نوشته زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان سارا به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام الله، پروردگار عالمیان
بهترین پاداشها نزد خداوند است
سلام به استاد باورهای الص (اصل)
سلام به مریم خانم نفس
خدای مهربان و بخششنده در قرآن بارها و بارها از پاداش به بندگان با ایمان خود فرموده و چقدر خوب که بدانیم خداوند به اهل عمل پاداش میدهد
استاد ممنونم که به خودتون پاداش میدید ومارو به طور عملی با قانون و نحوه ی عمل به آن آشنا میکنید و از احساس خوبتون میگید
مریم عزیز، چقدر خوبه که به همدیگه پاداش میدید و باعث رشد و شکوفایی همدیگه میشید و به ما هم انگیزه میدید..
هر بار تصویر با نمایی زیبا از جنگل و دریاچه به چشمان زیبابین خانواده ی صمیمی عباسمنش سلام میکند
خدایا سپاسگزارم از اینکه بهشت وعده داده در قرآن را در همین دنیا به من نشان دادی تا ایمان و باورم به تو و قوانین محکم جهان بیشتر و قوی تر شود
استاد ممنونم که انجام میدی و هرگز دست نمیکشی من از اینجا هر وقت میبینم مشکلی پیش میاد از اعماق وجودم فریاد میزنم که :
مثل همیشه یه راه حل واسش پیدا میکنی و انجامش میدی و ممنونم که عاشق یاد گرفتن هستید این عالیه که اره رو درستش کردید ..
ما میتوانیم..
هر مسئله ای قابل حل شدنه و جوابش تو دل خودشه..
در مدارش که باشی هدایت میشی .. فقط تمرکز بر روی زیبایی ها و خواسته ها
منم میخوام ترمز ذهنم که ترس و تردیدو ایده آل گرائی هست رو از مدار خارج کنم چرا که مانع بزرگی برای عمل به ایده هامه
خدارو شکر استاد که الان نسبت به قبل بهتر عمل میکنی و دسپاچه نمیشی البته به گفته خودتون و داری به ما هم میگی شروع کنیم.. همه چی به ما گفته خواهد شد اگر به خدا اعتماد کنیم.
استاد عزیزم ممنون که قدرت ابزار رو به ما نشون میدی ، ابزار مناسب خیلی عالیه و کمک بزرگی هست به تقویت باورهامون..
من هم تو خونه بیشتر از قبل از قدرت ابزار استفاده میکنم و از انجام دادن کارهام لذت میبرم ..
چقدر به موقع ابزار مناسب و ایده های ناب میان ..
چه وسیله با ارزشی هست هدیه لَری !!!
دمش گرم که خودش رو در گیر قالبهای پر زرق و برق و پوشالی نمیکنه و درک درستی از مفهوم هدیه داره و میدونه هدیه یک وسیله کاربردی مناسب در عین سادگی هست!
وای خدای من .. اون در مخفی خیلی جالب بود چطور از دیدمون پنهان شده بود خیلی وقتها درهایی هست که ما نمیدونیم و اصلا کاربرد خاصی هم ندارن و باعث گمراهی ما میشن و بهتره دیده نشن بعضی هم به موقع و وقتی در مدار مناسب باشیم خودشونو نشون میدن و مارو به مسیری میبرن که اصلا فکرشم نمیکردیم
مثلا ممکنه فک کنیم از یه مسیر خاص به ثروت میرسیم در حالیکه وقتی قدم اول و دوم و … رو برمیداریم تو مسیر دری به سمت ما باز میشه و مارو با ایده ها و برنامه هایی روبرو میکنه که باور کردنی نیست و هیچ ایده ای نداشتیم که به اینجا هدایت بشیم و این پاداش عمل کردن و حرکت کردن در مسیر هست..
خدایا سپاسگزارم که همواره مارو هدایت میکنی..!
چقدر خوبه که هر کی کار خودشو انجام میده ، لری عزیر این بنده ی سپاسگزار خدا بدون داشتن شاگرد و دستیار.. مرحبا.. احسنت ..
به تنهایی و با اشتیاق داخل خونه سرش به کارش گرمه و خدا میدونه چه سورپرایزی در انتظار چشمان زیبا بین ماست ..
لری دمت گرم.. عاشقتم .. دستای عاشق کارت رو میبوسم که نرفتی گوشه خونه تکیه بدی وبگی.. من الان دیگه باز نشسته ام ..
توحید عملی همینه، سپاسگزاری واقعی اینجاست ..
عزیزم.. عزیزم.. عزییییییییییییییزم….
همیشه فکر میکردم اگه ثروتمند بشم برای همه ی کارام از آدمای دیگه استفاده میکنم ولی استاد بهمون یاد داد که لذتی بالاتر از دانستن و کشف کردن مسائل نیست و الان مطمئن هستم ثروت اینه که اول آزادی عمل داشته باشی و بعد بتونی ابزار مناسب رو به خدمت بگیری و با انجام کارهایی که دوست داری و به کار بستن ایده های خوبت به احساسی فوق العاده برسی
انسان موجودی خالق هست و با هر بار خلق کردن حس جانشینی به حق پروردگار در زمین رو احساس میکنه.. الهی صد هزار مرتبه شکر که منو جانشین خودت در زمین قرار دادی و زمین و آسمان و هرچه مابین آنهاست رو مسخر ما فرمودی
این بهشت با کارهای فوق العاده و ایده های ناب استاد و مریم جان هست که زیبا و زیباتر شده اگر نه یه بار میدیدیم و تموم میشد اما اینکه ما هر بار با یه داستان زیبا و یه اتفاق قشنگ سورپرایز میشیم، شگفتی و حکمت جهان زیبای ماست
من مدت زیادی دچار افسردگی بودم و تحت درمانهای شدید.. اما دوای من اینجا بود که بیام و باور کنم من خلق شدم که زیباییهارو با چشم بصیرت ببینم و با تمام وجود لذت ببرم و سپاسگزاری کنم و ایده و الگوهای مناسب رو پیدا کنم و قدم بردارم …
ای خدای بزرگ .. شکرت که منو هدایت فرمودی
الان بیشتر از دو سال هست که عضو سایت هستم و هیچ وقت جرات نوشتن نداشتم بعد از دیدن کلی از فایلهای رایگان و محصولات سایت و در یک پروسه ی تقریبا سه ساله، بالاخره بعد از دیدن ۶۳ قسمت از سریال زندگی در بهشت و خوندن نظرات دوستان، تصمیم گرفتم بیام و از نگاهم بگم از ایده ام و اونو عملی کنم و من هم بنویسم
این عدد ۶۳ برام یه عدد تکاملی بود انگار..
بالاخره انجامش دادم به قول مریم جان، ایده آل گرایی آفت عمل است و هیچ وقت اتفاق نخواهد افتاد!!
خانم شایسه ی عزیز، ممنون که پا به پای زندگی میای و اصلا “نه” تو کار استاد نمیاری
خدایا شکرت به خاطر این رابطه ی زیبا و دوست داشتنی
ممنونم که با توجه کردن به زیبایی ها و براده های چوب و قطعه های چوب داخل دریاچه مدام شکرگذاری میکنی و به ما یادآوری میکنی قانون همینه که زیباییهارو لحظه به لحظه ببینیم و شکر گذار باشیم و اصلا اجازه ندیم حتی یه لحظه خلاء بی توجهی به جهان زیبا در ذهن ما ایجاد شود که آن خلاء قطعا میشود لانه عنکبوت یا همان نجوای شیطان .. باید در هر لحظه با شکر گذاری و توجه به الله و نعمت هایش، افکار مزاحم را همچون آن نرده های چوبی مزاحم که لابه لای آن زنبورها و عنکبوت ها لانه کرده بودند را بزنیم و دور بریزیم …
♧خداوند میفرماید خانه عنکبوت سست ترین خانه هاست اگر بدانید..♧
جریان رحمت الهی مثل آب روان دریاچه تارهای عنکبوت و تخته پاره های لانه شیطان را از ما دور خواهد کرد.
ممنونم مریم جان عزیز
ممنون که اینمه عشقی و با لذت و هیجان کودکانه ای از هر چیزی که میبینی سپاسگزاری میکنی.. دمت گرم …
الهی شکر وقتی میبینم کارها رو بصورت همزمان و موازی انجام میدید که باعث میشه هم کارها زودتر انجام بشه و هم ما زودتر به نتیجه ای زیبا برسیم ..
الهی شکر بابت آتشی که باقیمانده ی نرده های پوسیده و دست و پاگیر را
میسوزاند و در مقابل زیبایی و گرما میبخشد..
الهی شکر که همه چی مثال بهشت آخرت زیباست
همون بهشتی که خداوند به بندگان با ایمانش وعده داده و نهرهایی از زیر آن جاریست ..
ممنونم مریم جان که اینقدر زیبا حضورت رو معنا بخشیدی ..
ممنونم که به استاد گفتی بزن.. همه ی نرده هارو بزن ..
دمت گرم که گفتی ببُر.. مرحبا به این شهامت ، منم پایتم خواهرجونم ..
♧♧♧
دیشب ویدئویی از استاد دیدم که ایده نام گذاری دوره ی جهان بینی توحیدی رو میگفتن و اونجا استاد می گفت که یه زمان طول میکشه که ما قانون رو درک کنیم و بعد که درک کردیم تازه میفهمیم چطور بهش عمل کنیم و اونوفت با توجه به زیبایی های بیشتر ، قانون رو بیشتر درک کرده و به مدار بالاتری از درک جهان هستی و قوانین میرسیم و این روند بی نهایت ادامه دارد
اینچنین حرکتی هر لحظه زندگی را زیباتر و ابدیتی بی نهایت را پدیدار خواهد کرد که صبح و شام سپاسگزاری نموده و لذت میبریم و این همان ذات بندگی و خواست پروردگار عالمیان است که ما همواره شاد و مسرور باشیم و از نعمت های او بهره مند شویم.
خدایا شکرت که منو هدایت کردی خدا شکرت که قانون رو بعد از سپری کردن دوره ی تکاملم به من یاد دادی
خدایا شکرت که بهم گفتی چطور قانون رو در عمل استفاده کنم..
چقدر الگوی مناسبیه این سریال که مارو به سمت خوشبختی هدایت میکنه وقتی میبینم استاد هم در حال طی کردن تکامل خودشه و حتی اینکه آشکار میبینیم که به استاد هم مرحله به مرحله ایده های بهتر گفته میشه و هر بار کار رو با آگاهی و بهتر از قبل انجام میده ..
الهی صدهزار مرتبه شکر به خاطر الگوی خوبی که به ما دادی
الهی شکر بابت نعمت استراحت بعد از کار
الهی شکر به خاطر نوشنیدنیهای خنک و گوارا که برای ما آفریدی
الهی شکر که آبی به این پاکی آفریدی که خودمونو توش صفا بدیم…
من از سالها قبل هر بار کتابهای موفقیت زیادی میخوندم و به دنبال کشف کیمیای خوشبختی بودم و هر بار که در کتابها به تناقض برمیخوردم ، دست از مطالعه میکشیدم و آن را به گوشه ای پرتاب میکردم و باور کنید که چقدر این اتفاق مرا نگران میکرد که آیا اصلا این جهان صاحبی دارد ..؟
تا اینکه با آموزه های استاد آشنا شدم .. اینجا به من گفته شد:
♧ قرآن کتابی محکم است♧
و دیگر هیچ..!
استاد عزیزم، ممنونم که مرا در درک خدا و جهان و تنها کتاب محکم و بدون تناقض یاری نمودی!
اشک شوق چشمان را خیس میکند وقتی میدانم که چگونه در گمراهی آشکار بودم و نمیداستم که از این تاریکی( افسردگی) به کجا بگریزم…
خدایا سپاسگزارم که اینقدر با صفا و با محبتی
خدایا سپاسگزارم که محمد رو واسط و پیام آور خودت به سوی ما قرار دادی
خدایا سپاسگزارم که استاد عباسمنش رو لایق دریافت آگاهی و مربی ما قرار دادی تا به اراده و خواست تو ای پروردگار عالم ، ما را از تاریکیها به سوی نور فرا خواند و این سعادت بزرگیست
یا رب ، همواره ما را از تاریکیها به سوی نور هدایت فرما که تو فرمانروای عالم هستی.
انشاالله در پناه الله، پروردگار عالمیان، سالم ، خوشبخت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم .. آمین ♂️
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD399MB26 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 64124MB26 دقیقه
به نام هادی سخنگو !
.
.
.
باید اعتراف کنم که من امروز درک کردم که استاد چرا پروژه هایی مثل زیباسازی پرادایس و سفر به دور امریکا رو استارت زد، براش انرژی و زمان گذاشت و منتشر کرد.
تا همین دیروز شاید اگه از من میپرسدین که استاد عباس منش چرا داره این کارا رو میکنه و چرا این همه زحمت و انرژی برای چنین کارایی میذاره … در جواب میگفتم که میخواد لذت ببره و با این کار لذت بیشتری میبره! خب این جوابی هست که شاید خیلی از ماها بدیم وجواب اشتباهی هم نیست اما …
اما امروز به یه جواب خیلی زیباتری هدایت شدم! هدایت که چه عرض کنم … سخن خداوند بود با من!
امروز وقتی هندزفری تو گوشم بود، به طور اتفاقی یکی از فایل های بینظیر استاد پخش شد! نزدم تراک بعدی چون میدونستم قرار یه چیزی بفهمم … استاد شروع کردن در مورد هدف و داشتن هدف صحبت کردن. از تجربیاتشون در مورد بی هدفی صحبت کردن و گفتن که زمانی که آدم هیچ هدفی نداشته باشه و فقط روز رو به شب برسونه چه معضلی گریبان گیر ما خواهد شد و داشتن هدف چقدر میتونه آدم رو زنده کنه! مثال های زیادی از خودشون زدن و اینکه با هدف گذاری چقدر زندگی شون بازهم بهتر شده! یعنی دقیقا زمانی که امریکا بودن و به همه چی رسیدن … برای مدت کوتاهی بی هدفی رو تجربه کردن و گفتن که این بی هدفی حتی سلامتی جسمشون رو هم تحت تاثیر قرار داده بود! و این تضاد کمک کرد که ارزش اهداف رو تا اخر عمر بهتر درک کنن و شروع کنن به هدف گذاری … هدفهایی چالش برانگیز! اون موقع که اون فایل رو ضبط کردن خبری از سریال زندگی در بهشت نبود و دوسال پیش بود اما … امروز فهمیدم این پروژه ی زیباسازی پرادایس بهمراه تمام کارای ریز و درشتش ادامه ی همون بحث هدف گذاریه! الان تازه درک کردم که استاد با این اهداف و انجام دادن مستمرکارها، اتفاقا نه تنها اذیت نمیشه، بلکه میخواد روز به روز بهتر و بهتر بشه! خوده خودش بهتر بشه! چون امکان نداره یک وضعیت به صورت خط مستقیم باشه.. یا در حال رشده و یا در حال نزول! استاد با تعیین اهداف و انجام دادن اونا میخواد نمودارش رو به صعود باشه! نمودار چی؟! نمودار خوده خودش! استاد با انجام این کارا اول از همه داره به خودش سود میرسونه بعدش به اطراف!
عجب عجیبه این قانون خداوند! آخه داشتم با خودم فکر میکردم که چی باعث شد امروز من به سمت اون قسمت از حرفای استاد در مورد هدف گذاری هدایت بشم؟! من که همین امسال کلی هدف تعیین کردم و خوشبختانه متعهدانه دارم عملی شون میکنم … چرا باید با چنین فایلی برخورد کنم؟! مگه تو این جهان قانون مند چیزی میتونه اتفاقی باشه؟! نه! قطعا در جواب خواسته یا علامت سوالی اومده بهم چیزی رو بگه … . ( اینا حرفای من بود با شنیدن اون فایل)
چیزی که بیشتر از همه توی اون فایل توجهم رو جلب کرد، همین بحث تعیین پروژه ها برای پرادیس بود. یعنی چیزی که باید متوجه میشدم همون بود اما کامل نبود درکم. میدونین چرا؟! چون بی توجهی کردم وچیزی در مورد درکم ننوشتم! وقتی ننویسم، مسلما یک هزارم اون درکی که باید داشته باشم رو ندارم چون همیشه من موقع نوشتن به درک میرسم. چون هرچه به دلم بیاد سریع مینویسم.
شب شد … در جواب سوال یکی از همسفرام از معجزات کامنت گذاری گفتم و یهو صدایی بهم گفت … حتی جواب دادن به این سوال و مرور کردن فواید کامنت گذاری هم اتفاقی نبوده و برای این بوده که یادت نره با نوشتن اوج گرفتی و زندگیت تغییر کرد پس ادامه بده!
جرقه ای خورد تو ذهنم که ای وای … من فایل امروز رو ندیدم وکامنت نذاشتم. اومدم سراغ فایل و با نوشتن، فرصتی شد درک امروزم رو کامل کننم و بفهمم که چرا اون نشانه ی هدف گذاری سر راهم قرار گرفت!
فهمیدم! راستشو بگم … یه وقتایی باخودم میگفتم استاد چرا داره این همه خودشو اذیت میکنه؟! خب میتونه بگه در عرض یه مدت کوتاهی همه ی این کارای این بهشت بزرگ رو براش انجام بدن … چرا خودش تنهایی؟!
یا مثلا گاهی اوقات نسبت به خودم این حرفا رو میزدم که یزدان چرا برای انجام این کرا ( مثلا ساخت فلان وسیله ی تزئیینی برای اتاق ) خودت رو اذیت میکنی و …
یه نجوایی همیشه میومد ومیگفت یزدان این کارا رو میکنی که چی بشه! کی چی؟! داری خودتو سرگرم میکنی؟!
و من به این نجوای ریز بی توجهی میکردم اما غافل از اینکه جهان، جواب سوالت رو میده! فقط کافیه زمانش برسه و تو متصل باشی با ذهنی آرام صدای قلبت رو بشنوی!
الان فهمیدم که بابا اگه استاد داره این همه کار رو انجام میده، نه تنها لذت میبره، نه تنها بهشت رو زیباتر میکنه، نه تنها کلی تجربه ی جدید رو یاد میگیره، نه تنها با به پایان رسوندن کارها کلی اعتماد به نفس و ایمانش قوی تر میشه، بلکه در درجه اول باعث میشه مثل دریاچه ی پرادایس همیشه فعال و پویا باشه و این پویا بودنه دریاچه ست که نمیذاره مثل مرداب بگنده! استاد داره به ما نشون میده که همیشه در حال حرکت و در حال عمل به ایده ها و اهدافمون باشیم تا در درجه اول، زنده بودن و زندگی کردن رو تجربه کنیم! یعنی انرژی و شور و اشتیاق و انگیزه رو در هر لحظه تجربه کنیم! یعنی با عملی کردن اهدافمون، عزت نفس و ایمانمون رو قوی تر کنیم! یعنی یک کلام! نمودار ما همیشه صعودی باشه نه نزولی!
و من الان دارم درک میکنم که اتفاقا تمام این کارهای به ظاهر بی اهمیت از نظر ذهن ( مثل ساخت گلدونای مختلف، نورپردازی های اتاق، انس گرفتن با گل و گیاها، تعمیر وسایل خونه و … ) دقیقا همه این کاراست که امسال تو این سال جدید منو اینقدر زنده و پر شور و پر از انگیزه نکه داشته و هر لحظه با دیدنشون به خودم و توانایی هام و مهم تر ازهمه به الهامات خداوندم مینازم و افتخار میکنم! اتفاقا همین کارا باعث شده زنده باشم، رو به صعود باشم و کلی تکاملم رو به سمت اهداف و خواسته های بزرگترم طی کنم! همین کارا باعث شده کلی اعتماد به نفس و اعتتماد به الهامم بیشتر بشه! یعنی ایمانم بیشتر بشه و مهم تر از همه عمل به الهامم قوی تر!
من به خودم، ایمانم، عملم، اتصالم، و خداوندم افتخار میکنم.
بریم سراغ درس های این قسمت از سریال مهیج زندگی در بهشت :
+ داشتم به این فکر میکردم …
چرا استاد مثل سری قبلی نرده های کنار کلبه رو با اره نمیبره و داره با اون وسیله ای که لری عزیز هدیه داده این کارو انجام میده؟! چون ظاهرا این کار سخت تر از کار کردن با اره هست و زمان بیشتری میبره .. .بعدش یه ندا اومد و گفت به نظرت اتفاقی بوده که لری بیاد و این وسایل رو بهشون هدیه بده؟! اونم هدیه به این ارزشمندی؟! نه … نه … ! منم اگه جای استادبودم برای اینکه اون هدیه ی خداوند رو که درست در درست ترین زمان ممکن داده شده استفاده کنم، از همین وسیله استفاده میکردم! حتی اگه به ظاهر سخت تر باشه! یه خورده گذشت و دیدم استاد داره اون تخته ها رو داخل تریلر میذاره تا ازشون استفاده کنه بعدا . با خودم گفتم دیدی یزدان؟! این وسیله ی خدادای برای این بودش که این نرده های سالم رو دونه دونه سالم دربیاریم تا ازشون استفاده کنیم! اگه قرار بود این وسیله رو نادیده بگیریم و با اره ببریم، قطعا برش های اره تخته ها رو ناقص میکرد. در ثانی .. بعدا بازم مجبور میشدیم اون میخا رو دربیاریم. میخها رو مسلما الان بهتر میتونیم دربیاریم تا زمانی که به قطعات کوچکتر تقسیم بشن! خدایا شکرت ک هرسوالی به دلم ذهن افتاد، سریعا جوابشو در قلبم دادی! ممنونم ازت
( راستی استاد من خیلی حس خوبی دارم از اینکه با اون نرده هایی که جدا کردین میخواین وسیله ی دیگه ای بسازین! ذاتا نسبت به این خلاقیت که با وسایل بی استفاده اوج استفاده رو ببریم خیلی حس خوبی دارم و خوشبختانه امسال تونستم کلی وسیله ی قشنگ بسازم .. با همون وسایل بی استفاده در انبار! )
( همینطور با هودم گفتم چه خوب میشد اگه استاد این ذغال های قرمز و ناب رو که در اوج توان و قدرت حرارت میدن رو ذخیره کنیم ! یعنی چوبهایی که میسوزونیم رو وقتی ذغال شدن، نذاریم خاکستر بشه و آب بریزیم و در حالت ذغالی ذخیره کنیم برای بعدا ! شاید بگید که خب این چه کاریه و هر موقع ذغال احتیاج داشته باشیم می خریم اما من در جواب میگم وقتی آدم از محصولات خودش استفاده میکنه، حس لذتش غیر قابل وصفه! دقیقا مثل همون حسی که از به پایان رساندن تک تک ایده ها داشتین! دقیقا مثل حس ناب این قسمت قبل از اینکه بپرید داخل آب )
+ نکته ی بعدی که خیلی برام جالب بود این بودش که چند روزه این سوال در ذهنم ایجاد شده که فاضلاب کلبه به کجا میره؟! نمیدونم چرا این سوال در ذهنم ایجاد شده بود و واقعا دنبال جواب بودم. خیلی دوست داشتم بتونم ازتون بپرسم …
نجوای ذهنم میگفت که همونجا زیر کالبه داخل آب دریاچه میره و فرکانسم رو پایین میاورد! اما قلبم جواب میداد نه! امکان نداره آب به این شفافی و زلالی که خوده استاد داخلش شنا میکنه فاضلاب داشته باشه!
بیخیال سوالم شدم تا اینکه دیدم امرورز … دقیقا زمانی که داشتی نرده های پل رو می بریدین، توجهم به سمت اون لوله های بزرگ جلب شد! حتی قبل از اینکه شمما بگید فاضلابه من حدس میزدم فاضلاب باشه! خدای من باورم نمیشد! من سوالم رو یادم رفته بود! اما جوابشو گرفتم! دقیقا مثل همون موضوعی که اول کامنتم گفتم! مثل همون نجوای ریزی که نسبت به انجام پروژه ها داشتم و یادم رفته بود اما جوابشو گرفتم!
اینه ها … اینه خاصیت جهان و قانونش! حتی اگه خواستت یادت بره اون یادش نمیره و به موقش بهت میده! مثل پدری نیست که از خداش باشه بچش یادش بره که دوچرخه میخواست! بلکه اگه یادت بره هم، یه روز با همون دوچرخه سورپرایزت میکنه! به شرطی که نسبت به اون خواسته ترمز نداشته باشم! چرا من اینقدر سریع جواب سوالاتم و خواسته های کوچیکترم رو میگیرم اما در مورد خواسته های دیگه این طوری نیست؟! چون نسبت به این سوالا و این خواسته ها تقریبا ترمزی نداشتم که این قدر سریع جوابمو داد! پس منطقی ترین راه و اصولی ترین راه برای رسیدن به تک تک خواسته های ریز و درشتمون اینه که فقط ترمزهاشو شناسایی کنیم و رفع کنیم! نمیخواد گاز بیشتری بدی و هزار جور کار خارق العاده انجام بدی! حتی اگه یادت بره بهت میده! به شرطی که ترمزی نباشه!
+ همینطور از این فایل یاد گرفتم که هر الهامی رو که اجرا کردم، به خودم پاداش بدم! هر چند پاداش اصلی من اون حس و حال ناب و خداییه و جهان پاداشش رو به صورت نتایج وارد زندگیم میکنه اما میخوام خودم هم به خودم پاداش بدم! این پاداش دادن رو اگه سخت نگیریم … و حتی با چیزای ساده اما خوشحال کننده شروع کنیم، اون موقع دیگه عادت میکنیم که اول از همه به خودمون هدیه بدیم!
+ همینطور یاد گرفتم که …
اومدم بگم یاد گرفتم که کارها رو همیشه میشه ساده تر انجام داد ولی با خودم گفتم کجای کاری؟! این ویژگی از استاد به قدری در روح و ذهن و عمق ما نفوذ کرده که من حتی برای روشن کردن منقل ذغال به جای اینکه به روش سنتی خودمو اذیت کنم، همون لحظه بهم الهام شد که یه دستگاهی داریم تو انبار که داره خاک میخوره و کارش همینه که باد پر فشار تولید کنه! سریع بع الهامم اوکی دادم و رفتم وآوردم تو سیم ثانیه یک ذذغال یک دست و قرمز آماده کردم! پدرم از تعجب میگفت من حتی نمیدونستم چنین وسیله ای تو خونه داریم! تو از کجا یهو فهمیدی! منم تو دلم گفتم الهامه نه شوخی!
دوستون داریم استاد نازنینم! دوستتون دارم! هرچند این واژه نمیتونه حس منو بیان کنه اما خوب میدونم فرکانس کلمات منو بهتر از خود کلمات متوجه میشید و فرکانس، قوی ترین زبان مشترک بین تمام پدیده های جهانه.
( راستی استاد تا یادم نرفته اینم بگم …
پیشنهاد میکنم نرده های اون قسمت رو که هنوز نبریدین و برای امنیت اون قسمتها نگه داشتین رو ببرین اما طبق همون ایده ی خودتون از اون طناب های کشتی استفاده کنین. هم امنیت رو حفظ کرده و هم نما از بین نمیره بلکه خیلی هم قشنگ تر میشه.
دوم اینکه یادتون نره که نرده های اون اسکله کوچیک ماهیگیری اون طرف دریاچه رو هم ببرید! من میخوام لبه ی اونجا بشینم و پاهام رو تکون بدم و ریلکس کنم!
نرده های روی پل هم همین طور! اون ردیف آخرشون رو هم ببرید! نمیذاره بتونیم لبه پل بشینیم)
دوستون دارم. به امید دیدار در بهترین وزمان و مکان با برنامه ریزی خداوند