دیدگاه زیبا و تأثیرگزار یزدان عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
گوش کنید!
جیک جیک جیک … !
صدای زیبای پرنده ی مشهور و معروف پرادایسه که مشغول خوندنه و زحمت موزیک بک گراند فیلم رو میکشه!
میبینم که … مهمونای گلمون قصد رفتن کردن. هر کردوم از افراد مشغول انجام یه کاری هستن. انگار هر کردوم به صورت پیش فرض وظیفه ی خودشون رو میدونن! مثلا هر کردوم از بچه ها مسئول جمع کردن تمام وسایل بازی و شخصی خودشون هستن و همه رو جمع کردن و گذاشتن کنار ماشین و منتظرن تا وسایلای بزرگتر رو بزرگترا جمع کنن. از این میان، لکسی زودتر از همه وسایلشو جمع کرده و آمادست و ترجیح داده ننو رو جمع نکنه فعلا تا بتونه به صورت آماده باش داره استراحت کنه.
این رفتارشون رو که همه جا رو تمیز و کرتب کردن خیلی برای من قابل تحسین و قابل توجه بود. از آشپزخونه تا خونه و اتاق رو همه مرتب کردن. این رفتار حتی بین ایرانیا کم دیده میشه و چه خوبه که داریم این فرهنگ و رفتار رو یاد میگیریم.
خانم شایسته مابین صحبتاشون به نکته ی ظریفی اشاره کردن! یه جور پاشنه آشیل! منظورم همون ترمزهای قدرتمند وجود خیلی از ماها نسبت به خیلی از خواسته از جمله مهاجرت ماست! مثلا ما میخوایم مهاجرت کنیم اما حواسمون نیست که کلی زنجیر ما رو نگه داشته! به قول استاد هم میخوایم کویر رو نگه داریم و هم توش برنج بکاریم! بعد هی تلاش میکنیم وگاز میدیم که ماشین خواسته مون حرکت کنه اما هیچی! حواسمون نیست زنجیرها و ترمز ها ما رو نگه داشته و تا زمانی که پامون رو از روی ترمزها بنداریم و زنجیرها رو پاره نکنیم، هیچ حرکتی رخ نخواهد داد. زنجیر …مثلا من میخوام مهاجرت کنم اما به طرز شدیدی وابسته اطرافیانم هستم. از یه طرف وابسته اونام و از یه طرف خواسته من مهاجرت و دور شدن از اوناست! این یعنی تقابل اوج گرفتن و زنجیزی که اجازه نمیده اوج بگیریم! من میخوام مهاجرت کنم اما حواسم نیست که همش نگران اینم اگه مهاجرت کنم خانوادم چی میشن یا دوستان و آشناهام … کارم … زندگیم … . همه یعنی زنجیر!
ترمز یعنی نگرانی، یعنی من نگران اینم که اگه برم یه کشور دیگه زبون و قوانینش رو بلد نیستم یا مثلا مخارج و مالیات اونجا رو میخوام چیکار کنم … یا مثلا امنیت اونجا ممکنه فلان باشه و .. همه این نگرانی های مخفی در دل ما یعنی ترمز و تا زمانی اینا باشن خبری از رخ دادن خواسته نیست!
همه اینا رو گفتم که برسم به حرف خانم شایسته عزیز که گفتن از همون بچگیش این خواسته ی جهان گردی و دیدن ملت های مختلف رو داشتن اما در عین حال به طرز محشری هیچ زنجیر و ترمز خاصی نداشتن و اگه چندتایی بوده قطعا برطرفش کردن که الان به این کشور آباد و آزاد رسیدن! روز اول هم به اینجا نرسیدن … به صورت کاملا تکاملی تکاملشون رو طی کردن تا به اینجا رسیدن.
این حرف کوتاه خانم شایسته، یکی از بحث های مهمه که استاد در فایلای مختلف در موردش صحبت کردن. خداروشکر که فرصت شد این قانون مهم رو دوباره یادآوری کنیم.
+ راستی خانم شایسته چه خوبه تازگیا یه سری صحنه ها رو رو دور تند میزنید! خلی حرفه ای و خوشگل تر میشه فیلمتون.
با توضیحات استاد درمورد ماشین، و مناسب بودن این ماشین برای خانواده ی ریک، یاد حرف رایان افتادم. مهمونای قبلیمون رو میگم … پدر بچه ها! وقتی استاد بهش گفت چقدر تجیهزات دارین در جواب گفتش … Too many Kids ! با اون لهجه ی زیبا و معرکه ی امریکایی که عشق منه. و این شد که با خودم گفتم چه جالبه … اون از مهمونای قبلی ما که کلی بچه داشتن، اینم از اینا که هر کدوم از خانواده ها کلی بچه دارن! امریکایی ها چقدر خانواده های پرجمعیتی هستن جدا ! ما ایرانیا جدیدا اینطور نیستیم. یادمه از بچگی میشنیدم که این دوره زمونه دیگه کسی زیاد بچه نمیاره و نهایتا دوتا میاره! اما این افراد امریکایی هم برای همن دوره زمونه هستن چی میشه که اونا هنوزم کلی بچه دارن ولی ما … .چه باوری پشت رفتار ما ایرانیا هست که جدیدا حتی یه دونه بیشترز نمیارن! بذار بگم … باور به کمبود و فقر! یعنی اصلی ترین دلیلش همین باور به کمبوده ثروته! طرف میترسه از پس مخارج بچه ها برنیاد! ( البته منم اگه جای اون شخص بودم با همون باورهای ثروت و همون نتایج مالی، هیج بعید نبود همین حرف رو بزنم!) . باور دیگه اینه که اگه بچه زیاد بیاریم، ممکنه وقت نکنیم که تمام مسائل هرکدومشون رو زیر نظر بگیریم و نتونیم اونا رو به جایی برسونیم! دقت کردین؟! اونا رو به جایی برسونیم! یعنی ما ایرانیا باور داریم که اگه الان به جایی نرسیدیم ( البته منظورشون اینه دکتر مهندس نشدیم! ) به خاطر پرجمعیت بودن خانواده مون بوده و کسی نبود ما رو هدایت کنه به جاهای خوبی برسیم! نمیخوایم این اتفاق برای بچه های خودمون بیفته به همین خاطر میخوایم تمام تمرکزمون رو بر روی همین یکی دوتا بچه بذاریم تا اینا رو به جای خوبی برسونیم! ایراد نداره از اهدافم میزنم، از خرج خودم میزنم تا اینا رو به جایی برسونم و وظیفه م رو انجام داده باشم! تا اینا رو خوشبخت کنم! اینا نشان از کلی باوره ! یعنی ما ایرانیا معتقد هستیم که وظیفه ماست که بچه هامون رو به جایی برسونیم! ( که 99 درصد منظورشون اینه بچه هاشون دکتر بشن! ) کاش به جای این حرف میکفتن که وظیفه من اینه بچم از لحاظ روانی و تربیتی اول از همه یک شخص سالم و سلامت باشه! یعنی میخوام بگم ایرانیا چون خانوادشون رو مقصر این میدونن که الان دکتر مهندس نشدن و وضعیت مالی خوبی ندارن ( که اینم خودش هزار تا باور نامناسب درش موج میزنه! ) به همین خاطر باور دارن یکی دوتا بچه بیارن که بتونن اونا رو دکتر کنن! به همین خاطر خیلی بیش تر از اونچه که باید بهش اهمیت میدن و این بچه حتی اگه سی سالش بشه تبدیل به یک شخص وابسته میشه از هر لحاظی!
اینا رو نگفتم که کسی رو قضاوت کنم و بگم که بچه زیادش خوبه یا کمش بده ها … من مطمئنم اگه منم جای اون افراد بودم … یعنی همون باورای نامناسب و همون نتایج نامناسب رو داشتم به احتمال زیاد منم همین حرفا رو میزدم و همین جوری زندگی میکردم. اینا رو گفتم که به صورت ملموس برای خودم باز کنم که تک تک اعمال و رفتار ما، تک تک جوانب زندگی ما رو خودمون با باورای خودمون میسازیم!
چه بسا همون امریکایی بچه های زیادی داشته باشه، اما یکی از یکی عالی تر و مودب تر و مسئولیت پذیر تر باشه! هر کدوم به تنهایی مستقل بودن رو یاد بگیرن و بتونن از همون اوایل جوانی گلیم خودشون رو به خوبی از آب بیرون بکشن! و همونطور که میبنیم از لحاظ مالی هیچ نشانه و اثری از کمبود در هیچ کدوم از بچه ها ندیدم. از کفش پاشون بگیر تا وسایل مختلف و حرفه ای کمپینگ و بازی شون! با اینکه اون خانمه کارمند آمازون بوده فقط و یا ریک یه ارتشیه فقط! اتفاقا همین الان به یه درکی رسیدم … . این طرز فکری چون باعث میشه بچه ها مستقل بار بیان، و خیلی زود از همون جوانی هر کدوم جدا میشن و خودشون مسئولیت زندگی شون رو برعهده می گیرن، همین باعث میشه اون مادر و پدر و اون خانواده این همه دردسر بچه ها رو نداشته باشن! اینجا طرف ممکنه بچه های کمی داشته باشه اما اون بچه ها تا 40 سالگی هم برای پدر و مادر دردسر درست کنن و وابسته اونا باشن اما همین امریکایی ممکنه 6 تا بچه داشته باشه اما چون هر کدومشون مستقل بار اومدن، اون مادر و اون پدر دیگه اینقدر دنبال کارای مختلف بچه هاشون نیستن! خدایا شکرت برای این آگاهی ها! کی فکرشو میکرد این فایل مستند، این همه آگاهی بهم بده؟!
اون خانمه که استاد داره باهاش مصاحبه میکنه، همون که گفت من برای آمازون کار می کردم و ده ساله اونجام … در جواب سوال استاد که ازش پرسیدن چرا دیگه آمازون کار نمیکنی یه جواب خیره کننده داد! گفت من برای اینکه ایام بیشتری رو با خانوادم باشم این کار کردم! این یعنی چی؟! نشان از چه باوریه؟! کمتر کسی پیدا میشه کارمند یه شرکت عالی باشه اما در اوج، استعفا بده! این یعنی این قدر به پول نچسبیده و رها هست نسبت به پول! یعنی میدونه پول تموم نمیشه که هیچ، بلکه از جای دیگه میاد و مهم اینه کنار خانوادش لذت ببره! خدای من این افراد به طور نا خواگاه قانون رو اجرا میکننن! مگه میشه هم مدار با استاد عباس منش باشی و مهمونش بشی، اما قانون مند نباشی؟! آخه جالب اینجاست ایشون و خانوادش تا به حالا با استاد و مریم ملاقات نکرده بودن و همو نمیشناختن! اما ببین عملکرد دقیق قانون رو که همیشه بهترین افراد رو در مسیر هم قرار میده!
+ عه ظاهرا آقای برونی و سگ بزرگه باهم دوست شدنا! البته آقای برونی که خیلی سنگین و متین هیچ مشکلی باهاش نداشت اما سگه یه خورده ازش میترسید اما الان ظاهرا باهم کنار اومدن!
+ خوشم میاد اینا هم مثل ما موقع عکس دسته جمعی شاخ دار میشن! خخخخ
+ عه اون یادداشت چی میتونه باشه؟! احتمالا یه متن کوتاه تشکر باشه! ولی نههههههه هر کدومشون متن شخصی خودشونو گذاشتن خدای من! چه حرکت قشنگ و خوشحال کننده ای خدای من! خیلی دوست داشتنیه! یاد مهمون خودم افتادم که تابستون سال پیش از سوئیس مهمون ما بود. آره .. اتفاقا اونم موقع برگشت یه پرچم سوئیس کاغذی خوشگل به ما داد که روش نوشته بود : Thank you for letting me stay at your home! دقیقا مثل همین جمله ای که برای شما نوشته بودن! انگار اینا فرهنگشون همینه که که وقتی جایی مهمون باشن به نشانه ی تشکر یه همچین متنی رو جا بذارن. خیلی زیباست! خیلی خوشم اومد و هر لحظه خودم رو نزدیک تر میبنم به خواسته هام.
+استاد حتی وقتی خوابه الهام میگه ها !!! میگه مسیر سخت، مسیر اشتباه است! این جمله رو باید با طلا نوشت خدای من!
+ اون سکوت آخر فیلم که منظره ی پرادایس رو نشون دادین شدیدا منه جذب کرد! خصوصا اون لحظه اخر که اسکله ی کوچیک رو نشون دادین که نرده هاشو بریده بودین. جون میده آدم بشینه لبه ی اون اسکله و فقط پاهاشون تکون بده و محو منظره بشه. خدایا شکرت
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD398MB26 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵7121MB26 دقیقه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون
سلام به دوستای خوبم در سریال زندگی در بهشت
خدایا شکرت که یک روز دیگه خداوند بهم هدیه داد تا نعمت ها و زیبایی ها رو تجربه کنم تا درس های زندگی در بهشت رو فرا بگیرم تا اتفاقات خوب رو تجربه کنم
خدایا شکرت که زیبایی ها انتهایی نداره و من جزیی از خداوندی هستم که ذاتش فراوانی، خوشبختی، نعمت و سلامتیه
از عکس این قسمت متوجه شدم که مهمونهامون دارن میرن
عکسی با لبخندهای زیبا و دلنشین
روزهای خیلی خوبی رو با این مهمون ها تجربه کردیم و درس های خوبی فرا گرفتیم و با آدمهای جدیدی آشنا شدیم و با فرهنگ های زیبایی آشنا شدیم
من این بار مث بار قبل احساس دلتنگی نکردم و حالم خیلی خوب بود، شاید وقتی خانواده راین رفتن یه خورده احساسم پایین بالا داشت
الان درک میکنم اون حرف خانم شایسته توی قسمت اول سفر به دور امریکا رو که گفت ما به زیبایی ها نباید بچسبیم چون همیشه زیبایی های بیشتری در انتظارمون هست
خانم شایسته عزیزم الان اون حرفتو دارم درک میکنم اون موقع شاید درکم پایین تر بود ولی وقتی بیشتر روی خودم کار کردم و جلوتر که اومدم متوجه شدم که آره زیبایی ها انتهایی نداره و من تا بی نهایت میتونم زیبایی ها رو تجربه کنم بدون اینکه وابسته بشم
توی سریال زندگی در بهشت من دارم میبینم که همه چیز میتونه هر روز بهتر و بهتر بشه احساسم همیشه میتونه خوب و خوب تر بشه به سمت عالی شدن و عالی بودن پیش برم
این دو تا مهمونی یعنی آقای راین و خانواده و دوستان ریک به من درس های خیلی خوبی دادن و این فرصت رو در اختیارم گذاشت که درس های خودمو فرا بگیرم
و الان من میدونم که بعد از رفتن مهمونا یعنی همین آقای ریک، باز هم زیبایی های بیشتری در انتظار ما هست همونجور که آقای راین و بچه هاش رفتن مهمونهای با جمعیت بیشتری و اتفاقات جالب تری جاشون رو گرفت
متوجه شدم توی این بهشت اتفاقات خوب همیشه داره میفته و همه چیز داره از خوب به سمت عالی پیش میره
حالا هم توی شرایطی که خودم هستم باور دارم که با توجه و تمرکزم بر زیبایی ها بر وجه مثبت جهان همه چیز میتونه به سمت عالی تر شدن پیش بره چون این قانون خداونده که من با ارسال فرکانس های همین لحظه ام دارم آینده زندگی خودم رو میسازم پس انتخاب میکنم آگاهانه توجهم رو بذارم بر روی چیزهایی که بهم احساس بهتری میده که من رو به خداوند نزدیک تر میکنه که رابطه ام با خداوند رو بهتر میکنه
خب از زیبایی های این قسمت بگیم
یه صبح زیبا و پر از آرامش شروع شده با صدای پرنده ها و مهمونها هم دارن در کمال آرامش و خونسردی وسایل خودشون رو جمع میکنن
ماشالله چقد هم وسایل با خودشون آوردن بچه های طبیعت گرد حرفه ای
آقای ریک خیلی آروم داره وسایل آشپزخونه صحراییش رو جمع میکنه
اون کوله پشتی های حرفه ای چقد وسایل توشون جا میگیره البته اینها مخصوص طبیعت گردی هستن و جوری طراحی شدن که وزن رو به تمام قسمت های بدن تقسیم میکنن
چقد این مهمونا مهربون و چقد مسئولیت پذیرن ببین خانم جولی داره با جارو برقی خونه رو تمیز میکنه و چقد لذت بردم که موقع رفتنشون همه جا چک کردن که همه چی تمیز و مرتب باشه آشپزخونه رو ببین چقد تمیز و مرتب کردن دستمال ها رو شستن میز رو پاک کردن همه چی رو گذاشتن سرجاش چقد اینها دارن متفاوت عمل میکنن
چقد لذت بردم خانم شایسته از توضیحاتی که دادی از تجربه ناشناخته ها و من هم عاشق درک شما از جهان هستم و دقیقا منم همیشه دوست داشتم ناشناخته ها رو تجربه کنم و چیزهای جدیدی رو تجربه کنم، همین الان هم باز هم دوست دارم برم تو دل ترس هام برم تو دل ناشناخته ها و درکم رو از جهان وسیع تر بکنم و از شما یاد گرفتم که به تجربه ها و زیبایی های جدید هم نچسبم چون باز هم میشه تجربه های جدیدی کسب کرد باز هم زیبایی های بی انتهایی برای تجربه کردن هست و خانم شایسته من با این نگاه دارم روی خودم کار میکنم روی عزت نفسم کار میکنم
روح من خواسته اش اینه که بره تو دل ناشناخته ها و همین خواسته هایی که ما داریم باعث میشه هدایت بشیم به جایی که این خواسته ها رو تجربه کنیم
اگر که من باورهای درستی در جهت خواسته هام داشته باشم میرم توی مداری که خواسته هام هست میرم توی مداری که خواسته هام رو تجربه کنم
خدایا شکرت به خاطر تمام اتفاقات خوب
آقای ریک در حال جمع کردن آشپزخونه صحرایی و چقد راحت این آشپزخونه به این بزرگی جمع شد توی یه جعه کوچیک و سقفش هم جمع شد و اندازش چقد کوچیک شد خدایا شکرت به خاطر این امکانات ساده و راحت مخصوص طبیعت گردی و ایده های راحت
این ماشین GMS امریکایی خیلی خفنه کلی وسایل توش میتونی بذاری و کاملا مناسب یه خانواده پرجمعیت که اینجا این هم همه وسایل میخوان داخلش بذارن
خدای من ببین باز براونی اومد برای بدرقه کردن مهمونا چقد این اسب نجیب و باهوشه چقد احساسش خوبه و بچه ها کلی لمسش میکنن نوازشش میکنن و باهاش عکس میگیرن
رنگ لباس ها چقد متنوع و شادن و انواع رنگ ها رو میبینی و احساسی از شادی رو منتقل میکنه
ترکیب رنگ لباس های استاد با فضای طبیعت پرادایس عالی شده و یه هماهنگی خاصی ایجاد کرده
همه خندان و شاد یه عکس دسته جمعی میگیرن همراه با براونی و خدایا شکرت به خاطر این همه شادی و احساس خوب
عزیزم ببین مهمونا یه یادداشت ویژه گذاشتن و کلی انرژی مثبت و خوب توش نوشتن چقد مهربونن چقد دوست داشتنی که کلی تشکر کردن از سید و مری خدایا شکرت خاطر این تجربه فوق العاده و و به یاد ماندنی با کلی اتفاقات خوب
استاد هم مسیر آسان رو انتخاب میکنه و همونجا روی مبل میخوابه و یه خواب دلچسب رو تجربه میکنه
و جمله طلایی و آگاهی قبل از خواب استاد به ما 👈 هر مسیر سخت مسیر اشتباه است
خانم شایسته وقتی دوربین رو بردی فضای بیرون رو بگیری من دیوانه شدم از این زیبایی
سبحان الله
ببین این فضای بهشت رو چقدر زیباست خدای من، حجم سبز درختا روبروی کلبه و آسمون آبی مملو از ابرهای پفکی چقد هوا عالی و تمیزه خدایا شکرت چی بگم از این همه زیبایی آب دریاچه رو ببین ساکت و آرام جاریه و احساس آرامش بهم دست میده وقتی غرق این زیبایی دریاچه میشم خدای من شکرت به خاطر این همه زیبایی در جای جای این بهشت این همه نعمت این همه ثروت این از فضل پروردگارمه
صدای پرنده هایی که داره توی این فضای بهشتی میپیچه خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم به خاطر بهشت سرشار از فراوانی و نعمت که هر لحظه اش رو یه زیبایی به ما نشون میده تا بدونیم که زیبایی های تو انتهایی نداره و نعمت ها نامحدوده هذا من فضل ربی
دیشب داشتم ویدیوی استاد توی اینستاگرام رو میدیدم که رفتیم یه دوری با بنز زدیم و خونه ویلایی رو هم یه نگاه کردیم و استاد هم جت اسکی رو با کلی وسایل برداشت که ببره پرادایس و من انقد ذوق و شوق میکردم از این همه زیبایی که داشتم میدیدم از این شادی و آهنگ هایی که استاد باهاشون میخوند و انقد احساس سپاسگزاریم عمیق شده بود که حد و حساب نداشت چقد سپاسگزاری میکردم بابت این همه نعمت این همه زیبایی این همه ثروت محله ساکت و آروم با خیابونای تمیز و درختای سرسبزی که دو طرف جاده رو احاطه کردن و استاد با بنز توی این جاده داشت میرفت و میرفت با کلی احساس خوب و شادی و آهنگ های شاد و من داشتم از اینور تجسم میکردم سپاسگزاری میکردم و خودم رو اونجا حس میکردم که این باد داره به سر و صورتم میزنه سقف ماشین هم خوابیده بود
خدای من شکرت به خاطر این احساس خوبی که دارم این احساس آرامشی که دارم این احساس سپاسگزاری که دارم این احساسی شوق و انگیزه ای که به خاطر دیدن این نعمت ها و ثروت ها دارم
خدای مهربونم خدای رزاقم شکرت به خاطر این ماشین ها و این خونه ها و این امکانات و این احساس خوب و شادی که استاد داره و من هم با دیدن این ثروت و نعمت کلی به وجد میام کلی ذوق میکنم اشتیاقم هزار برابر میشه خدایا سپاسگزارم که دارم این نعمت ها رو میبینم و دارم باور میکنم که من هم میتونم داشته باشم من هم میتونم خدا رو داسته باشم و در عین حال این همه ثروت داشته باشم هم میتونم این همه نعمت داشته باشم و در عین حال ایمانم به خدا روز به روز بیشتر بشه
که باور کنم هر چقدر ثروتمندتر بشم نزد خداوند عزیزتر و محبوب تر میشم
هر چقدر ثروتمندتر بشم ایمانم به الله بیشتر میشه به الله صمد نزدیکتر میشم🌺
ای خدای مهربونم شکرت سپاسگزارم به خاطر وجود استاد عزیزم که من رو دوباره زنده کرد دوباره خواسته هام رو به یادم آورد خدایا سپاسگزارم از اینکه من رو هدایت کردی سمت این بنده موحدی که از مشرکان نیست و من دوباره به یاد آوردم که چی میخوام که باید به تو ای خدای مهربونم نزدیک و نزدیک تر باشم
که یاد بگیرم در هر شرایطی احساس خودم رو خوب کنم شاد باشم در هر شرایطی در هر شرایطی
که یاد بگیرم صلاه یعنی چی توحید یعنی چی
خدایا سپاسگزارم به خاطر حال و احساس خوبم به خاطر خونسردی و آرامشم🌺
خدایا سپاسگزارم به خاطر وجود مریم جان عزیزم که با من آگاهی ها و زیبایی های جهان رو به اشتراک میذاره که به یاد من آورد که من هم همیشه دوست داشتم به دل ناشناخته ها برم و یاد گرفتم ازش که نترسم و چیزهای جدید رو تجربه کنم و اجازه بدم روحم خودشو تجربه کنه ظرفم بزرگتر بشه که شجاع تر بشم🌺
خدایا سپاسگزارم به خاطر رابطه عاشقانه و الهی و پر از عطر خداوند استاد و مریم جانم که هر لحظه اش به زیبایی میگذره که هر لحظه اش پر است از عشق خداوند که هر لحظه اش با گفتن عاشقتم ها من رو یاد تو میندازه که این رابطه این بهشت رو عطرآگین کرده از حضور تو، خدایا سپاسگزارم به خاطر این رابطه ای که هیچکدوم به دیگری وابسته نیست و تنها وابستگی به رب دیده میشه که هر کدوم متصلن به منبع ثروت و نعمت و خوشبختی خدایا شکرت🌺🌺
تحسینت میکنم خانم شایسته عزیزم که چند روز تنها توی پرادایس بودی و استاد تمپا بود ولی تو خودت رو شناختی ولی تو وابسته نیستی و از طرفی از تنهایی نمیترسی و ایمانت به خدا قویتر از ترسهاته، که شخصیت مستقلی داری خدای من شکرت به خاطر حضور مریم جانم توی این بهشت💓🌺
خدایا سپاسگزارم به خاطر درس های این قسمت و زیبایی هایی که دیدم🌻
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام نعمت هایی که تا به همین لحظه به ما عطا کردی از فضل خودت🌻
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام اتفاقات خوبی که تا به همین لحظه تجربه کردیم 🌻
خدایا سپاسگزارم به خاطر اینکه هر لحظه در حال هدایت ما هستی و از رگ گردن به ما نزدیک تری🌻
خدایا سپاسگزارم به خاطر تجربه های خوبی که با مهمونا داشتیم و کلی خندیدیم و کلی فان داشتیم🌻
خدایا سپاسگزارم که ما رو به این مسیر هدایت کردی🌻
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی
💓خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم💓