دیدگاه زیبای دوست عزیزمان «پوریا» به عنوان متن انتخابی این قسمت
بنام خدای مهربان تنها نیروی هدایت گر جهان
سلام دوستان عزیزم و استاد عزیز
من این همه مدت که در سایت شما عضو بودم و از این همه مطالب و فایل ها استفاده میکردم تازه داره کم کم دوزاریم میفته که شما واقعا لایق هستی که اونجا باشی مثلا من خودم تا یکم همه چیز رو غلطک میفته تمرینات رو شل میکنم وبرمیگردم این رفت و برگشت ها انرزی زیادی از ما میبره چون باعث میشه هی عقب جلو کنیم
مثل ماشینی میمنونه ک اروم اروم دار راه میفته برجلو ولی اولش حرکتش کند هست متوجه نمیشه و وایمیسه و دیگه حرکت نمیکنه ولی یادت نره که تو اگ کار نکنی وانمیسی بلکه دنده عقب رو میزنی میری عقب
جدیدا به لطف الله تعهدم به مراتب بیشتر و عمل گراتر شدم
و انشالله ایدهای ک چند وقته دارم عملی میکنم رو مفصل توضیح خواهم داد
دوسدارم امروز از یک زاویه متفاوت به این فایل های سریال زندگی در بهشت و به خصوص کامنت های بچه ها نگاه کنم دیروز که داشتم کامنت های بچه هارو میخوندم حدود ۲ ساعتی طول کشید
یه لحظه این ندا اومد توی ذهنم که توی این مدت ۲ ساعت من چقدر از کلمه خدایاشکرت استفاده کردم به وسلیه همون خوندن کامنت های بچه ها
وقتی شما کامنتی رو میخونی که نوشته خدایا شکرت بخاطر این اسمون زیبا و این ابرهای پفکی ناز انگار داری خودت اون جملات رو بیان میکنی یعنی انگار داری خودت سپاسگذاری میکنی و شکرگذاری میکنی و فرکانسش رو ارسال میکنی
وقتی این جم از کامنت و نوشته رو میخونی که مثلان رفتار فروشنده اون وسایل کشاورزی رو تحسین میکنند که چقدررررر خوب و با حوصله نشست برای استاد توضیح داد انگار داری دقیقا خودت هم با خوندن اون کامنت همون کارو انجام میدی یعنی با خودن اون کامنت توهم همون رفتار شخص رو تحسین میکنی و بخاطر همینه که ما با خودن این کامنت ها به احساس خوب میرسیم حالا شما فرض کن در روز چند ساعتی بشینی این حجم از کامنت که پر از حس شکرگذاری خالص. توجه به ریزترین نکات مثبت هست رو میخونی دقیقا داری همون فرکانسی که طرف موقع نوشتن این متن ها داشته رو ارسال میکنی بخاطر همینه که باخوندن این کامنت ها به احساس خیلی خوبی میرسیم چون هم داریم شکرگذاری میکنیم و هم توجه به نکات مثبت انجام میدیم و هم اینکه اون متن فقط یک متن نیست با چهارتا کلمه اون کامنت انرزی داره بار مثبت داره ادا و فیلم نیست واقعیه که انقد تاثیر داره و انقدر خودت استاد زمان میذاره برای خوندن کامنت ها چون خودش استاد هم موقع خوندن این کامنت ها حس و حالش خوب و عاللی میشه چون با خوندنش فرکانسش رو میگیره بخاطر همینه بعضی از کامنت ها لایک میگیره مهم متن یا اندازه اون متن نیست حالا ما بیام هی بنوسیم و طولانی بشه که لایک بیگیرم دیدم بعضی ها خودشون هم نوشتن برا لایک کامنت نوشتن ولی لایکی نگرفتن چون اون انرزی و اون فرکانس خوب رو موقع نوشتن اون کامنت نداشتن به همین خاطر استاد هم موقع خوندنش ارتباط نگرفته
ولی اکثر این دوستان که کامنتشون انقد به ادم حس و حال خوبی میده برا دل خودش اینو نوشته واقعا حسش همون لحظه همونی بوده که تو کامنت نوشته بخاطر همین طرف نوشته من با دیدن این تصویر اشکم سرازیر شد و ماهم ممکنه با خودن اون کامنت اشک شوق بریزیم
راستشو بخواین منم اینو الان دارم برای دل خودم مینوسم یعنی الان موقع نوشتن این متن حسم خیلی خوبه
مورد بعدی اینه که ما با دیدن این تصاویر و این مناظر یا امکانات نمیدونم رابطه عاطفی ازادی تو این کشور. احترام و هر نعمتی که هست
کسی حسرت نمیخوره یعنی تو کامنت ها نمیبینم کسی بگه ای بابا خوش بحالت تو اونجایی و ما اینجاییم و این چ وضعشه و کجای عدالته و فلان
نه میگه منم میخوام اگ این تونسته منم میتونم خیلیییی جالبه ها خوب به این مورد فکر کنید حالا خیلی ها یه ادم پولدار رو میبیننند فورا میگن خوش بحالش اون داره زندگی میکنه این زندگی ک ما داریم اسمش زندگی نیست و …
ولی انگار اینجا کلا قضیه فرق داره اینجا دیگ میشه اقا منم میخوووووووووووووام
روابط عاشقااااااانه این مدلی رو دوووسدارم
این ملک با این دریاچه رو منم باید داشته باشم
این سلامتی رو
این آزادی تو وقت و زمان
این آزادی مالی ووو
اینجا بجای حسرت خوردن انگیزه شور و شوق هست
بخاطر همینه که ما هروز میام بدو بدو ساییت رو چک میکنیم ببینم فایل جدید اومده یا نه
با خودمون نمیگیم ای بابا این دیگ شورشو دراورده بابا باشه فهمیدیم پولداری
فهمیدیم و روابط عاشقونه داری
ن ما اینجا دوسداریم بیشتر ببینیم که بیشتر باور کنیم که میشه
بخاطر هیمنه خیلیی از ما درخواست داریم استاد از اون موتور خوشگله فیلم بذار از اون ماشین قرمزه
یا میپرسیم استاد قرار شد هواپیما بخری چی شد پس چرا نمیخری
یا هر وسیله رو که استا برا خودش خریده ممکنه کلی ذوق وشوق توش باشه مثلا یه پرینتر و حتی نوشابه های زیرو کالری یا چرخ های نارنجی فرغون هیولا
پس اقا نتیجه میگیریم که موندن در این سایت و البته خوندن این کامنت ها و نوشتن به نفع خودمون هست و ما برای حس خوبش هست ک اینجاییم و اگر این کارکردن ها و احساس خوب داشتن ها طولانی تر بشه لاجرم زندگی شما هم تغییر میکنه
دم همتون گرم
خدایا ازت ممنونم که اعتبار اصلی این سایت و کامنت ها برمیگرده ب تو
وهمه ی ما یک وسیله هستیم
در پناه خودش
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD474MB32 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 52140MB32 دقیقه
سلام به استاد تجربه گر مریم جان شایسته
خدا رو شکر بابت دیدن این همه ثروت و فراوانی و لذت و در لحظه بودن که مرا مثل ایام کودکیم میخ کوب می کنه پای سریال مورد علاقه ام و این شده تنها فیلم و سریال زندگیم اونقدر وقتی می بینمش در لحظه ام و حس خوب می گیرم و چون من شخصیتا انسان تجسمی و حافظه ی تصویری قوی دارم اونقدر محو میشم که دقیقا بی شک بعدش اون اتفاقات را تجربه می کنم و خدا رو شکر
دوباره ایده اومد برو و غذای خوشمزه ریک را برای ناهار درست کن و منم گفتم چشم
استاد و بچه ها شاید باورتون نشه دقیقا قسمت 49 که آقای ریک مشغول زدن چادر بود و استاد و مریم جان تحسینش می کردند برای من خلق شد یعنی لاجرم برام پیش اومد
روز جمعه هدایت شدم به طبیعت با دخترم زدیم به جاده و رفتیم کنار رودخانه تا لذت ببریم
اونجا شلوغ بود و راحت نبودیم از خدا هدایت خواستیم گفت بیفت تو جاده رفتیم و رفتیم 4 ساعت رانندگی کردم تا رسیدم به جنگل های کلاردشت که بهشتی واسه خودش
از شب قبل مرغ برای جوجه کباب آماده کرده بودم و تصمیم به کباب درست کردن داشتم
استاد جون در دل جنگل اول شروع کردم به آتش درست کردن ،چند تا خانواده اونجا بودند اینقد با تعجب به من نگاه می کردند که یه زن داره بساط آتیش و جوجه فراهم می کنه جاتون خالی چه کبابی شد ،شاید باورتون نشه برای یه روز ما برنامه داشتیم ولی وقتی اجازه میدی خدا هدایتت کنه و تسلیم و رها و پذیرایی خدا جوری برات پلن می چینه که فقط لذت می بری و سپاسگزاری می کنی
خلاصه بعد از ناهار زدیم طرف دریا ،یهویی خودمون را لب دریا دیدیم یه پارک عالی با فضایی بی نهایت تمیز به نام بهشت گمشده شد میزبان ما و تصمیم گرفتیم شب بمونیم و سحر برگردیم تهران
من که عاشق کمپ و سفرم درصندوق ماشینم همه چی برای خودم مهیا کردم ،همیشه هست و بی نهایت
و دقیقا دوباره شب وقتی داشتم چادر مسافرتی که دقیقا شبیه چادر ریک در سریال بود را بر پا می کردم یه خانم و آقا باز با تعجب مدت ها من و دخترم را تماشا می کردند .خلاصه اون لحظه بخدا مو به تنم سیخ شد که ای وای می دونی داری چادر می گیری کی جذبش کردی در قسمت 49 که از چادر گرفتن ریک و تحسینش لذت می بردی الان برات رقم خورد .
بخدا دقیقا همینه و لاغیر
خودم بهت زده شدم و اون وقت دلیل این اتفاقات را فهمیدم .
هر قسمت از دیدن این سریال کلی اتفاقات قشنگ و تجربیات جدید برام پیش میاره
استاد من محدودیتی در اینکه من یه زن هستم و نباید از وجود خودم لذت ببرم را نمی پذیرم دوست دارم همسفر داشته باشم ولی وقتی هم نیست منتظر نمی مونم و این ویژگی منحصر به فرد منه که از کودکی همراهم بوده و هست اصلا محدودیت را نمی پذیرم و حرکت می کنم .
خلاصه یه شب کنار دریا و کلی لذت و حال خوب و تحسین و دیدن خودم و توانمندی هام برام رقم خورد و بسلامتی در پناه ایزد منان برگشتیم خونه
درسته خیلی رانندگی کردم ولی همش لذت بود و شکر و زیبایی
و من ممنون خداوندم بابت توجه به این همه زیبایی و سپاسگزار دستان پر مهر مریم جان که از لحظه لحظه ی زیبایی ها فیلم می گیره و در اختیار ما می گذاره
از استاد عمل هم ممنونم
دوستون دارم
در پناه خدا