سریال زندگی در بهشت | قسمت 66

بنام خداوند بخشنده مهربان

استاد عزیزم و مریم عزیزم سلام ، امیدوارم حالتون عالی باشه مث همیشه .

این فایل زیبا نشانه امروز من بود ، و درسهای زیادی به من داد ،

امروز قبل از ورود به سایت با خواهرم تلفنی صحبت میکردم ، بنده خدا یکسره و بدون وقفه داشت بنده خدای دیگری را با آه و نفرین و‌ گریه و زاری مورد عنایت قرار میداد🤦🏻‍♀️😁 ، من هم هر چقدر بهش میگفتم خواهر من ، نکن این چه حرکتیه آخه ، برای دیگران بد نخواه که آن بدی به تو میرسه ، خلاصه که گوشش شنوای حرفای من نبود و قلبش بسته بسته از کلام مهربانی که من میگفتم در واقع با یه خداحافظی خودم رو خوشحال کردم و برای اینکه حالم رو بهتر کنم و بعد از اون تلفن بتونم به زیبایی ها توجه کنم و یه جورایی بشورم بره اون حرف ها رو وارد سایت شدم . من بشدت فوبیای مار دارم به حدی که اصلا تحت هیچ شرایطی تصویر از مار هم نمیبینم ، اما نشانه امروز من این فایل بود و پیش خودم گفتم سمیراجان ، تا حالا شده وارد نشانه روزت بشی و اون فایل جواب مسیله اون روز تو را نداشته باشه ، اصلا همین تصویر فایل درس اولش اینه که بر ترس هایت غلبه کنی ، پس برو تو دل ترست حتی اگر از اول تا آخر فایل قراره مار ببینی برو تو دل ترست . پس درس اول رو گرفتم و فایل رو پلی کردم .وای خدای من که چه صبح زیبایی رو استارت زدین با آن تی وی هیولایی که برای خودتون خریدین ، الهی شکر من آزادی مالی شما رو که در چنین بهشتی با امکانات عالی زندگی میکنید را تحسین میکنم ، چقدر دنیا رو به رشد و پیشرفت هست ، چقدر فراوانی وجود داره ، چقدر زیبا و آسان تی وی رو تحویل شما دادند . خدای من این قسمت فایل پر از نعمت و ثروت و فراوانی است ،نشانگر آزادی مالی است .

صدای دلنشین مریم عزیزم و گزارش کاری که میدهند منو جذب آن دکور و تمیزی و‌مرتبی میکنه ، چقدر زیبا اون مبلها و صندلی ها در مکانی هستند که ویو عالی بهشت رو میشه دید ، من میرم تو رویاهای خودم در آن تابلوی آرزوهایم کنار آن درهای تمام قد و شیشه ای که منظره عالی از طبیعت را به من نشان میدهد . مریم عزیزم سلیقه و تمیزی شما واقعا تحسین انگیزه ، چه درس هایی به من دادی ، وقتی همه چیز درهم برهم باشه تو باید از یه جایی شروع کنی و کم کم کارتو پیش ببری ، این به منی که همیشه دنبال بهترین حالت ممکن هستم نشان میدهد که سمیرا خانم برای شروع یک کار فقط کافیست قدم های کوچک برداری و از یک جایی شروع کنی دست روی دست گذاشتن بیفایدس ، خدایا شکرت که در دل این فایل زیبا و واضح و روشن با من سخن میگویی .

مریم جان از تو‌سپاس گذارم که چنین زیبا میگویی که هر چقدر زیبایی ها را تحسین کنی هدایت میشوی به زیبایی بیشتر ، ممنونم که زیبایی های بهشت را این چنین ساده با کلام زیبایت به ما نشان میدهی تا ما هم به زیبایی بیشتر هدایت شویم ، من که نمیتوانم این حد از زیبایی ، تمیزی ، طبیعت شگفت انگیز را ببینم و بتوانم نیشم که تا بنا گوشم به خنده باز شده و برق چشمانم که ستاره بارون میشه از این زیبایی ها را کنترل کنم و در فکر یا به زبانم نگویم به به عجب مکانی ، چه درختان سرسبزی ، چه جنگلی ، چه دریاچه پر از آبی ، چقدر این آب ذلال است که انعکاس آن جنگل و آسمان با ابرهای زیبا را در آن میشه دید ، چقدر رویایی و شگفت انگیزه این طبیعت ، چه حس عالی داره اینکه این خانه زیبا که به لطف مریم و استاد عزیزم اینچنین تمیز است جنسش از چوب است و من حتی گاهی فکر میکنم آیا بوی چوب هم آن خانه میدهد ؟😍 .

مرسی مریم جان از تو بینهایت سپاس گذارم عزیز دلم . و بگویم مریم جان که من عاشق گلها هستم ، وقتی میبینم شما آنقدر با ذوق با مرغ و خروس ها حرف میزنی میگویم چقدر جالب من هم وقتی میخواهم گل و گیاههایی که در خانه ام دارم را آب دهم یا تمیزشون کنم با همین ذوق و شوق باهاشون حرف میزنم و شگفت انگیزه که گلهای خانه من با شادابی بیشتر و رشد بهتر پاسخ این انرژی که از من میگیرند را به من بازمیگردانند و من را بیشتر از پیش شاکر خداوند بابت آفرینش این زیبایی ها میکنند .

مریم و استاد عزیزم رابطه عاشقانه تان را هزاران هزاران بار تحسین میکنم و لذت میبرم که اینچنین زیبا و عاشقانه بهم محبت میکنید ، عااااشقتونم .❤️

استاد چقدر شگفت انگیزه که با اون ابزار انقدر راحت درخت رو قطع کردین و‌تکه تکه میکنید عااالیه استاد ، وای چقدر لذت بخشه انجام اون کار و بوی چوب و طبیعت 😍😍 .

اوه رسیدیم به قسمت مار 😶 . چه درسی را استاد با مواجه شدن با آن مار به من دادین ، اینکه اولا بدون ترس کارشو ساختید و کشتینش من رو به این فکر هدایت کرد که اتفاقات و حرفهای تلفنی با خواهرت و دیدن این فایل داره بهت میگه سمیرا ، مارهای زندگیت رو باید بکشی ، اگر قراره که با خیال آسوده زندگی کنی و زودتر رشد و پیشرفت کنی و شخصیت قوی بسازی برا خودت باید بدون ترحم بدون دلسوزی بکشی مارهایی که در ذهن و روح و زندگیت میخزند .

توی سمیرا بجای قانع کردن خواهرت برای تغییر مسیر صحبت از بدی ها به خوبی ها ، باید حس دلسوزی بیجایت را میکشتی و اجازه نمیدادی که ورودی کفر آمیز و انرژی منفی بیشتری را به زندگیت دعوت کنی . افکارمنفی و باورهای سمی که مثل مار پیچیده دور ذهنت و گاها قلبت و به تو اجازه رها زندگی کردن نمیدهد را یک بار برای همیشه پیدا کن و بکش . استاد من از این قسمت فایل یاد گرفتم که اولا باید آرامش داشته باشم حتی در بدترین حالتی که هستم تا خداوند هدایتگرم شود و دوم اینکه باید هدایت خدا را بی چون و چرا و‌بدون دلیل و منطق آوردن بپذیرم و کاری که حسم میگه درسته رو انجام بدم . و سوم اینکه اجازه ندهم یک مسئله ، یک فرد ، یک رفتار و یا هر چیزی که باعث میشود حواس من از هدفهای اصل زندگیم معطوف آن شود را ازش دور شوم . شما آن مار را کشتید و من تصمیم قاطع گرفتم امروز که با اتفاقات امروز و دیدن این فایل با جسارت ، مارهایی که در زندگیم هست را بکشم که اگر تعلل کنم ، که اگر سختگیرانه نکشم هر آنچه که مرا دور میکند از راهی که انتخاب کردم باید هر روز راهم به بیراهه کشیده شود و من هرگز در مسیری که میخواهم باشم دوام نمی آورم .

از شما استاد عزیزم و مریم عزیزم بینهایت سپاس گذارم ❤️🌹❤️