایت کرد و از طریق دستان مهربانش بهش کمک میکرد!
دستان مهربان خدا یعنی همون دوستانش پی در پی اونو تشویق میکردن و بهش میگفتن: تو میتونی خیلی ساده اس، ببین ما چقدر راحت تونستیم. بیا بپر و با ما از آبتنی لذت ببر!
درواقع خدا الگوهای خوبی رو بهش نشون داد که قبلا این کار رو خیلی راحت انجام داده بودن. کم کم دلش قرص شد و ذهن منطقیش باور کرد که: پس اگه اونا تونستن منم میتونم از پسش بربیام!
و بلاخره پرید توی آب! 😃💪
وقتی پرید و لذت آب رو روی پوستش احساس کرد، تازه فهمید چه ترس واهی و مسخره ای داشته و پریدن چقدر کار راحتیه! دفعه اول زود اومد بالا و سردش شد اما جسورانه چند بار دیگه هم پرید تا مطمئن بشه که میتونه و هربار اعتماد به نفسش بالاتر رفت و لذت بیشتری رو هم تجربه کرد!!! دیگه از ترس و سرما خبری نبود.
همش لذت بود و بس! 😍
باور کرد که: خداوند باهاشه، توی وجودشه و هواشو داره. کمکش میکنه. هدایتش میکنه. دستای مهربانش رو به کمکش میفرسته و اونو تنها نمیذاره.
باور کرد: خداوند بیشتر از خودش میخواد که به خواستش برسه و در مسیر رسیدن به خواسته اش هدایتش میکنه.
باور کرد همه ترسها واهی هستن و تنها راه از بین رفتن ترس رفتن تو دل همون چیزیه که ازش میترسه.
باور کرد اگه تونسته این کار رو که بنظرش سخت میومد رو انجام بده پس از عهده کارهای به ظاهر سخت دیگه زندگیش هم برمیاد.
باور کرد که انسان توانمندیه و هر کاری رو که اراده کنه میتونه انجامش بده و با تمرین کردن میتونه در اون کار پیشرفت کنه.
باور کرد که خواسته اش رو جدی بگیره و بهای رسیدن به خواستش که همون پا گذاشتن روی ترسش هست رو با تمام وجود بپردازه.
و به این ترتیب دخترک قهرمان قصه ما با رسیدن به این خواسته و ایجاد این باورهای قدرتمند کننده، مدارش بالا و بالاتر رفت و خداگونه تر شد🔮
سلمای نازنینممم وای وای وای با من چیکار کرد این نوشته های خداییت
خدای منن چقدر حلی تو خدایت رفیق قشنگم
من عاشقتممم عزیزدلن
الهی که همیشه توی بغل خداوندت باشی و هر لحظه شادتر از لحظه ی قبلت باشی
الهی که همیشه پر از عشق خداوندم باشیییی
اخ چقدر تحسینت میکنم برای این همه عشق و در صلح بودن با زیبای خدای درونت بهت افتخار میکنم رفیق ورزشکار مننن عاشقتم و برات بی نهایتتتتتتتتتتتتتتت بهترین های بهترین هارو میخوامممم از اون بهترین هاش
به خاطر اینکه این کامنتِ تحسین برانگیز داستانیِ خلاقانه را با قلمِ روان و ساده و شیوا و واضحت با عشق با شور با اشتیاق نوشتی سپاس گزارم
دعا میکنم که خداوند در زندگی ات بیشتر تجلی پیدا کنه .. چه خواسته ای مهم تر از این که خدا را بیشتر ببینی و احساسش کنی در زمین در خاک در اب در باران مثلِ الان .. در این پیام .. در این نوشته .. در این لبخند .. در این قهوه .. در باشگاه .. در یک بدن زیبا .. در یک گُل .. در ..
دیروز یک کامنتی خواندم یعنی هدایت شدم و دوست دارم از اون خواندنم زکاتش را هم بپردازم .. با عشق و احساس خوب .
سوالی بود! نوشته بود؛ بزرگترین ترست چی هست محمد؟
* ولی اون پاسخ داد که بزرگترین ترس هر آدمی متصل نبودنش میتونه باشه .. چیزی بدتر از این نیست برای من .. اینکه وصل نباشی .. چون وقتی نباشی وقتی در صلح نباشی وقتی فرکانست تنظیم نباشه هییچیییی سرجاش نیست یعنی تو هیچی را سرجاش نمیبینی اونم چون که تو سرجات نیستی .. تو در صلح نیستی تو تعادل بین ذهن و روح را برقرار نکردی هنوز ..
بارها شده که عزیزم، من توی دلِ خواسته ام بودم ولی اون خواسته هم زیاد چندان شادی ثابت و با دوامی نداشته برام ولیِ اون علتی که میخواستم اون نیتی باوری که اون خواسته را میخواستم برای اینکه خدا را تجربه کنم چرا چرا چرا .. و حالا که تجربه اش کردم اون باوره قوی تر شده .. قوی تر ..
و چه باوری مثل اینکه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست واقعا .. هِه ..
پدر را ببین سلما، در آزادی کامل هست .. خداوند این الگو را برای ما فرستاده که ببینیم میشود یک جوری زندگی کرد بهشتی زندگی کرد که این زندگی جدید هیـــچ ربطی به زندگی سابقت نداره ..
خونه ی خودت .. کسب و کار خودت … یک ذهنِ ثروتمند .. یک باغِ آباد .. از هر دولت آزاد ..
ثروتمند بودن باشکوه ترین یعنی شکوه مندانه ترینِ زیباترین ِ قشنگ ترین کار دنیاست معنوی ترین کار دنیاست
چون اگر پدر نمی خواست و خواسته اش را به خدا مستقیما نمیگفت .. و تکاملش را طی نمیکرد در اون سمتم که ماا میخواستیم، خداوند که بی نهایت دست داره با دستی دیگه اش به ما مسیر درست را نشون میداد .. اما ما انتخاب کردیم پدر، هم انتخاب کرد و حالا هر دو هم مسیریم و مقصد یک چیزه یک خداست نه دوتا .. خدایی که رب هم هست ..
آره خواست و خداوند که تواناای هدایت تمام موجودات را به سمت کمالشون در یک روند تکاملی را داره و همینکارم میکنه، مسیر ثروتمند شدن از مسیر عشق و علاقه اش را قدم به قدم نشون داد خداروشکر خداروصدهزار مرتبه شکر
وو ببین با خرید همین باغ 20 هکتاری در ثروتمندترین سرزمین دنیا، آمریکای تحسین برانگیزِ مقدس
چندین مهمان داره چقدر توی همین بودن و وصل بودن و دیدن و حس کردن و تفکر کردن در … همین آرامش … داره خواسته ایجاد میشه چه برای مهمان ها .. چه برای ما از همین پشتِ مانیتور .. چه برای خود پدر و مری .. و حالا اینو بهم بگو ذهنِ منطقی من که آیا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیا نیست؟
Okay
دوست عزیزم، با خواندن ِ نوشته ی الهامی ِ شگفت انگیز خدای درونت به وجد اومدم و تحسینت میکنم مثل همیشه که هستی جز لیستِ سپاس گزاری من ..
تو توانایی عالی هم در نویسندگی داری .. داستان سراییت خارق العاده است ..
دوست دارم دوست دارم دوست دارم شاه دخترِ زیبا و شجاع دلِ خدایم…
سلام ،خدا صدهزارمرتبه شکر که با این قوانین الهی آشنا شدم از استاد عباس منش عزیز ممنونم که در این راه زیبا دستان خدا شدی ،مریم خانم از شما ممنونم برای به تصویر کشیدن این نعمتها و زیباییها،سریال زندگی در بهشت زیباترین سریالی هست که تا کنون دیده ام،سریالی که نتیجه توحید را نشان می دهد،نتیجه توکل را نشان می دهد،نتیجه جهاداکبر رانشان می دهد،پارادایز نتیجه طبیعی ایمان هست،آفرین سید👏👏👏👏لایق شدی و کسب کردی،بادیدن هر قسمت از این سریال ایمان من بیشتر میشه و باورهام تقویت میشه،ثروتمند و شاد باشید😇🍓👌
تماشا کنیم با چشمانمون این روند تکامل رو و درس بگیریم و لذت ببریم
خدایا شکرت برای این همه آب و طبیعت زیبا که لذت بردن ازش تمومی نداره هربار به شکلی
اینبار لذت های دسته جمعی
کمک کردن و ها دادن و لذت بردن با هم
بسیار لذت بردم از بچه هایی که فقط لذت میبرن و زمان حال و میسازن
وقتی اون دختر خانمی که میترسید بپره تو آب و دیدم
یاد خودم افتادم دیدم بااون حال که شنا بلد نیستم اما اینطور مواقع خیلی راحت و بدون فکر میپرم تو آب ، شاید وقتی میبینم یه نفر پریده و همه چی اوکیه حتما منم میرم کلا از تجربه چیزهای جدید لذت میبرم
خدایا شکرت
بدجوری این قسمت روی عزت نفس پیش رفت
وقتی تک تک نگاه کنیم به بچه ها بعضیا خیلی سریع رفتن تو دل ترس بعضیها یک دیرتر
و بعضی بزور هم فایده ای نداشت
نههه واقعا نمیشه بزور و یهویی عزت نفس ایجاد کنی اصلا اون لذت برابر مرگ میشه براش
حرکتهای نمایشی بقیه و ترس یه عده عجیب تنوع و تضاد رو نشون میده
خدایا شکرت این همه تنوع آدم و تنوع باورها محدودیت ها ترس ها لذت هااااااا فقط درس داره
حالا ما جزو کدوم دسته ایم و چقدر میتونیم از اطرافمون یاد بگیریم باورهارو تغییر بدیم و بریم تو دل ترس تا لذتشو بچشیم خودمون میدونیم
و مثل همیشه آرامش شب و یه خسته گی جسمی بعد شنا که حالشو خریدارم
چقدر معرکه ست این حس کودکی و جوانی. خدایا به خاطر این احساس معرکه ، این نو شدن مجدد در قالب کودکان و نوجوانانمان، و این درس عظیم که منشا آن میهمانان باحال پارادایس بودند، متشکرم❤️🌈
خیلی وقتها، منشا بسیاری از ناراحتی و پالسهای منفی و گراهای ناجور ما به زندگی، همین جدی گرفتن بیش از حد زندگیست که نشانه اش، رفتارهای بزرگسالانه ست….ممنونم بخاطر این گوشزد درست و شیرین، بخاطر این نشانه قشنگ🤩🌷
دیدید بچه ها، خستگی سرشون نمیشه در لذت بردن مدام از هر آنچه در اختیار دارند؟راستی، چه کاری بهتر از سپردن جان وتن به امواج زندگی، در دریاچه ی زیبای بهشت زندگی؟
جایی که خنکای آبش پاداش میدهد جسارت و جرات داشتن عشق به دریاچه ی خوش رنگ و لعاب زندگی را . عشق، ستایش و شکر بر جوانی روحی و ذهنی!🌈🙏🌺🌹
من که به سن میانسالی رسیده ام، خوب حس میکنم دلیل بعضی رفتارهام که توام با خستگی و بی حوصلگی ست، فقط اینست که انرژی ذهنی ام صرف چیزهای الکی میشود!صرف چیزهایی که عوض کردن آنها خارج از توان و علاقه ام هستند…هر آنچه از ته دل، شوری برای انجامشان ندارم!ستایش باد بر نوجوانان پر شور…نوجوانان مومن به عشق خدا❤️
بچه ها، زندگی را زندگی میکنند با شور و خوشحالی و لذت…باید از آنها یاد گرفت.
از بدنها و ارواح جوان، باید یاد گرفت چگونه کانون توجه را به سمت چیزهایی ببریم که در معرض تابش انوار الهی است🌸🌷🏵️🏵️🌺🥀🌻
خدایا بابت این گوشزد عالی سپاسگزارم🌹😍
یاد گرفتم که برای درست کردن کانون توجهم، فقط کافیست از بچه هام پیروی کنم❤️
سپاسگزارم بچه های باحال مهمان، خدا حفظتون کنه🌹🌻🥀
سپاسگزارم خانواده مهربان عباسمنش، استاد معرکه ی خستگی ناپذیر که پا به پای بچه ها شیرجه زدی😍
خیلی خوبه که با دیدن این قسمت از سریال زندگی در بهشت برام یادآور این شد که حتما برای آموزش شنا برم واین حال خوبی که دوستان داشتن واقعا به من هم انتقال پیدا کرد و باعث شد این تصمیم حتما بگیرم خدایا شکرت ممنون از شما خانم شایسته عزیز و استاد عباس منش مهربان
به نام خالق زیبایی❤
سلام بههمگی💕
خدای منننن چقدر خوبه که باز مهمون دارینننن😍 اومدن مهمون با کلی اتفاقتات هیجان انگیز. وکلی چیر یادگرفتننننن و شکل گرفتن خواسته های جدید😍
دفعه قبلی که خانواده راسل مهمون پردایس بودن گفتن کاشکی دختر هم داشتن خیلی دوست داشتم رابطه دختراشون با هم ببیینم و الان خدا رو شکر کلب مهمون دختر هم دارین ای ول خدا رو شکر که خدا انقدر سریع پاسخ میده😍
این همه هیجان شورررر انرژی خاطرهای خوب بیرون رفتنهای دست جمعی برام تازه کرد که همیشه من دختر دابمممم با هم دیگه می پریدم توی آب 😍خدای من شگرتتتتتتتت….این هیجان وشورررر شوققققق وای خیلی خوبه……خداروشکررررر….
ای ول به اون دختر شجاععععع که چقدر زیبااااا می پرید توی آب دمش گرممممم😍😍😍 ای ول……
خدا روشکرررر برای این همه زیبایییی، شوررررر، نعمتتتتت، و فراوانییییییی
ممنومم خانم شایسته عزیز برای فیلم برداریتون با عشققق 💕💕💕
سلام فوق العاده حس قشنگ و لذت بخشی بود خدایا برای اینهمه زیبایی شکرت با دو زبان متفاوت چقدر کنار هم بزیبایی لذت میبردید و واقعا ثروتمند شدن باشکوه است. ممنونم استاد جون بجز اینهمه آرامش و لذت و شادی و .. برای خودتون ی حس خیلیییی عالی هم من بعنوان ی ایرانی فارسی زبان دارم بخاطرتون😍😍😍
به نام خدای بخشنده مهربان
روزی از روزهای خوب خدا در پارادایس دخترکی شاد و زیبا به همراه دوستان خوبش قصد کردند به دریاچه برن و آبتنی کنن.
همینکه رسیدن به لب آب دید همه دوستاش یکی یکی پریدن توی دریاچه و شروع کردن به لذت بردن.🏊♂️🏊♂️🏊♂️🏊♂️💧💧💧
دخترک قصه ما وقتی لذت و شادی دوستاش رو توی دریاچه زیبا دید، خواسته ای توی وجودش شکل گرفت و اون پریدن توی دریاچه پارادایس و لذت بردن از آب بازی با دوستاش بود. این خواسته روحش بود، روحش میخواست لذت ببره و میدونست که براحتی امکان پذیره و ازش میخواست که بپره تو آب!🏞🏊♂️
اما شیطان ذهنش👹 اونو میترسوند. شاید ترس از اینکه نتونه خودش رو روی آب شناور نگه داره و غرق بشه یا شاید ترس از الیگیتور یا ترسهای مبهم دیگه رو بهش القا میکرد. میگفت تو محدوده امن خودت بمون دریاچه خطرناکه نمیتونی، غرق میشی، میمیری و اونو از پریدن منصرف میکرد! 😱😬
اما روحش که همون خداوند بود از خواسته او خبر داشت این خواسته خیلی شدید بود فقط ترس مانع رسیدن به خواسته اش میشد. اما خداوند بیش از خودش میخواست که به خواستش برسه، و از طریق یه حسی تو وجودش بهش اطمینان میداد که تو میتونی. بپر تو میتونی! جدال ذهن و روحش ادامه داشت اما
خداوند اونو در جهت خواسته اش هدایت کرد و از طریق دستان مهربانش بهش کمک میکرد!
دستان مهربان خدا یعنی همون دوستانش پی در پی اونو تشویق میکردن و بهش میگفتن: تو میتونی خیلی ساده اس، ببین ما چقدر راحت تونستیم. بیا بپر و با ما از آبتنی لذت ببر!
درواقع خدا الگوهای خوبی رو بهش نشون داد که قبلا این کار رو خیلی راحت انجام داده بودن. کم کم دلش قرص شد و ذهن منطقیش باور کرد که: پس اگه اونا تونستن منم میتونم از پسش بربیام!
و بلاخره پرید توی آب! 😃💪
وقتی پرید و لذت آب رو روی پوستش احساس کرد، تازه فهمید چه ترس واهی و مسخره ای داشته و پریدن چقدر کار راحتیه! دفعه اول زود اومد بالا و سردش شد اما جسورانه چند بار دیگه هم پرید تا مطمئن بشه که میتونه و هربار اعتماد به نفسش بالاتر رفت و لذت بیشتری رو هم تجربه کرد!!! دیگه از ترس و سرما خبری نبود.
همش لذت بود و بس! 😍
باور کرد که: خداوند باهاشه، توی وجودشه و هواشو داره. کمکش میکنه. هدایتش میکنه. دستای مهربانش رو به کمکش میفرسته و اونو تنها نمیذاره.
باور کرد: خداوند بیشتر از خودش میخواد که به خواستش برسه و در مسیر رسیدن به خواسته اش هدایتش میکنه.
باور کرد همه ترسها واهی هستن و تنها راه از بین رفتن ترس رفتن تو دل همون چیزیه که ازش میترسه.
باور کرد اگه تونسته این کار رو که بنظرش سخت میومد رو انجام بده پس از عهده کارهای به ظاهر سخت دیگه زندگیش هم برمیاد.
باور کرد که انسان توانمندیه و هر کاری رو که اراده کنه میتونه انجامش بده و با تمرین کردن میتونه در اون کار پیشرفت کنه.
باور کرد که خواسته اش رو جدی بگیره و بهای رسیدن به خواستش که همون پا گذاشتن روی ترسش هست رو با تمام وجود بپردازه.
و به این ترتیب دخترک قهرمان قصه ما با رسیدن به این خواسته و ایجاد این باورهای قدرتمند کننده، مدارش بالا و بالاتر رفت و خداگونه تر شد🔮
عااالی زیبااااا ممنونم
سلام دوست خوبم 🌹
چه توصیف زیبایی ،،چقدر زیبا قانون مرور کردید 👏👌🌹
اخ چقدر عاشقتم جان من
سلمای نازنینممم وای وای وای با من چیکار کرد این نوشته های خداییت
خدای منن چقدر حلی تو خدایت رفیق قشنگم
من عاشقتممم عزیزدلن
الهی که همیشه توی بغل خداوندت باشی و هر لحظه شادتر از لحظه ی قبلت باشی
الهی که همیشه پر از عشق خداوندم باشیییی
اخ چقدر تحسینت میکنم برای این همه عشق و در صلح بودن با زیبای خدای درونت بهت افتخار میکنم رفیق ورزشکار مننن عاشقتم و برات بی نهایتتتتتتتتتتتتتتت بهترین های بهترین هارو میخوامممم از اون بهترین هاش
سلام سلما جان دوست خوبم
بسیار زیبا نوشتی برات آرزوی موفقیت در همه جنبه های زندگی دارم انشالله که ثروتمند باشی و به آمریکا سفر و مهاجرت کنی و اونجا زندگی کنی
دوست دارم
به خاطر وجود ارزشمندت دوستِ الهی ِ من سپاس گزارم
به خاطر اینکه این کامنتِ تحسین برانگیز داستانیِ خلاقانه را با قلمِ روان و ساده و شیوا و واضحت با عشق با شور با اشتیاق نوشتی سپاس گزارم
دعا میکنم که خداوند در زندگی ات بیشتر تجلی پیدا کنه .. چه خواسته ای مهم تر از این که خدا را بیشتر ببینی و احساسش کنی در زمین در خاک در اب در باران مثلِ الان .. در این پیام .. در این نوشته .. در این لبخند .. در این قهوه .. در باشگاه .. در یک بدن زیبا .. در یک گُل .. در ..
دیروز یک کامنتی خواندم یعنی هدایت شدم و دوست دارم از اون خواندنم زکاتش را هم بپردازم .. با عشق و احساس خوب .
سوالی بود! نوشته بود؛ بزرگترین ترست چی هست محمد؟
* ولی اون پاسخ داد که بزرگترین ترس هر آدمی متصل نبودنش میتونه باشه .. چیزی بدتر از این نیست برای من .. اینکه وصل نباشی .. چون وقتی نباشی وقتی در صلح نباشی وقتی فرکانست تنظیم نباشه هییچیییی سرجاش نیست یعنی تو هیچی را سرجاش نمیبینی اونم چون که تو سرجات نیستی .. تو در صلح نیستی تو تعادل بین ذهن و روح را برقرار نکردی هنوز ..
بارها شده که عزیزم، من توی دلِ خواسته ام بودم ولی اون خواسته هم زیاد چندان شادی ثابت و با دوامی نداشته برام ولیِ اون علتی که میخواستم اون نیتی باوری که اون خواسته را میخواستم برای اینکه خدا را تجربه کنم چرا چرا چرا .. و حالا که تجربه اش کردم اون باوره قوی تر شده .. قوی تر ..
و چه باوری مثل اینکه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست واقعا .. هِه ..
پدر را ببین سلما، در آزادی کامل هست .. خداوند این الگو را برای ما فرستاده که ببینیم میشود یک جوری زندگی کرد بهشتی زندگی کرد که این زندگی جدید هیـــچ ربطی به زندگی سابقت نداره ..
خونه ی خودت .. کسب و کار خودت … یک ذهنِ ثروتمند .. یک باغِ آباد .. از هر دولت آزاد ..
ثروتمند بودن باشکوه ترین یعنی شکوه مندانه ترینِ زیباترین ِ قشنگ ترین کار دنیاست معنوی ترین کار دنیاست
چون اگر پدر نمی خواست و خواسته اش را به خدا مستقیما نمیگفت .. و تکاملش را طی نمیکرد در اون سمتم که ماا میخواستیم، خداوند که بی نهایت دست داره با دستی دیگه اش به ما مسیر درست را نشون میداد .. اما ما انتخاب کردیم پدر، هم انتخاب کرد و حالا هر دو هم مسیریم و مقصد یک چیزه یک خداست نه دوتا .. خدایی که رب هم هست ..
آره خواست و خداوند که تواناای هدایت تمام موجودات را به سمت کمالشون در یک روند تکاملی را داره و همینکارم میکنه، مسیر ثروتمند شدن از مسیر عشق و علاقه اش را قدم به قدم نشون داد خداروشکر خداروصدهزار مرتبه شکر
وو ببین با خرید همین باغ 20 هکتاری در ثروتمندترین سرزمین دنیا، آمریکای تحسین برانگیزِ مقدس
چندین مهمان داره چقدر توی همین بودن و وصل بودن و دیدن و حس کردن و تفکر کردن در … همین آرامش … داره خواسته ایجاد میشه چه برای مهمان ها .. چه برای ما از همین پشتِ مانیتور .. چه برای خود پدر و مری .. و حالا اینو بهم بگو ذهنِ منطقی من که آیا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیا نیست؟
Okay
دوست عزیزم، با خواندن ِ نوشته ی الهامی ِ شگفت انگیز خدای درونت به وجد اومدم و تحسینت میکنم مثل همیشه که هستی جز لیستِ سپاس گزاری من ..
تو توانایی عالی هم در نویسندگی داری .. داستان سراییت خارق العاده است ..
دوست دارم دوست دارم دوست دارم شاه دخترِ زیبا و شجاع دلِ خدایم…
سلام ،خدا صدهزارمرتبه شکر که با این قوانین الهی آشنا شدم از استاد عباس منش عزیز ممنونم که در این راه زیبا دستان خدا شدی ،مریم خانم از شما ممنونم برای به تصویر کشیدن این نعمتها و زیباییها،سریال زندگی در بهشت زیباترین سریالی هست که تا کنون دیده ام،سریالی که نتیجه توحید را نشان می دهد،نتیجه توکل را نشان می دهد،نتیجه جهاداکبر رانشان می دهد،پارادایز نتیجه طبیعی ایمان هست،آفرین سید👏👏👏👏لایق شدی و کسب کردی،بادیدن هر قسمت از این سریال ایمان من بیشتر میشه و باورهام تقویت میشه،ثروتمند و شاد باشید😇🍓👌
سلااااام به همه ی عزیزای دلم
واااااوووو به این عکس زیبا و فوق العاده حرفه ای
تماشا کنیم با چشمانمون این روند تکامل رو و درس بگیریم و لذت ببریم
خدایا شکرت برای این همه آب و طبیعت زیبا که لذت بردن ازش تمومی نداره هربار به شکلی
اینبار لذت های دسته جمعی
کمک کردن و ها دادن و لذت بردن با هم
بسیار لذت بردم از بچه هایی که فقط لذت میبرن و زمان حال و میسازن
وقتی اون دختر خانمی که میترسید بپره تو آب و دیدم
یاد خودم افتادم دیدم بااون حال که شنا بلد نیستم اما اینطور مواقع خیلی راحت و بدون فکر میپرم تو آب ، شاید وقتی میبینم یه نفر پریده و همه چی اوکیه حتما منم میرم کلا از تجربه چیزهای جدید لذت میبرم
خدایا شکرت
بدجوری این قسمت روی عزت نفس پیش رفت
وقتی تک تک نگاه کنیم به بچه ها بعضیا خیلی سریع رفتن تو دل ترس بعضیها یک دیرتر
و بعضی بزور هم فایده ای نداشت
نههه واقعا نمیشه بزور و یهویی عزت نفس ایجاد کنی اصلا اون لذت برابر مرگ میشه براش
حرکتهای نمایشی بقیه و ترس یه عده عجیب تنوع و تضاد رو نشون میده
خدایا شکرت این همه تنوع آدم و تنوع باورها محدودیت ها ترس ها لذت هااااااا فقط درس داره
حالا ما جزو کدوم دسته ایم و چقدر میتونیم از اطرافمون یاد بگیریم باورهارو تغییر بدیم و بریم تو دل ترس تا لذتشو بچشیم خودمون میدونیم
و مثل همیشه آرامش شب و یه خسته گی جسمی بعد شنا که حالشو خریدارم
و چه شام دلچسبی بشه …..به به
درپناه حق شاد باشین
سلااااااام عاشقتونم.
چقدر معرکه ست این حس کودکی و جوانی. خدایا به خاطر این احساس معرکه ، این نو شدن مجدد در قالب کودکان و نوجوانانمان، و این درس عظیم که منشا آن میهمانان باحال پارادایس بودند، متشکرم❤️🌈
خیلی وقتها، منشا بسیاری از ناراحتی و پالسهای منفی و گراهای ناجور ما به زندگی، همین جدی گرفتن بیش از حد زندگیست که نشانه اش، رفتارهای بزرگسالانه ست….ممنونم بخاطر این گوشزد درست و شیرین، بخاطر این نشانه قشنگ🤩🌷
دیدید بچه ها، خستگی سرشون نمیشه در لذت بردن مدام از هر آنچه در اختیار دارند؟راستی، چه کاری بهتر از سپردن جان وتن به امواج زندگی، در دریاچه ی زیبای بهشت زندگی؟
جایی که خنکای آبش پاداش میدهد جسارت و جرات داشتن عشق به دریاچه ی خوش رنگ و لعاب زندگی را . عشق، ستایش و شکر بر جوانی روحی و ذهنی!🌈🙏🌺🌹
من که به سن میانسالی رسیده ام، خوب حس میکنم دلیل بعضی رفتارهام که توام با خستگی و بی حوصلگی ست، فقط اینست که انرژی ذهنی ام صرف چیزهای الکی میشود!صرف چیزهایی که عوض کردن آنها خارج از توان و علاقه ام هستند…هر آنچه از ته دل، شوری برای انجامشان ندارم!ستایش باد بر نوجوانان پر شور…نوجوانان مومن به عشق خدا❤️
بچه ها، زندگی را زندگی میکنند با شور و خوشحالی و لذت…باید از آنها یاد گرفت.
از بدنها و ارواح جوان، باید یاد گرفت چگونه کانون توجه را به سمت چیزهایی ببریم که در معرض تابش انوار الهی است🌸🌷🏵️🏵️🌺🥀🌻
خدایا بابت این گوشزد عالی سپاسگزارم🌹😍
یاد گرفتم که برای درست کردن کانون توجهم، فقط کافیست از بچه هام پیروی کنم❤️
سپاسگزارم بچه های باحال مهمان، خدا حفظتون کنه🌹🌻🥀
سپاسگزارم خانواده مهربان عباسمنش، استاد معرکه ی خستگی ناپذیر که پا به پای بچه ها شیرجه زدی😍
عاشقتونم، بچه های هم فرکانسی نازنینم😘❤️🌺🏵️
خداروشکر که قسمت بعدی رو هم ارسال کردید
اخه من تو ستاره قطبی نوشته بودم که امروز قسمت 50 بیاد
خدارا شکرت که قبل اینکه خواستمو حتی بنویسم براورده شد
و بقیه خواسته هایم هم با طی کردن تکامل و باور های درست به همین سرعت محقق میشود
ممنون استاد من هر لحظه برای اینکه به این سایت که خودش یه بهشتیه هدایت شدم سپاسگزارم
خیلی خوبه که با دیدن این قسمت از سریال زندگی در بهشت برام یادآور این شد که حتما برای آموزش شنا برم واین حال خوبی که دوستان داشتن واقعا به من هم انتقال پیدا کرد و باعث شد این تصمیم حتما بگیرم خدایا شکرت ممنون از شما خانم شایسته عزیز و استاد عباس منش مهربان
فوق العاده بود🤗🤗
سلام به مهربون ترین ها
الهی هزاران بار شکر بازم یه روز عالی در بهشت داریم
اخ جون دوباره مهمون داریم اونم چه مهمون هایی
تبریک میگم به همچین پدر مادرهایی که اینچنین بچه ها رو مستقل تربیت میکنن که وابسته نیستند و خودشون همه کارهاشون رو به راحتی انجام میدن
الهی هزاران بار شکر این بهشت اینقد تنوع داره واسه سرگرم شدن
به دوباره آب بازی
چه هیجانی داره لحظه پرش
چه مایو های قشنگی پوشیدن این دخترهای ناز
احسنت به این دختر زیبا که اینقدر قشنگ و با اعتماد به نفس بالا چرخشی از پشت شیرجه میزنه هزار ماشالا
چقدر باهم صمیمی هستن دست اونی که میترسه هم میگیرن و به اونم شجاعت میدن
الهی هزاران بار شکر از این همه مهربونی و صمیمیت
وای خدایا شکرت چقد اینا منظم هستن با خودشون همه وسایلی آوردن هر کسی جدا مال خودش
چه کوله های باحالی دارن چه بزرگه همه چی توش جا میشه
خیلی خوشم اومد از این شیوه تربیت از این مستقل بودن از این اعتماد به نفس بچه ها
بهشت ما هم همیشه فوق العادست وای تو شب این نورافکن ها چه میکنه انگار روز شد
چقدر همه دارن لذت میبرن اینا همش بخاطر ثروته
قربونت برم استاد که اینجوری بچه ها رو سرگرم میکنی
تو بی نظیری نمونه نداری آخه اینا نمیدونن که شما چقدر طرفدار دارید و چه آدم مهمی هستین
چقدر از این خاکی بودنتون لذت میبرم آخه کدوم استاد اینجوریه همه دنبال اینن کلاسشون نیاد پایین
وای خدای من من چقدر خوشبختم که همچین استادی دارم به خودم و به شما افتخار میکنم
وای عزیزم کوچکترین دخترشون چقد نازه چه موهایی داره چه چشمای معصومی داره عاشقش شدم😍😍
الهی هزاران بار شکرت😍❤️😍
ثروت باعث میشه هم خودت لذت ببری هم دیگران
ثروت مند شدن معنوی ترین کار دنیاست
ثروت مند شدن لذت بخش ترین کار دنیاست❤️
مریم جانم از صمیم قلب ازت سپاسگزارم که این لحظات زیبا روبا ما به اشتراک میزاری و حال دلمون رو عالی میکنی
مریم جان شما بی نظیری نمونه یک خانم همه چی تمام بهتون افتخار میکنم و الگوی من هستین در تمام زندگی😍😍😍😍❣️❣️❣️❣️