سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵9

دیدگاه تأثیرگزار و تأمل برانگیز دوست عزیزمان ریحانه‌، به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خداوند خالق و بخشنده

سلام به استاد عزیز و مریم جان زیبا .

سلام به همه ی دوستان قدرتمندم در توجه به نکات مثبت .

دوستان واقعا بابت کامنت های قوی و دلنشینتون ازتون سپاسگزارم .بچه ها این کامنت ها یه دنیا ارزش داره .مثل کتابهای نسخ خطی با ارزش و دست نیافتنیه .

باید قدر این نوشته های بی نظیرو بدونیم .این نوشته ها همون نقشه گنجی که همه ی ما به دنبالشیم .

به امید الله مهربان روزی همه ی ما یک جا جمع میشیم و از این گنج بزرگ الهی لذت ها میبریم .

امروز دستنوشته ی من متختص شماست مریم جان ,

مریم شیرین ,مریم مهربون و دوست داشتنی ,چقدر با اینکه ندیدمت اینقدر به دلم میشینی تووووووو

دلم میخواد زودببینمت یه دل سیر بغلت کنم ومحبتم رو همه جوره بهت ابراز کنم .

من به دنبالت واقعیت های مسیر خوشبختی هستم و هر چیزی که تو این مسی کشف کنم صادقانه مینویسم که بتونم کمک حتی خیلی کوچک هم به خودم و هم دوستان عزیزم بکنم

آخه تو چقد با خودت در صلحی دختر ?

اصلا تو ناراحت میشی ,عصبانی میشی ??

من که بعید میدونم ,تو وجود تو قلبی هست به وسعت دریاهااااا,وجد تو پر از مهر خدایی .تو یه دونه ای به خداااااا

دوستی داشتم اراکی بود میگفت که اگر کسی بار اول ببینیمش و با برخورد اول به دلمون بشینه میگیم این آدم ستارش شیرینه .تو مری جون ستاره ات اونقدر شیرین که تبدیل شدی به عسل و نبات ….

وقتی میبینم که با چه لذتی آماده میشی بری برای خرید مرغ و خروس ,وقتی میبینم مرغ و خروس ها ماشین رو کثیف میکنند و تو از روز اولشم بهتر برق میندازی ,وقتی میبینم تو مرکز خرید و فروش پرنده ها که قطعا پر بوی ناجور .تو راحت و ریلکس میخندی و قربون صدقه اونا میری و تازه ازشونم فیلم میگیری .وقتی هم جا کنار عشقت پا به پاش تلاش میکنی ,

موتو رسواری با عشقت تو جاده .

سوار بر هواپیمای شخصی با عشقت .

مسافرتها با آروی با عشقت .

اینها یعنی چی ?

آخه یه انسان چقد میتونه پایه و همراه عزیز دلش باشه ?

یادم تو دوره ی عشق و مودت استاد میگفتن که نظیر رابطه ی من با عزیز دلم تو هیچ کتاب و فیلم و واقعیت پیدا نمیشه .

من به شخص از تعجب شاخ درآوردم .گفتم استاد هم چه بلوف میزنند .مگه میشه ,مگه داریم

بعد از آشنایی با صدای دلنشین و رویایی شما تو سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت .فهمیدم که حرف استاد کاملا صادقانه و درست بود .

وقتی میدیدم که چطور با عشق هم سایت رو اداره میکنی ,هم برای ما فیلم ضبط میکنی ,و تدوین و آماده سازیش هم با خودته ,وقتی میبینم به کارهای خونه میرسی ,وقتی میبینم تو پاکسازی پرادایس همیشه آماده باش هستی .هیچ زمان گله نمیکنی ,نارضایتی نمیکنی ,همه چیز و همه کس رو زیبا میبینی ,

تمام این این رفتارهات منو به فکر فرو میبره .

که یه زن چقدر میتونه قدرت کنترل ذهن داشته باشه .چقد میتونه توان بدنی داشته باشه ,با تمام روحیه و جثه ی ظریفی که خداوند برای یک زن طراحی کرده .

تمام اینها باعث شد که من فک کنم به باورهای گذشتم که به ما گفته بودند چه نوع زنهایی برای ما الگو هستن .

یاد این افتادم که تو مدرسه و کتابهامون ,تو مجالس مذهبی که شرکت میکردیم همیشه میگفتن فاطمه زهرا الگوی زنان عالم .

میگفتن زنانی چون خدیجه زن پیامبر ,مریم مادر عیسی ,زینب دختر علی ,اینها زنان بزرگ عالمن .

اگر میپرسیدیم به چه دلیل .فقط تو ذهن ما کرده بودن که چون پاک بودن ,اهل عبادت بودن ,صبور بودن وو….

الان که با قوانین آشنا شدم .میفهمم که بابا اونها هم فقط با خودشون در صلح بودن که به اون درجه ها رسیدن .

وقتی حال دلت همیشه خوب باشه یعنی تو از هر چیزی که هستی و داری راضی هستی و این یعنی اصل بندگی .

وقتی همیشه هر چیزی رو نکته ی مثبتش رو میبینی این یعنی بندگی .

مگه حضرت زینب بعد از حادثه کربلا که تمام عززانش رو دست داده بود نگفت چیزی جزءزیبایی نمیبینم ??

همین مریم جان خودمون چطور دور از خانواده سالها تو اون سر دنیا از هر شرایطش لذت میبره .زمانهایی که تنها میمونه تو پرادایس ,یا تمپا .این دست کمی از شجاعت و صبر حضرت زینب نداره .وقتی در همه حال شکر گزار خداوند و راضی هست این یعنی یه زن نمونه ,یه الگوی کامل .

مری جون عزیزم .میخوام بگم که تو این دوران زنانی چو تو گوهر ناب هستن .

اونقدر ذوق زده میشم وقتی میبینم خداوند من رو به مسیر آشنایی با تو عزیز دل کرده ….

تو در ثروت و نعمت خداوند غرق هستی ولی کاملا مشخص که اصلا دلبسته این امکانات نیستی .سادگی در تمام وجودت هویداس .تو دیگه لبریز از همه چی هستی و مشخص که گذشتی از همه ی مادیات و تمام وجودت غرق در دیدن خداوند شده .چشم تو فقط خدا رو میبینه .وقت صفات زیبای خداوند رو همه جا مببینه .وقتی اون طور قربون صدقه جوجه ها و مادرشون میری این یعنی وجود خداوند رو داری تماشا میکنی و تمام وجودت غرق در لذت خداوند میشه .

من و امثال من باید خیلی رو خودمون کار کنیم .تا به درجه ی ایمانی که در وجود تو هست برسیم .

مری عزیزم به خدا خیلی تغییر کردم .خیلی ازت تاثیر گرفتم .من دیگه من سابق نیستم .اینو اطرافیان نزدیکم که خیلی با من در ارتباطن میگن .من آروم شدم ,صبور شدم ,شکرگزار تر شدم .قانع تر شدم .و اینها رو تماما از تو الگو برداری کردم .رفتار من باعث تغییر خوب همسرم شده .باعث تغییر خوب بچه هام شده .اینها اگه عمل به ایمان نبست پس چیه ?

من دارم درسهام رو خوب پس میدم .من در امتحاناتم نمره ی قبولی میگیرم .من خواستم که الان اینجا هستم .ومیخواهم که بهتر از این بشم و میشوم .

این قسمت از زندگی در بهشت تماما برای من پر از درس بود .که یاد بگیرم همیشه ,تو هر زمان و مکان که باشم توجهم به نکات مثبت باشه و با عشق شکر گزاری کنم .یاد گرفتم که برای خوشحالی عزیزانم صبور و کوشا باشم .یاد گرفتم که اگه ماشینمون کثیف شد غر نزنم که چرا نبردید کارواش .آستین همتم رو بالا بزنم خودم تمیز کنم .یاد گرفتم که از همه شرایط زندگیم احساس رضایت داشته باشم ,یاد گرفتم که همراه همیشگی عشقم باشم ,یاد گرفتم که صبور ,با گذشت ,مهربان باشم تا طعم واقعی خوشبختی و لذت بردن از تمام نعمتهای خدا رو نصیب خودم بکنم.

توجه من به زیباییهای این قسمت فقط تو رفتار شما بود مری عزیزم .

از لحظه اول بگم که چطور از استاد ساعت پنج صبح تعریف میکردیدکه گفتید خدا قوت .

همه ی راه رو شما رانندگی کردید .

گفتید چه کلاه زیبایی دارید .

توجه به زیبایی دریاچه ای با اینکه که هر روز در حال دیدنش هستید .

توجه به برانی باوقار و زیبا .

علاقه به آتیش بازی و تمیز کردن محل زندگیتون .

لذت بردن از خریداتون برای مرغ و خروسها تون .چنان با لذت تعریف میکردین که حظ میکردم .

لذت از رفت به آکشن .چقدر از دیدن پرنده های جور وا جور ذوق میکردید .

از وجود پرنده ها تو ماشین هیچ شکایتی نکردید .تازه کلی هم با طنز و شوخی ازشون تعریف هم کردید .مخصوصا که با استاد راجشون طنز میگفتید خیلی خوبید شما .

اونجا که میگفتید بچه ها میگن ما بچه کف پرادایسیم

تمیز کردن ماشین با لذت زمانی که عشق بخوابه و تو کاری که مربوط به مردهاست رو با رضایت کامل انجام بدی .این دیگه ته ته معرفت به خدااااا ..

اونجا که قربون صدقه ی مرغ مادر میری .با بچه هاش عشق میکنی .از اون خروس های فش تعریف میکنی که میگی از مرد خانواده کتک میخورن مردم از خنده .خیلی باحال گفتی .

از دیدن تخم مرغ ها چه ذوقی میکری .گفتی یه ظرف مخصوص برای جمع کردن تخم مرغ ها میخری .

من باید ساعتها بشینم و نگاه کنم به رفتار و گفتار شما تو این بهشت زیبا .تا شاید سیماهای ذهنم کمی بشکنه که اره راه موفقیت مریم جون به این طریق .باید کار کنم رو خودم .باید عمل کنم ,باید چشمهایم رو شستشو بدم که از کوچکترین چیز زیبا هم نگذره .

مری عزیزم قول میدم شاگرد خوبی باشم تا روزی که دیدمت حرفی برای گفتن داشته باشم ….

عاشقم دختر زیبا و نمونه الگوی کامل زن های دنیاااااااا…❤❤

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    295MB
    20 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵9
    98MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

216 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد فتحی» در این صفحه: 5
  1. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدای من، رب من، بیا که دوباره جاری باشیم .. میدونی رب من، من که به خاطر تو نویسنده شدم .. به خاطر تو زنده شدم .. به خاطر تو سفر کردم .. به خاطر تو یک روزی از گهواره ام بلند شدم .. به خاطر تو تاتی تاتی کردم .. به خاطر تو …

    یکی روزهایی میخندیدم، شادی میکردم، مهاجرت کردم با تمام ترس ها .. یک روزهایی تصمیم گرفتم موهامو بلند بذارم .. یک روزهایی روزهاا بود .. حس و حال خودشون را داشت .. تجربه های شیرینی بود.

    اما

    اون روزی که متوجه شدم، ثروت تویی! و ثروت یعنی خدا ثروت یعنی تو، یعنی داشتن تو یعنی داشتن سلامتی عالی، یعنی شادی درون، یعنی نداشتن وابستگی و دل بستگی به چیزی و خاصی، ثروت یعنی رهایی، ثروت یعنی لذت .. من ثروت را پیدا کردم .. و تو خودِ ثروتی خدای من رب من ای خدای آسمان ها و زمین، ای خدای کهکشان ها و سیاره ها و ستاره هایی که تعداشون از روی تعداد ماسه های توی کویر و ساحل هااای روی زمین هم بسیار بیشتر .. فراوانـــی، فراوانی ..

    Yeah اون روزی که دیگه متوجه شدم تو خودِ ثروتی حالـــی دیگه داشتم .. روابط زیبا و عاشقانه | معنویت | ..

    روزهای بعدش، متوجه شدم که بابااا من همین الان توی مدار ثروت و فراوانی هستم! انگار چشمام واا شد .. این همه داشته هاا واووو خدای من ..هه هه

    روزهای بعد؛ متوجه شدم که من واقعااا خالقممم و خدا درونِ منِ و من میتونم هر چی که میخوام را به هر میزانی که میخوام خلق کنم.

    روزهای بعد از این بعد متوجه شدم: که عِــه من خالقم .. یک بازی شد .. من درخواست میدادم و توجه میکردم و فرکانس میفرستادم و تمرکز میکردم .. بعد خلق میشد .. پول خلق میشد .. شادی و لذت بیشتر .. اتفاقات خوبی که منتظر واکنش من بودند باز تا از یک جاده خاکی مستقیم، یک جاده آسفالته زیبا ازشون بسازم، با تحسین کردن ها با ذوق و شوق کردن ها

    اوووم روزهای بعد: دیدم که حالا که همه چی هست واقعا، و رسالتمم اینه که بخوام فقط شادی کنم و لذت ببرم و تحسین کنم زیبایی ها و همین همین واقعاا همین .. و به همین شکل در لحظه زندگی کنم شعاری که سال هاست دل ِ منو برد نگاه منو جلب کرد راستی روی قوطی های پپسی هم نوشته هااا ..

    روزهای بعدش : روزهای قبل توی کفِ این بودم که همین را خیلی خوب درک کردم آخه وقتی زندگیم را نگاه کردم دیدم مخصوصا توی سفرهام همین بودم .. دیدم نه گوشی داشتم نه موسیقی و نه باندی و نه پول زیادی و نه هم پایه ای .. چی بود چی داشتم .. آره خودِ ثروتی که اون روزها ثروت را توی اون چیزا نمیدونستم ولی الان که دارم مینویسم میگم من ثروتمندترین دو عالم هستم .. عالمِ خودمم عالم خودم من کاری با دنیای دیگران ندارم ..

    آره روزهای بعدش در این روند متوجه شدم که: حالا که داستان از هدف خلقت من همینااااستتت یعنی تجربه کنم و لذت ببرم و عشق کنم و در لحظه باشم و تحسین کنم هر زیبایی را و به این شکل در همیشه صلاه باشم .. اوکی یک چیز خیلی مهم را متوجه شدم ( درک کردم، شما بخوان هم مدار آخه منم همین را میخوانم ) درک کردم که باید پول خلق کنم، یک لحظه وایسا، بهتره که واسه اینکه حرف خدایم را خوب برسونم کلمه ی مهم تــــره را پررنگش کنم، اوکی پس دوباره مینویسم.

    … درک کردم که بایـــــد پول خلق کنم،

    روزهای بعدش متوجه شدم که باید پول خلق کنم اما از هر راهی؟؟ دیدم که بهتره مسیر عشق و علاقه ام را دنبال کنم .. اخ اخ من همیشه از گذشته میگفتم Follow your passion فاینالی become َشد. yeah It’s great

    روزهای بعد متوجه شدم: یک مروری کردم درک های از گذشته تااا خودِ امروزممم را ( یعنی چند روز قبل حالا در ادامه هم میرسیم .. کافه اتون کنارتون هست آیاا؟؟ یا درست کنم واستون؟؟ اووم دییونه میشید این قهوه ای که خریدم عربیکای 100% یک بویی داره .. اوکی اوکی بیا از اصل دور نشیم! همین لحظه خدای من دوست من بهم گفت، ببینم محمدم قهوه اصل نیست؟!!! لبخندی دارم میزنم و میگم .. اصل نیست ولی کمکم میکنه که اصل را بهترر و با لذت و عشق بیشتر زندگیــــــــــــــــــــــــــــــش کنم باهاش .. عشق کنم باهاش .. لبخندهای امروزم .. نگاه امروزم .. اشک های الانم .. اینجاا که خوزستان و بارونی نیست فقط ابرها میاد و انگار نشونه ای شدن واسه اینکه بهم بگه که داریم محمد همه ی مااا از اون بالا و پایین حرکت میکنیم .. تو روی زمین و من ِ ابررر این بالا .. خدا بهت سلام میرسونه ، منم وقتی اینو میگه لبخند میزنم واسش و تحسینش میکنم و از راه دور واسش بوس میفرستم تا پرنده ی عشق ببره و بزنه به لُپاش … آره بارونِ نیست ولی روی گونه های من چطور؟! اوه اوه می سی سی پی شده .. اینجا من: اونجا تو

    پس بیای یک Summary کنیم این درک و این روند: Come on my friend

    دیدم پس هم باید لذت ببرم و لذت بردنم را به لحظه ای خاص و زمان رسیدنم به خواسته ام موکول نکنم ..

    دیدم باید شادی را زیبایی را از درونم ببینم و پیدا کنم، از همینجایی که هستم با همین داشته هام ..

    دیدم باید سپاس گزار باشم: راستش دیدم دلم با هیچ خواسته ای و آدمی آروم نمیشه: الا الا الا اگه گفتی جانم؟ الا بذکر الله: دیدم برای کسی که حالِ خوب را چشیده و حال بد را هم چشیده و به قانون آگاهه هیچی به اندازه ی بودن در احساس خوب بهش حال نمیده و اونممم چه حالِ خوبی؟؟ واو تحسین باشه .. سپاس گزاری نعمت ها باشه .. تبریک موفقیت ها باشه بمب بمب بهترین حسِ دنیا

    دیدم که باید هدف داشته باشم: هدف های مشخص و واضح که وقتی توی مسیر میای به وضوح میرسه .. | از احساس متوجه میشی وقتی حرکت میکنی و میبینی و میشنوی .. | این هدف جداست از هدفِ اصلی خلقت من” که عبادت و ذکر و تسبیح ربم هست. اون هدف دنیوی و مادی میشه وسیله ای برای رسیدن به هدفِ اصلی= تجربه کردن بیشتر خدا حس کردنش .. با تمام حس های خوبِ دنیا ..

    دیدم که خالقم و میتونم هر چیزی که میخوام را خلق کنم: اینو باس خدا جون اول مینوشتیم هااا !

    دیدم که حالا اینجوریه پس هدفم چی باشه بهتره> رسالتم .. گفتم اوکی، عشق و علاقه ام .. بریم به دور دنیا سفر کنیم، تولید محتوای نوشتاری و تصویری داشته باشیم استوری تلینگ کنیم . و گالری عکاسی بذاریم و سایت خودمون را داشته باشیم و سخنرانی کنیم در تمام دنیا و توی شادی و رقص و پایکوبی تمام دنیا شریک بشیم و شریک کنم همه ی دنیا را از شادی هایم ..

    دیدم که ای وای .. تکامل میخواد .. (لبخند)

    بعد دیدم چه خوب .. انگیزه اه جوره .. انگیزه میخواد آخه مسیر، اشتیاق میخواد .. باید بزرگ کنی باید Big Pic داشته باشی و الا کمباد میشی.

    خلاصه: دیدم که بلـــــه بایددددد ثروتمندتر بشم باید همه چیزهای عالی را با هم یکجا داشته باشم

    عِه؟ استاد جان ( پدر) تونسته ها، مریم جان تونسته ها، پادشاه سلیمان جان تونسته ها و بی نهایت آدم دیگه تونستند هاا

    حالا که خدای من خدا جونِ من شما خدای پیشینیان و آیندگان هم هستی .. سیستم عصبی ما یکیه .. و همه چیز باوره .. اوکی من میتونم من میخوام من لیاقتش را دارم من ارزشمنـــدم فارغ از هر عامل بیرونی.

    اما ثروتمند شدن از چه مسیری؟

    دیدم که دوست دارم از مسیر عشق و علاقه ام ..

    دو تا چیز خوبم درک کردم

    1 * مسیر عشق و علاقه من بهترین روش و سریع ترین روش و لذت بخش ترین مسیر برای ثروتمند شدن من ( خداگونـــه شدن منِ و سعادتمندی دردنیا و آخرت، رستگاری … )

    2 * این عشق و علاقه من نیست که منو به ثروت میرسونه بلکه این کار هم مثل هـــر کار دیگه ای پتانسیل ثروتمند شدن من را داره، این باورهای منه این عشق و علاقه و اشتیاق سوزان منه که منو به ثروت میرسونه. این کسب و کار یک وسیله است تا بیشتر در احساس خوب باشم بیشتر لذت ببرم و بسازم اون محمدِ قهرمان را .. بسازم .. کدوم قهرمانی از اول قهرمان بوده همههه آقاا زاده شدند ولی ساختشون با خودشون بوده..

    امااا این سومی: 3* دیدم که باید هم از مسیر عشق و علاقه ام، پول خلق کنم. باید مولد باشم ..

    و امروز توی این لحظه روی همین درک ایستادم.

    و امروزم توی این لحظه روی همین درک ایستادم:

    وقتی قرآن را خواندم رسیدم به آیه های 60 تا آخر سوره النمل، شگفت انگیز بود با درک اون لحظه ام درست در زمان و مکان مناسب .. چون باعث شد از خودم سوالی بپرسم ..

    خدای من تو که میتونی هر کاری بکنی و قادی و آگاهی بر هر چیزی .. اصلا بذار یک چندتا از ویژگی هات را بگم خدا جون

    تو هم شکست ناپذیر مطلقی ..

    تو هم بسیار بخشنده و مهربانی

    شما، بسار ارحم الراحمینی

    شماییی که روزی رسان من و تمام موجوداتی، شمایی که وهـــابی، بسیار بخشنده، شمایی هذا من فضل ربی، شمایی که بی حساب میبخشی همون آیه های یشاء بغیر من الحساب

    شمایی که بر سر ما لطف داری

    شمایی که همه چیز را میدونی حتی اون خطورات قلبی من را حتی اون فکری که توی سرم میگذره ولی خودم نمیدونم

    شمایی که بار حمل یک مادر را میدونی .. میدونی چه شکلی هست .. میدونی همه چیزش را .. چون تویی تنها خالق و مالک و عادل و قاضی و اجرا کننده و حاکم ..

    شمایی تنها صاحب قدرت ..

    شمایی که انقدرررر خلق کردیی هاااا که هر روزمم داری بیشترشون میکنی ماشاا.. به خودت خدا جون، شمایی که هر روز داری نعمت هات را بر سر این زمین میباری آسمان ها میباری ..

    شمایی که این کره ی زیبای تحسیـــــــن برانگیز را طراحی کردی و خلق کردی و داری رشدش میدی و هدایتش میکنی

    اوه گفتم هدایت! ( اموجیِ دست بر روی پیشانی! ) هدایت هدایت شمایی عزیزم، که داری تمام دنیاا را هدایت میکنی ..

    شمایی همه کاره

    شمایی همه جا

    شمایی در همه چیز

    شمایی در هر زمانی

    شمایی در هر مکانی

    شمایی در هر شرایطی

    شمایی در هر خلقی و مخلوقی .. شمایی خالقِ خالقِ تحسین برانگیزهااا

    شمایی خودِ ثروت و پول و خوشبختی و ملکه ی زندگی و کامل من همونی که قراره با هم دست تو دست امپراطوری تو را بسازیم اینجا روی همین کره ی زمین توی همین زمان

    شمایی خودِ خوشبختی .. خوشبختی میخوام> یعنی احساس تو توجه به تو بزرگــــــــــی تو و کوچیکی من

    شمایی خودِ هر تکنولوژی .. شمایی آرامش من، شمایی اون روی برانگیخته مثبت و شاد و خندان من: و مخلوقت به روی ماهِ و تابانِ 14قمری مثل امروزِ من

    شمایی اونی که مینویسه .. شمایی که میگی و من مینویسم ..شمایی که اراده نوشتن بهم میدی .. شمایی که اراده عشق ورزیدن بهم میدی .. شمایی که درکِ قانون را از لابه لای خط های قرآن کریم و مجیدت بهم میدی .. شمایی اون صدای زیبا و پرانرژی و بچه گانه ِ پخته ی ناپخته ی من .. شمایی اون رقص و شادی و های وای مای ِ من .. شمایی امید آینده ی درخشان من .. شمایی که اون تحسین ها را واسه Comment below میکنی و من چی بگم! شمایی همه چیززززززززززز و همه کس ..

    شما شما شما خدای من خدای آسمان ها و زمین .. شمایی انرژی خلاقِ من و تمماااام جهانِ من و جهانیان.

    شمایی حتی این آلبوم موسیقی Happy Occi slow Meadow شمایی که .. .

    پس وقتی شما خدای من همه چیزی و تنها راهم اینه که با ثروتمندتر شدنم به تو نزدیک تر بشم .. چرا نخوام؟

    شما همه چیزی .. شمایی که منو از عدم دقیقاااا خلق کردی از هیچی نه من تنها، بلکه این همه موجود و انسان ها را به خاطرشون سپاس گزارم این سایت این خانواده .. من تو را بپرستم یا چی؟! ..

    آره چقدر مهمه که گفتی .. همه چیز را از من بدون و چقـــدر قشنگه خدای یکتای من: دوست من که تویی همه ی کارها را داری میکنی .. مگه من نفس هام را میشمرم؟

    .. مگه من حواسم هست چطوری غذا هضم میشه؟

    .. مگه من به قلبم میگه بزنه .. تولوپ تولوپ ؟

    .. من اینجام به خاطر شما عزیزم، همه کسم .. چی بگم خوبه> عشقم .. نفسم .. عشق غیر تو عشق نیست .. نفس غیر تو حرومه .. تویی همه چیز و همه کس .. همه ی عشقاااا از تمام موجودات از یک عشق پاک و مقدس سرچشمه میگیره همه ی پول ها و موفقیت ها و شادی ها و خنده ها و خلق ها و مولد بودن ها و درک ها و هدایت ها .. همه از یک منبع سرچشمه میگیره. تویی خــیر .. منبع خیر منبع زیبایی ..

    پس حالا میشه منطقیش کرد واسه این ذهن جان خدا جان که تویی همه کاره و وقتی بهش میگم خداست که همه ی کارهای من را انجام میده میگه منطقت کو عشقم؟! میگم عشقم ببین ذهن جان ابرخلاقم ببین، خط های بالا آیا به اعلام حضورت نرسیده است؟ .. اونم میگه هووووو واااا محمد بابا خیلی وقت پیش گفتمم آره خیلی هممم منطقیه ..

    ذهنم رو به من میکنه تازه شیطانم پیامش را میفرسته از همون توی ذهن، انگار اونم آروم شده! میگن که .. یادم رفت!))

    خدایا خدای من عشق من .. تسلیمِ تسلیمـــم .. به امر تو .. واقعا در مقابلت هیچی خودم را نمیبینم

    میدونی رب جان، ممنونم ممنونم ممنونم فقط برای این زندگی این فرصت این نگاه .. میدونی توی همین لحظه این درک را بهم دادی که فقط ادامه بده .. ادامه بده روی باورهات کار کن .. خودت را لایق بدون .. لایق بهترین ها .. و یادت باشه که باید هر چیزی را به راحتی و سادگی و لذت بخشی بدست میاری .. چون مسیرِ من خدا: مسیر مستقیمِ بدون انحرافِ هموارِ و راحتــــه، مسیر منِ خدا ایمان به منِ خدا مسیر ثروت بیشتر حس و حال خوب تر ..

    خدا جون بذار یک چیزی بگم .. وقتی تصویر blue Dot را میبینم که voyager 1 Space سال های سال وقتی به دلِ کارل سیگن انداختی .. از اون بالای بالا اون عکس واقعی را از کره ی زمین را بگیره ..

    میدونی ..

    چقـــــــــــدر کوچیکه کره .. یک نقطه است فقط یک نقطه آبی .. | وقتی این تصویر را با خواسته هام هرررررر چیییی وقتی با ماشین مازراتی گرن توریسمو کانوریتبل سورمه ای داخلش هم قرمز باشه و باغ ها و اصلااااا همه ی خواسته های واضح و مشخص و نامشخصم مقایسه میکنم تازه این خواسته هااا را جمع میکنم با تمام خواسته های دنیاااااا میبینم که هیچِ به معنای واقعی هیچِ واسه شما .. ولی برای من + تو که میشیم مااا و من اینجام تا تو را یاری بدم تا نام تو را به زبان ها بیارم .. چرا زمان میخواد تکامل میخواد ادامه میخواد استمرار میخواد ..

    ارزشش را داره ..

    فکرش را کن خدا جون اون روز که همه را بیدار میکنی و از قبرها بیدار میکنی تا همون قولی که دادی اجرا شود .. مالک یوم الدین .. چه حالی میده اون کسی که رو سفیده .. اون کسی که بهشت را اینجا دید و ساخت و تجربه کرد.. اون کسی که شاد زندگی کرد و دنیا را به جای بهتر و شادتری برای زندگی تبدیل کرد، اون کسی که روی زمین تماممم کارهاش واسه تو بود واسه شادی تو شادی تو هم یعنی شادی خودم .. من و تو که از هم جدا نیستیم و فاصله ای هم که نداریم .. من و تو مااااا هستیم ماااا جانم ..

    خدا جون میدونی که چیزی واسه گفتن ندارم فقط دارم کِشِش میدم به نوشته ام .. تا بیشتر بهت توجه کنم تا بیشتر بگم به این شکل با نوشتن که دوست دارم .. راستش مرگ را هم دوست دارم .. اما فکر میکنم قبلش خیلی کارها را دوست دارم تجربه کنم .. ممنونم که کمکم میکنی و هدایتم میکنی ..

    خدا جونم ممنونم از تو سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم

    رب من چطورر میتونم ازت سپاس گزاری کنم در عمل؟ فقط ادامه بدم

    پیش به سوی لذت های شادی و عشق بیشتر. یوهـــــو بزن قدش خداجون: yessssss

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
  2. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    به نام خدای مهربان که من اینجام تو اینجایی به خاطر خودش .. و کیه که غیر از خودش بتونه دست ما را بگیره و بلند کنه؟

    کیه که بتونه ما را بخندونه؟

    کیه که بتونه ما را شاد کنه؟

    کیه که بتونه از درون حال ما را اساسی کنه؟

    کیه که بتونه دلیل آرامش DEEP | عمیــــقِ من و تو باشه؟

    کیه که میتونه بهمون روزی برسونه؟؟ روزی بی حساب ..

    مرضیه جان، خواهر قشنگ و عاشقتممم احساس میکنم امشب دارم بهت تلفن میزنم و از نزدیک در حالی که هوای بیرون تو بارونی ِ و حالِ دل من بارونی و چشم های من اشک بار دارم اونم در یک احساس عمیق عالی ِ خوب دارم باهاات حرف میزنم و بهت میگم که چقدر عاشقتم که من درسته نشونه شدم واست و اما تو الان برای من نشونه شدی

    بعد یک عکس میگیرم از صفحه ی کامیپوترم و نشونت میدم که همین آیه را

    همین نشانه را

    ولسوف یعطیک ربک فترضی

    به زودی پروردگارت آنقدر به تو اعطی خواهد کرد تا راضی شوی

    شده عکس صفحه ی وسط قلب و ذهنِ من .. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    ممنونم که در زمان و مکان درست و مناسب بودی و هستی.

    مرضیه جان عشق من هم پاره ی من انگار سال های سالِ که میشناسمت انگار خودِ خودِ خواهر منی انگار عزیز دلِ منی انگار خودِ خود خدای منی .. تجلی اونی نگاه اونی خنده هات خنده های اونه .. شادیت و قلمت قلم اونه ..

    مرضیه جان دست راستم را میذارم روی شونه ات و در حالی که داره صدای بارون هم پخشه به صورت طبیعی چشم تو چشم نگاهت میکنم و دقیقه هایی را سیـــر نگاهت میکنم ( نه سیر خوردنی هااا – لبخند هاهاا هااا ) نگاهت میکنم و با لبخندم بهت میگم که عاشقتممم و دوست دارممم ..

    آره به خودش می سپارمت قطعا بهترین هاا را میخوام واست موفقیت روز افزون تو پیشرفت هر روز شما عشقم، یعنی رشد و پیشرفت من .. جهان .. خداوندمون رب ِ ما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    خداهمه چیزه، خداسواله که به ذهنم میاد خداجوابه که به قلب شماالهام میشه ومینویسیش

    ثروت منم، چون وقتی ثروت داری بینیازی اون احساس بی نیازی منم، اون لحظه به من وصلی من جاری ام دروجودت، وقتی ثروت داری احساس قدرت میکنی نه دربرابرمن، دربرابردیگران اون حس قدرت منم، اون لحظه من جاری ام، یادت باشه.. وقتی ذوق میکنی ازخریدت ازآزادی زمانی ومکانیت، اون لحظه لحظه ی اتصالت به منبع بینهایت عشق منه، خلاصه بهم گفت ثروت یعنی بینهایت خواستن، یعنی خدای خودت روبهترشناختن وباورکردن..

    وتو خالقی..

    به نام خدای هدایتگرِ مطلق: به نام خدای روزی رسانِ بی حساب

    درســـــت توی زمان و مکان مناسب این کامنت را خواندم

    بازم درست

    بازم برنامه ریزی این رب این خداااا بینظیره نه فقط برای من بلکه برای تمام جهان هستی برای تک تک سلول هات، کاملِ هدفمند و بی نقصِ

    بااایدد وااا داد بهش بایدد واا داد هر چی زودتر و بیشتر وااا داد بهترر بهتر و بهتر ..

    تنها راهِ نجات تنها راه زندگی بهشتی بهشتی که تو بخوای و کن فیکون بشه، تسلیم محض بودنت در برابر رب هیـــــچ راه دیگه ای نداری .. یا باید بخوای که هر لحظه اون جوری که خدا میخواد (الهامی) زندگی کنییی و به به بهههه بههه چه زندگی میشه شاه پسر ..

    و یا اینکه تسلیم نباشی ریست فکتوری نباشی و نخوایی در لحظه زندگی کنی و بخوایی همششش به تجربه های گذشته ات بچسبی.

    یک خبر خیلی خوب واست دارم شیرین جان: قطعاااا به هم ربط دارند .. با گذشت زمان متوجه میشم که چه اتفاق خوبی را رقم میزنه همین کامنتی که الان دارم مینویسم و شماا و هر کسی که توی مدارشه داره میخوانه.

    داستان از این قراره که من چند روزی هست که توی مدار دوره روانشناسی ثروت 3 قرار گرفتم و اولین نشانه اش هدایت شدن به پیام عزیزی بود توی دفتر خاطرات که این دوره برای راه اندازه ی پرقدرت کسب و کارش خریده بود.

    اتفاق باحالی که که میخوام بگم امروز و اولِ اولِ صبح امروز بود

    گوشی را چک کردم دیدم پیام صوتی دارم .. گوشش دادم: دیدم دوستم میگه میخوام دوره روانشناسی ثروت 3 را میخوام بخرم واسه کسب و کارم و دوست دارم که با شما محمد جان مشورت کنم ( تحسینش میکنم)

    یک ساعت بعد باهاش تماس گرفتم و از همون لحظه ابتدااایی بهم گفت محمدد نمیدونی چقدرر خوشحالم که این دوره را داری آخهه تنها کسی که میبینم انقدررر داره هدایتی زندگی میکنه شمایی .. خلاصه با ذوق و شوققق و گریه و اشک دیگههه نمیدونستمم چه جوری بهش بگم که چقدر کار بینظیری داری میکنی چه سرمایه گذاری داری روی خودت میکنی .. بهم گفت میخواستم الان ماشین بخرمم ولی تصمیم گرفتم که اول کسب و کارم را با این دوره بسازم و .. خلاصه ..

    و میدونی جالبش چیه بهش گفتم چرا حست گفته به من زنگ بزنی .. گفت خب شما دوره را داری ..

    بهش گفتم من دوره را ندارم!! من فقط هدایتی دارم زندگی میکنم و الان که خواسته ام واضح شده برای کسب و کارم دارم روش کار میکنم .. همین) نمیدونی چیی شددد خدای من خدای من ..

    اصلاا داشتم بال درمی آوردم البته 8 تا بال دارم و 8 تای دیگه هم گرفتم ( تکامل: در بال درآوردن) و .. چی بگم ..

    اماا اینجاش خیلی به شما ربط داره ..

    میدونی شیرین جان اسم اون کسی که بهم زنگ زد همینننن دقیقاا ساعت 11:30 چی بود؟؟؟؟

    آره درست حدس زدی .. اسمش شیرین بود ایشونم. و اسم شما هم شیرینه.

    . . . . .

    اما برداشت من از این ماجرا:

    خب بعد از این اتفاق و تماس سه ساعت بعدش من پیام شما را میبینم .. بخداا که این اتفاقییی نیستتتت اقاااااا دو تا شیرین توی یک روز!!! نیست نیست نیست خدااا داره باهامون حرفف میزنه هر لحظههه

    میدونی اینو حسم گفت بنویسم واست ..

    نمیدونم الان قراره چه کار کنی ولی اینو میدونم تک تک تک تک بخدااا تک تک این کلمات قبلا شمااا و منننن فرکانسش را فرستاده بودیممم که الان به صورت فیزیکی دراومده ..

    شیرین جان .. اون کاری که بهت گفته شده را انجاممم بده … انجاممم بده … انجام بده ..

    همون طوری که من دارم سمت خودم را انجام میدم ..

    دوست دارممم

    راستی چقدر شبیه مریم جان شایسته هستی

    چقدر شبیه دو تا از دوستان ِ بینظیر دیگرم تحسین برانگیز دیگرم هستی

    هر جااا هستییدددد شادتر و ثروتمندتر و رهاا تر و تسلیممم تر باشید

    عاشقتونمممممممم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    امیر حسین تازه فهمیدم چی شد!

    چرا این قسمت! بین صدهااا کامنتی که نوشتم دیدگاه اومده

    تازه فهمیدم

    یادم اومد که نوشته بودم صبحی خدایا میخوام امروز بیشتر تورا احساس کنم باورت کنم درکت کنم بخوانمت بشنومت عاشقت بشم و چقدر قشنگ گفت خدا

    و چقدر قشنگ بخشید و هدایت کرد و کمک کرد خدا به من …

    عاشقتم امیر حسین

    ممنونم که دست قشنگ خدا شدی واسه خلق ستاره قطبی امروزم

    عاشقتم

    واقعا هر چی بخوای ازش بهت میده نشونت میده هدایتت میکنه

    و اره اون روزی که این کامنت را نوشتم من فقط نوشتمش …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    محمد جان برام کامنت اومده بود قبلش دیدن اسمت و کلامت مونه دیوونه کورد, چقزه خندیدوم اوستااا

    اقزه توجه مثبت بر زیبایی های زندگی در بهشت کردی که خونه ات رفت سردشت عه ماشاا..

    عاشقتممم من محمد جااان

    خداروشکر برای وجود ارزشمندت

    خداروشکر برای فرصت طلایی زیبای زندگی که بهمون داده شده هر روزی که چشم وا میکنیم روز از نو روزی از نوست …

    از خدا میخوام به جای اینکه مسایلم را کمتر کنه میدونی اراده قوی تر ذهن بازتری صبر بیشتر ( نه تحمل ) بهم بده اعطا کنه. اینجوری شخصیت قوی تری خواهم داشت.

    امیدوارم که هرگز تسلیم این ظاهر بازی دنیا نشیم و اون بازی و بازیگری که میدونیمش و قدرتمنده را توی این فرصت اندک بازی کنیم, چه بخوایم چه نه دنیا با کسی شوخی نداره. عاشقتم من محمدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: