دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوستان عزیزمان زیبا و اندیشه به عنوان متن انتخابی این قسمت:
دیدگاه زیبای عزیز:
باعرض سلام وخسته نباشید فراوان و از ته قلب به خانم شایسته عزیز واستاد نازنینم
خواستم مکتوب تشکر کنم از مریم خانم شایسته عزیزمون که اینطوری باعشق برامون وقت میزاره و این سریال هارو آماده میکنه داشتم فکر میکردم که اگه این مخلوق نازنین پیش استادمون نبودند ما چه صحنه های نابی رو از دست میدادیم و چه درسها وچه نکته های عملی رو با چشم نمیدیدیم خدایا شکرت
همین طور که داشتم این قسمت سریال رو میدیدم با خودم فکر کردم که چه تناسب زیبا وبه جایی داره با جلسه اول ودوم قدم یازده وقتی استاد داشت با اره کار میکرد و همش سعیش بر درست کردنش بود جلسه دوممون درباره بهبود مستمر تداعی شد که چه قدر قشنگ استاد داره این بهبود رو در هرروز وهرلحظه زندگیش اجرا میکنه حتی اگه یه ذره باشه واقعا اینجاست تفاوت آموزش کسی که اول خودش متعهد به انجام آموزش هاشه بعد هم سرسختانه از شاگرداش میخواد که اینطوری عمل کنند وقتی تعهد استاد رو میدیدم که اینقدر با اون اره وَر رفت تا بالاخره درستش کرد دیگه تاجایی که لَری بااون سنش به اقرار دراومد که به استاد گفت دوست داره همه چیزهای جدید رو یاد بگیره اما نمی دونست که این قانونه جهان هستیه چون جهان هستی رو به بهبوده رو به رشده واگه تو با این قوانین هماهنگ باشی وحرکت کنی قبل از اینکه به تو آلارم وهشدار بده تو، تواون جاده آسفالته جنگلی سوت میزنی وبا عشق ولذت جلو میری واین پاداش کسانیه که همش سعیشون بر بهبود مستمر تو زندگیشون دارند چون با قوانین هماهنگن واونجا که استاد هی سوالهای درست از خودش میپرسید برای بهتر شدن کارها برای راحت تر شدن کارها وجهان هستی هم اونو به بهترین ودرست ترین پاسخ ها هدایت کرده بود خیلی لذت بردم کاملا این دوجلسه عالی قدم یازده مثل روز روشن برام تداعی شد و خیلی خیلی از خدا تشکر کردم و ازوجود نازنین خانم شایسته عزیز که هیچ چیزی به جز عشق نمیتونه باعث ادامه این مسیر و این سریال ها بشه اونم با اون همه حجم کارهایی که بر دوش ایشونه ممنونم از همتون و ازهمه دوستان نازنینم تو این خانواده زیبا والهی
دیدگاه اندیشه عزیز:
سلام به دوتا عزیز زندگیم
خانم شایسته شما با هر قسمت این سریال یه مقاومت خاصی را در وجود من و در ذهن من می شکنید ؛ یه مقاومتی که واقعا نمیدونم ریشه ش به چی برمی گرده ولی میدونم که ته حرفش اینه که لذت ها باید نگه داشت برای زمان بعد از پولدار شدن ؛ مقاومتی که میگه وقتت را برای دیدن چیزهایی بذار که باعث ثروتمند شدنت بشند ؛ مقاومتی که نمیذاره من از دیدن این زندگی بهشتی لذت ببرم و همپای شماها در این بهشت زندگی کنم …. ولی واقعا صدای شما و صدای خنده ها و ذوق های شما برای یک قارچ شاید سمی و دویدن شما دنبال فُکُلی و جستجوی خانه سگ آبی با اون چکمه های زرد و خوشگل و حتی ذوق شما برای در قدیمی خونه تون هرروز این مقاومت را در من میشکنه …. خانم شایسته شما میدونی که من عاشق کامنت نوشتن هستم و بارها در مورد فایل های مختلف ، احساسم را به تحریر کشیدم اما در مورد سریال زندگی در بهشت خیلی کم نوشتم و اقرار می کنم که بعضی قسمت هاش را ندیدم ؛ دقیقا بخاطر همون مقاومتی که درباره ش گفتم ، که منو از دیدن یک زندگی رویایی دور میکنه ولی به صورت تکاملی متوجه وجود نیرویی برخلاف اون مقاومته شدم که منو به سمت این سریال سوق میده و کم کم دارم با این سریال دوست میشم ، کم کم دارم میفهمم که نه تنها دیدن این سریال ، وقت تلف کردن نیست ( چون مدام ذهنم میگفت بجای دیدن سریال برو روی باورهات کار کن ) بلکه این سریال دقیقا یک تمرین آماده برای تمرکز بر نکات مثبتیه که استاد بعنوان مهمترین تمرین در جلسه سه ثروت یک گفتند …. ولی فقر به حدی در ذهن من لانه کرده که به اندازه لانه آن سگ آبی ، سفت و محکم شده است اما من مثل شما یک جفت چکمه زرد طرح دار می پوشم و پاهایم را روی این لانه ی قدیمی می گذارم و خرابش میکنم و راه را برای جریان آب های ثروت باز میکنم …. شاید باور نکنید اما من تمام ذوقم در این لحظه اینه که فیله های مرغ را برای ناهار سوخاری کنم و پای تمام قسمتهای این سریال بنشینم …
خانم شایسته تو شاید خودت هم ندونی که چرا عاشق فیلم گرفتن هستی اما من فکر می کنم شما آنقدر از چشمانت برای دیدن زیبایی ها استفاده کردی و آنقدر به نعمت هایی که برای دیگران عادی هستند توجه و تمرکز کردی که چشم ، کم آوردی و خداوند دوربین را بعنوان چشم سوم در دستانت گذاشت که هم ببینی و هم ثبت کنی و هم لذت ببری و هم دیده هایت را به جهان و جهانیان گسترش دهی …. من مطمئنم اهرم زیبای ذهن تو بود که ناخودآگاه دوربین را به این شکل در دستانت گذاشت که از دعوای فُکُلی و خروس فیلم بگیری و صحنه ای که فکلی خودش را به مردن میزنه را ثبت و ضبط کنی و من در این سر دنیا ببینم و از خنده غش کنم و بعد به خودم بگم اندیشه باورت میشه تو داری از زندگی در بهشت لذت میبری و اینطور من به احساس خوب برسم و عاشق شوم و به آسمان چشم بدوزم و بگویم خدایااااااا هدایتم کن به سمت زیبایی های زیر آسمانت ….
خانم شایسته کاری که الان شما و استاد دارید انجام میدید منو یاد خونه تکونی قبل از عید انداخت که همیشه مامانم و خواهرهام موقع خونه تکونی اعصاب نداشتند و با من که خیلی کوچیک بودم و وسط رختخواب ها و روی قالی های خیس توی حیاط می دویدم و خوشحالی میکردم دعوا میکردند ولی امروز تو به من فهموندی که چقدر درست رفتار می کردم …
خانم شایسته یکی از پیام های سریال زندگی در بهشت اینه که ما را به خودمون وصل میکنه ، ما را به زمانی که کودک بودیم و بجای ذهن مون از قلب مون پیروی می کردیم وصل میکنه ، ما را به اون جایی میبره که باید باشیم …
شما با دوربین پیش استاد میری … و من یاد اون روزهایی میفتم که این مرد بزرگ درست در همین موقع روز روی سن می ایستاد و سمینار های پشت سر هم برگزار میکرد و حالا زیر نور خورشید و روی وسعت سرسبز چمن های بهشتش نشسته و کار مورد علاقه ش را انجام میده و در لحظه لذت میبره … من یاد اون سالهایی از زندگی این مرد میفتم که زیاد دور نیستند ولی به اندازه ی یک جهان فرکانسی فاصله دارند ….
من می خندم و اشک می ریزم …. من بخاطر آشتی با این سریال اشک می ریزم و با دیدن فکلی و بوی بد خونه مرغ و خروس ها می خندم ….
خدایا شکرت …ممنونم ممنونم خانم شایسته عزیز
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD566MB38 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 63176MB38 دقیقه
به نام خداوند مهربان
سلام بر همگی
وقتی مریم جون گفتید این اوپن که برای ادیسون بوده و براتون کارایی نداشته رو گذاشتید که بره بیرون رو دیدم گفتم چقدر ایشون وابسته نیستن بعد تو خودم که ریز شدم دیدم به یه سری وسایل چنان وابستگی دارم که نمیتونم کنار بیارمشون و باید این رهایی رو یاد بگیرم و از چیزای کوچیک شروع کنم
.وقتی استاد داشتند اره رو تیر و تمیز میکردند
و برای اولین بار هم بود که اینکار رو میکردند این عمل از این باور میاد که من هر کاری وارد بشم حتما راه حلشو پیدا میکنم وقتی حتی اره درست کار نمیکرد استادغرنزد و میگفتن چقدر امروز چیزای جدید یاد گرفتیم به قول استاد چالش برای همه هست ولی باید بگی این اومده برای رشد من
وقتی استاد مشکل رو حل کرد درسته در طاهر فقط یه اره درست شد ولی از درون اعتماد به نفس استاد قوی تر شد که من تو هر کاری وارد بشم میتونم راه حلش رو پیدا کنم
و نتیجه ای این چالش میشه اعتماد به نفس بیشتر
این درخت دقیقا حکایت آدمایی که از درون پوچن و خودشون رو بی ارزش میدونن
شاید ظاهر ماجرا رو حفظ کنند ولی مهم درون و ما باید به فکر این باشیم که از درون خودمون رو با ارزش بدونیم
عاشقتونم استاد که همیشه عاشق یاد گرفتن ویزای جدید هستید و آنقدر ادامه دادید تا راه حل مسأله رو پیدا کردید
و اون دستگاه که درخت رو فاصله میده چقدر ایده ی باحالی بود
یعنی تو این دنیا برای هر مسأله ای یه راه حلی پیدا کردند
این پرادایس هر روز داره تمیز تر و زیباتر میشه خدایاااا شکرتتتت
سلام اندیشه ی عزیزم
اول از همه ازت تشکر میکنم بابت کامنتی که یه روز به صدای قلبتون گوش کردی و نوشتی
زمان مدرسه بهمون میگفتن از خودتون یه اثر خوب به جا بزارید تو درس دینی یادمه میگفتن درخت بکارید که در آینده یکی از سایه و میوه اش استفاده کنه ثوابش اون دنیا بهتون برسه
مدرسه بسازید و بیمارستان
فرزند صالح تربیت کنیدو ..
یه کارم این روزا بهش اضافه شده
کامنت بزارید تو سایت و درک خودتون بگید
خدا میدونه همین کار به ظاهر ساده تا چند سال اثرات خوبش رو تو جهان میزاره
این روزا چقدر از کامنت های بچه ها که چند سال پیش نوشتن رو میخونم و واقعا لدت میبرم
کامنت شما یه نکته ی مهم رو بهم یاد آوری کرد
تقریبا دو هفته پیش بهم الهام شد هر چی فایل داری رو گوشیت پاککن و سریال زندگی در بهشت رو شروع کن خیلی مقاومت داشتم چون قبلا تا قسمت 100 دیده بودم و میگفتم بزار از اون قسمت شروع کنم
ولی این صدا میگفت نه از اول شروع کن و فقط این سریال
هر بار به یه بهونه ای در میرفتم از دیدن این سریال تا اینگه چند تا باور محدود رو شناسایی کردم که این سریال زیاد اثر نمیزاره که باید فایل ها ی دیگه رو ببینم و دومی اینکه این باور محدودرو داشتم که من در عمل نمیتونم قانون رو اجرا کنم فقط بلدم حرف بزنم
وقتی این باورا رو شناسایی
کردم ذوقو شوقی دیگه داشتم برای دیدن سریال ،شروع کردم به دیدن با این باور که هم میتونم قانون رو یاد بگیرم هم میتونم بفهمم چطور باید قانون رو در زندگی روزمره ام اجرا کنم و هم پاسخ همه ی سوالاتم تو همین سریال داده میشه
اما چی بگم از ذهن چموش
من انگار فراموش کردم که بابا باور یه شبه تغییر نمیکنه
از یه جایی به بعد عجله اومد سراغم
بدو بدو این فایل رو ببین برو سراغ بعدی و این سریال رو تموم کن و برو رو باورات کار کن
بابااااا. اقدامات پس الان که دارم این سریال رو میبینم چیه ؟
کار کردن رو باورا نیست
اونجا که اندیشه عزیزم نوشتی
کم کم دارم میفهمم که نه تنها دیدن این سریال ، وقت تلف کردن نیست ( چون مدام ذهنم میگفت بجای دیدن سریال برو روی باورهات کار کن ) بلکه این سریال دقیقا یک تمرین آماده برای تمرکز بر نکات مثبتیه
بخدا چه تمرینی بهتر از توجه به نکات مثبت این سریال
من فراموش کردم که این باور رو دارم و باید مراقب باشم بازم ازش نخورم
ولی کامنت شما بهم یاد آوری کرد
که چرا اینقدر عجله
میدونم اینم از باور کمبود میاد
همش ذهنم میگه دیگه سنت داره میگذره وقت داره تموم میشه پس کی میخای رو باورات کار کنی
از خودم پرسیدم که الان داری سریال رو نگاه میکنی فکر میکنی کار کردن رو باورا نیست
خدا میدونه چقدر ایده های خوبی بعد اینکه این سریال رو شروع کردم به ذهنم اومد که ساده و قابل انجام بود و وقتی انجامشون دادم چقدر به درک بهتر من از قانون کمک کرد
ولی چه کنیم انسان و فراموش کار
ولی خدا رو شکر میکنم هزاران دست داره تو این جهان که تو 9ای جای این سایت بهم یاد آوری میکنه هدف لذت بردن زینب
هدف زندگی کردن
تو زندگی بکن تو از لحطه لذت ببر
بخدا که همه چیز بهت داده میشه
اصلا تو همه ی خواسته هات واسه اینه که لذت بیشتری ببری دیگه
تو الآنم با همین دیدن سریال داری لذت میبری پس ادامه بده و عجله نکن
یه وقتایی خودم رو به خاطر این عجله سرزنش میکردم که آه چقدر عجولی زینب
چقدر تند تند فراموش میکنی نباید عجله کنی
ولی امروز خداییی رو کنارم حس کردم که گفت نگران نباش هر جا درگیر این موضوع شدی از طریق دستام بهت یاد آوری میکنم که این مسیر درست نیست
اندیشه عزیزم نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم
امروز خونه مادرم بودم و نت خیلی ضعیف بود نمیشد فایل رو دید گفتم اشکال نداره میتونم کامنت بخونم که و هدایت شدم به کامنت شما
چقدر خوشحالم که این تضاد ضعیف بودن نت نتونست حالمو بد کنه
و پاداشش رو گرفتم
خدا رو شکر میکنم که زندگیم پر شده از دوستای آگاه و مثبت
برات بهترین ها رو از خدای مهربون میخوام ممنونم عزیز دلم
سلام شیرین عزیزم
چقدر عالی نکته های فایل رو بیرون کشیدی و درس هاش رو برای خودت نوشتی
اونجا که گفتی ذهن من ابزاری برای فرکانس فرستادن و من باید به فکر سرویسش باشم و ابزار من دیدن این فایل هاست
این فایل ها همون آتیشی که استاد به پا کرد
فایل های هدیه سایت دقیقا همونابزار اولیه که لازم دارم ای هرس کردن این باورهای محدود ذهنم واروم آروم که پیش برم ابزار مناسبم رو (دوره ه استاد)تهیه میکنم و میافتم به جون باور های محدود کننده ام
خیلی لذت بردم از خوندن کامنتت خیلی نکته های خوبی رو گفته بودی
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم