سریال زندگی در بهشت | قسمت 52

دیدگاه زیبای دوست عزیزمان «پوریا» به عنوان متن انتخابی این قسمت

بنام خدای مهربان تنها نیروی هدایت گر جهان

سلام دوستان عزیزم و استاد عزیز

من این همه مدت که در سایت شما عضو بودم و از این همه مطالب و فایل ها استفاده میکردم تازه داره کم کم دوزاریم میفته که شما واقعا لایق هستی که اونجا باشی مثلا من خودم تا یکم همه چیز رو غلطک میفته تمرینات رو شل میکنم وبرمیگردم این رفت و برگشت ها انرزی زیادی از ما میبره چون باعث میشه هی عقب جلو کنیم

مثل ماشینی میمنونه ک اروم اروم دار راه میفته برجلو ولی اولش حرکتش کند هست متوجه نمیشه و وایمیسه و دیگه حرکت نمیکنه ولی یادت نره که تو اگ کار نکنی وانمیسی بلکه دنده عقب رو میزنی میری عقب

جدیدا به لطف الله تعهدم به مراتب بیشتر و عمل گراتر شدم

و انشالله ایدهای ک چند وقته دارم عملی میکنم رو مفصل توضیح خواهم داد

دوسدارم امروز از یک زاویه متفاوت به این فایل های سریال زندگی در بهشت و به خصوص کامنت های بچه ها نگاه کنم دیروز که داشتم کامنت های بچه هارو میخوندم حدود ۲ ساعتی طول کشید

یه لحظه این ندا اومد توی ذهنم که توی این مدت ۲ ساعت من چقدر از کلمه خدایاشکرت استفاده کردم به وسلیه همون خوندن کامنت های بچه ها

وقتی شما کامنتی رو میخونی که نوشته خدایا شکرت بخاطر این اسمون زیبا و این ابرهای پفکی ناز انگار داری خودت اون جملات رو بیان میکنی یعنی انگار داری خودت سپاسگذاری میکنی و شکرگذاری میکنی و فرکانسش رو ارسال میکنی

وقتی این جم از کامنت و نوشته رو میخونی که مثلان رفتار فروشنده اون وسایل کشاورزی رو تحسین میکنند که چقدررررر خوب و با حوصله نشست برای استاد توضیح داد انگار داری دقیقا خودت هم با خوندن اون کامنت همون کارو انجام میدی یعنی با خودن اون کامنت توهم همون رفتار شخص رو تحسین میکنی و بخاطر همینه که ما با خودن این کامنت ها به احساس خوب میرسیم حالا شما فرض کن در روز چند ساعتی بشینی این حجم از کامنت که پر از حس شکرگذاری خالص. توجه به ریزترین نکات مثبت هست رو میخونی دقیقا داری همون فرکانسی که طرف موقع نوشتن این متن ها داشته رو ارسال میکنی بخاطر همینه که باخوندن این کامنت ها به احساس خیلی خوبی میرسیم چون هم داریم شکرگذاری میکنیم و هم توجه به نکات مثبت انجام میدیم و هم اینکه اون متن فقط یک متن نیست با چهارتا کلمه اون کامنت انرزی داره بار مثبت داره ادا و فیلم نیست واقعیه که انقد تاثیر داره و انقدر خودت استاد زمان میذاره برای خوندن کامنت ها چون خودش استاد هم موقع خوندن این کامنت ها حس و حالش خوب و عاللی میشه چون با خوندنش فرکانسش رو میگیره بخاطر همینه بعضی از کامنت ها لایک میگیره مهم متن یا اندازه اون متن نیست حالا ما بیام هی بنوسیم و طولانی بشه که لایک بیگیرم دیدم بعضی ها خودشون هم نوشتن برا لایک کامنت نوشتن ولی لایکی نگرفتن چون اون انرزی و اون فرکانس خوب رو موقع نوشتن اون کامنت نداشتن به همین خاطر استاد هم موقع خوندنش ارتباط نگرفته

ولی اکثر این دوستان که کامنتشون انقد به ادم حس و حال خوبی میده برا دل خودش اینو نوشته واقعا حسش همون لحظه همونی بوده که تو کامنت نوشته بخاطر همین طرف نوشته من با دیدن این تصویر اشکم سرازیر شد و ماهم ممکنه با خودن اون کامنت اشک شوق بریزیم

راستشو بخواین منم اینو الان دارم برای دل خودم مینوسم یعنی الان موقع نوشتن این متن حسم خیلی خوبه

مورد بعدی اینه که ما با دیدن این تصاویر و این مناظر یا امکانات نمیدونم رابطه عاطفی ازادی تو این کشور. احترام و هر نعمتی که هست

کسی حسرت نمیخوره یعنی تو کامنت ها نمیبینم کسی بگه ای بابا خوش بحالت تو اونجایی و ما اینجاییم و این چ وضعشه و کجای عدالته و فلان

نه میگه منم میخوام اگ این تونسته منم میتونم خیلیییی جالبه ها خوب به این مورد فکر کنید حالا خیلی ها یه ادم پولدار رو میبیننند فورا میگن خوش بحالش اون داره زندگی میکنه این زندگی ک ما داریم اسمش زندگی نیست و …

ولی انگار اینجا کلا قضیه فرق داره اینجا دیگ میشه اقا منم میخوووووووووووووام

روابط عاشقااااااانه این مدلی رو دوووسدارم

این ملک با این دریاچه رو منم باید داشته باشم

این سلامتی رو

این آزادی تو وقت و زمان

این آزادی مالی ووو

اینجا بجای حسرت خوردن انگیزه شور و شوق هست

بخاطر همینه که ما هروز میام بدو بدو ساییت رو چک میکنیم ببینم فایل جدید اومده یا نه

با خودمون نمیگیم ای بابا این دیگ شورشو دراورده بابا باشه فهمیدیم پولداری

فهمیدیم و روابط عاشقونه داری

ن ما اینجا دوسداریم بیشتر ببینیم که بیشتر باور کنیم که میشه

بخاطر هیمنه خیلیی از ما درخواست داریم استاد از اون موتور خوشگله فیلم بذار از اون ماشین قرمزه

یا میپرسیم استاد قرار شد هواپیما بخری چی شد پس چرا نمیخری

یا هر وسیله رو که استا برا خودش خریده ممکنه کلی ذوق وشوق توش باشه مثلا یه پرینتر و حتی نوشابه های زیرو کالری یا چرخ های نارنجی فرغون هیولا

پس اقا نتیجه میگیریم که موندن در این سایت و البته خوندن این کامنت ها و نوشتن به نفع خودمون هست و ما برای حس خوبش هست ک اینجاییم و اگر این کارکردن ها و احساس خوب داشتن ها طولانی تر بشه لاجرم زندگی شما هم تغییر میکنه

دم همتون گرم

خدایا ازت ممنونم که اعتبار اصلی این سایت و کامنت ها برمیگرده ب تو

وهمه ی ما یک وسیله هستیم

در پناه خودش

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    474MB
    32 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 52
    140MB
    32 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

193 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «باران نجاری» در این صفحه: 1
  1. -
    باران نجاری گفته:
    مدت عضویت: 3942 روز

    سلام سلام سلام

    سلام به استاد عملگرا

    سلام به مریم عزیز

    و سلام به دوستان عزیزم در بهشت پرادایس

    امروز اومدم از داستان هدایت و قانون لاجرم

    بگم براتون

    بالاخره دیدن سریال زندگی در بهشت و تمرکز روی زیباییها و تحسین کردنشون و احساس خوب داشتن باید نتیجه هم بده دیگه

    خب منم لاجرم هدایت شدم

    به کجا؟

    به جایی که وقتی زیباییها رو میدیدم و تحسین میکردم از خدا میخواستم که منو به زیباییهای بیشتر هدایت کنه و هدایت کرد

    شاید شکل زیباییهایی که این مدت در بهشت دیدم متفاوت از جایی بود که بهش هدایت شدم ولی مگه میشه نعمتها و موهبتها و زیباییهای جهان خداوند رو برتر دونست

    هر قسمتش یه زیبایی منحصر بفرد داره

    خداروشکر

    چند روزی رفتم و از نزدیک لمس کردم غروبهای زیبای خورشید رو که شبیهشو در بهشت پرادایس تحسین کردم

    ابرهای زیبایی رو دیدم که بارها شبیهشو در پرادایس دیدم و شکر خدا کردم

    اوم مه زیبایی که بارها روی دریاچه رو گرفته بود و بقول مریم عزیز انگار روی قالیچه سلیمانی شبیهشو لمس کردم…خدایا لذتش قابل وصف نیست وقتی توی مه گم میشی اصلا دیگه اون لحظه ذهن شیطانیت هم ساکت میشه از دیدن این زیبایی غیر قابل وصف و فقط دلت میخواد نگاه کنی و بازم نگاه کنی

    هدایت شدم به جنگلهایی که شبیه بهشت پرادایس بود…خدای من این همه زیبایی

    چه درختهای سربه فلک کشیده ای که دلم میخواست برم توی جنگلش و خودمو گم کنم چون دیگه ترس نبود که درونم بود فقط گم شدن در زیباییهای الله بود

    باور کنید وقتی توی دل جنگل بودم دلم میخواست واقعا برم و برم به کجاشو نمیدونم فقط میخواستم برم نه به وحشی بودنش فکر میکردم نه شب بودنش ولی چه کنم که نشد که همراه خانواده بودم

    دریایی رو پاگذاشتم توش که یاد سواحل مکزیک افتادم وقتی با قایق از ساحل دور شدم و انگار که وسط دریا خودمو دیدم هیچ ترسی درونم نبود بجز فقط سپاسگزاری

    الله اکبر ازین همه زیبایی

    اولین بار بود دریای عظیم رو از درونش لمس میکردم…خواستم همونجا بپرم توی آب و کنی شنا کنم که بازم خانواده سدم شدن

    چه آرامشی داشت خدای بزرگ …دریایی که از کنار ساحل وقتی میبینیش انگار که وحشیه و میخواد همه چیزو در دلش ببلعه ولی درونش که میری آرامتر از هر چیزی که فکرشو میکنیه

    اینا رو این زیباییها رو اینبار تونستم ببینم که قانون رو یاد گرفتم وگرنه صدها بار رفتمو اصلا این چیزا به چشمم و ذهنم نیومدن

    خدایا شکرت

    دلم میخواد اینو بگم که هر کجا قدم گذاشتم از خدا خواستم همه ی دوستانم دوستان هم مدارم که در این جمع صمیمی هستن یروزی کنار هم این تجربه ها رو داشته باشیم….سعی میکردم از قانون تجسم استفاده کنم…در دل جنگل دوستانمو کنارم دیدم…در دل دریا

    در دل مه

    و هر کجا که رفتم حتی یوقتایی اسم بعضی دوستان که توی ذهنم بود رو تجسم میکردم

    الهی که این خواسته به حقیقت بپیونده

    یکی از شبهایی که هدایت شده بودم به این فضاهای زیبا و خوابیده بودم خواب دیدم

    که رفتم تو اسمون همون شهر همون جنگل و دریا و مدام دارم سپاسگزاری میکنم از خدا دلم میخواد فریاد بزنم و از حسم بگم وقتی که بیدار شده بودم از خواب چه انرژی داشتم و چه حال عجیبی…آخه مدام اون چند روز سپاسگزاری میکردم از خدا…چون نتیجه داده بود اون همه تمرکز اون همه سپاسگزاری اون همه تحسین زندگی در بهشت

    آخه اصلا تصمیم به سفر رفتن نداشتم…ولی لاجرم اتفاقش افتاد

    خدایا شکرت

    اونجا بود که وقتی چشمم به یه ابشار یا رودخانه یا مه یا…… میفتاد و حال عجیبم رو میدیدم حال استاد و مریم عزیز رو میفهمیدم که با دیدن این همه زیبایی حق دارن غالب تهی کنن…..همونجا از خودم پرسیدم که اگر برای بار دوم و سوم و ……بیام و این فضاها رو ببینم آیا حس و حالم مثل همون دفعه ی اوله؟

    مطمئنا من خیلی جای کار دارم تا مثل استاد و مریم عزیز بشم که هر روز که چشممون به کلبه به دریاچه به بهشت میفته انگار روز اوله اونجا رو میبینن و چنان سپاسگزاری میکنن که خدا میبینه چاره ای نداره بجز لازیدنهم….که اصلا باید بیفزاید بر نعمتهای این دو عزیز

    هر چقدر چشمم زیباییها رو میدید و سپاسگزاری میکردم دلم راضی نمیشد…انگار دلم میخواست از ماشین پیاده بشم و سر سجده بذارم زمین ِِ…بازم میدونم راضی نمیشدم

    تو بگو بگو خدای من چه کنم از دیدن این همه زیبایی که آدم رو دیوانه میکنه

    دلم نمیخواست برگردم

    یاد استاد و مریم عزیز افتادم که نیاز نیست برگردن نیاز نیست فاصله بگیرن ازین همه زیبایی…اینا همیشه و هر لحظه جلو چشماشونه

    خدایا ما رو هم هدایت کن …هدایت کن به فضایی که نخوایم برگردیم و فاصله بگیریم از دیدن این همه زیبایی….روزی بشه که فقط مثل استاد هر روزمون بهتر از روز قبل باشه…روزی که نخوایم از بد به خوب بریم…فقط از خوب به خوبتر و بهتر بریم

    فقط به سمت جلو باشیم….فقط جلو

    خدایا شکرت شکرت که تحسین و تمرکز و سپاسگزاری نتیجه میده که قوانینت جواب میده…قوانین بدون تغییر

    فقط اینو میگم که چیزی که در این سفر متوجه شدم که باید خیلی روش کار بشه تمرکز روی نکات مثبت افراده که یه جاهایی اذیت شدم…شاید تضاد بودن برام ولی میخوام همینجا بنویسمش که یه تعهدی باشه برام که ازین به بعد بیشتر روی نکات مثبت افراد تمرکز کنم….این همه در زندگی در بهشت و اومدن مهمونا تمرکزم روی زیباییهای افراد بود و نوشتم و تمرکز کردم خب باید به عمل هم بینجامد وگرنه حرفام مفته…همینجا متعهد میشم که ازین به بعد سعی کنم هر کجا رفتم هر سفری هر مهمونیی و هرجا فقط و فقط تمرکزم روی نکات مثبت اطرافیانم باشه

    خداروشکر که بازم برگشتم در جمع خانواده عزیزم..دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: