دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان مونا به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام پروردگار کل کیهان و هستی و کائنات
به نام خدایی که تو قلب منه و هر لحظه منو هدایت میکنه
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربانم
سلام به دوستان هم فرکانسی خوبم
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که بهم فرصت تجربه یه روز قشنگ دیگه رو تو این بهشت الهی دادی
من از استاد یاد گرفتم که ما همیشه دنیا رو از زاویه دید خودمون نگاه کردیم ولی باید درک کنیم که دنیا زیبایی های بیشتر و فرهنگ های بهتر هم داره
ما ایرانی ها همیشه به مهمان نوازی معروف هستیم ولی واقعا معنی مهمان نوازی واقعی رو نفهمیدیم
ما مهمان نوازی رو به این معنی درک کردیم که چی کار کنم مهمونم تمام و کمال راضی باشه
چی کار کنم بهش خوش بگذره
چی کار کنم وقتی از خونه من رفت پشت سرم حرف نزنه
ولی مهمان نوازی و واقعی و دارم اینجا میبینم که استاد خونه شو در اختیار مهمان ها گذاشته ولی قوانین خونه رو بهشون گفته مثل همینکه مهمونا با کفش داخل خونه نمیرن ولی دیگه مسئول غذا و یا تفریحشون نیست
کدوم یک از ما برامون مهمان اومده و ما به روش استاد عمل کردیم؟
واقعا یک سری از آداب و رسوم غلط تو ایران جا افتاده و اسمش شده فرهنگ تازه بهش افتخارم میکنیم
البته ما باید درک کنیم تمام این حرفها به معنی بی احترامی به مهمون نیست بلکه حرف از تعادل و داشتن عزت نفس هست و به نظرم کسانی که دارن زندگی در بهشت و دنبال میکنن کاملا متوجه این حرفها و رفتار استاد و خانم شایسته میشن
من خیلی دیدم که افراد میگن خارجی ها بی احساسن بی عاطفه هستند یا به زبان خودمونی خیلی سردن ولی به نظر من اونا دارن درست رفتار میکنن ما خیلی احساسی و عاطفی هستیم ما خیلی وابستگی داریم ما دیگه از اون طرف بوم افتادیم
به خاطر همین من دیدم خیلی از افراد مهاجرت میکنن ولی اصلا راضی نیستن و نمیتونن اونجا زندگی کنن و حاضر نیستن خودشون و تغییر بدن چون اینطوری بزرگ شدن
ولی من دارم یاد میگیرم قرار نیست هرچی از بچه گی کردن تو ذهنم و بپذیرم قرار نیست من کورکورانه دنباله رو مردم باشم من باید آگاهانه زندگی کنم
من باید بپذیرم که دنیا خیلی بزرگتر از اون چیزی هست که من همیشه و با زاویه دید خودم نگاه میکردم پس من باید زاویه نگاهم رو وسیع تر کنم
من باید به این درک برسم که میشه بهتر و راحت تر و قشنگ تر زندگی کرد
همین اول فایل دیدیم که لیلی مسئول تمیز کردن آشپزخونه بود واقعا تا حالا کدوم یک از ما تونستیم بریم به تفریح یا استراحتمون برسیم و مسئولیت کارها رو بسپریم به فرزندمون
این اصلا به معنی بی احساسی و یا دوست نداشتن فرزندمون نیست این یعنی فرزند من یاد میگیره مسئولیت پذیر باشه
این یعنی به همون اندازه که فرزند من در تفریح و خوش گزرونی سهم داره منم سهم دارم
یا مثلا اون خانم و آقا کارها رو تقسیم کردن و یکی ظرف میشوره و یکی خشک میکنه و باهم یه رابطه عالی دارن
وقتی اینطوری تقسیم کار میشه تو زندگی مشترک هیچ کسی خسته نمیشه و همین باعث قشنگ تر شدن رابطه میشه و همه چیز رو دوش یک نفر نیست
من این و دارم تو زندگیم کاملا احساس میکنم تمام کارها بین من و عشقم تقسیم میشه همه جا هم تو خونه هم تو محل کار و هم تو مسافرت
واقعا خیلی لذت بخشه واقعا رابطه مون قشنگتر شده خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم
یه نکته دیگه که خیلی دوست داشتم این بود که مریم جان چقدر قشنگ با اون سه تا آقا ارتباط برقرار کرد این نشون دهنده روابط عمومی قوی مریم جان هست که بر میگرده به عزت نفسش با اینکه هیچ خانمی تو اون جمع نبود و استاد هم نبود کلی از بودن در کنار هم لذت بردن ولی اینجا یه کم این موضوع سخت گرفته میشه شاید یه آقا نیاد تو جمع خانم ها و برعکس یه خانم نره تو جمع آقایون شایدم برن ولی خیلی راحت ارتباط برقرار نمیکنن بر این اساس که اونا دارن حرفهای مردونه میزنن یا خانم ها دارن حرفهای زنونه میزنن حالا من برم تو جمع اونا چی کار کنم ؟؟؟ زشته حالا میگن این چی میخواد اومده اینجا و …………. و در کل این فرهنگ های غلطی که هست
ولی به نظر من قانون قانونه اینجا و امریکا هم نداره من باید انجام یک سری از کارها و تمرین عزت نفسم و از همین جا شروع کنم
موضوع دیگه اینکه مریم جان بازم با عزت نفس درخواست غذای بیشتر کرد و اولش بازم سادگی در کارها رو دیدم که به جای بشقاب از دستمال استفاده کردن که دمه دست تر بود
اصلا همینکه مریم جان از همه فیلم میگیره حتی از زمان استراحت مهمونا خودش اوج عزت نفسه و در مقابل کسی هم بهش نمیگه از من فیلم نگیر یا چرا میگیری
و بازم از مریم جانم بگم که در اون بسته رو باز نکرد چون حتما مربوط به استاد بوده و کنجکاو هم نشد که باز کنه چون لزومی نداشته
چقدر یک سری از کارها به من مربوط نبوده ولی صرفا جهت کنجکاوی انجام دادم ؟
این هم یک مورد احترام گذاشتن میشه به هم دیگه یعنی تو کاری که به من مربوط نیست و به همسرم ربط داره خودم و درگیر نکنم اگه لازم باشه خودش بهم میگه
نکته مهم دیگه که استاد گفت و منم الان دارم خیلی روش کار میکنم اینه که روی تصمیمی که گرفتم بمونم
اصلا فرق انسانهای موفق با بقیه هم همینه که روی تصمیمشون میمونن
مثلا من تصمیم گرفتم که تو اینستا به جز پیج استاد تو هیچ پیج دیگه ای نرم و به جای اینستا وقتم رو روی سایت بزارم
چند روز پیش یه موضوعی پیش اومده بود و همش نجواهای شیطان میگفت برو تو پیج فلانی ببین چی شده یا چی گفته ولی منم با قدرت تمام زدم تو دهنش و گفتم من به خودم تعهد دادم که وقتم و صرف زباله ها نکنم و در مورد کسی قضاوت نکنم و خیلی هم به خودم افتخار میکنم و دارم نتیجه میگیرم به لطف الله
خدایا شکرت که دارم تغییر و میبینم تو خودم
نکته دیگه این که با اینکه بارون اومده بود و چوب ها خیس بود آقای ریک نگفت ولش کن بابا آتیش نمیگیره به جاش تلاش کرد و ادامه داد و ادامه داد و ادامه داد تا آتیش و روشن کرد
حالا من همین موضوع رو باید تو تمام جنبه های زندگیم رعایت کنم
مهم ترین درسی که از استاد یاد گرفتم این بود که ادامه بدم……………
نکته ای که برام جالبه و مهم هست اینه که ما داریم قانون رو آموزش میبینیم و یاد میگیریم و الان داریم تازه تو زندگیمون عمل میکنیم ولی امریکایی ها نا خود آگاه دارن این کار و انجام میدن یعنی همشون دارن عمل میکنن یعنی تو کشورشون این موارد که برای ما تازگی داره و ما داریم یاد میگیریم برای اونا عادیه پس اینجا به من ثابت میشه که یک سری از باورهای محدود کننده تو ایران وجود داره که از قدیم به ما گفتن و ما بدون آگاهی پذیرفتیم و اشتباه هم هست چون استاد داره قانون رو یاد میده و من دارم تو رفتار امریکایی ها همون چیزی که استاد میگه رو میبینم پس بازم به من ثابت میشه که استاد داره درست میگه
خدایا شکرت برای درک این آگاهی ها
خدایا شکرت که بهم فرصت نوشتن دادی
خدایا شکرت که امروز هم همراه و هم قدم استادم بودم
خدایا شکرت که امروز هم یه قدم برای یادگیری قانون بدون تغییر تو برداشتم
خدایا شکرت که به راه راست هدایتم میکنی
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD393MB26 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵۴124MB26 دقیقه
سلاااام، عاشقتونم❤️
بچه ها، امروز به صرافت یه نکته ای افتادم، گفتم با شما در میون بذارم.
مدتیه که متوجه شده م یکی از آشنایان نزدیک که ما زیاد به خونشون میرفتیم(و کلا زیاد مهمون دارن)، از جریان شروع قرنطینه های کرونا، دیگه هیچ تمایلی به رفت و آمد خانوادگی نشون نمیدهند.
ایشون، خیلی خانوم مهربون، زحمتکش و شریفی هستند. وقتی مهمون دارند، هم خودشون و هم مهمان رو با تعارف نابود میکنند ! و البته الحق والانصاف، خدمتگذاریشون به مهمانها بینظیره. بی نظیر.
البته، تاکید میکنم، خدمتگذاری، نه معاشرت!
امروز پس از ماهها، ایشون بدلیل انجام یک کار ناگزیر، به خانه ما اومده بودن.
حس کردم که شور و اشتیاق سابق و تعارفات قدیمی، به نحوی فراتر از ارتباطش با شیوع کرونا و جریانات فعلی، فروکش کرده.انگار دیگر کورسویی از آنهم وجود ندارد.
آنچه حس کردم این بود که ایشان، پس از دهها سال سیاق قدیمی، تکراری و محاصره شده در دور چرخان سنت، حالا تازه دارد متوجه میشود که سالها خودش، به خودش ظلم میکرده است!
حالا تازه دارد از دست ما مهمانهای پررو نفس راحت میکشد!
تازه دارد یک زندگی عادی انجام میدهد….
وعادی بودن این وضعیت فعلی، باعث شده که ابدا دلش برای وضعیت قدیمی، لک نزند!
خیلی خوشحال شدم که کرونا، بالاخره ایشان را از دست ما و سنتهای اشتباه نجات داده است!
البته اگر پیش نگری لازم را از همین قسمتهای مهمانیهای زندگی در بهشت نگرفته بودم، شاید اصلا متوجه این موضوع نشده بودم!
چقدر اشتباه کردیم در این سالها، با زحمت زیاد و وحشتناکی که به ایشان تحمیل کردیم😣
چقدر پشیمانم که مقابل سختگیری ایشان به خودش، واکنشی نشان نمیدادم!
چرا باید کرونا، یک نفر را از اسارت من در بیاورد؟!!
.
.
سپاس خدا را. خدای عزوجل را که در تمام نشانه هایش حکمت است!
خدایا، کوچیکتم!
خدایا، چقدر در این زندگی با اسارت در دورهای باطل رودربایستی و لکنت، به عزت نفس خودمان و به غرور اطرافیانمان ضربه زده ایم!
خدایا، سپاس مخصوص تست، که از هزار و یک راه، مرا به خوبی و نیکی هدایت کرده ای!
ممنونم، تلویزیون لاکچری عباسمنش! ❤️❤️ این مدل تولید محتوا کردن، فقط از عهده شما بر میآید🌷
عاشقتونم
سپاسگزارم🙏
سلااااام، عاشقتونم
چه عالی و معرکه، یه قسمت دیگه…مرسی.😍
چقدر قشنگ همه کارها تقسیم وظایف شده. چه احساس خوب و خوشایندی از دیدن این مسأله به آدم دست میده. آدم نسیم کنار دریاچه رو حس میکنه که به صورتش میخوره…اینجور میشه توصیفش کرد🌹
چه اعصاب راحتی دارن بچه ها…من، کنار میز پینگ پونگ که روش دارن بازی میکنن، عمرا بتونم بخوابم….ای ول.چقدر تحسین برانگیز🤩
چه خوب و مهربون این زن و شوهر عاشق دارن با هم ظرفشویی میکنن…این، یکی از اعصاب خورد کن ترین کارها میتونه باشه که تبدیل شده به یک کار عادی عاشقانه! دمتون گرم، خیلی باحال هستین🌹
چه عالیه وسط این گرمای شرجی، پشتک زدن تو آب…چه کار دوست داشتنی و لذت بخشی…دقیقا بهترین کار ممکن داره انجام میشه…ظهری از گرما، من و بچه هام هم توی وان حمام، همدیگه رو خیس کردیم..وای چه حالی…فوق العاده ست این آب.عاشق آبم تو گرما😍
چقدر حال میده خواب نصف روز، بعد از آبتنی ….چه حس خوبی، چه حال معرکه ای. خدایا، بخاطر خواب بعد از آبتنی، ازت ممنونم. این، یکی از بهترین الطاف توست😂👍
وای، چه گوشت تردی پخته شد، از سخت ترین قسمت ممکن …🤔 این یه آموزه خوب بود استاد عباسمنش میگوید: هر تغییری باید گامهای کمال را طی کند.
چه عالی و معرکه…پختن ۱۵ ساعته این خوراک، یک آموزه عملی بود. تا چیزی به کمال نرسد، نمیتواند در نوع خود قابل توجه باشد به خاطر فهمیدن این نکته، خوشحالم🎯
در اخر ، دمت گرررررم استاد. من شکموی جوگیر، عمرا بتونم جلوی خودم رو بگیرم که همچین گوشتی رو تست نکنم….خیلی مردی✔️ واقعا مسأله اراده، توی رسیدن به خواسته ها، تعیین کننده ست. مرسی بخاطر این آموزه…عاشقتم، مرد!
یه چیز دیگه…تو این مدت که فیلم از مهمونای آمریکایی و بقیه دیدم، یه نکته رو خیلی باهاش حال کرده م: تو چش مردای آمریکایی حیا هست. وقتی با یه زن غریبه حرف میزنن، احترام و ادب و چشم پاکی، حرف اول رو میزنه. بین ما مردها، مطلبی هست که مشتی گری و چشم پاکی رو، اصل اول پیداکردن دوست خانوادگی معرفی میکنه.این بشدت مورد توجه هر آدم زن و بچه داریه، تو جهان ما که جهان سومه. این اقایون، به راحتی میتونن تو دورافتاده ترین و متعصب ترین جاهای جهان سوم هم، بی اشکال، رفیق زن و بچه آدم باشن! واقعا این نکته برای من جهان سومی، عجیبه👌و خیلی تحسین برانگیز. بنازمتون، آدمای خوش فرکانس!
دمت گرم استاد، که رفقای خونوادگیت هم مثه خودت مشتی و با اصالت هستن. نمیدونی چقدر توجه به این نکته، حالم رو خوب کرده.
چقدر دوستتون دارم❤️
خدارو صد هزار مرتبه شکر🙏💐🏵️🌺🌻🌸🌷🌹
رفیق خوبم، میلاد
آثار یک آدم حسابی تغییر دهنده و اثرگذار توی وجود تو هست. شور و اشتیاق و قدرت جوانی.
فقط بدون که همیشه، این اشتیاق سوزان نیست. ازش استفاده کن🏹
اینکه لر هستی، یعنی اراده ات ده برابر منه! تا حالا ندیده م یک لر،چیزی بخواد و بدست نیاره.
قوم صاف و با اصالت شما را دوست دارم….دهدشت، آخرین سنگر آریوبرزن نبود؟🤔
دست خدا به همراهت👍
دوست عزیزم آقا صادق
خیلی کامل و با جزییات نوشتید.از نوشته شما خیلی لذت بردم.
مرسی🌹
سلام پارسای عزیز، دوست خوبم
ممنونم که این حس را به اشتراک گذاشتید. یک یادآوری کلیدی بود.
این را به مطلب شما اضافه کنم که خود من در زمانهایی، طوری در محاصره احساسات منفی و شرایط به ظاهر غیر قابل کنترل قرار میگرفتم، که فقط عبارات تاکیدی و نوشتن حالم رو خوب میکرد..فقط هم با پهنای باند تراکتور😂..این مساله، بخصوص در شروع مسیر من که حدود ۲ سال قبل بود، خیلی بیشتر ملموس بود.
این کارها، در خوشبینانه ترین حالت، مثه استارت ماشین برای طی مسیر عمل میکنه، هرچند استاد تاکید میکنند که همیشه و همیشه بایستی مراقب باشیم و چرخه کار روی خود تا ابد ادامه داره.
منم مدتی هست که نیاز به عبارات تاکیدی رو کمتر حس میکنم….ولی اینم هست که هر کسی در این مسیر، دنبال هدفی خاص است که چه بسا با هدف من دقیقا یکی نباشه…و روش اون هم ممکنه سالهای بیشتر و بیشتری به این تمرینها که فرمودین، وابسته باشه.
در کل، همونطور که فرمودین، هدف، حال خوب توام با درک همزمان هست…آرزو میکنم همگی در این مسیر موفق باشیم.
مرسی از وجودت، عزیزم
زندگی فوق العاده ای داشته باشی: بزرگترین گرافیست و بزرگترین آکتور دنیا و در عین حال، خوشحالترین❤️🌹👍