https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-29 07:56:532021-08-12 09:31:25سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵6
311نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اگر من کل ساعت هام در قبال بزرگی و عظمتت سجده کنم بازم کمه
خدایا چقدر خوشحالم که تمام عطر لحظاتم شده پر شده از هدایت هایت
من الان میتونم درک کنم که چرا زمانی که زلیخا به یوسف پیامبر رسید دیگه حاضر به قبول کردن ایشون نبود الان میتونم اون حس درک کنم چون مشعلی روشن از خدای درون خودش حس کرده بود و تونستی بود ارتباط برقرار کنه با خدای درون خودش
خدایا دلم میخواد فریاد بزنم از ذوق و شوق داشتنت از اینکه دارمت از اینکه من برای کسب آگاهی و کسب تجربه های جدید به زمین فرستادی تا پر بشم از آگاهی های ناب
پر بشم از رسالت واقعی هستی
خدای من تو داری در هر زمان در هر مکان در هر عصر از طریق بندگان برگزیده خودت سایر بندگانت را راهنمایی میکنی و هدایت میکنی به داشتن روح خالص و ناب روحی بدون هیچ ناخالصی
روحی بدون توانایی غیبت
روحی بدون توانایی قضاوت، خشم ، نا مهربانی
استاد چقدر خوشحال شدم زمانی که حرف های شما رو شندیم اصلا توی پوست خودم نمیگنجم
چون مطمئن شدم دارم راه درست میرم
وقتی اینستا نصب کردم تمام دوست هام و فامیل ها رو داشتم بعد از چند مدت دیدم وقتم شده دیدن اینکه کی کجا داره میره و کی داره چی میخوره تمام کسانی که بودن را آنفالو کردم و دیگه هیچ کس دنبال نکردم و فقط پیج های آموزشی که مربوط اهدافم است دنبال میکنم اینجوری واقعا دنبال هدفم هستم.
فیلم و تلویزیون هم که خیلی وقت است تعطیل است ولی اینستا واقعا اگر کنترل نشه کاملا میتونه آدم به مرحله نابودی برسونه اینم من بازی ذهن میدونم که میاد کمک میکنه تلویزیون حذف بشه ولی از این سمت درگیر اینستا میکنه
اینستا برنامه خیلی خوبیه و من بخاطر این نعمت بزرگ الهی که خداوند برای بندگان خودش فرستاده خیلی شاکرم به شرطی که هوشمندانه استفاده بشه
حرف هاتون با تمام وجودم قبول دارم
چون وقتی آدم شروع میکنه روی خودش کار کردن و تصمیم قاطعانه میگیره که پای تصمیم خودش وایسته تازه فکر میکنم مرد عمل بودنش شروع میشه
چون من از وقتی که شروع کردم و دیدم دوستانی که دارم چقدر یکی یکی دارم میزام کنار و خیلی از موارد پیش میومد که طرف خودش از یک موضوعی که براش ناخوشایند بود میزاشت و میرفت به نظرم این جا هست که برای بتونی روی تصمیم خودت بمونی و خودت به جهان ثابت کنی و جهان برای کسی که رفته یک نفر جایگزین و مناسب با مدارت سر راهت قرار بده
اگر من بیوفتم دنبال اون آدم و دوباره پیگیر اون شخص بشم یعنی روی هدفم نیستم یعنی دنبال تغییر نیستم
دوستم بعد از 4 سال دوستی فقط سر یک ناهار قهر کرد و رفت من اول قانون خبر نداشتم و پیگیرش میشدم و بهش زنگ میزدم در واقع اون شده بود بارها رفته بود و من دوباره پیگیرش شدم و یک روز به خودم اومد و دیدم باید دست بردارم و هر کی باید راه خودش بره
الان اصلا اون احساس قبلی در درونم نسبت به اون خانم ندارم و جالب تر این هست که دیگه مثل قبل نیستم فورا تلفن بردارم و بیوفتم پیش آروم و ریلکس هستم
همیشه وقتی میرفتم شهرستان خیلی نمیتونستم با جمع راحت باشم و اصلا با روحیه من سازگاری نداشت و الان طوری شده که اصلا شرایطی محیا نمیشه که من بخوام برم
خود جهان برام انقدر کار و هدف های جدید سر راهم قرار داده که با فامیل های هم که بودم دوباره باهم یک جا نمیتونیم باشیم.
اولش به آدم احساس تنهایی دست میده و من اولش فکر میکردم که من چقدر آدم مشکل داری هستم که به این صورت شدم ولی جهان پاداش من داد این دوستم که رفت جهان به جای یک دوست الان دو دختر خانم که کاملا با هم هم فرکانس هستیم سر راهم قرار داده
ولی در این رفتن ها من خیلی درس ها رو از خودم تونستم بیرون بکشم
اینکه من باید در رفتارهای خودم قانون تعادل باید اجرا کنم و حس مظلومیت و قربانی بودن باید از خودم دور کنم
چه جوری به این نتیجه رسیدم
من دیدم من هر مشکل یا به حرفی که از دوستم یا مثلا همکارم یا خواهرم یا هر کسی میشنوم همون لحظه من از اون موضوع نمیگذرم و رها نمیکنم
مثلا جواب طرفم نمیدادم در کمال احترام و به اصطلاح خودم وارد فرکانس طرف مقابلم نمیشدم ولی ای دل غافل میام هزار بار حرف اون با خودم تکرار میکردم و میشد برام کلی نشخوار ذهنی و حتی خیلی موارد میشد به مامان و خواهرم میگفتم اره فلانی این حرف به من زد
ای دل غافل – ای دل غافل توی تمام این مدت ها داشتم مظلوم بازی در میوردم
از یک جای به بعد فهمیدم نه باید ادای مظلوم ها رو دربیاری و نه باید توی ذهنت وارد فرکانس طرف بشی و نه باااااید نشخوار ذهنی کنی
بعد از این دیگه تصمیم گرفتم هیچ حرفی رو برداشت نکنم و دیگه با خواهر و مامانم درد و دل نکنم و تمام ذهنم پر کردم از چیزهای که میخوام و از هدف های که میخوام
کم کم تمام کسانی که ازشون احساس خوب نمیگرفتم از کنارم رفتن و جایگزین های بهتری توی زندگیم وارد شده
توی تمام قسمت های این سریال یاد گرفتم که خودم باشم
خود واقعی خودم باشم برای دل کسی از چیزی که هستم نگذرم از خواسته ای که دارم نگذرم برای دل کسی و آدم های یک محل که چه برداشتی میکنن تغییر رفتار ندم
لباس های که میپوشم بر اساس محله ای که زندگی میکنم نباشه
در تمام ابعاد زندگی خود واقعی خودم باشم اینجوری سریع تر هم به خواسته هام میرسم.
پدرم سید جان مادرم مریم جان و خواهرو برادرای هم فرکانسم😍
من کیمیا هستم دختر یگانه✌️❤️
خب اقا بریم باهم یه مروری رویه نکات مثبت این قسمت بکنیم و کلی فرکانس خب بفرستیم یوهوووو🏃🏻♀️😍
وای خدایا چقدر صدای قورباغه ها دل نشینه و شگفت انگیزه اونم بعد از بارون بی نظیر 🐸
عطر بی نظیر شام که تویه رطوبت هوا پخش شده و اشتهای ادمو صد برایر میکنه و خدایا عجب بیف استروگانف وسوسه انگیز و حرفه ی ایول😍
ادم قیافشو میبینه دهنش اب میوفته چه برسه عطر و طعمشو بچشه 🍝
نوش جونتون
عجب دوستای هنرمند و اشپز و زرنگی داری استاد جان 😍
عاشق این قابلمه شدم که انقدر حرفه ی هست و میشه خیلی غذا های خوشمزه توش پخت😍
تو یه اون بارون شگفت انگیز تویه اب شنا کنی بعدش یه دوش اب گرم. بگیری بیای کنار دوستات بشینی به قول مریم جان ارکستر قورباغه ها برات بخونن یه بشقاب بیف استروگانف تویه دست عطر قارچ و کره تو مشامت رطوبت هوا رو حس کنی منظره بی نظیر بهشت هم مقابت عزیز دلتم کنارت باشه تازه😍چه حسی زیبا تر و قشنگ تر از این لحضه🥺❤️ادم باید در لحضه باشه و از لحضه لذت ببره جوری زندگی کنه که گویا امروز اخرین روزشه سعی کنه فقط فقط لذت ببره😍😍
اخه استادچرا انقدر شما خوبین🥰
وای خدای من تازه از همه اینا بگذریم از اون دسر وسوسه انگیز نمیشه گذشت خدای من دهنم اب افتاد🤤
شکلات و کره و گیلاس عجب ترکیب خفن و جدیدی تازه گرم هم سرو میشه تویه این هوا عجب بمب انرژی میشه خدای من بی نظیرهههه😍😍😭
خیلی واسم جالبه که اشپز اینها اقایون بوده خیلی لذت میبرم وفتی میبنیم انقدر مرد های امریکا مسئولیت پذیر هستند و هنرمند و تقسیم وظایف انجام میدهند تا همه کارا رویه دوش یه نفر نباشه و تک تک اعضا بتونن هم از فضا لذت ببرن هم با هم مشارکت کن چی بهتر از اینه اخه عالیه 😍
وای عطر شکلات و گیلاس خدا میدونه چه چیز بی نظیریه😍😍😍
چه بازی باحال و جدیدی بثد عاشق شیطنتای ریک شدم😂
و استاد عزیز که مثله همیشه راحت ترین راه رو انتخواب می کرد
استاد جان چقدر کامل توضیح دادین در مورد اینکه وقتی با همیم کافیه فقط لذت اون احضه رو ببریم با هم. دیگه ن انیکه کارای بیهوده یا بحثای رو انجام بدیم که هیچ فایده نداره
من خودم همیشه به مهمونی که میریم بیشتر هم سن و سال هام سرشون تویه گوشیه و حال هیچ کاری ندارن ومن اصلا به این موضوع اهمیت نمیدم
و میریم با بچه ها یه کوچیک تر بازی میکنم از انرژی و اشتیاقشون استفاده میکنم و اصلا برام مهم نی بقیه چی در موردم فک میکنن فقط دنبال لحضه هایم که حالمو خوب کنم چی پر انرژی تر اینکه با بچه ها بازی کنی و یاد بگیر مثله بچه ها تجسم کنی انرژی داشته باشی و لذت ببری خیلی حس شیرین و قشنگیه ☺️
مرسی از مریم عزیز بابت فیلم برداری و مذسی از استاد عزیزم بابت نکاتی از زندگی که هروز یچیزو یاداومون میشن
واقعا خدا رو شکر میکنم که نوشتن کامنت برام شده تمرین مفیدی برای تمرکز بر نکات مثبت,علاوه بر اون توی فضای ارتعاشی اون کشور وایالت زیبا وویلای زیبا وانسانهای مثبت اندیش ومثبت کردار قرار میگیرم, انصافا هم تمرین جالب ومهیجی هست که هرروز با عشق انجام میدم.مخصوصا که گاهی میفهمم دوستانی کانتهای خودمو که بیشتر برای دل خودم مینویسم میخونن ودرموردش هم نظر میدن وازم تشکر میکنن.بینهایت شکر
استاد هر چی زندگی شما رو میبینم وهمینطور مریم مریم رو میفهمم که چقدر ما راه دوری رفته بودیم وچقدر وارد پیچیدگی شده بودیم وپیچیدگی رو باور کرده بودیم وباور کرده بودیم که زندگی سخته😶.اما هر چی بیشتر با شما واین خانواده جدید وقت میگذرونم میگم خدایا چی این زندگی عجیب وغریبه? کدوم باوری ابرعجایبه?هیچیش بخدا هیچیش من فقط سادگی بیشتر وبیشتر رو میبینم وهی به خودم میگم بابا اگه مثل همون بچگیامون همه چیز رو ساده میگرفتیم وبا هیجان وشور بچگیمون پیش میرفتیم الان حال و وضع هممون خیییلی بهتر از اینها بود.
much more better than this.
مشکل از اون جایی شروع شد که هی بهمون گفتن ببین تو دیگه بزرگ شدی ,دیگه بچه نباش, بچه بازی درنیار, یا مثلا گفتن بچه شدی? وهمه اینها بخاطر این بود که مطابق احساس وهدایت الهیمون که از همون زمان تولدمون خدا بهمون مرحمت کرده بود سعی میکردیم رفتار کنیم ولی بزرگترها یا کسانی که سعی میکردن بچه نباشن اونو نمیپسندیدن ,به این ترتیب ما هم کم کم بزرگ شدیم 😎وفکر میکردیم داریم مراتب اجتماعی شدن وبزرگ شدن رو یاد میگیریم غافل از اینکه بزرگ شدن همانا وکمرنگ شدن جریان هدایت وخود بودنمان همانا ووارونه شدن همه چیز همانا🙃
اما این شاید لااقل توی زمان وشرایط ما که والدین وآموزش وپرورش ورسانه ها هم باورش شاید همینها بوده وفکر میکردن دارن به ما خدمت میکنن چیز عجیبی نبوده.ومن از خودم میپرسم که الان میخوای چکار کنی?What now
خوب جواب ساده س همونطور که بچها دوست دارن بزرگ بشن وزور بزنن که بزرگ بشن تا بفهمن تو عالم آدم بزرگا چه خبره? وچرا همه انقدر جدی هستن? حتما زندگی خیلی جدیه ونیاز به تمرکز شدید وجدیت وخشونت خاصی داره بزار ماهم تجربه اش کنیم, والبته تجربه اش هم کردیم کم وبیش حالا برعکسش عمل کنیم.یعنی چی? هیچی دیگه یه مدت خواستمون وتلاشمون این بود که بزرگ بشیم ولی الان بخوایم وشجاعت اینو داشته باشیم که دوباره بچه بشیم ,همون کودکان الهی وزیبا ومنحصربفرد شاید این سیکلی بوده که باید طی میکردیم یا شایدم نه دور اضافی زدیم بهرحال الانش مهمه که میخوایم چکار کنیم?
کودک بودن از دیدگاه من یه ارزش فوق العاده والهیه که باید همه این ویژگی رو تو خودشون حفظ کنن وپرورش بدن وربطی به سن وسال واندازه وهیکل نداره, کودک بودن یعنی خود بودن,نقاب نداشتن, حرف وقضاوت دیگران برات پشیزی نیرزیدن, شجاعت وهیجان امتحان کردن چیزهای جدید😍, گاهی شیطنت کردن, وصل بودن به جریان هدایت, تجسمات خارق العاده ,فقط به دنبال شادیها رفتن, ساده خندیدن,ساده گریستن, ساده بخشیدن, کودکی یعنی تعادل ,یعنی انرژی تازه ,یعنی زیبایی,الهی بودن.الهی بینهایت شکر بخاطر ذات پاک والهی که به هممون عطا کرده.
یادمه با یه زیرانداز وچند تا عروسک ویه کم خوراکی تو رویاهامون توی قصر زندگی میکردیم وپسرها هم با یه چوب که سوارش میشدن ومیدویدن توی ماشینهای آخرین سیستم رانندگی میکردن.
واقعا ذات بچها الهی وپاک و حیرت انگیزه ودر واقع خیلی وقتها ماباید ازشون چیز یاد بگیریم نه اونا از ما چون اونا خودشون اوکی ودرست هستن.هزاران بار پیش اومده که از عمق یک سوال یا یک جمله که از دهان بچها بیرون میاد شوکه شدیم ویا به فکر فرو رفتیم🤔
شکر خدا الان قانون تکامل وآگاهی در مورد تربیت هم داره طی میشه وبیشتر ازقبل سعی میشه که توی روند رشد وتکاملشون دخالتی نکرد واونها رو با ذات الهیشون تنها گذاشت تا خود خداوند هدایت وتربیتشون کنه.الهی شکر که تربیت خدا همیشه معجزه آفرین هست.
در مورد این دختر زیبا هم که کلاس پنجمه شکر خدا این آزادی ورهایی دیده میشه وکسی بهش نگفته اییین همه عروسک برای کمپینگ ? کجا بزاریمشون? یا لااقل فقط یکیشو بیار .راحت گذاشتن توی دنیای خودش باشه ومسلم هست که تخیل وتجسم ورویایهای فوق العاده ای داشته باشه.
وقتی میبینم که این مردهای خانواده که قبلنها شاید بایدخانمهاوبچها جلوشون چایی میذاشتن وبرای هر چیزی ازشون اجازه میگرفتن و… چقدر ساده جمع شدن ودارن از بازی لذت میبرن با تمام وجود روند تکاملی ورو به سادگی وکودکانگی رفتن دنیا رو باور میکنم.الهی بینهایت شکرکه روند در هر جایی مشهود هست.
مریم جون هم معلومه که این حس رو قشنگ تو خودش حفظ کرده که برای عروسک بازی داوطلب میشه.آفرین مریمی
چه غذاهای متنوع وخوشمزه ای درست میکنن وچقدر زیبا ازش لذت میبرن, از جمع لذت میبرن ,از هوا از بارون از محیط.چقدر رنگ دسرگیلاس قشنگه خدایا. الهی بینهایت شکر.
این خود بودن آدماوقضاوت نکردنشون مخصوصا توی این کشور باعث شده که چقدر جالب نسلهای مختلف با هم مچ بشن وخانواده ها باهم راحت کنار بیان مخصوصا واضح میبینم که روابط بچها ووالدینشون چقدر عالی هست(بدون باورهای غلطی که خیلی جاها میشه دید واختلافاتشون رو به اختلاف نسلها وتفاوت ارزشهاوغیره نسبت میدن) واقعا خدا رو شکر
واقعا زندگی به همین سادگی وآسونیه.ایمان دارم که سعادت وخوشبختی وثروت وروابط عالی ومعنویت والهی بودن به همین سادگی وآسونیه.اما فقط کودکان وکسانی که بزرگ نشدن این سادگی رو باور میکنن ویا کسانی که دوباره روال کودکی رو در پیش گرفتن. به قول حضرت عیسی:تا مثل کودکان ساده نشوید ملکوت الهی رو به چشم نخواهید دید. الهی بینهایت شکر که کمال وسعادت در سادگیه نه پیچیدگی وسختی.😇
شکر خدا من مدتهاست که دارم روی جریان هدایت وکودکی کار میکنم واگر ازم بپرسین که چند سالته واقعا نمیدونم چی بگم ولی دوست دارم بگم که من کودک هستم😉یه بار بزرگ شدیم دیدم خبری نیست اینجا دوباره برگشتیم به دوران زیبای کودکی ولی این بار دیگه حتی وسوسه بزرگ شدن هم پیش ما نمیاد😄خداروشکر
ممنون استادعزیز بابت توضیحات قشنگت🤗
برای همه بهترینهای خداوند رو در تمام ابعاد آرزو دارم.
خدارو شکر بابت دوستان الهی چون شما که با تحسین وهمینطور کامنتهای زیبای خودتون ارتعاشهای زیباتری رو به جهان هستی ارسال میکنیدوبه رشد وتکامل هستی کمک میکنید.
ممنونم ودر پناه توحید وخدای همیشه همراه سعادتمند باشید
خیلی از دیدگاه تون لذت بردم و هدایت شدم به آگاهی بیشتر بخصوص اون قسمت از حضرت عیسی … این متنو من در کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین خوندم و خیلی برام پر معنا بود و شما بخوبی و بجا یاد آوری کردید… همچنین اون قسمت آخرش که گفتین دوست دارید هر کسی ازتون پرسید چند سالتونه بگید کودک هستید و برای بزرگ شدن وسوسه ای ندارید .. خیلی برام جالب بود …
ممنون و سپاسگذارم برای این دیدگاه قشگتون.
شاد و خوشحال و ثروتمند در همه جنبه های زندگیتونو آرزومندم..
وای وااااای عزیزززززممم،بخدا امروز با خودم میگفتن اگه ازک بپرسن چند سالته میگم نمیدونم..
یه یهو هدایت شدم به دیدگاه بی نظیرت..
واقعا اینطوریه،منم از ته دل دوست دارم کودک باشم و خدا رو شکر که کودک درون بی نهایت فعالی دارم و همیشه هم جمع کودکان رو انتخاب میکنم تا بزرگترا..حتی دوستایی دارم که ازم ۱۰ سالم کوچیکترن،ولی حسم میگه که من از اونا کوچیکترم و بعد که یادم میوفته که اااااا من بزرگتر بودماااا،به خودم ودرون کودکم میبالم که اونقدددر همیشه حس کودکانه ش رو حفظ کرده..
واقعا سن وسال مهم نیست وسن تنها یک عدده خدارو شکر که جمعا داریم به نتایج فوق العاده ای میرسیم وهمه باهم در حال رشد هستیم. خدا رو شکر بابت دوستان مهربان وبا درکی چون شما عزیزان.واقعا شکر
مطمئنا الان که این پاسخ رو مینویسین هم به خدا وصل هستین. چون آسوده رو چند بار تکرار کردین آسودگی کاریه که با تمام وجودم دارم به سمتش میرم وبه این نتیجه رسیدم که برای موفقیت هیچ کار خاصی نیاز نیست بکنیم فقط کافیه پامونو از روی ترمزها برداریم ونعمت ومعنویت وثروت بطور خودبخود وارد زندگیمون میشه. کاری که استاد بخوبی انجام داد ودر عرض چند سال زندگیش با لطف خدا متحول شد. ترمزهای نادیدنی, مقاومتهای نامحسوس ,تسلیم نشدنهای الکی وصرفا از روی جهل. تازه فهمیدم هر چی که زور زدم وتلاش کردم فقط خودمو به مشقت انداختم مثل شنا کردن با وزنه های سنگینی که به دست وپا بسته شده. واقعا رهایی وآسودگی خوش گنجینه عظیمیه که کلید گنجهای زمین وآسمونه.الهی شکر
منم مثل شما چنین دیدگاهی نسبت به کودکی و کودک درون دارم. دورانی که بقول شما وقتی توش هستیم دوست داریم زودتر بزرگ بشیم اما وقتی بزرگ میشیم میبینیم کودکی بهتر بود!
ولی خب بزرگ بودن هم لحظات خوب خودش رو داره توی بزرگی هم میشه کودک بود و کودک درون رو زنده نگهداشت…
چقدر زیبا بود چقدر پر مفهوم بود چقدر باورهای نابی خدایااشکرت واقعا مشخصه که وصلی به خدا و چقدر زیبا میگه و می نویسی من عاشق نوشته هات شدم عاشق این شدم که هر روز و هر لحظه در این سایت الهی داره جمع دوستان بی نظیرم بیشتر و بیشتر میشه خدایااشکرت چقدر متنت باعث شد یسری دیدگاه ها م رو بررسی کنم و بخوام تغییرشون بدم خدایااشکرت الان این حس بهم دست داده که دوست دارم اگه کسی ازم پرسید چند سالته واقعا بگم نمیدونم بگم من سن ندارم من تاریخ نمیخوره لحظات زندگیم و من همیشه الهی هستم و همون روح خدایی
،چقدر تقلا داشتم در گذشته سن و سالم رو بزرگ نشون بدم و یادمه 17سالم بود دوست داشتم 25سالم باشه واقعا خندم گرفت از طرز تفکرم ،خیلی خوشحالم خیلی، خیلی دارم از همین لحظم لذت میبرم خیلی خدایااشکرت
بازم دمت گرم آسو عزیز چقدر خوب متنت منو به نوشتن در آورد و چقدر باورهام رو شخم زد
ممنونم بابت نظری که در مورد کامنتم داشتی.چقدر خوشحالم که دلنوشته هایی که برای دل خودم وتوجه بر نکات مثبت نوشتم باعث شده جرقه هایی توی ذهن دوستان الهیم ایجاد کنه وتوی این مسیر چنین دوستان الهی وتوحیدی همراهیم میکنن.
واقعا همینطوره تاریخ وزمان وسن وسال چیزهایی ساخته ذهن وتصورات خودمون هستن وما سن وسال نداریم وبا این دیدگاه از اسارت زمان خارج میشیم.
جالبه که منم سه چهار روزه خیلی دارم روی بچه بودن و بچگی کردن فکر میکنم و سعی میکنم در عمل هم اجرایی اش کنم.
واقعا همینه. بچه که بودم عاشق این بودم که زودتر بزرگ شم و ببینم چه خبره توی دنیای ادم بزرگا.
و الان دوست دارم ببینم توی دنیای بچه ها چخبره و دوست دارم از دید اونا به جهان نکاه کنم و مثل اونا از هر جا و هر شرایطی لذت ببرم و برای خودم فان بسازم.
بچه بودن…
اخ اخ اخ
اگه بدونین من چقدر عاشق این احساس شدم…
تا حدی که اگه بگن تو فقط یه حس میتونی انتخاب کنی که تا اخر عمرت فقط همونو تجربه کنی، سریع میگم حس بچگی
باور غلط که عموم مردم دارن و با حسرت به دوران کودکیشون نگاه میکنن، اینه که :
اون دوران دیگه رفته و تموم شده و پروندش بسته شده و دیگه قابل تکرار نیست!
در صورتی که اصلا چنین چیزی نیست.
چه بسا وقتی تجارب و پختگی که طی این سالها کسب کردیم اکه با اون شور و هیجان و نشاط و رهایی بچگی ترکیب بشه، نتیجه برامون غوغا میکنه.
چون دیگه یه سری از اشتباهات اون زمان رو نمیکنیم که از سر ناآگاهی بوده.
و فقط میتونیم از اون حس خالص و پاک و ناب لذت ببریم و لذت ببریم و لذت ببریم…
شوخ باشیم، شاد باشیم، رها باشیم، آزاد باشیم، خودمون رو توی قید و بند محدودیت های واهی ذهنی فرار ندیم، بپریم بالا پایین، از ته دل و با صدای بلند بخندیم، به زشته زشته گفتن های این و اون توجه نکنیم و تمام اینا رو ابزاری قرار بدیم برای لذت بیشتر.
برای اینکه بتونیم طنابایی که به پامون بستیم رو باز کنیم و در نهایت به رشد و پیشرفت خودمون برسیم و البته حواسمون باشه که دیگه از حد نگذریم.
آسوی عزیز،
من اینا رو برای خودم نوشتم. چون برام شگفت انگیزه که جریان هدایت چطور داره من رو بدون خطا جلو میبره و کمک میکنه که بهتر و بهتر بشم، خواسته هام رو بشناسم و بهشون برسم.
ممنونم ازت بابت کامنت زیبایی که گذاشتی.
برات بهترین ها رو آرزو میکنم
هر جا هستی شاد و پیروز و سرشار از حس بچگی باشی؛)))
خدایا شکر خدایا شکرت خدایا شکرت که یه روز دیگه به من هدیه کردی که فایل جدیدی از بهشتمون روی زمین رو ببینم
چقدر آرامش و مسئولیت پذیری و اعتماد بنفس این خانواده تحسین بر انگیزه.
وای چه دسر خوش رنگ و زیبایی . آفرین به این خانواده که احترام به بزرگتر ها رو اینقدر خوب و در عمل به بچه ها آموزش میدن. لذت بردم وقتی آقای ریک برای مریم جان صندلی آوردن واقعا انسانهای شریفی هستند .
چه لذتی میده توی مهمونی بازی کردن چون خودم تجربه شو دارم کلا منو شوهرم خیلی اهل بازی و سرگرمی و تفریح هستیم و از این بابت خدا رو شاکرم که چنین شوهری رو خدا به من داده چون اصلا اخبار گوش نمیده و این لطف خداوند به منه چون پدرم شدیدا اخبار گوش میدن و من یادمه مجرد که بودم همیشه از این بابت ناراحت بودم و هر وقت می رفتیم مهمونی پدرم فقط صحبتهای سیاسی میکرد ولی حالا شوهری دارم که هر وقت می ریم مهمونی و مهمون میاد واقعا دنبال لذت بردنه و این برای من نعمت بزرگیه.
وقتی جمع شما رو دیدم که با چه لذت و شادی بازی می کردین خیلی ذوق کردم
چقدر لذت بخشه با آدمهایی رفت و آمد کنی که به دنبال کارهای بیهوده و غیبت نباشن من به شخصه از خیلی از اطرافیانم که باهاشون رفت و آمد داشتیم و هر وقت خونه هم می رفتیم فقط غیبت میکردن و از مشکلاتشون حرف میزدن خیلی بدم میومد و دوست نداشتم باهاشون باشم و از خدا خواستم که منو ازشون جدا کنه و خدا به وسیله کرونا اونها رو از من دور کرد . و این نتیجه توجه نکردن به نازیباییهاست چون همیشه توی جمع همه غیبت و شکایت میکردن و من سکوت میکردم.
از ته دل از خدا میخوام کمکم کنه که هر لحظه از زندگی مون بتونیم فقط به نکات مثبت توجه کنیم و لذت ببریم .
ای جانم این دختر کوچولو چقدر ناز و بانمکه . چه عروسکای خوشکل و مرتب و تمیزی داره .آفرین به مریم جان که اینقدر با عشق و دوربین به دست باهاش بازی میکرد از لذت بخش ترین کارها برای من بازی کردن با بچه هاست واقعا اینها وجود مقدس و پاکی دارن و میتونیم اصل رو در وجودشون ببینیم وقتی به راحتی با عروسکهاشون تخیل میکنن و این قدرت و نعمتی که خداوند به همه ما داده و خیلیامون از وقتی بزرگ شدیم فراموش کردیم که میشه با قدرت تجسم و خلاقیت به راحتی به خیلی از خواسته هامون برسیم وقتی به بچه ها نگاه میکنم میبینم که همه بچه ها قوانین خداوند رو خیلی خوب بلدن و همه ما هر چی بزرگ تر شدیم این قوانین در ذهنمون کمرنگ تر شد من خودم لذت بخش ترین خاطراتم از دوران کودکیمه چون خیییلی خلاق و شاد و پر انرژی بودم .
سپاسگزارم استاد از این فایل که منو برد به دوران کودکیم و به یادم آورد که من اون موقع قانون رو خیلی خوب بلد بودم
چقدر این آهنگ پایانی به دلم نشست.
اول صبحی با این فایل خیلی انرژی گرفتم و دو تا درس اصلی از این فایل یادآور شدم که همیشه و هر لحظه باید تمام توجه و تمرکزم بر نکات مثبت باشه تا بهترین ها برام رقم بخوره و از قدرت تجسمی که خدا به من داده استفاده کنم تا خلق کنم زندگیمو اون جور که میخوام .
وقتی فایل امروز ونگاه کردم بهم گفته شد که بنویسم درحالی که کار واجب داشتم ولی بهم.گفته شد که بنویس ومن اطاعت کردم .
ما تو شهر کرج زندگی میکنیم ودایی من تو همین شهر زندگی میکنه .
دایی من تقریبا 70 سالشه که به شدت کودک فعال وهمسرش که خیلی بیشتر وباحالتره .
پنج شنبه وجمعه پیش مارو دعوت کردن که بریم پیششون .
این خانواده تنها خانواده ای که من دوست دارم باهاشون رفت وامد کنم .
چون خیلی خودشون هستن .مدل خودشون زندگی میکنن وهیچ کاری به حرف مردم ندارن .
خیلی عالی بلدن که از زندگی لذت ببرن با همون داشته هاشون .
خیلی خوب بلدن در لحظه بودن رو تجربه کنن
به قول استاد وقتی که.من روی باورهام کار میکردم جهان هستی این خانواده عالی رو هدایت کرد برای هجرت به کرج .چون قبلا کرج نبودن .وسپاسگزار خداوندم به خاطر قوانین بدون تغییرش
دایی وزندایی چند تا نوه خوب دارن که از بس که با این بچه حوب رفتار شده واجازه داده شده که خودشون رو تجربه کنن خیلی عالی این بچه ها تربیت شدن از هر جهت .
از جهت درخواست کردن وگیر نتیجه نبودن
استفاده بهینه از همون امکاناتی که دارن
جذب خواسته هاشون از طریق عمل به قانون (حتی بدون اینکه بدونن دارن به قانون عمل میکنن)شاد بون واحساس خوب .
تو این خانواده (دایی وبچه هاش ونوهاش )کوچیک وبزرگ همیشه با احترام با هم رفتار میکنن والبته این طور تربیت شدن .
کوچیک بزرگ با هم وکنار هم بازی های دسته جمعی دارن .که خیلی لذت بخش هست .
تو همون دور همی به قول استاد به جای عیبت وبحث های سیاسی .دور هم جمع شدیم وسوالهای عالی از جمع به نوبت پرسیده شد حتی کوچک ترها وبه نوبت جواب دادیم
یکی از اون سوالها این بود که :اگه قدرتی بهتون داده میشد دوست داشتین چه قدرتی رو داشته باشبن وچه کاری باهاش انجام بدین
جالب بود که به قول استاد کسایی که روی خودشون بیشتر کار کرده بودن با ذهن بازتری جواب میدادن .بچه ها عالی بودن به خاطر اینکه باورهای محدود کننده کمتری داشتن
واقعا از جواب هاشون شگفت زده میشدیم .
تو این بازی ذهنمون خیلی بازتر شد وباشنیدن قدرت دیگران متوجه میشدیم که اره میشه این قدرت رو هم داشت .وخواسته های جدید شکل میگرفت .
با همون شرایط وبا همون امکانات که دارن بهترین استفاده رو میکنن .
تصمیم میگیرن وتصمیم رو با جمع (حتی بچه ها )در میون میزارن وبه ارائ ا بیشتر عمل میکنن
واقعا این خانواده عالین .
یکی از بچه تقگفنگ داره که پیشنهاد شد که بریم وتوی زمین خالی کنار خونشون که نسبتا هم بزرگ بود .هدف بزاریم وهدف ها رو نشونه روی کنیم ومسابقه بزاریم ببینیم که کی برنده میشه .
از دایی 70 ساله .من وزندایی که 50 سالمونه تا کوچکترین فرزند که که میتونست این.تفنگ رو با رعایت قانون دست بگیره .تو این بازی بودیم وبه شدت لذت بردیم .
به نوبت تیر اندازی میکردیم واز این بازی ساده نهایت استفاده رو بردیم .
بعد تو همین زمین خالی کفش راحت پوشیدیم ووسطی بازی کردیم .همه باهم .
بدون اینکه نگران نگاه مردم .خرف مردم باشبم از بازیمون لذت بردیم .
بعد از بازی قرار شد که برای اینکه بیشتر از بودن با هم استفاده کنیم قرار شد که عذای ساده از بیرون بگیریم وهر کس دونگ خودش رو حساب کنه واین طور هم صاحب خونه راحت بود واز دور همی لذت برد وهم ما مهمونا راحتر بودیم .
بچه ها انواع واقسام بازی هارو دارن که یکی یکی این بازی هارو انجام دادیم .ولذت بردیم .
تو این خانواده همیشه کارها بین اعضا تقسیم میشه حتی ما که مهمونشون هستیم .حتما هر کس باید وظیفه ای رو که داره بدون چون وچرا انجام بده .
از قبل وظایف معلوم میشه
ودیگه تغییر نمیدن مگه تو شرایط خاص .بازم با نظر سنجی جمعی .این جوری کسی حسته نمیشه وهمه هم لذت میبریم وهم.مسعولیت پذیری مون رو زندگی مکنیم .
هیچ محدویتی رو برای لذت بردن قبول نمیکنن .
برای بازی با بچه ها مبل هارو جابجا میکنن
گاهی اوقات سنگر میسازن
از در قابلمه وکفگیر وبقیه وسایل استفاده میکنن .
بازی متکا رو که خیلی دوست دارن.
مبل هارو جمع میکنن وبا تشک ها روشون میپوشونن که بچها تو محیط امن تر بازی کنن وفضای بیشتر داشته باشن .
وقتی به زندایی میگن که متکاهات خراب میشه .در جواب میگه فدای سرم .ارزش داره اگه چند ساعت با نوه هام بهم خوشبگذره واحساس خوب داشته باشم ومیگه که اگه خراب شد دوباره درستشون میکنم .
مهم اینکه از زندگی لذت ببریم .
عاشق این زندایی با حالم .
بازی های جدید اختراع میکنن وبازی میکنن
یکی از این بازی ها این بود که پشت تکی رو چپه کردن وپشت پشت تکی با خلاقیت با کف دست زربه میزدن واهنگ جدید ایجاد میکردن .بچه ها خیلی استقبال کردن واین بازی جدید رو امتهان میکردن. میبایست همه با هم چها یا پنج نفر یک مدل روی پشت تکی بزنن .
تو خیلی از بازی ها بچه ها عالی شدن وهمیشه از بازی های جدید ونو به خوبی استقبال میکنن
توی حمام بازی کف بازی رو انجام.میدن
شعر وترانه میخونن
مادر بچه ها به خوبی با دختر 4سالش خاله بازی میکنه .
همه با هم با توجه دقت گوش میکنم به زدن اهنگ بچه ها که کلاس رفتن .وتشویقشون میکنیم .چه دف وچه …
اسم فامیل بازی میکنیم ِِ
منچ بازی میکنیم ومار پله .
پدر بچه ها با پسر گلش کشتی میگیره وبه خدا که خیلی لذت بخشه حتی دیدن این روابط عالی .
از کوچکترین امکانات ووقت برای شاد بودن ولذت از زندگی استفاده میکنن .اصلا کمبود ونشد رو قبول نمیکنن .
بسیار خانواده شاد وسر زند های هستن .
بزرگتر ها تو پارکینگ وبا بچه ها دنبال بازی میکنن .
قایم باشک بازی میکنن وحتی بچه های دیگه که تو پارکینگ دارن بازی میکنن راغب میشن که بهشون بپیونددن .
توی حیاط خونه وقتی افتاب هست اب بازی میکنن به شرط اینکه برای کسی مزاحمت ایجاد نکنن ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ
بازی اب بازی شون با بی صدا وبا لب خانی باشه .اگه کسی حرف بزنه با صدای بلند از بازی خارج.میشه تا نوبت بعدی که قبول کنه که رعایت کنه .
زو بازی میکنیم ونفس گیری رو تجربه میکنیم و…
بزرگ وکوچیک مافیا بازی میکنن در حد بنز .
وبعد بازی همه نکات مثبت همدیگه رو یاد اوری میکنن .
از این خانواده همیشه درس میگیرن که خیلی راحت از زندگی لذت ببرم .
تو مهمونی ها هم برای پذیرایی خیلی خیلی راحت میگیرن .
برای همین خیلی راحت با هم رفت وامد میکنیم .
این دوروز که پیششون بودیم کلی انرژی مثبت گرفتیم برای ادامه زندگی .
خدا رو شکر میکنم به خاطر این دایی وزندایی وبچه های دایی ونوهای گل ودوست داشتنی و مهمونی های ساده ولی شادو باحال وبا احساس خوب ..
به نام رب العالمین و دوست عزیزم خیلی لذت بردم از کانت سر شار ازشور و ذوفنون واقعا خیلی لذت بخش دور هم که هستیم بازیهای دسته جمعی کنیم و کنار هم خوش باشیم و از لحظه به لحظه ی زندگیمون لذت ببریم
شاد ،سالم ،ثروتمند،سعادتمنددر این دینا و اون دنیا باشی عزیزم
خییییلی بهتون تبریک میگم که با کار کردن روی خودتون باعث هدایت خانواده فوق العاده دایی تون پیش خودتون شدید که وقت بیشتری رو با این ادمای فوق العاده بگذرونید
چقدر کیف کردم اونجا که گفتید بعد یه بازی حسابی و کلی لذت بردن تصمیم گرفتید یه غذای خوشمزه ازبیرون سفارش بدید که میزبان هم به زحمت نیفته اونم هر کدوم دونگ خودشو پرداخت کنه، خییییلی کیف کردم، دمتون گرم دوست عزیزم
سلااام گرم منو به دایی فوق العاده تون برسونید😍 با چیزی که شما گفتید دوست دارم از نزدیک ببینمشون😍 مخصوصا کرج هم که هستید و من عاااشق کرج هستم
هر لحظه تون دوست عزیزم در پناه رب العالمین شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر باشید😘😊💚
عالی خدایا شکرت بهتون تبریک میگم بخاطر نعمت وجود همچین خانواده خوبی
اولش فکر کردم خیالبافیهاتون رو نوشتین بعد کامنت رو از اول با دقت خوندم و لذت بردم و ایده گرفتم و خواسته های فراوان و جدیدی که دلم میخواسته ولی نمیدونسته چه جوری به من بفهمونه رو کشف کردم
عالی عالی دوست مهربونم ممنون که نوشتی
چند وقتی بود که دیگه تمایلی به رفت و آمد با فامیل و اطرافیانم رو نداشتم اول فکر کردم بخاطر کرونا به خونه موندن عادت کردم بعد دیدم نه این نیست
دلم انگار یه چیز نامفهوم دیگه میگفت میگفت وقتی میری خونه فامیل یا بهشون خبر میدیم یا سرزده میریم همه مثل نظامیها گارد میگیرن وهیچکس و هیچ چیزخود واقعی اش نیست وحرفهای تکراری .احوالپرسیهای تکراری
پنهان کاریهای تکراری
حساب کتابهای ذهنی تکراری
مصلحت اندیشیهای ذهنی تکراری
و دیگه چه خبر گفتنهای تکراری
و همه چی مصنوعی برگزار و تموم میشه وقتی داری میای بیرون:
اااا میموندین حالا چرا انقدر زود میرین ای بابا
ولی قیافه هاشون داره داد میرنه آخیش راحت شدیم دارن میرن 🤣
بخصوص که تو مهمونیهای ما خانمها چادر سرمیکنن و رو میگیرن و آقایون لباس رسمی میپوشند🤔
ولی با کامنت شما فهمیدم دل بیچاره ام تا حالا چی میخواسته ازم
از این به بعد سعی میکنم تا جایی که برام امکانش هست از خودم شروع کنم .زن دایی خوبی بشم .مادر خوبی عمه خوبی .زن داداش خوبی خواهرشوهر خوبی خاله خوبی …..
عالی هست داشتن این خانواده و اینگونه دور همی بهت تبریک میگم که اینقدر خوب تونستی از مهمونی لذت ببری و به خانواده دایی و زندایی تبریک میگم که اینقدر عالی خودشون بودن
یاد چند سال قبل می افتم اون زمان هنوز بچه ها ازدواج نکرده بودن و من این تجربه را با خانواده دایی و خاله داشتیم
و یه عمه داشتم که اصلا به سن خودش توجه نمیکرد و با ماها بازی میکرد
واقعا دنیا جایقشنگتری هست وقتی همه چیز،خودش باشه
همیشه شاد و خوشحال خوشبخت باشید کنار خانواده و عزیزانی که بهترین هستند
آخ چقدر استاد دوست داشتنی تر شده وقتی داره از غذا تعریف میکنه و دهنش آب افتاده ولی روی تصمیم و تعهدش مونده !
ای جانم برای این یکی آقا نفر اول صفه! استاد بدون تعارف و رودرباستی میگن که همش برای من و برای مری جدا بکش.
جالبه … اون آقا اول برا بزرگا دسر میکشه بعد برای بچه ها! داره صدا میزنه از بزرگا کی میخواد ! و بچه ها کماکان توی صف انتظار!
اووو عجب فضای کلبه معنوی شده … خخخخ ! نور آبی و میز به این بزرگی و ورقا رو میز. عجب تناسب زیبایی رو میبینم. عاشق دیدن این حساسیت بازی بین نفراتم من! چه شور وهیجانی میبینم …
یه نکته ای توجهم رو در بازی جلب کرد، استاد مهره ها رو خیلی راخت و ساده و بدون پیچ و خم دادن به خودش بالای همه مهره ها میذاره اما بقیه چقدر خودشونو اذیت میکنن برای گذاشتن یک مهره ! این باز هم به باور افراد برمیگرده! شخصی مثل استاد باور داره که همه کارا باید راحت انجام بشه حتی بازی کردن! اما بقیه دارن خودشونو اذیت میکنن …
استاد بحث قشنگی رو باز کردن! تمام حرفای شما نشان از ارتقاء مداره! یعنی اصلا حواسمون نیست یه سری از افراد دیگه با ما ارتباط ندارن بدون هیچ دلیل ظاهری خاصی! خیلی از افرداد رو کلا فراموش کردیم غافل از اینکه سالیان سال باهم بودیم. حتی اگه جایی ببینیمشون، بازهم تمایل چندانی به برقراری ارتباط با اونا نداریم. اما در عوض حواسمون نیست افرادی با ما ارتباط برقرار کردن که مثل خودمون مثبت بین و مثبت اندیش و مثبت گو هستن! به محض اینکه به صورت اتفاقی وارد جمعی بشیم که منفی و مسمومه، خیلی راحت از اونا دور میشیم! احساسمون خفه میشه اگه بمونیم. اینا همه و همه نشان از ارتقاء مدار ماست که خیلی از افراد خود به خود از جمع ما خارج شدن و افراد جدید وارد مدار ما شدن. بدون اینکه من بهشون بگم برن یا کار خاصی انجام بدم! این قانونه جهانه که همیشه کبوتر رو با کبوتر و باز رو با باز نگه میداره! دست من و شما نیست چون قانونه! همین که من روی خودم کار کنم، به میزانی که فرکانس قدرتمند تری تحویل جهان بدم، به همون اندازه هم چیدمان بیرون من تغییر میکنه! چون تعیین کننده ی نحوه ی چیدمان بیرون من، درون منه!
استاد خیلی خوبه که ما بین فیلم خودتون یه جاهایی رو صحبت میکنید و کلاس عملی ما رو پر بار تر میکنید. بینهایت ممنونم.
من بیصبرانه منتظر لحظات آنلاین شما در اینستاگرام تون هستم.
امروز کامنت شما رواز سریال زندگی در بهشت خوندم وچون برام جالب بود یکی دو تای دیگه از کامنتهاتونو مطالعه کردم.واقعا بهتون تبریک میگم بخاطر دیدگاه توحیدی وعمیقی که دارین وهمینطور بیان ساده وصمیمی.
چقدر خوبه که دوستانی با روحیاتی مثل خودم رو میبینم که دربه در دنبال آگاهی ومعرفت بیشتر هستن ودوست دارن توی این مسیر هم به بقیه کمک کنن.
واقعا خدا رو شکر میکنم بخاطر همچین سایتی که همچین انسانهای با ارتعاش بالا والهی رو دور هم گرد آورده.نوشته هاتون رنگ وبوی خدا رو داره.
براتون آرزوی سعادت وموفقیت واحسای بهتر ودرک عمیقتر از قوانین الهی رو دارم.
سلام به آسوی آسوده! آسوده از هر درگیری ذهنی! آسوده خاطر! آسوده خیال! آسوده دل! آسوده تر از آسوده تر از آسوده!
من خیلی خیلی خوشحالم که پیام قشنگ و پر انرژی شما رو میخونم. ناخوآگاه به بیوگرافی شما هدایت شدم.
جالبه …
دقیقا تقریبا سه سال پیش بود که از طریق یه کانال فیک با استاد آشنا شدم و متوجه شدم که منبع اصلی جای دیگست! برای اولین بار در عمرم با مفهوم واقعی توحید و شرک آشنا شدم! اومده بودم که اصلی ترین تضاد زندگیم در اون برهه رو حل کنم اما همه چیو فراموش کردم! چون من معتاد به حرفای استاد در مورد یک موضوع جدید شده بودم! ایمان !
و اینجا بود که تکامل من استارت خورد. شاید سرعت تکاملم از اول راه در حد لاکپشت بود ( که اونم کاملا طبیعیه ) اما الان خداروشکر تمام زندگی من، ثانیه به ثانیه ش سرشار از نتیجه و معجزست!
چی بگم از باد خنکی که در حال وزیدنه در دل شب در آهنگ فوق العاده ای که به گوشم میرسه و بدون نگرانی از موضوعی مشغول پاسخ دادن به عزیزی هستم که نه میشناسم و نه دیدمش! اما انرژیش رو حس میکنم انگار که سالهاست میشناسمش! این نتیجه نیست پس چیه؟! تا اینو نتیجه حساب نکنیم که نتیج بزرگتر خود نشون نمیدن! هرچند که نتایج بزرگتر هم بهم خود نشون دادن و وارد زندگیم شدن! بدون تلاش و جون کندن! بدون سختی! در اوج راحتی و بهترین زمان !
نمیدونم چرا اینا رو گفتم اما خوب میدونم حتی گفتن اینا اتفاقی نیست!
امیدوارم هر لحظه رو در اوج اتصال به منبع سپری کنید دوست عزیز
مطمئنا الان که این پاسخ رو مینویسین هم به خدا وصل هستین. چون آسوده رو چند بار تکرار کردین آسودگی کاریه که با تمام وجودم دارم به سمتش میرم وبه این نتیجه رسیدم که برای موفقیت هیچ کار خاصی نیاز نیست بکنیم فقط کافیه پامونو از روی ترمزها برداریم ونعمت ومعنویت وثروت بطور خودبخود وارد زندگیمون میشه. کاری که استاد بخوبی انجام داد ودر عرض چند سال زندگیش با لطف خدا متحول شد. ترمزهای نادیدنی, مقاومتهای نامحسوس ,تسلیم نشدنهای الکی وصرفا از روی جهل. تازه فهمیدم هر چی که زور زدم وتلاش کردم فقط خودمو به مشقت انداختم مثل شنا کردن با وزنه های سنگینی که به دست وپا بسته شده. واقعا رهایی وآسودگی خوش گنجینه عظیمیه که کلید گنجهای زمین وآسمونه.الهی شکر
میدونی به نظر من اونایی که دارن مهره هارو میپیچونن و میزارن خیلی ادمای باحال و خلاقین … چون که من خودمم همیشه این کارو دوس دارم که چالش جدید برای حل مسئله ای که بلدشم برای خودم ایجاد کنم
آقا چقدر غذاهایی که این مهمانای عزیز درست میکنن و جذابه و ماهم مشتاق میشیم بچشیم ببینیم چه مزه ایه اینقدر تعریف میکنید و چه رنگی دارن واقعا ادم جذبش میشه و خیلی ساده یه عصرونه ی فوق العاده درست کردن با کره و گیلاس و شکلات خیلی باید خوشمزه و هیولا باشه😋😋😋خیلی خوبه که با همین چیزای ساده میشه خیلی چیزای خوشمزه و بی نظیر درست کرد🥰من عاشق راحتی و سادگی هستم🥰😋
خیلی برام جالب بود که موقع سرو غذا اول بزرگترا باید غذاشون سرو میشد و بعد بچه ها چیزی که تو کشور ما شاید برعکس باشه و زودتر برای بچه ها که کم طاقت ترند غذا رو سرو میکنن و جالب تر اینکه تو صف هم هستند و اصلا عجله ندارن که همدیگه رو هل بدن و با اذیت کنن تازه بزرگترا میزدن تو صف و میومدن اول صف و کسی اعتراض نمیکرد این خیلی فرهنگ جالبی بود وااااوووو از تعجب واقعا نمیتونستم حرفی بزنم خیلی عالی بود و تحسین میکنم این حجم از فرهنگ و ادب و اینجوری بچه ها یاد میگیرن به بزرگتراشون احترام بذارن ♥️احسنت 👌👏👏👏👏
همین مسائل کوچیک و رعایت کردنشون خیلی خیلی میتونه تاثیرات مهم و بسزایی بذاره توی زندگی ادما دید بهتری به بچه ها و جامعه ی ما میده و میتونه خیلی چیزا رو به بچه ها بفهمونه👌در مورد بازی کردنتون وقتی دورهم جمع میشید باید بگم بی نظیره و ایده ی خیلی جذابیه هم سرگرم میشین و کلی میخندین و خوش میگذرونین و هم لذت میبرین و به مهمانها هم خوش میگذره.واقعا تو جمعهای خانوادگی ماهم متاسفانه خبرهای خوبی رد و بدل نمیشه و من سعی میکنم خیلی کم رفت و امد داشته باشم و وقتی هم میرم و کسی در مورد شرایط و اوضاع نابسامان و غیره میخاد حرف بزنه سریع بحث رو میکشونم جای دیگه و در مورد خبرهای خوب زندگیم میگم و بقیه هم استقبال میکنن.اما خیلی خیلی دارم سعی میکنم کلا توی جمعهای منفی قرار نگیرم هرچند اون جمع خانواده م باشن اینجوری تمرکزم روی زندگیم بهتره و اتفاقات بهتری رو میتونم خلق کنم و خیلی ارامش بیشتری دارم و اینجوری دیگه کسی نمیتونه ذهنتو بهم بریزه و اشوبت کنه.اینم یکی از بهترین راه های کنترل ذهنه که میتونه ما رو به مسیر هدایت خوشبختی ثروت و نعمت نزدیکتر کنه و مسیر رسیدن به خواسته هامونو هموار تر کنه♥️
استاد عزیز همیشه میگین بچه ها قدرت تخیل قوی و منظمی دارن و کمک میکنه اونا خیلی راحت به خواسته هاشون برسن و به نظرم خیلی خوب هم انرژی کلامی که ما به زبون میاریم رو دریافت میکنن.مثلا پسرخاله ی ۸ساله ای دارم که وقتی کلاجمع دارن در مورد مسائل و مشکلات و شرایط صحبت میکنن و فضا بسیار منفی و سنگینه به شدت روی این بچه تاثیر میذاره کز میکنه یه گوشه دقیقا امواج منفی داره مثل ترکش بهش اصابت میکنه .قشنگ میشه این لحظاتو حس کرد اما متاسفانه نمیشه برای کسی توضیح داد من هم یا بحث رو عوض میکنم یا دست پسر خاله و میگیرم و میریم سوپر خرید میکنیم و کمی وقتمون رو بیرون از خونه میگذرونیم و وقتی برمیگردیم دیگه صحبتها تموم شده 👌اینم یه نکته ی جالب دیگه بود که تازگی بهش توجه کردم که چقدر بچه ها میتونن اتفاقات رو خیلی بهتراز ما درک میکنن و دقیقا جوی فضای اون لحظه بهشون میگه که انگار داره یه چیزی اشتباه پیش میره یا درست♥️🌹
امیدوارم همه ی ما در مسیر هدایت به سمت خواسته هامون حرکت کنیم و همیشه سپاشگذار خداوند باشیم و همیشه هم بدنبال زیبایی ها باشیم تا نا زیبایی ها🌹🌹🌹
واقعا خدارو شکر میکنم که در مداری قرار گرفتم که با شما وآموزه هاتون آشنا شدم .
دقیقا زندگی همینقدر ساده وزیبا است .حرفتونو کاملا قبول دارم.
منم تا دو،سه سال پیش وقتی در جمعهایی بودم که از سیاست و اوضاع اقتصادی گفته میشدویا حتی
غیبت کردن،اذیت نمیشدم ومی موندم 😐😐😐
ولی الان اصلا نمی تونم تحمل کنم ووقتی در جمعی هستم واین نوع مکالمه ها هست به هم میریزم وسردرد میگیرم. برای همین ترجیح دادم که بیشتر تنها باشم ودیگه برام مهم نیست که دیگران درباره من چی میگن وچی فکر میکنن.
الان بیشتر وقت فایلهای درسی که از سایت خریدم گوش میدم،فایلهای توی سایتو بارها وبارها میبینم،با دیدن سفر به دور آمریکا کلی مطلب یاد گرفتم وکلی هم لذت بردم ،البته هر وقت میرسم قسمت آخر دوباره میرم از اول 😊😊😊
سریال زندگی در بهشتم که واقعا بهشته
کلی لذت میبرم واستاد حتی من طعم اون دسر گیلاس خوشمزه رو حس کردم انگار واقعا خورده باشم 😋😋
استاد عاشق اون فایلهایی هستم که میرین وال مارت برای خرید مواد غذایی .تازه یه وقتایی هم میگفتم استاد استاد از اون بسته هم بردار 😂😂😂
من عاشق زیبایی وآرامش وسکوت پارادایسم با اون جنگل بی نظیری که دور تا دور اونجاست ،پراز انرژی ودر یک کلام پراز خدا🌟🌟🌟
این مهمونها هم به من نشون میدن که چقدر میشه راحت وبی حاشیه زندگی کرد ولذت برد. از این اخلاق آمریکاییها واقعا لذت میبرم که اهل حاشیه نیستن وسرشون تو زندگی خودشونه و حریم شخصی رو کاملا حفظ میکنن 👌👌👌👏👏👏
امیدورام روزی برسه که من هم در چنین جمعهایی باشم 🙏🙏🙏
استاد بی نظیر از خدای مهربان برای شما وخانم شایسته آرزوی عالیترینهارو دارم،امیدوارم همیشه در پناه خدا شاد وسلامت وخوشبخت وثروتمند باشید.
سلام سلام بر همگی
خدای من خدای مهربان و بخشنده من خدای زیبای من
اگر من کل ساعت هام در قبال بزرگی و عظمتت سجده کنم بازم کمه
خدایا چقدر خوشحالم که تمام عطر لحظاتم شده پر شده از هدایت هایت
من الان میتونم درک کنم که چرا زمانی که زلیخا به یوسف پیامبر رسید دیگه حاضر به قبول کردن ایشون نبود الان میتونم اون حس درک کنم چون مشعلی روشن از خدای درون خودش حس کرده بود و تونستی بود ارتباط برقرار کنه با خدای درون خودش
خدایا دلم میخواد فریاد بزنم از ذوق و شوق داشتنت از اینکه دارمت از اینکه من برای کسب آگاهی و کسب تجربه های جدید به زمین فرستادی تا پر بشم از آگاهی های ناب
پر بشم از رسالت واقعی هستی
خدای من تو داری در هر زمان در هر مکان در هر عصر از طریق بندگان برگزیده خودت سایر بندگانت را راهنمایی میکنی و هدایت میکنی به داشتن روح خالص و ناب روحی بدون هیچ ناخالصی
روحی بدون توانایی غیبت
روحی بدون توانایی قضاوت، خشم ، نا مهربانی
استاد چقدر خوشحال شدم زمانی که حرف های شما رو شندیم اصلا توی پوست خودم نمیگنجم
چون مطمئن شدم دارم راه درست میرم
وقتی اینستا نصب کردم تمام دوست هام و فامیل ها رو داشتم بعد از چند مدت دیدم وقتم شده دیدن اینکه کی کجا داره میره و کی داره چی میخوره تمام کسانی که بودن را آنفالو کردم و دیگه هیچ کس دنبال نکردم و فقط پیج های آموزشی که مربوط اهدافم است دنبال میکنم اینجوری واقعا دنبال هدفم هستم.
فیلم و تلویزیون هم که خیلی وقت است تعطیل است ولی اینستا واقعا اگر کنترل نشه کاملا میتونه آدم به مرحله نابودی برسونه اینم من بازی ذهن میدونم که میاد کمک میکنه تلویزیون حذف بشه ولی از این سمت درگیر اینستا میکنه
اینستا برنامه خیلی خوبیه و من بخاطر این نعمت بزرگ الهی که خداوند برای بندگان خودش فرستاده خیلی شاکرم به شرطی که هوشمندانه استفاده بشه
حرف هاتون با تمام وجودم قبول دارم
چون وقتی آدم شروع میکنه روی خودش کار کردن و تصمیم قاطعانه میگیره که پای تصمیم خودش وایسته تازه فکر میکنم مرد عمل بودنش شروع میشه
چون من از وقتی که شروع کردم و دیدم دوستانی که دارم چقدر یکی یکی دارم میزام کنار و خیلی از موارد پیش میومد که طرف خودش از یک موضوعی که براش ناخوشایند بود میزاشت و میرفت به نظرم این جا هست که برای بتونی روی تصمیم خودت بمونی و خودت به جهان ثابت کنی و جهان برای کسی که رفته یک نفر جایگزین و مناسب با مدارت سر راهت قرار بده
اگر من بیوفتم دنبال اون آدم و دوباره پیگیر اون شخص بشم یعنی روی هدفم نیستم یعنی دنبال تغییر نیستم
دوستم بعد از 4 سال دوستی فقط سر یک ناهار قهر کرد و رفت من اول قانون خبر نداشتم و پیگیرش میشدم و بهش زنگ میزدم در واقع اون شده بود بارها رفته بود و من دوباره پیگیرش شدم و یک روز به خودم اومد و دیدم باید دست بردارم و هر کی باید راه خودش بره
الان اصلا اون احساس قبلی در درونم نسبت به اون خانم ندارم و جالب تر این هست که دیگه مثل قبل نیستم فورا تلفن بردارم و بیوفتم پیش آروم و ریلکس هستم
همیشه وقتی میرفتم شهرستان خیلی نمیتونستم با جمع راحت باشم و اصلا با روحیه من سازگاری نداشت و الان طوری شده که اصلا شرایطی محیا نمیشه که من بخوام برم
خود جهان برام انقدر کار و هدف های جدید سر راهم قرار داده که با فامیل های هم که بودم دوباره باهم یک جا نمیتونیم باشیم.
اولش به آدم احساس تنهایی دست میده و من اولش فکر میکردم که من چقدر آدم مشکل داری هستم که به این صورت شدم ولی جهان پاداش من داد این دوستم که رفت جهان به جای یک دوست الان دو دختر خانم که کاملا با هم هم فرکانس هستیم سر راهم قرار داده
ولی در این رفتن ها من خیلی درس ها رو از خودم تونستم بیرون بکشم
اینکه من باید در رفتارهای خودم قانون تعادل باید اجرا کنم و حس مظلومیت و قربانی بودن باید از خودم دور کنم
چه جوری به این نتیجه رسیدم
من دیدم من هر مشکل یا به حرفی که از دوستم یا مثلا همکارم یا خواهرم یا هر کسی میشنوم همون لحظه من از اون موضوع نمیگذرم و رها نمیکنم
مثلا جواب طرفم نمیدادم در کمال احترام و به اصطلاح خودم وارد فرکانس طرف مقابلم نمیشدم ولی ای دل غافل میام هزار بار حرف اون با خودم تکرار میکردم و میشد برام کلی نشخوار ذهنی و حتی خیلی موارد میشد به مامان و خواهرم میگفتم اره فلانی این حرف به من زد
ای دل غافل – ای دل غافل توی تمام این مدت ها داشتم مظلوم بازی در میوردم
از یک جای به بعد فهمیدم نه باید ادای مظلوم ها رو دربیاری و نه باید توی ذهنت وارد فرکانس طرف بشی و نه باااااید نشخوار ذهنی کنی
بعد از این دیگه تصمیم گرفتم هیچ حرفی رو برداشت نکنم و دیگه با خواهر و مامانم درد و دل نکنم و تمام ذهنم پر کردم از چیزهای که میخوام و از هدف های که میخوام
کم کم تمام کسانی که ازشون احساس خوب نمیگرفتم از کنارم رفتن و جایگزین های بهتری توی زندگیم وارد شده
توی تمام قسمت های این سریال یاد گرفتم که خودم باشم
خود واقعی خودم باشم برای دل کسی از چیزی که هستم نگذرم از خواسته ای که دارم نگذرم برای دل کسی و آدم های یک محل که چه برداشتی میکنن تغییر رفتار ندم
لباس های که میپوشم بر اساس محله ای که زندگی میکنم نباشه
در تمام ابعاد زندگی خود واقعی خودم باشم اینجوری سریع تر هم به خواسته هام میرسم.
سلام خانم راد عزیز🌹
چقدر زیبا نوشتید 💙 واقعا تو نوشته های شما میشه پیشرفت و تغییر فرکانسی را دید
ماشالا به این درک زیبا 💙
امیدوارم در پناه خداوند مهربان به تمام خواسته هاتون برسید 💖
سلام به خانواده ی الهی ام🥰
پدرم سید جان مادرم مریم جان و خواهرو برادرای هم فرکانسم😍
من کیمیا هستم دختر یگانه✌️❤️
خب اقا بریم باهم یه مروری رویه نکات مثبت این قسمت بکنیم و کلی فرکانس خب بفرستیم یوهوووو🏃🏻♀️😍
وای خدایا چقدر صدای قورباغه ها دل نشینه و شگفت انگیزه اونم بعد از بارون بی نظیر 🐸
عطر بی نظیر شام که تویه رطوبت هوا پخش شده و اشتهای ادمو صد برایر میکنه و خدایا عجب بیف استروگانف وسوسه انگیز و حرفه ی ایول😍
ادم قیافشو میبینه دهنش اب میوفته چه برسه عطر و طعمشو بچشه 🍝
نوش جونتون
عجب دوستای هنرمند و اشپز و زرنگی داری استاد جان 😍
عاشق این قابلمه شدم که انقدر حرفه ی هست و میشه خیلی غذا های خوشمزه توش پخت😍
تو یه اون بارون شگفت انگیز تویه اب شنا کنی بعدش یه دوش اب گرم. بگیری بیای کنار دوستات بشینی به قول مریم جان ارکستر قورباغه ها برات بخونن یه بشقاب بیف استروگانف تویه دست عطر قارچ و کره تو مشامت رطوبت هوا رو حس کنی منظره بی نظیر بهشت هم مقابت عزیز دلتم کنارت باشه تازه😍چه حسی زیبا تر و قشنگ تر از این لحضه🥺❤️ادم باید در لحضه باشه و از لحضه لذت ببره جوری زندگی کنه که گویا امروز اخرین روزشه سعی کنه فقط فقط لذت ببره😍😍
اخه استادچرا انقدر شما خوبین🥰
وای خدای من تازه از همه اینا بگذریم از اون دسر وسوسه انگیز نمیشه گذشت خدای من دهنم اب افتاد🤤
شکلات و کره و گیلاس عجب ترکیب خفن و جدیدی تازه گرم هم سرو میشه تویه این هوا عجب بمب انرژی میشه خدای من بی نظیرهههه😍😍😭
خیلی واسم جالبه که اشپز اینها اقایون بوده خیلی لذت میبرم وفتی میبنیم انقدر مرد های امریکا مسئولیت پذیر هستند و هنرمند و تقسیم وظایف انجام میدهند تا همه کارا رویه دوش یه نفر نباشه و تک تک اعضا بتونن هم از فضا لذت ببرن هم با هم مشارکت کن چی بهتر از اینه اخه عالیه 😍
وای عطر شکلات و گیلاس خدا میدونه چه چیز بی نظیریه😍😍😍
چه بازی باحال و جدیدی بثد عاشق شیطنتای ریک شدم😂
و استاد عزیز که مثله همیشه راحت ترین راه رو انتخواب می کرد
استاد جان چقدر کامل توضیح دادین در مورد اینکه وقتی با همیم کافیه فقط لذت اون احضه رو ببریم با هم. دیگه ن انیکه کارای بیهوده یا بحثای رو انجام بدیم که هیچ فایده نداره
من خودم همیشه به مهمونی که میریم بیشتر هم سن و سال هام سرشون تویه گوشیه و حال هیچ کاری ندارن ومن اصلا به این موضوع اهمیت نمیدم
و میریم با بچه ها یه کوچیک تر بازی میکنم از انرژی و اشتیاقشون استفاده میکنم و اصلا برام مهم نی بقیه چی در موردم فک میکنن فقط دنبال لحضه هایم که حالمو خوب کنم چی پر انرژی تر اینکه با بچه ها بازی کنی و یاد بگیر مثله بچه ها تجسم کنی انرژی داشته باشی و لذت ببری خیلی حس شیرین و قشنگیه ☺️
مرسی از مریم عزیز بابت فیلم برداری و مذسی از استاد عزیزم بابت نکاتی از زندگی که هروز یچیزو یاداومون میشن
در کل من عاشقتونم خیلی زیاد😍😍😍
سلام روز همه دوستان وعزیزان بخیر
واقعا خدا رو شکر میکنم که نوشتن کامنت برام شده تمرین مفیدی برای تمرکز بر نکات مثبت,علاوه بر اون توی فضای ارتعاشی اون کشور وایالت زیبا وویلای زیبا وانسانهای مثبت اندیش ومثبت کردار قرار میگیرم, انصافا هم تمرین جالب ومهیجی هست که هرروز با عشق انجام میدم.مخصوصا که گاهی میفهمم دوستانی کانتهای خودمو که بیشتر برای دل خودم مینویسم میخونن ودرموردش هم نظر میدن وازم تشکر میکنن.بینهایت شکر
استاد هر چی زندگی شما رو میبینم وهمینطور مریم مریم رو میفهمم که چقدر ما راه دوری رفته بودیم وچقدر وارد پیچیدگی شده بودیم وپیچیدگی رو باور کرده بودیم وباور کرده بودیم که زندگی سخته😶.اما هر چی بیشتر با شما واین خانواده جدید وقت میگذرونم میگم خدایا چی این زندگی عجیب وغریبه? کدوم باوری ابرعجایبه?هیچیش بخدا هیچیش من فقط سادگی بیشتر وبیشتر رو میبینم وهی به خودم میگم بابا اگه مثل همون بچگیامون همه چیز رو ساده میگرفتیم وبا هیجان وشور بچگیمون پیش میرفتیم الان حال و وضع هممون خیییلی بهتر از اینها بود.
much more better than this.
مشکل از اون جایی شروع شد که هی بهمون گفتن ببین تو دیگه بزرگ شدی ,دیگه بچه نباش, بچه بازی درنیار, یا مثلا گفتن بچه شدی? وهمه اینها بخاطر این بود که مطابق احساس وهدایت الهیمون که از همون زمان تولدمون خدا بهمون مرحمت کرده بود سعی میکردیم رفتار کنیم ولی بزرگترها یا کسانی که سعی میکردن بچه نباشن اونو نمیپسندیدن ,به این ترتیب ما هم کم کم بزرگ شدیم 😎وفکر میکردیم داریم مراتب اجتماعی شدن وبزرگ شدن رو یاد میگیریم غافل از اینکه بزرگ شدن همانا وکمرنگ شدن جریان هدایت وخود بودنمان همانا ووارونه شدن همه چیز همانا🙃
اما این شاید لااقل توی زمان وشرایط ما که والدین وآموزش وپرورش ورسانه ها هم باورش شاید همینها بوده وفکر میکردن دارن به ما خدمت میکنن چیز عجیبی نبوده.ومن از خودم میپرسم که الان میخوای چکار کنی?What now
خوب جواب ساده س همونطور که بچها دوست دارن بزرگ بشن وزور بزنن که بزرگ بشن تا بفهمن تو عالم آدم بزرگا چه خبره? وچرا همه انقدر جدی هستن? حتما زندگی خیلی جدیه ونیاز به تمرکز شدید وجدیت وخشونت خاصی داره بزار ماهم تجربه اش کنیم, والبته تجربه اش هم کردیم کم وبیش حالا برعکسش عمل کنیم.یعنی چی? هیچی دیگه یه مدت خواستمون وتلاشمون این بود که بزرگ بشیم ولی الان بخوایم وشجاعت اینو داشته باشیم که دوباره بچه بشیم ,همون کودکان الهی وزیبا ومنحصربفرد شاید این سیکلی بوده که باید طی میکردیم یا شایدم نه دور اضافی زدیم بهرحال الانش مهمه که میخوایم چکار کنیم?
کودک بودن از دیدگاه من یه ارزش فوق العاده والهیه که باید همه این ویژگی رو تو خودشون حفظ کنن وپرورش بدن وربطی به سن وسال واندازه وهیکل نداره, کودک بودن یعنی خود بودن,نقاب نداشتن, حرف وقضاوت دیگران برات پشیزی نیرزیدن, شجاعت وهیجان امتحان کردن چیزهای جدید😍, گاهی شیطنت کردن, وصل بودن به جریان هدایت, تجسمات خارق العاده ,فقط به دنبال شادیها رفتن, ساده خندیدن,ساده گریستن, ساده بخشیدن, کودکی یعنی تعادل ,یعنی انرژی تازه ,یعنی زیبایی,الهی بودن.الهی بینهایت شکر بخاطر ذات پاک والهی که به هممون عطا کرده.
یادمه با یه زیرانداز وچند تا عروسک ویه کم خوراکی تو رویاهامون توی قصر زندگی میکردیم وپسرها هم با یه چوب که سوارش میشدن ومیدویدن توی ماشینهای آخرین سیستم رانندگی میکردن.
واقعا ذات بچها الهی وپاک و حیرت انگیزه ودر واقع خیلی وقتها ماباید ازشون چیز یاد بگیریم نه اونا از ما چون اونا خودشون اوکی ودرست هستن.هزاران بار پیش اومده که از عمق یک سوال یا یک جمله که از دهان بچها بیرون میاد شوکه شدیم ویا به فکر فرو رفتیم🤔
شکر خدا الان قانون تکامل وآگاهی در مورد تربیت هم داره طی میشه وبیشتر ازقبل سعی میشه که توی روند رشد وتکاملشون دخالتی نکرد واونها رو با ذات الهیشون تنها گذاشت تا خود خداوند هدایت وتربیتشون کنه.الهی شکر که تربیت خدا همیشه معجزه آفرین هست.
در مورد این دختر زیبا هم که کلاس پنجمه شکر خدا این آزادی ورهایی دیده میشه وکسی بهش نگفته اییین همه عروسک برای کمپینگ ? کجا بزاریمشون? یا لااقل فقط یکیشو بیار .راحت گذاشتن توی دنیای خودش باشه ومسلم هست که تخیل وتجسم ورویایهای فوق العاده ای داشته باشه.
وقتی میبینم که این مردهای خانواده که قبلنها شاید بایدخانمهاوبچها جلوشون چایی میذاشتن وبرای هر چیزی ازشون اجازه میگرفتن و… چقدر ساده جمع شدن ودارن از بازی لذت میبرن با تمام وجود روند تکاملی ورو به سادگی وکودکانگی رفتن دنیا رو باور میکنم.الهی بینهایت شکرکه روند در هر جایی مشهود هست.
مریم جون هم معلومه که این حس رو قشنگ تو خودش حفظ کرده که برای عروسک بازی داوطلب میشه.آفرین مریمی
چه غذاهای متنوع وخوشمزه ای درست میکنن وچقدر زیبا ازش لذت میبرن, از جمع لذت میبرن ,از هوا از بارون از محیط.چقدر رنگ دسرگیلاس قشنگه خدایا. الهی بینهایت شکر.
این خود بودن آدماوقضاوت نکردنشون مخصوصا توی این کشور باعث شده که چقدر جالب نسلهای مختلف با هم مچ بشن وخانواده ها باهم راحت کنار بیان مخصوصا واضح میبینم که روابط بچها ووالدینشون چقدر عالی هست(بدون باورهای غلطی که خیلی جاها میشه دید واختلافاتشون رو به اختلاف نسلها وتفاوت ارزشهاوغیره نسبت میدن) واقعا خدا رو شکر
واقعا زندگی به همین سادگی وآسونیه.ایمان دارم که سعادت وخوشبختی وثروت وروابط عالی ومعنویت والهی بودن به همین سادگی وآسونیه.اما فقط کودکان وکسانی که بزرگ نشدن این سادگی رو باور میکنن ویا کسانی که دوباره روال کودکی رو در پیش گرفتن. به قول حضرت عیسی:تا مثل کودکان ساده نشوید ملکوت الهی رو به چشم نخواهید دید. الهی بینهایت شکر که کمال وسعادت در سادگیه نه پیچیدگی وسختی.😇
شکر خدا من مدتهاست که دارم روی جریان هدایت وکودکی کار میکنم واگر ازم بپرسین که چند سالته واقعا نمیدونم چی بگم ولی دوست دارم بگم که من کودک هستم😉یه بار بزرگ شدیم دیدم خبری نیست اینجا دوباره برگشتیم به دوران زیبای کودکی ولی این بار دیگه حتی وسوسه بزرگ شدن هم پیش ما نمیاد😄خداروشکر
ممنون استادعزیز بابت توضیحات قشنگت🤗
برای همه بهترینهای خداوند رو در تمام ابعاد آرزو دارم.
الهی باشید😇😇😇
سلام آسو جان دوست خوبم
چقد نوشته زیبایی بود و چقد لذت بردم
واقعا همینه
من هم ایمان دارم زندگی به همین آسونیه
سعادت دنیا و آخرت به همین سادگیه
ثروت و سلامتی و روابط قشنگ و توحید به همین قشنگیه و راحتیه
و البته خیلی ام طبیعیه که ما اینگونه باشیم خیلی طبیعی
همانطور که در کودکی و حتی قبل از اینکه پا به این دنیا بذاریم میدونستیم که همه اینها طبیعیه
خیلی خوب به نکات مثبت اشاره کردی و خدا رو شکر میکنم که این فرصت رو داشتم نوشته زیبات رو بخونم
هر کجا که هستی حال دلت عالی باشه
بدرخشی مث الماس ناب
سلام وسپاس خدمت شما دوست عزیز
خدارو شکر بابت دوستان الهی چون شما که با تحسین وهمینطور کامنتهای زیبای خودتون ارتعاشهای زیباتری رو به جهان هستی ارسال میکنیدوبه رشد وتکامل هستی کمک میکنید.
ممنونم ودر پناه توحید وخدای همیشه همراه سعادتمند باشید
به نام الله مهربان و هدایتگرم،
سلام دوست بینظیرم عزیزم اگاهم،
من عاااااااشق اینم بیام کامنتهای وحشتناک بینظیر ناب خالص فوق العاده رو مطالعه کنم لذت ببرم رشد کنم تحسین کنم عشق کنم،
چقدرررررر لذت بردم عالی بود فقط میتونم بگم عالی با چه احساس زیبایییییییییی،
واقعا ممنونم برای این حجم از نوشتن انرژی خوبتون حس خوبتون….
سپاسگزارم آتی نازنین ودوست خوب هم ارتعاشی
آرزوی بهترینهای خداوند رو براتون دارم😍
با سلام خدمت هم خانواده ی صمیمی عباسمنشیی
خانم آسو ساعد
خیلی از دیدگاه تون لذت بردم و هدایت شدم به آگاهی بیشتر بخصوص اون قسمت از حضرت عیسی … این متنو من در کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین خوندم و خیلی برام پر معنا بود و شما بخوبی و بجا یاد آوری کردید… همچنین اون قسمت آخرش که گفتین دوست دارید هر کسی ازتون پرسید چند سالتونه بگید کودک هستید و برای بزرگ شدن وسوسه ای ندارید .. خیلی برام جالب بود …
ممنون و سپاسگذارم برای این دیدگاه قشگتون.
شاد و خوشحال و ثروتمند در همه جنبه های زندگیتونو آرزومندم..
🌹🌹🌹🙏🙏🙏
ممنون رویای عزیز
آرزو میکنم در پناه خداوند یکتا به تمام رویایهای زیبات که مثل خودت زیبا والهی هستن برسی❤
چه نگاه قشنگی، واقعا لذت بردم✨✨✨✨✨
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا..
سلام بر آسو گیان،عزیز دلم..
وای وااااای عزیزززززممم،بخدا امروز با خودم میگفتن اگه ازک بپرسن چند سالته میگم نمیدونم..
یه یهو هدایت شدم به دیدگاه بی نظیرت..
واقعا اینطوریه،منم از ته دل دوست دارم کودک باشم و خدا رو شکر که کودک درون بی نهایت فعالی دارم و همیشه هم جمع کودکان رو انتخاب میکنم تا بزرگترا..حتی دوستایی دارم که ازم ۱۰ سالم کوچیکترن،ولی حسم میگه که من از اونا کوچیکترم و بعد که یادم میوفته که اااااا من بزرگتر بودماااا،به خودم ودرون کودکم میبالم که اونقدددر همیشه حس کودکانه ش رو حفظ کرده..
عاشقتممم عزیزمم
ممنون واسه دیدگاه خوبت
در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه
سلام هم کودکی عزیزم
واقعا سن وسال مهم نیست وسن تنها یک عدده خدارو شکر که جمعا داریم به نتایج فوق العاده ای میرسیم وهمه باهم در حال رشد هستیم. خدا رو شکر بابت دوستان مهربان وبا درکی چون شما عزیزان.واقعا شکر
عاشقتم به آفرین گیان
سلام دوست عزیز 🌹
آفرین به این قلم زیبا👌🏻👌🏻و تبریک به شما که از استاد لایک گرفتین
از خوندن کامنت زیباتون لذت بردم 😌مخصوصا اونجا که گفته بودین دارم برمیگردم به دوران کودکی .
امیدوارم به همه ی آرزوهای قشنگت برسی
راستی اسمتون هم واقعاً زیباست👍🏻👍🏻
مطمئنا الان که این پاسخ رو مینویسین هم به خدا وصل هستین. چون آسوده رو چند بار تکرار کردین آسودگی کاریه که با تمام وجودم دارم به سمتش میرم وبه این نتیجه رسیدم که برای موفقیت هیچ کار خاصی نیاز نیست بکنیم فقط کافیه پامونو از روی ترمزها برداریم ونعمت ومعنویت وثروت بطور خودبخود وارد زندگیمون میشه. کاری که استاد بخوبی انجام داد ودر عرض چند سال زندگیش با لطف خدا متحول شد. ترمزهای نادیدنی, مقاومتهای نامحسوس ,تسلیم نشدنهای الکی وصرفا از روی جهل. تازه فهمیدم هر چی که زور زدم وتلاش کردم فقط خودمو به مشقت انداختم مثل شنا کردن با وزنه های سنگینی که به دست وپا بسته شده. واقعا رهایی وآسودگی خوش گنجینه عظیمیه که کلید گنجهای زمین وآسمونه.الهی شکر
ممنون بابت پاسخ زیباتون
.
سلام بر آسوی نازنینمممم
چقدرررررر ارامشششش چقدر عشققق چقدررررر پر از زیبایی درونی ات بود جای جای کلماتت عشق من
بی نهایت لذت بردممممم
بی نهایت فوق العاده بود
بی نهایت تحسینت میکنم برای این همه درک و اآگاهی های بی نظیرت عشق من
برایت بهترین های بهترین هارو میخوامممممممممممم جان دلم
الهی که همیشه غرق در شادی غرق در زیبایی های خداوندم غرق در لذت بردن ها باشیییییی
عاشقتم
دوست عزیزم سلام
بینهااایت متشکرم از کامنت بینظیری که نوشتی
وااقعن حظ کردم و کلی به آگاهی هام افزوده شد
منم مثل شما چنین دیدگاهی نسبت به کودکی و کودک درون دارم. دورانی که بقول شما وقتی توش هستیم دوست داریم زودتر بزرگ بشیم اما وقتی بزرگ میشیم میبینیم کودکی بهتر بود!
ولی خب بزرگ بودن هم لحظات خوب خودش رو داره توی بزرگی هم میشه کودک بود و کودک درون رو زنده نگهداشت…
بازهم تشکر تشکر دوست مهربانم
دوستون دارم
سلام آسو عزیزم
چقدر زیبا بود چقدر پر مفهوم بود چقدر باورهای نابی خدایااشکرت واقعا مشخصه که وصلی به خدا و چقدر زیبا میگه و می نویسی من عاشق نوشته هات شدم عاشق این شدم که هر روز و هر لحظه در این سایت الهی داره جمع دوستان بی نظیرم بیشتر و بیشتر میشه خدایااشکرت چقدر متنت باعث شد یسری دیدگاه ها م رو بررسی کنم و بخوام تغییرشون بدم خدایااشکرت الان این حس بهم دست داده که دوست دارم اگه کسی ازم پرسید چند سالته واقعا بگم نمیدونم بگم من سن ندارم من تاریخ نمیخوره لحظات زندگیم و من همیشه الهی هستم و همون روح خدایی
،چقدر تقلا داشتم در گذشته سن و سالم رو بزرگ نشون بدم و یادمه 17سالم بود دوست داشتم 25سالم باشه واقعا خندم گرفت از طرز تفکرم ،خیلی خوشحالم خیلی، خیلی دارم از همین لحظم لذت میبرم خیلی خدایااشکرت
بازم دمت گرم آسو عزیز چقدر خوب متنت منو به نوشتن در آورد و چقدر باورهام رو شخم زد
خدایااشکرت
دوست عزیزم مرسی که هستی
سلام رضای عزیز
ممنونم بابت نظری که در مورد کامنتم داشتی.چقدر خوشحالم که دلنوشته هایی که برای دل خودم وتوجه بر نکات مثبت نوشتم باعث شده جرقه هایی توی ذهن دوستان الهیم ایجاد کنه وتوی این مسیر چنین دوستان الهی وتوحیدی همراهیم میکنن.
واقعا همینطوره تاریخ وزمان وسن وسال چیزهایی ساخته ذهن وتصورات خودمون هستن وما سن وسال نداریم وبا این دیدگاه از اسارت زمان خارج میشیم.
خدا رو بینهایت شکر
خدایی والهی باشی دوست عزیز
سلام آسو عزیز
به چه نکات خوبی اشاره کردین.
دقیقا همینطوره.
جالبه که منم سه چهار روزه خیلی دارم روی بچه بودن و بچگی کردن فکر میکنم و سعی میکنم در عمل هم اجرایی اش کنم.
واقعا همینه. بچه که بودم عاشق این بودم که زودتر بزرگ شم و ببینم چه خبره توی دنیای ادم بزرگا.
و الان دوست دارم ببینم توی دنیای بچه ها چخبره و دوست دارم از دید اونا به جهان نکاه کنم و مثل اونا از هر جا و هر شرایطی لذت ببرم و برای خودم فان بسازم.
بچه بودن…
اخ اخ اخ
اگه بدونین من چقدر عاشق این احساس شدم…
تا حدی که اگه بگن تو فقط یه حس میتونی انتخاب کنی که تا اخر عمرت فقط همونو تجربه کنی، سریع میگم حس بچگی
باور غلط که عموم مردم دارن و با حسرت به دوران کودکیشون نگاه میکنن، اینه که :
اون دوران دیگه رفته و تموم شده و پروندش بسته شده و دیگه قابل تکرار نیست!
در صورتی که اصلا چنین چیزی نیست.
چه بسا وقتی تجارب و پختگی که طی این سالها کسب کردیم اکه با اون شور و هیجان و نشاط و رهایی بچگی ترکیب بشه، نتیجه برامون غوغا میکنه.
چون دیگه یه سری از اشتباهات اون زمان رو نمیکنیم که از سر ناآگاهی بوده.
و فقط میتونیم از اون حس خالص و پاک و ناب لذت ببریم و لذت ببریم و لذت ببریم…
شوخ باشیم، شاد باشیم، رها باشیم، آزاد باشیم، خودمون رو توی قید و بند محدودیت های واهی ذهنی فرار ندیم، بپریم بالا پایین، از ته دل و با صدای بلند بخندیم، به زشته زشته گفتن های این و اون توجه نکنیم و تمام اینا رو ابزاری قرار بدیم برای لذت بیشتر.
برای اینکه بتونیم طنابایی که به پامون بستیم رو باز کنیم و در نهایت به رشد و پیشرفت خودمون برسیم و البته حواسمون باشه که دیگه از حد نگذریم.
آسوی عزیز،
من اینا رو برای خودم نوشتم. چون برام شگفت انگیزه که جریان هدایت چطور داره من رو بدون خطا جلو میبره و کمک میکنه که بهتر و بهتر بشم، خواسته هام رو بشناسم و بهشون برسم.
ممنونم ازت بابت کامنت زیبایی که گذاشتی.
برات بهترین ها رو آرزو میکنم
هر جا هستی شاد و پیروز و سرشار از حس بچگی باشی؛)))
به نام خدای هدایتگر مهربان
سلام به همه مخصوص به دوستان عزیزی که کامنت های رو مینویسند که ما با خوندش انگار غوطه میشیم در احساس خوب آب تنی میکنیم در حجم وسیعی از فرکانس های عالی
دور میشیم از اون هیاهیوی بیرون
به قول سهراب زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
چیزی که به عینه در سریال زندگی در بهشت هم داریم میبینم هم درک میکنیم و هم عمل میکنیم
زندگی همین غذا پختن های عاشقانه ریک هست در دل این طبیعت
زندگی همین ذوق کردن های سید عزیز از یه غذای خوشمزه که با ببین ببین گفتن نشونش میده
ثانیه 53 رو استاپ کنید
یه نقاشی میبنید دقیقا یک نقاشی بسیار زیبا
دریاچه روی آب
خونه چوبی روی آب
جنگل پشت دریاچه
سنگ های که انگار روی هم چیده شدن برای محل غذاپختن
و یک درخت خشک افتاده شده پشت این سنگ ها
فقط میتونم بگم خدایا شکرت
قول میدم اگ اقای باب راس تو برنامه لذت نقاشی اینجا بود
از اینجا جم نمیخورد کل زندگیشو از صب تا شب تقاشی میکرد
اخه اون هم نقاشی میکنه هم اون مکان زیبا رو حین نقاشی تحسین میکنه
سید جان تو استاد ذوق کردنم هستی بهت تبریک میگم
خیلی جالبه همه یه صندلی برا خودشون دارند و این یعنی فراوانی احترام ب خودت و احساس لیاقت
تازه صندلی ریک جای بطری نوشیدنی هم داره لایک
همه بدونه سر و صدا وایسادن که غذاشون رو بخورن بدونه هیچ بگو و مگوی افرین به این نوع تربیت صحیح لایک
دقیقه 4:35 اون اتیش گر گرفته رو شما ببین جون میده چندتا سیب زمینی بندازی تووش و نوش جان کنی
و بازهم استاد عزیزاستاد ذوق کردن : ببییییییین عاللیییییه
خداوکیل بازیشون رو نگا کنید اقا همین بازی ساده کلی برای من درس داشت
من به چشم خودم دیدم همین بازی ورق چه جاهای ب دعواهای عجیب و غریب کشیده شد سر هیچ و پوچ
ولی این دوستان رو ببینید کل جریان بازی دارند میخندند و لذت میبرند
چون یاد گرفتن لذذذذذتشووووو ببرند لایک لایک
استادهم که عاشق سادتر کردن هرچیزی هست مهرهاشو در یک ثانیه در راحترین جای ممکن میذاره برعکس بقیه که جاهای پیچیده رو دوسدارند
دنیا با همین تفکرات و دیدگاها زیباتر میشه
یه نکته دیگه اینم از تجربیات خود منه
بارها پیش اومده اینجا چهارتا بزرگتر باهم بازی کنند و بچه ها اومدن با داد و بیداد و گریه کردن بازی رو بهم ریختن که ماهم میخوایم بازی کنیم
من عاششششق این احترام شدم لایییییک
این دختر کوچولو ناز چقدر عرووسک داره اینم فروانی در اون چیزی که میخوای داشته باشی میشه ده ها مدل مختلف رو به راحتی داشت
حتی عروسک هاش دستبند و عینک هم داره
خانم شایسته هم رفت دقایقی رو با اون بچه و عروسک هاش لذت برد حالا با خودش نگفت زشته برای من و این بچه س هم سن و سال من نیست و ….لایک
خدایا شکرت بخاطر این روز عالی که با فرکانس های عالی شروع شد
پیش بسوی خلق ی روز شگفت انگیز
در پناه خودش
سلام استاد جان و مریم جان عزیز دل
خدایا شکر خدایا شکرت خدایا شکرت که یه روز دیگه به من هدیه کردی که فایل جدیدی از بهشتمون روی زمین رو ببینم
چقدر آرامش و مسئولیت پذیری و اعتماد بنفس این خانواده تحسین بر انگیزه.
وای چه دسر خوش رنگ و زیبایی . آفرین به این خانواده که احترام به بزرگتر ها رو اینقدر خوب و در عمل به بچه ها آموزش میدن. لذت بردم وقتی آقای ریک برای مریم جان صندلی آوردن واقعا انسانهای شریفی هستند .
چه لذتی میده توی مهمونی بازی کردن چون خودم تجربه شو دارم کلا منو شوهرم خیلی اهل بازی و سرگرمی و تفریح هستیم و از این بابت خدا رو شاکرم که چنین شوهری رو خدا به من داده چون اصلا اخبار گوش نمیده و این لطف خداوند به منه چون پدرم شدیدا اخبار گوش میدن و من یادمه مجرد که بودم همیشه از این بابت ناراحت بودم و هر وقت می رفتیم مهمونی پدرم فقط صحبتهای سیاسی میکرد ولی حالا شوهری دارم که هر وقت می ریم مهمونی و مهمون میاد واقعا دنبال لذت بردنه و این برای من نعمت بزرگیه.
وقتی جمع شما رو دیدم که با چه لذت و شادی بازی می کردین خیلی ذوق کردم
چقدر لذت بخشه با آدمهایی رفت و آمد کنی که به دنبال کارهای بیهوده و غیبت نباشن من به شخصه از خیلی از اطرافیانم که باهاشون رفت و آمد داشتیم و هر وقت خونه هم می رفتیم فقط غیبت میکردن و از مشکلاتشون حرف میزدن خیلی بدم میومد و دوست نداشتم باهاشون باشم و از خدا خواستم که منو ازشون جدا کنه و خدا به وسیله کرونا اونها رو از من دور کرد . و این نتیجه توجه نکردن به نازیباییهاست چون همیشه توی جمع همه غیبت و شکایت میکردن و من سکوت میکردم.
از ته دل از خدا میخوام کمکم کنه که هر لحظه از زندگی مون بتونیم فقط به نکات مثبت توجه کنیم و لذت ببریم .
ای جانم این دختر کوچولو چقدر ناز و بانمکه . چه عروسکای خوشکل و مرتب و تمیزی داره .آفرین به مریم جان که اینقدر با عشق و دوربین به دست باهاش بازی میکرد از لذت بخش ترین کارها برای من بازی کردن با بچه هاست واقعا اینها وجود مقدس و پاکی دارن و میتونیم اصل رو در وجودشون ببینیم وقتی به راحتی با عروسکهاشون تخیل میکنن و این قدرت و نعمتی که خداوند به همه ما داده و خیلیامون از وقتی بزرگ شدیم فراموش کردیم که میشه با قدرت تجسم و خلاقیت به راحتی به خیلی از خواسته هامون برسیم وقتی به بچه ها نگاه میکنم میبینم که همه بچه ها قوانین خداوند رو خیلی خوب بلدن و همه ما هر چی بزرگ تر شدیم این قوانین در ذهنمون کمرنگ تر شد من خودم لذت بخش ترین خاطراتم از دوران کودکیمه چون خیییلی خلاق و شاد و پر انرژی بودم .
سپاسگزارم استاد از این فایل که منو برد به دوران کودکیم و به یادم آورد که من اون موقع قانون رو خیلی خوب بلد بودم
چقدر این آهنگ پایانی به دلم نشست.
اول صبحی با این فایل خیلی انرژی گرفتم و دو تا درس اصلی از این فایل یادآور شدم که همیشه و هر لحظه باید تمام توجه و تمرکزم بر نکات مثبت باشه تا بهترین ها برام رقم بخوره و از قدرت تجسمی که خدا به من داده استفاده کنم تا خلق کنم زندگیمو اون جور که میخوام .
خدایا شکرت که تونستم بعد مدتها کامنت بزارم .
سلام به همفرکانسی های گلم .
وقتی فایل امروز ونگاه کردم بهم گفته شد که بنویسم درحالی که کار واجب داشتم ولی بهم.گفته شد که بنویس ومن اطاعت کردم .
ما تو شهر کرج زندگی میکنیم ودایی من تو همین شهر زندگی میکنه .
دایی من تقریبا 70 سالشه که به شدت کودک فعال وهمسرش که خیلی بیشتر وباحالتره .
پنج شنبه وجمعه پیش مارو دعوت کردن که بریم پیششون .
این خانواده تنها خانواده ای که من دوست دارم باهاشون رفت وامد کنم .
چون خیلی خودشون هستن .مدل خودشون زندگی میکنن وهیچ کاری به حرف مردم ندارن .
خیلی عالی بلدن که از زندگی لذت ببرن با همون داشته هاشون .
خیلی خوب بلدن در لحظه بودن رو تجربه کنن
به قول استاد وقتی که.من روی باورهام کار میکردم جهان هستی این خانواده عالی رو هدایت کرد برای هجرت به کرج .چون قبلا کرج نبودن .وسپاسگزار خداوندم به خاطر قوانین بدون تغییرش
دایی وزندایی چند تا نوه خوب دارن که از بس که با این بچه حوب رفتار شده واجازه داده شده که خودشون رو تجربه کنن خیلی عالی این بچه ها تربیت شدن از هر جهت .
از جهت درخواست کردن وگیر نتیجه نبودن
استفاده بهینه از همون امکاناتی که دارن
جذب خواسته هاشون از طریق عمل به قانون (حتی بدون اینکه بدونن دارن به قانون عمل میکنن)شاد بون واحساس خوب .
تو این خانواده (دایی وبچه هاش ونوهاش )کوچیک وبزرگ همیشه با احترام با هم رفتار میکنن والبته این طور تربیت شدن .
کوچیک بزرگ با هم وکنار هم بازی های دسته جمعی دارن .که خیلی لذت بخش هست .
تو همون دور همی به قول استاد به جای عیبت وبحث های سیاسی .دور هم جمع شدیم وسوالهای عالی از جمع به نوبت پرسیده شد حتی کوچک ترها وبه نوبت جواب دادیم
یکی از اون سوالها این بود که :اگه قدرتی بهتون داده میشد دوست داشتین چه قدرتی رو داشته باشبن وچه کاری باهاش انجام بدین
جالب بود که به قول استاد کسایی که روی خودشون بیشتر کار کرده بودن با ذهن بازتری جواب میدادن .بچه ها عالی بودن به خاطر اینکه باورهای محدود کننده کمتری داشتن
واقعا از جواب هاشون شگفت زده میشدیم .
تو این بازی ذهنمون خیلی بازتر شد وباشنیدن قدرت دیگران متوجه میشدیم که اره میشه این قدرت رو هم داشت .وخواسته های جدید شکل میگرفت .
با همون شرایط وبا همون امکانات که دارن بهترین استفاده رو میکنن .
تصمیم میگیرن وتصمیم رو با جمع (حتی بچه ها )در میون میزارن وبه ارائ ا بیشتر عمل میکنن
واقعا این خانواده عالین .
یکی از بچه تقگفنگ داره که پیشنهاد شد که بریم وتوی زمین خالی کنار خونشون که نسبتا هم بزرگ بود .هدف بزاریم وهدف ها رو نشونه روی کنیم ومسابقه بزاریم ببینیم که کی برنده میشه .
از دایی 70 ساله .من وزندایی که 50 سالمونه تا کوچکترین فرزند که که میتونست این.تفنگ رو با رعایت قانون دست بگیره .تو این بازی بودیم وبه شدت لذت بردیم .
به نوبت تیر اندازی میکردیم واز این بازی ساده نهایت استفاده رو بردیم .
بعد تو همین زمین خالی کفش راحت پوشیدیم ووسطی بازی کردیم .همه باهم .
بدون اینکه نگران نگاه مردم .خرف مردم باشبم از بازیمون لذت بردیم .
بعد از بازی قرار شد که برای اینکه بیشتر از بودن با هم استفاده کنیم قرار شد که عذای ساده از بیرون بگیریم وهر کس دونگ خودش رو حساب کنه واین طور هم صاحب خونه راحت بود واز دور همی لذت برد وهم ما مهمونا راحتر بودیم .
بچه ها انواع واقسام بازی هارو دارن که یکی یکی این بازی هارو انجام دادیم .ولذت بردیم .
تو این خانواده همیشه کارها بین اعضا تقسیم میشه حتی ما که مهمونشون هستیم .حتما هر کس باید وظیفه ای رو که داره بدون چون وچرا انجام بده .
از قبل وظایف معلوم میشه
ودیگه تغییر نمیدن مگه تو شرایط خاص .بازم با نظر سنجی جمعی .این جوری کسی حسته نمیشه وهمه هم لذت میبریم وهم.مسعولیت پذیری مون رو زندگی مکنیم .
هیچ محدویتی رو برای لذت بردن قبول نمیکنن .
برای بازی با بچه ها مبل هارو جابجا میکنن
گاهی اوقات سنگر میسازن
از در قابلمه وکفگیر وبقیه وسایل استفاده میکنن .
بازی متکا رو که خیلی دوست دارن.
مبل هارو جمع میکنن وبا تشک ها روشون میپوشونن که بچها تو محیط امن تر بازی کنن وفضای بیشتر داشته باشن .
وقتی به زندایی میگن که متکاهات خراب میشه .در جواب میگه فدای سرم .ارزش داره اگه چند ساعت با نوه هام بهم خوشبگذره واحساس خوب داشته باشم ومیگه که اگه خراب شد دوباره درستشون میکنم .
مهم اینکه از زندگی لذت ببریم .
عاشق این زندایی با حالم .
بازی های جدید اختراع میکنن وبازی میکنن
یکی از این بازی ها این بود که پشت تکی رو چپه کردن وپشت پشت تکی با خلاقیت با کف دست زربه میزدن واهنگ جدید ایجاد میکردن .بچه ها خیلی استقبال کردن واین بازی جدید رو امتهان میکردن. میبایست همه با هم چها یا پنج نفر یک مدل روی پشت تکی بزنن .
تو خیلی از بازی ها بچه ها عالی شدن وهمیشه از بازی های جدید ونو به خوبی استقبال میکنن
توی حمام بازی کف بازی رو انجام.میدن
شعر وترانه میخونن
مادر بچه ها به خوبی با دختر 4سالش خاله بازی میکنه .
همه با هم با توجه دقت گوش میکنم به زدن اهنگ بچه ها که کلاس رفتن .وتشویقشون میکنیم .چه دف وچه …
اسم فامیل بازی میکنیم ِِ
منچ بازی میکنیم ومار پله .
پدر بچه ها با پسر گلش کشتی میگیره وبه خدا که خیلی لذت بخشه حتی دیدن این روابط عالی .
از کوچکترین امکانات ووقت برای شاد بودن ولذت از زندگی استفاده میکنن .اصلا کمبود ونشد رو قبول نمیکنن .
بسیار خانواده شاد وسر زند های هستن .
بزرگتر ها تو پارکینگ وبا بچه ها دنبال بازی میکنن .
قایم باشک بازی میکنن وحتی بچه های دیگه که تو پارکینگ دارن بازی میکنن راغب میشن که بهشون بپیونددن .
توی حیاط خونه وقتی افتاب هست اب بازی میکنن به شرط اینکه برای کسی مزاحمت ایجاد نکنن ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ
بازی اب بازی شون با بی صدا وبا لب خانی باشه .اگه کسی حرف بزنه با صدای بلند از بازی خارج.میشه تا نوبت بعدی که قبول کنه که رعایت کنه .
زو بازی میکنیم ونفس گیری رو تجربه میکنیم و…
بزرگ وکوچیک مافیا بازی میکنن در حد بنز .
وبعد بازی همه نکات مثبت همدیگه رو یاد اوری میکنن .
از این خانواده همیشه درس میگیرن که خیلی راحت از زندگی لذت ببرم .
تو مهمونی ها هم برای پذیرایی خیلی خیلی راحت میگیرن .
برای همین خیلی راحت با هم رفت وامد میکنیم .
این دوروز که پیششون بودیم کلی انرژی مثبت گرفتیم برای ادامه زندگی .
خدا رو شکر میکنم به خاطر این دایی وزندایی وبچه های دایی ونوهای گل ودوست داشتنی و مهمونی های ساده ولی شادو باحال وبا احساس خوب ..
خدایا شکرت .
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
سلام عزیزم
چقدر لذت بردم از دیدگاهتون
چقدر دلم خواست که دور و برم پر بشه از افرادی مثل دایی بزرگوار شما
خدا حفظشون کنه
واقعا لذت بردم،واقعا
ممونم از شما هم که این ددیگاه زیبا رو با ما در میان گذاشتین
در پناه خدا هر روزتون عالی تر وبهتر از دیروزتون باشه
سلام دوست همفرکانسی گلم .
ممنون از لطفتت .
همین که ی درخواست شکل بگیره راه رسیدن به خواسته رو تو این سایت وعمل به اگاهی ها رو به خوبی پیدا میکنی وراحت به خواستت میرسی
خدای مهربون شما دست گلم رو برای هممون حفظ کنه ❤❤
به نام رب العالمین و دوست عزیزم خیلی لذت بردم از کانت سر شار ازشور و ذوفنون واقعا خیلی لذت بخش دور هم که هستیم بازیهای دسته جمعی کنیم و کنار هم خوش باشیم و از لحظه به لحظه ی زندگیمون لذت ببریم
شاد ،سالم ،ثروتمند،سعادتمنددر این دینا و اون دنیا باشی عزیزم
بنام خدایی که بشدت کافیست
سلام به شما دوست عزیز و ارزشمندم
خییییلی بهتون تبریک میگم که با کار کردن روی خودتون باعث هدایت خانواده فوق العاده دایی تون پیش خودتون شدید که وقت بیشتری رو با این ادمای فوق العاده بگذرونید
چقدر کیف کردم اونجا که گفتید بعد یه بازی حسابی و کلی لذت بردن تصمیم گرفتید یه غذای خوشمزه ازبیرون سفارش بدید که میزبان هم به زحمت نیفته اونم هر کدوم دونگ خودشو پرداخت کنه، خییییلی کیف کردم، دمتون گرم دوست عزیزم
سلااام گرم منو به دایی فوق العاده تون برسونید😍 با چیزی که شما گفتید دوست دارم از نزدیک ببینمشون😍 مخصوصا کرج هم که هستید و من عاااشق کرج هستم
هر لحظه تون دوست عزیزم در پناه رب العالمین شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر باشید😘😊💚
سلام
عالی خدایا شکرت بهتون تبریک میگم بخاطر نعمت وجود همچین خانواده خوبی
اولش فکر کردم خیالبافیهاتون رو نوشتین بعد کامنت رو از اول با دقت خوندم و لذت بردم و ایده گرفتم و خواسته های فراوان و جدیدی که دلم میخواسته ولی نمیدونسته چه جوری به من بفهمونه رو کشف کردم
عالی عالی دوست مهربونم ممنون که نوشتی
چند وقتی بود که دیگه تمایلی به رفت و آمد با فامیل و اطرافیانم رو نداشتم اول فکر کردم بخاطر کرونا به خونه موندن عادت کردم بعد دیدم نه این نیست
دلم انگار یه چیز نامفهوم دیگه میگفت میگفت وقتی میری خونه فامیل یا بهشون خبر میدیم یا سرزده میریم همه مثل نظامیها گارد میگیرن وهیچکس و هیچ چیزخود واقعی اش نیست وحرفهای تکراری .احوالپرسیهای تکراری
پنهان کاریهای تکراری
حساب کتابهای ذهنی تکراری
مصلحت اندیشیهای ذهنی تکراری
و دیگه چه خبر گفتنهای تکراری
و همه چی مصنوعی برگزار و تموم میشه وقتی داری میای بیرون:
اااا میموندین حالا چرا انقدر زود میرین ای بابا
ولی قیافه هاشون داره داد میرنه آخیش راحت شدیم دارن میرن 🤣
بخصوص که تو مهمونیهای ما خانمها چادر سرمیکنن و رو میگیرن و آقایون لباس رسمی میپوشند🤔
ولی با کامنت شما فهمیدم دل بیچاره ام تا حالا چی میخواسته ازم
از این به بعد سعی میکنم تا جایی که برام امکانش هست از خودم شروع کنم .زن دایی خوبی بشم .مادر خوبی عمه خوبی .زن داداش خوبی خواهرشوهر خوبی خاله خوبی …..
بازم ممنون بخلطر کامنت قشنگت .
سلامِ گرم به زینب عزیزم .
ممنونم ازت خانمی گل .
بله خانواده دایی خیلی راحت وساده وصمیمی ان .
اتفاقا چند روز دیگه قراره با هم بریم شهرستان .
حتما سلامتون رو بهشون میرسونم .
وبه قول ما :سلام رسونش سلامت .که شما باشین 😍😍❤❤
سلام دوست عزیز.ممنون که تجربتونو بی اشتراک گزاشتین.بسیار زیبا بود و احساس خیلی خوبی بهم داد.براتون آرزوی بهترینها در همه قسمتهای زندگیتون میکنم
سلام بهنام جان .
خواهش میکنم عزیرم .
طبق قانون بدون تغییر خداوند
احساس خوب =اتفاق های خوب .
منم برای شما ارزوی موفقیت
تو همه جنبه های زندگیتون دارم .
در پناه الله مهربان
سلام دوست عزیز
عالی هست داشتن این خانواده و اینگونه دور همی بهت تبریک میگم که اینقدر خوب تونستی از مهمونی لذت ببری و به خانواده دایی و زندایی تبریک میگم که اینقدر عالی خودشون بودن
یاد چند سال قبل می افتم اون زمان هنوز بچه ها ازدواج نکرده بودن و من این تجربه را با خانواده دایی و خاله داشتیم
و یه عمه داشتم که اصلا به سن خودش توجه نمیکرد و با ماها بازی میکرد
واقعا دنیا جایقشنگتری هست وقتی همه چیز،خودش باشه
همیشه شاد و خوشحال خوشبخت باشید کنار خانواده و عزیزانی که بهترین هستند
سلام زیبا جان
ممنون عزیزم
بله واقعا خود بودن وواقعی بودن ونقاب ونقش نداشتن زیباست .
شماام همیشه شاد وسلامت باشین دوست گلم
به نام رب العالمین
سلام دوست عزیزم خیلی کامنتتون سر شار از ذوق و خوشحالی بود
موقعی که داشتم مطالعه میکردم خودم وکنار شما حس میکردم
خیلی باحال بود
ما هم اگه تو جمع خانوادگی باشیم گروهی بازی میکنیم و از کنار هم بودن لذت میبری و خیلی بهمون خوش میگذره
سلامت و شاد و ثروتمند و سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند
چی؟! بیف استراگانف؟! درست میشنوم؟! مگه اینجا رستورانه ! … خدای من اینا منو غذایی شون تکمیله!
آخ چقدر استاد دوست داشتنی تر شده وقتی داره از غذا تعریف میکنه و دهنش آب افتاده ولی روی تصمیم و تعهدش مونده !
ای جانم برای این یکی آقا نفر اول صفه! استاد بدون تعارف و رودرباستی میگن که همش برای من و برای مری جدا بکش.
جالبه … اون آقا اول برا بزرگا دسر میکشه بعد برای بچه ها! داره صدا میزنه از بزرگا کی میخواد ! و بچه ها کماکان توی صف انتظار!
اووو عجب فضای کلبه معنوی شده … خخخخ ! نور آبی و میز به این بزرگی و ورقا رو میز. عجب تناسب زیبایی رو میبینم. عاشق دیدن این حساسیت بازی بین نفراتم من! چه شور وهیجانی میبینم …
یه نکته ای توجهم رو در بازی جلب کرد، استاد مهره ها رو خیلی راخت و ساده و بدون پیچ و خم دادن به خودش بالای همه مهره ها میذاره اما بقیه چقدر خودشونو اذیت میکنن برای گذاشتن یک مهره ! این باز هم به باور افراد برمیگرده! شخصی مثل استاد باور داره که همه کارا باید راحت انجام بشه حتی بازی کردن! اما بقیه دارن خودشونو اذیت میکنن …
استاد بحث قشنگی رو باز کردن! تمام حرفای شما نشان از ارتقاء مداره! یعنی اصلا حواسمون نیست یه سری از افراد دیگه با ما ارتباط ندارن بدون هیچ دلیل ظاهری خاصی! خیلی از افرداد رو کلا فراموش کردیم غافل از اینکه سالیان سال باهم بودیم. حتی اگه جایی ببینیمشون، بازهم تمایل چندانی به برقراری ارتباط با اونا نداریم. اما در عوض حواسمون نیست افرادی با ما ارتباط برقرار کردن که مثل خودمون مثبت بین و مثبت اندیش و مثبت گو هستن! به محض اینکه به صورت اتفاقی وارد جمعی بشیم که منفی و مسمومه، خیلی راحت از اونا دور میشیم! احساسمون خفه میشه اگه بمونیم. اینا همه و همه نشان از ارتقاء مدار ماست که خیلی از افراد خود به خود از جمع ما خارج شدن و افراد جدید وارد مدار ما شدن. بدون اینکه من بهشون بگم برن یا کار خاصی انجام بدم! این قانونه جهانه که همیشه کبوتر رو با کبوتر و باز رو با باز نگه میداره! دست من و شما نیست چون قانونه! همین که من روی خودم کار کنم، به میزانی که فرکانس قدرتمند تری تحویل جهان بدم، به همون اندازه هم چیدمان بیرون من تغییر میکنه! چون تعیین کننده ی نحوه ی چیدمان بیرون من، درون منه!
استاد خیلی خوبه که ما بین فیلم خودتون یه جاهایی رو صحبت میکنید و کلاس عملی ما رو پر بار تر میکنید. بینهایت ممنونم.
من بیصبرانه منتظر لحظات آنلاین شما در اینستاگرام تون هستم.
سلام دوست عزیز
امروز کامنت شما رواز سریال زندگی در بهشت خوندم وچون برام جالب بود یکی دو تای دیگه از کامنتهاتونو مطالعه کردم.واقعا بهتون تبریک میگم بخاطر دیدگاه توحیدی وعمیقی که دارین وهمینطور بیان ساده وصمیمی.
چقدر خوبه که دوستانی با روحیاتی مثل خودم رو میبینم که دربه در دنبال آگاهی ومعرفت بیشتر هستن ودوست دارن توی این مسیر هم به بقیه کمک کنن.
واقعا خدا رو شکر میکنم بخاطر همچین سایتی که همچین انسانهای با ارتعاش بالا والهی رو دور هم گرد آورده.نوشته هاتون رنگ وبوی خدا رو داره.
براتون آرزوی سعادت وموفقیت واحسای بهتر ودرک عمیقتر از قوانین الهی رو دارم.
سلام به آسوی آسوده! آسوده از هر درگیری ذهنی! آسوده خاطر! آسوده خیال! آسوده دل! آسوده تر از آسوده تر از آسوده!
من خیلی خیلی خوشحالم که پیام قشنگ و پر انرژی شما رو میخونم. ناخوآگاه به بیوگرافی شما هدایت شدم.
جالبه …
دقیقا تقریبا سه سال پیش بود که از طریق یه کانال فیک با استاد آشنا شدم و متوجه شدم که منبع اصلی جای دیگست! برای اولین بار در عمرم با مفهوم واقعی توحید و شرک آشنا شدم! اومده بودم که اصلی ترین تضاد زندگیم در اون برهه رو حل کنم اما همه چیو فراموش کردم! چون من معتاد به حرفای استاد در مورد یک موضوع جدید شده بودم! ایمان !
و اینجا بود که تکامل من استارت خورد. شاید سرعت تکاملم از اول راه در حد لاکپشت بود ( که اونم کاملا طبیعیه ) اما الان خداروشکر تمام زندگی من، ثانیه به ثانیه ش سرشار از نتیجه و معجزست!
چی بگم از باد خنکی که در حال وزیدنه در دل شب در آهنگ فوق العاده ای که به گوشم میرسه و بدون نگرانی از موضوعی مشغول پاسخ دادن به عزیزی هستم که نه میشناسم و نه دیدمش! اما انرژیش رو حس میکنم انگار که سالهاست میشناسمش! این نتیجه نیست پس چیه؟! تا اینو نتیجه حساب نکنیم که نتیج بزرگتر خود نشون نمیدن! هرچند که نتایج بزرگتر هم بهم خود نشون دادن و وارد زندگیم شدن! بدون تلاش و جون کندن! بدون سختی! در اوج راحتی و بهترین زمان !
نمیدونم چرا اینا رو گفتم اما خوب میدونم حتی گفتن اینا اتفاقی نیست!
امیدوارم هر لحظه رو در اوج اتصال به منبع سپری کنید دوست عزیز
مطمئنا الان که این پاسخ رو مینویسین هم به خدا وصل هستین. چون آسوده رو چند بار تکرار کردین آسودگی کاریه که با تمام وجودم دارم به سمتش میرم وبه این نتیجه رسیدم که برای موفقیت هیچ کار خاصی نیاز نیست بکنیم فقط کافیه پامونو از روی ترمزها برداریم ونعمت ومعنویت وثروت بطور خودبخود وارد زندگیمون میشه. کاری که استاد بخوبی انجام داد ودر عرض چند سال زندگیش با لطف خدا متحول شد. ترمزهای نادیدنی, مقاومتهای نامحسوس ,تسلیم نشدنهای الکی وصرفا از روی جهل. تازه فهمیدم هر چی که زور زدم وتلاش کردم فقط خودمو به مشقت انداختم مثل شنا کردن با وزنه های سنگینی که به دست وپا بسته شده. واقعا رهایی وآسودگی خوش گنجینه عظیمیه که کلید گنجهای زمین وآسمونه.الهی شکر
ممنون بابت پاسخ زیباتون
میدونی به نظر من اونایی که دارن مهره هارو میپیچونن و میزارن خیلی ادمای باحال و خلاقین … چون که من خودمم همیشه این کارو دوس دارم که چالش جدید برای حل مسئله ای که بلدشم برای خودم ایجاد کنم
خیلی کار عاشقانه ایه
امیدوارم هرجا هستی موفق باشی
بنام خداوند مهربانی ها
بنام خداوند روزی ده و رهنمای
بنام خداوند بخشنده و مهربان
درود بر شما استاد عزیزم و خانم شایسته گل
اینبارهم اتفاقات بی نظیر و خبرهای خوب …..
آقا چقدر غذاهایی که این مهمانای عزیز درست میکنن و جذابه و ماهم مشتاق میشیم بچشیم ببینیم چه مزه ایه اینقدر تعریف میکنید و چه رنگی دارن واقعا ادم جذبش میشه و خیلی ساده یه عصرونه ی فوق العاده درست کردن با کره و گیلاس و شکلات خیلی باید خوشمزه و هیولا باشه😋😋😋خیلی خوبه که با همین چیزای ساده میشه خیلی چیزای خوشمزه و بی نظیر درست کرد🥰من عاشق راحتی و سادگی هستم🥰😋
خیلی برام جالب بود که موقع سرو غذا اول بزرگترا باید غذاشون سرو میشد و بعد بچه ها چیزی که تو کشور ما شاید برعکس باشه و زودتر برای بچه ها که کم طاقت ترند غذا رو سرو میکنن و جالب تر اینکه تو صف هم هستند و اصلا عجله ندارن که همدیگه رو هل بدن و با اذیت کنن تازه بزرگترا میزدن تو صف و میومدن اول صف و کسی اعتراض نمیکرد این خیلی فرهنگ جالبی بود وااااوووو از تعجب واقعا نمیتونستم حرفی بزنم خیلی عالی بود و تحسین میکنم این حجم از فرهنگ و ادب و اینجوری بچه ها یاد میگیرن به بزرگتراشون احترام بذارن ♥️احسنت 👌👏👏👏👏
همین مسائل کوچیک و رعایت کردنشون خیلی خیلی میتونه تاثیرات مهم و بسزایی بذاره توی زندگی ادما دید بهتری به بچه ها و جامعه ی ما میده و میتونه خیلی چیزا رو به بچه ها بفهمونه👌در مورد بازی کردنتون وقتی دورهم جمع میشید باید بگم بی نظیره و ایده ی خیلی جذابیه هم سرگرم میشین و کلی میخندین و خوش میگذرونین و هم لذت میبرین و به مهمانها هم خوش میگذره.واقعا تو جمعهای خانوادگی ماهم متاسفانه خبرهای خوبی رد و بدل نمیشه و من سعی میکنم خیلی کم رفت و امد داشته باشم و وقتی هم میرم و کسی در مورد شرایط و اوضاع نابسامان و غیره میخاد حرف بزنه سریع بحث رو میکشونم جای دیگه و در مورد خبرهای خوب زندگیم میگم و بقیه هم استقبال میکنن.اما خیلی خیلی دارم سعی میکنم کلا توی جمعهای منفی قرار نگیرم هرچند اون جمع خانواده م باشن اینجوری تمرکزم روی زندگیم بهتره و اتفاقات بهتری رو میتونم خلق کنم و خیلی ارامش بیشتری دارم و اینجوری دیگه کسی نمیتونه ذهنتو بهم بریزه و اشوبت کنه.اینم یکی از بهترین راه های کنترل ذهنه که میتونه ما رو به مسیر هدایت خوشبختی ثروت و نعمت نزدیکتر کنه و مسیر رسیدن به خواسته هامونو هموار تر کنه♥️
استاد عزیز همیشه میگین بچه ها قدرت تخیل قوی و منظمی دارن و کمک میکنه اونا خیلی راحت به خواسته هاشون برسن و به نظرم خیلی خوب هم انرژی کلامی که ما به زبون میاریم رو دریافت میکنن.مثلا پسرخاله ی ۸ساله ای دارم که وقتی کلاجمع دارن در مورد مسائل و مشکلات و شرایط صحبت میکنن و فضا بسیار منفی و سنگینه به شدت روی این بچه تاثیر میذاره کز میکنه یه گوشه دقیقا امواج منفی داره مثل ترکش بهش اصابت میکنه .قشنگ میشه این لحظاتو حس کرد اما متاسفانه نمیشه برای کسی توضیح داد من هم یا بحث رو عوض میکنم یا دست پسر خاله و میگیرم و میریم سوپر خرید میکنیم و کمی وقتمون رو بیرون از خونه میگذرونیم و وقتی برمیگردیم دیگه صحبتها تموم شده 👌اینم یه نکته ی جالب دیگه بود که تازگی بهش توجه کردم که چقدر بچه ها میتونن اتفاقات رو خیلی بهتراز ما درک میکنن و دقیقا جوی فضای اون لحظه بهشون میگه که انگار داره یه چیزی اشتباه پیش میره یا درست♥️🌹
امیدوارم همه ی ما در مسیر هدایت به سمت خواسته هامون حرکت کنیم و همیشه سپاشگذار خداوند باشیم و همیشه هم بدنبال زیبایی ها باشیم تا نا زیبایی ها🌹🌹🌹
شما رو به خداوند بخشنده و روزی ده میسپارم♥️
سلام استاد عزیزم 💐
واقعا خدارو شکر میکنم که در مداری قرار گرفتم که با شما وآموزه هاتون آشنا شدم .
دقیقا زندگی همینقدر ساده وزیبا است .حرفتونو کاملا قبول دارم.
منم تا دو،سه سال پیش وقتی در جمعهایی بودم که از سیاست و اوضاع اقتصادی گفته میشدویا حتی
غیبت کردن،اذیت نمیشدم ومی موندم 😐😐😐
ولی الان اصلا نمی تونم تحمل کنم ووقتی در جمعی هستم واین نوع مکالمه ها هست به هم میریزم وسردرد میگیرم. برای همین ترجیح دادم که بیشتر تنها باشم ودیگه برام مهم نیست که دیگران درباره من چی میگن وچی فکر میکنن.
الان بیشتر وقت فایلهای درسی که از سایت خریدم گوش میدم،فایلهای توی سایتو بارها وبارها میبینم،با دیدن سفر به دور آمریکا کلی مطلب یاد گرفتم وکلی هم لذت بردم ،البته هر وقت میرسم قسمت آخر دوباره میرم از اول 😊😊😊
سریال زندگی در بهشتم که واقعا بهشته
کلی لذت میبرم واستاد حتی من طعم اون دسر گیلاس خوشمزه رو حس کردم انگار واقعا خورده باشم 😋😋
استاد عاشق اون فایلهایی هستم که میرین وال مارت برای خرید مواد غذایی .تازه یه وقتایی هم میگفتم استاد استاد از اون بسته هم بردار 😂😂😂
من عاشق زیبایی وآرامش وسکوت پارادایسم با اون جنگل بی نظیری که دور تا دور اونجاست ،پراز انرژی ودر یک کلام پراز خدا🌟🌟🌟
این مهمونها هم به من نشون میدن که چقدر میشه راحت وبی حاشیه زندگی کرد ولذت برد. از این اخلاق آمریکاییها واقعا لذت میبرم که اهل حاشیه نیستن وسرشون تو زندگی خودشونه و حریم شخصی رو کاملا حفظ میکنن 👌👌👌👏👏👏
امیدورام روزی برسه که من هم در چنین جمعهایی باشم 🙏🙏🙏
استاد بی نظیر از خدای مهربان برای شما وخانم شایسته آرزوی عالیترینهارو دارم،امیدوارم همیشه در پناه خدا شاد وسلامت وخوشبخت وثروتمند باشید.
الهی آمین
🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿
چه روزهای شادی بوده