https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-26 08:30:162020-07-26 20:31:39سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵۴
233نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی کامنت منتخب این فایل فوقالعاده بود مونای عزیز خیلی به نکات خوبی اشاره کرد
در مورد اینکه فرهنگ درست مهمان نوازی در واقع اینه که مهمون هم آزاد باشه و قوانین خونه ی ما رو هم بدونه و راحت باشه
ما مسئول سرگرم کردنش نباشیم
و نکته ی خوب دیگه ای هم که گفتن این بود که بچه ها هم مسئولیت خودشون رو بر عهده گرفتن بدون اینکه مادری مخصوصا بالای سرشون بیایسته و چکشون کنه که آیا اون کار رو دارن درست انجام میدن یا نه
مادر خود من که همیشه اینکار رو انجام میداد و همیشه هم یک حرف ثابتی داشت اینکه میگفت میخوام قبل از اینکه بقیه ازتون ایراد بگیرم خودم اول ایراداتنو بگم و خب دیگه نتیجه ی این باور و تمرکز رو هم میشه فهمید
البته من از اخلاق های ایشون خیلی بیشتر و بهتر از هر کس دیگه ای دارم یه سری درس ها رو توی روابط میگیرم
مثلن همون صحبتی که مونای عزیز کرد ، اینکه توی جایی که به ما مربوط نیست یا توی چیزی که به ما مربوط نیست کنجکاوی نکنیم
من خودم به شخصه قبلن این اخلاق رو خیلی داشتم مثلن بسته ی پستی میومد خونه و برای من نبود و نوشته بود روش مال فلانیه ولی باز کنجکاوی میکردم بعد از یه مدت دیدم دقیقا همین اتفاقات داره برای بسته های خودمم میافته تمرین کردم و انصافا هم سخت بود
یک بار خواهرم رفته بود سفر و نبودش
یک بسته براش اومده بود ، اصلا نزاشتم کسی بازش کنه ، تا یک هفته بسته بندیش جلو چشمام بود این ذهن کنجکاو ما هم که داشت خودشو میکشت:)
ولی تا حد زیادی مقاومت کردم خداروشکر
مبحث دیگه ای که من واقعا از این مدل مهمونی های آمریکایی ایرانی عباسمنشی دوست داشتم این بود که تقسیم کار شده بود ، همه همه کاری انجام میدادن
ظرف شستن برای آقایون عیب نبود
اونها هم انجامش میدادن
متاسفانه اطرافم هستن آقایونی که ظرف شستن رو عیب میدونن برای خودشون
ولی تو این مهمونی ها کوچیک و بزرگ آقا و خانم دختر و پسر البته به جز تیرم که کوچیکه
همه مسئولیتی به گردن داشتن و چه قدر فوقالعادست که قبل از سفر تمام اینا رو مشخص کردن
حتی وظایفی مثل نظافت کردن
نکات مثبتی که دیدم این بود که چه قدر حال میده توی هوای گرممم توی یک آب آروم لم بدی رو تیوبت روی آب و نوشیدنیتمدستت باشه
چه قدر خوبه که به هیچ کدوم از بچه ها امر و نهی نمیشد کلن ، کسی عین ناظم بالاسرشون نایستاده بود که اینجا برو اونجا نرو ، این کارو بکن اون کارو نکن ، هر کسی برای خودش داشت شادی میکرد
پدر مادر ها زندانی بچه هاشون نبودن
و بچه ها هم زندانی پدر و مادرهاشون نبودن
واقعا لذت داره بشین کنار اب و یک گوشت لذیذ رو بخوری
و واقعا به قول مونای عزیز خانم شایسته عزت نفس بینظیری دارن که موقع خوابیدن بچه ها هم فیلم میگیرن
موقع حرف زدن آقایون تو یک جمع مردونه هم فیلم میگیرن
من باشم تو ذهن خودم نجوا خودشو میکشه و پیروز میشه که تو داری مزاحم بقیه میشی که فیلم میگیری
و موضوع آخر
چه قدر پول ساختن راحته که استاد لب دریاچش تو خونش کنار مهموناش نشسته و یه تایمی اختصاص میده به کارش ولی اصلا تو محل کارش نیست هر وقت بخوان کار میکنن و هر وقتم بخوان با مهموناش وقت میگزرونن
دمشون گرم که خیلی بچههاشونو مسئولیت پذیر بار میارن که روی پای خودشون بایستند و همین افراد در جامعه، ادمهایی میشن که وابستگی ندارند و میتونن خودشون کارهاشون را انجام بدن و و مسئولیت 100% زندگیشون رو بر عهده بگیرند و نکته اگر خانوادشون دلسوزی کنن که بچه هستن و اذیت میشن ،این بچه ها را وابسته ، بی مسئولیت و در کل ضعیف و ناتوان بار میان.
دقیقاً همین طوری که گفتین خانم شایسته که استیک و برگر باید گرمای زیاد یهویی بخوره در مدت کوتاه و من با چندبار اشتباه در درست کردنش غلقش دستم اومد.
خدای من خیلی زیباست این منظره بهشتی، این دریاچه و هوای دلپذیر و آسمان ابری، اشک ادم رو در میاره
استادم و خانم شایسته مهربانم این زیبایی ها و برکت ها و روزی های خداوند، گوارای وجودتون، شما خلقش کردین
یکی از زنجیره صفات شما که در رفتارتون توی فایل ها دیدم و خیلی در موفقیتهاتون تاثیر گذاشته،اینه که هیچ چیز نمیتونه از مسیرتون شما را خارج کنه حتی در این تست غذا هم مشهوده . شما یک مسیر رو مستقیم میری بدون توجه به بقیه
امروز وقتی امدم توی سایت وخواستم نشانه های امروزم رو ببینم این فایل زیبا رو دیدم . چقدر خوبه که انسان همه چیش روی قانون و نظم باشه . من چقدر از این انسان های شریف خوشم امد چقدر خوب بودن وقتی داشتم فایلو نگاه میکردم همش این میومد توی ذهنم که خدایا چقدر خوبن بر خلاف چیزهایی که به ما گفتن چقدر خاکی بودن و راحت از همه چیز لذت میبردن از شنا کردن ،آشپزی کردن،استراحت کردن و من چقدر دوست داشتم در کنارشون بودم خدایا صد هزاران مرتبه شکرت بخاطر این همه خوبی و زیبایی چقدر هوا عالی بود با اون ابرهای زیبایی که دل ادم رو با خودش میبرد من عاشق طبیعتم .
یه نکته جالب دیگه که توی فایل دیدم این بود که یه آنباکسین برای استاد امده بود و مهمون های استاد اورده بودن گذاشته بودن کنار درختی که روبه روی اروی بود .
سلاااااام استاد عشق و نازنینم و شایسته جان عزیزه دلمممم
سلااااام خدمت تمااام بچه های گل سایت روی ماه تک تکتونو میبوسم عاشقتونم بچه ها عاااشقتونممممممم
خب توی قسمت قبلی موردی دیدم که دوست داشتم دربارش حرف بزنم و اون هم قانون تقسیم غذا بود که گفتید اونها خیلی روی قانون هستن و وقتی برنامه میچینن و هر کسی مشخص میکنه غذاشو دیگه اون برنامه قابل تغییر نیست
راستش من اولش خیلی خوشم نیومد از این نوع روش چون خودم همیشه دوست دارم غذاها به اشتراک گذاشته بشن توی مسافرت و مهمونید
و اون جایی که پسره غذا نداشت و اومد کنارشون نشست اصن داشتم از تعجب چشام میزد بیرون که واقعا بی رحمانه اس که بقیه دارن غذا میخورن و هیچ کس بهش تعارف نمیکنه هیچ کس براش مهم نیست این پسر گوشنه اس حالا اینهمه غذا هست چرا اون نتونه بخوره ؟؟؟ چرا کسی بهش تعارف نمیکنه ؟؟ چرا نشسته داره غذا خوردنه بقیه رو نگاه میکنه ؟؟
و به نظرم این حد از قانونمندی و سخت گیری شون درست نبود و به دلم ننشست و خوشم نیومد
اما میدونید بعدش چی شد و چه فکری به ذهنم اومد و نظرمو عوض کرد
میدونید یادم به چی افتاد و خداوند چع الهانی برای واضح کردن موضوع به من کرد
.
.
من یادم به قانون اصل بقای اصلح افتاد …
جهان هیچ رحم نمیکنه به ادمای ضعیف و کسایی که انضباط شخصی ندارن
من فهمیدم که دقیقا اون کاری که اون خانواده کردن درواقع همون قانون جهان و کائناته همون خداست که دلش برای هیییچ کس نمیسوزه و قانونی که تعیین شده رو لاجرم اجرا میکنه
و متوجه شدم چه قدر این خانواده دارن خداگونه و طبق قوانین حهان هستی عمل میکنن
هیچ رحم و دلسوزی در کار نیست
قانون بااااید اجرا بشه
و وقتی این قانون یادم اومد فهمیدم چهههههه قدر روش درستی رو این خانواده در پیش گرفتن و درست ترین کارهارو انجام میدن و کارشون منطقی به نظرم اومد و حتی گفتم من هم دوست دارم همچین برخوردی رو با خانواده ام و بچه هام داشته باشم …
موضوع رو یه بار دیگه بررسی کنیم
قبل از اینکه ظهر برسه و ناهار درست بشه شاید صبحش شاید شب قبلش روز قبلش یا حتی یک هفته قبل از مسافرت
یعنی زمان بسیار کافی بوده برای تصمیم گیری
اونها اومدن برنامه ریختن که توی این مسافرت هر کسی چه غذایی داره تا وظایف هر فرد مشخص بشه و در کنار تفریح عوامل دیگه روزمره به درستی پیش بره
اون موقع اون دختر ریک تصمیم خودش رو اعلام کرده من با شما غذا میخورم
خب حالا نسبت به این تصمیم وظایفی هم به اون داده شده مثلا اینکه ظرفای بعد غذا رو اون جمع کنه
اما همون موقع یه پسر دیگه میگه نه من از غذای شما خوشم نمیاد و دوست دارم برم ساندویچ درست کنم بخورم من با شما نیستم
پس اون از برنامه میره کنار به اون هیچ وظیفه ای در قبال تهیه غذا داده نمیشه و میتونه ازاد بره هر کار دیگه ای بکنه .
حالا روز موعود فرا رسیده و غذا اماده اس
میبینیم که اون پسر تمام روز مشغول بازی بوده و به فکر ناهارش نبوده و الان بی غذا و گوشنه هست
این به ماااا هیچ ربطی نداره
حتی اگه غذای ما زیادی و اضافه هم باشه اون حق خوردن از غذا رو نداره
چون تصمیمیه که گرفته و قانون عوض نمیشه و باید یاد بگیره که روی تصمیمش بمونه یا اگر تصمیم درستی نگرفته باید مسئولیتش که گرسنگی هست رو بپذیره و تحمل کنه تا براش درس بشه دفعه ی بعدی تصمیم درستی بگیره
در غیر اینصورت باز این عمل رو تکرار خواهد کرد
تصمیم نادرست و یا اگه از غذا بخوره چون مسئولیتی بهش داده نشده تنبل و بی مسئول بار میاد
و خیلی نکات دیگه که این ویژگی ها توی زندگیش وارد میشه و باعث اختلال ایجاد کردن در زندگیش میشه چون یاد گرفته تصمیم درست نگیره و پای نتایج تصمیمش نایسته و مسئولیت قبول نکنه و …
و برای همین این قانونمندی مهمه
دقیقا مثل چیزی که جهان هست
ما قبل از اینکه به دنیا بیایم خداوند قوانینی برای این جهان تبیین کرده … ما قبل از به دنیا اومدنمپن این قوانین رو میدونیستیم و پذیرفتیم که به دنیا بیایم تا با این قوانین زندگیمون رو خلق کنیم
حالا اگر بعد از به دنیا اومدنمون خودمون رو سرگرم بتزی و لهو و لعب کردیم و طبق قانون پیش نرفتیم پس سزاوار نتایج و عواقب کارمون هستیم
خداوند هیچ رحم و مروتی نداره قانون صد در صد اجرا میشه
اگر من طبق قانون عمل کنم و توجه به خواسته هام و نکات مثبت کنم و باورسازی کنم کنترل ورودی کنم و …. من طبق قانونی که از قبل به دنیا اومدنم تعیین شده و من قبولش کردم قبل به دنیا اومدنم … نتایجش رو میبینم خداوند به من نعمت ها و ثروت ها و سعادت دنیا و اخرت رو میبخشه …
اما اگه طبق قانون پیش نرم ، درواقع قانون رو فراموش کنم نخوام برم دنبالش و مثل همه ی جامعه شکایت کنم به کمبود باور داشته باشم و ورودی هامو کنترل نکنم … لاجرم نتیجه اش رو میبینم که بدبختی فقر کمبود بیماری هست … و مهم نیست چه قدر زجر بکشم و گوشنه ام باشه و به تنگدستی بیوفتم و عذاب بکشم مهم نیست … قانون اجرا میشه و نه خداوند دلسوزی میکنه و نه اون بنده هایی که مورد رحمت قرار گرفتن نباید ذره ای دلسوزی کنن چون اون نتیجه ی تصمیم خودش رو داره میبینه …
خداروشکر میکنم که این دیدگاه بهم الهام شد و بیشتر با خودم و اون خانواده و این حهان در صلح قرار گرفتم
این جهان قانونمنده ما باید یاد بگیریم دقیقا طبق قانون پیش بریم مگه نه دلسوزی کردن ادمهارو گدا و ضعیف بار میاره .
خدا جونم شکرت بابت هدایتت .
خب این مال قسمت قبلی بود بریم سراغ این قسمت
اینجا هم میبینیم که لیلی داره طبق قانون پیش میره و مسئولیت بر عهده گرفته رو انجام میده و این نتیجه ی پدر مادریه که اون قانون رو بدون استثنا احرا کردن و به بچه ها یاد دادن هیچ دلسوزی نیست و باید مسئولیت انجام بشه
اگر اون پدر مادر دلسوزی میکردن این دختر میگفت ولش کن چرا من انجام بدم و میرفت میخوابید و همین هم هست توی جامعه امروزی که میبینیم بچه ها غذا رو میخورن و میرن …
و پدر مادر هم مسئول تهیه ی غذا و هم جمع کردن بعدش هستن …
و این نتیجه ی اجرای قانون بی چون و چرا هست که خیلی بهشون الان افتخار میکنم و تحسینشون میکنم …
مورد بعدی که دوست دارم اشاره کنم عزت نفس خانم شایسته جااااان هست .
الهی من قربونت برم شایسته جاااانم نمیدونی من چههههه قدر تحسینت کردممممممم
نمیدونی نمیدونی نمیدونی
اینکه همیشه توی مهمونی ها در حال فیلم گرفتم هستی و واقعا این خیییلی اعتماد به نفس میخواد که اینکارو بکنی … فکر کن مهمون اومده خونه ات غذا درست میکنه تو دمو دیقه ازش فیلم بگیری … داره اشپزخونه رو تمیز میکنه ازش فیلم بگیری ، داره کرم خاکی جمع میکنه ازش فیلم بگیری ، داره شنا میکنه ازش فیلم بگیری ، داره رو صندلی استراحت میکنه ازش فیلم بگیری ، داره با عروسکاش بازی میکنه ازش فیلم بگیری ، داره غذا میخوره ازش فیلم بگیری و …
به خداااااااا تحسین داره خییییلی این ویژگی تون تحسین داره شایسته جاااانم بهتون افتخار میکنم که اینقدر هم اعتماد به نفس دارید و هم باورای قدرتمند کننده ای ساختید در این موضوع که یادمع یه بار تو یه فایلی گفتید که راجب فیلم گرفتن باورهای قدرتمند کننده ساختید که باعث شده همه جلوی دوربین شما راحت باشن و با شما راحت باشن و حتی خداوند بهترین هارو جلوی دوربین شما بیاره …
شایسته جانم میبوسمتون برای اینهمه شایستگی تون …
شما واقعا فوق العاااااده اید
واقعا بچه ها یه بار امتحان کنید یه روز فیلم بگیرید از همه ببینید تا ببینید هم چه عزت نفسی میخواد هم چه باورای قدرتمند کننده ای … شاید کسی مثل خانم شایسته باورای درست نساخته باشه اینکارو بکنه بقیه بهش ایراد بگیرن که یعنی چی دمو دیقه داری فیلم میگیری از ما …
اما خانم شابسته نه تنها کسی ایراد نمیگیره …
بلکه بقیه خوشحال میشن و جلوی دوربینش خود خودشون رو نشون میدن و کامل راحت و عادی رفتار میکنن …
بلکه بقیه دوست دارن فیلماشو قشنگتر کنن مثل دوباره قشمت قبلی که ریک اومد گفت بیا از باز شدن در غذا و اماده شدنش فیلم بگیر…
عاشقتم شایسته جاااانم شما واقعا شایسته ای عاااشقتونممممم
مورد بعدی
طرز تهیه استیک هست که من این فایل یاد گرفتم
حدودا یک ساله توی دوره ی سلامتی ام ولی باورتون میشه یه استیک درست حسابی نخوردم … خخخخخ
یه بار بابام استیک گرفت و توی ماهیتابه عادیا گذاشتیم سرخش کردیم اقا اینقددددرررر سفت شده بود عییین لاستیک ماااشین … خخخخخخخخخ
و میگفتم جللق الخالق این خارجیا چطور استیک میخورن …
و این فایل باعث شد من متوجه اشتباه بشم
استیک درست کردن نیاز به حرارت بسیاااااار بالا در زمان کم میخواد یا حرارت متوسط در زمان طولانی …
تو این فایل شنیدم که گفتن این گوشت 15_16 ساعته که توی اون اجاق بوده که مثل گاو صندوق بود خخخخخخخ
در حالیکه ما یا حرارت کم تو زمان کم میذاشتیمش و نمیدونستیم روش پختش رو که اینجا من فهمیدم خدایا شکررررررت ممنون بابت توضیحاتتون خانم شایسته جانممممم
یه رد پایی هم از اینروزام بذارم حدودا یک هفته اس دارم هر روز بالای 8 ساعت روی قانون کار میکنم یکی دو روز هم به 12_10 ساعت کشید …
فقط بگم تا حالا توی عمرم اینقدر تشنه نشده بودم . یادمه دو سال پیش روزی دو ساعت کار میکردم اصن خندم میگیره وقتی به اون موقع ام فکر میکنم . الان حتی هشت ساعت و ده ساعت هم اون احساس کافی بودن رو بهم نمیده … روی یه رول افتادم و هی میرم جلو تشنه تر میشم … پربروز 12 ساعت رو خودم کار کردم و قوانین و باورام … احساس سیری نمیکنم احساس میکنم کمه احساس میکنم خیییلی جای کار دارم احساس میکنم هنوز خیلی چیزا هست باید یاد بگیرم هنوز خیلی باورا مونده بسازم و تا به حالا همچین حس و مرحله و درکی قرار نگرفته بودم …
قبلنا رسیدن به این حد و درجه ارزوم بود و میگفتم اخه مکه میشه چطور ؟! خسته نمیشه ادم ؟!
الان رسیدم و واقعا لذت بخشه وااااقعا لذت بخشه اصن اینقدر لذت میبرم واقعا نمیدونم خستگی چیه … نمیدونم چطور شد به این مرحله و درجه رسیدم که 12 ساعت روی خودم و باورام کار میکنم و باز حس میکنم کم بود کافی نبود و نه تنها خسته نمیشم بلکه انگار روحم به پرواز تازه در اومده و اگه ولش کنم این پرواز میخوابه رو زمین و حس خوب از بین میره …
واقعا سپاسگزار خداوندم که اگه الان به این حد و درجه رسیدم فقط از کمک ها و لطف اون الله بوده .
الان که دارم رد پا میذارم یه چیز دیگه هم اضافه کنم .
الان من به اون ارزوم رسیدم که بتونم بدون ذره ای خستگی 12 ساعت روی خودم کار کنم و تشنه تر بشم … یکی از ارزو هایی که الان دارم و بهش نرسیدم اینه که از ذوق و شوق سپاسگزاری و لطف و کرم خداوند و حس صحبت کردن باهاش به پهنای صورت گریه کنم و اشک بریزم و نتونم جلوش رو بگیرم و دسته خودم نباشه و فقط از احساس وجود و لطف و رحمت خداوند و لذت صحبت کردن باهاش گریه کنم …
الان این خیلی وقته ارزومه و بهش نرسیدم …
و واقعا درکش هم ندارم نمیدونم چطوری میشه ادم به این درجه برسه که گریه اش بگیره از ذوق و شوق وصال به حق …
نمیدونم فقط حسم میگه مثل این که تکاملم رو طی کردم این هم طی میشه و بهش میرسم .
خداوندا سپاسگزارم ازت مه هر چی دارم از تو دارم من هیچی نیستم در برابر عظمت تو و محتاج و نیازمند هر خیری ام از سمت تو .
خیلی خوشحالم که دارم برای بار دوم زندگی در بهشت رو نگاه میکنم واقعا حالم رو خوب میکنه
فکر نمی کردم انقدر چیز یاد بگیرم
اولیش احساس خوبیه که دارم
دوم اینکه میدونم با دیدن این زیبایی ها به زیبایی های بیشتر هدایت میشم
خدایا شکرت
بعدی این انقدر صلح بودن ادما لذت بخشه
انقدر ادما اسون گیر هستن و همه در کنار هم دارن لذت میبرن
دوست ندارم مقایسه کنم ولی هروقت توی ایران دور هم جمع میشیم همه انتظار دارن که یک کار انجام بشه حالا اگه یکی مشغول مثلا برگ جمع کردن بشه یا مثلا عکاسی بقیه شروع میکنن توهم بیکاری ها
نه بیا بشین پیش ما چیکار میکنی حوصله داری
باباهد هرکس فرق میکنه لذت های هرکس فرق میکنه اینه که ادم ها رو جذب کردن این تفاوت علایقه
خدایا شکرت
خدایا شکرت باابت اسمان ابیت
جنگل سرسبزت این اتش زیبا خدایا شکرت بابت عظمت و رحمت و کرمت
خداروشاکروسپاسگزارم بابت لحظه های ناب زندگیم که هرروزدرکنارشمامی توانم ازلحظه لحظه های آن لذت برده وبهبودی عالی درتمام زمینه هاراداشته وخداروسپاسگزارباشم که همین شکروسپاس چقدرمعجزات فراوانی برایم به ارمغان آورده ،خدایاشکرت.
چقدرلذت بخش است دیدن پرادایس مملو از زیبایی که هروقت به آن می نگرم یادم می آیدچقدرباتمرکزتوانستم به لطف خداوندوهدایت هایش به مکان های زیبارفته ولذت ببرم.
وااای چقدرخندیدم مریم جووونم اونجایی که فرمودید(دستمال روولش کن فایده نداره بایدبشقاب باشه)چقدرخندیدم عزیزدلم هرلحظه،خوش باشین که دل مارواینطورشاد،نورانی ولبریزازآرامش کرده اید،چقدرهمه چیزدرزندگی من عالیست چون خداونددرجای جای آن جاریست ومن چقدرخوشبختم ،خدایاشکرت.
میهمانی درپرادایس هم بی نظیروازایده هاکلی بهره بردیم به ویژه پخت گوشت ویهویادم به این افتادکه قانون سلامتی چقدربه وقت وتکاملی درزندگی استادعزیزمان تجلی پیداکردوچه نتایج فوق العاده ای دریافت کرده وهرروزادامه داردبه خصوص ورزش عضلانی که من یکسال مدام در6روزهفته ازشنبه تاپنج شنبه باعشق ولذت وبادیدن نشانه وفایل های دانلودی که روی صفحه اصلی سایت است تماشامی کنم وااای که چه انرژی مثبت همراه باآرامش وصف ناپذیری تجربه می کنم ممنون بابت تمام لطفتان عاشقتونم.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که امروز هم جان تازهای بمن بخشیدی تا سپاسگزار نعمتهای زندگیم باشم و تحسین کنم زیباییهای جهان و پارادایس رو
خدایا شکرت که تو رو دارم
خدای من این ریک چقدر کارش درسته چقدر اهمیت میده به کاری که در حال انجام دادنشه، از صفر تا صد کمپ غذا رو خودش بعهده گرفت تحسینش می کنم
خدایا شکرت برای این بعداز ظهر آرام و پر از خیر و برکت ، برای این دریاچه پر خیر و برکت که واسطه فیض لذت بردن بندگان توحیدی ات شده، چقدر زیباست این دریاچه چقدر سبزه زار کنارش و درختهای سرسبز اطرافش زیبا و چشم نوازن خدایا شکرت، چقدر ابرهای پنبه ای آسمان رو قشنگ تزئین کردن
جوووونم استاد، عاشقتم با شیرجه زدن هات چقدر خوبه که همه چیو امتحان می کنی استاد.
چقدر کریگ هم خوش دستپخته اصن از قیافه و حجم گوشت مشخص بود که چقدر سفت بوده و حالا چقدر له شده، من فکر می کنم این آدمها مدتهای خیلی زیادی با درایت و مهارتی که دارند می تونن در دل طبیعت براحتی زندگی کنند دمشون گرم و خدا حفظشون کنه
تحسین تون می کنم استاد عزیزم که به تصمیم تون احترام می گذارید و بهیچ عنوان از تعهدی که به خودتون دادید عدول نمی کنید.
چه بعدازظهر زیبا و دلچسبی، و چقدر خوبه که شام رو زود می خورن یکی از پارامترهای سلامتی شام زود خوردنه و همه هم با هم هماهنگ هستند.
چقدر آسمان فلوریدا هنگام غروب زیباتر میشه، چه نواهای زیبایی از اطراف دریاچه به گوش میرسه و خدا رو شکر بخاطر این روز منحصر بفرد
خدارو شکر بخاطر حضور استاد و بانو شایسته در مسیر سبز زندگیم
خدارو شکر بخاطر حضورم در این خانواده و مأمن الهی
خدارو شکر بخاطر نزدیکتر شدن مزرعه رویاهام و ورودش به جریان زندگیم
سلام به استاد عزیز ودوستان همفرکانسیم
خیلی کامنت منتخب این فایل فوقالعاده بود مونای عزیز خیلی به نکات خوبی اشاره کرد
در مورد اینکه فرهنگ درست مهمان نوازی در واقع اینه که مهمون هم آزاد باشه و قوانین خونه ی ما رو هم بدونه و راحت باشه
ما مسئول سرگرم کردنش نباشیم
و نکته ی خوب دیگه ای هم که گفتن این بود که بچه ها هم مسئولیت خودشون رو بر عهده گرفتن بدون اینکه مادری مخصوصا بالای سرشون بیایسته و چکشون کنه که آیا اون کار رو دارن درست انجام میدن یا نه
مادر خود من که همیشه اینکار رو انجام میداد و همیشه هم یک حرف ثابتی داشت اینکه میگفت میخوام قبل از اینکه بقیه ازتون ایراد بگیرم خودم اول ایراداتنو بگم و خب دیگه نتیجه ی این باور و تمرکز رو هم میشه فهمید
البته من از اخلاق های ایشون خیلی بیشتر و بهتر از هر کس دیگه ای دارم یه سری درس ها رو توی روابط میگیرم
مثلن همون صحبتی که مونای عزیز کرد ، اینکه توی جایی که به ما مربوط نیست یا توی چیزی که به ما مربوط نیست کنجکاوی نکنیم
من خودم به شخصه قبلن این اخلاق رو خیلی داشتم مثلن بسته ی پستی میومد خونه و برای من نبود و نوشته بود روش مال فلانیه ولی باز کنجکاوی میکردم بعد از یه مدت دیدم دقیقا همین اتفاقات داره برای بسته های خودمم میافته تمرین کردم و انصافا هم سخت بود
یک بار خواهرم رفته بود سفر و نبودش
یک بسته براش اومده بود ، اصلا نزاشتم کسی بازش کنه ، تا یک هفته بسته بندیش جلو چشمام بود این ذهن کنجکاو ما هم که داشت خودشو میکشت:)
ولی تا حد زیادی مقاومت کردم خداروشکر
مبحث دیگه ای که من واقعا از این مدل مهمونی های آمریکایی ایرانی عباسمنشی دوست داشتم این بود که تقسیم کار شده بود ، همه همه کاری انجام میدادن
ظرف شستن برای آقایون عیب نبود
اونها هم انجامش میدادن
متاسفانه اطرافم هستن آقایونی که ظرف شستن رو عیب میدونن برای خودشون
ولی تو این مهمونی ها کوچیک و بزرگ آقا و خانم دختر و پسر البته به جز تیرم که کوچیکه
همه مسئولیتی به گردن داشتن و چه قدر فوقالعادست که قبل از سفر تمام اینا رو مشخص کردن
حتی وظایفی مثل نظافت کردن
نکات مثبتی که دیدم این بود که چه قدر حال میده توی هوای گرممم توی یک آب آروم لم بدی رو تیوبت روی آب و نوشیدنیتمدستت باشه
چه قدر خوبه که به هیچ کدوم از بچه ها امر و نهی نمیشد کلن ، کسی عین ناظم بالاسرشون نایستاده بود که اینجا برو اونجا نرو ، این کارو بکن اون کارو نکن ، هر کسی برای خودش داشت شادی میکرد
پدر مادر ها زندانی بچه هاشون نبودن
و بچه ها هم زندانی پدر و مادرهاشون نبودن
واقعا لذت داره بشین کنار اب و یک گوشت لذیذ رو بخوری
و واقعا به قول مونای عزیز خانم شایسته عزت نفس بینظیری دارن که موقع خوابیدن بچه ها هم فیلم میگیرن
موقع حرف زدن آقایون تو یک جمع مردونه هم فیلم میگیرن
من باشم تو ذهن خودم نجوا خودشو میکشه و پیروز میشه که تو داری مزاحم بقیه میشی که فیلم میگیری
و موضوع آخر
چه قدر پول ساختن راحته که استاد لب دریاچش تو خونش کنار مهموناش نشسته و یه تایمی اختصاص میده به کارش ولی اصلا تو محل کارش نیست هر وقت بخوان کار میکنن و هر وقتم بخوان با مهموناش وقت میگزرونن
یا مَنْ قَوْلُهُ حَقّ
سلام عزیزان
با هدایت الله مهربان کلاس زندگی رو شروع میکنیم
دمشون گرم که خیلی بچههاشونو مسئولیت پذیر بار میارن که روی پای خودشون بایستند و همین افراد در جامعه، ادمهایی میشن که وابستگی ندارند و میتونن خودشون کارهاشون را انجام بدن و و مسئولیت 100% زندگیشون رو بر عهده بگیرند و نکته اگر خانوادشون دلسوزی کنن که بچه هستن و اذیت میشن ،این بچه ها را وابسته ، بی مسئولیت و در کل ضعیف و ناتوان بار میان.
دقیقاً همین طوری که گفتین خانم شایسته که استیک و برگر باید گرمای زیاد یهویی بخوره در مدت کوتاه و من با چندبار اشتباه در درست کردنش غلقش دستم اومد.
خدای من خیلی زیباست این منظره بهشتی، این دریاچه و هوای دلپذیر و آسمان ابری، اشک ادم رو در میاره
استادم و خانم شایسته مهربانم این زیبایی ها و برکت ها و روزی های خداوند، گوارای وجودتون، شما خلقش کردین
یکی از زنجیره صفات شما که در رفتارتون توی فایل ها دیدم و خیلی در موفقیتهاتون تاثیر گذاشته،اینه که هیچ چیز نمیتونه از مسیرتون شما را خارج کنه حتی در این تست غذا هم مشهوده . شما یک مسیر رو مستقیم میری بدون توجه به بقیه
سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی مهربان
امروز وقتی امدم توی سایت وخواستم نشانه های امروزم رو ببینم این فایل زیبا رو دیدم . چقدر خوبه که انسان همه چیش روی قانون و نظم باشه . من چقدر از این انسان های شریف خوشم امد چقدر خوب بودن وقتی داشتم فایلو نگاه میکردم همش این میومد توی ذهنم که خدایا چقدر خوبن بر خلاف چیزهایی که به ما گفتن چقدر خاکی بودن و راحت از همه چیز لذت میبردن از شنا کردن ،آشپزی کردن،استراحت کردن و من چقدر دوست داشتم در کنارشون بودم خدایا صد هزاران مرتبه شکرت بخاطر این همه خوبی و زیبایی چقدر هوا عالی بود با اون ابرهای زیبایی که دل ادم رو با خودش میبرد من عاشق طبیعتم .
یه نکته جالب دیگه که توی فایل دیدم این بود که یه آنباکسین برای استاد امده بود و مهمون های استاد اورده بودن گذاشته بودن کنار درختی که روبه روی اروی بود .
خدایا سپاسگزارم بخاطر دیدن این همه خوبی و زیبایی
سلاااااام استاد عشق و نازنینم و شایسته جان عزیزه دلمممم
سلااااام خدمت تمااام بچه های گل سایت روی ماه تک تکتونو میبوسم عاشقتونم بچه ها عاااشقتونممممممم
خب توی قسمت قبلی موردی دیدم که دوست داشتم دربارش حرف بزنم و اون هم قانون تقسیم غذا بود که گفتید اونها خیلی روی قانون هستن و وقتی برنامه میچینن و هر کسی مشخص میکنه غذاشو دیگه اون برنامه قابل تغییر نیست
راستش من اولش خیلی خوشم نیومد از این نوع روش چون خودم همیشه دوست دارم غذاها به اشتراک گذاشته بشن توی مسافرت و مهمونید
و اون جایی که پسره غذا نداشت و اومد کنارشون نشست اصن داشتم از تعجب چشام میزد بیرون که واقعا بی رحمانه اس که بقیه دارن غذا میخورن و هیچ کس بهش تعارف نمیکنه هیچ کس براش مهم نیست این پسر گوشنه اس حالا اینهمه غذا هست چرا اون نتونه بخوره ؟؟؟ چرا کسی بهش تعارف نمیکنه ؟؟ چرا نشسته داره غذا خوردنه بقیه رو نگاه میکنه ؟؟
و به نظرم این حد از قانونمندی و سخت گیری شون درست نبود و به دلم ننشست و خوشم نیومد
اما میدونید بعدش چی شد و چه فکری به ذهنم اومد و نظرمو عوض کرد
میدونید یادم به چی افتاد و خداوند چع الهانی برای واضح کردن موضوع به من کرد
.
.
من یادم به قانون اصل بقای اصلح افتاد …
جهان هیچ رحم نمیکنه به ادمای ضعیف و کسایی که انضباط شخصی ندارن
من فهمیدم که دقیقا اون کاری که اون خانواده کردن درواقع همون قانون جهان و کائناته همون خداست که دلش برای هیییچ کس نمیسوزه و قانونی که تعیین شده رو لاجرم اجرا میکنه
و متوجه شدم چه قدر این خانواده دارن خداگونه و طبق قوانین حهان هستی عمل میکنن
هیچ رحم و دلسوزی در کار نیست
قانون بااااید اجرا بشه
و وقتی این قانون یادم اومد فهمیدم چهههههه قدر روش درستی رو این خانواده در پیش گرفتن و درست ترین کارهارو انجام میدن و کارشون منطقی به نظرم اومد و حتی گفتم من هم دوست دارم همچین برخوردی رو با خانواده ام و بچه هام داشته باشم …
موضوع رو یه بار دیگه بررسی کنیم
قبل از اینکه ظهر برسه و ناهار درست بشه شاید صبحش شاید شب قبلش روز قبلش یا حتی یک هفته قبل از مسافرت
یعنی زمان بسیار کافی بوده برای تصمیم گیری
اونها اومدن برنامه ریختن که توی این مسافرت هر کسی چه غذایی داره تا وظایف هر فرد مشخص بشه و در کنار تفریح عوامل دیگه روزمره به درستی پیش بره
اون موقع اون دختر ریک تصمیم خودش رو اعلام کرده من با شما غذا میخورم
خب حالا نسبت به این تصمیم وظایفی هم به اون داده شده مثلا اینکه ظرفای بعد غذا رو اون جمع کنه
اما همون موقع یه پسر دیگه میگه نه من از غذای شما خوشم نمیاد و دوست دارم برم ساندویچ درست کنم بخورم من با شما نیستم
پس اون از برنامه میره کنار به اون هیچ وظیفه ای در قبال تهیه غذا داده نمیشه و میتونه ازاد بره هر کار دیگه ای بکنه .
حالا روز موعود فرا رسیده و غذا اماده اس
میبینیم که اون پسر تمام روز مشغول بازی بوده و به فکر ناهارش نبوده و الان بی غذا و گوشنه هست
این به ماااا هیچ ربطی نداره
حتی اگه غذای ما زیادی و اضافه هم باشه اون حق خوردن از غذا رو نداره
چون تصمیمیه که گرفته و قانون عوض نمیشه و باید یاد بگیره که روی تصمیمش بمونه یا اگر تصمیم درستی نگرفته باید مسئولیتش که گرسنگی هست رو بپذیره و تحمل کنه تا براش درس بشه دفعه ی بعدی تصمیم درستی بگیره
در غیر اینصورت باز این عمل رو تکرار خواهد کرد
تصمیم نادرست و یا اگه از غذا بخوره چون مسئولیتی بهش داده نشده تنبل و بی مسئول بار میاد
و خیلی نکات دیگه که این ویژگی ها توی زندگیش وارد میشه و باعث اختلال ایجاد کردن در زندگیش میشه چون یاد گرفته تصمیم درست نگیره و پای نتایج تصمیمش نایسته و مسئولیت قبول نکنه و …
و برای همین این قانونمندی مهمه
دقیقا مثل چیزی که جهان هست
ما قبل از اینکه به دنیا بیایم خداوند قوانینی برای این جهان تبیین کرده … ما قبل از به دنیا اومدنمپن این قوانین رو میدونیستیم و پذیرفتیم که به دنیا بیایم تا با این قوانین زندگیمون رو خلق کنیم
حالا اگر بعد از به دنیا اومدنمون خودمون رو سرگرم بتزی و لهو و لعب کردیم و طبق قانون پیش نرفتیم پس سزاوار نتایج و عواقب کارمون هستیم
خداوند هیچ رحم و مروتی نداره قانون صد در صد اجرا میشه
اگر من طبق قانون عمل کنم و توجه به خواسته هام و نکات مثبت کنم و باورسازی کنم کنترل ورودی کنم و …. من طبق قانونی که از قبل به دنیا اومدنم تعیین شده و من قبولش کردم قبل به دنیا اومدنم … نتایجش رو میبینم خداوند به من نعمت ها و ثروت ها و سعادت دنیا و اخرت رو میبخشه …
اما اگه طبق قانون پیش نرم ، درواقع قانون رو فراموش کنم نخوام برم دنبالش و مثل همه ی جامعه شکایت کنم به کمبود باور داشته باشم و ورودی هامو کنترل نکنم … لاجرم نتیجه اش رو میبینم که بدبختی فقر کمبود بیماری هست … و مهم نیست چه قدر زجر بکشم و گوشنه ام باشه و به تنگدستی بیوفتم و عذاب بکشم مهم نیست … قانون اجرا میشه و نه خداوند دلسوزی میکنه و نه اون بنده هایی که مورد رحمت قرار گرفتن نباید ذره ای دلسوزی کنن چون اون نتیجه ی تصمیم خودش رو داره میبینه …
خداروشکر میکنم که این دیدگاه بهم الهام شد و بیشتر با خودم و اون خانواده و این حهان در صلح قرار گرفتم
این جهان قانونمنده ما باید یاد بگیریم دقیقا طبق قانون پیش بریم مگه نه دلسوزی کردن ادمهارو گدا و ضعیف بار میاره .
خدا جونم شکرت بابت هدایتت .
خب این مال قسمت قبلی بود بریم سراغ این قسمت
اینجا هم میبینیم که لیلی داره طبق قانون پیش میره و مسئولیت بر عهده گرفته رو انجام میده و این نتیجه ی پدر مادریه که اون قانون رو بدون استثنا احرا کردن و به بچه ها یاد دادن هیچ دلسوزی نیست و باید مسئولیت انجام بشه
اگر اون پدر مادر دلسوزی میکردن این دختر میگفت ولش کن چرا من انجام بدم و میرفت میخوابید و همین هم هست توی جامعه امروزی که میبینیم بچه ها غذا رو میخورن و میرن …
و پدر مادر هم مسئول تهیه ی غذا و هم جمع کردن بعدش هستن …
و این نتیجه ی اجرای قانون بی چون و چرا هست که خیلی بهشون الان افتخار میکنم و تحسینشون میکنم …
مورد بعدی که دوست دارم اشاره کنم عزت نفس خانم شایسته جااااان هست .
الهی من قربونت برم شایسته جاااانم نمیدونی من چههههه قدر تحسینت کردممممممم
نمیدونی نمیدونی نمیدونی
اینکه همیشه توی مهمونی ها در حال فیلم گرفتم هستی و واقعا این خیییلی اعتماد به نفس میخواد که اینکارو بکنی … فکر کن مهمون اومده خونه ات غذا درست میکنه تو دمو دیقه ازش فیلم بگیری … داره اشپزخونه رو تمیز میکنه ازش فیلم بگیری ، داره کرم خاکی جمع میکنه ازش فیلم بگیری ، داره شنا میکنه ازش فیلم بگیری ، داره رو صندلی استراحت میکنه ازش فیلم بگیری ، داره با عروسکاش بازی میکنه ازش فیلم بگیری ، داره غذا میخوره ازش فیلم بگیری و …
به خداااااااا تحسین داره خییییلی این ویژگی تون تحسین داره شایسته جاااانم بهتون افتخار میکنم که اینقدر هم اعتماد به نفس دارید و هم باورای قدرتمند کننده ای ساختید در این موضوع که یادمع یه بار تو یه فایلی گفتید که راجب فیلم گرفتن باورهای قدرتمند کننده ساختید که باعث شده همه جلوی دوربین شما راحت باشن و با شما راحت باشن و حتی خداوند بهترین هارو جلوی دوربین شما بیاره …
شایسته جانم میبوسمتون برای اینهمه شایستگی تون …
شما واقعا فوق العاااااده اید
واقعا بچه ها یه بار امتحان کنید یه روز فیلم بگیرید از همه ببینید تا ببینید هم چه عزت نفسی میخواد هم چه باورای قدرتمند کننده ای … شاید کسی مثل خانم شایسته باورای درست نساخته باشه اینکارو بکنه بقیه بهش ایراد بگیرن که یعنی چی دمو دیقه داری فیلم میگیری از ما …
اما خانم شابسته نه تنها کسی ایراد نمیگیره …
بلکه بقیه خوشحال میشن و جلوی دوربینش خود خودشون رو نشون میدن و کامل راحت و عادی رفتار میکنن …
بلکه بقیه دوست دارن فیلماشو قشنگتر کنن مثل دوباره قشمت قبلی که ریک اومد گفت بیا از باز شدن در غذا و اماده شدنش فیلم بگیر…
عاشقتم شایسته جاااانم شما واقعا شایسته ای عاااشقتونممممم
مورد بعدی
طرز تهیه استیک هست که من این فایل یاد گرفتم
حدودا یک ساله توی دوره ی سلامتی ام ولی باورتون میشه یه استیک درست حسابی نخوردم … خخخخخ
یه بار بابام استیک گرفت و توی ماهیتابه عادیا گذاشتیم سرخش کردیم اقا اینقددددرررر سفت شده بود عییین لاستیک ماااشین … خخخخخخخخخ
و میگفتم جللق الخالق این خارجیا چطور استیک میخورن …
و این فایل باعث شد من متوجه اشتباه بشم
استیک درست کردن نیاز به حرارت بسیاااااار بالا در زمان کم میخواد یا حرارت متوسط در زمان طولانی …
تو این فایل شنیدم که گفتن این گوشت 15_16 ساعته که توی اون اجاق بوده که مثل گاو صندوق بود خخخخخخخ
در حالیکه ما یا حرارت کم تو زمان کم میذاشتیمش و نمیدونستیم روش پختش رو که اینجا من فهمیدم خدایا شکررررررت ممنون بابت توضیحاتتون خانم شایسته جانممممم
یه رد پایی هم از اینروزام بذارم حدودا یک هفته اس دارم هر روز بالای 8 ساعت روی قانون کار میکنم یکی دو روز هم به 12_10 ساعت کشید …
فقط بگم تا حالا توی عمرم اینقدر تشنه نشده بودم . یادمه دو سال پیش روزی دو ساعت کار میکردم اصن خندم میگیره وقتی به اون موقع ام فکر میکنم . الان حتی هشت ساعت و ده ساعت هم اون احساس کافی بودن رو بهم نمیده … روی یه رول افتادم و هی میرم جلو تشنه تر میشم … پربروز 12 ساعت رو خودم کار کردم و قوانین و باورام … احساس سیری نمیکنم احساس میکنم کمه احساس میکنم خیییلی جای کار دارم احساس میکنم هنوز خیلی چیزا هست باید یاد بگیرم هنوز خیلی باورا مونده بسازم و تا به حالا همچین حس و مرحله و درکی قرار نگرفته بودم …
قبلنا رسیدن به این حد و درجه ارزوم بود و میگفتم اخه مکه میشه چطور ؟! خسته نمیشه ادم ؟!
الان رسیدم و واقعا لذت بخشه وااااقعا لذت بخشه اصن اینقدر لذت میبرم واقعا نمیدونم خستگی چیه … نمیدونم چطور شد به این مرحله و درجه رسیدم که 12 ساعت روی خودم و باورام کار میکنم و باز حس میکنم کم بود کافی نبود و نه تنها خسته نمیشم بلکه انگار روحم به پرواز تازه در اومده و اگه ولش کنم این پرواز میخوابه رو زمین و حس خوب از بین میره …
واقعا سپاسگزار خداوندم که اگه الان به این حد و درجه رسیدم فقط از کمک ها و لطف اون الله بوده .
الان که دارم رد پا میذارم یه چیز دیگه هم اضافه کنم .
الان من به اون ارزوم رسیدم که بتونم بدون ذره ای خستگی 12 ساعت روی خودم کار کنم و تشنه تر بشم … یکی از ارزو هایی که الان دارم و بهش نرسیدم اینه که از ذوق و شوق سپاسگزاری و لطف و کرم خداوند و حس صحبت کردن باهاش به پهنای صورت گریه کنم و اشک بریزم و نتونم جلوش رو بگیرم و دسته خودم نباشه و فقط از احساس وجود و لطف و رحمت خداوند و لذت صحبت کردن باهاش گریه کنم …
الان این خیلی وقته ارزومه و بهش نرسیدم …
و واقعا درکش هم ندارم نمیدونم چطوری میشه ادم به این درجه برسه که گریه اش بگیره از ذوق و شوق وصال به حق …
نمیدونم فقط حسم میگه مثل این که تکاملم رو طی کردم این هم طی میشه و بهش میرسم .
خداوندا سپاسگزارم ازت مه هر چی دارم از تو دارم من هیچی نیستم در برابر عظمت تو و محتاج و نیازمند هر خیری ام از سمت تو .
خدایا شکرت
خدایا شکرت باابت سلامتی ام
خدایا شکرت بابت اینکه در مدار دیدن این زیبایی ها هستم
خدایا شکرت بابت خنده ها
خدایا شکرت باابت غذا های خوشمزه خدایا شکرت زندگی انقدر زیباس
خدیا شکرت بابت طبیعت باشکوه ات
خیلی خوشحالم که دارم برای بار دوم زندگی در بهشت رو نگاه میکنم واقعا حالم رو خوب میکنه
فکر نمی کردم انقدر چیز یاد بگیرم
اولیش احساس خوبیه که دارم
دوم اینکه میدونم با دیدن این زیبایی ها به زیبایی های بیشتر هدایت میشم
خدایا شکرت
بعدی این انقدر صلح بودن ادما لذت بخشه
انقدر ادما اسون گیر هستن و همه در کنار هم دارن لذت میبرن
دوست ندارم مقایسه کنم ولی هروقت توی ایران دور هم جمع میشیم همه انتظار دارن که یک کار انجام بشه حالا اگه یکی مشغول مثلا برگ جمع کردن بشه یا مثلا عکاسی بقیه شروع میکنن توهم بیکاری ها
نه بیا بشین پیش ما چیکار میکنی حوصله داری
باباهد هرکس فرق میکنه لذت های هرکس فرق میکنه اینه که ادم ها رو جذب کردن این تفاوت علایقه
خدایا شکرت
خدایا شکرت باابت اسمان ابیت
جنگل سرسبزت این اتش زیبا خدایا شکرت بابت عظمت و رحمت و کرمت
خدایا شکرت
سلام به عزیزان دلم استادگرانقدرومریم جانم
وهمه دوستانم دراین مکان مقدس
خداروشاکروسپاسگزارم بابت لحظه های ناب زندگیم که هرروزدرکنارشمامی توانم ازلحظه لحظه های آن لذت برده وبهبودی عالی درتمام زمینه هاراداشته وخداروسپاسگزارباشم که همین شکروسپاس چقدرمعجزات فراوانی برایم به ارمغان آورده ،خدایاشکرت.
چقدرلذت بخش است دیدن پرادایس مملو از زیبایی که هروقت به آن می نگرم یادم می آیدچقدرباتمرکزتوانستم به لطف خداوندوهدایت هایش به مکان های زیبارفته ولذت ببرم.
وااای چقدرخندیدم مریم جووونم اونجایی که فرمودید(دستمال روولش کن فایده نداره بایدبشقاب باشه)چقدرخندیدم عزیزدلم هرلحظه،خوش باشین که دل مارواینطورشاد،نورانی ولبریزازآرامش کرده اید،چقدرهمه چیزدرزندگی من عالیست چون خداونددرجای جای آن جاریست ومن چقدرخوشبختم ،خدایاشکرت.
میهمانی درپرادایس هم بی نظیروازایده هاکلی بهره بردیم به ویژه پخت گوشت ویهویادم به این افتادکه قانون سلامتی چقدربه وقت وتکاملی درزندگی استادعزیزمان تجلی پیداکردوچه نتایج فوق العاده ای دریافت کرده وهرروزادامه داردبه خصوص ورزش عضلانی که من یکسال مدام در6روزهفته ازشنبه تاپنج شنبه باعشق ولذت وبادیدن نشانه وفایل های دانلودی که روی صفحه اصلی سایت است تماشامی کنم وااای که چه انرژی مثبت همراه باآرامش وصف ناپذیری تجربه می کنم ممنون بابت تمام لطفتان عاشقتونم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، دوستتون دارم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام ودرود خدمت استادعزیز
خدایاشکرت بخاطرپیامهای خوب امروزم
مصمم بودن درتصمیمم
دخالت نکردن کاری که مربوط به من نیست پیام خیای عالی بود
واقعا امروزپیاممو خوب گرفتم عالی بود
سپاسگزارم استادعزیز خداوند بهترینهاروبراتون رقم بزنه
بنام الله هستی بخش یکتا
خدایا هزاران مرتبه شکرت که می بینم هم نوعانم دارن از زندگی لذت می برن و سرشار از آرامشن…
خدایا شکرت که حال دل من هم عالیه و سرشار از آرامشم و با دیدن این زیبایی ها به آرامش و لذتم از مخلوقات حضرت الله افزوده میشه و کیف میکنم…
خدایا شکرت که ما رو لایق لذت بردن از مخلوقاتت هر آنچه که هست، درخت، آسمان، زمین، آب، آتش، هوا، انسان و… قرار دادی…
خدایا شکرت که ما رو لایق رزق و روزی فراوان و ثروت لایتناهی قرار دادی…
الهی شکرت که هر لحظه ما رو هدایت می کنی به راه کسانی که بهشون نعمت دادی…
ممنونم استاد
ممنونم مریم جون…
ممنون از مهمونای عزیز…
الهی هزاران مرتبه شکرت عزیزم
بنام یگانه خالق زیبایی ها
به وقت بهشت
سلام به روی ماه همگی
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که امروز هم جان تازهای بمن بخشیدی تا سپاسگزار نعمتهای زندگیم باشم و تحسین کنم زیباییهای جهان و پارادایس رو
خدایا شکرت که تو رو دارم
خدای من این ریک چقدر کارش درسته چقدر اهمیت میده به کاری که در حال انجام دادنشه، از صفر تا صد کمپ غذا رو خودش بعهده گرفت تحسینش می کنم
خدایا شکرت برای این بعداز ظهر آرام و پر از خیر و برکت ، برای این دریاچه پر خیر و برکت که واسطه فیض لذت بردن بندگان توحیدی ات شده، چقدر زیباست این دریاچه چقدر سبزه زار کنارش و درختهای سرسبز اطرافش زیبا و چشم نوازن خدایا شکرت، چقدر ابرهای پنبه ای آسمان رو قشنگ تزئین کردن
جوووونم استاد، عاشقتم با شیرجه زدن هات چقدر خوبه که همه چیو امتحان می کنی استاد.
چقدر کریگ هم خوش دستپخته اصن از قیافه و حجم گوشت مشخص بود که چقدر سفت بوده و حالا چقدر له شده، من فکر می کنم این آدمها مدتهای خیلی زیادی با درایت و مهارتی که دارند می تونن در دل طبیعت براحتی زندگی کنند دمشون گرم و خدا حفظشون کنه
تحسین تون می کنم استاد عزیزم که به تصمیم تون احترام می گذارید و بهیچ عنوان از تعهدی که به خودتون دادید عدول نمی کنید.
چه بعدازظهر زیبا و دلچسبی، و چقدر خوبه که شام رو زود می خورن یکی از پارامترهای سلامتی شام زود خوردنه و همه هم با هم هماهنگ هستند.
چقدر آسمان فلوریدا هنگام غروب زیباتر میشه، چه نواهای زیبایی از اطراف دریاچه به گوش میرسه و خدا رو شکر بخاطر این روز منحصر بفرد
خدارو شکر بخاطر حضور استاد و بانو شایسته در مسیر سبز زندگیم
خدارو شکر بخاطر حضورم در این خانواده و مأمن الهی
خدارو شکر بخاطر نزدیکتر شدن مزرعه رویاهام و ورودش به جریان زندگیم
خدایا من ثروتمندترین فرد جهانم چون تو دارایی منی
خدایا شکرت که تو رو دارم
مانا باشید و شاد زی…
به نام خدا
خداروشکر عجب منظره ای، تو زمستون اینجا با دیدن این فایل لذت بردم و حس خوبی بهم داد، خداروشکر بابت این اب و این ادم های دوست داشتنی
هرکسی کارشو انجام میده و خوردن این غذا لذت داره.
استاد و مریم عزیز شما اینقدر خوبید که ادم های خوب رو دور خودتون جمع میکنید
واقعا لذت بردم از این ارامش، خداروشکر