https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-26 08:30:162020-07-26 20:31:39سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵۴
233نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد تحسینتون میکنم برای کنترل ذهن در نخوردن گوشت. با اینکه قبلا توی سفر به دور آمریکا دیده بودم که چقدر گوشت دوست داشتین اما اینجا به خاطر تصمیمی که بنا به دلایلی که براتون قوی و منطقیه روی تصمیمتون موندین و نخوردین. و نگفتین حالا یه دفعه که اشکال نداره و فلان. استاد شما استاد کنترل ذهنین.
اصلا تمام آموزشهاتون برای ساختن این مهارته. کنترل ذهن با باور درست صورت میگیره. به خاطر همین همیشه تاکیدتون بر باوره. اصلا همین سریال زندگی در بهشت داره باور میسازه که باعث میشه براساس اون باور ذهنیت محدودمون تغییر کنه و رفتار و عملکرد جدیدی رو در ما میسازه که متفاوت از قبله.
اما اینکه در مدار باورهایی قرار بگیریم که خواه یا ناخواه ذهنیت ما رو کنترل کنه برای رسیدن به هر خواسته ای، خودش باورهای دیگه ای میخواد که از طریق شناخت قوانین و این سایت به وسیله ی شما شاید بهمون داده میشه. اینکه وقتی به قوانین باور داری میدونی که باید دنبال باورهای قوی باشی چون همه چیز با باورها و فرکانسای خودمون اتفاق میفته. همین هم یه باور و قانون ثابتیه که مقدمه ی همه ی آگاهانه خلق کردن هاست. که آموزشهای شما منو به این باور رسونده و به وسیله ی شما بهم داده شده.
اگه من دنبال خلق آگاهانه هستم باید قوانین رو بیشتر بشناسم و این مسیر رو ادامه بدم. در این که جهان من چه بخواهم یا نخواهم و چه آگاه باشم و چه نباشم با فرکانسها و باورهای من کار میکند شکی نیست اما من اینجایم که به خلق و کن فیکونی برسم.
پس کار من کنترل ذهن است کار من شناخت فرکانسهای مانع و ترمزهایم هست کار من باور ساختن است.
اگه توی زمینه ای کنترل ذهن سخت باشه یا به راحتی انجام نمیشه و یا روی تصمیمی نمیمونیم نشان از باورهای محدود و در مدار نبودن داره. اگه استاد میتونن به راحتی کنترل ذهن کنن به خاطر یه عالمه باورهای قوی و تمرین هستش. باورهایی که استاد رو در مدار کنترل ذهن قرار دادن که به راحتی نه به سختی و مشقت و با لذت و افتخار این کنترل رو انجام میدن که البته تکامل میخواد و در واقع این باورها تکاملشو طی کرده.
مثلا همین خواسته رژیم و نخوردن گوشت احتمالا مدتها قبل (منظورم قبل از تصمیم به گرفتن رژیم) در استاد به وجود اومده بوده و وقتی تکاملشو طی کرده یعنی استاد عجله نکرده و مراحل خودشو با اتفاق ها و هدایتها و نشونه هایی طی کرده و آسون گرفتن استاد و در صلح و پذیرش بودن استاد و ادامه و خیلی چیزهای دیگه تا رسیده به زمانی که استاد تصمیم به گرفتن رژیم و موندن سر این تصمیم و جدی بودن در اون و تا الان که به راحتی خودداری میکنن. رسیدن به این کنترل ذهن تکامل میخواد ادامه و ناامید نشدن و خواستن میخواد کار کردن روی باورها میخواد و اینطوری نیست که به محض اینکه خواسته ای داشتیم به تصمیم جدی و انجام برسه البته در مورد همه چی اینطور نیست و بستگی به باورها در اون مورد داره که کنترل ذهن در اون سخته. اصلا وقتی کنترل و کار کردن روی ذهن میخواد یعنی باورها ایراد داره که رسیدن به این کنترل با تکامل به دست میاد تا با این کنترلی که به راحتی انجام شده و به مرحله ی ناخودآگاه و تثببت باور و گرفتن نتیجه ی دلخواه رسیده.
حالا چطور بفهمییم که روی چه باوری باید کار کنیم و چه مانعی هست یا از چه راهی بریم؟ با توجه به احساسمون. این مسیر تکامل با هدایتهای پروردگار و الهاماتش طی میشه با اتفاقایی که برامون میفته با باورهایی که بهمون الهام میشه با عملی کردن ایده هایی که بهمون داده میشه و سوال پرسیدن و ایمان به آنچه بهت میگوید و دیدن نشانه هایی که امیدت رو حفظ و انگیزه و اشتیاقت رو بیشتر میکند.
سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی و ماجرا جو که همیشه دوربین به دست آماده شکار لحظه هاست.
راستش متحیر موندم از این همه زیبایی و نعمت از این همه خوش گذرونی و تفریح و راحتی و آسایش چقدر انرژی میده واقعا فوق العادست .چقدر میتونه عالی باشه وقتی میری مسافرت هر روز یه نفر برای نظافت داوطلب بشه و همه با هم بتونن لذت ببرن از محیط .وقتی ما فقط وظیفه ی یک نفر بدونیم که اون کار باید انجام بشه واقعا فشار روی فرد زیاد میشه و هیچ لذتی از زندگی نمیبره حتی توی خونه همه ی ما عادت کردیم مامان ها رو عضو ثابت اشپزخونه بدونیم یا زنها رو .وقتی تقسیم کار بشه اونم داوطلبانه یکی ظرف میشوره یکی غذا میپزه یکی نوشیدنی درست کنه یکی نظافت چقدر خوبه کار تیمی و هماهنگی بین اعضای یه خانواده واقعا لذت بخشه.
از اینکه امروز نوبت اون یکی آقا بود تا غذا درست کنه و طبق تعریفات شما خانم شایسته عزیز خیلی هم خوشمزه شده بود و یه گوشی لذیذ نرم رو به شما تعارف کردن.از اینکه آدمای اونجا اصلا تعارف ندارن خیلی خوشم میاد .ما قبلا توی خوزستان زندگی میکردیم مردم خوزستان هم خیلی اهل تعارف نیستند ولی از وقتی اومدیم این شهر جدید بی نهایت تعارف میکنند و واقعا نمیدونم این حرفی که الان میزنند دارن تعارف میکنند یا نه واقعا درسته.خیلی گیج میشم و خیلی اهل تعارف کردن به ادما نیستم وقتی مهمان میاد پذیرایی میکنم و میشینم اینکه به مهمان گیر بدم توروخدا اینو بخور و اونو بخور و هی دولا راست شم جلوشو میوه شیرینی تعارف کنم اصلا دوست دارم مهمان هر چی دوست داره بخوره و باعث نشم اگه رژیمی داره که نتونه مثلا شیرینی بخوره نخوره و اصرار بیجا بهش نکنم.این آزادی رو همیشه همه جا میپسندم و یکی از طرفدارای پرو پا قرص استقلال و آزادی در همه ی زمینه ها هستم.
اینقدر استاد قبلا تعریف این آب شیرین و گرم و برای ما کردن هر موقع نشون میدین که دارین شنا میکنین حساااااااابی دل ما میره برای یه ذره تن به آب زدن و شنا کردن .فقط موندم شما چرا تمام وقت نمیری توی این آب خانم شایسته جان …
لذتی که آب داره هیچی نداره…..
از وقتی تمرکز ما قوی میشه روی نکات مثبت و واقعا مصمم به توجه به نکات مثبت پیرامون خودمون میشیم روغن کاری چرخهای زنگ زده یافکار شروع میشه و صدای جیرجیرش به گوش میرسه و بعد وقتی زندگی ما روی غلطک مییفته میبینیم که اتفاقات چقدر بدیهی و ساده رخ میدن البته دیگه به چه جوری و چگونگی نباید فکر کنیم خواسته ها محقق میشن بابا رها این نمیشه و نمیذاره ها رو شروع کنیم به روغن کاری بخدا اول راه یه اتفاقاتی میفته که میگی من تازه یه قدم کوچیک برداشتم اگه تمرکزم قویتر بشه روی این موضوع چی میشه؟ بعد میفهمی وای چقدر این جمله که خداوند هم میخواهد من ثروتمند خوشبخت و سلامت باشم رو از ته وجودت باور میکنی……
اگه به من سال قبل میگفتن سال دیگه خونه دار میشی میگفتم چی؟؟؟؟؟؟؟ صاحبخونه میشم؟؟؟؟؟؟؟مگه میشه؟؟؟؟؟چطوری آخه؟؟؟؟؟؟؟ما که داریم بیشتر از 12 ساعت کار میکنیم ؟؟؟؟؟؟؟آخرشم باید اجاره بدیم؟؟؟؟؟و خلاصه باور نمیکردم .حالا با حدود 7 ساعت کار چنان برکتی به زندگیم اومده که نه تنها صاحبخونه شدم بلکه برنامه ریختیم چندتا ملک دیگه هم بگیریم ماشینمون هم عوض کنیم واسه خونه کلی وسایل مجهز و با کیفیت بخیریم.خواسته های بعدی هم پشت سرش اومدن و وقتی به یکیش برسی بقیه برات باور پذیر تر میشن.
به قول استاد بخدا کل داستان همینه ولی ای کاش من بیشتر عمل کنم…..
خیلی دوستون دارم و امیدوارم ما هم بتونیم پای تموم تعهداتی که به خودمون در مورد اهدافمون میدیم بمونیم…….
سلام دوست خوبم ممنون از توجه و نگاه زیبات به نوشته های من و ممنونم که بار دیگه باعث شدی کامنت خودمو بخونم و بار دیگه به خودم یاد اوری کنم که چه خواسته های داشتم و دارم و به چندتاش رسیدم و چه راهی رو در پیش گرفتم .
این روزها روزهایی ست که تمرکز بیشتری روی خودم گذاشتم تا به خواسته هام برسم و دنبال کردن زندگی در بهشت یکی از برنامه های هر روزی منه چرا که به قول استاد کل داستان همینه تمرکز روی نکات مثبت پیرامون🌹🌹🌹🌹🌹
بچه ها، امروز به صرافت یه نکته ای افتادم، گفتم با شما در میون بذارم.
مدتیه که متوجه شده م یکی از آشنایان نزدیک که ما زیاد به خونشون میرفتیم(و کلا زیاد مهمون دارن)، از جریان شروع قرنطینه های کرونا، دیگه هیچ تمایلی به رفت و آمد خانوادگی نشون نمیدهند.
ایشون، خیلی خانوم مهربون، زحمتکش و شریفی هستند. وقتی مهمون دارند، هم خودشون و هم مهمان رو با تعارف نابود میکنند ! و البته الحق والانصاف، خدمتگذاریشون به مهمانها بینظیره. بی نظیر.
البته، تاکید میکنم، خدمتگذاری، نه معاشرت!
امروز پس از ماهها، ایشون بدلیل انجام یک کار ناگزیر، به خانه ما اومده بودن.
حس کردم که شور و اشتیاق سابق و تعارفات قدیمی، به نحوی فراتر از ارتباطش با شیوع کرونا و جریانات فعلی، فروکش کرده.انگار دیگر کورسویی از آنهم وجود ندارد.
آنچه حس کردم این بود که ایشان، پس از دهها سال سیاق قدیمی، تکراری و محاصره شده در دور چرخان سنت، حالا تازه دارد متوجه میشود که سالها خودش، به خودش ظلم میکرده است!
حالا تازه دارد از دست ما مهمانهای پررو نفس راحت میکشد!
تازه دارد یک زندگی عادی انجام میدهد….
وعادی بودن این وضعیت فعلی، باعث شده که ابدا دلش برای وضعیت قدیمی، لک نزند!
خیلی خوشحال شدم که کرونا، بالاخره ایشان را از دست ما و سنتهای اشتباه نجات داده است!
البته اگر پیش نگری لازم را از همین قسمتهای مهمانیهای زندگی در بهشت نگرفته بودم، شاید اصلا متوجه این موضوع نشده بودم!
چقدر اشتباه کردیم در این سالها، با زحمت زیاد و وحشتناکی که به ایشان تحمیل کردیم😣
چقدر پشیمانم که مقابل سختگیری ایشان به خودش، واکنشی نشان نمیدادم!
چرا باید کرونا، یک نفر را از اسارت من در بیاورد؟!!
.
.
سپاس خدا را. خدای عزوجل را که در تمام نشانه هایش حکمت است!
خدایا، کوچیکتم!
خدایا، چقدر در این زندگی با اسارت در دورهای باطل رودربایستی و لکنت، به عزت نفس خودمان و به غرور اطرافیانمان ضربه زده ایم!
خدایا، سپاس مخصوص تست، که از هزار و یک راه، مرا به خوبی و نیکی هدایت کرده ای!
ممنونم، تلویزیون لاکچری عباسمنش! ❤️❤️ این مدل تولید محتوا کردن، فقط از عهده شما بر میآید🌷
چیزی که برای من خییلی جالب بود، اون اهمیت دادن به لذت بردن از زندگی در هنه بود هر کسی ب نوعی در آرامش عمیق از زندگی خودش و از بودن خودش لذت میبرد
و چیزی دیگه اینکه چقدر این آدمها مستقل هستند چقدر بدون وابستگی و با اعتماد به نفس عالی هستند، چقدر آرامش عمیق دارند چقدر حریم عمیق دارند، چقدر عالی شاید ساعت ها کنار هم بشینند بدون اینکه کلامی رد و بدل بشه از بودن خودشون لذت ببرند
و کسی ب کسی نمیگه چکار کن، چکار نکن، والدین اصلا ب بچه ها امر و نهی های روزانه ندارن یه سری قوانین کلی را مطرح کردند و دیگه بعد از اون هر کسی آزاده
حتی برای غذا خوردن ب هم وابسته نیستند
چقدر ریشه های وابسته نبودن را از همون خوب جا میندازن واسه بچه ها شون خداراشکر
اینکه ی قول استاد، شاید خیلی جاها این انسانها خیلی توحیدی تر دارن عمل میکنند
استاد عزیزم بهت افتخار میکنم با همچین اراده ای که در برابر خوردن اون غذاها مقاومت بخرج دادین،البته به قول خودتون وقتی اهرم رنج ولذت جاش تو ذهنمون درست بشه دیگه اراده ای در کار نیست دیگه خودبخود واتوماتیک وار اون کار رو انجام میدین
نکته که خیلی جالب که می تونم اشاره کنم اون روشن شدن چوب ها بود چقدر زیبا چوب های کوچک اتیش می گرفتن و اتش بیشتر می شد و بعد چوب های بزرگتر در اتش وبازهم چوب های بزرگتر و بزگتر این ینی روند تکامل نتیجه های کوچک وبعد نتیجه های بزرگترو بزگتر
سلام سلام بر استاد نازنین و مریم بانو و همه دوستان گلم
اول فیلم یک آشپرخانه با لوازم حرفه ای به صورت کاملا کاربردی برام چشمک میزنه چقدر این فرهنگ استفاده از لیوان های یک مصرف و ظروف سرو غذا به صورت یک بار مصرف دوست دارم اینجوری بهم ثابت شد که نیازی نیست بیشتر زمان خودت صرف شستن ظروف در پای ظرف شویی کنی.
و به جای اینکه کلی توی آشپرخانه بشقاب های و قاشق های زیادی چیده باشیم میتونیم وسایل برقی حرفه ای داشتیم باشیم تا کارهامون با سرعت بیشتری انجام بشه و زمان کمتری صرف بکنیم
از زمانی که فایل های استاد رو دنبال میکنم در انجام هر کاری اولین سوالی که از خودم می پرسم همین است چه جوری زمان کمتری رو برای انجام این فعالیت داشته باشم اینجوری خودم هدایت میشم به مسیری های بهتر و با زمان های کمتر.
و روز به روز من بیشتر برام ارزش ابزار آشکارتر میشه و میبینم که چقدر با ابزار بهتر کارها آسان تر پیش میره.
کاملا در درون خودم به وجد میام زمانی که این همه مسئولیت پذیری و احترام به حریم یکدیگر و می بینیم اینکه پدر مادرها مسئولیت کارهای بچه ها رو به خودشون واگذار کردن و اینجوری خیلی کمک میکنه برای آینده این بچه ها من از این تقسیم کارها از این پذیرش مسئولیت ها و از این با صلح بودن هر کس با خودش به این مهم رسیدم که این عادت ها و این شیوه ها موجب تقویت عزت نفس هر شخص شده و اینجوری خیلی راحت این بچه ها میتونن برای خودشون زندگی مستقلی داشته باشن بدون نیاز به کمک های والدین خودشون اینجوری درک میکنن که پاهای تمام انتخاب های زندگی خودشون وایستن و پدر و مادر مسئول زندگی و رفاه و امکانات خودشون ندونن و انتظاری برای تامین آینده توسط پدر و مادر خودشان نداشته باشن. نمیدونم چقدر این برداشتم درست است.
من توی خیلی از دخترهای ایرانی دیدم که تا زمانی که به خونه شوهر نرفتن هیچ مسئولیتی در زندگی به دوش ندارن و حتی آشپزی هم انجام نمیشه تا زمانی که خودشون ازدواج کنن تازه وارد تجربه این قسمت از زندگی میشن ولی توی آمریکا از بچگی بچه ها شروع میکنن به اینکه روی پای خودشون وایستن و تجربه های جدید و خواسته های جدید هر بار با این پذیرش مسئولیت به وجود میاد.
تمام این قسمت ها به من آموزش داد پدر و مادر من هیچ مسئولیتی در ازای زندگی من والدین من تنها یک عامل بودن برای ورود من به این جهان
مسئولیت ازدواج و تهیه جهیزیه ازدواج با خودم است و از پدر و مادرم انتظاری نیست
مسئولیت برگزاری مراسم بر عهده خودم است – مسئولیت هزینه تحصیل با خودم است – با تمام وجود زندگی را به آغوش میکشم و با تمام وجود خودم این مسئولیت ها بر عهده خودم گرفتم و با پذیرش این مهم جهان هم هر روز نعمات بیشتری و نصیبم میکنه.
چقدر همکاری بین زوج های مهمان دوست دارم همکاری و عشق و در تمام ابعاد زندگیشون به چشم میخوره این برای من بیننده برای من کسی که تصمیم داره همگام بشه با قوانین جهان هستی این درس داره که من نباید انتظار انجام کارهایم از دیگران داشته باشم باید اهل مشارکت و همکاری باشم.
این قابلمه چدنی کلی دل من با خودش برده و خیلی دوست دارم و اینجاس که من دوباره ارزش ابزار برام تجلی پیدا کرد ما هر بار که میخوایم بریم بیرون و روی آتش غذا درست کنیم مجبور هستم که قابلمه ای که داریم با گل دورش کاملا یک لایه گلی بگیریم تا نسوزه این قسمتش خیلی شیرین هست بازی با گل و مالیدن یک لایه گل به دیواره قابلمه اما زمانی که میرسیم خونه و این گل های خشک شده روی قابلمه رو باید تمیز کنیم اون شیرینی قبل از بین میبره باید اجازه بدیم بمونه توی آب و خودش یکم وا بره و بعد شروع کنیم به شستن
این قابلمه چدنی به راحتی شسته شد و خشک شد و باید روغن زده میشد که ایجاد خشکی در قابلمه نمیشد مریم بانو خیلی ممنونم و سپاسگزارم که توضیحات عالی در این خصوص به ما ارایه دادی و یک خواسته جدید در درون من شکل گرفت
و چه همکاری صمیمانه بین این دو زوج آقای ریکی که تمام قسمت های آشپزی رو بر عهده گرفته بود هم پخت غذا و شستن ظرف غدا و چقدر عالی بود که بخاطر اینکه ظروف یک بار مصرف بودن ایشون فقط یک قابلمه شستن و یک قاشق که در طبخ غذا استفاده کرده بودن صرفه جویی در زمان
عاشق میز تنس هستم که به صورت تاشو است هر زمان نیازی نداشتی بزار یک گوشه و استاد که هر بار در بازی با شخص جدید تجربه جدید به برای خودش کسب میکنه
من دقیقا توی این سریال ها یاد گرفتم که به دنبال کشف تجربه های جدید باشم در کنار تمرکز به نکات مثبت.
چقدر خوب اون آقا پسری که خیلی راحت پاهای خودشو دراز کرده روی مبل و به راحتی خوابیده بود این نشان میده انقدر در بازی کردن و لذت بردن از این بهشت هستن که به راحتی خوابشون برده
مریم بانو چه با تواضع و مهربانانه در کمک کردن به دختر خانمی که میخواست مبل به حالت تخت دربیاره رفتین و کمکش کردن و باز دوباره این جا هم ارزش ابزار نمایان شد مبلی با دو کاربرد.
خدای من این زیبایی های پردایس حرف نداره چقدر مرتب و زیبا همه چیز کنار هم قرار گرفته و چه سبزی زیبایی که از درختان انعکاس پیدا کرده به داخل آب دریاچه چقدر کار عالی انجام دادین هم نرده ها رو بریدن و هم درختان اضافی کنار دریاچه رو الان داره این تصمیم به موقع خودش نشان میده و این درختان و دریاچه هر بار بیشتر از دفعه قبل دلبری میکنن برای تماشاگران خودشان
خیلی خوشحالم از این برکت وجود پردایس در زندگی شما و در زندگی تک تک دوستانم و من
چرا؟
چون با وجود اینکه به خاطر وجود این ویروس جدید که برای جهان لازم بوده و به وجود آمده و خیلی از مکان ها رو نمیشه استفاده کرد وقتی در مدار درست باشی و با قلبی پر از ایمان و با تک تک سلول هایت متکی باشی به خدای احد ، واحد لذت بردن و استفاده از نعمات الهی همیشه برات ممکن است چون از سر راه خدا کنار کشیده شدی و خودت با قوانینش همگام ساختی و پاداش کار کردن و ایمانت داری میگیری.
استفاده و لذت بردن از آب دریاچه که هدیه خداوند است برای قلبی متکی به هدایت ها و رهنمودهای الهی.
عاشق شنا کردن هستم و هر بار که شما شیرجه میزنید به داخل آب من هم با شما شیرجه میزنم
هر چقدر از حسنات این سریال و زندگی در بهشت پردایس بگم باز کم گفتم
چقدر این سریال کمک میکنه به تجسم خلاقانه
چقدر این سریال کمک میکنه به شیوه درست زندگی کردن
چقدر این سریال همگام شدن با قوانین جهان را به ذکر مثال های عینی داره توضیح میده
چقدر قانون پذیرش مسئولیت و انتخاب های زندگی هر شخص به وضوح متجلی میکنه
چقدر بهت نشان میده قانون توانگری رو توام میتونه رعایت کنی و لذت ببری از نعمات الهی که نصیبت میشه دیگه نیازی نیست به دنیای دیگه ای بری تا این بهشت ببینی
دقیقا همان بهشتی است که خداوند فرموده
دریاچه ای جاری و پر از آب پر از ماهی های که هر روز به تعدادشون هم اضافه میشه
درختان سر به طاق آسمان کشیده
درختانی با رنگ های سبز دل انگیز – سایه درختان که برای لذت این نعمات دوباره کرده
پرتوی نوری از خورشید با سخاوت
ابرهای که طوری نمایان هستن که آدم احساس میکنه دست بندازه الان میتونه این ابرها رو بگیره
مریم بانو سپاسگزارم بخاطر این همه استعداد و توانایی که در وجود شما است هم فیلمبرداری می کنید هم آشپزی و هم خیلی راحت با بشقاب غذایی که به دست دارین روی صندلی قرار میگیرن و بدون اینکه لرزشی در تصویر ایجاد بشه مسلط و مقتدرانه
اینکه یک فیلم برداری میکنید از تمام لحظات که ما الان داریم تماشا میکنیم این خودش یک کوه اعتماد به نفس است و من چقدر خوشبختم که این خوشبختی نصیب من شده است
استاد بابت تصمیم جدیدتون و رژیم گیاهخواری بهتون تبریک میگم و اینکه اسیر بازی های ذهن نمیشد درسته اگر یک بار امتحان کنید در مقاومت ذهن نجواگر شما بازنده هستید و تسلیم ذهن میشد چقدر عالی این قانون دارین رعایت می کنید و به ما هم آموزش میدین
و این تصمیم تاثیر خیلی عالی هم گذاشته اون بار که داخل صفحه اینستا خودتون پست بیاید باهم برقصیم گذاشته بودید کاملا مشخص بود که کلی کاهش وزن داشتین و من همان موقع داشتم این تصمیم شما رو تحسین می کردن و هزار گفتم آفرین استاد چقدر خوب تونستی کاهش وزن پیدا کنی.
شما با زبان تصاویر آموزش دادی به من که منشا تمام برکات و ثروت تنها و تنها خدا بدونم و چشمم به خدا باشه نه به انسان ها نه به اوضاع نه به شرایط
خدار و سپاسگزارم و شاکر که هر لحظه داره هدایت میکنه من به اینکه بتونم خودم با قوانین حاکم بر جهان هستی همگام کنم
ممنونم عزیزززززززم برای این کامنت زیبایی که برای دل خودت نوشتی و سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتی
تمام این قسمت ها به من آموزش داد پدر و مادر من هیچ مسئولیتی در ازای زندگی من والدین من تنها یک عامل بودن برای ورود من به این جهان
مسئولیت ازدواج و تهیه جهیزیه ازدواج با خودم است و از پدر و مادرم انتظاری نیست
مسئولیت برگزاری مراسم بر عهده خودم است – مسئولیت هزینه تحصیل با خودم است – با تمام وجود زندگی را به آغوش میکشم و با تمام وجود خودم این مسئولیت ها بر عهده خودم گرفتم و با پذیرش این مهم جهان هم هر روز نعمات بیشتری و نصیبم میکنه.
برای درک عالیت از قانون و گرفتن این درس های عالی از این سریال بی نظیر بهت تبریک میگم و تحسینت می کنم عزیزززززززم
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
وقتی فهمیدم برای در مسیر قانون جذب بودن ، برای فرستادن فرکانس مناست نیازی نیست همش فعالیت کنیم ، بنویسیم ، عبارت تاکیدی و ازین چیزا
بلکه فقط لازمه حالمون خوب باشه ، حس خوبی داشته باشیم
معنی در مسیر بودن برام روشن تر شد و دیدگاهم نسبت به قانون تغییر کرد. اینجا بود که فهمیدم شما ،استاد و خانم شایسته ، هر لحظه در مسیرید ؛ برای اینکه نتیجه بگیریم نیاز نیست یکسره بنویسیم و مراقبه کنیم و…
؛
به قول استاد عزیز ما نباید مثل تراکتور مدام در حال فعالیت کردن باشیم اصل و اساس قانون بر حس خوبه تمام اون کارهارو انجام میدیم برای حس خوب ، حس رسیدن و نتیجه گرفتن و تمرکز ب نکات مثبته
وقتی این اصل به این مهمی همیشه یادمون بمونه میفهمیم خانم شایسته وقتی این ویدئو هارو میگیرن در اصل دارن فرکانس و ارتعاش هماهنگ با خواسته (هماهنگ با خداوند) رو ارسال میکنن
قبلا اینجا توی دیدگاهی نوشتم که اگر ما مدتی رو زمان بذاریم و خیلی روی خودمون کار کنیم و باور بسازیم و…. بعد از مدتی میره توی ناخوداگاهمون و دیگه نیاز نیست روی هیچی تمرکز کنیم و همینجور خلق میکنیم
اگر این متن رو الان کامل کنم ؛ جهان به فرکانس های غالب ما پاسخ میده و فرکانسی مارو به هدفمون میرسونه که این حسو بهمون داده باشه از قبل مثلا اگر من روزی ده صفحه مینویسم که من ثروتمندم من ثروتمندم من هرچی بخوام خلق میکنم و… ولی این احساس رو نداشته باشم الکی نوشتم و فقط وقتمو هدر دادم. حتی ممکنه اینکار حسمم بد کرده باشه.
؛
این دیدگاه آگاهی هایی بود که من اینجوری درکشون کردم.
خیلی دوستتون دارم و برای تک تک شما عزیزان آرزوی ثروت بیشتر و موفقیت روز افزون و آرامش دارم.🌹🙏🏻✨
ممنونم که این حس را به اشتراک گذاشتید. یک یادآوری کلیدی بود.
این را به مطلب شما اضافه کنم که خود من در زمانهایی، طوری در محاصره احساسات منفی و شرایط به ظاهر غیر قابل کنترل قرار میگرفتم، که فقط عبارات تاکیدی و نوشتن حالم رو خوب میکرد..فقط هم با پهنای باند تراکتور😂..این مساله، بخصوص در شروع مسیر من که حدود ۲ سال قبل بود، خیلی بیشتر ملموس بود.
این کارها، در خوشبینانه ترین حالت، مثه استارت ماشین برای طی مسیر عمل میکنه، هرچند استاد تاکید میکنند که همیشه و همیشه بایستی مراقب باشیم و چرخه کار روی خود تا ابد ادامه داره.
منم مدتی هست که نیاز به عبارات تاکیدی رو کمتر حس میکنم….ولی اینم هست که هر کسی در این مسیر، دنبال هدفی خاص است که چه بسا با هدف من دقیقا یکی نباشه…و روش اون هم ممکنه سالهای بیشتر و بیشتری به این تمرینها که فرمودین، وابسته باشه.
در کل، همونطور که فرمودین، هدف، حال خوب توام با درک همزمان هست…آرزو میکنم همگی در این مسیر موفق باشیم.
مرسی از وجودت، عزیزم
زندگی فوق العاده ای داشته باشی: بزرگترین گرافیست و بزرگترین آکتور دنیا و در عین حال، خوشحالترین❤️🌹👍
استاد گفتند هر موقع دیدی احساست خوبه بدون داری فرکانس های درست رو جذب می کنی و در مسیر موفقیت قرار داری،با دیدن این کلیپ ها احساس بسیار خوبی بهم دست میده و یکی از اهداف بلند مدتم اینه که هدایت بشم به یک کشوری که مثل استاد همه جوره آزادی و احساس آرامش رو تجربه کنم.ولی قبل از اون باید در همین جا مسیرها رو یکی یکی طی کنم تا کم کم به این خواسته هدایت شوم.که مستلزم تغییر باورهاست،با تغییر خودم و کنترل ورودی ها که شامل ندیدن رادیو و تلویزیون،خواندن کتاب درست ،گوش کردن ویس های استاد،داشتن پیج های موفقیت که فقط قسمت سرچ پیجم پست های موفقیت باشه،نرفتن در جمع های منفی،هر موقع احساس منفی سراغم آمد جهت دادن آن احساس به طرف مثبت،و کلا کار کردند روی خودم که تماما استاد این مطالب رو توضیح داده اند،البته گه گداهی ناخواسته کنترل از دستم خارج میشود ولی با برنامه ریزی دوباره به مسیر بر میگردم و با تمرین این کار دارم روی خودم مسلط میشم.
سلام به استاد جانم و مریم خانم و دوستان عزیزم
استاد تحسینتون میکنم برای کنترل ذهن در نخوردن گوشت. با اینکه قبلا توی سفر به دور آمریکا دیده بودم که چقدر گوشت دوست داشتین اما اینجا به خاطر تصمیمی که بنا به دلایلی که براتون قوی و منطقیه روی تصمیمتون موندین و نخوردین. و نگفتین حالا یه دفعه که اشکال نداره و فلان. استاد شما استاد کنترل ذهنین.
اصلا تمام آموزشهاتون برای ساختن این مهارته. کنترل ذهن با باور درست صورت میگیره. به خاطر همین همیشه تاکیدتون بر باوره. اصلا همین سریال زندگی در بهشت داره باور میسازه که باعث میشه براساس اون باور ذهنیت محدودمون تغییر کنه و رفتار و عملکرد جدیدی رو در ما میسازه که متفاوت از قبله.
اما اینکه در مدار باورهایی قرار بگیریم که خواه یا ناخواه ذهنیت ما رو کنترل کنه برای رسیدن به هر خواسته ای، خودش باورهای دیگه ای میخواد که از طریق شناخت قوانین و این سایت به وسیله ی شما شاید بهمون داده میشه. اینکه وقتی به قوانین باور داری میدونی که باید دنبال باورهای قوی باشی چون همه چیز با باورها و فرکانسای خودمون اتفاق میفته. همین هم یه باور و قانون ثابتیه که مقدمه ی همه ی آگاهانه خلق کردن هاست. که آموزشهای شما منو به این باور رسونده و به وسیله ی شما بهم داده شده.
اگه من دنبال خلق آگاهانه هستم باید قوانین رو بیشتر بشناسم و این مسیر رو ادامه بدم. در این که جهان من چه بخواهم یا نخواهم و چه آگاه باشم و چه نباشم با فرکانسها و باورهای من کار میکند شکی نیست اما من اینجایم که به خلق و کن فیکونی برسم.
پس کار من کنترل ذهن است کار من شناخت فرکانسهای مانع و ترمزهایم هست کار من باور ساختن است.
اگه توی زمینه ای کنترل ذهن سخت باشه یا به راحتی انجام نمیشه و یا روی تصمیمی نمیمونیم نشان از باورهای محدود و در مدار نبودن داره. اگه استاد میتونن به راحتی کنترل ذهن کنن به خاطر یه عالمه باورهای قوی و تمرین هستش. باورهایی که استاد رو در مدار کنترل ذهن قرار دادن که به راحتی نه به سختی و مشقت و با لذت و افتخار این کنترل رو انجام میدن که البته تکامل میخواد و در واقع این باورها تکاملشو طی کرده.
مثلا همین خواسته رژیم و نخوردن گوشت احتمالا مدتها قبل (منظورم قبل از تصمیم به گرفتن رژیم) در استاد به وجود اومده بوده و وقتی تکاملشو طی کرده یعنی استاد عجله نکرده و مراحل خودشو با اتفاق ها و هدایتها و نشونه هایی طی کرده و آسون گرفتن استاد و در صلح و پذیرش بودن استاد و ادامه و خیلی چیزهای دیگه تا رسیده به زمانی که استاد تصمیم به گرفتن رژیم و موندن سر این تصمیم و جدی بودن در اون و تا الان که به راحتی خودداری میکنن. رسیدن به این کنترل ذهن تکامل میخواد ادامه و ناامید نشدن و خواستن میخواد کار کردن روی باورها میخواد و اینطوری نیست که به محض اینکه خواسته ای داشتیم به تصمیم جدی و انجام برسه البته در مورد همه چی اینطور نیست و بستگی به باورها در اون مورد داره که کنترل ذهن در اون سخته. اصلا وقتی کنترل و کار کردن روی ذهن میخواد یعنی باورها ایراد داره که رسیدن به این کنترل با تکامل به دست میاد تا با این کنترلی که به راحتی انجام شده و به مرحله ی ناخودآگاه و تثببت باور و گرفتن نتیجه ی دلخواه رسیده.
حالا چطور بفهمییم که روی چه باوری باید کار کنیم و چه مانعی هست یا از چه راهی بریم؟ با توجه به احساسمون. این مسیر تکامل با هدایتهای پروردگار و الهاماتش طی میشه با اتفاقایی که برامون میفته با باورهایی که بهمون الهام میشه با عملی کردن ایده هایی که بهمون داده میشه و سوال پرسیدن و ایمان به آنچه بهت میگوید و دیدن نشانه هایی که امیدت رو حفظ و انگیزه و اشتیاقت رو بیشتر میکند.
سلام پریا جانم
ممنونم برای این کامنت فوقالعاده ات عزیزم
تحسینت می کنم برای درک عالیت از قانون و بیان ساده و شیوات
اصلا تمام آموزشهاتون برای ساختن این مهارته. کنترل ذهن با باور درست صورت میگیره. به خاطر همین همیشه تاکیدتون بر باوره.
این جمله ات دقیقا امروز هدایت من بود از طرف خدا به وسیله تو دست بی نظیرش
ممنونم عزیز دلم که دست خدا شدی و اینقدر عالی قانون رو مرور کردی برام
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم 😘😘😘
بنام خداوند یکتا و جاودان
سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی و ماجرا جو که همیشه دوربین به دست آماده شکار لحظه هاست.
راستش متحیر موندم از این همه زیبایی و نعمت از این همه خوش گذرونی و تفریح و راحتی و آسایش چقدر انرژی میده واقعا فوق العادست .چقدر میتونه عالی باشه وقتی میری مسافرت هر روز یه نفر برای نظافت داوطلب بشه و همه با هم بتونن لذت ببرن از محیط .وقتی ما فقط وظیفه ی یک نفر بدونیم که اون کار باید انجام بشه واقعا فشار روی فرد زیاد میشه و هیچ لذتی از زندگی نمیبره حتی توی خونه همه ی ما عادت کردیم مامان ها رو عضو ثابت اشپزخونه بدونیم یا زنها رو .وقتی تقسیم کار بشه اونم داوطلبانه یکی ظرف میشوره یکی غذا میپزه یکی نوشیدنی درست کنه یکی نظافت چقدر خوبه کار تیمی و هماهنگی بین اعضای یه خانواده واقعا لذت بخشه.
از اینکه امروز نوبت اون یکی آقا بود تا غذا درست کنه و طبق تعریفات شما خانم شایسته عزیز خیلی هم خوشمزه شده بود و یه گوشی لذیذ نرم رو به شما تعارف کردن.از اینکه آدمای اونجا اصلا تعارف ندارن خیلی خوشم میاد .ما قبلا توی خوزستان زندگی میکردیم مردم خوزستان هم خیلی اهل تعارف نیستند ولی از وقتی اومدیم این شهر جدید بی نهایت تعارف میکنند و واقعا نمیدونم این حرفی که الان میزنند دارن تعارف میکنند یا نه واقعا درسته.خیلی گیج میشم و خیلی اهل تعارف کردن به ادما نیستم وقتی مهمان میاد پذیرایی میکنم و میشینم اینکه به مهمان گیر بدم توروخدا اینو بخور و اونو بخور و هی دولا راست شم جلوشو میوه شیرینی تعارف کنم اصلا دوست دارم مهمان هر چی دوست داره بخوره و باعث نشم اگه رژیمی داره که نتونه مثلا شیرینی بخوره نخوره و اصرار بیجا بهش نکنم.این آزادی رو همیشه همه جا میپسندم و یکی از طرفدارای پرو پا قرص استقلال و آزادی در همه ی زمینه ها هستم.
اینقدر استاد قبلا تعریف این آب شیرین و گرم و برای ما کردن هر موقع نشون میدین که دارین شنا میکنین حساااااااابی دل ما میره برای یه ذره تن به آب زدن و شنا کردن .فقط موندم شما چرا تمام وقت نمیری توی این آب خانم شایسته جان …
لذتی که آب داره هیچی نداره…..
از وقتی تمرکز ما قوی میشه روی نکات مثبت و واقعا مصمم به توجه به نکات مثبت پیرامون خودمون میشیم روغن کاری چرخهای زنگ زده یافکار شروع میشه و صدای جیرجیرش به گوش میرسه و بعد وقتی زندگی ما روی غلطک مییفته میبینیم که اتفاقات چقدر بدیهی و ساده رخ میدن البته دیگه به چه جوری و چگونگی نباید فکر کنیم خواسته ها محقق میشن بابا رها این نمیشه و نمیذاره ها رو شروع کنیم به روغن کاری بخدا اول راه یه اتفاقاتی میفته که میگی من تازه یه قدم کوچیک برداشتم اگه تمرکزم قویتر بشه روی این موضوع چی میشه؟ بعد میفهمی وای چقدر این جمله که خداوند هم میخواهد من ثروتمند خوشبخت و سلامت باشم رو از ته وجودت باور میکنی……
اگه به من سال قبل میگفتن سال دیگه خونه دار میشی میگفتم چی؟؟؟؟؟؟؟ صاحبخونه میشم؟؟؟؟؟؟؟مگه میشه؟؟؟؟؟چطوری آخه؟؟؟؟؟؟؟ما که داریم بیشتر از 12 ساعت کار میکنیم ؟؟؟؟؟؟؟آخرشم باید اجاره بدیم؟؟؟؟؟و خلاصه باور نمیکردم .حالا با حدود 7 ساعت کار چنان برکتی به زندگیم اومده که نه تنها صاحبخونه شدم بلکه برنامه ریختیم چندتا ملک دیگه هم بگیریم ماشینمون هم عوض کنیم واسه خونه کلی وسایل مجهز و با کیفیت بخیریم.خواسته های بعدی هم پشت سرش اومدن و وقتی به یکیش برسی بقیه برات باور پذیر تر میشن.
به قول استاد بخدا کل داستان همینه ولی ای کاش من بیشتر عمل کنم…..
خیلی دوستون دارم و امیدوارم ما هم بتونیم پای تموم تعهداتی که به خودمون در مورد اهدافمون میدیم بمونیم…….
یا حق
سلام ندا جانم
برای خرید خونه بهت تبریک میگم عزیز دلم و تحسینت می کنم
برای این همه رشد و پیشرفت مداریت که مطمئنا نتیجه تعهدت به عمل به قانون و آموزه های استاد بوده بهت تبریک میگم و تحسینت می کنم عزیزززززززم
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دوست خوبم ممنون از توجه و نگاه زیبات به نوشته های من و ممنونم که بار دیگه باعث شدی کامنت خودمو بخونم و بار دیگه به خودم یاد اوری کنم که چه خواسته های داشتم و دارم و به چندتاش رسیدم و چه راهی رو در پیش گرفتم .
این روزها روزهایی ست که تمرکز بیشتری روی خودم گذاشتم تا به خواسته هام برسم و دنبال کردن زندگی در بهشت یکی از برنامه های هر روزی منه چرا که به قول استاد کل داستان همینه تمرکز روی نکات مثبت پیرامون🌹🌹🌹🌹🌹
ارزوی موفقیت روز افزون دارم دوست مهربانم♥️
سلاااام، عاشقتونم❤️
بچه ها، امروز به صرافت یه نکته ای افتادم، گفتم با شما در میون بذارم.
مدتیه که متوجه شده م یکی از آشنایان نزدیک که ما زیاد به خونشون میرفتیم(و کلا زیاد مهمون دارن)، از جریان شروع قرنطینه های کرونا، دیگه هیچ تمایلی به رفت و آمد خانوادگی نشون نمیدهند.
ایشون، خیلی خانوم مهربون، زحمتکش و شریفی هستند. وقتی مهمون دارند، هم خودشون و هم مهمان رو با تعارف نابود میکنند ! و البته الحق والانصاف، خدمتگذاریشون به مهمانها بینظیره. بی نظیر.
البته، تاکید میکنم، خدمتگذاری، نه معاشرت!
امروز پس از ماهها، ایشون بدلیل انجام یک کار ناگزیر، به خانه ما اومده بودن.
حس کردم که شور و اشتیاق سابق و تعارفات قدیمی، به نحوی فراتر از ارتباطش با شیوع کرونا و جریانات فعلی، فروکش کرده.انگار دیگر کورسویی از آنهم وجود ندارد.
آنچه حس کردم این بود که ایشان، پس از دهها سال سیاق قدیمی، تکراری و محاصره شده در دور چرخان سنت، حالا تازه دارد متوجه میشود که سالها خودش، به خودش ظلم میکرده است!
حالا تازه دارد از دست ما مهمانهای پررو نفس راحت میکشد!
تازه دارد یک زندگی عادی انجام میدهد….
وعادی بودن این وضعیت فعلی، باعث شده که ابدا دلش برای وضعیت قدیمی، لک نزند!
خیلی خوشحال شدم که کرونا، بالاخره ایشان را از دست ما و سنتهای اشتباه نجات داده است!
البته اگر پیش نگری لازم را از همین قسمتهای مهمانیهای زندگی در بهشت نگرفته بودم، شاید اصلا متوجه این موضوع نشده بودم!
چقدر اشتباه کردیم در این سالها، با زحمت زیاد و وحشتناکی که به ایشان تحمیل کردیم😣
چقدر پشیمانم که مقابل سختگیری ایشان به خودش، واکنشی نشان نمیدادم!
چرا باید کرونا، یک نفر را از اسارت من در بیاورد؟!!
.
.
سپاس خدا را. خدای عزوجل را که در تمام نشانه هایش حکمت است!
خدایا، کوچیکتم!
خدایا، چقدر در این زندگی با اسارت در دورهای باطل رودربایستی و لکنت، به عزت نفس خودمان و به غرور اطرافیانمان ضربه زده ایم!
خدایا، سپاس مخصوص تست، که از هزار و یک راه، مرا به خوبی و نیکی هدایت کرده ای!
ممنونم، تلویزیون لاکچری عباسمنش! ❤️❤️ این مدل تولید محتوا کردن، فقط از عهده شما بر میآید🌷
عاشقتونم
سپاسگزارم🙏
سلام خدمت استاد و مریم جان و همه ی عزیزانم
چیزی که برای من خییلی جالب بود، اون اهمیت دادن به لذت بردن از زندگی در هنه بود هر کسی ب نوعی در آرامش عمیق از زندگی خودش و از بودن خودش لذت میبرد
و چیزی دیگه اینکه چقدر این آدمها مستقل هستند چقدر بدون وابستگی و با اعتماد به نفس عالی هستند، چقدر آرامش عمیق دارند چقدر حریم عمیق دارند، چقدر عالی شاید ساعت ها کنار هم بشینند بدون اینکه کلامی رد و بدل بشه از بودن خودشون لذت ببرند
و کسی ب کسی نمیگه چکار کن، چکار نکن، والدین اصلا ب بچه ها امر و نهی های روزانه ندارن یه سری قوانین کلی را مطرح کردند و دیگه بعد از اون هر کسی آزاده
حتی برای غذا خوردن ب هم وابسته نیستند
چقدر ریشه های وابسته نبودن را از همون خوب جا میندازن واسه بچه ها شون خداراشکر
اینکه ی قول استاد، شاید خیلی جاها این انسانها خیلی توحیدی تر دارن عمل میکنند
چقدر این اوج استقلال و عدم وابستگی برام جالب بود
ممنون از اشتراک این ویدئو عالی بود
💖💖
به نام خدای مهربان
سلام وعرض ادب
عجب مهمانهای خفنی😄
عجب میزبان فوق العاده ای، حسابی لذت بردم
استاد عزیزم بهت افتخار میکنم با همچین اراده ای که در برابر خوردن اون غذاها مقاومت بخرج دادین،البته به قول خودتون وقتی اهرم رنج ولذت جاش تو ذهنمون درست بشه دیگه اراده ای در کار نیست دیگه خودبخود واتوماتیک وار اون کار رو انجام میدین
موفق وپیروز باشین
سلام ب استاد عزیز وخانم شایسته
این جهان کوه است و فعا ماندا
نکته که خیلی جالب که می تونم اشاره کنم اون روشن شدن چوب ها بود چقدر زیبا چوب های کوچک اتیش می گرفتن و اتش بیشتر می شد و بعد چوب های بزرگتر در اتش وبازهم چوب های بزرگتر و بزگتر این ینی روند تکامل نتیجه های کوچک وبعد نتیجه های بزرگترو بزگتر
سلام سلام بر استاد نازنین و مریم بانو و همه دوستان گلم
اول فیلم یک آشپرخانه با لوازم حرفه ای به صورت کاملا کاربردی برام چشمک میزنه چقدر این فرهنگ استفاده از لیوان های یک مصرف و ظروف سرو غذا به صورت یک بار مصرف دوست دارم اینجوری بهم ثابت شد که نیازی نیست بیشتر زمان خودت صرف شستن ظروف در پای ظرف شویی کنی.
و به جای اینکه کلی توی آشپرخانه بشقاب های و قاشق های زیادی چیده باشیم میتونیم وسایل برقی حرفه ای داشتیم باشیم تا کارهامون با سرعت بیشتری انجام بشه و زمان کمتری صرف بکنیم
از زمانی که فایل های استاد رو دنبال میکنم در انجام هر کاری اولین سوالی که از خودم می پرسم همین است چه جوری زمان کمتری رو برای انجام این فعالیت داشته باشم اینجوری خودم هدایت میشم به مسیری های بهتر و با زمان های کمتر.
و روز به روز من بیشتر برام ارزش ابزار آشکارتر میشه و میبینم که چقدر با ابزار بهتر کارها آسان تر پیش میره.
کاملا در درون خودم به وجد میام زمانی که این همه مسئولیت پذیری و احترام به حریم یکدیگر و می بینیم اینکه پدر مادرها مسئولیت کارهای بچه ها رو به خودشون واگذار کردن و اینجوری خیلی کمک میکنه برای آینده این بچه ها من از این تقسیم کارها از این پذیرش مسئولیت ها و از این با صلح بودن هر کس با خودش به این مهم رسیدم که این عادت ها و این شیوه ها موجب تقویت عزت نفس هر شخص شده و اینجوری خیلی راحت این بچه ها میتونن برای خودشون زندگی مستقلی داشته باشن بدون نیاز به کمک های والدین خودشون اینجوری درک میکنن که پاهای تمام انتخاب های زندگی خودشون وایستن و پدر و مادر مسئول زندگی و رفاه و امکانات خودشون ندونن و انتظاری برای تامین آینده توسط پدر و مادر خودشان نداشته باشن. نمیدونم چقدر این برداشتم درست است.
من توی خیلی از دخترهای ایرانی دیدم که تا زمانی که به خونه شوهر نرفتن هیچ مسئولیتی در زندگی به دوش ندارن و حتی آشپزی هم انجام نمیشه تا زمانی که خودشون ازدواج کنن تازه وارد تجربه این قسمت از زندگی میشن ولی توی آمریکا از بچگی بچه ها شروع میکنن به اینکه روی پای خودشون وایستن و تجربه های جدید و خواسته های جدید هر بار با این پذیرش مسئولیت به وجود میاد.
تمام این قسمت ها به من آموزش داد پدر و مادر من هیچ مسئولیتی در ازای زندگی من والدین من تنها یک عامل بودن برای ورود من به این جهان
مسئولیت ازدواج و تهیه جهیزیه ازدواج با خودم است و از پدر و مادرم انتظاری نیست
مسئولیت برگزاری مراسم بر عهده خودم است – مسئولیت هزینه تحصیل با خودم است – با تمام وجود زندگی را به آغوش میکشم و با تمام وجود خودم این مسئولیت ها بر عهده خودم گرفتم و با پذیرش این مهم جهان هم هر روز نعمات بیشتری و نصیبم میکنه.
چقدر همکاری بین زوج های مهمان دوست دارم همکاری و عشق و در تمام ابعاد زندگیشون به چشم میخوره این برای من بیننده برای من کسی که تصمیم داره همگام بشه با قوانین جهان هستی این درس داره که من نباید انتظار انجام کارهایم از دیگران داشته باشم باید اهل مشارکت و همکاری باشم.
این قابلمه چدنی کلی دل من با خودش برده و خیلی دوست دارم و اینجاس که من دوباره ارزش ابزار برام تجلی پیدا کرد ما هر بار که میخوایم بریم بیرون و روی آتش غذا درست کنیم مجبور هستم که قابلمه ای که داریم با گل دورش کاملا یک لایه گلی بگیریم تا نسوزه این قسمتش خیلی شیرین هست بازی با گل و مالیدن یک لایه گل به دیواره قابلمه اما زمانی که میرسیم خونه و این گل های خشک شده روی قابلمه رو باید تمیز کنیم اون شیرینی قبل از بین میبره باید اجازه بدیم بمونه توی آب و خودش یکم وا بره و بعد شروع کنیم به شستن
این قابلمه چدنی به راحتی شسته شد و خشک شد و باید روغن زده میشد که ایجاد خشکی در قابلمه نمیشد مریم بانو خیلی ممنونم و سپاسگزارم که توضیحات عالی در این خصوص به ما ارایه دادی و یک خواسته جدید در درون من شکل گرفت
و چه همکاری صمیمانه بین این دو زوج آقای ریکی که تمام قسمت های آشپزی رو بر عهده گرفته بود هم پخت غذا و شستن ظرف غدا و چقدر عالی بود که بخاطر اینکه ظروف یک بار مصرف بودن ایشون فقط یک قابلمه شستن و یک قاشق که در طبخ غذا استفاده کرده بودن صرفه جویی در زمان
عاشق میز تنس هستم که به صورت تاشو است هر زمان نیازی نداشتی بزار یک گوشه و استاد که هر بار در بازی با شخص جدید تجربه جدید به برای خودش کسب میکنه
من دقیقا توی این سریال ها یاد گرفتم که به دنبال کشف تجربه های جدید باشم در کنار تمرکز به نکات مثبت.
چقدر خوب اون آقا پسری که خیلی راحت پاهای خودشو دراز کرده روی مبل و به راحتی خوابیده بود این نشان میده انقدر در بازی کردن و لذت بردن از این بهشت هستن که به راحتی خوابشون برده
مریم بانو چه با تواضع و مهربانانه در کمک کردن به دختر خانمی که میخواست مبل به حالت تخت دربیاره رفتین و کمکش کردن و باز دوباره این جا هم ارزش ابزار نمایان شد مبلی با دو کاربرد.
خدای من این زیبایی های پردایس حرف نداره چقدر مرتب و زیبا همه چیز کنار هم قرار گرفته و چه سبزی زیبایی که از درختان انعکاس پیدا کرده به داخل آب دریاچه چقدر کار عالی انجام دادین هم نرده ها رو بریدن و هم درختان اضافی کنار دریاچه رو الان داره این تصمیم به موقع خودش نشان میده و این درختان و دریاچه هر بار بیشتر از دفعه قبل دلبری میکنن برای تماشاگران خودشان
خیلی خوشحالم از این برکت وجود پردایس در زندگی شما و در زندگی تک تک دوستانم و من
چرا؟
چون با وجود اینکه به خاطر وجود این ویروس جدید که برای جهان لازم بوده و به وجود آمده و خیلی از مکان ها رو نمیشه استفاده کرد وقتی در مدار درست باشی و با قلبی پر از ایمان و با تک تک سلول هایت متکی باشی به خدای احد ، واحد لذت بردن و استفاده از نعمات الهی همیشه برات ممکن است چون از سر راه خدا کنار کشیده شدی و خودت با قوانینش همگام ساختی و پاداش کار کردن و ایمانت داری میگیری.
استفاده و لذت بردن از آب دریاچه که هدیه خداوند است برای قلبی متکی به هدایت ها و رهنمودهای الهی.
عاشق شنا کردن هستم و هر بار که شما شیرجه میزنید به داخل آب من هم با شما شیرجه میزنم
هر چقدر از حسنات این سریال و زندگی در بهشت پردایس بگم باز کم گفتم
چقدر این سریال کمک میکنه به تجسم خلاقانه
چقدر این سریال کمک میکنه به شیوه درست زندگی کردن
چقدر این سریال همگام شدن با قوانین جهان را به ذکر مثال های عینی داره توضیح میده
چقدر قانون پذیرش مسئولیت و انتخاب های زندگی هر شخص به وضوح متجلی میکنه
چقدر بهت نشان میده قانون توانگری رو توام میتونه رعایت کنی و لذت ببری از نعمات الهی که نصیبت میشه دیگه نیازی نیست به دنیای دیگه ای بری تا این بهشت ببینی
دقیقا همان بهشتی است که خداوند فرموده
دریاچه ای جاری و پر از آب پر از ماهی های که هر روز به تعدادشون هم اضافه میشه
درختان سر به طاق آسمان کشیده
درختانی با رنگ های سبز دل انگیز – سایه درختان که برای لذت این نعمات دوباره کرده
پرتوی نوری از خورشید با سخاوت
ابرهای که طوری نمایان هستن که آدم احساس میکنه دست بندازه الان میتونه این ابرها رو بگیره
مریم بانو سپاسگزارم بخاطر این همه استعداد و توانایی که در وجود شما است هم فیلمبرداری می کنید هم آشپزی و هم خیلی راحت با بشقاب غذایی که به دست دارین روی صندلی قرار میگیرن و بدون اینکه لرزشی در تصویر ایجاد بشه مسلط و مقتدرانه
اینکه یک فیلم برداری میکنید از تمام لحظات که ما الان داریم تماشا میکنیم این خودش یک کوه اعتماد به نفس است و من چقدر خوشبختم که این خوشبختی نصیب من شده است
استاد بابت تصمیم جدیدتون و رژیم گیاهخواری بهتون تبریک میگم و اینکه اسیر بازی های ذهن نمیشد درسته اگر یک بار امتحان کنید در مقاومت ذهن نجواگر شما بازنده هستید و تسلیم ذهن میشد چقدر عالی این قانون دارین رعایت می کنید و به ما هم آموزش میدین
و این تصمیم تاثیر خیلی عالی هم گذاشته اون بار که داخل صفحه اینستا خودتون پست بیاید باهم برقصیم گذاشته بودید کاملا مشخص بود که کلی کاهش وزن داشتین و من همان موقع داشتم این تصمیم شما رو تحسین می کردن و هزار گفتم آفرین استاد چقدر خوب تونستی کاهش وزن پیدا کنی.
شما با زبان تصاویر آموزش دادی به من که منشا تمام برکات و ثروت تنها و تنها خدا بدونم و چشمم به خدا باشه نه به انسان ها نه به اوضاع نه به شرایط
خدار و سپاسگزارم و شاکر که هر لحظه داره هدایت میکنه من به اینکه بتونم خودم با قوانین حاکم بر جهان هستی همگام کنم
سلام مینا جانم
ممنونم عزیزززززززم برای این کامنت زیبایی که برای دل خودت نوشتی و سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتی
تمام این قسمت ها به من آموزش داد پدر و مادر من هیچ مسئولیتی در ازای زندگی من والدین من تنها یک عامل بودن برای ورود من به این جهان
مسئولیت ازدواج و تهیه جهیزیه ازدواج با خودم است و از پدر و مادرم انتظاری نیست
مسئولیت برگزاری مراسم بر عهده خودم است – مسئولیت هزینه تحصیل با خودم است – با تمام وجود زندگی را به آغوش میکشم و با تمام وجود خودم این مسئولیت ها بر عهده خودم گرفتم و با پذیرش این مهم جهان هم هر روز نعمات بیشتری و نصیبم میکنه.
برای درک عالیت از قانون و گرفتن این درس های عالی از این سریال بی نظیر بهت تبریک میگم و تحسینت می کنم عزیزززززززم
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مرضیه عزیزم
خیلی ممنونم عزیزدلم
مینای عزیزم سلام
متشکرم از کامنت ارزشمندی که نوشتی و این آگاهی های ارزشمندت رو باهامون به اشتراک گذاشتی
کامنتت خیلی برام تاثیرگذار بود و همینطور سرشار از آگاهی و درس های الهی و ناب
تحسینت میکنم که به این سطح از قوانین رسیدی و ازش بهره میبری
خداروشکر که کامنت بینظیرت رو خوندم
سپاس بینهااایت دوست مهربانم
خیلی دوستت دارم
درپناه الله یکتا
فرزانه عزیزم
خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و دیدگاه من خوندی – منم بینهایت دوست دارم دوست زیبا بین من
وقتی فهمیدم برای در مسیر قانون جذب بودن ، برای فرستادن فرکانس مناست نیازی نیست همش فعالیت کنیم ، بنویسیم ، عبارت تاکیدی و ازین چیزا
بلکه فقط لازمه حالمون خوب باشه ، حس خوبی داشته باشیم
معنی در مسیر بودن برام روشن تر شد و دیدگاهم نسبت به قانون تغییر کرد. اینجا بود که فهمیدم شما ،استاد و خانم شایسته ، هر لحظه در مسیرید ؛ برای اینکه نتیجه بگیریم نیاز نیست یکسره بنویسیم و مراقبه کنیم و…
؛
به قول استاد عزیز ما نباید مثل تراکتور مدام در حال فعالیت کردن باشیم اصل و اساس قانون بر حس خوبه تمام اون کارهارو انجام میدیم برای حس خوب ، حس رسیدن و نتیجه گرفتن و تمرکز ب نکات مثبته
وقتی این اصل به این مهمی همیشه یادمون بمونه میفهمیم خانم شایسته وقتی این ویدئو هارو میگیرن در اصل دارن فرکانس و ارتعاش هماهنگ با خواسته (هماهنگ با خداوند) رو ارسال میکنن
قبلا اینجا توی دیدگاهی نوشتم که اگر ما مدتی رو زمان بذاریم و خیلی روی خودمون کار کنیم و باور بسازیم و…. بعد از مدتی میره توی ناخوداگاهمون و دیگه نیاز نیست روی هیچی تمرکز کنیم و همینجور خلق میکنیم
اگر این متن رو الان کامل کنم ؛ جهان به فرکانس های غالب ما پاسخ میده و فرکانسی مارو به هدفمون میرسونه که این حسو بهمون داده باشه از قبل مثلا اگر من روزی ده صفحه مینویسم که من ثروتمندم من ثروتمندم من هرچی بخوام خلق میکنم و… ولی این احساس رو نداشته باشم الکی نوشتم و فقط وقتمو هدر دادم. حتی ممکنه اینکار حسمم بد کرده باشه.
؛
این دیدگاه آگاهی هایی بود که من اینجوری درکشون کردم.
خیلی دوستتون دارم و برای تک تک شما عزیزان آرزوی ثروت بیشتر و موفقیت روز افزون و آرامش دارم.🌹🙏🏻✨
سلام پارسای عزیز، دوست خوبم
ممنونم که این حس را به اشتراک گذاشتید. یک یادآوری کلیدی بود.
این را به مطلب شما اضافه کنم که خود من در زمانهایی، طوری در محاصره احساسات منفی و شرایط به ظاهر غیر قابل کنترل قرار میگرفتم، که فقط عبارات تاکیدی و نوشتن حالم رو خوب میکرد..فقط هم با پهنای باند تراکتور😂..این مساله، بخصوص در شروع مسیر من که حدود ۲ سال قبل بود، خیلی بیشتر ملموس بود.
این کارها، در خوشبینانه ترین حالت، مثه استارت ماشین برای طی مسیر عمل میکنه، هرچند استاد تاکید میکنند که همیشه و همیشه بایستی مراقب باشیم و چرخه کار روی خود تا ابد ادامه داره.
منم مدتی هست که نیاز به عبارات تاکیدی رو کمتر حس میکنم….ولی اینم هست که هر کسی در این مسیر، دنبال هدفی خاص است که چه بسا با هدف من دقیقا یکی نباشه…و روش اون هم ممکنه سالهای بیشتر و بیشتری به این تمرینها که فرمودین، وابسته باشه.
در کل، همونطور که فرمودین، هدف، حال خوب توام با درک همزمان هست…آرزو میکنم همگی در این مسیر موفق باشیم.
مرسی از وجودت، عزیزم
زندگی فوق العاده ای داشته باشی: بزرگترین گرافیست و بزرگترین آکتور دنیا و در عین حال، خوشحالترین❤️🌹👍
سلام علی عزیـــز
خیلی حس نابی رو پخش کردید با این متن نابتون سپاسگزارم🙏🏻
راستش من اولیلی که با قانون آشنا شده بودم فکر میکردم هرچی بیشتر عبارت تاکیدی بگم زودتر و راحتتر به خواستم میرسم و یا اینکه فقط بنویسم
و هرچی بیشتر ادامه میدادم بیشتر حسم بد میشد چون فقط خودمو مجبور میکردم
فکر میکنم مهم اینه که اون تمرین احساسی که باید بوجود بیاره رو بیاره یعنی وقتی مینویسم بینهایت فرصت برای من هست واقعا حسش کنم
خیلی سپاسگزارم از متن زیبای شما کلی اطلاعات مهم و ناب داشت😊🌹
مرسی که پروفایلم رو خوندید و این انگیزه رو توی متنتون حس کردم🙏🏻
آرزوی موفقیت بیشتر براتون دارم و بهتون تبریک میگم که در این مسیر اینقدر بودید و هستید🌹
ثروت و آرامش روزافزون برای شما😍💐
درود بر دوستان و استاد عزیزم
استاد گفتند هر موقع دیدی احساست خوبه بدون داری فرکانس های درست رو جذب می کنی و در مسیر موفقیت قرار داری،با دیدن این کلیپ ها احساس بسیار خوبی بهم دست میده و یکی از اهداف بلند مدتم اینه که هدایت بشم به یک کشوری که مثل استاد همه جوره آزادی و احساس آرامش رو تجربه کنم.ولی قبل از اون باید در همین جا مسیرها رو یکی یکی طی کنم تا کم کم به این خواسته هدایت شوم.که مستلزم تغییر باورهاست،با تغییر خودم و کنترل ورودی ها که شامل ندیدن رادیو و تلویزیون،خواندن کتاب درست ،گوش کردن ویس های استاد،داشتن پیج های موفقیت که فقط قسمت سرچ پیجم پست های موفقیت باشه،نرفتن در جمع های منفی،هر موقع احساس منفی سراغم آمد جهت دادن آن احساس به طرف مثبت،و کلا کار کردند روی خودم که تماما استاد این مطالب رو توضیح داده اند،البته گه گداهی ناخواسته کنترل از دستم خارج میشود ولی با برنامه ریزی دوباره به مسیر بر میگردم و با تمرین این کار دارم روی خودم مسلط میشم.
بنام هدایتگر مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربانم
و سلام به تمام رفقای گل و دوست داشتنی ام در این بهشت زیبا
نکته های مثبتی که من از این فایل زیبا پیدا کردم را با شما عزیزان گل به اشتراک میگذارم
1-تحسین میکنم مسئولیت پذیری این بچه های گل رو مخصوصا لیلی عزیز که داره میز رو تمیز میکنه و چه لباس راحت و زیبایی پوشیده
2-تحسین میکنم راهنمایی مریم عزیز رو که لیلی نمیدونست اون دستکش و دستگیره رو کجا بذاره و مریم راهنماییش کرد
خیلی ایده جالبی بود اون میله برای گذاشتن حوله و دستگیره آشپزخونه
3-شوخ طبعی همسر آقای ریک و انرژی دادن و کمک کردنشون در خشک کردن ظرف غذا
4-صبر و حوصله آقای ریک رو واقعا تحسین میکنم خیلی منظم و دقیق کاراشون رو انجام میدن
5-عینک خانم ریک روی کلاهشون خیلی برام جالب بود یه لحظه چشمم بهش افتاد
6- تحسین میکنم این ظرف شور زیبا رو در این قسمت از بهشت زیبا واقعا چه نعمتی هست خدایا شکرت
7تعریف مریم عزیز از این ظرف غذا که گفتن درست کردن استیک وفیله مرغ خیلی خوب درست میشه
8-زدن روغن زیتون روی این دیگ برای جلوگیری از زنگ زدگی خیلی جالب بود
9-اومدن استاد و تماشا کردن آقای ریک و همسرشون و همچنین ابراز عشق به عزیزدلش
10-بازی استاد با یکی از پسرای گل
11-نور بنفش رنگ دورتادور خونه خیلی زیبا بود
12-خواب آروم وراحت بچه ها خدای من یکیشون چه ریلکس سرا ته خوابیده
13-دوباره راهنمایی مریم عزیز به لیلی برای باز کردن مبل به شکل تخت که میخواد بخوابه و تعریف مریم از لیلی که خیلی دختر منظمی هست منم تحسینش میکنم
14-امتحان کردن لیلی از تخت و لذت بردنش و بالش دادن بهش توسط مریم عزیز
15-دیدن تصویر زیبای درختان و ابرها روی آب چقدر زیبا و قشنگ بود خدایا شکرت
16-لذت بردن همگی توی آب همچنین استاد عزیزمون و پیشنهادشون به مریم جان که بیاد و اون هم لذت ببره
17-قایق سواری بچه ها همچنین اون سگ دوست داشتنی
18- جمله زیبای مریم جان که هر کس مشغول یه جور لذت بردن هست
19-ریلکس کردن یکی از دخترا توی آب
20-آماده سازی تیوب توسط یکی از خانمای گل برای آب بازی و چقدر راحت رفت تو آب
21-نشستن استاد روی تخت پادشاهی به قول مریم عزیز و لذت بردن از آب
22-اومدن براوونی عزیز و آب خوردن از رودخونه
23-گفتن وضعیت هوا که ابری و گرم هست و حال میده واسه شنا کردن
24-تشویق همگی به سگ باوفا که بپره توی آب
25-رفتن سگ توی آب به همراه صاحبش و چه شنایی هم میکنه
26-به عقب شنا کردن استاد و خوابیدن روی آب خیلی جالب بود
27- دیدن نمای زیبای آشپزخانه صحرایی بچه های کمپ باز
28-ظرفای شسته شده توی اون توری خیلی برام جالب بود
29-دوباره دوربین رفت روی براوونی عزیز که هنوز داشت آب میخورد
30-دیدن نمای زیبای اتاق خوابهای صحرایی بچه ها
31-برگشتن مریم جان از شنا و دوباره فیلمبرداری نوش جونت آب تنی عزیزم
32-آماده شدن بچه ها برای شیرجه زدنهای حرفه ای
33-اولین نفر ،حرکت از استاد عزیزمون یک پشتک توی آب با حرکتشون روده بر شدم از خنده
34-نفر دوم یکی از پسرای دوست داشتنی
35-نفر سوم آقای ریک دوست داشتنی خیلییییییییی شیرجه جالبی زد براووووووو
36-شیرجه چهارم دوباره آقای ریک عزیز واقعا خیلی جالب بود ……
37-شیرجه پنجم آقای ریک با دوستشون چقدر قشنگ هماهنگ رفتن
38-شیرجه ششم سه تا از آقایون که دوتا شون ضربه دری رفتن رو همدیگه چقدر خندیدم خدایا شکرت
39-شیرجه هفتم دوست آقای ریک چه شنایی کرد واقعا از کجا در اومد احسنتتتتت
36-آفتاب گیری یکی از دخترای گل روی صندلی
37-خانم عزیزی که روی صندلی آبی نشسته بود و نوشیدنی بدست و از آب لذت میبرد
38-اومدن استاد از توی آب و خشک کردنشون
39-واقعا گل گفتی مریم جان بعد از شنا کردن واقعا خواب خیلی میچسبه
40-آوردن یه بسته از استاد توسط دوستان و گذاشتن کنار تنه درخت و مریم گذاشتن توی آروی
41-رفتن مریم جان پیش مهمونا و دعوت به یک غذای خوشمزه و جدیدکه با چیپس چوب درست شده بود
42-توضیح دوستان برای طرز تهیه این غذا به مریم
43-تقاضای دوباره مریم برای این خوردنی خوشمزه
44-دیدن دستگاهی که این گوشت به این سفتی پخته شده بود خدایا شکرت برای پیشرفت جهان
45-دیدن اون دستگاهی که داشت سیب زمینی ابپز میکرد خیلی برام جالب بود
46-برای سومین بار مریم جان بشقاب به دست معلوم شد که این غذا واقعا عالی بود نوش جونت احسنت به اعتماد به نفست برای تقاضای بیشتر
47-نشستن اقای ریک روی اون صندلی جالب پارچه ای و تاب خوردنشون خیلی جالب بود
48-تمیز کردن ظرفها توسط آقای کریک که اشپزی هم کرده بود و چقدر تمیز و منظم بودن
49-توضیح آقای ریک به استاد در مورد این دستگاه جالب که گوشت سفت رو عالی پخته بود
50-دیدن تصویر شاد و زیبا روی تیشرت استاد و دادن کلاهشون توسط مریم عزیز
51-تحسین میکنم واقعا استاد رو که روی تصمیمشون موندن و فقط غذای گیاهی میخورن و پیشنهاد دوستان رو رد کردند
واقعا باعث افتخاری استاد ……..
52-آتیش کردن اقای ریک بعد از بارون واقعا افرین به این صبر و حوصله …و بالاخره موفق شدن
53-ظرف شستن دوستان که هر کدوم ظرف خودشو میشوره خیلی عالیه و زحمتی به روی دوش کسی نیست
و امااااااااااااااااااااااااااااا
نشستن استاد کنار دریاچه و منتشر کردن نظرات ما
خدایا شکرت که در این بهشت زیبا کنار استاد هستم
خدایا هدایتم کن به زیبایی های بیشتر وبیشتر و بیشتر …………
سلام دوست عزیزم
چقدر از خوندن این همه نکات مثبت لذت بردم و تحسینت کردم عزیزم
ممنونم برای این همه صدق بالحسنی بودنت و تمرکزت بر زیبایی ها
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم
سلام به مرضیه عزیزم ….
خدای من ،،،فرکانسا چقدر دقیقن….
میدونی صبح که از خواب بیدار شدم ، اولین چیزی که تو ذهنم اومد ، کامنتی بود که شما واسه داداش فریدون گذاشته بودی …….
بعد که اومدم سایت دیدم واسه من دیدگاه گذاشتی …
عزیزم ..
وجود خودت مثبت و زیباست که زیبایی ها رو میبینی ….
از خدای مهربون میخوام حتی یه ثانیه چشمای قشنگت از روی دیدن زیباییها بر نگرده ….وهمیشه غرق تماشا باشی ..
از وجود ارزشمندت ،قلم بسیار خوبت و نوشتن کامنتهای قشنگت،در سرتا سر این سایت الهی بسیار سپاسگذارم
دوست عزیزم سلام
سپاسگزارم برای کامنت ارزشمندی که نوشتی و وقت گذاشتی برای نوشتن نکات ارزشمند فایل و زیبایی هاش
با خوندن کامنت شما تمام فایل و اتفاقات نابش برام مرور شد و احساسم خیلی خوب تر شد که بخاطر انرژی مثبتی هست که از این کامنت عالی دریافت کردم
متشکرم دوست مهربانم
دوستت دارم
درپناه الله یگانه
سلام به فرزانه عزیزم
چه اسم زیبایی داری …..
چشمای قشنگت زیباست که زیبایی ها رو میبینه ….
از اینکه در کنار دوستان با ارزشی چون شما هستم ،،،
از خدای مهربون سپاسگذارم ….
ممنون از وقتی که برام گذاشتی ….
در پناه نیروی هدایتگر شادو ثروتمندباشی …