سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵9

دیدگاه تأثیرگزار و تأمل برانگیز دوست عزیزمان ریحانه‌، به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خداوند خالق و بخشنده

سلام به استاد عزیز و مریم جان زیبا .

سلام به همه ی دوستان قدرتمندم در توجه به نکات مثبت .

دوستان واقعا بابت کامنت های قوی و دلنشینتون ازتون سپاسگزارم .بچه ها این کامنت ها یه دنیا ارزش داره .مثل کتابهای نسخ خطی با ارزش و دست نیافتنیه .

باید قدر این نوشته های بی نظیرو بدونیم .این نوشته ها همون نقشه گنجی که همه ی ما به دنبالشیم .

به امید الله مهربان روزی همه ی ما یک جا جمع میشیم و از این گنج بزرگ الهی لذت ها میبریم .

امروز دستنوشته ی من متختص شماست مریم جان ,

مریم شیرین ,مریم مهربون و دوست داشتنی ,چقدر با اینکه ندیدمت اینقدر به دلم میشینی تووووووو

دلم میخواد زودببینمت یه دل سیر بغلت کنم ومحبتم رو همه جوره بهت ابراز کنم .

من به دنبالت واقعیت های مسیر خوشبختی هستم و هر چیزی که تو این مسی کشف کنم صادقانه مینویسم که بتونم کمک حتی خیلی کوچک هم به خودم و هم دوستان عزیزم بکنم

آخه تو چقد با خودت در صلحی دختر ?

اصلا تو ناراحت میشی ,عصبانی میشی ??

من که بعید میدونم ,تو وجود تو قلبی هست به وسعت دریاهااااا,وجد تو پر از مهر خدایی .تو یه دونه ای به خداااااا

دوستی داشتم اراکی بود میگفت که اگر کسی بار اول ببینیمش و با برخورد اول به دلمون بشینه میگیم این آدم ستارش شیرینه .تو مری جون ستاره ات اونقدر شیرین که تبدیل شدی به عسل و نبات ….

وقتی میبینم که با چه لذتی آماده میشی بری برای خرید مرغ و خروس ,وقتی میبینم مرغ و خروس ها ماشین رو کثیف میکنند و تو از روز اولشم بهتر برق میندازی ,وقتی میبینم تو مرکز خرید و فروش پرنده ها که قطعا پر بوی ناجور .تو راحت و ریلکس میخندی و قربون صدقه اونا میری و تازه ازشونم فیلم میگیری .وقتی هم جا کنار عشقت پا به پاش تلاش میکنی ,

موتو رسواری با عشقت تو جاده .

سوار بر هواپیمای شخصی با عشقت .

مسافرتها با آروی با عشقت .

اینها یعنی چی ?

آخه یه انسان چقد میتونه پایه و همراه عزیز دلش باشه ?

یادم تو دوره ی عشق و مودت استاد میگفتن که نظیر رابطه ی من با عزیز دلم تو هیچ کتاب و فیلم و واقعیت پیدا نمیشه .

من به شخص از تعجب شاخ درآوردم .گفتم استاد هم چه بلوف میزنند .مگه میشه ,مگه داریم

بعد از آشنایی با صدای دلنشین و رویایی شما تو سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت .فهمیدم که حرف استاد کاملا صادقانه و درست بود .

وقتی میدیدم که چطور با عشق هم سایت رو اداره میکنی ,هم برای ما فیلم ضبط میکنی ,و تدوین و آماده سازیش هم با خودته ,وقتی میبینم به کارهای خونه میرسی ,وقتی میبینم تو پاکسازی پرادایس همیشه آماده باش هستی .هیچ زمان گله نمیکنی ,نارضایتی نمیکنی ,همه چیز و همه کس رو زیبا میبینی ,

تمام این این رفتارهات منو به فکر فرو میبره .

که یه زن چقدر میتونه قدرت کنترل ذهن داشته باشه .چقد میتونه توان بدنی داشته باشه ,با تمام روحیه و جثه ی ظریفی که خداوند برای یک زن طراحی کرده .

تمام اینها باعث شد که من فک کنم به باورهای گذشتم که به ما گفته بودند چه نوع زنهایی برای ما الگو هستن .

یاد این افتادم که تو مدرسه و کتابهامون ,تو مجالس مذهبی که شرکت میکردیم همیشه میگفتن فاطمه زهرا الگوی زنان عالم .

میگفتن زنانی چون خدیجه زن پیامبر ,مریم مادر عیسی ,زینب دختر علی ,اینها زنان بزرگ عالمن .

اگر میپرسیدیم به چه دلیل .فقط تو ذهن ما کرده بودن که چون پاک بودن ,اهل عبادت بودن ,صبور بودن وو….

الان که با قوانین آشنا شدم .میفهمم که بابا اونها هم فقط با خودشون در صلح بودن که به اون درجه ها رسیدن .

وقتی حال دلت همیشه خوب باشه یعنی تو از هر چیزی که هستی و داری راضی هستی و این یعنی اصل بندگی .

وقتی همیشه هر چیزی رو نکته ی مثبتش رو میبینی این یعنی بندگی .

مگه حضرت زینب بعد از حادثه کربلا که تمام عززانش رو دست داده بود نگفت چیزی جزءزیبایی نمیبینم ??

همین مریم جان خودمون چطور دور از خانواده سالها تو اون سر دنیا از هر شرایطش لذت میبره .زمانهایی که تنها میمونه تو پرادایس ,یا تمپا .این دست کمی از شجاعت و صبر حضرت زینب نداره .وقتی در همه حال شکر گزار خداوند و راضی هست این یعنی یه زن نمونه ,یه الگوی کامل .

مری جون عزیزم .میخوام بگم که تو این دوران زنانی چو تو گوهر ناب هستن .

اونقدر ذوق زده میشم وقتی میبینم خداوند من رو به مسیر آشنایی با تو عزیز دل کرده ….

تو در ثروت و نعمت خداوند غرق هستی ولی کاملا مشخص که اصلا دلبسته این امکانات نیستی .سادگی در تمام وجودت هویداس .تو دیگه لبریز از همه چی هستی و مشخص که گذشتی از همه ی مادیات و تمام وجودت غرق در دیدن خداوند شده .چشم تو فقط خدا رو میبینه .وقت صفات زیبای خداوند رو همه جا مببینه .وقتی اون طور قربون صدقه جوجه ها و مادرشون میری این یعنی وجود خداوند رو داری تماشا میکنی و تمام وجودت غرق در لذت خداوند میشه .

من و امثال من باید خیلی رو خودمون کار کنیم .تا به درجه ی ایمانی که در وجود تو هست برسیم .

مری عزیزم به خدا خیلی تغییر کردم .خیلی ازت تاثیر گرفتم .من دیگه من سابق نیستم .اینو اطرافیان نزدیکم که خیلی با من در ارتباطن میگن .من آروم شدم ,صبور شدم ,شکرگزار تر شدم .قانع تر شدم .و اینها رو تماما از تو الگو برداری کردم .رفتار من باعث تغییر خوب همسرم شده .باعث تغییر خوب بچه هام شده .اینها اگه عمل به ایمان نبست پس چیه ?

من دارم درسهام رو خوب پس میدم .من در امتحاناتم نمره ی قبولی میگیرم .من خواستم که الان اینجا هستم .ومیخواهم که بهتر از این بشم و میشوم .

این قسمت از زندگی در بهشت تماما برای من پر از درس بود .که یاد بگیرم همیشه ,تو هر زمان و مکان که باشم توجهم به نکات مثبت باشه و با عشق شکر گزاری کنم .یاد گرفتم که برای خوشحالی عزیزانم صبور و کوشا باشم .یاد گرفتم که اگه ماشینمون کثیف شد غر نزنم که چرا نبردید کارواش .آستین همتم رو بالا بزنم خودم تمیز کنم .یاد گرفتم که از همه شرایط زندگیم احساس رضایت داشته باشم ,یاد گرفتم که همراه همیشگی عشقم باشم ,یاد گرفتم که صبور ,با گذشت ,مهربان باشم تا طعم واقعی خوشبختی و لذت بردن از تمام نعمتهای خدا رو نصیب خودم بکنم.

توجه من به زیباییهای این قسمت فقط تو رفتار شما بود مری عزیزم .

از لحظه اول بگم که چطور از استاد ساعت پنج صبح تعریف میکردیدکه گفتید خدا قوت .

همه ی راه رو شما رانندگی کردید .

گفتید چه کلاه زیبایی دارید .

توجه به زیبایی دریاچه ای با اینکه که هر روز در حال دیدنش هستید .

توجه به برانی باوقار و زیبا .

علاقه به آتیش بازی و تمیز کردن محل زندگیتون .

لذت بردن از خریداتون برای مرغ و خروسها تون .چنان با لذت تعریف میکردین که حظ میکردم .

لذت از رفت به آکشن .چقدر از دیدن پرنده های جور وا جور ذوق میکردید .

از وجود پرنده ها تو ماشین هیچ شکایتی نکردید .تازه کلی هم با طنز و شوخی ازشون تعریف هم کردید .مخصوصا که با استاد راجشون طنز میگفتید خیلی خوبید شما .

اونجا که میگفتید بچه ها میگن ما بچه کف پرادایسیم

تمیز کردن ماشین با لذت زمانی که عشق بخوابه و تو کاری که مربوط به مردهاست رو با رضایت کامل انجام بدی .این دیگه ته ته معرفت به خدااااا ..

اونجا که قربون صدقه ی مرغ مادر میری .با بچه هاش عشق میکنی .از اون خروس های فش تعریف میکنی که میگی از مرد خانواده کتک میخورن مردم از خنده .خیلی باحال گفتی .

از دیدن تخم مرغ ها چه ذوقی میکری .گفتی یه ظرف مخصوص برای جمع کردن تخم مرغ ها میخری .

من باید ساعتها بشینم و نگاه کنم به رفتار و گفتار شما تو این بهشت زیبا .تا شاید سیماهای ذهنم کمی بشکنه که اره راه موفقیت مریم جون به این طریق .باید کار کنم رو خودم .باید عمل کنم ,باید چشمهایم رو شستشو بدم که از کوچکترین چیز زیبا هم نگذره .

مری عزیزم قول میدم شاگرد خوبی باشم تا روزی که دیدمت حرفی برای گفتن داشته باشم ….

عاشقم دختر زیبا و نمونه الگوی کامل زن های دنیاااااااا…❤❤

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    295MB
    20 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵9
    98MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

216 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مینا _ از اتاقم تافلوریدا» در این صفحه: 1
  1. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2262 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به رهروان راه حقیقت

    ای جان برگشتید پردایس اونم تو این صبح زود تو این سکوت و ارامش دریاچه و جنگل ،و این همه سرحال بودن شما که یک روز رو انقد عالی شروع کردید ببینید تا اخر چی میشه خدایاشکرت

    همه شم استاد رانندگی کرده شس هفت ساعت نان استاپ به عشق پردایس ،وای خدای من دریاچه رو اسمون کلبه درختان سرحد زیبایین ، براونی هم صبح به این زودی بیداره،توی خونه مون رو نگاه حوله های تمیز رو انداختید رو صندلی فک کنم خوابیدید بعد پا شدید شنا کردید و ریلکس و پرانرژی اماده شدید برید خرید خدایاشکرت

    لباس قرمز استاد و کلاه زیباتون یعنی به هیچکسی انقد کلاه نمیاد ،مهمات اتیش هم اونجا گذاشتید برای یک اتیش شبانه ی لذت بخش خدایاشکرت

    فضا رو نگاه توروخدا امواج دریاچه سرسبزی همه چی به طرز حیرت انگیزی زیباست ولی خوب من نفهمیدم رفتید اینجا چکار!!،به به قراره دوباره پردایس جون بگیره و پر بشه از مرغ و خروس ،تخم مرغ فیک واسه تخم گذاری مرغها و ویتامین و پر زیر پاشون به قول مریم عجب مرغهای خوش مداری خدایاشکرت

    چه جالب نمیدونستم لازم نیست چرخدستی رو ببرید داخل همینجا گذاشتید و خودشون میان میبرن یعنی اخرت سرویس دهی و امکانات به مشتری ،سانتافه ی دلبر منو نگاه عشقه بخدا خدایاشکرت

    ای خدا مریم خانم میگه صبح با صدای قوقولی قوقو بیدار بشیم در حالیکه هرکی تو روستاست از دست خروس کلافه شده که صبح زود میخونه و خواب صبحگاهیو حروم میکنه ولی شما از حالا کیفشو میکنید، واقعا اینکه میگید ساعتها میتونید از دیدن مرغها لذت ببرید رو من هنوز تو شکم که توی سفر به دور امریکا نشون دادید چطوری برای مرغها و تخم کردنشون ذوق میکردید و چقد درس از مرغها یاد گرفتید این کار هرکسی نیست واقعا خدایاشکرت

    خدای من چقد تنوع مرغ و خروس و مرغابی ،چقد ادم اینجاست واااو یعنی یه مرغ و خروس خریدن رو انچنان هیجانی و جذاب کردن براش حراجی گذاشتن خدای من ،دلارهای استاد رو نگاه نوه نو بدون تاشدگی مرتب چقد برای پول ارزش قائلید واقعا خدایاشکرت

    وااو چقد مرغ و مرغابی اونم تو سانتافه تازه شم از قفس اومدن بیرون و فکرشو بکن استاد و مریم میخندن بخدا ما بودیم اینجوری ماشینمون به گند کشیده میشد گریه میکردیم ولی استاد و مریم آنچنان میخندن و به شوخی و خنده تمومش میکنن انگار نه انگار اتفاقی افتاده به این میگن کنترل ذهن که من دیوانه شم خدایاشکرت

    چقد جالبه استاد خوابیده مریم خودش رفته ماشینو تمیز کرده و اصلا هم ناراحت نیست که اون همه کثیفی رو باید به چه سختی تمیز کرد و همسرش خوابیده واقعا اینجاست که میگم یا کاری رو نکن یا با احساس خوب انجامش بده و مریم خانم چه بااحساس خوب این کار رو انجام داده و نه تنها ازش ناراحت نیست که یعنی چی من برم فضله ی مرغ و خروس تمیز کنم بلکه با افتخار هم نشون میده من عجیب به این جور کارها گیر دارم اگه اتفاقی مشابه این برای من رخ بده همش میگم چرا من باید در این زندگیه سطح پایین باشم که همچین کاری بکنم و نگاه اصلا روی خودم کار نکردم و این اتفاق فقط برای کسیکه مدارش زیره صفره رخ میده ولی شما اصلا اصلا خدای من این کنترل ذهنه که خوشبختی شماست نه زندگیتون بخدا و کج فهمی من از قانون خیلی عجیبه انگار یک بنای کج و معوج هستم که هربار که راست میشم قدبلندترمیشم و بنام بیشتر به چشم میاد و میبینم نه خیلیم عقب نیستم اینکه چندین ماهه هیچ دعوایی نداشتم هیچ قهری نداشتم مدتهاست به هیچ نکته ی منفی واکنش نشان ندادم گیرهام یکی یکی دارن باز میشن و دارم از اخرین باری که بیمار شدم انقد فاصله میگیرم و رابطه م با همسرم هرروز داره بهتر میشه و ایشون از این سرحالی من چقد کیف میکنه و هرروز دارم یه درس جدید از سریال یاد میگیریم که قبلا که دیدم حتی یکشونم نمیدیدم و همش میگفتم مگه اتیش سوزی چیه استاد ازش فیلم میذاره یا مهمون اومدن یا شنا کردن الکی اینترنتمو هدر میدم ولی الان انگار دروازه ای بروم بازشده که چشمم رو بینا کرده و از هر قسمتی درس یاد میگریم و درس قبلی رو مرور میکنم و درس جدید رو شروع میکنم این یعنی اینکه راهم درسته و عجیب ترین چیز اینکه میخندم بخدا فقط کسی که چندین ساله نخندیده میتونه درک کنه این دوباره خندیدن یعنی چی بخدا به چیزهایی میخندم که قبلا حتی گوش نمیدادم یک لحظه خنده از لبم نمیره گاهی شب قبل خواب که دارم برای اتفاقات روزم شکرگذاری میکنم یه جوری میخندم همسرم میگه چیزی شده و منم بیشتر میخندم و اینکه خدای من الان متوجه شدم اینکه شبها روزمو مرور میکنم وای خدای من اشکهام سرازیر شدن یه زمانی من جرات نداشتم روزمو مرور کنم انقد تلخ بود وقتی استاد میگفت شبها برای اتفاقات خوب روزتون شکرگذاری کنید من نمیتونستم چون انقد اتفاقات بد میافتاد که یاداوریشون حالمو بد میکرد و هیچ اتفاق خوبی نبود که براش شکرگذاری کنم ولی الان خدایا اولین باره بخاطر این تغییری که کردم و متوجه نبودم اینجوری اشک میریزم من الان شبها روزمو مرور میکنم و این زیباترین بعد زندگیمه که الان حین نوشتن متوجهش شدم خدای من گوشیمو زمین گذاشتم و در برابر خداوند سجده کردم خدایاشکرت

    بوی سیب سبز هم خیلی خوبه انگار زیاد از این کاجهای کاغذی خوشبو دارید که همه جا استفاده میکنید ،پردایس رو نگاه توروقران عجب بهشتیه این جنگل ، مریم خانم عحب حوصله ای دارید که واسه دیدن مرغهاتون این همه راه میرید تا به ما نشون بدید ،الهی واسه همه هم اسم گذاشتید، این دوتا رو چه فکلین ، به خروس میگید اقای خانواده واقعا شما نمکید بخدا ،چقد انواع مختلف خریدید همه چی باهم ، بلدرچینها چه کوچولو و خوردنین جووونم ،ای خدا این مامان مرغی رو نگاه چقد کوچولوه وای من عین این خانمهایی که قدشون خیلی کوتاهه بچه هاشون دنبالشونن من ابتدایی یه همکلاسی داشتم مامانش همقدمون بود انقد تعجب میکردم از دیدنش الان یادش افتادم چقد بامزه ن خدای من شکرت

    چقد با عشق کار میکنید که تا ساعت ۳ نشستید جای اینها رو ردیف کردید که در نرن ،خدایا واسه اولین تخم مرغتون شکرگذاری میکنید من انقد دیدم تو روستاها که چقد فحش میدن به مرغها و گاو و گوسفندها حتی بعضی ها یه جوری میزننشون زبون بسته ها رو بخدا حتی یبار مادرشوهرم میگفت تو روستاشون هرسال مریضی می اومد همه ی مرغ و خروس ها از دم میمردن جز ماله یه خانمه گفتم دوستشون داشت مرغها و خروسهاشو میگفت اره چه جورم وقتی میرفت پیششون بهشون میگفت خواهرهام مادرهام قربونتون برم واقعا برای هزارمین بار به قدرت شکرگذاری پی بردم که برای هرچیزی ارزش بذاری جهان برات حفظش میکنه خدایاشکرت

    ابزارالات مرغداری هم گرفتید جای غذا و سطل و خونه ی مرغ و ای جونم به این مرغدارهای نمونه ،به به سه تا تخم مرغ برید بخورید تخم مرغ محلی که خیلی خوشمزه ن نوش جونتون خدایاشکرت

    سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: