سریال زندگی در بهشت | قسمت 68

بسم الله الرحمنِ الرحیم

بنامِ خداوندِ بخشنده بخشاینده، خداوندی که هردم نشانه هایش را برایمان میفرستد و ما را هدایتگر است به سمتی که خودمون میخوایم ..

سلام سلام

رررررفت دل من ررررررررررفت

با این پروانه تا به کجاها که نگمممم رفت…

مریم جانم بانوووویی در بهشت با کلاهِ زیباش زندگیِ امروز رو اینجوووری شروع میکنه با صبح بخیرِ جانانه ای که من باید با این صبح بخیر تا تهِ دنیا بدوم… یا شایدم بال درآوردم و دارم پرواز میکنم. عاااشقتم من مریم جااانم زیبایِ پر انرژی و سخاوتمند و ثروتمند..

هر روز و هر روز زندگی با شور شوق به سمتِ تجربه چیزهایی جدید به سمتِ حلِ مسئله و یادگیریِ بیشتر و بیشتر ، در پردایس می تپید، و این یعنی

تنها و تنها تو هستی که خالقِ زندگیت هستی با کانونِ توجه ات با شور و شوقی که به عالمِ وجودت به پا میکنی که در محیطِ زندگیت کولاک به پا خواهی کرد اگر شور شوقت رو ادامه بدی…

و با خودم بیشتر یاددآوری میکنم که شور و شوق چیزی نیست که یه مرتبه در وجودت بالا بزنه ! همین شور و شوق تکامل میخواد به شرطی که ادامه اش بدم، وقتی لذت های کوچیک کوچیک در کنارِ هم جمع میشن، همینجور آروم آروم تبدیل میشن به نیرویی محرک..

که با تکرار اونقدر قدرت میگیره که من میتونم در مسیرم شادمانه تر و رها تر حرکت کنم ، که میتونم زندگیم رو تغییر بدم..

و یادمه اون موقع که فهمیدم و به صورتِ عملی درک کردم که چه طور این شور و اشتیاق رو خودم باید ایجاد کنم، دریچه جدیدی به روم گشوده شد.. که خبر از این داشت که با تغییر تنظیماتِ ذهنم در هر مورد میتونم نیرویِ محرکه رو به ذهنم بدم تا به سمتِ چیزی که میخواد حرکت کنه و از قدرتش میشه اینطور بهره گرفت..

حالاا دارم با زندگی کردن در بهشت میبینم که این ذهن که داره روش کار میشه به یه نیرویِ دیگه ای هم وصله! چیزی که اساسا باعث میشه لذتی بی دلیل رو به خودم هدیه بدم، اونم اینکه ما «هدایت» میشیم…

اینکه هرچی در وجودم متصل هستم به قدرتی که هدایتگر هست، دقیقا در همون لحظات رها تر هستم از هرآنچه که در گذشته بوده و در آینده خواهد بود و اینجوری میتونم لذتی عمیق رو به خودِ ارزشمندم هدیه بدم ، همون لذتی که مدام بی دلیل میتونه زیاد بشه ..

و این لذت ، دیگه جدا شده از منطقِ ذهنی که دنبالِ دلیل و مدرک و سند و یا دنبال موفقیت و یا رسیدن به چیزی خاص میگرده تا بگه تو حالا میتونی از اینجا به بعد لذت ببری! و هم گام شدن با منطق ذهن یعنی به تعویق انداختنِ خوشی هایی که همین الان میتونم به پا کنم ، و در مسیر باشم …

چون معنایِ در مسیر بودن است که فلسفه زندگی کردن در لحظه رو آشکار میکنه ، که زندگی در بهشت همین مسیر است..

بنابراین به همون میزان که منطقِ ذهن رو با نیرووووی قدرتمند هدایت میخوابونم و لذت حال رو به قلبم هدیه میدم ، میتونم رها بشم از هر رسیدن و نتیجه ای که دست و پام رو به آینده زنجیر میکنه…

وقضیه اینه که یا در حال هستی و یا نیستی

چیزی بین اینها وجود نداره … یا تنها دارییِ وجودِ ارزشمندت رو با لذت هات که همون مسیرِ علاقه ات هست ارج می‌نهی و شکر میکنی ، یا اینکه تو به همون میزان در فکر هایی از گذشته و آینده اسیری…

خداروشکر که خداوند انسان ها رو آزاد و خلاق آفریده.. خالقِ لحظه لحظه هایِ زندگی ای که خودم مسئولش هستم…

خدا رو شکر خدا روشکر که هدایتگر است برایِ درک و لذتِ بیشتر زندگی در لحظه حالف خداایا شکرت شکرت که امروز یه ماموریت جدید داریم مثل هر روز و این یعنی حرکت در مسیر و و کشفِ خودمون در این مسیر و خدا ارو شکر خدا روشکر برایِ داشتن عصایِ موسی ، این عصایِ موسی چیزی نیست جز هدایتی که موسی در مسیرِ شجاعت و ایمانش نشون داد… و خداوند او رو مجهز کرد..

خدا روشکر که مریم جانِ شایسته ام یک ماموریت رو برای ِخودش برگزیده و با آهنربایِ هیولا وارد عمل میشد و در حینِ ماموریت هربار بهتر و بهتر عمل میکند و از ابزار هم بهره میگیره .. و خدا روشکر برایِ این ابزار .. و این خداست که در قدم هایِ قبل ما رو هدایت کرد تا این آهنربایِ قوی رو داشتبه باشیم..

خدا روشکر برایِ این محیطِ طبیعی که همه چی دوباره به خودش برمیگرده و از خودش میشه و حتی زباله ها هم دوباره میشه به راحتی به جزئی از طبیعت تبدیل شوند..

خدا رو شکر میکنم برایِ رابطه عاشقانه فوق العاده محشر ِ شما با استادِ عزیزم و این همه راحتی و عشق و احترام خدا روشکر که با هم گفتگوهایی موثر دارید گفتگوهایی که

از فرااااواااانی برکت خدا میگوید از نعمت و ثروت و قوانین …

و من عاااشق اینم که از کلامِ شما همینجووووووووووور دُر و گوهر میباره…

چرا ؟

چون شما استاد، شما مردِ فوق العاده آزاد و خوش فکر و رها و خلاق ، با از یاد بردنِ یه سری چیزایِ بیخود که در جهتِ لذت ها و خواسته ها در سبکِ زندگی شخصیتون نبوده رو دور ریختید و در ذهنتون مدام در حالِ پاک کردن بودید و اینجوری میشه که جریانِ انرژیِ جدید به حرکت می افته ، وقتی که فضا میبینه برایِ حرکت

اینجوری میشه که جریانِ لذت ها میشه گفتگویِ دائم ذهن، که جریانِ لذت ها و انرژیِ اونها چنان قدرت میگیره که محیطِ پیرامون رو اثر میزاره و خلق و خلق اتفاق می افته ..

پس ایمان به اینکه

هر روز بهتر از دیروز میشه ، در عمل به سمتِ لذت هایِ بیشتری هم پیش میبرتمون..

هر روز بهتر از دیروز

با

ایجااااد فضایِ خالی

واقعا این خودش یه مفهوم فوق العاده است من که دارم کیف میکنم به به ، باز هم چرخش جریانِ انرژی در وجودمون راحت تر و راحت تر میشه .. چرخش در جهتِ خواسته چون من دیگه یه سری باورها و ترمز ها رو کافیه پاک کنم تا جا باز بشه ، کافیه اونا رو از یاد ببرم تا اجازه بدم جا برایِ تثبیتِ باورهایِ جدیدم وجود داشته باشه و تمامِ مغزم پر بشه از همون انرژی و هربار با لذت بردن و قدم برداشتن خودم رو به وضوح برسونم .. و اینجوری انرژی یکپارچه میشه ..

و اینجوری میشه که هماهنگ تر میشم با قانون

وقتی که تمرکز داشته باشم .. و اینجوری انرژی رو در جهتی که میخوام میتونم شکل بدم…

و اینجوری میشه که استاد دقیقا در چیزی که میخواسته همینجور هربار در راحتیِ بیشتری رفته.. با ایجادِ فضایِ خالی… و این فضای خالی یعنی رها کردنِ همون منطق که اول گفتم و رها کردنِ اون منطق تنها با تجهیز شدن به الله اکبر میسر است…

اصلا اینقدر در این مسیر رفت و برگشتی میشه آدم .. که وقتی استاد رو میبینم میفهممم این زنجیره این مسیررِ رفت و برگشتی در بهترین حالتِ خودش برقرارِ و به این خاطرِ نتایج، نتایجی خیلی متفاوت تر هست در همین مسیری که به سبکِ شخصیشون پیش گرفتند..خدااایا شکرت شکرت ..

الهی خداقوت مریم جانم که اینقدر با شوق فایر پیت رو سر و سامان دادید و همینجور ایده هایِ جدید رو اجرا کردید در مسیرتون و اینجوری خلاقیتِ خودتون رو به راه انداختید… خدااایا شکرت شکرت..

الهی الهی من ذوووق پَر شدم با انرژیِ صمیمیِ شما ..

استاااد چقدر شما شوخ طبع و خوش نمک هستید آخه ، کلی دوستون دارم…

این شما و این هم مریم جاااانم که دیگه در این قسمت

نقطه ثقل کره زمین رو جابه جا میکنه این بانویِ عاشق و موضوع همینجا تموم نمیشه ما به مغز کره زمین دست پیدا کردیم …

از نمایِ مورچه میبینم فایر پیت رو چون مریم جانمون فوق العاده خلاقانه این سریال رو جذاب کرده … خدا رو شکر که با اعضای تجسس و علی البدل و شاهد و اینا این جلسه هم کولاااک کردید..

خدایا شکرت برایِ فایر پیتِ مرمت شده و انرژیِ تمیزی که با وجودِ ارزشمند مریم جان برقرار گشت..

خدااایا شکرت شکرت برایِ این پروانه ذغاااالی

خداایا این دو تا اردکِ تپل مپل سفید رو ببین .. مثل پنبه می‌مونند..

خدایا شکرت برایِ این روزِ آفتابی بهشت و آب بااااازی با اردکا .. اوه چه کیفی میده به اردکا آب میپاشید..خخخخ خدااایا ببینش چقدر بامزه است..

و این پروانه که اینجور به رویِ ذغال ها نشسته ، با این بال هایِ رنگارنگش هدایت شد به سمت ما تا تصویری فوق فوق محشر از این قسمتِ بهشت رو داشته باشیم…

و در آخر مریم جانِ خلاقِ تحسین برانگیز پایان این قسمت رو باز میگزارد تا با هیجاااانی بیشتر به سمتِ قسمتِ بعدی به امید خدا پرتاب بششششششیم…

باااید دید

باااااید دید

دووووووووستون داااارم