سریال زندگی در بهشت | قسمت 68

به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلام و درود به استاد گرانقدر و مریم نازنین و دوست داشتنی

و سلام به همه دوستان و همراهان عزیز

امروز میخوام از تجربه و حس و حالم از دیدن سریال زندگی در بهشت بگم و تغییراتی که برام داشته بگم و این رو بگم در ابتدا که این دوره خودش به تنهایی یک دوره آموزشی عملی فوق العاده با ارزش هست که به رایگان در اختیارمون قرار گرفته که شاید بعضی از دوستان هنوز اونجور که باید ، جدی نمیگیرن مثل خودم که قبلا خیلی ساده از کنارش میکذشتم ،

البته که خوندن کامنت های دوستانی که خیلی دقیق و ریزبین در مورد سریال مطالبی رو مینوشتن هم خیلی برام تاثیر گذار بود و منم بعد اون تصمیم گرفتم که با توجه بیشتری سریال رو ببینم و دریافتی داشته باشم و حالا منم خواستم اینجا بگم به دوستانی که شاید مثل من که قبلا خیلی جدی نمیکرفتم به این سریال نگاه میکنن در حالیکه میشه به چشم دوره آموزشی نگاه کرد .

و اگر بخوام نکته طلایی این سریال رو بگم اینه که تمام آموزش های استاد و نکات طلایی که خودشون میگن تو دوره ها و کلا حتی تو فایل های دانلودی رایگان اینجا تو این سریال به خوبی میشه دید که چطور به گفته هاشون عمل میکنن و چطور تو شرایط مختلف ذهن شون رو کنترل میکنن و اینکه میبینم حتی برای استاد هم با همه درک و توانایی هاشون ، مشکلات و تضادهایی پیش میاد و این نیست که حالا برای استاد همه چی و همه چی و هر لحظه گل و بلبل باشه بلکه خودشون شرایط عالی رو میسازند و چقدر در آرامش خودشون رو نگه میدارن و به موقع تصمیم های درست میگیرن و ندیدم تا حالا کسی رو اینجور به گفته هاش عمل کنه و این باعث شد که ایمان من به حرف های استاد خیییییلی بیشتر بشه ‌.

واین موضوع من رو یاد یه داستانی انداخت که شنیدم ، این که یه روزی یه روضه خون پای منبر بوده و داشته در مورد این صحبت میکرده که اگر بچه ای فرش رو نجس کرد باید اون قسمت فرش رو قیچی کنی و بندازی دور و از قضا همسر این روضه خون تو اون مجلس پای منبر بوده و شنیده و باور کرده ، وقتی روضه خون میرسه خونه میبینه که یه تیکه ای از فرش قیچی شده ، از زنش میپرسه این چه کاریه که کردی ؟؟!! زنش میگه خودت امروز گفتی اگر نجس بشه باید قیچی بشه ، گفت نه بابا اون رو برای مردم گفتم نه برای خودمون!!!!،…….

یعنی تو جامعه و‌مدرسه و خانواده ،… خیییلی افرادی هستن که حرف هایی که میزنن برای بقیه است خودشون عمل نمیکنن و اصطلاحا خودشون بیرون گود هستن و به بقیه میگن لنگش کن ،.

یکی از علاقه مندی های من از سایت ، نشانه روزانه هست و شدیدا پیگیر هستم و خیییلی تا حالا کمکم کرده و هدایتم کرده و تو بیشتر موارد از فایل های سریال زندگی در بهشت برام نشونه میومد و نهایتا خود این برام نشونه ای شد که مریم بیا یه بار از اولین قسمت شروع کن به دیدن این سریال و همه تغییرات رو ببین ،

راستش چند وقتی بود که تصمیم داشتم از فایل های دانلودی موضوعی رو انتخاب کنم و روزانه و با برنامه مرتب ببینم و نمیدونستم کدوم موضوع برام بهتره در ابتدا ، چون واقعا همش برای یک زندگی ایده ال لازم و ضروری هستن ٪

و بعد از دیدن نشانه های روزانه که بیشتر از سریال بهشت بود با خودم گفتم آخر همه این آموزش ها اینه که زندگی خوب داشته باشیم همراه با لذت و آرامش و قطعا این موضوع تو این سریال هست و رعایت شده و میتونستم یاد بگیرم که چطور میشه بهتر زندگی کرد لذت بخش تر با روابط عالی ،.. چطور میشه به آگاهی ها به قوانین عمل کرد تو زندگی روزمره

و دلیل بعدی اینکه استاد تو دوره 12 قدم خیلی قشنگ در مورد تجسم توضیح دادن و من تجسم رو خیلی دوست دارم و دریافتی های خیلی زیادی از این راه داشتم

و دیدم این پارادایس زیبا همچین فضایی همیشه از بچگی رویای من بوده برای زندگی ، یه فضای سرسبز با حیوانات دوست داشتنی روستایی و محلی و اینکه با صدای مرغ و خروس ها از خواب بیدار بشی و خدااای من چه لذتی داره همچین زندگی ،،. پنجره خونت رو باز کنی و یه دریاچه زیبا ببینی و طلوع و غروب زیبای خورشید رو ببینی ،،.

حتی تو این مدت رفتم دوتا جوجه اردک گرفتم در حالیکه نه حیاط داریم و نه تراس ولی توی یه کارتون بزرگ جاشون دادم و از صداشون لذت میبرم و ‌پارادایس رو تو ذهنم میارم ،…

و این شد که با دید یک دوره آموزشی یک دفترچه ای برداشتم و استارت زدم و ساعت مشخصی براش گذاشتم و روزانه حدود یک ساعت کمی بیشتر و‌کمتر وقت گذاشتم و استارت رو زدم از تاریخ 1401/12/22

و این تاریخ رو‌گفتم که هم برام به یادگار بمونه به قول مریم جون از خودم ردپایی بزارم و هم اینکه از این بهونه هایی که حالا از ماه بعد ، از اولین روز ماه یا فلان تاریخ ،.. بهونه هایی که ذهن میاره و جلوی اقدام رو میگیره درحالیکه میشه میشه هر روزی از ماه استارت زد حتی اگر بیست و دوم ماه باشه .

و امروز که 1401/12/21 هست کاملا یک ماه هست که شروع کردم و تا قسمت 68 رو دیدم دقیق و با نکته برداری .و هر روز تو دفتر شکرگذاری خداروشکر میکردم که امروز هم تونستم ببینم و پای تعهدم بمونم و هرروز صبح اولین کار من شده دیدن این سریال که روز عااالی رو شروع کنم بعدش.

و چند تا از نکته های خییلی ارزشمند رو میخوام به اشتراک بزارم که خیلی برام جالب بودن :

اول اینکه تو قسمت های ابتدای سریال استاد مشغول قطع کردن درختچه های هرز بودن و در ابتدا گفتن که یکی از دوستان خیییلی صمیمی شون رو که مثل برادر بوده براشون رو از دست دادن و دوست شون به رحمت خدا رفته و استاد برای کنترل ذهن شون و اینکه خودشون رو تو حال بد نگه ندارن شروع کرده بودن به کار فیزیکی سنگین

میدونید حالا چی برام جالب‌تر و با ارزش تو بود ؟،!!

اینکه این اتفاق رو استاد تو دوره 12 قدم گفته بودن و راهکار داده بودن و دائما میگفتن همه چی با کنترل ذهن میشه ،. کنترل ذهن کنترل ذهن ،،،اگر نتونستی ذهنت رو با چیزی مشغول کنی و دور بشی از ناخواسته ، اگر نتونستی اعراض کنی باید یه کار سنگین فیزیکی انجام بدی و اینجا به عینه دیدم که اون لحظه ای که استاد در مورد دوست شون گفتن و حتی من لحظه ای بغض استاد رو هم حس کردم ‌بعدش رفتن و شروع کردن به حرص کردن قطع کردن و دیگه در مورد این موضوع صحبتی نکردن چیزی که همیشه تو دوره 12 قدم اشاره میکردن که ناراحتی ها و بدبختی ها رو برای خودتون یادآوری نکنید که دوباره حالتون بد نشه .

چرا که حال بد احساس بد اتفاقات همجنس رو جذب میکنه

احساس خوب = اتفاقات خوب

احساس بد = اتفاقات بد

و اینکه تو قسمت 9 سریال استاد در حال برداشتن نرده های چوبی اطراف خونه بودن برای داشتن ویوی بهتر خونه ، که در حال چکش زدن بودن که چکش از دست استاد پرت شد تو آب و اونقدری من اون لحظه گفتم ای وااای چی شد !! چقققدر حیف شد و ،،…و اینکه این چکش واااقعا به قول خود استاد یه چکش حرفه ای بود و حتی لحظه ای حس شون بد نشد و مشغول سرزنش کردن نشدن و به کارشون ادامه دادن و حتی با مریم جون خندیدن برای این اتفاق و در آرامش کامل و تو قسمت بعدی با یه آهنربای قوی این چکش از آب بیرون اومد .

و تو همین قسمت 68 هم اونجایی که مریم جون فایر پیت رو داشتن پاکسازی میکردن توسط همون اهنربای جادویی من رو یاد حذف افکار و باورهای منفی انداخت که نیاز هست به یک ذهن قوی به یه اراده قوی تا باورها حذف بشن و اینکه زمانیکه حتی به ظاهر فایر پیت تمیز شده بود و با یه آب گرفتن دوباره میخ های اضافه هویدا شدن ، درست مثل زمانیکه ما با کسب یکسری آگاهی ها و حذف افکار منفی و کشف باورهای محدودکننده ذوق می‌کنیم با به دست آوردن اولین نتایج ، غافل از اینکه در طول زندگی انقدر باورهای اشتباه از خانواده و جامعه در ما نهادینه شده که مخفی و پنهان موندن و لازم هست دوباره جهادی اکبر کنیم برای از بین بردن و حذف باورهای محدود و‌منفی که همه زندگی مون رو تحت تاثیر قرار داده .

و خیییلی نکات فووق العاده ارزشمند فوووق العاده ارزشمند که حسابی دفترم شده پر از نکته که همیشه همراهم هست که جلوی چشام باشه برای دوباره خوندن ،

و جا داره خیییلی خییییلی از مریم جون عزییییزم تشکر و قدردانی کنم که زحمت ضبط این فایل ها رو میکشن و صحبت هایی که بین فایل ها دارن خیییلی دوست دارم خیلی نکته های خوبی رو میگن که چقدر برای تغییر باورهام لازم داشتن شنیدن این حرف ها رو

مریم جونم دوستت دارم و ممنونم ازت که ما رو هم شریک کردی تو دیدن این زیبایی های بی حد و حصر پارادایس و اینکه تحسینت میکنم که اینقدر تمیییز و مرتب و با حوصله و خوش اخلاق هستی صدای گرم و دلنشین

خدایا شکرت حتی از وقتی که سریال رو میبینم خییلی بیشتر از قبل به نظم و انضباط خونه میرسم اونم با حس خوب

ممنونم از همه دوستان عزیزی که کامنت بنده رو خوندن و وقت گذاشتن و میدونم کامنتم خیلی طولانی شد اما واقعا انقدر هیجان و حس خوب داشتم و نکته هایی که برای خودم نوشتم رو دوست داشتم و تصمیم گرفتم به اشتراک بزارم.

همگی در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و خوشبخت باشیم .

سپاس فراوان از استاد عزیز و مریم جون .️️️