سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵6

نوشته زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان سعید به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام بچه های مسیر عشق و استاد عزیزم

قبل از هر حرفی وظیفه خودم میدونم از استاد عباس منش و خانم شایسته تشکر کنم بخاطر تمام لحظات زیبایی که باهامون به اشتراک می ذارن و کانون تمرکز مارو بیشتر و بیشتر به سمت زیبایی ها میبرن خدا رو شکر میکنم بخاطر چنین نعمت هایی که در زندگی بمن داده و منو به این سایت و مسیر زیبایی ها هدایت کرده

پارادایس تکیه از بهشت زمینیه که خانواده عباس منش اونجا زندگی میکنن و باورهاشونو شکل میدن خدا رو بیشتر میشناسن و وسیع تر میشن برای دریافت نعمت های بیشتر چقدر زیباست این زندگی در بهشت، مگه میشه با کلمات توصیفش کرد؟ هیچ کلمه ای برای توصیف این زندگی وجود ندارد فقط احساسه احساسه فوق العاده سبکی، ارامش بی انتها، پرواز به سمت خدا احساس یکی شدن با تمام هستی با تک تک اتفاقاتی که در پارادایس می افته و درک بهتر قانون

استاد عزیز نوش جونتون اون دسر خوشمزه ای که می خوردین و لذت میبردین، اتفاقی که افتاد خیلی جای تحسین و تعقل داشت چقدر فرقِ بین باورها و نوع دیدگاه ها مردمان نتایج هم که گویاست، موقع کشیدن دسر بچه ها بدون غر زدن به ارامی منتظر دریافت دسر بودن و هیچ احساس بدی در وجودشون و چهرشون نبود دیدگاه های این ملت باعث شده زندگی بسیار لذتبخشی رو تجربه کنند با اینکه پدر و مادرها خودشونو مسئول خوشبخت کردن بچه ها نمی دونند و اجازه میدن بچه ها ازادانه زندگی بکنند و مسئولیت زندگی خودشونو به عهده بگیرند و بچه ها اینقدر شاد و سپاس گذار هستند و البته قانونمند

قوانین زندگیشونو بدون هیچ غصه ای بدون هیچ زجری به خوبی بعمل میارند و اینا باعث میشه یک زندگی بر پایه سادگی و لذت و اصول درست داشته باشند و طبق قانون برای افرادی با این نوع دیدگاه ها اتفاقات بهتری هم رقم خواهد خورد بسیار هم موفق خواهند شد

میشه گفت لذت بردن مهمترین کار روزانه این مردمان هست وقتی پیش هم هستند بجای غیبت کردن و بحث های بیهوده نشستن و از پیش هم بودن نهایت استفاده رو میبرن و این یک تصمیمه و عمل کردن به اون تصمیم باعث ایجاد تفاوت ها میشود در جهانی که همه بدنبال بحث های بیهوده و نگرانی ها هستند فقط اون تک درصدی از مردم که تصمیم می گیرند ذهنشونو کنترل کنند و بهش عمل می کنند یک زندگی تماما شادی و ارامش را تجربه می کنند سپاس گذارترن و جایگاهی والا هم در این دنیا و هم در اخرت خواهند داشت مثل مهمونا و استاد عزیزمون نشستن و با صلح با شادی بازی میکنند هم لذت میبرن و هم باورهاشون تقویت میشه این درس بسیار بزرگیه که لحظه به لحظه رو زندگی کنیم و تمرکز خودمونو روی نکات مثبت زندگی معطوف کنیم تضادها هستن ولی قرار نیست ما از زندگی لذت نبریم و همش خودمونو با اون تضاده درگیر کنیم بلکه برعکسه هرچقدر از تضادها اعراض کنیم به راه حلهاشون هدایت میشیم

دختر کوچولوی سریال ما اگه اشتباه نکنم تِتوم بدون توجه به اطرافش داره با عروسکاش زندگی میکنه و خوش میگذرونه اره زندگی میکنه نه فقط بازی، چقدر این دوستان یا حتی خانواده راین الگوهای خوبی برای تربیت فرزند هستند من یادم میاد وقتی تقریبا هم سن ایشون بودم تا میخواستم کنجکاوی بکنم یا با اسباب بازی هام بازی کنم میگفتن تو دیگه بزرگ شدی یا برو بدرست برس یا مثلا برو به پدرت کمک کن بازی کردنامونم باید مخفیانه می بود ولی در این سریال من دیدم نوع تربیت فرزندانو یا صحبت های خانوم هوپ رو در مورد تربیت بچه هاش و لذت بردم از این دیدگاه ها اینکه هر کسی مشغول کار خودشه به طرز عجیبی کارا بخوبی پیش میره و هیچ کسی ناراحت نمیشه بلکه برعکس صمیمیت ها بیشتر شده و این ها بسیار بسیار لذتبخشه برای من خدایاشکرت خدایاشکرت

سریال زندگی در بهشت قبل از اینکه زیبایی های دریاچه بی نظیر یا درختان بزرگ و سرسبز یا اسمان هفت رنگ یا غذاهای خوشمزه و … رو برامون ب تصویر بکشه ما رو با اصل خودمون اشنا میکنه با باورهای درست و توحیدی اشنامون میکنه نحوه یک زندگی سراسر خوشبختی و سعادتمند رو بهمون یاد میده دیدگاه های استاد عزیز جملات زیبای خانم شایسته کلام و رفتارهای بی نظیر مهمونای عزیزمون و ارامش و صمیمیتی که بین این افراد جاریه

زندگی در بهشت پر است از باورهای توحیدی ثروت ساز خوشبختی ارامش خدایا کمکم کن بیشتر و بهتر در این مسیر حرکت کنم

براتون بهترین بهترینا رو ارزو میکنم

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    288MB
    19 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵6
    89MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

311 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «از اتاقم تا فلوریدا» در این صفحه: 3
  1. -
    از اتاقم تا فلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 3270 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    قربون بزرگیت و عظمتت برم که اینقدر منو دوست داری و هدایت می‌کنی منو به اتفاقات خوب .

    خودم هم آگاه نیستم که چرا تماشای سریال زیبای زندگی در بهشت برام ، تا این اندازه خوشاینده .

    منی که همیشه به دنبال تماشای فیلم های پورنو گرافی بودم .

    منی که همیشه با غیبت کردن ، تهمت زدن و مسخره کردن بقیه ، روز هام رو شب میکردم .

    منی که شخصیتم با شوخی های نا جالب و مسخره بازی ، ساخته شده بود .

    منی که هزاران نقص و کمبود در شخصیتم داشتم .

    منی که به شدت تخریب شده بودم و چیزی بنام عزت نفس و اعتماد بنفس ، تو وجودم شکل نمی‌گرفت .

    هیچ وقت فکر نمی‌کردم که روزی من بشم یک انسان هدفمند با کلی خواسته .

    همیشه فکر میکردم من هم باید یک بدبختی باشم مثل بقیه ی آدما .

    فکر میکردم چون تمام افراد طایفه مون بدبخت هستند ، من هم به همین زندگی آلوده میشم .

    هیچ ارزشی برای خودم قائل نبودم . حقیقتش این بود که اصلاً خودمو آدم حساب نمی‌کردم .

    فکر میکردم زندگی خوب و ثروت مال آدمای خوبه .

    نمی‌دونم !!! شاید در گذشته همچین زندگی رو دلم میخواست شاهد باشم . خداوند خودش از نیت من آگاه بوده . حتماً تو وجودم همچین چیز هایی رو طلب میکردم ، ولی تو خاطرم نیست که به زبان آورده باشم .

    خدا جونم ای کاش میتونستم ، ببینمت و یه دنیا ازت تشکر کنم . خیلی خیلی ازت سپاسگزارم .

    همون فردی که روزگاری ، هیچ خواسته ای از خداوند نداشت !!!

    اصلاً نمی‌دونست که خواسته چی هست !!!

    اصلاً نمی‌پذیرفت که خداوند هر چی بخوای بهت میده !!!

    کسی که حتی در تنهایی خودش هم ، جرأت نمی‌کرد تا خواسته ها شو بنویسه !!!

    .

    .

    .

    اما ……

    فضل خداوند عظیمه !!!

    اما الان اینقدر خدا رو باور کرده و داره در وجودش ، که نگو .

    اگه بخوام خصوصیات شخصیتی خودم رو بیان کنم ، میتونم بگم : هیچ ربطی به گذشته ام ندارم .

    دیگه هر نقطه ای از جهان در تنهایی خودم باشم ، تنها نیستم . این مهمترین ویژگی هست که در من شکل گرفته . با تمام وجود قبول دارم که الله مهربان همراه پشتیبان من هست و همه جا باهامه .

    روز ها و هفته ها زمان برد تا تونستم خداوند رو در وجودم بپذیرم . اما به لطف خود خداوند ، بالاخره خداوند رو به عنوان تنها حمایت کننده ام پذیرفتم .

    دیگه برام فرقی نمیکنه که کجا باشم … چجوری باشم … تنها باشم یا با افراد دیگه ای … خداوند همیشه همراهمه .

    خوب ، حالا که احساس بهتری نسبت به خودم پیدا کردم ، میرم سراغ یکی دیگه از فایل های سریال زیبای زندگی در بهشت .

    سریال زیبای زندگی در بهشت فایل شماره 56

    خوب ، تو یه روز آفتابی هستیم ، با دورهمی بی نظیر که انسان های دوست داشتنی و ماجراجوی سریال زیبای زندگی در بهشت بهش شکل دادند .

    تصویر حیرت انگیز منعکس شده ی درختان تو آب رو میبینم . فقط شفافیت و ساکن بودن این آب رو نگاه کن . انگاری جلوی آینه وایستادی و چهره ی زیبایی که خداوند بهت داده رو می‌نگری . اون لحظاتی که رنگ آب با رنگ سبز درختان با هم ادغام و تلفیق میشن ، اصلاً با هیچ جمله ای نمیشه ، این زیبایی رو بیان و توصیف کرد .

    وای روبرو مون رنگ سبز برگ های درختان دیده میشه . تنومند ، با قامتی بلند . تو این فصل بهار دارن خودنمایی میکنند و چهره ای متفاوت از قشنگی رو بهمون نشون میدن . بهار و تابستان یک چهره ی سبز و خرم ، پاییز و زمستون هم چهره ای متفاوت و بدون برگ و رنگ سبز . اما در همه ی فصول زیبایی بخش پارادیس هستند .

    تو بهار با رشد و نمو شاخ و برگ ها شون ، تجلی گاه زیبایی پارادایس هستند ، همین طور اکسیژن مورد نیاز پارادیس رو تامین می‌کنند .

    با فعالیت های ریشه ها شون ، خاک اینجا رو هم ، حاصلخیز می‌کنند .

    هر چقدر ازین نکته های مثبت جنگل پارادیس بگم ، باز هم کمه .

    مهمان های عزیز مون که اینجا تشریف آوردند و دوست داشتن تا تجربه ی کمپ در محیطی وحشی رو تجربه کنند .

    شاخص ترین شون آقای ریک هست .

    از آشپزی های خوشمزه شون بگیر تا تجربه ی بالا شون در بخش وسیعی از امور زندگی .

    نکته ی مثبت و جالب مهمونامون این بود که ، تمام زندگی شون بر پایه ی نظم و قانونمندی بنا شده بود .

    به عنوان مثال :

    اگه امروز یک شخص مسئول آشپزی میشه ، شستن ظرف و تمیز کردن محیط هم به عهده ی خودشه . و چقدر این موضوع بین مردم آمریکا پذیرفته شده است .

    مثل تو ایران نیست که اگه مهمون اومد خونه حتماً زن باید آشپزی کنه .

    خیلی خیلی برام جالب بود و خیلی زیاد این موضوع رو تحسین کردم .

    مستقل بار اومدن تک تک اعضای خانواده ، چقدر تحسین شون میکردم . چه دختر ، چه پسر ، خودشون کارهای شخصی شون رو انجام میدادند .

    مثلاً همون اول که وارد پارادیس شدند ، هر فرد خودش ، مسئول نصب چادر بود . همه ی کار ها رو خودش باید انجام میداد .

    مثلاً همه ی امور تفریحی شون بر پایه ی نظم بود . برای فردا نوع غذا تعیین میشد ، آشپز معرفی میشد ، هر شخص باید می‌گفت که اون غذا رو دوست داره یا نه . دیگه وقتی که برنامه بسته میشد ، کسی حق نداشت نظرش رو تغییر بده .

    این نکته مثبت ، خیلی خیلی عالی بود برام .

    خدایا شکرت که این چنین انسان های قانونمند ، مرتب و منظمی رو وارد سریال زیبای زندگی در بهشت کردی .

    خدایا تو را هزاران بار شکرت …

    دوباره با غذاهای خوشمزه ات ، همه رو دیوونه کردی . این دفعه استراگونف خوشمزه ای بهمون دادی ، که هیچ جایی برای تعریف باقی نذاشتی .

    عاشق اون ظروف چدنی هستم که مخصوص غذا پختن در سفر هستند . دسته ی قابل جابجایی که براشون طراحی شده .

    میتونی روی سر ظرف ، زغال بذاری و مثل آب خوردن جابجا کنی .

    این ایده و خلاقیت شون رو دوست دارم . خیلی خوشم اومد و لذت بردم .

    کنار ساحل پارادیس ، خوردن یه بشقاب استراگونف ، لذتبخشه .

    رنگ و لعابی قرمز و پر چرب . نمیتونم ازش بگذرم . بوی عطرش داره دیوونم می‌کنه .

    نکته ی مثبت :

    زمانی که دسر خوشمزه چری آماده شد ، مهمون ها مون به ترتیب سن ، غذا شون رو گرفتند .

    اول بزرگ تر ها ، بعد کوچک تر ها . چقدر برام جالب بود که هیچ کس هم اعتراض نکرد ، هیچ کس این قانون رو زیر پا نذاشت .

    خدای من چقدر این انسان ها قانونمند هستند . چقدر زندگی ها شون بر پایه ی نظم و انضباط بنا شده .

    این نشان از ارزش ، عزت نفس و اعتماد بنفس بالایی هست که این انسان ها دارند .

    عزت نفس

    اعتماد بنفس

    نظم و انضباط

    تمیز بودن

    در صلح بودن

    و ….

    این مهمون ها مون رو تحسین و تمجید میکنم .

    واقعاً از حضور این چنین انسان های بی نظیری در محیط پارادایس لذت میبرم .

    خدایا شکرت …. من تا به امروز همچین چیزی رو شاهد نبودم . سپاسگزارم ازت که منو تو این مسیر قرار دادی تا باور هام تغییر پیدا کنه ، تا کلی خواسته تو وجودم شکل بگیره .

    هوا هم که عالی و بهاریه . جون میده واسه خوردن این دسر خوشمزه و همین طور تصویر برداری از این صحنه ها و لحظات با شکوه .

    خدایا شکرت …

    خدایا شکرت ….

    واقعاً لذت میبرم از این همه نعمت .

    واقعاً لذت میبرم از این همه زیبایی .

    واقعاً لذت میبرم از این همه آزادی .

    واقعاً لذت میبرم از این همه اتفاقات خوب .

    واقعاً لذت میبرم از این همه انسانهای شریفی که وارد تجربیات زندگیم شدند .

    هم استاد عباس منش

    هم خانم مریم شایسته که عشق منه

    هم این مهمون های عزیز مون

    انشاالله که بتونم همین انسان های دوست داشتنی رو حضوری در ملک وسیع پارادیس ببینم و ازشون تجربه کسب کنم ، آقای ریک دوست داشتنی ، برامون کلی غذا های خوشمزه درست کنه . کلی تو دریاچه ی پارادایس شنا و آب‌تنی کنیم .

    ساعت های زیادی در مورد موفقیت ها مون برای همدیگه صحبت کنیم .

    شبا تا صبح ، حکم و پوکر بازی کنیم .

    خلاصه یک زندگی با کلی اتفاقات خوب رو تجربه کنیم .

    خانم مریم شایسته عزیز هم از این اتفاقات تصویر برداری کنه و یکی دیگه از فایل های زیبای سریال زندگی در بهشت رو بسازیم .

    انشاالله به امید خدا جونم این اتفاق خواهد افتاد .

    ( تمام اتفاقات زندگی ما با تمرکز ما در این لحظه داره بوجود میاد . )

    چندین مرتبه من این فایل رو دیده بودم اما این نکته رو درک نکرده بودم .

    وقتی داشتم به صحبت های استاد عباس منش بر روی این فایل گوش میدادم ، این جمله رو شنیدم .

    آره درسته ، احساس میکنم الان این موضوع رو بهتر درک میکنم .

    خیلی روزه تصمیم گرفتم که دیگه غیبت کردن و تهمت زدن رو برای همیشه بذارم کنار .

    از حضور در همچین جمع هایی دوری میکنم . بیشتر وقت خودم رو با تماشای سریال زیبای زندگی در بهشت یا سریال زیبای سفر به دور آمریکا میگذرونم .

    خیلی وقت پیش تصمیم گرفتم که فقط بر روی آنچه که می‌خوام وارد زندگیم بشه ، تمرکز میکنم .

    کامنت نوشتن تو سایت عباس منش دات کام رو شروع کردم . خیلی از کامنت های هم دوره ای هام رو میخونم و براشون یک پاسخ یادداشت میکنم .

    اما وقتی داشتم تصاویر زیبای دورهمی این مهمون ها مون رو می‌دیدم ، لذت می‌بردم .

    کلی انسان ارزشمند ، با اعتماد بنفس ، با عزت ، قانونمند ، هدفمند ، دور هم جمع شدند و دارن از بازی پوکر لذت میبرند . میگن … می‌خندند …

    یه موضوع تو این قسمت از سریال زیبای زندگی در بهشت توجهم رو بمراتب به خودش جلب کرد .

    وقتی می‌دیدم که اون پسر ها با دختر ها چه رابطه ی قشنگی دارند ، تحسین شون میکردم .

    به قدری شناخت دقیق و وسیعی از جنس مخالف دارند که نگو …

    یجورایی از ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف ، پر و سیر هستند …

    یعنی هیچ گونه کنجکاوی در مورد جنس مخالف تو شخصیت هیچکدوم شون دیده نمیشه …

    خدایا تو را هزاران بار شکرت که همچین خانواده هایی با اینچنین ویژگی هایی رو وارد زندگیم کردی .

    همیشه یکی از خواسته هام این بود که انسان هایی رو ببینم که همچین خصوصیاتی داشته باشند .

    اصلاً حتی یک ذره مقاومت در مورد ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف تو شخصیت شون دیده نمیشه .

    خدا جونم منو هم وارد همچین محیط و شرایطی کن تا تجربه های بیشتری در زندگی کسب کنم . تا موارد بیشتری از زندگی رو یاد بگیرم .

    خدا جونم من هم با تمام وجود دوست دارم ، روابط عاطفی و رویایی زیادی رو با جنس مخالف تجربه کنم .

    دوست دارم از جنس مخالف ، یک شناخت دقیق و کاملی داشته باشم .

    دوست دارم ، زیر و بم رابطه ی رویایی با جنس مخالف رو در بیارم .

    دوست دارم با ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف ، کنجکاوی هام برطرف بشه .

    می‌خوام با ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف و با برخورد با هزاران تضاد و تنوعی که باهاش برخورد میکنم ، ویژگی های همسر آینده ام رو پیدا کنم .

    می‌خوام با ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف ، ازین جنبه کاملاً پر و سیراب بشم .

    خیلی خیلی زیاد دلم میخواد که این موضوع رو تجربه کنم و ازش گذر کنم .

    پروردگارا مسیر ها رو برام هموار کن …

    پروردگارا راه ها رو برام باز کن …

    منو در اون شرایط و محیط ها قرار بده تا با خواسته ام زندگی کنم .

    خدایا باز هم سپاسگزارم ازت که منو هدایت کردی تا این قسمت از سریال زیبای زندگی در بهشت رو ببینم و خواسته هام رو بشناسم .

    هر کدوم از قسمت های این دو سریال زیبا رو میبینم ، کلی خواسته در وجودم شکل می‌گیره .

    کلی تجربه کسب میکنم ….

    کلی از باور هام ساخته میشه …

    واقعاً الان ، نگرشم در مورد کشور آمریکا و مردم آمریکا ، تغییر کرده .

    با قدرت میتونم بگم : حتی یک ذره هم مقاومت در مورد این کشور ندارم .

    خیلی خیلی ، عاشق و شیفته ی مردم با اعتماد بنفس آمریکا شدم .

    مهمتر از همه اینکه شما استاد عزیزم رو تحسین می‌کنم که ، به همون مکان و شرایطی هدایت شدید که قبلاً بهش توجه می‌کردید .

    شما آگاهانه تصمیم گرفتید که ، در جمع هایی که بحث های سیاسی ، غیبت کردن ، تهمت زدن و موارد ناخواسته هست ، حضور پیدا نکنید .

    الان بعد از گذشت سالها ، اون نتیجه ای که می خواستید رو گرفتید .

    آفرین . احسنت . ماشاالله . باریکلا … به شما استاد گرامی مون که زندگی تون در تمام جنبه ها تغییر کرده …

    خدا جونم صد هزار مرتبه تو را شکر که منو هدایت کردی به این فایل زیبا …

    ازت متشکرم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    از اتاقم تا فلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 3270 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدای زیبایی ها …

    من گوشیم رو برداشتم تا دوباره ، زیبایی های دنیای خاکی ات رو ببینم و در موردشون حسابی یادداشت کنم تو note گوشیم .

    آخه من عادتم اینه :

    در مورد چیزی که میخام بنویسم ( در مورد خواسته هام . فایلهای زیبای سایت عباس منش دات کام ) میرم note گوشیمو باز میکنم و شروع به تایپ کردن میکنم . بعد از اتمام کارم ، چندین بار اون متنی که نوشتم رو میخونم . غلط های املایی شو ، تصحیح میکنم . بعد که دیدم هیچ مشکلی نداره ، اونوقت تو سایت عباس منش دات کام منتشر میکنم .

    اینبار فایل زیبای زندگی در بهشت قسمت 56 رو دارم تماشا میکنم و متن شو آماده میکنم .

    تک تک فایل های این سریال ، پر از زیبایی ، پر از نکات مثبت ، پر از ایده ، پر از خواسته و آرزو ، پر از باور مناسب است .

    با تماشای این دست فایل ها ، اول از همه توجه و تمرکزم ، معطوف میشه روی خواسته هام .

    دوم اینکه فرکانسم بهتر میشه .

    سوم اینکه ذهنیت بیماری که از گذشته دارم رو آروم آروم تغییر میده .

    آشپزی آقای ریک ، دورهمی رو کنار دریاچه ی پارادیس ، روی چمن های سبز ، ایجاد کرده . دورهمی در این هوای مطبوع و بهاری . منشأش همین درختان انبوه و سبز رنگ ، ملک 20 هکتاری پارادیس هست .

    تو غروب گرم و دلچسب ، حال میده تا بیت استراگونف ، که بواسطه دستان هنرمند آقای ریک پخته شده رو مزه کنی . وای که دلم داره ضعف می‌ره . کاش اونجا بودم ، یه دل سیر از عزا در میاوردم .

    از ویژگی های مثبت آقای ریک میتونم به این موارد اشاره کنم :

    1: آشپزی خبره ، که تمام مراحل مربوط به آشپزی رو به تنهایی انجام میده . در آخر سر هم ظرف ها رو شسته ، زباله ها رو جمع کرده و محیط آشپزی رو عین دسته گل مثل قبل تحویل میده .

    2: وظیفه شناس بودن شون ، برام قابل تحسین بود . وظیفه ی خودش رو عالی و با خونسردی انجام میداد . بدون اینکه نگاه کنه بقیه دارن چیکار میکنند .

    3: مهارت شون تو شنا کردن . مهارت بالایی دارند برای شنا کردن . شنا کردن شون برام قابل تحسین هست چون خودم هیچ تجربه ای از شنا کردن ندارم .

    4: پدر فوق‌العاده و ارزشمندی هستند برای خانواده اش . بچه ها شو گذاشته تا مستقل بار بیان .

    5: تمیز کار بودنشون که اصلاً حرفی رو باقی نمی‌ذاره . برای محیط زیست ، ارزش و اهمیت بالایی قائل هستند ‌.

    6: مؤدب . با ادب . با شخصیت . با اعتماد بنفس و عزت نفس . با خودشون در صلح بودن . سالم هم جسمی و فکری . با تجربه . خونسرد .

    برای توانایی اش ارزش قائل بود ، برای همین داشت برای چندین خانواده آشپزی میکرد .

    نمیتونم از این لحظه بگذرم ، وقتی ، رو به دریاچه ی پارادیس روی صندلی می‌شینی ، همون جوری که بیت استراگونف رو میخوری و از زیبایی های این مکان لذت میبری .

    اون شفافیت آب دریاچه

    اون درختان سبز و بلند قد که دور تا دور دریاچه ی پارادیس رو محصور کردند .

    اون رنگ هائی که غروب خورشید ایجاد کرده .

    اون سنگ هائی که به صورت نیم دایره ، دور آتش غذای آقای ریک دیده میشه .

    اون سگ که همش بازیگوشی می‌کنه . اونم با چشمان رنگی خودش .

    اون ویلای چوبی بر روی آب دریاچه . عین این میمونه که با چوب یه کاردستی درست کردی و روی آب رهاش کردی .

    اون آسمان پهناور . به رنگ آبی . با ابر های سفید که همش تو چشم میاد .

    این جمع دوستانه . که همه شون انسان های با فرهنگ و مثبت اندیشی هستند .

    اون ظروف چدنی مخصوص آشپزی صحرا . که اینقدر با کیفیت ساخته شده که هیچ عیب و نقصی توش نمی‌بینی .

    خدایا تمام این لوکیشن زیباست ️️

    تو ظرف آشپزی چدنی ، قرمزی به چشم میاد که همین جوری داره قل میزنه و بخار ازش بالا میاد . غذای مخصوص سر آشپز ( چری )

    این آشپز بی نظیر هم ، انسان وظیفه شناسی هستند . وظیفه ای که بهشون محول شده رو به نحو احسن انجام دادند .

    خدای بزرگ ، این کشور آمریکا ، همه چیزش منظم هست . از قوانین کشوری بگیر تا شخصیت آدما .

    وقتی که قانونی رو تو خانواده میذارن ، دیگه همه ازش تبعیت میکنند .

    مثلاً همین خانواده هائی که مهمون پارادیس هستند . وقتی که آشپز یک غذا رو میپزه ، همه اون غذا رو میخورن . از قبل همه چیز نوشته شده که فلان روز ، آشپز کیه و غذا چیه .

    نظم و انضباط و همین طور تبعیت از قانون ، در شخصیت این مردم ، دیده میشه . نه تنها این خانواده بلکه تک تک مردم آمریکا .

    خوب وقتی من هم این موضوعات رو میبینم به خودم میگم :

    خدایا منو هم هدایت کن به سمت همین انسان ها . مسیر ها رو برام باز کن تا ، انسان هائی با همین شخصیت ها وارد زندگی و تجربه ی من بشن .

    این قانون مند بودن رو در همین جمع کوچک میشه دید ، همه تو صف ایستاده اند ، آشپز اول به بزرگ تر ها غذا میده و بعد سن پایین ها .

    من حتی یک جا هم ندیدم که برای غذا اینقدر منظم و مرتب تو صف ایستاده باشند . همیشه حرف از غذا که میشه ، خصوصاً تو ایام محرم ، همه می‌زدند تا زودتر غذا بگیرند . صف رو به هم می‌زنند . بعضی وقتا اینقدر شلوغ میشد که اصلاً پیش خودم میگفتم : اینقدر خودم رو زجر دادم ، اینقدر وقتم رو حروم کردم که آخرش برسم به یه غذا ؟!!

    وقتی اون تضاد ها رو تو شهرم ، واسه گرفتن غذا می‌دیدم ، این موضوع ، تو صف ایستادن ، تو این فایل رو دیدم ، خواسته در وجودم شکل گرفت ، که چقدر خوب آدما حتی تو این جمع خودی هم احترام حالی شون هست و تو صف نمی‌زنند . این نشون میده واقعاً این خانواده های آمریکایی ارزش بالایی برای خودشون قائل هستند . از عزت نفس و اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند .

    وقتی تو غروب خورشید با رنگ های مختلف و متنوعی که ایجاد کرده ،

    منتظری تا آشپز ، اون دسر خوشمزه رو بهت بده ، واقعاً لذت دیگه ای داره . یه چری قرمز رنگ ، گرم و خوشمزه رو بزنی و از زیبایی های پارادیس استفاده کنی .

    خدای بزرگ :

    نظم

    انضباط

    مرتب بودن

    تمیز بودن

    عزت نفس و اعتماد به نفس

    صداقت

    راستگویی

    احترام متقابل

    قانونمند بودن

    وظیفه شناس

    ارزشمند بودن

    رها بودن

    پر بودن در مورد جنس مخالف ( چقدر راحت دختر و پسر با هر پوششی که دوست داشتند کنار همدیگه ، کارشون رو انجام میدادند . انگار که شناخت دقیقی از جنس مخالف دارند . انگار که از همون بدو تولد بغل همدیگه بزرگ شدن . انگار که خواهر و برادر هستند . چیزی که اصلاً تو ایران دیده نمیشه . اگر پسر و دختر تو یک جمعی با هم باشند و بزرگ تری بالا سرشون نباشه ، معلوم نیست چه مزاحمت هایی انجام بشه . چون اصلاً هیچ گونه فرهنگ سازی انجام نشده . اما تو آمریکا واقعاً فرهنگ سازی درستی صورت گرفته . این فرهنگ سازی درست ، خیلی کمک می‌کنه تا ازدواج بهتری افراد داشته باشند . اما وقتی طرف هیچ چیزی از جنس مخالف نمیدونه ، از سر کنجکاوی هم که شده ازدواج می‌کنه . خیلی زود بعد از ازدواج ، حتی اون کنجکاوی هم پر نمیشه و دست به هزاران اشتباه میزنه . اما خدا رو شکر تو این کشور آمریکا واقعاً فرهنگ سازی درست و اصولی حاکم شده که خیلی زیاد کمک می‌کنه تا افراد زندگی بهتری داشته باشند و از روی شناخت دست به ازدواج بزنن نه از روی کنجکاوی و … )

    همکاری و همدلی

    در صلح بودن

    و خیلی موارد دیگه که شاید به ذهن من نرسیده باشه ، از شاخص ها و اوصاف شخصیت این مهمان ها مون در پارادیس بود .

    انسان هایی که من در زندگیم نظیر شون رو ندیدم و نشنیدم .

    خدایا شکرت که دوباره منو هدایت کردی تا این افراد بی نظیر رو ببینم و ازشون یاد بگیرم .

    خدایا شکرت که منو هدایت کردی تا این افراد رو ببینم و خواسته ام این باشه تا با همچین انسان هایی برخورد داشته باشم .

    خدایا منو وارد همین مسیر کن . همچین افرادی رو در این مسیر قرار بده .

    تو این ویلای نقلی ، تو این ویلای چوبی ، روی میز چوبی ، بازی پوکر ، یک حال و هوای دیگه ای داره . منو یاد زمان دانشجویی انداخت . از سر شب شروع میکردیم تا ساعتای 12 شب یکسره حکم بازی میکردیم و لذت می‌بردیم . اما اون زمان با غیبت ها و تهمت ها خوش بودیم . درسته لذت می‌بردم اما تمرکز مون روی ناخواسته ها بود .

    اما الان که متوجه قانون شدم ، اگه بازی کنم تمام تمرکزم رو میذارم تا غیبت و تهمت لازمه بازی نشه .

    فرقی نداره تو آمریکا باشم یا ایران ، باید غیبت و تهمت و …. کنار گذاشته بشه . اگه میخام زندگی اون روی خوشش رو بهم نشون بده .

    دقیقاً مثل همون تصمیمی که استاد عباس منش اون اوایل شروع کارشون گرفتند . تصمیم گرفتند که دیگه تو همچین جمعی قرار نگیرند . البته آگاهانه …

    و به جایش :

    در مورد اهداف شون فکر کنند .

    در مورد برنامه ها شون فکر کنند .

    در مورد خواسته ها شون فکر کنند .

    در مورد قوانین فکر کنند .

    در مورد ارتباط شون با خداوند فکر کنند .

    این جمله رو از زبان استاد عباس منش خیلی زیاد شنیدم ( اگه بدونید تمرکز شما در این لحظه اتفاقات آینده تون رو ایجاد می‌کنه ، خیلی تمرکز تون رو جدی میگیرید )

    من هم خیلی سعی میکنم که تمرکزم رو جدی بگیرم اما تا به خودم میام میبینم ، دوباره تو مسیری قرار گرفتم که همه ی مردم هستند . ولی خدا رو شکر خیلی زود برگشتم . چون اون مسیر اشتباه اینقدر قوی هست که آدم متوجه نمیشه که الان ، داخل اون مسیر هست . چون همه ی مردم ، همون جوری فکر می‌کنند .

    آفرین

    باریکلا

    ماشاالله

    احسنت ، استاد عباس منش که تونستی آگاهانه ، هدایت بشی به افرادی که دنبال غیبت و بدگویی و … نیستند . افرادی که همش در حال لذت بردن هستند . افرادی که فرهنگ و شخصیت درستی ، تو وجودشان حاکمه . شما یک الگوی مناسب هستید برای من . نه تنها من بلکه همه ی افرادی که میخان تو این مسیر قرار بگیرند . آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم براتون استاد عباس منش .

    در حین بازی پوکر ، تو گوشه ای از این ویلای چوبی ، (( تایرم )) خانم رو میبینم که با مریم خانم شایسته ، دارن با اون عروسک های جورواجور بازی می‌کنند . شلوارک آبی ، تیشرت دخترانه که تصویر یک جغد خوشکل روش نقش بسته ، اون عینکای دخترونه اش ، دیوونم کرده .

    با اون عروسک هات ، با اون تجسمی که خدای مهربونم بهت داده ، با اون قلب پاکت داری دلبری می‌کنی ، تو این جمع دوستانه و بی نظیر .

    عروسک ها شو ببین ، وای … همه شون خوشکلن … همه شون اسم خاص خودشون رو دارن … خدایا این دختر دوست داشتنی رو چقدر مهربون و دوست داشتنی آفریدی …

    قربون بزرگیت برم خدا جونم …

    خدایا بازم ازت سپاسگذارم که منو هدایت کردی به این فایل .

    خدایا شکرت که فرصت دادی تا زیبایی های این فایل رو مشاهده کنم .

    خدایا شکرت که بهم فرصت دادی تا کامنت مناسب برای این فایل رو بنویسم . همین کامنت به تنهایی بالای 2 تا 3 ساعت زمان برد .

    در نهایت :

    خدایا شکرت . خدایا شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    از اتاقم تا فلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 3270 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عباس منش و خانم مریم شایسته عزیز

    سلام به بچه های سریال زیبای زندگی در بهشت

    از خواب برخواستم ، بعد از اومدن از سرویس بهداشتی ، دست و صورتم رو با آبی سرد شستم تا دیدگاه زیبای آقا سعید برای قسمت 56 از سریال زیبای زندگی در بهشت رو مطالعه کنم .

    الان دقیقاً ساعت 7:02 هست و خورشید از اون پایین مائینا اومده بیرون و نورش به همه جا ساطع شده …

    هنگام مطالعه ی کامنت ، از بلند گو های یکی از مساجد نزدیک خونه مون صدای دعای عهد ، شنیده میشه . اسم خواننده شو نمی‌دونم ، اما از صداش که نگم … چندین سال قبل همین خواننده یک اذان رو خونده بود . تو کامپیوتر مون داشتیم . وقتی که شروع میکرد به خواندن اذان ، اصلاً دیوونه ی صداش می‌شدی . اینقدر دلنواز و رسا میخوند که فکر میکردی صداش رو تغییر دادن با ابزار های مختلف . ( اما این خواننده ی محترم هر جا هست ، براش آرزوی موفقیت و سلامتی دارم . براش آرزوی خوشبختی دارم . )

    آقا سعید ، دوست عزیزم ، خرسندم از این بابت که کامنت تون ، شده متن انتخابی این قسمت از سریال زیبای زندگی در بهشت .

    خیلی جامع و کامل بود . الان در حال مطالعه برای بار دوم هستم .

    بند اول کامنت تون از به اشتراک گذاشتن زیبایی ها توسط خانم مریم شایسته و استاد عباس منش تشکر کردین . این دو فرشته ، همان دستان پر گهر ، همان واسط خداوند هستند ، اومدن تا دیدگاهی متفاوت از سایر آدمی زاد ، نگرشی ژرف از تفکر جامعه ، به ما انتقال بدن .

    عباس منش دات کام ، تجلی گاه دیدگاه های مثبت ، نگرش خدا پسندانه ، باور های ثروت آفرین انسان هائی قلیل و متفاوت از بدنه ی جامعه است . محیطی سالم که تا به امروز نظیرش رو دنیا به خودش ندیده . با انبوهی از انسان های متفاوت و متضاد با نگرش جامعه .

    در بند دوم از زیبایی های پارادیس ذکر کردید . برای بنده هم پارادیس یه بهشته . یه دریاچه با آبی شفاف ، با آبی زلال ، شیرین و گوارا که یک ویلای کوچولوی نقلی چوبی ، روی این دریاچه ایجاد شده . دور تا دور این ویلا رو درختان سبز و بلند قامت محصور کردند . برگ های سبز و سرحالی که در روز ، اکسیژن فضای پارادیس رو تامین می‌کنه .

    چمن هایی که همانند چمن مصنوعی یک زمین فوتبال ، همه جا رو مثل فرش پوشونده . از نجابت آقای برومی هم نباید بگذریم که با تغذیه ی چمن ها ، همیشه علف و چمن ها رو یکدست نگه میداره و چهره ی زیبایی رو به زمین پارادایس میده .

    این ملک 20 هکتاری ، همیشه پارادیس هست ، چون در زیر آسمان پهناور آبی رنگ و ابر های سفید معلق ، قرار گرفته ‌.

    پارادایس همواره شاهد اتفاقات فوق العاده زیبایی بوده . پارادایس همیشه میزبان انسان های بی نظیری همچون خانواده ی آقای راین و ریک و خیلی های دیگه بوده که من اسمشون رو نمی‌دونم . ای کاش ، خانم مریم شایسته ، شما که این وقایع رو ثبت و ضبط میکنین ، تک تک افراد رو معرفی میکردین تا ما هم بهتر باهاشون آشنا می‌شدیم .

    همین دیروز دو بار قسمت 56 سریال زیبای زندگی در بهشت رو تماشا کردم ، نکته ی جالب برام اینجا بود ، وقتی دسر آماده شد ، همه به صف شدند ، هیچ کس اعتراض نکرد . اول بزرگ تر ها دسر می‌گرفتند .

    به خودم گفتم : خدایا شکرت . چقدر این مردم ، قانونمند هستند .

    چقدر این مردم کشور آمریکا برای خودشون و دیگران ، ارزش و احترام قائل هستند .

    چقدر عزت نفس و اعتماد به نفس مردم آمریکا بالاست و این ویژگی برای من قابل تحسین و قابل تمجید بود .

    حتی اون زمان هائی که پسر ها و دختر ها ، با لباس های راحتی ، کنار هم دیگه بودند یا حتی اون زمان هائی که برای شنا تو دریاچه پارادایس با همدیگه ، می‌پریدند تو آب و شنا میکردند ، من حتی یک ذره هم کنجکاوی ازشون ندیدم . چه دختر ، چه پسر .

    واقعاً که فرهنگ درست و صحیحی تو این کشور حاکمه . شناخت بالایی از جنس مخالف دارند که این خیلی خیلی نکته ی مهمی هست .

    خدایا شکرت که تونستم همچین انسان هایی با اینچنین ویژگی های مثبتی ببینم . من هم دوست دارم تو همچین محیطی باشم ، چون خیلی خیلی انسان از محیط و افراد ، خو می‌گیره .

    خدایا شکرت که در این جهانت ، انسان های بی نظیری هستند که میشه اونا رو الگوی زندگی خودش قرار داد . خدایا شکرت .

    تو بند 6 کامنت تون از تایرم خانم نوشته بودید . من اون قدرت تجسم کردن و قوه ی تخیل شون رو تحسین کردم .

    دختری ناز و خوشکل ، با کیف مدرسه ای به رنگ صورتی ، با عروسک های جورواجور ، دلباخته ی رنگ صورتی ، با عینکی فوق العاده روی چشماش .

    وقتی که داشت با عروسک های متنوع بازی میکرد و خانم مریم شایسته هم به بهش کمک اومد ، گفتم : ببین چقدر راحت داره با استفاده از رویاپردازی ، زندگی می‌کنه . با چند تا عروسک داره از زندگی لذت می‌بره . چقدر اعتماد بنفس بالایی هم داره که جلوی اون همه آدم داره لذت می‌بره ‌ . این شجاعت برای همچین دختری اونم تو این سن و سال ، خیلی خیلی حرفه . کاری که من در گذشته اصلا جرأت انجامش رو نداشتم ‌. وقتی خونه ی شخصی می‌رفتیم ، اینقدر ترس و حراس وجود منو می‌گرفت که اصلأ نمی‌تونستم حرف بزنم ، چه برسه به اینکه بخوام بازی هم بکنم . اینقدر که مادرم تو گوشم خونده بود : وقتی خونه ی کسی رفتی ، باید سر جات بشینی و ساکت باشی . نباید صاحب خونه رو اذیت کنی . این حرف ها تو وجودم ترس ساخته بود و نمیذاشت من حرکتی رو انجام بدم . من از همون کودکی ، اعتماد بنفس و عزت نفسم شروع کرده بود به خرد شدن . من اون دوران رو با ترس و لرز گذروندم .

    در مورد بند پایانی کامنت تون هم که نگم .

    پارادایس همیشه با زیبایی ها و اتفاقات جالبی که توش میفته ، برام لذتبخش بوده . اتفاقاتی که کلی درس بهمون میده .

    مثلاً همین مهمون ها .

    همگی شون غذا و نوشیدنی و … با خودشون آورده بودند . این موضوع رو تا حالا ندیده بودم که مهمون جایی که می‌ره ، همه چیز با خودش ببره .

    1 ساعت و 5 دقیقه زمان برد تا من کامنت شما دوست عزیزم رو پاسخ بدم . اما برام لذتبخش بود . چون کمک می‌کنه تا فرکانسم تغییر کنه .

    خدایا شکرت . خدایا شکرت … برای همه چیز …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: