دیدگاه تأثیرگزار و تأمل برانگیز دوست عزیزمان ریحانه، به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خداوند خالق و بخشنده
سلام به استاد عزیز و مریم جان زیبا .
سلام به همه ی دوستان قدرتمندم در توجه به نکات مثبت .
دوستان واقعا بابت کامنت های قوی و دلنشینتون ازتون سپاسگزارم .بچه ها این کامنت ها یه دنیا ارزش داره .مثل کتابهای نسخ خطی با ارزش و دست نیافتنیه .
باید قدر این نوشته های بی نظیرو بدونیم .این نوشته ها همون نقشه گنجی که همه ی ما به دنبالشیم .
به امید الله مهربان روزی همه ی ما یک جا جمع میشیم و از این گنج بزرگ الهی لذت ها میبریم .
امروز دستنوشته ی من متختص شماست مریم جان ,
مریم شیرین ,مریم مهربون و دوست داشتنی ,چقدر با اینکه ندیدمت اینقدر به دلم میشینی تووووووو
دلم میخواد زودببینمت یه دل سیر بغلت کنم ومحبتم رو همه جوره بهت ابراز کنم .
من به دنبالت واقعیت های مسیر خوشبختی هستم و هر چیزی که تو این مسی کشف کنم صادقانه مینویسم که بتونم کمک حتی خیلی کوچک هم به خودم و هم دوستان عزیزم بکنم
آخه تو چقد با خودت در صلحی دختر ?
اصلا تو ناراحت میشی ,عصبانی میشی ??
من که بعید میدونم ,تو وجود تو قلبی هست به وسعت دریاهااااا,وجد تو پر از مهر خدایی .تو یه دونه ای به خداااااا
دوستی داشتم اراکی بود میگفت که اگر کسی بار اول ببینیمش و با برخورد اول به دلمون بشینه میگیم این آدم ستارش شیرینه .تو مری جون ستاره ات اونقدر شیرین که تبدیل شدی به عسل و نبات ….
وقتی میبینم که با چه لذتی آماده میشی بری برای خرید مرغ و خروس ,وقتی میبینم مرغ و خروس ها ماشین رو کثیف میکنند و تو از روز اولشم بهتر برق میندازی ,وقتی میبینم تو مرکز خرید و فروش پرنده ها که قطعا پر بوی ناجور .تو راحت و ریلکس میخندی و قربون صدقه اونا میری و تازه ازشونم فیلم میگیری .وقتی هم جا کنار عشقت پا به پاش تلاش میکنی ,
موتو رسواری با عشقت تو جاده .
سوار بر هواپیمای شخصی با عشقت .
مسافرتها با آروی با عشقت .
اینها یعنی چی ?
آخه یه انسان چقد میتونه پایه و همراه عزیز دلش باشه ?
یادم تو دوره ی عشق و مودت استاد میگفتن که نظیر رابطه ی من با عزیز دلم تو هیچ کتاب و فیلم و واقعیت پیدا نمیشه .
من به شخص از تعجب شاخ درآوردم .گفتم استاد هم چه بلوف میزنند .مگه میشه ,مگه داریم
بعد از آشنایی با صدای دلنشین و رویایی شما تو سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت .فهمیدم که حرف استاد کاملا صادقانه و درست بود .
وقتی میدیدم که چطور با عشق هم سایت رو اداره میکنی ,هم برای ما فیلم ضبط میکنی ,و تدوین و آماده سازیش هم با خودته ,وقتی میبینم به کارهای خونه میرسی ,وقتی میبینم تو پاکسازی پرادایس همیشه آماده باش هستی .هیچ زمان گله نمیکنی ,نارضایتی نمیکنی ,همه چیز و همه کس رو زیبا میبینی ,
تمام این این رفتارهات منو به فکر فرو میبره .
که یه زن چقدر میتونه قدرت کنترل ذهن داشته باشه .چقد میتونه توان بدنی داشته باشه ,با تمام روحیه و جثه ی ظریفی که خداوند برای یک زن طراحی کرده .
تمام اینها باعث شد که من فک کنم به باورهای گذشتم که به ما گفته بودند چه نوع زنهایی برای ما الگو هستن .
یاد این افتادم که تو مدرسه و کتابهامون ,تو مجالس مذهبی که شرکت میکردیم همیشه میگفتن فاطمه زهرا الگوی زنان عالم .
میگفتن زنانی چون خدیجه زن پیامبر ,مریم مادر عیسی ,زینب دختر علی ,اینها زنان بزرگ عالمن .
اگر میپرسیدیم به چه دلیل .فقط تو ذهن ما کرده بودن که چون پاک بودن ,اهل عبادت بودن ,صبور بودن وو….
الان که با قوانین آشنا شدم .میفهمم که بابا اونها هم فقط با خودشون در صلح بودن که به اون درجه ها رسیدن .
وقتی حال دلت همیشه خوب باشه یعنی تو از هر چیزی که هستی و داری راضی هستی و این یعنی اصل بندگی .
وقتی همیشه هر چیزی رو نکته ی مثبتش رو میبینی این یعنی بندگی .
مگه حضرت زینب بعد از حادثه کربلا که تمام عززانش رو دست داده بود نگفت چیزی جزءزیبایی نمیبینم ??
همین مریم جان خودمون چطور دور از خانواده سالها تو اون سر دنیا از هر شرایطش لذت میبره .زمانهایی که تنها میمونه تو پرادایس ,یا تمپا .این دست کمی از شجاعت و صبر حضرت زینب نداره .وقتی در همه حال شکر گزار خداوند و راضی هست این یعنی یه زن نمونه ,یه الگوی کامل .
مری جون عزیزم .میخوام بگم که تو این دوران زنانی چو تو گوهر ناب هستن .
اونقدر ذوق زده میشم وقتی میبینم خداوند من رو به مسیر آشنایی با تو عزیز دل کرده ….
تو در ثروت و نعمت خداوند غرق هستی ولی کاملا مشخص که اصلا دلبسته این امکانات نیستی .سادگی در تمام وجودت هویداس .تو دیگه لبریز از همه چی هستی و مشخص که گذشتی از همه ی مادیات و تمام وجودت غرق در دیدن خداوند شده .چشم تو فقط خدا رو میبینه .وقت صفات زیبای خداوند رو همه جا مببینه .وقتی اون طور قربون صدقه جوجه ها و مادرشون میری این یعنی وجود خداوند رو داری تماشا میکنی و تمام وجودت غرق در لذت خداوند میشه .
من و امثال من باید خیلی رو خودمون کار کنیم .تا به درجه ی ایمانی که در وجود تو هست برسیم .
مری عزیزم به خدا خیلی تغییر کردم .خیلی ازت تاثیر گرفتم .من دیگه من سابق نیستم .اینو اطرافیان نزدیکم که خیلی با من در ارتباطن میگن .من آروم شدم ,صبور شدم ,شکرگزار تر شدم .قانع تر شدم .و اینها رو تماما از تو الگو برداری کردم .رفتار من باعث تغییر خوب همسرم شده .باعث تغییر خوب بچه هام شده .اینها اگه عمل به ایمان نبست پس چیه ?
من دارم درسهام رو خوب پس میدم .من در امتحاناتم نمره ی قبولی میگیرم .من خواستم که الان اینجا هستم .ومیخواهم که بهتر از این بشم و میشوم .
این قسمت از زندگی در بهشت تماما برای من پر از درس بود .که یاد بگیرم همیشه ,تو هر زمان و مکان که باشم توجهم به نکات مثبت باشه و با عشق شکر گزاری کنم .یاد گرفتم که برای خوشحالی عزیزانم صبور و کوشا باشم .یاد گرفتم که اگه ماشینمون کثیف شد غر نزنم که چرا نبردید کارواش .آستین همتم رو بالا بزنم خودم تمیز کنم .یاد گرفتم که از همه شرایط زندگیم احساس رضایت داشته باشم ,یاد گرفتم که همراه همیشگی عشقم باشم ,یاد گرفتم که صبور ,با گذشت ,مهربان باشم تا طعم واقعی خوشبختی و لذت بردن از تمام نعمتهای خدا رو نصیب خودم بکنم.
توجه من به زیباییهای این قسمت فقط تو رفتار شما بود مری عزیزم .
از لحظه اول بگم که چطور از استاد ساعت پنج صبح تعریف میکردیدکه گفتید خدا قوت .
همه ی راه رو شما رانندگی کردید .
گفتید چه کلاه زیبایی دارید .
توجه به زیبایی دریاچه ای با اینکه که هر روز در حال دیدنش هستید .
توجه به برانی باوقار و زیبا .
علاقه به آتیش بازی و تمیز کردن محل زندگیتون .
لذت بردن از خریداتون برای مرغ و خروسها تون .چنان با لذت تعریف میکردین که حظ میکردم .
لذت از رفت به آکشن .چقدر از دیدن پرنده های جور وا جور ذوق میکردید .
از وجود پرنده ها تو ماشین هیچ شکایتی نکردید .تازه کلی هم با طنز و شوخی ازشون تعریف هم کردید .مخصوصا که با استاد راجشون طنز میگفتید خیلی خوبید شما .
اونجا که میگفتید بچه ها میگن ما بچه کف پرادایسیم
تمیز کردن ماشین با لذت زمانی که عشق بخوابه و تو کاری که مربوط به مردهاست رو با رضایت کامل انجام بدی .این دیگه ته ته معرفت به خدااااا ..
اونجا که قربون صدقه ی مرغ مادر میری .با بچه هاش عشق میکنی .از اون خروس های فش تعریف میکنی که میگی از مرد خانواده کتک میخورن مردم از خنده .خیلی باحال گفتی .
از دیدن تخم مرغ ها چه ذوقی میکری .گفتی یه ظرف مخصوص برای جمع کردن تخم مرغ ها میخری .
من باید ساعتها بشینم و نگاه کنم به رفتار و گفتار شما تو این بهشت زیبا .تا شاید سیماهای ذهنم کمی بشکنه که اره راه موفقیت مریم جون به این طریق .باید کار کنم رو خودم .باید عمل کنم ,باید چشمهایم رو شستشو بدم که از کوچکترین چیز زیبا هم نگذره .
مری عزیزم قول میدم شاگرد خوبی باشم تا روزی که دیدمت حرفی برای گفتن داشته باشم ….
عاشقم دختر زیبا و نمونه الگوی کامل زن های دنیاااااااا…❤❤
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD295MB20 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵998MB20 دقیقه
سلام به بانوی پاکیزه ی بهشتی پارادیس خانم شایسته ی عزیزم که الحق شایسته ی این نوع زندگی و این همه نعمت هستند احسنت بهت بانوی بهشتی هروقت می بینمتون تحسینتون میکنم و میگم ماشالله هزار ماشالله چقدر خوب و عالی روی خودشون کار کردن نمونه ی یک الگوی فوق العاده هستید
من از ۱۳ سالگی استاد و میشناسم ولی الان ۱۸ سالمه و نزدیک دوماهه ک عضو سایت شدم راستش نمیدونستم سایت فایلای رایگان داره فکر میکردم فقط محصول هست نمیدونم چرا این فکرو میکردم ولی حتما توی مدار دریافت اگاهی نبودم خلاصه که سفر به دور امریکا رو دیدم و الان استارت زندگی در بهشت و زدم …
زیبای بهشتی خانم شایسته ی عزیزم من همیشه توی تصوراتم اینجوری فکر میکردم که بعد از کنکورم وقتی خواستم برم دانشگاه یه خونه ی خیلی بزرگ می گیرم و مرتب دارم توی سایت فروش خونه، خونه می بینم و انتخاب میکنم آپشنا رو چک میکنم و با خودم میگفتم من خب همش دانشگاهم باید حتما یکی و بگیرم برای کارای خونه و غذا درست کردن من خودم بلدم غذا درست کنم یعنی دوسال پیش به یه تضادی خوردم که چون پدر و مادرم طلاق گرفته بودن و همش غذا از بیرون می گرفتیم من خسته شده بودم شاید خیلیا فکر کنن ک این خیلی خوبه ولی یه جایی دل ادمو میزنه و دلمو زد منم تصمیم گرفتم اشپزی یاد بگیرم و یاد گرفتم الانم از غذاهای شناسنامه دار ایرانی مثل فسنجون ته چین و… گرفته تا غذاهای فست فودی و یاد گرفتم و خوشمزه درست میکنم البته بگم ک این توی ذهنم هست ک بعد کنکور حتما یه تایم بزارم ک تخصصی یاد بگیرم چون من شکموام و عاشق غذای خونگیم از غذاهای بیرون خوشم نمیاد ولی با این وجود میگفتم من نمیرسم این کارو انجام بدم چون میخوام خونه ی بزرگ بگیرم ظهر خسته میام باید غذام اماده باشه ولی وقتی شما رو دیدم که با وجود ثروت روی ثروت خارجی حساب باز نکردین و روی ثروت درونتون حساب باز کردین و انقدر عالی کارا رو پیش میبرین و هر مدت یه بار هی دارین دوباره تمیز میکنید و از خودتون می پرسید از این راحت تر چطور از این بهتر چطور؟ و همین دیدن، فقط دیدن شما منو حساس کرده وقتی اطرافم شلوغه یکم وسایلام بهم میریزه باید پاشم همه جا رو مرتب کنم هروقت میخوام چیزیو بچینم با خودم میگم چطور در عین زیبایی کارایی داشته باشه حتی توی درس خوندنم از خودم می پرسم و این رو از شما یاد گرفتم البته نمیتونم بگم ک یادگیریم ۱۰۰ درصد بوده ک اگر بود الان پیش شما و در موقعیتی حداقل مشابه شما بودم ولی به زعم خودم دارم تلاش میکنم و انشالله وارد مدارهای بالاتر بشم تا بتونم دوره های استاد و بگیرم و اگاهی ها رو دریافت کنم و من حس میکنم اگر دریافت نکردم شاید دلیلش اینه ک ب اگاهی های قبلی عمل نکردم چون همه ی ما انبار احتکاری از اگاهی هستیم نمیدونم گذاشتیم واسه کی ازشون استفاده کنیم و دنبال چی میگردیم و دارم خودمو میگم خوده خوده خودم و این روزا دنبال چیز جدیدی نیستم چون مسیر مشخصه فقط باید از اگاهیایی ک احتکار کردم استفاده کنم
شما بی نظیرید تنها خانمی هستید ک با تمام وجودم تحسینش میکنم اینو از صمیم قلبم میگم و تا اینجا با توجه به مداری که توش هستم چیزی ک متناسب با مدارم تونستم دریافت کنم اینه که من میخوام قوی باشم مستقل باشم میخوام توی طبیعت زندگی کنم میخوام با حیوونا دوست باشم و ازشون ترسی نداشته باشم منم میخوام ماهی گیری یاد بگیرم شنا کردن یاد بگیرم ارتباط موثر یاد بگیرم اعتماد ب نفس خیلی خوبی داشته باشم و بتونم همه ی کارامو انجام بدم و درست مثل شما باور کنم ک زمان ثروتمنده کمبودی نیست ساعات درسته یکیه ولی واسه همه به یک مقدار نمیگذره و من دلم میخواد با من ثرومندانه برخورد کنه ک فکر میکنم شرط اولیش اینه ک ذهنمو ثروتمند کنم من صبح شروع کردم ب درس خوندن ظهر ک خواستم ناهار بخورم یادم اومد استاد گفت من میخوام انرژیمو جاهای مهم تری بزارم نه برای هضم غذا… و باورتون نمیشه گفتم ب اگاهی ها عمل کن و فقط چند لقمه حلوای خرما و نون تیری خوردم و اومدم دو قسمت از زندگی در بهشت دیدم نمیخواستم کامنت بنویسم ولی یه حسی بهم گفت ب خودت کمک میکنی چون درسم زیاد بود ولی گفتم اینم درسه بشین و بنویس
من توی فضای مجازی اصلا ادم فعالی نیستم و زمان نمیزارم جز وات ساپ و تلگرام که ب خاطر مدرسم نگهشون داشتم و سایت شما،،،، هیچ جا نیستم و واقعا دنبال لایک و اینا نیستم با اینکه هم شاعرم هم نویسندم ولی وقتی میخوام برای شما کامنت بنویسم از این شاخه به اون شاخه میپرم نه اینکه نمیتونم ذهنم و کنترل کنم به این خاطر ک هدایت میاد حرفا میاد و من فقط می نویسم
استاد بی نظیرم هفته ی پیش یه کامنت براتون نوشتم و اون خیلی امتیاز گرفت خداشاهده هیچ وقت دنبال امتیاز نبودم و نیستم و اینو به عنوان نشانه گرفتم و چندین بار اون کامنتمو خوندم و گفتم استاد گفت خدا میگ نبوده ک ما الهام کردیم و شیطان الهام نکرده باشه ولی ما کلاممون و بالا میبریم و من هی میرم اون کامنتمو میخونم ببینم اونجا چی گفتم خدا این کلاممو برام برده بالا…..
استاد بی نظیرم خانم شایسته ی بهشتیم عاشقتونم قول میدم برج پنج ۱۴۰۱ بعد از اعلام نتایج زنگ بزنم خانم فرهادی و بگم رسیدم به هدفم رسیدم بزارید با استاد ارتباط بگیرم باورتون نمیشه دیشب خوابتونو دیدم بهم شمارتونو دادین گفتید بنویس ۰۹۳۷ پریدم وقتی بیدار شدم گفتم استاد ک شماره ی ایرانی نداره بعد گفتم حتما این یکی از شماره های قدیمی ایرانیشونه ک این یه نشونس….. نمیدونم همچین خطی داشتید یا نه ولی من ادامه میدم و مرداد ۱۴۰۱ بعد از اعلام نتایج زنگ میزنم و با نتیجه باهاتون صحبت میکنم
و دراخر به قول شما
در پناه الله یکتا شاد و تندرست باشید