سریال زندگی در بهشت | قسمت 53 - صفحه 5

286 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2829 روز

    سلاممم خدای زیبایی ها

    صد افرین به این اقای ریک که بدون نیاز به کمک این حجم از غذا رو درست میکنه در کمال ارامش در کمال ریلکسی،و یه باوری که برای من ایجاد شد این که هم میشه مرتب بود هم کارت تموم کنی خیلی تمیز و جمع و جور ،با این ایده ی قشنگ که زعال گذاشتن روی در دیگه ایده ی فر صحرایی اجرا کردن یعنی هیج جا احساس کمبود چیزی رو نمیکنند،

    #اون ایده ی کرم جمع کردن خیلی زیباست یاد میدن که اماده خور نباشن و از مغازخ مثلا چی بگیرن اینجوری هم یه فعالیت هیجان انگیز درست میشه و ذهن همیشه فعاله و ازش به صورت مفید بهره میبرن و اصلا یه شیوه ی کنترل ذهن هم هست،

    من عاشق این استقلال بچه ها هستم خودمختاری و این که وقتی بچه ها غذاشون رو انتخاب میکنن هم برای تقویت عزت نفسشون خیلی عالیه که چیزی که دوست ندارن نخورن و این که مسولیت پذیری و انجام کاراشون و لذت بردنشون و مسول لدت بردنشون رو دیگران ندونستن ،همین طرف شستنشون که هرکی باید مال خودشو بشوده چقد قشنگه، کار اعظیمی از دوش مادر خانواده برداشته و باعث لذت بردن بیشتر از اینجور مسافرتی بشه و بچه ها هم خودشون کشف کنن

    کلا این بچه ها با همین بچگی هم بخاطر دیگران لذتشون رو تغییر نمیدن یکی تیر اندازی میکنه یکی ماهی گیری ،شنا و…ایی ول به اون مامانایی که بی دغددغه نشستن با خیال راحت،

    وقتی خودت برای خودت و کارت ارزش بازی که این درونیه و رفتار دیگران هم همینطوره اقای ریک علاقه و ارزش دادن شما به کارتون رو دیده با چه شور و شوقی گفته بییاید فیلم بگیرید

    احسنت به شما که با خیال راحت کل این خونه و زندگی رو در اختیار این همه بچه گذاشتید بی شک اونا باید منظم باشن و ادم با خیال راحت سخاوتمندانه همه چیز رو بده بهشون،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سید محمد حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1865 روز

    با سلام و احترام و عشق .. اقای ریک و همسرشون اصلا بهم نمیان و این مدل زوج خیلی دیدم که یکی مظلوم و دیگری اصطلاحا سر زبون داره !و برام عجیبه این مدل زوج ها چطور همدیگه رو جذب می کنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    اعظم ضیا گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    خدا یا شکرت

    چه سبک زندگیه جالبی

    چقدر راحت زندگی میکنن

    فقط دلم پیش اون پسر تپلی بود که اومد نشست و کسی هم چیزی نگفت که میخوری یا نه

    طفلک بچه شکمویی هم به نظر میومد 😄

    خیلی جالب بود

    انگار این تلنگر رو به من زد که بهم یاداوری کنه احرای قوانین مهم تر از احساساته

    ولی من خیلی باید کار کنم روی خودم که به این باور برسم که احساساتی عمل نکنم

    خدایا شکرت به خاطر این همه اتفاقات قشنگ

    و اینکه بهم‌نشون دادین چیرهایی که دوست دارم یه جاهایی داره اتفاق میفته و غیر ممکن نیس

    خدایا شکرت

    ممنون از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    شیما شادمان گفته:
    مدت عضویت: 3910 روز

    گوشت قرمز دوست ندارین؟؟؟؟؟؟ کی بود پوست گوسفندارو قلفتی میکند و ذوق میکرد از این کارش و با افتخار هم میگفت که به نظرم این قانون طبیعت هس و برای ما افریده شده

    البته من مشکلی با گوسفندو کشتنش و اینا ندارم. فقط جالبه تفاوت دوتا ویدیو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    نرگس آقااحمدی گفته:
    مدت عضویت: 3104 روز

    سلام استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز

    واقعا داشتن نظم و قوانین و مهمتراز همه تعهد به قوانین و عمل بهشون باعث این آرامش و لذت بردن ددکنار هم میشه، وقتی مریم جان گفتی که اون اقا پسر وقتی اومد اگه درخواست غذا کنه به احتمال زیاد بهش نمیدن چون قبلا این انتخاب رو کرده خیلی درس بزرگیه برای اون بچه، شاید از نظر خیلی ها جالب نباشه وقضاوت درست نشه درباره این موضوع که حالا اون همه غذا چی میشه چقدر سنگ دلن و راست میگن که غربی ها بی احساسن و فلان ولی اگر از دید عباس منشی بهش نگاه کنی میبینی این یه درس بزرگ برای اون بچست که قبل از هرچیزی برسی لازم رو هنگام انتخاب بکنه و پاش بایسته و مسئولیت صدرصدی رو به عهده بگیره و مسلما این در آینده و کارهای بزرگ هم ریشه میکنه و شاید به همین دلیل که اونها یاد میگیرن تا مسئولیت پذیر باشن بدون اینکه احساسی باشن برخلاف جامعه ما که فقط دلسوزی و ترحم رو رواج میده،و در نهایت افرادی احساسی که نمیتونند تصمیم بگیرند و پاش وایستند و این عزت نفس رو هم خدشه دار میکنه وقتی کارهای نصفه نیمه زیاد بشه…درس جالبی بود و من لذت بردم

    دخار شش ساله من شدیدا علاقه منده بهتون استاد وقتی صدای گوشیم رو میشنوه که دارم برنامه شمارو نگاه میکنم یا گوش میدم سریع میاد کنارم و بادقت گوش میده و باید بگم که خیلی عزت نفسش که من ناخواسته قبل از این که رو خودم کار کنم رو کمی خدشه دار کردمو دوباره داره بدست میاره ولذت میبرم وقتی از خدا صحبت میکنه و شکرگزاری رو بالذت و خواست خودش انجام میده

    وقتی داشتم این فیلم رو میدیدم اومد کنارم نشست و هی میگفت پس کو عباس منش،بعد یه مدت دید نمیاید شروع کرد صدا کردنتون که عباس منش بیا ببینمت و اخری که اومدید گفت اهااااا عبلس منش اومد و کلی ذوق کرد، خداروشکر که دخترم از کوچکی به این چیزا علاقه داره مخصوصا شما استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فرزانه علیان گفته:
    مدت عضویت: 1849 روز

    به نام تنها خالق و مدبر جهان

    سلام به همگی

    ادامه ی طرز تهیه ی پخت “شپر پای” توسط سرآشپز جناب ریک مهربان و خوش رو

    گزارشگر خانم مریم شایسته ی پرانرژی و خوش صدا

    خدای من چقدر خوبه که اینجا هرکسی داره به شیوه ای که دوست داره لذت میبره و اصلن براش مهم‌نیست که به دیگری خوش میگذره یا نه!

    چون در هر صورت اینجا به همه خوش میگذره و هرکسی هر جای این پردایس باشه میتونه از ختی کوچکترین چیزی که میبینه لذت ببره و حال کنه…

    جناب ریک هرچقدر بیشتر که میگذره ابزار خفن و هیولای بیشتری رو نمایان میکنه

    عجب ایده ی باحالی! تمام ادویه ها دریک جا

    اونم چه جایی…زیبا و جادار و مطمئن..!

    من این ایده رو به این شکل دیده بودم که فقط دو یا سه تا ادویه رو در خودش جا میداد. اما این یکی دیگه واااقعن بینظیره

    خدایا این کشور واقعن از چه ایده های ناب و ابزار ساده ای به ثروت و کسب درآمد رسیده

    ایده هایی که شاید به ذهن خیلیامون رسیده باشه اما به بهانه های مختلف عملیش نکردیم و باعث شدیم که ذهن ثروتمندمون رو نابود کنیم…!

    اما اینها کارشون درسته و در مسیر درست حرکت میکنن اینها کارشون تحسین کردن و توجه بر زیبایی ها و نکات مثبته که به پردایس هدایت شدن

    که به چنین وسایل خفنی هدایت شدن

    که هم فرکانس چنین آدمهای نابی شدن

    واقعن که این مردم توحیدی هستن

    چه بر و رویی داده این غذا چقدر جالب و زیبا شده

    واقعن که نظم و ترتیب این مرد قابل تحسینه

    پدر من هم آدمی هست که انضباط در تمام کارهاش حرف اول رو میزنه و منضبط بودن براش بینهایت مهمه این پارت نشونه ای بود که من علاوه بر تحسین کردن جناب ریک، برای اولین بار این ویژگی پدرمهربونم رو تحسین کنم..!

    واااقعن که آفرین به این مرد(ها)…

    پردایس چقدر زبباتر شده و تماشایی تر

    انرژی مثبتش خیلی بیشتر شده و این بخاطر انرژی مثلت کسایی هست که اونجا هستن و هرلحظه با تحسین کردن زیبایی های اطرافشون حال هوای خودشون و پردایس رو عالی تر میکنن

    خدایا شکرت برای زیبایی هایی که دارم از کادر موبایل میبینم

    خدایا شکرت برای تکنولوژی که این امکان رو برام فراهم کرده

    گل پسری که تیراندازی میکنه چقدر منو به یاد جورف زیبامون انداخت

    این بچه ها هم دقیقن مثل بچه های خانواده ی راسل ویژگی های مثبت و خوبی دارن که یکی از اونها همین عزت نفس بالاشون هست. با اینکه مریم جان در بعضی صحنه ها ازشون فیلم‌میگیره اما بازهم کار خودشون رو انجام‌میدن و تمرکزشون روی انجام کار موردنظرشونه… واقعن آفرین

    خدااای من عروسک های زیبای تیتم عزیز منو به یاد بچگی خودم انداخت که یه عالمه از این عروسکها داشتم و از داشتنشون چقدر خوشحال بودم و از پدرو مادرم چقدر بابت خریدنشون تشکر میکردم

    حالا میفهمم که بچه ها چرا انقدر زود به همه چیز میرسن

    چون بابت داشته هاشون سپاسگزارن و سعی میکنن که در لحظه از هرچیزی که دارن لذت ببرن و به ناخواسته هاشون وابستگی تدارن..

    آزادی و عزت نفس این دخترو پسرها که درکنارهمدیگه شنا میکنن رو2 تحسین میکنم

    و این هم یکی دیگه از ویژگی های توحیدی این مردم که هروسی با هر سبک زندگی و هر دین و ایمانی به راحتی میتونه در اونجا زندگی کنه با باورهایی که در ذهنش داره

    شهامتشون رو برای پریدن توی آب تحسین میکنم واقعن که آفرین به این بچه های زببا و توحیدی

    غذای جناب ریک آماده شده و از قیافش مشخصه که باید خیلی خوشمزه باشه

    حتمن یک روز امتحانش میکنیم

    خدایا شکرت برای زیبایی هایی که در این فایل دیدم

    شکرت برای پردایس که هروز داره پیشرفت میکنه

    شکرت برای وجود این‌مهمونای ارزشمند و الهی

    برای همه چیز سپاسگزارم

    خیلی دوستون دارم

    درپناه قادرمطلق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3754 روز

    سلام خدمت همه عزیزان

    بانو شایسته نازنین و مهربون. استاد عزیزم.

    نمیشه ارزش گذاشت روی این فایلها.بی نهایت سپاس گزارم از مریم بانو بابت ضبط این همه زیبایی.

    چقدر دوست دارم شخصیت ادونچر و ماجراجویانه و کمپینگ این بچه هارو. چقدر لذت میبرم از همکاری تیمی و نظم و ترتیب و لذتی که از ثانیه به ثانیه زندگی شون میبرند.

    چقدر خوبه که این گسترش یافتن و محدود نشدن. چقدر شخصیت استاد و این دنیای بزرگی که برای خودش ساخته. از آدم ها کشور ها و شهرها و مناظر زیبایی که دیده لذت میبرم. واقعا دوست دارم من هم به همین شکل گسترش یابم در تمام جهات. رفتن به جاهای جدید و صحبت و دوستی با افراد جدید. با زبان های مختلف و فرهنگ های متفاوت. چقدر زیباست استاد دنیای شما.

    توی این فایل استاد نبود دلم تنگ شده بود گفتم چرا استاد توی این فیلم نیست.

    اخرش دیدم با لبخند اومد. چقدر خوشحال شدم و ذوق کردم. برام جالب بود که موقع انجام کارها تعریف با اون دوستش رو متوقف کرده بود و رفته بود توی اروی کارهای خودشو انجام بده.

    بر خلاف من که وقتی دوستی میومد خونمون کلا همه کارا رو بر خلاف میلم برای بودن با دوستم کنسل میکردم. میگفتم ناراحت میشه…

    و در اخر دوست داشتم منم اونجا بودم غذای هیولای ریک رو میخوردم.

    راستی یه سوال،

    مَش پوتیتو همون حاج سیب زمینی خودمون هست؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا بیگلو گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      درود بر همگی .من از دیدن جمع صمیمی دوستنان .تفریحات عالی .که بچه ها داشتن عشق کردم .دلم میخواد الان تو یک جمع صمیمی باشم وغذا بپزیم شادی کنیم. از غذا پختن ریگ خوشم آمد همه چی سر جایش بود و فراوانی ..همیشه غذا در طبیعت وسنتی بپزه خوشمزه تر میشه که خیلی دوست دارم .از شما استاد وخانم شایسته عزیزم ممنونم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2843 روز

    به نام خدا

    سلااااااااااااااااام

    به هممممممممگی

    بازم ادامه آشپزی ریک عزیز واقعا من دهنم آب افتاد از دیدن این غذای فوق العاده ی ریک و چقدر تحسین کردم زیبایی درون مریم بانو رو که بخاطر همین دیدگاهشه که ریک نتونست بدون گذر کردن از دوربین مریم بانو غذارو سرو کنه،چقدر صمیمانه اومد به مریم بانو گفت بیا فیلم بگیر میخواهم غذارو سرو کنم ،ببینید وقتی توانایی ها و زیبایی های کسی رو تحسین کنی اونم بیشتر دوست داره بیشتر نکات زیبارو بهت نشون بده پس باید به این جهان و کائنات هرروز به نکات زیبای بیشتری توجه کنیم تا اوناهم زیبایی ها و نعمتهای بیشتری رو بهمون نشون بدن،،

    ایول به این بچه ها که هم شادن آب بازی میکنن هم خلاقن که با روش های خلاقانه ای ماهی میگیرن اونم چه ماهی های زیبایی

    مریم بانو هم که حتی ازکوچکترین تصاویرهای زیباهم بی تفاوت رد نمیشه فیلم گرفتن ازاین عروسک های زیبا و جالب،،

    چقدر خوشم میاد از این خانواده که اینقدر به شادی اهمیت میدن و به همدیگه احترام میذارن حتی میخواهن سگ شون هم از شادی ها لذت ببره،،

    هرکدوم به کار و لذت بردن خودش مشغوله،،

    هرکدوم وظایف خودشو میدونه،،

    مریم بانو بالاخره بعداز این همه تحسین و صبرکردن سرو غذا ظرفشو آورد غذای بینظیر ریک رو امتحان کنه،،

    گفتن های عاشقتم از فاصله دور یا نزدیک نداره ایول به این عشق زیبای شما دونفر استاد عزیز و مریم بانو واقعا الگوی روابط هستین شما و چقدر با اعتماد بنفس جلو مهمونها هم به زبان فارسی حرف میزنید هم زبان انگلیسی،

    خدایا شکرت ازاین ادامه دار بودن زیبایی ها،،

    فعلا تا قسمت بعد خداحافظ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    قاصدک الهی گفته:
    مدت عضویت: 2494 روز

    سلام به همگی دوستانم بخصوص استاد عزیزم و مریم نازینم

    مریم نازنین جایی از فیلم گفتین من از شیرجه زدن این مدلی میترسم ولی وقتی میبینم یکی این کارو انجام میده واقعا تحسینش میکنم داشتم فکر میکردم شما چقدر این ویژگی تخسین کنندگی رو در خودتون پرورش دادین که به جایی رسیدین که جهان هرروز زیبایبهای بیشتری رو در اختیارتون قرار میده وبه قولی از هرجهت رشد میکنید خب این همه نعمت که وارد زندگیتون میشه رو میشه از قسمت اول زندگی در بهشتو تا الان زمین تا اسمون هرروزش متفاوت بود و یه جایی خیلی زیبا بود زمانی که خودتون حرکت کردین و برای خودتون کار خلق کردین مثل سوزوندن درختای هرز یعنی در حالت عادی اکه من بودم میگفتم ملک به این بزرگی و این همه درخت میخواد چیکار هرروز همون فوقش ابتنی میکردم دلی اینکه شما هم تلاش میکنید کار تکراری نکنید ینی حتی با ایدهای کوچیک شروع میکنید یه کاری رو انجام بوید اولش که نردها بعد سوزاندن یه بخش کوچک درختا و بعد بیشتر شد و بعدش مهمونهاا و دوباره مهمونها و با خانواده و الانم بازم مهمونهای بیشتر جهان خودش یه کاری کرد روزاتونو متنوع کنه انقدررر این حجم از تنوع تو زندگیتون رویاییه ادم باودرش نمیشه من یه زمان هایی از تماشای فایلهاا و حتی خودندن نظرات استرس میگرفتم میگفتم چطوررر اخه من میتونم میکفتم قانون یکیه پس میشه بازم ذهنم ولم نمیکرد میکفت تو کجا اینجایی که میبینی کجااا استاد این حجم از حقیقت و راستی ودر کلامتون و الان در زندگیتون وقتی وارد ذهنم میشه منو متلاشی میکنه درست مثل اونجای که کوه از دیدن خدا متلاشی شد

    واقعاا ذهن حسابگرمن که همش در حال حساب کردن بوداصلا جا میمونه و همین جا مونده باعث یه اضطراب مخفی در من میشده

    من هنوزم داشتم با مقیاس ذهنم زیباییها رو میدیدم و تحسین میکردم و محدودیت ذهن هرگز نمیتونه تورو همراهی کنه برای عمل کردن ذهن نمیتونه زیبایی حتی یک گل رو برات شرح بده ولی روح انگار خودشو در زیبایب گل میبینه وحتی بوی گل رو حس میکنه از پس یک فیلم فقط بیاد میاره همین

    و مریم با تحسین کردن کاری که از انجامش میترسه بهم نشون داد این شخصیت تحسین کنندگی بدون حس حسرت و حسادت و کمبود فقط یک معنی رو میده اونم اینکه میدونه اگه تحسین کنه حتمااا بهش داده میشه حالا ممکنه شجاعتش بیشتر بشه یا یه موقعیتی قرارربکیره و بر ترسش غلبه کنه یتی با امید تحسین کردن اصله  نه ففط تحسین کلامی امیدد که قانون اینه و حتمامیشه و مقایسه این عملکرد با رفتار خودم دیدم من حتی از بودن ترسم میترسمم یه خود سرزنشی مخفی درونمه که میگه تو که قانونو میدونی نباید ترس داشته باشی یکی از ترسامم اینه که نکنه تکامل طول بکشه یا فردا مم مثل امروزم بشه و شرایطم تغییر نکنه و داعم به این ترسام فکر میکردم و با خودم در موردشون حزف میزدم و یه سپاسگزاری و تحسینم در طول روز بینشون داشتم ولی نه با تمرکزو انتظار کن فیکون رو هم داشتم ولی الان خداوند مهربان با این تصاویر گفت که اول اینکه شناسایی ترسهاا خودش یه نعمته اینکه بفهمی چی میخوای و مهم باقی نموندن در حس ترسه برای مقابله با ترساا هم در قدم اوللل میتونی مثل مریم عزیز هرکی که تونسته به اون موفقیتی که میخوای رسیده وارد ترسه شده یا اونو بدون ترس انجام میده رو تحسبن کنی انقدر تحسبن کن که یهروز به خودت میای میبینی بابا چقدر رشد کردی همین یه کار ساده درواقع من متوجه شدم زیبایی قوانین ثابت الهی در راحتی و لذت و شوق بیشتر ماست برای اینه که ما مثل عموم مردم عمل نکنیم ینی فورا یه اقدام عملی نمیکنیممم بحث تکاملم همینهمیخوام بگم که اجرای قانون یه اقدام عملییی بلافاصله نیست به عنوان مثال منی که شنا رو دوست دارم و یا از شنا کردن میترسم این نیست که خودمو به آبو آتیش بزنم و تا مثلا شنا کنم مخصوصا که خیلیامون خواستهایی داریم که وقتی به شرایطنون نگاه میکنیم میبینیم د موقعیتش نیستم یا پولشو نداریم یا خانواده نمیرارن حالا هرچی ولی ما اون خواسته رو داریم و میکیم حالا که قانونو میدونم بایدبه اون برسم یه جورابی به ابو آتیش میزنیم تا بشه که خیلی وقتاام بخاطر توجهمون به شرتیطمون نمیشه یا بشم اونطور که میخوایم نمیشه در واقع ما با قانون قراره بینهایت بیشتر لذت ببریم هم از مسیر هم از خود اون کار بخاطرهمین نتیجه اجرای قانون یک اقدام عملی بلافاصله نیست ما قراره بسپاریم به نیروی هدایت که اون ماروبه خواستمون برسونه حالا در قدم اول میایم فقط تحسینو سپاسگزاری میکنیم و اونقدر تکرار میکنیم تا حسمون خوب بشه تا از این تحسینه لذت بببریم و عشق کنیم طبق قانونم خود این تحسینه مارو به سمت خواستهاهدایت میکنه میبره به سمت اقدام عملی  واین همون تکاملهه یتی کسی که تا حالا موتور سواری نکرده یهوو نمیتونه بره سوار موتور هیولا بشه در قدم اول تحسین کنه خودش موجب میشه یه ایده بهش داده بشه مثلا بره سوار موتور کوچک بشه یا پشت موتور بزرگه فقط بشینه تجسم کنه تجسم کنه  اونو انجام بده دوباره سپاسگزاری کنه و لذت ببره و تکاملم زود طی میشه و به چیزی که میخواد میرسه و بعد خواسته بعدی وبه این تریب یه جایی میرسه میبینه با کیفیت زندگی کرده مثلا یه عده هستن برای داشتن یه مدرک خودشونو به ابو آتیش میزنن ولی یه زمانی میاد میبینن چه فایده براشون داشته وقتی از مسبر لذت نبردن و فقطم به یه چیز رسیدن درحالی که میتونستن به خیلی چیزا برسن اگر لذت میبردن و یه وقتاییم هست ما با اینکه میترسیم ایده مقابلخ با اون کاملا مشخصه فقط کافیه ما عمل کنیم که اگه نگنیم ینی تنبلیم مثلا دلمون یه غذایی میخواد که بلد نیستیم و میترسیمم درست کنیم خب یه ادم شجاع میاد تو دل کار نمیزاره ترساش انباشته بشن میاد فیلمی دانلود میکنه و اقدام میکنه یه چیزای بینش یاد میگیره یا سوال براش میشه میپرسه و کلی ادم خودشون یهو حرف میندازن یا از یکی نیپرسه با اعتماد به نفس بیشتر و به خودش میاد میبینه عالی درست کرده و هربارم خودشو تحسین میکنه البته که اینم کار هرکسی نیست فرقی نمیکنه اون کار از نظر ما با اهنیت یا بی اهمیته مثل اشپزی مهم اون شخصیته که پشتشه که باعث یه اقدام عملی شده که نتیجه بخش بوده بخاطر همینه که هرموفقیتی قابل تحسینه میخوام بگم که تا الان تو این همه فایل کلی موفقیت بزرگو کوچیک دیدم که یه سریهاش برامون بدیهی یه سریاش خیلی بزرگ بوده همون ارزوها و خواستهای تازه شکل گرفته که با دیدن این تصاویر درما ایجاد شد

    از پاکساری خونه پارادایس که دیدیم یادتونو پنجرهاا رو استاد میشستن و تار عنکبوتاا پاک کردن نتیحه رو هم که یادتونه مسیر رسین به نتیجه رو که یادتونه استاد به دنبال راحتی کار بودن سرچ کرون از آمارون یه سری شلنگ گرفتن و میخوندن و سماسگزاری میکردن حرفای عتشقانه بهم میزدن لذت میلردن و نتیحه ام همه جا زیباتر و تمیزتر میشد بوی تو بودن را شنید مثل خونه تازه عروسا یه حس خوب داشت پر انرژی شده بود همه جاا ولی حالا میخوام چی بگم ایا انجام این کارا مثل تمیز کردن شیشه هاا به اون تمیزی برامون یه کار بدبهیه ینی یه ارزوی غیر قابل دسترس نیست که نشه درسته ؟ جواب اکثریت بله کار راحتیه و میشه

    حالا چند نفرمون این کارو انجام دادیم ؟

    چند نفرمون به تمیزی اتاق خوابمون اهمیت میدیم به پاکسارزی کردیم ؟همین کار بدیهی رو چند نفرمون انجام دادیم ؟من که خودم انجام ندادم

    یه علتتت داره برای همه کسایی که این کارو انجام ندادیم در عین اینکه شاید میخواستیم ؟

    اونم اینه که ما به خوبی تحسین نکردیم و سپاسگزاری نکردیمم مثل یه فیلم دیدیم ما با حس خوب اونقدر تحسین نکردیم مااا قدم اول رو برنداشتیم تا به قدم دوم ینی اقدام عملی هدایت بشیم اقدامی که با زور تیست ما قرارنون لذته که از مسیر تحسین میکذره اگر به خوبی تحسین کننده بودم اگر این کارو کم اهمیت نمیدیدم و سپاسگزار واقعیی بودم حتماابه اقدام عملیی هدایت میشدم با جون ودل و لذت بیشتررعمل میکروم این همون باورسازیه همون ایمان عملی همون تغییر شخصیت و عادتهاس با صدق بلحسنی بودنه

    مگه ما نمیگیم هر جلسه این فایلاا قانون یادمون میده مگه استاد نمیگه همه ایناا ینی باور سازیی مگه نمیگیم قانون میگه شکر نعمت نعمت افزون کند پس اگر نتیجه نیست ینی سپاسگزارو تحسین کننده نیستییی همش مثل یه فیلم نگاه کردی همش ذهنت درگیر چیزای بیهوده بوده همش گیر میدادی همش بهونه میاوردی ودریک کلام ایمانی که عمل نیاره ایمانی که نتیجه نیاره حرف مفته میخوام بگم  این آقا که داره غذا درست میکنه با ارامش و لذت و حوصله الکی اینطوری نیست همین اقدامش تحسین داره چون کار یه روز دورزونیست نشان از یک شخصیت تحسین کنندس که الان شده اقدام و مرحله دوم نتیجه که غذا که عالی شده نشان ایمانه که بازم تحسین داره یتی ایمانی که عمل و نتیجه اورد واقعا دمش گرم اینارو هم نگفتم خومونو سزنش کنیم وگرنه که همون آشو همون کاسه  ینی هیچی از قانون نفهمیدیم  باید با همین سلاح الله اکبر به نبرد محدودیتهامون برین ینی بگردیم در خودمون و چیزای قابل تحسین را تحسین کنیم و سپاسگزاری این هنون تغییر شخصیتس  و خداوند خودش مارو پیروز خواهد کرد و افراد موفق در این مسبر الهی رو چون استادو مریم و تمامی دوستانی که نتیجه گرفتن رو تحسین کنیم اونوقت کن فیکون رو میبینیم هرجلسه از سفربه دور امریکا وزندگی در بهشت کلی درسه که اگر به زندگیمون تطبیق بزنیم میبینیم چقدرشو عمل کردیم ایا همون شخصیت قبلی که وقتی از رختخواب بیدار میشه جاشو مرتب نمیکنه هنوزم خیلی زیاد میخوابه و هنوزم همه فیلمها رو نگاه میکنه اگر اقدام نکردی چون خوبدو زیاد  فایلهاا رو در ابتدااا گوش نکردی اگر گوش کردی و میدونی بازم عملی نکردی چون به اندازه کافی اون چه که شنیدی رو عمل نکردی ینی صدق بلحسنی نشدی تحسن کننده و سپاسگزار نشدی ینی بببین زندگیتو اگراقدام عملی صورت نگرفته ینی تو هنوز اون قدم اولو برنداشتی  ینی تحسین و  سپاسگزاری رو نکردی  اگر اقدام کردیو نتیجه ای هنوز نیومده یا اومده و اونطور که میخواستی نبوده یا خیلی عمرشون کوتاه بوده تنها یه دلیل داره اینه که تو ادامه ندادی با یه تضاد جازدی باهاش مثل یک اصل برخورد نکردی بلکه مثل یه امتحان دیدیش که درسو بخونی و یه نمره قبولی بگیری و وقتی گرفتی بزاری کنار ولی باید بگم اصلا و ابدا قضیه باورهاا اینطوری نیست باورهاا همه چیزه کل زندگی تو در دنیا و اخرت وابسته این قانونه باید جدی گرفته بشه باید به خودت نهیب بزنی اگه واقعا سعادتو میخوای باید ادامه بدی اسم قانون روشه نمیشه دورش بزنی نمیتونی بگی نمیدونم و حالا وایسا وبعداا تو مسئول زندگیت هستی شما یه خلفکارو بببین چون مبدونه کارش به قانون بیوفته تمونه خودشو دور نگه میداره از جلوی چشم ماموراا چرا چون میدونه ترحمی نیست باید مجازات بشه وگرفته بشه مجازت میشه پس هوشمندانه برخورد میکنه ماام باید بدونیم قانون کیهاتی همچین چیزیه باید درست عمل کنیم اینا نمیگم استرس بگیری بلکه بدونی لا همون قانون که تضاد به وجود اوردی میتونی مسئله تووهرچی هست از معنوی تا مادی حلش کنی تو مجهز به الله اکبری این قوانین درراختیار توست به قول خداو پاسخ هر نسئله ای در دلشه همراهشه نه در پسو پیش بلکه توی خودشه باید بدونی این راه ادامه دادن میخواد به قول عزیزی که نیگفت عده ای خدارا فقط برای اون ماشینه برای اون روابط عاشقانه میخوان برای پوله در یک کلام برای خواستهاشون میخوان خدارو برای خودش نمیخوان ینی میان هدفگذاری میکن سخت روی باورهاشون کار میکنن به اون خواسته ای میخوان میرسن و بعد کار کردن روی خودشونو ول میکنن نتیجه هم کمرنگتر میشه یا ثابت میمونه رشدی نمیکنن ولی چه خوبه که بندگی خدارو بکنیم نه اینکه خدا به ما نیاز داشته باشه خدا نه خداوند فقط از ما بندگی میخواد بندگیم ینی تا اخر عمر همیشه درر همه لحظهاا به یاد خدا باشیم روی خودمون کار کنیمم من واقعاا استادو در این زمینه اتحسین میکنم بعد این همه موفقیتتت پرودگارو یاد میکنه هرلحظه و با خودش مرور میکنه از کجا به کجا رسیده واقعاا این فروتنی جی میتونه باشه جز بندگی خداا خیایهامون تو این قسمتهای زندگی بهشت این سوالو داشتیم که چرا استاد با اینکه تو پرادایسه یه جوریه که انگار هربار جای جدیه اولین باره داره پارادایسو میبینه براش تکراری نیست انسان فکر که میکنه میگه بابا منم هرروز تو اتاقم چشمامو باز میکنم ولی همچین حسی رو ندارم یا اگرم اونجا بودم جای استاد بازم همونجا بیدار میشد هرروز خب بعد یه مدت مثل الانم تکراری میشد برام عادی میشد مثل الان خودم چرا یه نفر جور دبگه ای رفتار میکنه انگار اولین باره میبینه اونجا رو تو ذهنم یبار گفتم ادا درآوردنه اوندم خودمم اونطوری رفتار کردم حسم بدتر شد ذوق برای یک تنه خشکیده درخت اصلا مسخرس و عجیبه و تظاهره چطورربا اینکه جرات گفتن این را به زبان نداشتم ولی درپس ذهن زده میشد و من بارهاا در بیقراریهای پاسخ این سوال بودم که چطورر مگر میشود والان خدا داره میگه که چیزی نیست جز بندگی ساده و پاک جز قرار و پیمان و عهدی عاشقانه بین بنده و معبودش که در اوج این همه ثروت سجده اش شکر خداست سجده اش مهمانیست و سجده اس لبخند است سجده اش مهربانی و صلح و صفاست سجده اش تکرارر یک خاطره زیبا است سجده اش دوربینی در پس ان صدای زیبا سجده اش مهری سبز رنگ درتن متنی زیباست واین همه تکرارر همون بتدگی خداست دیگه استادی که بارها شاید به تضاد خوردن ولی ادامه دادن نتیجه اومد بازم تضاد بود هرچند کوچیک ولی مغرور نشد کمالگرارا نشد نخواست ادعایی خدایی کنه حرف الکی بزنه خودش رو هرطور بود با تمام نقطه ضعف و قدرتها پذیرفت چون جایگاهش را به عنوان یک انسان و یک بنده فهمید و خدا را شناخت و همواره در بهترین جایگاهش ینی فقیر به رب را انتخاب کرد و ادامه استادی که بینهایت ثروت رسید ولی بازم بندگی خودشو به یاد داشت نخوایت بگه اخرشه گفت میشود بهتر هم شد من به خداا ایمان دارم و چه زیبات بهتر شد خدایاا شکرتتت و میخوام بگم خدایاا منه قاصدک خیلییی کوچولوام اره چقدر زیباسا که برای تو ناز کنم چقدر زیباست که بگم تااا اخر دنیاا تا بینهایت من به حمایتت نیاز دارم و میدونم که منو میبینی و هوامو داری تو این قسمت فایل چیزی که دیدم برام جالب بود اینکه هرکی هرجور هست کوچیو و بزرک فرق نمیکنه توچه ستی هرکی ازاده هرجور دلش میخواد باشه بدون اینکه خجالت بگشه نگران قضاوت کسی باشه واقعااا قابل تحسینه میخواستم بگم که منم عاشق عروسک هستمم الانم کلی دارم با اینکه بچه نیستم ولی وقتی این فایلا رو نگاه میکنم بچهاا رو که چقدررراحت برخورد میکنن به خواستهاشون میبینم منم درونم مثل این بچهاس توی تصوراتمم انگار همش پیش اون بچهاا هستم دارم بازی میکنم روحیاتمم اینطوریه با اینکه دوست دارم و لذت میبرم ولی از یه زمانی همش حس حقارت داشتم بخاطر این ویژگیم فکر میکردم من یه چیزیم کمه مثل همینووسالام نیستم البته سنم زیاد نیستا ولی خب میبینم به نسبت همسن هام رفتارم طور دیکه ایه منظورم میدیم دوستام از 15 سالکی متفاوت شدن یه مدل دیگه ای میگردن واز 18 سالکی پی ازدواج و کار و..  ومن هنوز داشتن عروسک برام خیلی لذت بخشه نه اینکه ازدواجه یا اون تیپه رو نخوانا ولی انگار بقیه یادشون رفته ولی من یادمه لذت خاله بازیارو من هیچ وقت بزرگ شدنوودوست نداشتم همیشه فکر میکروم بالارفتن سن این خوشیها رو تزم میگیره فکر میکردم بتید بزرگونه رفتار کنم یه تیپ موجه تر به خواست اطرافیان بپوشم خلاصه که قصه بزرگ شدنو داشتم و بزرگ شدن همراه اون علایقم به عروسک و به لباسهای فانتزی و موی خرگوشی و چهره بدون ارایش و زیبایی طبیعی یک ضعف میدیدم مثل ادمی که نقاب زدم انگار بودم در جمع خودم نبودم لباس و تیپی که بقبه دوست دارن بودم حرفتی قلمبه سلمبه میکفتم که بگن بزرگه وهربار که میگفت بزرگ من خورد میشدم ولی تو این کشور تواین فایلها. دیدم که به قول استاد میشه همه چیرو باهم داشت و به خود افتخار کرد واقعا میشه هنین ادمهای این جمع مرد وزن چه رنگای سادی پوشیدن شلوارک و لباسهای فانتزی بارها استاد روی لباسشون استیکرهای خوشکل داشتن رنکهایمختلف اون جورابهلی فانتزی مریم مگه مسخره شدن یا تحقیر یا جلوی نوفقیتشون گرفته شدجلوی ازدواجشون و احترام و عشق و روابط خوبو و پول و پیشرفتشون گرفته شد  نه اتفاقا چون خودشون بودن به کشوری هدایت شون که تو همه چی ازادن پیرمدو پیرزنهایی که اونام لباسهای شاد میپوشن و موهاشو رنگهای خوشکل میزارن و گوشوارهای ناز میندازن وهمه در صلح زندگی نیکنن تازه هندیگرو تحسینمم میکنن که چقدر زیبا شدن میخوام بگم خدارو شکر که همه چی به فرکانسه ما ازادیم هرجور که میخوایم زندکی کنیم و فرکانسامون نتیجه رو رقم بزنه نه ظاهرمون

    میخوام بگم که من قاصدک عاشق عروسکهام هستم کلا عروسکها رو دوست دارم عاشق لباسهای فانتزی هستم عاشق چهره بیبی فیسم هستم و عاشق تماشای انیمیشن هستم  عاشق خوردن پفک و لواشک همزمان هستم میخوام بگم من همشونو دوست دارم یاد گرفتم دوست داشته باشم و نخوام خودمو سرزنش کنم و تو خفا اینطوری باشم بلکه باهاشون دوست باشم و بپذیرم و  ودرکنارش میتونم چیزای دیگه هم داشته باشم و به اونا هم افتخار کنم درکل همه چیز زیباست و میشه با آسودگی زندگی کرد .

    در پناه حق باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      نرگس نوشادي گفته:
      مدت عضویت: 2406 روز

      قاصدک زیبا سلام

      خیییییلی ازت سپاسگزارممممم دوست ارزشمندممممم

      چقدر کامنتت سرشاااااار از آگاهی بود

      چقد درکت خوبه از قانون

      چقدر خوب نوشتی

      یه جاهاییش نهیب زننده بود برام و منو گزید ولی مث نهیب هایی که استادمون می زنند و در پس اون جمله موفقیته برامون

      اونجا که گفتی اگه نتیجه نگرفتی ینی مث یه درس عمل کردی فقط خوندی شب امتحانی و نتیجه گرفتیو و بعد رها کردی

      یاد خودم افتادم یوقتایی خیلی خوب روی خودم کار میکنم و نتیجه ش رو میبینم ولی بعدش رها کردم یا حتی بدتر اسیر احساس بد شدم

      و بعدش باز کلی تلاش کردم که خودمو از احساس بد رها کنم و این وقفه ها خودش باعث کندی در پیشرفته

      خدایا امروزم از همون روزا بود که حالم خوب نبود رفتم به بلندترین نقطه شهرم و تو ماشین موندم و از خدا خواستم که هدایتم کنه به بهترین مسیر

      و این کامنت زیبا رو دیدم و یاد خودم افتادم که چند روزیه اصلا تحسین کردن رو گذاشتم کنار و سپاسگزاریم کم شده 😔پس به خودم اومدم و گفتم ببین مقصر خودتی همسری که همراهت نیست بهانه ست

      اثاث کشی بهانه ست

      ازمون پیش روت بهانه ست

      دوری از خانواده ت بهانه ست

      و …..

      پس به خودم اومدم و گفتم خودتو جمع کن نرگس

      تو کسی هستی که با فرکانسای خوبت تونستی یه خونه خوب بخری تو تهران بی دغدغه و خیلی راحت

      تو کسی هستی که یه خونه خوب پیدا کردی تو یه شهر کوچیک که همه انگشت به دهن موندن حتی خودت

      تو کسی هستی که دست تنها تونستی اثاث کشی از یه شهر به شهر دیگه رو انجام بدی و مدیریت کنی

      پس حتما میتونی پولسازم بشی و به شغل مورد علاقه ت برسی

      فقط همینطور که قاصدک جانم گفت باید تحسین کنندگیت بیشتر بشه و سپاسگزاریت

      قاصدکم ممنونتم برای این کامنت فوق العاده ت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      هادی زارع گفته:
      مدت عضویت: 3754 روز

      عالی بود دوست عزیزم

      انرژی مثبت و زیبات وجودم رو پر کرد. خدارو شکر میکنم که به کامنتت هدایت شدم تا این همه آگاهی که نیاز داشتم را یادآوری کنم. و ادامه بدم.

      عشقی

      پاره ای از خدایی

      سپاس که هستی در کنارمون در این خانواده

      امیدوارم هر روز چیزهای زیباتری ببینی و هدایت بشی بیشتر به چیزهایی که دوست داری🌹❤️🙏🏻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2744 روز

      سلام قاصدک زیبایم

      چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم و درس گرفتم عزیز دلم

      در مورد اون قسمت کامنتت که نوشته بودی از ترس هات هم می ترسیدی، کلی فکرم رو مشغول کرد ، واقعاً منم خیلی وقتا این احساس رو داشتم. و خدا رو شکر که دارم تکاملم ​رو طی می کنم.

      والان خدا داره میگه که چیزی نیست جز بندگی ساده و پاک جز قرار و پیمان و عهدی عاشقانه بین بنده و معبودش که در اوج این همه ثروت سجده اش شکر خداست سجده اش مهمانیست و سجده اش لبخند است سجده اش مهربانی و صلح و صفاست سجده اش تکرارر یک خاطره زیبا است سجده اش دوربینی در پس ان صدای زیبا سجده اش مهری سبز رنگ درتن متنی زیباست واین همه تکرارر همون بندگی خداست

      عاشق این قسمت از کامنتت شدم گلم عاشقا

      منم عروسک خیلی دوست دارم و با فرشته کوچولو هام کلی خاله بازی و تفنگ بازی می کنیم😆😆

      تنها فیلم هایی هم که توی این دو سه سال اخیر دیدم، انیمیشن بوده. کلی هم لذت می برم.😍😍😍

      از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      غزال گفته:
      مدت عضویت: 2342 روز

      به نام خداوند مهربان که فرشته ای به نام قاصدک را آفرید

      خدایا شکررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت که من رو به این کامنت بی نظیر هدایت کردی…..خدایا شکرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت برای وجود بی نظیر این فرشته دوست داشتنی

      سلام قاصدک عزیزم

      سلام به روی ماهه خواهر دوست داشتنیم که به آخر کامنتش که رسیدم شگفت زده شدم که این کامنت فوق العاده از یک دختر فوق العاده ۱۸ ساله هست…..واقعاً واقعاً با تمام وجودم عزیز دلم بهت تبریک می گم که اییییییینقدر فوق العاده ای و ذهن و عقلت تکامل فوق العاده ای داره…..واقعاً لذتبخشه خوندن تک تک جملاتت….جملاتی که اوووووووووووووونقدررررررر پخته و بی نظیر هستن تصور می شه که نویسنده بالای ۳۰ سال رو داره و خیلی وقته که در این سایت مشغول رشد کردنه…تووووووووووووووووووووووووو بیییییییییییییی نظیری عزییییییز دلم و مطئنم که در زندگیه مشترکت با فردی ازدواج می کنی که اون هم مثل خودت بیییییییییییییی نظیر و دارای تکامل عقلی فوق العاده هست…………آفرییییییین بر تو قاصدک نازنینم💘😘…………مطمئنم که این حجم از درک و فهم تو رو در همه زمینه های زندگیت در کوتاهترین زمان ممکن به بلندترین مرتبه ها می رسونه…..پیشاپیش بهت تبریک می گم خواهر دوست داشتنی و فوووق العاده من………..امیدوارم مانند اسمت که سمبل برآورده شدن آرزوهای کودکیمان بود ثانیه به ثانیه شاهد محقق شدن آرزوهات باشی و داستانهای شیرین تو رو بخونم و لذت ببرم از اینکه خواهر کوچیک و مهربونم هر روز خوشبخت تر از دیروزش هست……

      از خدای مهربون می خوام که همیشه در اوج باشی و با ثروت بی نهایتت بهترین عروسکهای دنیا رو بخری و ازشون لذت ببری حتی در زمانی که نوه قشنگ و مهربونت رو پاهات نشسته…..عروسک من همیشه شاااااد باش و لذت ببر از عروسک های قشنگت و لذت ببر از لباسهای زیبای فانتزیت و لذت ببر از طعم لذیذ پفک و لواشک…..

      من هم لذذذذذذذتتتتت می برم از داشتن خواهر بی نظیری چون تو و لذذذذذذذتتتتتتتتتت می برم از اینکه قاصد خبرهای خوشت برای من باشی…….

      قاصدکم عزیز دلم من ۳۶ سالمه اما هنوز که هنوزه عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشق عروسکم و برای خودم عروسک می خرم و ازشون لذت می برم….پس یادت باشه که سن ما نیست که لذت هامون رو مشخص می کنه……خدا ما رو نامحدود آفریده و گفته از نعمتهای من لذت ببرین این ما هستیم که خودمون برای لذت از هر نعمتی محدودیت سنی برای خودمون می گذاریم…….درگیر محدودیت آدمها نشو …..شاااااااااااااااااااااد باش عزیز دلم و عشقت به عروسک و هر چیزی که به دنیای بی نظیر کودکی بر می گرده رو فریااااااااااااااااااااااد بزن………

      در پناه خدای مهربون شاد و سلامت و ثررررروتمند و سعادتمند باشی عروسکم😍😘

      ممنونم ازت به خاطر کامنت بسیار بسیار زیبات

      خیلی دوست دارممم💓😊

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3824 روز

      اگر فکر کــــردی که فقط خودت عاشق عروسکی و عاشق لباس های فانتزی و عاشق چهره بیبی فیس ( که وقتی ریش و سبیل هامو میزنم اینجوری میشم – لبخند – I’m ۲۵ years) عاشق تماشای انیمیشن خوردن پفک و لواشک اونم مَلَس و بعد تازه خودت درست کنی انواع مزه هاش و تازه فقط بخوای لیس بزنی و یا حتی آب نبات بدون سخــــــت در اشتباهی هاهاها

      چون بنده هم دقیقاا همینجورمم

      سلامممم

      سلام قاصدک جان ..

      هر وقت اسم قاصدک را میشنوم یاد دو چیز میافتم … یک و دو ( خخخ )

      خب یک اینه که یاد اون آهنگه . قاصدک از چه خبر آوردی .. فکر کنم گروه پالت تحسین برانگیز بود

      و دومی هم یاد نشانه! just Do It در واقع یاد اون نشانه ای افتادم که پائلوکوئیلیو واسه نوشتن کتاب گذاشته بود ..

      اومم واقعا من لذت بردم از خواندن این نوشته، میدونی بازم خدا با من حرف زد

      میدونی، یک ایده بهم داده خداوند در راستای مسیر عشق و علاقه ام که ایمان بیشتری میخواد ولی میخوامم انجامش بدم یعنی دارم انجامش میدم در واقع اول نوشته اش بهم الهام بشه ولی نمیشه! و دقیقااا انگاری میخوام به زور انجاممم بشه اینو دارم احساسش میکنم و توی این نوشته خداوند با دست و قلم شگفت انگیز و در صلح عزیزش بهم گفت شما عزیزممم عشقممم هم پاره ی ارزشمندمم دوست داشتنی خدایم جذاب و در صلحِ خدایم .. عاشقتممم مننن میبوسمت من .. انقدردوست دارممم خدایاشکرت به خاطر وجود ارزشمندت قاصدک جان، که وجود ارزشمند تو مثل وجودیت من چیزی جز تکه ای از خداوند نیست ..

      میدونی خداوند بهم گفت که محمد(پادشاه، مارکو، .. ) روشِ مریم را ببین

      دقیقا داستان شنا کردن اینکه این فرد میترسه از شنا کردن ولی دوست داره انجامش بده و اول میاد تحسین میکنه افرادی که میرن به این راحتی درون آب و شنا میکنند و تحسین و تحسین و تحسین و خودش را تجسم میکنه و جهان هم پاسخش را میده و براش شرایطی را فراهم میکنه که به راحتی وارد ترسش بشه چرا؟؟؟

      چون بهاش را پرداخت کرده .. چون سپاس گزاری پیش از موعد کرده برای شنای خودش سپاس گزاری کرده برای اینکه افرادی که تونستند شنا کنند را تونستهههه ببینه و تحسین کنه به جای حسادت که ای واایی چرا من نتونستم برم .. حالا که من نمیتونم اونااا هم نباید برن ..

      و چقدر داستان موتور سواری را زیبا گفتی ..

      میدونی قاصدک جان من خیلی وقته که با خدایم یک نشانه گذاشتم اینکه هر وقت توی این کامنت هایی که نوشتم هر وقتی خداوند توسط یک هم پاره ام بهم پاسخ بده ریپلای کنه حتماااا خداوند میخواد بهم بگه که همون نوشته را که در گذشته نوشتی را بخوانش .. دوباره بخوانش .. یک چیزی یک حرفی یک جمله ای یک چیزی هست که پاسخ الانِ من نیازِ من .. و همیشه هم همینطور بوده

      مثلا دیشب توی کافه که بودم ما اونجا یک تولد بزرگگگگ داشتیم خدای من واقعا تحسین میکنم این افراد را چقدر چیز با خودشون آورده بودند چقدر سفارش بود چقدر فراوانی مشتری فراوانی سفارش فراوانی پول فراوانی فرهنگ ها و عقاید و لباس ها فراوانی مهربانی و عشق و لبخند و زیبایی .. آره آره من دیدم و تحسین کردم و تبریک گفتم و حس فوق العاده ای داشتم ..

      میدونی وقتی برگشتم خونه ساعت ۱۲ شب رفتم میلم را باز کردم دیدم توی قسمت ۹۲ سفر به دور آمریکا برام پیام گذاشته خداوند .. خداروشکر کردم که یک روزی اون کامنت را در سلسه تعهدم به خداوند نوشته بودم و تاثیر گذار و الهام بخش بوده میدونی تاریخ اون پیام کی بود؟ دقیقاااا روز تولد من! نوشته بودمش ۹ مهر .. و اونجاا دقیقاا خداوند بهم گفت گفت گفت اصلاا خودممم نوشته بودمش .. بهم گفت: و وقتی خواندمش دلم لرزید ..

      سوگند به ابتدای روز و سوگند به ابتدای شب، که به هیچ وجه پروردگارت تو را رها نکرده … و به زودی پروردگارت به تو پاداشی عطا میکند که راضی خواهی شد، درباره نعمت پروردگارت سخن بگو و ان را بازگو کن ..آیا قلبِ تو را پذیرا نکردیم؟ همراه سختی آسانی است، و به راستی با سختی آسانی ست، و تنها به پروردگارت امید داشته باش و با تضرع از او درخواست کن | سوره ضحی و انشراح ”

      پس متوجه شدم که باید تحسین و سپاس گزاری ام را یعنی احساسممم را قوی تر کنم با این دو فرکانس ناب برای نوشته ای که میخوام و مطمئن باشم که خداوند هدایتم میکنه کمکم میکنه ..

      عاشقتممم من خداروشکر خداروشکر

      امیدوارم که بازم بنویسی ..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: