سریال زندگی در بهشت | قسمت 65 - صفحه 9

232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1785 روز

    بنام یکتا فرمانروای عالم هستی

    درود بر استاد گرامی و مریم نازنین

    و دوستان هم فرکانسی ام در سریال زندگی در بهشت

    وای خدای من چقدر ویوی کلبه با برداشتن ریل ها بی نظیر شده ، بشدت دل انگیز و دلپذیر برای شادابی روح مون جهت تحسین زیبایی ها. خدایا شکرت

    درود بر مریم جون که یک پیاز چال خفن از بودن آتیش واسه صبحونه استفاده کردن و تحسین میکنم ایده تونو و استفاده از فرصت زغال ها چقدر واضح صدای پختن پیازچال می اومد خیلی لذت بردم. خدایا شکرت

    بهشت مون یه حال تازه ی جدیدی شده ازین بهبودی حاصل شده – خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی:)))

    جمله طلایی استاد: اونی که قویتره باید بمونه اینجوری که حیوونا این قدر قوی شدن. خدایا شکرت کمک مون کن تا در این مسیر راستی بتونیم قوی باشیم و با اراده پولادین متعهد به خواسته هامون و آموزش های استاد بمونیم و با قدرت بالا جامه عمل بپوشانیم به رویاهامون. از خدای وهابم سپاسگزارم در این لحظه به خاطر هدایتم به این بهشت زیبا:)))

    خدایا شکرت به خاطر نعمت بی نظیر باران در این بهشت زیبا و از همه دلپذیرتر اینکه آفتاب دراومده و نم نم بارون هنوز بر روی دریاچه نمایان شده و یک فضای بسیار رویایی رو ایجاد کرده که بی نظیره خیلی لذت بردم.

    مریم جون خیلی این تیپ لباس تون رو پسندیدم خیلی بهتون میاد عزیز دلم. همیشه شاد و رها باشی:)

    چقدر از دیدن ذوق اردک ها شادمان شدم و شادی زیاد رو توی حرکاتشون میشد دید که چقدر خوشحالن که میتونن توی همونجای کوچیک شنا کنن و از همون لحظه شون حسابی لذت ببرن. خدایا شکرت

    چقدر آرامش پارادایس بی نظیره. خدایا شکرت

    خدایا شکرت به خاطر یک دونه تخم مرغی که به بهشتمون داده شد.

    خدایا شکرت به خاطر وجود برونی با اون چشمای قشنگ قهوه ایش.

    Good boy

    تله ای که برای کیودی گرفتین خیلی عالی بود و مشتاقم بدونم که چطور انجامش خواهید داد.

    به خدا میسپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محمد گفته:
      مدت عضویت: 1034 روز

      بنام رب العلمین

      سلام بر دوست عزیزم

      بسیار به نکات خوب و ریزبینانه فایل ها اشاره میکنید.بنده قلمتون رو دوست دارم و بعضا نوشته هاتون میبینم حتما تا آخر میخونمشون و لذت میبرم.

      از همین اردکهای زیبا میشه کلی آموخت که کوچکترین اتفاق رو به بهترین نحو بهره میبرند و به قول حرف همیشگی استاد در لحضه زندگی کنید

      از الله مهربان بهترین آرزوها و شادباش ها رو براتون خواستارم

      با احترام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        فروغ شمس گفته:
        مدت عضویت: 1785 روز

        درود بر دوست هم فرکانسی عزیزم

        امیدوارم هر جا هستین حال دلتون سبز و عالی و با نشاط باشه

        سپاسگزارم از شما که وقت گذاشتین و کامنت من رو مطالعه کردین و نظر پر از مهرتو برام گذاشتی بنده ی محبوب خداوندم

        از این همه لطف و صفایی که دارین لذت بردم و براتون از رب العالمین طلب زندگی شاد و رها و پر از زیبایی و ثروت و فراوانی دارم:)

        تو لحظه زندگی کردن بهترین حس وصف ناشدنی توی این دنیاست، پس بنشین و شاد باش و لذت ببر.

        ای هستی زیبا

        زیبابین تر باش ز همیشه

        تا هدیه ی چشمانت را

        بیشتر به تماشاگه ش

        سبز و بهشتی کنم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1324 روز

    بنام الله.

    امروز این فایل برام بصورت واضح نشانه شد..

    من چند روز بود.یه تضاد برام پیش اومد..

    و خداوند تو این فایل بهم گفت دارم هدایتت میکنم.

    فقط تو دعواهای بی اساس شرکت نکن اعراض کن..بوجودی که من اصلا دخالت نکردم فقط یه صحبت چند دقیقه ایی شدم.همون لحظه یادم از حرفها و گفتهدهای شما افتاد و اعراض کردم..

    ولی خداوند و همون قانون خیلی نکته بیین هست..من هدایت شدم.که اصلا حتی صحبت هر چند چند ثانیه هم باشه.خودمو دور کنم.

    و نزارم وارد بحثهای طولانی بشم…

    چون همون صحبتهای خیلی کوچکم باعث ادامه دار شدن اون موضوعات میشه(😐)

    بقول قرآن در آخر سوره هود..در مورد همین موضوع فرکانس هر نفر نوشتهای زیبایی هست…که ما نمیتونیم فرکانس کسی رو تغییر بدییم…باید بزاریم مثل جوجه ها خودشون تو همون مداری که هستن.ادامه بدن یا ادامه ندن..بازم مادر مرغی عزیز😄

    واقعا قابل تحسین هست..تو قرآن بهش اشاره شده..که در شب و روز نشانه هایی هست.که هر کس خودش باید بهش پی ببره..تعقل کنه.

    و نشانه دیگر لذت بردن از هر لحظه زندگیمون و سپاسگزار بودن.و تحسین کردن قوانین بدون تغییر خداوند..همه اینها همیشه در مسیر درست بودن هست…

    و نشانه بعدی..امتداد دادن..دقیقا برای من همین نوضوع کاملا مشهود شده به محض اینکه حمله ذهن مانند کیودی ها..وارد ذهنم میشه..همون لحظه خداوند مسیرشو بهم هدایت میکنه.فورا متوجه میشم..چون هدایت الله با یه روش آسان.دقیقا مثل هنداونه هست.

    همین مسئله بسیار مهم رو هر لحظه از خداوند میخام..خداوند هدایتشو خیلی راحت بکمکم میرسونه…و منم که با توجه به تکاملم باید هر روز باورهای قدرتمند کننده و کنترل ذهن و ورودی هامو از هر جنبه ایی درک کنم..و عمل عمل عمل کنم.

    بقول استاد عزیز عملی که ایمان نیاورد حرف مفت هست…

    و این خیلی هیلی خیلی مهمه..کنترل ورودی و ذهن….تو شرایط حساس..

    هدایت الله مدام کار میکنه مهم اینه ما درکش کنیم برای تمامی خواسته هامون..

    هدایت الله برای تمام جهان هست..نه فقط تعداد معدودی.بقول صحبتهای عامیانه ما فلانی شانس داره.

    بقول دوست استاد گفتن دوستم بهم گفت.خداوند برای تو میخاد که در هر جنبه از زندگیم موفق باشم.یا شانس داری.

    شانس نیست..اینا بخاطر یه مسیر درست هست.دوستشون بخاطر باورهای اشتباهشون و نادیده گرفتن. ونشنیدن تجربیات استاد.برای انکار کردن کارش تقصیر گردن خداوند میندازه.

    همین مسئله ماها و افراد زیادی از این روش زیاد استفاده کردیم😐😐😐😐😐

    و با توکل بخداوند پای در راه و مسیر الهی گذاشتیم خداوند کیودی های ذهنمونو بهمون بصکرت اسان هدایت میکنه فقط کافیه باهاش هماهنگ باشیم…

    لذت ببریم…و با خداوند باشیم و نزاریم کوچکترین صحبت اطرافیانمون و وضعیت الان جامعه رومون تاثیر بزاره…

    ودادامه بدیم و علفهای هرز رو هر ثانیه قطع کنیم..چون خیلی زود رشد میکنه به محض نادیده گرفتن هدایت الله…

    آرامش آرامش رو از خداوند بخاییم..

    و آگاهانه کنترل ورودی و ذهن….

    همین باعث میشه اعراض کنی

    مانند حضرت مریم روزه سکوت ببندیم.

    مانتد حضرت موسی به ارامش برسیم.

    مانتد حضرت یونس استغفار بگیم.

    مانند پیامبر.دوری کنیم.غمگین نباشیم.

    مبحث چگونه فکر خداوند را بخوانیم…

    خیلی زیبا راجع به مادر موسی نقل کرده.

    که غمگین نباش..ذهنتو ارام بگیر.غمگین نباش.احساساتتو بد نگیر..کنترل ذهن داشته باش..اگر او در فرکانس مناسب فرار نمیگرفت موسی را ملاقات نمیکرد..پس مدام بهش تذکر داد…

    و دقیقا قانون هم هر لحظه برای ما کار میکنه.

    و من این صحبتها رو هر روز دارم باهاش مواجه میشم..ثانیه هستا..چون واقعا کنترل ذهن و ورودی هامون خیلی زود نجوای ذهن اونو تخریب میکنه…..فقط خودمون آگاهانه اونو مدیریت و رهبری میکنیم.

    دقیقا حتی برای یه موضوع ساده ایی که میخام انجام بدم..اوووووف😑..

    چقد لحظه حساس هست…

    فکر خدا را بخوانیم..من یه متنشو چند بار تکرار میکنم..دقیقا با توجه به مدارت متوجهش میشی…

    من با روند مدارم هنوز باید رو خودم کار کنم.ان شالله بتونیم کیودی های ذهنمون بقول استاد پوستشو بکنیم….😄..

    کیودی ها حیوان هستن..ایشونم غریزه وجودیشون هست.ولی چون خارج از اون موقع اینم با پررویی وارد این منطقه شدن.باید پوستش کنده بشه….

    پس همه چیز هدایته..فقط بزاریم و از خداوند بخواییم هر لحظه هدایت بشیم..مهم اینه ازش بخاییم..بخایییم و این ادامه پیدا کنه.

    خیلی زود جواب سوالتو میده..

    بسیار ممنونم استاد عزیزم بابت این فایلاتون.واقعا هر لحظه ما را وارد مدار بالاتر میکنه.فقط کافیه همیشه راه راست رو ادامه بدییم..تا آخرین نفسهامون…☺😘😘😘😘

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم ما را براه راست هدایت کن راه کسانی که ایمان اورده ایی نه راه گمراهان..😙😙😙😙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام ☘

    استاد امروز گفتم چرا امروز فس ام چرا شاد نیستم،گفتم بزا  بزنم رو نشانه امروزم

    و دیدم تصویر فایل رو گفتم بازم تعریف ی خاطره از زبان استاد آخ جون با اون فیس خنده دارتون داشتین کری میخوندین 😅

    و خدای من آخه چقدر زیباست این پرادایس من مردم براش،چقد سبز چقد زیبا

    اون قسمتی ک بارون شدید بزنه بشینی رو اون صندلی و تماشا کنی بارون و نفس و نفس و نفس از اعماق وجودت چقدررررر لذت بخش

    حتی اون قسمت ک از فروشگاه اومدین بیرون هم هوا خیلی عالی بود چون هوای بعد بارون بود و جون میداد برا پیاده روی و تنفس

    خانم شایسته عزیز آخه من عاشق لحن ذوق کردن تون هستم چقدر خوبین آخه 😍😍

    مخصوصا توضیح در مورد اردک ها ک برکه ساخته بودن چقدر جذاب بودن سبحان الله ب خلقت این پرنده ها،تضاد رنگ سفید و تمیییز خودشون و آب گل آلود آخه چقدر زیباست،و بعد بدون ذره ای کثیفی میان بیرون از آب

    چقدر زیبا با چشمای تیله ای خودااااای منننننن (با لحن زیبای خانم شایسته☺️😊 )

    و باز هم یک خاطره،استاد چقد من خندیدم ،مرسی

    خیلی خوب تعریف کردین 😅😅

    قدردانی مجدد استاد از آقای فروشنده ک راهنمایی شون کرد قابل تحسین بود

    خیلی تاثیرگذار هست این رفتار،واقعا دیدم تاثیر خوبش رو هم روی خودم هم اون طرف

    و رفتار صمیمانه و خوب تون با خانم صندوقدار

    کمک های در ظاهر ریز و زیرکانه خانم شایسته عزیز ب استاد،خانم همیشه فعال و همیشه در صحنه تحسین تون می‌کنم 🥰☘

    و اینکه گفتین این قدمم برداشته شد،یاد فایل آسان گرفتن کارها افتادم

    کارهارو اسون کنیم،قدم هارو یکی یکی بریم،مسیر رسیدن ب هدف رو سخت نکنیم برا خودمون ب همین راحتی ای ک خانم شایسته گفتن خووووب این قدمم برداشته شد

    اینو ب خودم میگم این حرف و باید برا قدمام بگم هی ب خودم،سخت نکنید و قدم قدم ب امید خدا پیش برین

    ممنونم 🌱🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد محسنی گفته:
    مدت عضویت: 1198 روز

    به نام انرژی خالق

    سلام به استاد عزیزم و همه دوست

    خدایا شکرت

    یک روز جدید و یک نمای جدید از پرادایس بدون ریل،چقدر زیبا شده حالا میتونیم بیشتر از این نعَمات خداوند استفاده و این ویو زیبا لذت ببریم.

    صبحانه داریم اونم چه صبحانه ای «پیاز چال»😄 اونم رو آتیشی که از دیشب تا صبح روشن بوده،چه جلز و لزی میکنه.مرغ های رو هم میبینیم در حال انجام داده‌ام رسالتشون یعنی جست و جوی غذا که از صبح تا موقع خواب با عشق انجامش میدن😄

    اوه اوه یک دعوای شدید بین دوتا جوجه به وجود اومده که دارن تلاش میکنن برای بدست آوردن پادشاهی قلمرو چه جالب وسط دعوا استراحت هم میکنن😂 عجب با معرفت های هستن یه نفس بگیرن و دوباره بسم اللّه اصول دعوا گرفتن رو هم باید از این ها یاد گرفت مثل اینکه اون جوجه زرده زیادی توی نقشش فرو رفته تا اون سر دنیا دنبالش میره تا اون یکی جوجه رو بزندش😂

    و نکتش اینجاست که استاد برای جدا کردنشون کاری نمیکنن تا بزارن برنده و بازنده مشخص بشه(به طرز عجیبی مامان مرغی و سایر مرغ ها دخالتی نکردن) و طبق قانون موجود ضعیف جایی برای زندگی نداره.

    چه بارون رحمت الهی گرفت واقعا بارون اول تا آخرش نعمته که مثالش اون اردک هایی که از ترس لاکپشت ها (استاد فکر کنم باید یه فکری برای این لاکپشت هام بکنیم) تو آب نمیرن این بارون باعث شد یه چاله آب به وجود بیاد و ازش لذت ببرن.

    یاد یه جمله افتادم:

    «آرزویت را بر آورده میکند خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی می‌گرنیاد»

    خدایا شکرت

    به به خدایا شکرت به خاطر این زیبایی،آفتاب و بارون!

    چقدر این ابر ها زیباست انقدر که همه چی اینجا قشنگه آدم فکر می‌کنه نقاشیه خدایا شکرت.

    خــــب رسیدیم به بخش مورد علاقه من:«کیودی»(که قراره از بهشت به بهشت انتقال داده شود)

    وایـــــــی استاد این قسمت رو تعریف کردید که این کیودی باید خودش رو مرده فرض کنه که و دلایلش رو گفتید من چقــــــــدر خندیدم یعنی از خنده داشتم به خودم قِل میخوردم😂

    و چه جالب خداوند با یک هندوانه هدایت کرد الله اکبر

    احتمالا خبر به قتل رسیدن اون ماری که اومده بود زیر اون چیزی که توش میخوابیدید(که اسمش رو یادم نیست)به گوشش نرسیده که اگر می‌رسید هرگز همچین کاری نمی‌کرد که البته که استاد شما هم باید جسد اون مار رو آویزون می‌کردید تو جنگل که درس عبرتی بشه برای بقیه😂

    تا دیگه خط قرمز های شمارو رد نکنن که حالا کار به جایی رسیده که یه کیودی میاد چشم تو چشم شما و میگه شما هیچ کاری نمی‌تونید بکنید و من میخوا همه مرغ هارو بخورم که باید تنبیه شود👌

    حالا استاد جدا از شوخی من با دیدن این قسمت از سریال (که به نظر من جزو بهترین ها بود)یک خواسته در من شکل گرفت که در قسمت های قبل هم شکل گرفته بود ولی تو این قسمت واضح تر شد و اون هم این بود که دوست دارم همچین جایی توی طبیعت خونه داشته باشم (که خیلی با روحیاتم سازگاره) و به همراه استقلال مالی و زمانی (که بیشتر هم راجبشون توضیح میدم) و تجربه کردن همچین چیز هایی.

    و ایمان صد در صد دارم که خدایی که همچین چیزی رو به شما داده حتماً هم به من میده البته اگر من در مسیر دریافت این نعمت ها باشم خدایی که همین الان هم کم در زندگی من معجزه های کمی در زندگیم نداشته که یکی از این معجزه ها هدایت شدن من به سمت این دو فرشته های نازنین یعنی استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون❤️ و بچه های سایت و آشنا شدن من با این قوانین زندگی ساز در این سن کم…

    بریم سراغ ادامه سریال و نکات مهم:

    استاد به نظر من سریال زندگی در بهشت مکمل آموزش هاتونه که ما همزمان آموزش هاتون رو گوش بدیم و هم به صورت عملی ببینیم که شما همه چیز هایی که میگید رو دارید مثل استقلال زمانی و مالی که هر زمان از روز بخوانید میتونید برید مسافرت یا کار های اینچنینی تجربه کردن چیز های جدید یا رفتن به مغازه و خریدن هر چیزی حتی بدون توجه به قیمتش خب مثلماً استاد اگر شما استقلال مالی نداشتید نمی‌توانستید همچین هزینه ای برای تله بکنید و اصلا وقتش رو هم نداشتید.و باید سر کار میبودید.

    استاد من بی صبرانه منتظر دیدن قسمت بعد هستم و گیر انداختن اون کیودی و کلی سوال که الان تو ذهنمه که بعد از دیدن قسمت های بعد پاسخ داده میشه.

    استاد سپاسگزارم برای این سریال بینظیر.و مرسی از خانم شایسته که با عشق فیلم برداری کردن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1821 روز

    سلامی بهشتی

    این هوا هوای مورد علاقه منه آفتاب بارونی ☺️

    بهشت پاقعی اینجاست واقعا کلمات نمیتونن قشنگیش و بیان کنن خدایا شکرت

    جوجه ها عین این بچه های دوران بلوغ بودن ازین قدا که شاخ و شونه میکشن عشق لاتین 😂 چه جالب که دوربین این لحظات و شکار میکنه البته زندگی مرغا فک کنم تو پرادایس هر لحظه ماجراها داره

    وای وای اونجایی که داستان گرگه رو گفتین بعد به بجای گرگه گفتین چیه اومدم اینا رو بخورم ترکیدم از خنده یادمه تو قسمتای اول زندگی در بهشت بود یا سفر به دور امریکا سفرتون تموم شد اومدین پرادایس همون قسمت که گوسفندا دستشویی کرده بودن 😂 باز اونجا هم گفتین بز و گوسفنده یه نگاه بهم کردن تو اینجا چیکار میکنی یا قیافت اشناست اونجا هم من کلی خندیدم کلن این سبک طنازی رو خیلی دوس دارم 😂

    فقط استاد ما میتونه تا حرف میزنه عمل کنه یعنی عملکرد واقعی اول استاد بوده بعد به اسم عملکرد و صفتش روانه فرهنگ لغات شده والااا

    خدا هم همیشه میگه تصمیمات و عملی کن بقیش با من تا رفتن فروشگاه وسایل لازم هم فراهم شد ایول پیش بسوی شکار کیوودی نمیدونم درست نوشتم یا نه 🥴

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    نرگس ملاعبدالعلیها گفته:
    مدت عضویت: 2273 روز

    ب نام الله یکتا

    سلام ب برادرم آقای صداقت

    وقتی کامنتهای بچه هارو تو این قسمت از سریال خوندم اون حسی ک باید میگرفتمو نداشتم و ارضانمیشدم.وخب منی ک تاحالا نشده بود همه کامنت بچه رو در۱قسمت بخونم.اماتواین قسمت هدایت شدم ب خوندن و خوندن.تا رسیدم ب کامنت شما بالاخره شد آنچه ک باید میشد.ولبخندرضایت برلبانم نشست گفتم خودش.اون حسی ک باید میگرفتم هدایتی ک باید میشدم.وامااون تیکه از کامنتت…

    ک گفتی طبیعت بوسیله این داکا بهمون یادمیده یاتواناییهاز خودمونو باور میکنیم و میریم تو دل ترسامون ومیشود رشد ما.دنیای مابزرگ می‌شود.میشودآنچه ک باید.یاتن میدیم ب هرآنچه ک داریم و فقط از اون قسمت لذت می‌بریم و بسنده میکنیم ب اونیکه.وخودمونم قانع میکنیم ک همین.دوست عزیزم ممنونم.میگم ک بدونیدشمادستی شدید از دستان خداوندبرای من ک بااین نوشته اولش۱درس بود برام ولی وقتی موشکافیش کردمو رسیدم ب ریشه۱باور خفی خونوادگی توش پیداکردم ک باید شکسته بشه برود هرآنچه ک باید تاحالا منو نگهداشته و قانعم کرده ک همین.نرو بترس.ممکنه نتونی.اگه نتونی.وبااینکه تواناییهام بعدش بهم ثابت شده ک چقدر تو اون زمینه پرم.ولی اون لحظه ترسم منو کوچیک کرده.ک راضی بشم ب کم.

    برادر عزیزم ممنونم و سپاس.سپاس ک این کامنتو ما ب اشتراک گذاشتی و خداروشاکرم ک قانع نشدم و پامو برخلاف قبل فراتر گذاشتم برای خوندن بیشتر کامنتها.ک هس آنچه ک من میخوام.ک بالاخره برسمم ب آنچه ک باید.ک درونم باهاش هماهنگ.ولبخند رضایت بر لبانم آوردو درونم گفت خودش.خود خودش.

    خدایاشکرت باعشق.دستی شدی از دستان خداوند براز من میدونم هستن دستانی برای شما این انرژی بهت برگرده.

    خدایاشکرت باعشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نرگس ملاعبدالعلیها گفته:
    مدت عضویت: 2273 روز

    ب نام الله یکتا

    سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش

    خدایاشکرت باعشق ک این قسمت سریال رو هم دیدم وحالا اول صبح بانوشتن کامنت این داستان توجه وتمرکزم بر نکات مثبتش

    خدایاشکرت باعشق ک اول صبح در این بهشت زیبامون خدای من بااین هوای مطبوع و خنک قدم زدن تواین پل چ کیفی داره پلی ک ریل بندی بود.چقدرفضا باز شده خدایاشکرت باعشق

    خدایاشکرت باعشق برای همزمانی آفتاب و بارون.من اینطور وقتها منتظر رنگین کمانم.پیش خودم گفتم وای الان تو بهشتمون هم رنگین کمان درمیاد.خدایاشکرت باعشق.

    خدایاشکرت باعشق بخاطراون میزوصندلی چیده شده در بهتمون چ شود وقتی رو اونا میشینیم و ویوی سرسبز پشت دریاچرو میبینم بادرختای سرب فلک کشیده بهشتمون.باافتادن ابرار روی دریاچه.هوایی ک ب مشام میکشیم و خدایاشکرت ک میگیم ب همراه چایی ک میخوریم و محو تماشای.اصلا دل سیر نمیشه از این زیبایی خدای من این زمین بکر بااین امکانات مال خود خودت باشه چ شود چ کیفی میکنم من.حال استاد دیدنی الکی نی ک انقدرسپاسگذاری میکنه.داشتن این بهشت باهیچی برابری نمیکنه خدای من.خدایاشکرت باعشق.ک هرقسمتش زیبایی خودشو داره.هرویوش داستان خودشو.خدایاشکرو باعشق.چ حالی داره وقتی توش قدم میزنی زمینی ک مال خود خودت.خودت خلقش کردی.مثل تو فیلم هاس.۱خونه رو آب.مگه میشه مگه داریم.حالا ک داریم حالا ک شده رویایی.اونم تو واقعیت.ب شکل رویا اما حقیقی.بهشتی ک از زیر درختانش نهرها جاریست همیشه میگفتم ببینی تجسم این جمله در قرآن چطوریه.اما الان همون بهشت رو زمین خدامیبینم.قبل اینکه مهاجرت کنم ب اون دنیا.خدایاشکرت باعشق.درختا.همون درختهای باعشق هرزو پیچک انقدر خوب پاکسازی شدن تو جهاد اکبر ک مثل تو نقاشی‌ها دونه دونه تنه هاشون مشخص.وسرشون تا آسمون خدارفته.خدای من شکرت باعشق.خدایاشکرت باعشق ک استاد و مریم عزیز مثل آلیس در سرزمین عجایب پاگذاشتن بر دل ناشناخته ها.و الان این تجربه نابو دارن.خدایاشکرت باعشق

    بریم واس دیدن مرغ و خروس خدایاشکرت باعشق.وقتز صحنه دعوای این۲ جوجو دیدم و عدم دخالت مامان مرغی یاد خودم و خواهر برادرام افتادم ک ماهم وقتی باهم مسئله داریم خوشمون نمیاد مامان بابامون مداخله کنن.یاطرفداری یکیو.واگه پدرو مادرمون چیزی هم بگن بهشون میتوپیم ک ماخواهر برادریم و بهتره خودمون باموضوع کنار بیایم.خدایاشکرت باعشق ک در این کلاس عملی طبیعت داره اینو بهمون نشون میده این مامان مرغی با این وقارش احترام خودشو بچه هاشو حفظ کرده.خدایاشکرت باعشق.واحترام میزاره ب این دیدگاه.ک اصلا مداخله باعث میش کوچیک بش و بچه هاشم کارشو دوست نداشته باشن.خدایاشکرت باعشق.

    خدایاشکرت باعشق از دیدن اون داکامون.داکایی ک دارن از لحظه حال و چیزی ک دارن نهایت لذت میبرن.خدایاشکرت باعشق.خدایاشکرت.اون چشم دکمه ایها ب قول مریم عزیز الحق ک تشبیه زیبایی بود و من این خلاقیت مریم عزیزو دوست دارم.امایادمون باشه ک عادت ب این داشته هاو ترسامون باعث نش ب زندگی ک داریم عادت کنیمو پاشونو فراتر نداریم و بهونه ای بش ک بابا حالا ک این برکه کوچیکوداریم.دریاچرم ک لاک پشتا گرفتن.ماهم اگه بریم ممکنه مارو هم بخورن.این ترس بزرگ باشه ودامنه رشد ماکم.همین داستان۱باو خفی رو د من و خونوادم نشون میده.باوری ک ریشه ایه.چون پدرم کارگر بود از اول و توشرکت کار می‌کردباتوجه ب حقوق ماهیانه هروقت میخواست خونه ای تعمیرکنه یا۱وسیله برقی بخره ازترس اینکه پود از کجابیاد و بدهکار مردم نباشه بیخیال میشد و می‌گفت باهمینی ک داریم می‌سازیم و هیچ وقت نشد حتی اون قدم اول برداره.وخب رشدی هم نبودچون ترساش بزرگتر ازاونی بود ک فکر می‌کرد.ک حتی بهش اجازه برداشتن قدم اولو نمی‌داد.ترسش جلوی دیدن تواناییهاشو گرفت.وامامن من هم بارها تو زندگیم این ترسو تجربه کردم تو انتخاب رشتم.تو انتخاب شغلم.والان من یاد میگیرم ک رو خودم کارکنم و این باور ریشه ای رو بکنم.بکنم.چون منم تواین خونواده بزرگ شدم.خدایاشکرت باعشق ک این داکا این طبیعت باور غلطو بهم نشون میدن.البته ک نیاز دارم کارکنم و قدم اولو بردارم.واینافقط حرفه.تاعمل نشه.ونیاز ب تمرین وتعهد داره این باور ریشه ای وقوی.خدایاشکرت باعشق

    خدایاشکرت باعشق ک تو سریال زندگی دربهشت یادمیگیرم طرز صحبت کردن ب شیوه فان.هم از استاد هم مریم عزیز ک انقدرفان مسئله کیودیو تعریف کردن و استاد ناراحت نبود از اینکه مرغو خروساشونو خورده ومیگفت طبیعتش.غریزش.وکیودی در زبان ما همون شغال.چیزی بین گرگ وروباه.

    ماهم کبوتر داریم خونمون و هروقت گربه میخورردشون.پدرم ناراحت میشه.ولی خب من اینجا۱چی یادگرفتن ک ب غریزه حیوانات احترام بزارم.ولی ماتله داریم ۱تله قدیمی ک برای گرفتن گربه استفاده می‌کنیم والبته ما ب جای طعمه زنده پوست مرغ یادمون کبوتر مرده رو میزاریم.ولی اینم بگم هروقت گربه توش گیر افتاده بردیم توشهردیگه آزادش کردیم. والبته من اینجاتله دیگه ای دیدم ک بزرگتر و تازه جاداره واس گذاشتن طعمه زنده توش.خدایاشکرت باعشق.واینکه برادرم ۱تفنگ بادی داره گاها برای زدن گربه استفاده میکنه.

    خدایاشکرت باعشق ک فروشگاه ب اون بزرگی هس واین همه ایده وثروت آفرینی.خدایاشکرت باعشق کی فکرشو می‌کردهمچین چیزهایی ک تواین فروشگاه دیدیم بش منبع ثروت آفرینی.خدایاشکرت باعشق.والبته ک اون جا ک راه نی و ماخبر نداریم راهی هس خداخودش راهو باز میکنه.ومن اینو بارها تجربه کردم.وجایی ک فکر نمیکردم خودش باز کرده برام و جاده آسفالت شده.خدایاشکرت باعشق.

    خدایاشکرت باعشق کی فکرشو میکرد تله گرگ و کیودیو فلان باشه.خدایاشکرت برای این فراوانی.این فروشگاه بزرگ.اونجاک مریم واستاد عزیز برای کیودی طعمه میگرفتیدپیش خودم گفتم طعمه غذافایده نداره وبرید ازمسول فروشگاه بپرسیدک چ راه حلی خوبه ک دیدم رفتید واز اون آقاراهنمایی میگرفتیدخدایاشکرت باعشق.

    خدایاشکرت باعشق برای سانتافمون.خدایاشکرت باعشق برای این فروشگاه.برای این وسیله هاش.برای کارکنان مهربون ولبخندهایی ک دارن.خدایاشکرت باعشق ک زندگی درجریان و لحظاتی ک فک میکنیم دیگه تضادی نی چالی نی.۱اتفاق دیگه مارو باخودش میبره ر سمت فراوانی و نعمتهای بیشتر.فروشگاههاجدید.آدم های جدید.وخودش کلا میشه داستانی.واینطوری مارو درجریان زندگی در بهشت قرارمی و خدامیدونه تو زندگی هرکدوم از ماهم این چیزافراوانه ولی نوع نگاهمون ک تفاوت‌ها و نتایج مختلف بار آورده.مثلا خوردن مرغ خروس ها توسط کیودی.بجای اینکه استاد ناراحت بشن واس هزینه ای ک کرده بودن واس خرید این مرغو خروس ها.باطنز داستانو تجسم کرد تصور کرد درلحظه راه حل پیدا کرد واقدام عملی.فان بودن قصه.غریزی بودن این اقدام حیوانات.همه وهمه کمک کرد برای شکل گیری این قسمت از سریال.وامااون قفس ۳۷۰۰پولش شد خدای من خدایاشکرت باعشق برای این آزادی مالی ک هروقت هرچی بخوای ایده هاتو راحت عملی میکنی.بدون ذره ای نگرانی.خدایاشکرت باعشق.

    خدایاشکرت باعشق برای امروزم.برای گوشیم.برای این سایت.برای دوستانی ک وقتی کامنتهاشونو میخونم باورهای خفی تو نوشته شون منو هدایت میکنه برای قطع محدودیتهام.برای وجود خودم ک درک میکنم.برای درکم.خدایاشکرت باعشق برای عشق وقبل از همه اینها برای خدای درونم ک منو هدایت کرد امروز این کامنتو ب اشتراک بزارم.

    خدایاشکرت باعشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حسین گرزدین گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    واقعا زندگی سرای زیبایی هاست سرتاسر اگر ما بپذیریمش اگر ما قبولش کنیم خدا رو شکر ک خدایی هست ک همه لذت ها رو برای ما میاره همه لذت ها رو ب ما میچشونه از اون سر دنیا بهترین ویو ها رو به ما هدیه میده. چقدر این دریاچه زیباست چقدر این درختا خوبه چقدر همه چی سرجاشه چقدر خدا هوای ما رو داره واقعا عالیه بینهایت سپاس گذار خداییم که این همه هدیه داره به ما میده خیلی مجانی و بدون دردسر خیلیییی راحت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    علی یادگاری گفته:
    مدت عضویت: 1630 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جان نازنین

    ازتون سپاسگذارم برای سریال بهشتی 😍

    بنام خالق زیبایی ها

    خدای من خدای من چقدر اینجا زیبا شده

    چقدر تغییر کرده

    امروز صبح واقعا این ویو با همه روزا فرق میکنه

    یک تصویر کامل از زیبایی های الله رو میشه تماشا کرد

    خدایا شکرت برای این کلبه فوق العاده مون

    خدایا شکرت برای این دریاچه آروم

    خدایا شکرت برای آسمون بارونی امروزمون

    خدایا شکرت برای درختای زیبامون چمن و سر سبزیش ، چقدر زیباست واقعا این بهشت

    خدایا صد هزار مرتبه شکر

    استاد عزیزم بهتون افتخار میکنم تحسینتون میکنم

    که موانعی که باعث میشه نتونی زیبایی هارو ببینی از بین میبرین و هر روز یک قدم بر میدارین برای تغییر

    استاد عزیزم بهتون افتخار میکنم

    من ازتون یاد میگیرم که ثابت نباشم در پی تغییر باشم در پی زیبا تر کردن کلامم

    اندیشه هایم ، نگاهم ، احساساتم و در نتیجه رفتار و کردار و اعمالم

    چقدر شما فوق العاده هسین و در پی تغییر

    چقدر شما شخصیت تحسین گرایی دارید

    چقدر شما با خودت دوست و صادقین

    چقدر شما خودتون هستین

    خدایا شکرت برای استاد نازنیم

    مریم جان نازنین شما الگوی زیبا بینی و توجه به زیبایی ها هسی

    شما استاد ذره بینی نگاه کرده زیبایی هسین

    تحسینتون میکنم

    چقدر شما وجه زیبایی هر چیزیو میبینید

    چقدر شما ذوق میکنید

    برای شروع یک روز جدید ،برای تغییری که در بهشتمون رخ داده ، برای مرغ هامون ، برلی بارون ، برای غاز ها

    واقعا ازتون سپاسگذارم خداروصد هزار مرتبه شکر برای این شخصیت زیبا در این بهشت زیبا که به من انگیزه میده به من الگو میده منم مثل اون عمل بکنم

    ❤😍🙏

    واقعا استاد ممنونم که اینقدر مارو میخندونین

    😂😂😂😂😂

    عاشقتونم

    چقدر مریم و شما با هم رفیقید چقدر میشه از رابطه شما الگو گرفت

    برای شروع زندگی

    برای وجودتون سپاسگذارم همیشه سلامت و ثروتمند و شاد باشین

    به امید الله از نزدیک ببینمتون

    عاشقتونم

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    که در فرکانس دیدن این زیبایی ها هسیم

    در فرکانس دیدن این سریال

    خدایا شکرت ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    افسانه براهویی گفته:
    مدت عضویت: 1976 روز

    بنام خداوند هدایتگر وهاب

    سلامی پرازعشق به دوستان زیبانگرشم

    وقتی میبینم مریم جان از هرفرصتی برای لذت بردنش و نفع خودش استفاده میکنه که از مسیرش بیشتر لذت ببره یادمیگیرم منم باید این نوع دیدگاه رو داشته باشم که هم نرده هارو ببریم هم همزمان اتیش بزنیم هم از ذغالهای آتیشین یک پیازچال خوش مزه خورد یعنی از یک ایده ب ظاهر ساده میشه چه نگاه های زیبا داشت مثه این میمونه که یک شاخه گل ببینی بستگی ب تو داره که گلشو ببینی و لذت ببری از زیبایش از بوش از رنگش از لطافتش یا اینکه خارشو ببینی و نخواهی حتی نگاهش کنی و یا نخواهی لمسش کنی بوش کنی بخاطر خارش این بخودمون داره چه جوری از فرصتها و اتفاقات زندگی مون ب نفع خودمون و لذت بردن بیشتر ازش استفاده کنیم همینکه مریم جان و استادعزیزم خواستن بجای اینکه نرده هارو بندازن دور اتیش درست کردند واز شعله های اتیش از رنگش از حراراتش از زیبایی لذت بردن و حتی مریم جان از ذغالهاش بجای اینکه بگه بیخیالشون داغن و حراراتشون زیاده با یک نگاه زیبا و لذت بردن یک پیازچال حسابی خوشمزه درست کردند منم باید یاد بگیرم از اتفاقات روزم ب نفع خودم ک هم لذت ببرم هم دیدگاهمو زیباکنم استفاده کنم دیشب از اینکه من کارهای اشپزی رو همش انجام میدادم ناراحت بودم اما بعد یک تضاد ک خودمو تونستم آروم کنم ب دلم اومد ک چرا نخوام ازش لذت ببرم بجای اینکه خودمو ناراحت کنم و بیشتر روحم غمگین بشه امروز که غذا درست میکردم با نام خدا شروع کردم و سپاسگزاری کردم از نعمتهامون ک داریم و میتونم راحت غذا درست کنم و از موادغذایی تشکرکردم که دارمشون و همین جوری بهم ایده میومد ک اینم اضافه کنم اونم اضافه کنم ک خوشمزه تر بشه و کلی برای تغییرات غذامو و ابتکارم ذوق میکردم یه نگاه ببین میتونه چقدر حس خوب و شوق رو به قلب آدم تزریق کنه و خداروشکر به شکل خیلی عالییی همه خانواده ام ازم بخاطر غذای خوشمزه تشکر کردن کاری که قبلا نمیکردن الان که باخودم فکرمیکنم میبینم من از موادغذایی تشکرکردم و انرژیش بهم برگشت اونم بایک حس مثبت و زیباخدایاشکرت الان دارم درک میکنم که چرا مریم جان با اون ذوق با اون عشق و سپاسگزاری و نگاه زیبا اشپزی میکنند و به همه چی نگرش و دیدگاه مثبت وعمیق دارند خدایاشکرت

    وقتی استاد گفتن که غریزه حیوونات اینه که مرغ و گوسفندشونا بخوره و استاد تاحالا برای این موضوع زیاد گیر نمیداده و بی توجه بودن و حسشونا منفی نکردن و گذاشتن طبیعت کارشو انجام بده چون به قانون طبیعت ایمان دارند اما وقتی حتی همون حیوونات که از خط قرمزها رد میشن اون له شدن رو بهشون نشون میدن مثه کار جهان وقتی تو مسیری داری پیش میریی و رشد میکنی اما همینکه خلافش حرکت کنی و بخواهی قانون رو دور بزنی ضربات رو میخوری

    وقتی اردک هارو دیدم که از یک گودال کوچیک اب چه لذتی میبرن و چقدر ذوق میکنند باخودم گفتم اونا ک دریاچه رو میبینن و میدونن چه لذت بزرگتری داره اما اون ترسه بهشون این جراتو نمیده که از اون لذت بزرگتر بهره ببرن اینجاست که خیلیهامون همینکه بگیم دستم جلوی کسی دراز نباشه همینکه نون شبم برسه برام کافیه و خداروشکر میکنم اماکنارش میدونه هتل پنج ستاره چه لذتی داره میدونیم داشتن ویلای بزرگ کنار دریا چه لذتی داره داشتن ماشین ایده المون چه لذتی داره و همه اینارو میبینیم اما از ترس حرکت کردن از ترس تغییر از ترس اینکه اگه من اینارو داشته باشم چه اتفاقی برام میفته خودمونا از این همه ثروت جهان محروم میکنیم چون ترس مثه خوره از درون مارو میخوره و اگه حرکت کنیم شاید خیلی چیزها خیلی مسیرها حتی برای ادرکها باز بشه که دیگه لاک پشتها نخورن شاید اگه استاد میدیدن اردکها میخوان وارد دریاچه بشن یه ایده ای بکار میبردن که دیگه لاک پشتها نتونن بهشون اسیب برسونن و همه اینارو تو مسیر گفته میشد مثه من وقتی مهاجرت میخوام اما کلییییی ترس دارم و باورهای محدود کننده که دستوپامو بسته حتی جرات حرکت کردن بهم نمیده باید یادبگیرم و درک کنم ک وقتی جهان جرات و خواستن قلبی منو ببینه خودش مسیرو برام اسان میکنه فقط لازمه باورهامو ریشه یابی کنم و ترمزهارو بردارم و قدم بزارم تو دل ناشناخته ها خیلی تجربه های جدیدبعدمیتونم داشته باشم یادم باشه میتونم به همه چی برسم این بستگی به انتخاب خودم دارم پس از همین الان از همین جام لذت میبرم مثه اردکها تا ان شاالله هدایت بشیم به لذتهای بزرگتر الهی شکرت

    خدایاعاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت